eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
ای آشنای غربت پیمبر چشیده جرعه از سبوی کوثر تو بهترین مدافع ولایی شهید روزگار لافتایی تو حامی حقیقی رسولی تو دلخوشی حضرت بتولی تویی مدافع غیور اسلام نشان فخری و غرور اسلام هر آنکه دیده رزم بی امانت ادب کند به غیرت جوانت تویی تو شیر بیشه ی شجاعت طلایه دار عشقی و اطاعت به لشگر نبی تویی علمدار دلت ز عشق مرتضاست سرشار عموی با وفای مصطفایی فدایی حسین و مجتبایی تو شاهد نبرد ذولفقاری تو مایه ی غرور و افتخاری به معرکه تو صاحب حکایات علی به رزم تو کند مباهات چنان سِتَبر سینه ات سپر بود که سهم نیزه ی ستم جگر بود دلت اگر ز تیر کین نشان داشت آُحُد به زیر پای تو امان داشت چه همّتی که در ره ولایت شهید عترتی، امید عصمت شهادت تو منحصر به فرد است به مُثله گشتنت هزار درد است اگرچه میخ سینه را ندیدی چه نیزه ای به سینه ات خریدی ندیده ای نشان زخم سیلی ندیده ای کبود، یاس نیلی امان ز درد پهلوی شکسته امان ز ریسمان و دست و پای بسته امان ز گریه های بیت الاحزان امان ز سوز ناله های لرزان چه آفتی به گلشن فدک خورد مگر چه شد که فاطمه کتک خورد محمود ژولیده @rozeh_1
خواهر کنار جسم برادر رسيد و بعد آهی ز داغ لاله ی پرپر کشيد و بعد پيمانه های صبر دل او که جوش رفت آنقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت  یوسف رحیمی @rozeh_1
ای كشته ای كه بود اُحُد كربلای تو اهل ِ مدينه نوحه گران در عزای تو شير خدا و شير رسول خدا تويی ای نام سيدالشهدايی سزای تو قبل از حسين و واقعه ی جانگداز او زهرا گريست بر تو و بر كربلای تو شد خلعتِ شهادت تو جامه ی رسول جانها فدای پيكر در خون شنای تو ای قامتِ بلند رشادت به هر زمان كوتاه بود عبای پيمبر برای تو ماتم چرا گياه به پای تو ريختند؟! ميبايد آنكه ريخت سر و جان به پای تو اعضاءِ تو ز تيغ ستم پاره پاره شد پايان نشد به كشته شدن ماجرای تو هر عضوت از نسيم شهادت چو گُل شكفت در راهِ دين چو مُثله نشد كس سوای تو سيد رضا مؤيد خراسانی @rozeh_1
عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد عبارسید به جسمت قبول حرفی نیست ولی خداکند از راه خواهرت نرسد اگر رسید به مقتل دعا کن ان لحظه کسی برای جدا کردن سرت نرسد تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی صدای وا عطشایت به مادرت نرسد تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود خداکند که دگر حرف بوریا نشود به روی حنجرت از زخم بود اثر یانه؟ تونیزه خورده ای اصلا زپشت سر یانه؟ به جای دفن،زمانی که بر زمین بودی سوار اسب رسیدند ده نفر یانه؟ تنت به روی زمین مانده است در گودال؟ شدی مقابل خواهر بدون سر یانه؟ عبور کرده ای از کوچه یهودی ها زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یانه؟ به غیر شام که در ان نبود هم نفسی  سری به نیزه نبوده بلند پیش کسی   به شام قافله را با عذاب اوردند برای دست یتیمان طناب اوردند مگرکه طشت زر و چوب خیزران کم بود؟ که بعدچند دقیقه شراب اوردند به روی نیزه سر شیر خواره را عمدا درست پیش نگاه رباب اوردند برای اینکه دلش بیشتر به درد اید مدام روبرویش ظرف اب اوردند به روی نیزه دشمن تمام هستش رفت نه شیر خواره که گهواره هم ز دستش رفت
