بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #داود_رحیمی
▶️
اول و آخر علی، عالی علی، اعلی علیست
هرچه اوصاف خداوند است را معنا علیست
اولین نوری که با ذات خدا میثاق بست
آخرین روحی که خالق میبرد بالا علیست
وحی را احمد شنید و مرتضی با چشم دید
ظاهر و ناظر به ارسلنا و اوحینا علیست
راز و رمزی را خدا فرمود با پیغمبرش
آنکه این اسرار در ذاتش بود پیدا علیست
@hosenih
ذات حق را در مَثَل میشد نمایش داد اگر
یک خداوند مثالی در همین دنیا علیست
هم هو الله احد هم حیدر کرار احد
مثل او یکتا و بیمانند و بیهمتا علیست
هم گدایش هستم و هم تابع فرمان او
چون اولیالامر و ولیالله من مولا علیست
در شب معراج پیغمبر به چشمش دید که
آنکه حتی رد شده از قاب او ادنی علیست
یا علی گفتیم و یازهرا شنیدند اهل دل
معنی پنهان میان ذکر یازهرا علیست
خانهی ما جای خود دارد که حرز خانهی
جرج جرداق مسیحی "لا فتی الا علیست"
لا فتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
مو نمیزد تیغ ابروی علی با ذوالفقار
هر که هستی باش، سلطان باش، نادر شاه باش
تا علی شاه است پس تو عبد این درگاه باش
در قیامت که بشر در حیرت و در وحشت است
هر که اربابش علی باشد خیالش راحت است
در روایات است فرزندان گریزند از پدر
من که بابایم علی بودهاست میترسم مگر؟
اژدها حتی گواهی میدهد حق حیدر است
سالها هرچند اگر احمق بر این در فیل بست
جزو آیات غضب تصویری از خشم خداست
رد انگشتی که بر روی ضریح مرتضیاست
بر بلندای قدش هرگز نمیساید نسیم
خم نکره سر مگر در پیش طفلان یتیم
از خدا پایینتر و بالاتر از هر بندهاست
پای تا سر از کمالات خدا آکنده است
قبل هر کاری دمادم یاعلی تا گفتهایم
گفتهایم انگار بسمالله الرحمن الرحیم
نقطهی "باء" است یعنی راز بسمالله اوست
خطبهی بینقطه یک چشمه از آن راز مگوست
پیش خود حس میکنم قرآن تلاوت میکنم
سطری از نهجالبلاغه تا قرائت میکنم
خطبه از سمت خداوند است، انشا با علیست
از خداوند است مضمونها، الفبا با علیست
@hosenih
اشتباه، اما به این تشبیه عادت کردهام
در نجف پروردگارم را زیارت کردهام
مرتضی زهرا و زهرا مرتضایی دیگر است
پس امیرالمومنین هم فاطمه هم حیدر است
رو به ایوان نجف میایستم با احترام
هم به بابایم علی هم مادرم زهرا سلام
از تبار آدمم اهل همین آبادیام
دل نخواهم کند، از این خانهی اجدادیام
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ابوطالب_ع_مدح
#داود_رحیمی
▶️
مثل پسرت علی فضیلت داری
در روز جزا حق شفاعت داری
تو یار محمدی و بابای علی
حق پدری گردن امّت داری
⏭
در یاری مصطفی ز جان راغب بود
دینداری او بر همگان غالب بود
حیدر که جهانیان به او می نازند
پرورده ی دستان ابوطالب بود
⏭
حیدر که ازو دین خدا کامل شد
قرآن خدا برای او نازل شد -
هر چیز که داشت از ابوطالب داشت
از فضل پدر فضل پسر حاصل شد!
⏭
گفتند که بابای علی گمراه است
هیهات! که هر اهل دلی آگاه است
این حجت ایمان ابوطالب که -
گفته پسرم علی ولی الله است
⏹
✅ امام علی(ع) فرمود : والذی بعث محمدا بالحق نبیا لو شفع ابی فی کل مذنب علی وجه الارض لشفّعه الله.
