eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
چنان اسفند می‌سوزد به صحرا ریگ‌ها فردا چه خواهد شد مگر در سرزمین کربلا فردا تمام دشت را زینب به خون آغشته می‌بیند مگر باران خون می‌بارد از عرش خدا فردا @hosenih برادر، دل گواهی می‌دهد امشب شب قدر است اگر امشب شب قدر است، قرآن‌ها چرا فردا... همه در جامۀ احرام دست از خویشتن شستند شگفتا عید قربان است گویا در منا فردا ببین شش‌ماهه‌ات بی‌تاب در گهواره می‌گرید علی از تشنگی جان می‌دهد امروز یا فردا ببوسم کاش دست و پای اکبر را و قاسم را همانانی که می‌افتند زیر دست و پا فردا برادر! وقت جان افشانی عباس نزدیک است قیامت می‌شود وقتی بگوید یا اخا فردا @hosenih برادر! خوب می‌خواهم ببینم روی ماهت را هراسانم که نشناسم تو را بر نیزه‌ها فردا به مادر گفته بودم تا قیامت با تو می‌مانم تمام هستی من، می‌روی بی من کجا فردا؟ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر حسین بن علی یا با حسین بن علی؟ با یزید بن یهودی یا حسین بن علی؟ حرف شمشیر و دلت آخر یکی شد یا دو تا؟ چیست تکلیف تو آیا با حسین بن علی؟ @hosenih اینکه می‌آید صدایش بانگ هل من ناصر است از گلوی کیست این آوا؟ ... حسین بی علی در کدامین صف نشستی در سپاه کیستی؟ چون خدا تنهاست حق، تنها حسین بن علی شور، شیدایی، جنون، مستی، به خون غلتیدگی لفظ عشق‌اند این همه، معنا حسین بن علی جان حسین بن علی جانان حسین بن علی دین حسین بن علی دنیا حسین بن علی می‌توان با تیغ، کِی حبل‌المتین را سر برید؟ نخل طوبی، عروة الوثقی حسین بن علی تشنۀ سیرابِ دریا دل یل ام البنین کشتۀ جاوید و نامیرا حسین بن علی @hosenih کعبه خواهد زد به سینه، سنگ او را تا ابد کربلایش قبلۀ دل‌ها حسین بن علی :: در شکوه واقعه، ای کاش پرپر می‌شدیم در کنارت روز عاشورا! حسین بن علی! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آن قدَر زير نعلها پا خورد مثل پيراهنش تنش "تا" خورد روزه اش را سنان شکست آخر نیزه ای را به جای خرما خورد @hosenih تشنه بود آب خواست، اما شمر آب را پیش چشم آقا خورد یاد پهلوی مادرش افتاد پهلویش ضربه بی هوا تا خورد این صدای شکستن سینه است زیر مرکب شد استخوان ها خُرد پشت و روی تنش یکی شده بود زینب از دیدن تنش جا خورد چقَدَر هتک حرمتش کردند غارت پیکرش بفرما خورد در نمی آمد از تنش، بسکه پنجه بر دستباف زهرا خورد @hosenih پیش چشمان نیمه بازش آه چشم نامحرمی به زن ها خورد چشمهای حسین درد گرفت تیر وقتی به چشم سقا خورد شعر از گروه © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از تشنگی و زخم به جسمش توان نبود دورش به غیرِ لشگر آوازه خوان نبود از پشتِ سر به پشت سرش سنگ میزدند حتی برای ثانیه ای در امان نبود @hosenih هربار گفت "واعطشا" سنگ و نیزه خورد این رسم میزبانیِّ از میهمان نبود تنگی جا و یک بدن و کوهی از سالح جایی برای آمدن دیگران نبود دردِ هزار و نهصد پنجاه زخم تیغ مانند درد زخم زبان سنان نبود افتاده بود زیر قدم های یک سپاه مردی که لایق قدمش آسمان نبود ای داد از مصیبت انگشتری که