ای آشنای غربت پیمبر چشیده جرعه از سبوی کوثر تو بهترین مدافع ولایی شهید روزگار لافتایی تو حامی حقیقی رسولی تو دلخوشی حضرت بتولی تویی مدافع غیور اسلام نشان فخری و غرور اسلام هر آنکه دیده رزم بی امانت ادب کند به غیرت جوانت تویی تو شیر بیشه ی شجاعت طلایه دار عشقی و اطاعت به لشگر نبی تویی علمدار دلت ز عشق مرتضاست سرشار عموی با وفای مصطفایی فدایی حسین و مجتبایی تو شاهد نبرد ذولفقاری تو مایه ی غرور و افتخاری به معرکه تو صاحب حکایات علی به رزم تو کند مباهات چنان سِتَبر سینه ات سپر بود که سهم نیزه ی ستم جگر بود دلت اگر ز تیر کین نشان داشت آُحُد به زیر پای تو امان داشت چه همّتی که در ره ولایت شهید عترتی، امید عصمت شهادت تو منحصر به فرد است به مُثله گشتنت هزار درد است اگرچه میخ سینه را ندیدی چه نیزه ای به سینه ات خریدی ندیده ای نشان زخم سیلی ندیده ای کبود، یاس نیلی امان ز درد پهلوی شکسته امان ز ریسمان و دست و پای بسته امان ز گریه های بیت الاحزان امان ز سوز ناله های لرزان چه آفتی به گلشن فدک خورد مگر چه شد که فاطمه کتک خورد محمود ژولیده
بسم رب الوحی، رب هل اتا رب احمد، رب خیرالمرسلین رب عترت، رب مولانا علی رب سادات نساءالعالمین صحبت از یاران دین کبریاست یاد باید کرد از اصحابِ حق درس عبرت از اُحد باید گرفت تا شود سرلوحۀ احبابِ حق از چه رو دندان پیغمبر شکست وز چه احمد حمزه را از دست داد «لحظه ای غفلت» ز فرمان نبی جبهۀ حق، تنگه را از دست داد هیچکس باور ندارد اینچنین حیدر و بر تن نَود زخمِ عمیق کینۀ هندِ جگرخوار عاقبت حمزه را مُثله کند در زیر تیغ! کیست حمزه، یار احمد یار وحی حافظ آیات، بعد از هر نزول کیست حمزه، مرد ایمان و نبرد عبد صالح شیرِ میدان رسول کیست حمزه، غرّشِ شمشیر عشق کیست حمزه، عبد فرمان علی کیست حمزه، مرد میدان اُحد جان او بسته است بر جان علی هر کجا احمد ز دشمن فتنه دید بود یارِ حضرتش آن پهلوان حال افتاده بزیر دست و پا بی نفَس، بی جان، شکسته استخوان سینه ای که سخت تر از کوه بود حال از تیزیِ خنجر نرم شد این همان یکتا عموجان است که بارها زهرا به او دلگرم شد سالها بگذشت از جنگ اُحد شهر از بعدِ نبی تاریک بود بی حیایی راهِ زهرا را گرفت راهِ بانو، کوچه ای باریک بود روزِ سیلی خوردنِ زهرا رسید دید دشمن تا که بنچاقِ فدک مادرِ سادات را آن بی حیا پیش چشمِ مجتبایش زد کتک گوشواره پخش شد روی زمین دست مادر بود در دست پسر راه را گم کرد آن یاسِ کبود آنکه خود از بهر مولا شد سپر پس کجا بودی ببینی ای عمو! فاطمه افتاد زیر دست و پا تو بزیر خاک و زهرا بی پناه بسته شد در ریسمانی مرتضی بولهب یک حرف بد زد بر نبی ای عمو! خشمَت امان از او گرفت ثانی اما سیلی ام زد بی هوا هیچکس آیا نشان از او گرفت؟ راهِ زهرا راهِ یاریِ علیست تاعلی تنها نماند هیچگاه درسِ عبرت از اُحد این است و بس شیعه در غفلت نباشد هیچگاه محمود ژوليده