قسم به کسی که محمد را به حق به پیامبری برگزید اگر پدرم در حق تمام گناهکاران روی زمین شفاعت کند، خداوند میپذیرد.
📚 بحارالانوار، ج35، ص110
✅ پیامبر در کنار جنازهی عموی خود ابوطالب فرمود: ...یا عم ربیت صغیراً، و کفلت یتیماً، و نصرت کبیراً، فجزاک الله عنی خیراً .
اى عمو! وقتى کودک بودم تو مرا بزرگ کردی، وقتى یتیم بودم تو سرپرستی ام کردی، و هنگامى که بزرگ شدم تو یارىام نمودی ، پس خداوند به تو پاداش خیر دهد.
📚 تاریخ یعقوبی، ج2، ص26
✅ إمام محمد باقر علیه السلام میفرمایند: لو وضع إیمان أبی طالب فی كفةٍ میزان و إیمان هذا الخلق فی الكفة الأخرى لرجح إیمانه
اگر ایمان ابوطالب را در یک کفه ترازو قرار دهند و ایمان این مردم را در کفهی دیگر بگذارند، ایمان ابوطالب فزونی خواهد داشت.
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
#داود_رحیمی
▶️
ماهی و دلگرمی خورشید از تو بوده
پشت و پناه وحی و توحید از تو بوده
توفیق دین بی شک و تردید از تو بوده
کمتر سخن در مدح و تمجید از تو بوده
بانوی با خیر و فضیلت یا خدیجه!
ای دست و بازوی نبوت یا خدیجه!
@hosenih
تو اولین بنیانگذار عشق بودی
عشقت محمد بود و یار عشق بودی
پروانه ای دور مدار عشق بودی
از جان و از دل پای کار عشق بودی
سرمایه ات را در دکان عشق دادی
عاشق شدن را تو نشان عشق دادی
@hosenih
زن بودی و "مردی" به مردان یاد دادی
بانو! به زنها دین و ایمان یاد دادی
عاشق شدن را به جوانان یاد دادی
آدمشدن را هم به انسان یاد دادی
گویند شغل انبیا آموزگاریست
شأن شما هم کمتر از پیغمبران نیست
@hosenih
درظلمت شب می شدی مهتاب بانو
مادربزرگ حضرت ارباب، بانو!
بعد از تو عالم می شود بی تاب بانو
از داغ تو دردانه ات شد آب بانو
بعد از شما دختر شدن هم دردسر داشت
خواهر شدن، مادر شدن هم دردسر داشت
@hosenih
رفتی و "عام الحزن" شد هر سال بی تو
احمد شده یک بلبل بی بال بی تو
زهرای تو هی می رود از حال بی تو
روزی همین زهرا ... ته_ گودال... بی تو...
آتش به جان ها می زند با شور و شینش
عالم به هم ریزد از داغ حسینش
@hosenih
گودال و زهرا و حسین و شمر و خنجر
یک گام عقب تر چشم های خیس خواهر
شمشیر دارد می برد... الله اکبر
ناگاه بالا می رود از نیزه ها، سر
زینب کنار قتلگاه از دور می دید
از بس تنش را زیر و رو کردند پاشید
@hosenih
سر رفته و از این بدن چیزی نمانده
بر پیکرش از پیرهن چیزی نمانده
بس نیزه خورده از دهن چیزی نمانده
جز بوریا جای کفن چیزی نمانده
دار و ندار خیمه ها رفته به غارت
این بچه ها ماندند و یک رخت اسارت
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
به مناسبت #سالروز_تخریب_بقیع
#داود_رحیمی
▶️
عادت به گنبد داده ام چشم ترم را
این بارگاه اما به هم زد باورم را
در روضه ات می سوزم و امیدوارم
بادی به سویت آورد خاکسترم را
@hosenih
سنگین شده بر شانه هایم، می گذارم
روی ضریحی که نمی بینم، سرم را
آباد کردی خانه ام را، زیر دینم
باید بسازم پس برای تو حرم را
با اشک هایم حوض می سازم در این صحن
این گونه می سازم بهشت و کوثرم را
دارایی ام را پای گنبد می گذارم
حتی النگوی طلای دخترم را
می آید آن روزی که قدر سجده جا نیست
هر قدر می گردد سرم دور و برم را
جبریل هم می آید و می خواهد این را:
بگذار زیر پای زائرها پرم را ...