داد ای کاش سیدالشهدا مهربان نبود با یک لباس کهنه سوی قتلگاه رفت اما غروب بر تن پاکش همان نبود @hosenih شاهی که سایه اش به سر کائنات بود روی تن بدون سرش سایبان نبود کنج تنور کوفه سرش بوی نان گرفت در شام، بوی نانِ سرش بود و نان نبود شعر از گروه © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پایین قتلگاه اگر شمر آب خورد بالای قتلگاه سنان هم شراب خورد بودند دیو و دد همه سیراب و یک غریب از فرط تشنگی چقدر پیچ و تاب خورد @hosenih آبی نخورد بر لب خشکش چهار روز اما سه روز بر بدنش آفتاب خورد گرچه به جان حنجرش افتاد خنجری قتلش ولی ز قتل علی اکبر آب خورد تکیه به نیزه ای زد و هل من معین که گفت یک سنگ بی هوا به سرش در جواب خورد بیرون کشید از کمر خود سه شعبه را از بس به روی سینه ی او با شتاب خورد اسلام را شیوخ مسلمان نما زدند از پیر ها عصا سرِ کسب ثواب خورد @hosenih غیر از هزار و نه صد و پنجاه زخم تیغ زخم زبان ز کوفی خانه خراب خورد خون گریه کرد بر سر نیزه سر حسین هر جا که سنگ بر سر و روی رباب خورد شعر از گروه © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هیچ کس ازروی جسمش نیزه ها رابر نداشت دور تا دورش نگاه انداخت ، یک یاور نداشت خواهرش در آن شلوغی ها چطور آمد ندید خواست برخیزد ز جا ، اما رَمَق دیگر نداشت @hosenih گرچه او را قبل گودال از نفس انداختند شاه جانی در تنش بعد از علی اکبر نداشت مادرش با چادرش او را در آغوشش گرفت تا تنش عریان نماند چاره ای دیگر نداشت روی نیزه هم نگاهش از حرم غافل نشد آنچه را می دید با چشمان خود باور نداشت خواهرش تا دید سر تا پا به غارت رفته گفت: کاش دست کم عزیزم دستت انگشتر نداشت پادشاهان تاجدارند، ای بمیرم شاه ما تاج بر سر داشت؟ نه، حتی به پیکر سر نداشت @hosenih بر زمین خدالتریب افتاد جانِ بوتراب لااقل ای کاش قاتل کینه ازخیبرنداشت تا شنیدم از اسارت آرزو کردم به دل کاش ،شاه کربلا در کربلا دختر نداشت... شعر از گروه © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حضرت امام حسین علیه السلام حضرت امام علیه السلام👆👇 عاشورا قتلگاه
‍ ‍ هدیه به حضرت زینب صلوات شور یا زمینه یا زمزمه مقتل از اقا امام زمان عج معذرت می خوام شعر و سبک رضا نصابی به نفس برادر عزیزم. کربلایی مهدی گلپور دیگه توونی نداری به تنت جوونی نداری خواهر تو از غم تو دل خون شده می بینم پر پر زدنت نیزه ای رو تو دهنت قاری قران دهنت پر خون شده شرر تو به جانش نزن چکمه به دندانش نزن بس کن دیگه شمر انقدر زجرش نده سر به سر سرش نزار خنجر رو حنجرش نزار ببین که زهرا مادر من اومده لا اقل تیزش کن خنجر کند که سرو نمی بره لا اقل تیزش کن بزار راحت این گلو رو ببره پا تو بر دار نامرد بو سیده اون سینه رو که مصطفی پاتو بر دار نامرد بزار راحت بزنه که دست و پا وااا. حسین. حسین. حسین از من نکرد حیا نشست روی سینت با پا نشست به پهلوت نیزه می کنه فرو حسین سر تو از تن می بره از پشت گردن می بره چی کار کنه خواهر تو بگو حسین چقد گیسوت ریخته به هم وضع گلوت ریخته به هم سر تو رو نیزه زدن مقابلم بگو باید چی کار کنم بمونم یا فرار کنم حالا که تنها میونه اراذلم دلم و بد جوری غم و غصه ی تو سوزونده حسین ته گودال تنها پیکر عریانه تو مونده حسین بعد تو من باید تو کوچه بازارا دربه در بشم بعد تو من باید با شمر و حرمله همسفر بشم رضا نصابی