تا به وصف حمزه بگشایم زبان می سزد گردد سراپایم زبان حمزه یعنی شیر شیران اُحد خشم فریاد دلیران اُحد حمزه یعنی یک جهان صدق و صفا حمزه یعنی جان‌نثار مصطفی این شنیدم هند از خشم و غضب کرد وحشی را به نزد خود طلب گفت در این جنگ باشد کام من تشنۀ خون یکی از این سه تن یا، محمّد را به تیغ خشم زن یا، علی یا، حمزه را از پا فکن دید آن ناپاک در حین قتال قتل احمد یا علی باشد محال تاخت هر سو در صف میدان جنگ کرد قصد جان حمزه بی درنگ حمله کرد از راه نامردی ز پشت شیر شیران را به ضرب نیزه کشت آن خروشان شیر ختم المرسلین پیکرش چون کوه شد نقش زمین هند با خشم و غضب سویش شتافت پهلویش را از دم خنجر شکافت همچو خون پاک حمزه بر زمین ریخت اشک از چشمِ ختم المرسلین من ندانم داغ آن آزادمرد با دل پیغمبر اکرم چه کرد می سزد تا خون فشانم از بصر داغ دو سردار دارم بر جگر آتش سوز درونم بر ملاست گه نگاهم بر اُحد گه کربلاست دیده ام پرپر دو باغ یاس را جسم حمزه، پیکر عبّاس را داشت در دل داغشان را فاطمه گه به صحرای اُحد، گه علقمه سنگ و کوه و دشت و صحرا گریه کرد بر مزار هر دو، زهرا گریه کرد داغ او بر قلب پیغمبر نشست مرگ این پشت برادر را شکست او شدی مُثله رخ نورانیش این یکی شد فرق تا پیشانیش او ز پهلویش روان شد خونِ دل این فرات از کام عطشانش خجل او عبا پوشید بر جسمش رسول این کنارش مادری‌کرده بتول حمزه! بوی کربلا احساس کن گریه بر مظلومی عبّاس کن او که تنها با عدو پیکار کرد دست و چشم و سر، نثار یار کرد او که از ضرب عمود آهنین گشت سرو قامتش نقش زمین این شنیدم حضرت ختمی مآب بر شهیدان یک به یک می داد آب تا رهد عبّاس از رنج و تعب جام آبی داد بر آن تشنه لب آن سرا پا مظهر صدق و صفا تشنه‌لب جان داد نزد مصطفی لب نزد بر آب و کامش تشنه بود بر لب دریا امامش تشنه بود بحر را چون شعله ای در کام دید عکس اصغر را میان جام دید تا که باران زآسمان آید فرود بر لب عبّاس از «میثم» درود استاد حاج غلامرضا سازگار @rozeh_1
قوّتِ بازوی من بود كه افتاده به خاک همه ی نيروی من بود كه افتاده به خاک اين همان است كه ياریِ ولايت می كرد مثلِ يک شير زِ اسلام حمايت می كرد در اُحُد هر كه به خونِ جگرش می گِريَد هر پسر بر سرِ نَعشِ پدرش می گِريَد ای عمو جان به سرِ پيكرِ تو گريه كنم من به جای پدر و مادرِ تو گريه كنم مثلِ تو هيچ كسی كُشته در اين صحرا نیست به خدا هيچ كسی چون تو شهيد، اینجا نيست چه سرش آمده هر عضوِ تَنَش مُثله شده گوش و بينی و دو دست و دهَنَش مُثله شده فكری امروز به حالِ بَدَنَش بايد كرد شُده با خار و گیاهی كَفَنَش بايد كرد صورتش زود بپوشان كه زِ رَه خواهَرِ او تا رِسد خاک به سَر ريزد بالا سَرِ او خواهرش گر برسد موی پريشان بِكُند دشت را گريه ی او شامِ غريبان بِكُند در غم دلبر خود پاره گريبان بكند خواهرانه دل ما را همه سوزان بكند مَگُذاريد صَفيّه برسد تا اينجا مَگُذاريد ببينَد رُخِ خونينَش را لحظه ای سخت تر از ماندنِ من اينجا نيست بدنت هست، ولی بَر تنِ تو اَعضا نيست ؟ زِرِهَت پاره، كمان و سِپَرَت باقی هست جگرت نيست ولی شُكر، سَرَت باقی هست باز هم شُكر عمو راسِ تو بَر نيزه نرفت باز هم شُكر كه در حَلقِ تو سَرنيزه نرفت نزده بوسه به پاره گلويت خواهرِ تو با صَفيّه كه نزد حرف زِ نيزه سرِ تو ای عمو راسِ تو در بزمِ شرابی كه نرفت به تماشا سوی هر شهرِ خرابی كه نرفت باز هم شُكر سَرِ پاكَت عَمو چوب نَخورد گاه دندان و گَهی پاره گَلو چوب نَخورد اَلاَمان وای حُسين... وای سَرِ شاهِ شَهيد... تا نَفس هَست مَرا، گويم: "مالي لِيَزيد" رضا رسول زاده @rozeh_1