چیزی نمانده تا زمانی که بکوبم
بر بام کعبه پرچم یا حیدرم را
@hosenih
آل سعودی نیست دیگر می توانم
راحت ببوسم آستان دلبرم را
آن روز می خوانم چه زیبا در بقیعت
با سجده بر تربت نماز آخرم را
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
#داود_رحیمی
▶️
عشق هر جا رَود اثر دارد
ماجراها به زیر سر دارد
هر که باعشق رو به رو شد گفت:
عاشقی غالبا خطر دارد
@hosenih
عشق با اضطرار همراه است
آتشی داغ و شعله ور دارد
هر چه معشوق دلربا تر شد
عاشقانی گزیده تر دارد
بار عشق رسول را باید
یک نفر مثل "حمزه" بردارد
حمزه ی عاشق و علی باشند
مصطفی لشکری قدَر دارد
حمزه را سید شهیدان کرد
عاشقی اینچنین هنر دارد
جگر پاره پاره اش فهماند
عاشقی کار با جگر دارد
***
گرچه جسمش جدا جدا شده است
باز شکر خدا که سر دارد
@hosenih
خواهرش خوب شد نبود و ندید
فقط از ماجرا خبر دارد ...
کربلا هم نمایش عشق است
عشق هر جا رود اثر دارد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا #محاوره
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
دسَم خالیه مثل اون یخ فروش
که سرمایه ی کاسبیش آب شد
رسیدم به بن بست مثل یه رود
که رفت و گرفتار مرداب شد
گناه هرچی داشتم گرفت از دسَم
یه آهم توی دست و بالم نموند
ینی هر دری رو زدم بسته بود
دیگه جایی واسم تو عالم نموند
@hosenih
چه بندیه بستی به بند دلم؟
که هرجا برم باز میام پیش تو
دیگه هر چی هم شد می مونم پیشت
بهشته برام حتی آتیش تو
صدام می زدی می شنفتم ولی
نه اینکه نخوام، روم نمیشد بیام!
حالا اختیارم تو دست توئه
تو می دونی و این دل روسیام
در خونتون دستمو بند کن
بذار اصلا اینجا برم زیر دین
تو رو جون هرکی که دوسِش داری
بیرونم نکن، جون مولا حسین
حسینی که با حر کنار اومده
زهیرو عوض کرده با یه نگاه
هزاران هزار از منم بدترو
درآورده از توی چنگ گناه
@hosenih
حسینی که اون لحظهی آخرش
که حتی تنفس براش مشکله
یه قاتل رو سینش نشسته ولی
توو فکر نجات همون قاتله
حسینی که توو گودی مقتلم
کسی دستِ خالی نرفت از برِش
یکی سر رو برده یکی پیرهنو
یکی هم رسیده به انگشترش
شاعر: #داود_رحیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
ماهی و دلگرمی خورشید از تو بوده
پشت و پناه وحی و توحید از تو بوده
توفیق دین بی شک و تردید از تو بوده
کمتر سخن در مدح و تمجید از تو بوده
بانوی با خیر و فضیلت یا خدیجه!
ای دست و بازوی نبوت یا خدیجه!
تو اولین بنیانگذار عشق بودی
عشقت محمد بود و یار عشق بودی
پروانه ای دور مدار عشق بودی
از جان و از دل پای کار عشق بودی
سرمایه ات را در دکان عشق دادی
عاشق شدن را تو نشان عشق دادی
@hosenih
زن بودی و "مردی" به مردان یاد دادی
بانو! به زنها دین و ایمان یاد دادی
عاشق شدن را به جوانان یاد دادی
آدمشدن را هم به انسان یاد دادی
گویند شغل انبیا آموزگاریست
شأن شما هم کمتر از پیغمبران نیست
درظلمت شب می شدی مهتاب بانو
مادربزرگ حضرت ارباب، بانو!