‍ ‍ شعررضا نصابی. حسین ریاحی به نفس کربلایی مهدی گلپور بند اول السلام علیک ایهاالعریان ایهاالعطشان ای حسین جان السلام علیک ناطق قران سوره ی رحمان ای حسین جان هم پیرهن تو هم جوشن تو کل تن تو رفته به غارت هم به سره تو به خواهره تو. به پیکره تو گشته جسارت از خونت تنت تر گشته ثارالله وبن ثاره اسبت بی صاحب بر گشته ثارالله وبن ثاره " بی کفن اباعبدالله " پاره تن اباعبدالله بند دوم روی خاک بیابان با لبه عطشان با تنه عریان افتادی تو پیشه چشمای زهرا روخاک صحرا زدی دست و پا جون دادی تو در بینه گودال رفتی. تو از حال. ای وای لگد مال شد پیکره تو لحظه ی اخر. شمر ستمگر می زد با خنجر رو حنجره تو روی پیکرت با نیزه دیدم که سنان افتاده به روی نگینت چشم پسته ساربان افتاده " بی کفن اباعبدالله " پاره تن اباعبدالله بند سوم افتادی رو زمین و به روی پیکر نداری تو سر ای برادر بعد تو چی میادش به روزه خواهر بین این لشگر ای برادر میرم با ازار در کوچه بازار. در بین انظار بی تو برادر بزم حرامی بی احترامی. خنده ی شامی می بینه خواهر روی پیکرت با نیزه دیدم که سنان افتاده به روی نگینت چشم پسته ساربان افتاده " بی کفن اباعبدالله " پاره تن اباعبدالله به قلم: رضا نصابی حسین ریاحی.
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول حسینم داره دلهره می زنه موج تو صحرا حسینم می دونم می زاری من و اینجا تنها حسینم اسارت می شه سهم زینب از اینجا حسینم 🔘 حسینم دلم ریخت تا باد موت و وقتی تکون داد حسینم گلوی تورو دست های شمر نشون داد حسینم نگاه پلیدش داداش بوی خون داد حسینم 🔘 حسینم دلم می زنه شور واسه حنجرتو میترسم بِبُرن جلوی چش خواهرتو حسینم باخنجر یه روز ی برادرسرتو 🔘 ببین خواهرت رو تو در شور و شین بمیرم برای غمهات ای حسین (ع) 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم حسینم میترسم که اینجابشم بی برادر برادر بیا تا ازینجا بریم جونِ خواهر میترسم ازین دشت و از خیل لشکر حسینم 🔘 حسینم اینا از بابامون علی عقده دارن میدونی می دونم که داغت رو آخر رو قلبم میزارن الهی بمیرم برا کشتن اکبرت بیقرارن 🔘 برادر ازین جا فقط غربت وغم میباره حسینم ببین خواهرت چه دلش بیقراره داداشی ببین روزام اینجا مثه شام تاره 🔘 ببین خواهرت رو پر از خواهشه غم تو نگاهت منو می کشه 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم حسینم می دونم که اینجا ته این مسیر ه می دونم که اینجا تورو از من اخر می گیره دعا کن که قبل از تو زینب تو این راه بمیره حسینم 🔘 چقد اینجا هست نیزه و تیغ و شمشیر می دونم که می شه تن اکبرت اینجا تکثیر می دونم جدا می شه اصغر سرش اینجا با تیر 🔘 حسینم *الهی بمیرم برای دله مضطر تو الهی *الهی بمیره برای غمات خواهرتو الهی*سرمن هزاربار عزیزم فدای سرتو 😭 میگفتی که اینجا تورو میکشن میگفتی گلات اینجاپرپر میشن 💠💠7⃣8⃣2⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘
حق روضه اداشود😭 🎼 😭😭😭😭 🔘🔘910🔘🔘 ☑️بنداول داری میری و/ زینب وجا می‌ذاری داری میری و /رو دلم پا میذاری داری میری و/ من وتنها می‌ذاری داری میری و/ منم و اهل حرم داری میری و /بگو من کجا برم داری میری و/می ریزه برگ و برم داری میری و .... باغم وغصه مأنوسم داداش میری و تنها میپوسم داداش به وصیت مادرم باید زیرگلوتو ببوسم داداش السلام علی سیدالشهدا «ع» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم نوشته مقتل با عصا می زدنت نوشته مقتل بی هوا می زدنت نوشته مقتل همه جا می زدنت نوشته مقتل ..... ببخشن سادات شمر بی حیا و پست ببخشن سادات روسینت با پا نشست ببخشن سادات گیسوتو گرفت به دست ببخشن سادات ..... نوشته توو مقتله مستند هرکی رسید یه ضربه ای میزد حتی با سنگ و چوب کعبِ نی یا با غلاف یاضربه ی لگد السلام علی سیدالشهدا «ع» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بندسوم نوشته مقتل/زینب بی سرپناه نوشته مقتل/با فغان واشک و آه نوشته مقتل/میدوید توقتلگاه ..... نوشته مقتل/موهاتو میکشیدن نوشته مقتل/که سرت رو بریدن نوشته مقتل/رو تنت می دویدن افتاده بودی زیر دست و پا زیر بارون تیرو نیزه ها وقتی سرت رو میبرید عدو مادره تو هی میزدت صدا ‌ السلام علی سیدالشهدا «ع» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بند چهارم نوشته مقتل وقتی خواهرش میدید نوشته مقتل قصه به آخر رسید نوشته مقتل حرومی سر رو برید نوشته مقتل ...... نوشته مقتل بی محابا زدنت نوشته مقتل غریب گیرآوردنت نوشته مقتل وحشیونه کشتنت نوشته مقتل ...... نوشته لحظه های اخرت نشست با چکمه روی پیکرت ضربه می زد به حنجرت حسین از قفا پیشه چشمه خواهرت السلام علی سیدالشهدا «ع» 💠💠9⃣1⃣0⃣💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
هدیه به حضرت زینب حضرت زهرا. امیر المومنین. حضرت محمد صلوات. اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور یا زمینه مقتل بند اول. تا که افتادی توی گودال شد زینب تو خیلی بدحال افتاد تن تو زیر پاوو با سنگ اومدن به استقبال خدایا زهرا با قامته تا تماشا می کرد دهانت رو با نوک سر نیزه سنان وا می کرد تنت رو باپا. میکرد پشت و رو جلوی زینب گرفتنش قاتل به پنجش گیسو جلوی زینب غریب مادر. غریب. مادر. حسین وا ویلا بند دوم گودال ازدحامه واویلا دورش می کنن هی نامردا تشنه پیکرش غرقابه خون بی حال افتاده روی خاکا اومد با خنجر. به سمت حنجر نشست رو سینه توی گودال و خدایا زینب داره می بینه دوازده ضربه. زدو با خنجر برید حنجر رو گرفت به سمته نگاه زینب خدایا سر رو غریب مادر. غریب. مادر. حسین واویلا بند سوم شال کمرت رو دزدیدن خودو سپرت رو دزدیدن عریان تن تو روی خاک و رو نیزه سرتُ رو دزدیدن کنار دریا لب تشنه شمر تورو بد کشتت اومد ساربون. واسه انگشتر برید انگشتت شروع شد بعد از. علمدار تو جسارت ها که شروع شد دیگه. برای زینب اسارت ها که به قلم اقایان رضا نصابی. یوسف اسماعیلی