درود ای کنار علی میر بدر سلام ای شهید اُحد، شیر بدر به خیل شهیدان حق مقتدا گرامی‌عموی رسول خدا شهادت زآغاز، پابست تو شجاعت زده ‌بوسه‌ بر دست تو وجود تو از بحر، لبریزتر خدنگت ز تیغ اجل تیزتر به بدر و احد همچو حیدر یکی به بازوت ختم رسل متکی شنیدم که چون آمدی از شکار غبارت به رخسار بود آشکار سرشکی که برسینه زد آذرت روان بود از دیدۀ همسرت کنار تو بنشست و بگریست زار که ای شیر بازآمده از شکار شکار و بیابان و صحرا بس است محمّد تو چون نیستی، بی‌کس است نبودی که از چارسو آمدند محمّد عزیز دلت را زدند بر او ضربه‌ها خصم نااهل زد فزون‌تر ز هرکس ابوجهل زد توچون رعد از دل کشیدی خروش زخشم وغضب‌ خونت آمد به جوش گرفتی ره خصم نااهل را شکستی سر نحس بوجهل را زدی ضربه‌اش از یسار و یمین که گردیده چون مرده نقش زمین از آن پس نبُد زهره کس را دگر که گردد به ختم رسل حمله‌ور تو خود پای تا سر همه جان شدی به دست محمّد مسلمان شدی تو شیراُحد بودی و شیر بدر به دست تو گردید شمشیر بدر دریغا دریغا که دشمن شتافت دل و پهلو و سینه‌ات را شکافت چو آمد به خاک زمین پشت تو بریدند بینی و انگشت تو تو را چون جگر پاره در جنگ شد به کام عدو آن جگر، سنگ شد به زخم تنت دشت و صحرا گریست احد نیز با چشم زهرا گریست کجا بودی؟ ای بر نبی تیغ و دست در آن دم که پهلوی زهرا شکست کجا بودی آن دم که با ضرب در پسر از برای پدر شد سپر نبودی که حقِّ علی غصب شد صمد گشت تنها، صنم نصب شد کجا بودی آن دم که در علقمه ندا داد عباس «یا فاطمه» اگر کربلا بودی ای نورعین چو عباس بودی برای حسین نبودی ببینی که در قتلگاه شد از کعب نی، جسم زینب سیاه سکینه، رباب، عاتکه، فاطمه غریبانه در دشت و صحرا همه چو نی، ناله در نینوا می‌زدند تو را در بیابان صدا می‌زدند امیـد دل سیّـدالنـاس تـو تو عباس بودی و عباس، تو ز «میثم»زخلق و خدای ودود به عباس و تو، تا قیامت درود استاد حاج غلامرضا سازگار @rozeh_1
حمزه که جان عالم و آدم فدای او لب باز می کنم که بگويم رثای او مردی که در شجاعت و هيبت نمونه بود در غيرت و شکوه و شهامت نمونه بود شير خدا و شير نبی فارس العرب در انتهای جاده ی مردانگی، ادب هم يکه تاز عرصه ی جنگ و نبردها هم آشنای بی کسی اهل دردها هنگام رزم و حادثه مردی دلير بود خورشيد آسمانی و روشن ضمير بود شب های مکه شاهد جود و کرامتش گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش او صاحب تمام صفات حميده بود دل را به نور حضرت حق پروريده بود الگوی اهل سرّ و يقين بود طاعتش يعنی زبانزد همه می شد عبادتش در آسمان مکه ی دلها ستاره بود بر قلبهای خسته اميدی دوباره بود بالا گرفت روز  اُحد تا که کارزار شد آسمان روشن آن روز تارِ تار آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ريخت از آسمان و خاک زمين خون تازه ريخت حمزه در آن ميانه که گرم قتال شد کم کم برای حمله ی‌ دشمن مجال شد آنقدر روبهان به شکارش کمين زدند تا نيزه ای به سينه ی آن نازنين زدند حمزه که رفت قلب رسول خدا شکست خورشيد چشمهای رئوفش به خون نشست لبريز زخم بود و جراحت دل نبی از دست رفته بود همه حاصل نبی ميدان خروش ناله ی‌ واويلتا گرفت عالم برای غربت حمزه عزا گرفت جانم فدای پيکر پاک و مطهرش جانم فدای زخم فراوان پيکرش اما هنوز غربت آن روز مانده بود داغی عظيم بر دل عالم نشانده