بعد از تو عالم می شود بی تاب بانو
از داغ تو دردانه ات شد آب بانو
بعد از شما دختر شدن هم دردسر داشت
خواهر شدن، مادر شدن هم دردسر داشت
رفتی و "عام الحزن" شد هر سال بی تو
احمد شده یک بلبل بی بال بی تو
زهرای تو هی می رود از حال بی تو
روزی همین زهرا ... ته_ گودال... بی تو...
آتش به جان ها می زند با شور و شینش
عالم به هم ریزد از داغ حسینش
@hosenih
گودال و زهرا و حسین و شمر و خنجر
یک گام عقب تر چشم های خیس خواهر
شمشیر دارد می برد... الله اکبر
ناگاه بالا می رود از نیزه ها، سر
زینب کنار قتلگاه از دور می دید
از بس تنش را زیر و رو کردند پاشید
سر رفته و از این بدن چیزی نمانده
بر پیکرش از پیرهن چیزی نمانده
بس نیزه خورده از دهن چیزی نمانده
جز بوریا جای کفن چیزی نمانده
دار و ندار خیمه ها رفته به غارت
این بچه ها ماندند و یک رخت اسارت
شاعر: #داود_رحیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
به مناسبت #سالروز_تخریب_بقیع
#قبرستان_بقیع
عادت به گنبد داده ام چشم ترم را
این بارگاه اما به هم زد باورم را
در روضه ات می سوزم و امیدوارم
بادی به سویت آورد خاکسترم را
@hosenih
سنگین شده بر شانه هایم، می گذارم
روی ضریحی که نمی بینم، سرم را
آباد کردی خانه ام را، زیر دینم
باید بسازم پس برای تو حرم را
با اشک هایم حوض می سازم در این صحن
این گونه می سازم بهشت و کوثرم را
دارایی ام را پای گنبد می گذارم
حتی النگوی طلای دخترم را
می آید آن روزی که قدر سجده جا نیست
هر قدر می گردد سرم دور و برم را
جبریل هم می آید و می خواهد این را:
بگذار زیر پای زائرها پرم را ...
چیزی نمانده تا زمانی که بکوبم
بر بام کعبه پرچم یا حیدرم را
@hosenih
آل سعودی نیست دیگر می توانم
راحت ببوسم آستان دلبرم را
آن روز می خوانم چه زیبا در بقیعت
با سجده بر تربت نماز آخرم را
شاعر: #داود_رحیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
✅شور عید غدیر
🔻داود رحیمی
1⃣بند اول
به روی دستای پیمبر
دستای حیدر میره بالا
علی که اقای جهان بود
از امروز میشه مولا
کل دین مصطفی علیه
جز علی که دین چیزی نداره
جبرئیل فقط از علی میگه
هرچی آیه داره
شیعه دلش/ به دل علی اسیره
بی علی جایی نمیره /حتی بمیره
هر دلی که/ با علی نموند می میره
پیام روز غدیره/ علی امیره
(حیدری و/ دل منو می بری و
سایه ی روی سری و/ آقای منی
نوکرم و/پسر گنه کارم و
از شما نسَب دارم و/ بابای منی)
2⃣بند دوم
منی که روو به کعبه بودم
برای هر وعده نمازم
به خدا ایوون نجف شد
روح راز و نیازم
هر خونه یه صاحبی داره و
صاحب خونه ی خدا علی
کعبه هم می گرده دور نجف
می خونه یا علی
دینم علی/عشقه توی سینم علی
خدارو می بینم علی/ توو حرم تو
جونم علی/ای سر و سامونم علی
همیشه می مونم/ پا علم تو
(حیدری و/ دل منو می بری و
سایه ی روی سری و/ آقای منی
نوکرم و/پسر گنه کارم و
از شما نسَب دارم و/ بابای منی)
3⃣بند سوم
توو دل شیعه های مولا
غمی نمی مونه با حیدر
تموم مشکلات عالم
حل میشه با یاحیدر
زندگی بدون تو محاله
واسه تشنه مثل آبی علی
هر کی میشناسه منو می دونه
می میرم بی علی
ساده بگم/ بدون تو من می میرم
به جون حسن می میرم/ بی تو می میرم
جون حسین/ خون به دلِ دل نکنی
دست منو ول نکنی/ بی تو می میرم
(حیدری و/ دل منو می بری و
سایه ی روی سری و/ آقای منی
نوکرم و/پسر گنه کارم و
از شما نسَب دارم و/ بابای منی)
#عید_غدیر
#امیرالمومنین علیه السلام
#داود_رحیمی
#شور
#حضرت_سکینه_س_مرثیه
بعد روز دهم به هر مجلس
راوی و روضه خوان شدی بانو
من چه گویم؟ که در کلام حسین
"بهترینِ زنان" شدی بانو
عمه ی تو عقیله ی هاشم
و به اهل قریش عقیله تویی
"کرم الوافری" و " عقل التّام"
صاحب "سیرة الجمیلة" تویی
پدرت که حسین، جای خودش
تو و اصغر چه مادری دارید!