بود خواهر کنار جسم برادر رسيد و بعد آهی ز داغ لاله ی پرپر کشيد و بعد پيمانه های صبر دل او که جوش رفت آنقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت آری دلم گرفته ز اندوه ديگری دارم دوباره ماتم مظلومه خواهری زينب غروب واقعه را غرق خون که ديد از خيمه تا حوالی گودال می دويد ناگاه ديد در دل گودال قتلگاه درخون تپيده پيکر سردار بی سپاه پس با زبان پُر گله آن بضعه ی‌ بتول رو کرد بر مدينه که يا أيها الرسول اين کشته ی‌ فتاده به هامون حسين توست اين صيد دست و پا زده در خون حسين توست يوسف رحيمی @rozeh_1
تا به وصف حمزه بگشایم زبان می سزد گردد سراپایم زبان حمزه یعنی شیر شیران اُحد خشم فریاد دلیران اُحد حمزه یعنی یک جهان صدق و صفا حمزه یعنی جان‌نثار مصطفی این شنیدم هند از خشم و غضب کرد وحشی را به نزد خود طلب گفت در این جنگ باشد کام من تشنۀ خون یکی از این سه تن یا، محمّد را به تیغ خشم زن یا، علی یا، حمزه را از پا فکن دید آن ناپاک در حین قتال قتل احمد یا علی باشد محال تاخت هر سو در صف میدان جنگ کرد قصد جان حمزه بی درنگ حمله کرد از راه نامردی ز پشت شیر شیران را به ضرب نیزه کشت آن خروشان شیر ختم المرسلین پیکرش چون کوه شد نقش زمین هند با خشم و غضب سویش شتافت پهلویش را از دم خنجر شکافت همچو خون پاک حمزه بر زمین ریخت اشک از چشمِ ختم المرسلین من ندانم داغ آن آزادمرد با دل پیغمبر اکرم چه کرد می سزد تا خون فشانم از بصر داغ دو سردار دارم بر جگر آتش سوز درونم بر ملاست گه نگاهم بر اُحد گه کربلاست دیده ام پرپر دو باغ یاس را جسم حمزه، پیکر عبّاس را داشت در دل داغشان را فاطمه گه به صحرای اُحد، گه علقمه سنگ و کوه و دشت و صحرا گریه کرد بر مزار هر دو، زهرا گریه کرد داغ او بر قلب پیغمبر نشست مرگ این پشت برادر را شکست او شدی مُثله رخ نورانیش این یکی شد فرق تا پیشانیش او ز پهلویش روان شد خونِ دل این فرات از کام عطشانش خجل او عبا پوشید بر جسمش رسول این کنارش مادری‌کرده بتول حمزه! بوی کربلا احساس کن گریه بر مظلومی عبّاس کن او که تنها با عدو پیکار کرد دست و چشم و سر، نثار یار کرد او که از ضرب عمود آهنین گشت سرو قامتش نقش زمین این شنیدم حضرت ختمی مآب بر شهیدان یک به یک می داد آب تا رهد عبّاس از رنج و تعب جام آبی داد بر آن تشنه لب آن سرا پا مظهر صدق و صفا تشنه‌لب جان داد نزد مصطفی لب نزد بر آب و کامش تشنه بود بر لب دریا امامش تشنه بود بحر را چون شعله ای در کام دید عکس اصغر را میان جام دید تا که باران زآسمان آید فرود بر لب عبّاس از «میثم» درود استاد حاج غلامرضا سازگار @rozeh_1
📢 صدای آسمانی در فضیلت حضرت حمزه علیه‌السلام 💬 راوی گوید: در روز اُحد شنیده شد که تندباد سخن هاتفی را به گوش می‌رسانید که ندا می‌داد: 📜 «لَا سَيْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَلَا فَتَى إِلَّا عَلِيٌّ فَإِذَا نَدَبْتُمْ هَالِكاً فَابْكُوا الْوَفِيَّ أَخَا الْوَفِيِّ؛ ☑️ نه شمشیری چون ذوالفقار است و نه جوانمردی چون علی علیه‌السلام و اگر بر کشته‌ای بگریید بر بزرگوار (جناب حمزه علیه‌السلام) برادر بزرگوار بگریید». 🔸الْوَفِيَّ أَخَا الْوَفِيِّ؛ برادر بزرگوار بگریید ؛یعنی :حضرت حمزه علیه السلام 📚بحار الأنوار، ج‏۲۰، ص۷۲ #⃣ علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
حجت‌الاسلام_میرزامحمدی_روضۀ_حضرت_حمزه.mp3
6.39M
📝 روضۀ حضرت حمزه 🎤 حجت‌الاسلام ▪️ویژه شهادت ؛ ۱۴۰۱ علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
4_5951921964619665026.mp3
6.76M
▪️حکایت شهادت حضرت حمزه علیه السلام... 📚 طُرَف من الأنباء و المناقب، ص125 حضرت امام علیه السلام علیه السلام حضرت •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosenک
روضه خانگی - حضرت حمزه(ع) - 1526.mp3
10.12M
🎙ای مُلقّب به سیّدالشهدا... 🔻روضه (ع) •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
ا ﷽ ا ▪️امام سجاد علیه‌السلام: 🔹️هیچ روزی برای رسول خدا صلی الله علیه و آله سخت‌تر از روز جنگ احد نبود! همان روزی که حضرت حمزه، شیر خدا و شیر پیامبرش به شهادت رسید. 🔸️مَا مِنْ يَوْمٍ أَشَدَّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ مِنْ يَوْمِ أُحُدٍ قُتِلَ فِيهِ عَمُّهُ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِه‏. 📚امالی صدوق، ص۴۶۲. علیه‌السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام باقر «سلام‌الله‌علیه» فرمودند: به خدا سوگند اگر جعفر و حمزه زنده بودند، نمی‌گذاشتند فلانی و فلانی خلافت را غصب کنند... 🗓 ؛ به مناسبت ۱۵ شوال، شهادت «سلام‌الله‌علیه» علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
ا ﷽ ا ☘اگر جعفر و حمزه بودند... ☘آن دو نفر ملعون 🥀 امیرالمؤمنین علیه‌السلام در زمان حکومت خویش بر فراز منبر فرمود: 🥀 «أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَجَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَی مَا وَصَلاَ إِلَیْهِ،وَ لَو کانَا شَاهِدَیهِما لاتَبَقا نَفسَیهِمَا؛ أَمَّا حَمْزَهُ فَقُتِلَ یَوْمَ أُحُدٍ وَأَمَّا جَعْفَرٌ فَقُتِلَ یَوْمَ مُوتَهَ وَبَقِیتُ بَیْنَ جِلْفَیْنِ جَافِیَیْنِ ذَلِیلَیْنِ حَقِیرَیْنِ عَاجِزَیْنِ الْعَبَّاسِ وَعَقِیلٍ وَکَانَا قَرِیبَیِ الْعَهْدِ بِکُفْرٍ فَأَکْرَهُونِی وَقَهَرُونِی» 🥀 سوگند به خدا؛ اگر حمزه و جعفر علیهماالسلام زنده و حاضر بودند، آن دو نفر به آن مقام «خلافت» نمی‌رسیدند، و اگر حمزه و جعفر علیهماالسلام بودند، آن دو نفر، جان سالمی از میان بیرون نمی‌بردند و خود را به هلاکت می‌انداختند. 🥀 حمزه علیه‌السلام در نبرد اُحد کشته شده بود و جعفر علیه‌السلام در نبرد موته... 🥀 من بودم و دو عامی تندخوی بدبخت ناتوان خوار؛ و عباس و عقیل که تازه به اسلام روی آورده بودند. مردم مرا ناخوش داشتند و رها کردند. 📕 کتاب سلیم بن قیس هلالی، جلد ۱، صفحه ۱۶ علیه‌السلام حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🔴اولین مهر و تسبیح از قبر مطهر حضرت سید الشهداء حمزة عليه السلام بود: رَوَى عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلثَّقَفِيُّ [عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ] إِنَّ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ كَانَتْ مِسْبَحَتُهَا مِنْ خَيْطِ صُوفٍ مُفَتَّلٍ مَعْقُودٍ عَلَيْهِ عَدَدَ اَلتَّكْبِيرَاتِ فَكَانَتْ بِيَدِهَا عَلَيْهَا السَّلاَمُ تُدِيرُهَا تُكَبِّرُ وَ تُسَبِّحُ إِلَى أَنْ قُتِلَ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَاسْتَعْمَلَتْ تُرْبَتَهُ وَ عَمِلَتِ اَلتَّسَابِيحَ فَاسْتَعْمَلَهَا اَلنَّاسُ فَلَمَّا قُتِلَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ جُدِّدَ عَلَى قَاتِلِهِ اَلْعَذَابُ عُدِلَ بِالْأَمْرِ عَلَيْهِ فَاسْتَعْمَلُوا تُرْبَتَهُ لِمَا فِيهَا مِنَ اَلْفَضْلِ وَ اَلْمَزِيَّةِ . 