غصه ی هر دوتان رباب شده
حسِّ خواهر برادری دارید
از همان لحظه ی تولد، تو
خوش نشستی به سینه ی بابا
محض روی پدر تبسم کن
راحت جان! سکینه ی بابا!
پاشو از پیش پای این مرکب
پدرت را نکش، کنار بایست
غم ناموس قاتل مرد است
اشک دختر عذاب هر پدریست
عصر روز دهم به بعد خودت
جای اصغر بمان کنار رباب
مادرت را ببر ازین صحرا
بعد اصغر تویی قرار رباب
#داود_رحیمی
مدح وفات حضرت سکینه(س)
ای دختر فهیمه سلطان کربلا
با نای خون نشسته به ایوان کربلا
در راه شام همقدم نیزهدارها
خواندی تو روضه از لب عطشان کربلا
ای شاهد روایت گودال قتلگاه
برجسم پاره پاره نمودی تو تا نگاه
زد تازیانه بر بدنت خولی وسنان
با کام تشنه ناله زدی در میان آه
در خیمه با رباب تو تا ناله میزدی
آتش به روی باغ و رخ لاله میزدی
ششماهه را میان حرم تشنه دیدهای
از اشکِ چشم، برلب گل ژاله میزدی
ای داغدار کرببلا، بیقرینهای
تو سوگوار حضرت یاس مدینهای
درپای درس زینب کبری نشستهای
ای یادگار کرببلا تو سکینهای
ای شمع شبفروزِ شب تار کربلا
شرمندهی تو گشته علمدار کربلا
مشکی تهی ز آب شد و ساقی حرم
در خون نشسته دیده خونبار کربلا
ای فاطمی نسب گل رنجیدهی حسین
ای روضهخوان حنجر ببریدهی حسین
وقت وداع به دامن بابا نشستهای
دیدی تو اشک جاریِ از دیدهی حسین
مرتضی محمودپور
#حضرت_سکینه_س_مرثیه
بعد روز دهم به هر مجلس
راوی و روضه خوان شدی بانو
من چه گویم؟ که در کلام حسین
"بهترینِ زنان" شدی بانو
عمه ی تو عقیله ی هاشم
و به اهل قریش عقیله تویی
"کرم الوافری" و " عقل التّام"
صاحب "سیرة الجمیلة" تویی
پدرت که حسین، جای خودش
تو و اصغر چه مادری دارید!
غصه ی هر دوتان رباب شده
حسِّ خواهر برادری دارید
از همان لحظه ی تولد، تو
خوش نشستی به سینه ی بابا
محض روی پدر تبسم کن
راحت جان! سکینه ی بابا!
پاشو از پیش پای این مرکب
پدرت را نکش، کنار بایست
غم ناموس قاتل مرد است
اشک دختر عذاب هر پدریست
عصر روز دهم به بعد خودت
جای اصغر بمان کنار رباب
مادرت را ببر ازین صحرا
بعد اصغر تویی قرار رباب
#داود_رحیمی