🔰امام صادق (ع): حضرت فاطمه (س) براي شمارش ذكر، از تسبيحي به جنس پشم تابيده شده استفاده مي‌كرد كه به اندازه شماره تكبيرها، 34 گره داشت؛ اما پس از شهادت حضرت حمزه، تسبيحي از خاك قبر او ساخت و ديگران نيز در ساختن از تربت، از ايشان پيروي كردند تا هنگامي كه امام حسين (ع) به شهادت رسيد به خاطر مزیت ‌و فضیلت تربت او، این کار درباره تربت قبر آن امام شهید انجام گرفت. 📚المزار ،الشیخ المفید،ص۱۵۰. ⭕️۱۵ شوال شهادت فجیع عموی گرامی رسول الله (صلی الله علیه وآله ) سید الشهداء حمزة بن عبدالمطلب علیه السلام. علیه‌السلام حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
🏴 مجموعه وفات حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه‌السلام علیه‌السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
🕌مقبره و مزار در منطقه أحد، قبل و بعد از تخریب توسط وهابیت خبیث:👆 ✅ابوعلقمه می گوید : روزی حضرت رسول اکرم(ص) بعد از نماز صبح رو به ما کرد و فرمود : «مَعَاشِرَ أَصْحَابِی! رَأَیتُ الْبَارِحَةَ عَمِّی حَمْزَةَ بْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ(ع) وَ أَخِی جَعْفَرَ بْنَ أَبِی طَالِبٍ(ع) فَدَنَوْتُ مِنْهُمَا فَقُلْتُ : بِأَبِی أَنْتَُما أَی الاَعْمَالِ وَجَدْتُمَا أَفْضَلُ؟ قَالَا : فَدَینَاک بالآبَاءِ وَالامُّهاتِ وَجَدْنَا أَفْضَلَ الاْءَعْمَالِ الصَّلاةَ عَلَیکَ وَ سَقْی الْمَالِ وَ حُبَّ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع)» اصحاب من! دیشب عمویم حمزه و برادرم جعفر طیار را در خواب دیدم. به آن دو نزدیک شدم و گفتم : کدام عمل را برتر یافتید؟ پاسخ دادند : پدر و مادر ما فدایت! ما افضل اعمال را در صلوات بر تو و تشنه را سیراب کردن  و محبت علی بن ابی طالب(علیه السلام) یافتیم.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۳۹، ص۲۷۴ علیه‌السلام حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🔰معاویه بن ابی سفیان و ماجرای شکافتن قبر حضرت حمزه(علیه السلام)!👇 ✅از نخستین کسانی که نبش قبر صحابه حضرت رسول اکرم(ص)؛ آن هم شهداء را باب کرد، و بعد از خود به یادگار گذاشت، معاویه بن ابی سفیان بود که دستور داد قبور شهدای احد را بشکافند! ✍محمد بن سعد(متوفی ۲۳۰ ه.قمری) مورخ و سیره نویس و عالم اهل سنت در کتاب «الطبقات الکبیر» به نقل از جابر بن عبدالله انصاری می نویسد : وقتی معاویه دستور نبش قبور شهدای احد [از جمله حضرت حمزه(ع)] را صادر کرد، دستور معاویه عملی شد. در ادامه؛ «..فَرَأَیْتُهُمْ یُحْمَلُونَ عَلَی أَعْنَاقِ الرِّجَالِ کَأَنَّهُمْ قَوْمٌ نِیَامٌ وَأَصَابَتِ الْمِسْحَاةُ طَرَفَ رِجْلِ حَمْزَةَ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ(ع) فَانْبَعَثَتْ دَمَاً» و دیدم که جنازه‌ شهیدان احد بر گردن مردم حمل می‌شد، چنانکه گویا به خواب فرو رفته بودند. اما وقتی به نبش قبر حضرت حمزه(ع) رسیدند، کلنگ به پای آن حضرت(ع) اصابت کرد و خون [تازه از بدن مطهرش] جاری شد.(۱) 📚منبع : ۱)الطبقات الکبیر ابن سعد، ج۳، ص۱۰ علیه‌السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘اولین مهر و تسبیح تربت رَوَى عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلثَّقَفِيُّ [عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ] إِنَّ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ كَانَتْ مِسْبَحَتُهَا مِنْ خَيْطِ صُوفٍ مُفَتَّلٍ مَعْقُودٍ عَلَيْهِ عَدَدَ اَلتَّكْبِيرَاتِ فَكَانَتْ بِيَدِهَا عَلَيْهَا السَّلاَمُ تُدِيرُهَا تُكَبِّرُ وَ تُسَبِّحُ إِلَى أَنْ قُتِلَ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَاسْتَعْمَلَتْ تُرْبَتَهُ وَ عَمِلَتِ اَلتَّسَابِيحَ فَاسْتَعْمَلَهَا اَلنَّاسُ فَلَمَّا قُتِلَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ جُدِّدَ عَلَى قَاتِلِهِ اَلْعَذَابُ عُدِلَ بِالْأَمْرِ عَلَيْهِ فَاسْتَعْمَلُوا تُرْبَتَهُ لِمَا فِيهَا مِنَ اَلْفَضْلِ وَ اَلْمَزِيَّةِ . 🔰امام صادق (ع): حضرت فاطمه (س) براي شمارش ذكر، از تسبيحي به جنس پشم تابيده شده استفاده مي‌كرد كه به اندازه شماره تكبيرها، 34 گره داشت؛ اما پس از شهادت حضرت حمزه، تسبيحي از خاك قبر او ساخت و ديگران نيز در ساختن از تربت، از ايشان پيروي كردند تا هنگامي كه امام حسين (ع) به شهادت رسيد به خاطر مزیت ‌و فضیلت تربت او، این کار درباره تربت قبر آن امام شهید انجام گرفت. 📚المزار ،الشیخ المفید،ص۱۵۰. ۱۵ شوال شهادت فجیع عموی گرامی رسول الله (صلی الله علیه وآله ) سید الشهداء حمزة بن عبدالمطلب علیه السلام. علیه‌السلام حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
چنان قلبش ز غم گردید مضطر تو گویی خم شده قدّ پیمبر چرا که حمزه میر لشگرش بود چو حیدر،یاور و غم پرورش بود علیه‌السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
215944_115.mp3
4.26M
📝کسی که زائر تو شد ، حسین را شده زائر 🎤حاج سیدمهدی میرداماد علیه‌السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
کربلایی‌حسین_طاهری_حمزه_که_جان_عالم_و_آدم_فدای_او_.mp3
12.35M
📝 حمزه که جان عالم و آدم فدای او... حسین طاهری علیه‌السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
1_1036289259.mp3
11.52M
📝 مرثیه و روضۀ حضرت حمزه میرزامحمدی علیه‌السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
@madahi - کربلایی حسین طاهری .mp3
16.4M
🔊 📝 پیغمبر بلند بلند گریه میکنه... حسین طاهری علیه‌السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
@madahi - حاج امیر کرمانشاهی.mp3
8.36M
🎼 📔 کرببلایی بپا شد... کرمانشاهی علیه‌السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
ا ﷽ ا ☘مقام حضرت حمزه قال الباقر علیه السلام: "بر پایه عرش خدا نوشته شده؛ حمزه : شیر خدا و شیر رسول الله و‌ سید الشهدا است." عَلَى قَائِمَةِ الْعَرْشِ مَكْتُوبٌ " حَمْزَةُ أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِ اللَّهِ وَ سَيِّدُ الشُّهَدَا..." 📚 بصائر الدرجات ج1 ص121. حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135