eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
ای خدای مهربانم ای که غفارالذنوبی عبد زار ناتوانم ای که ستارالعیوبی ای امید عبد مسکین ، یا غیاث المستغیثین بارش رحمانی تو ،بنده را در بر گرفته از دم قرآنی تو، فطرس دل پر گرفته گوشه ی مهمانی تو جا دلی مضطر گرفته زد شکوفه گلشن دین ، یا غیاث المستغیثین بهر اهداء در حریمت طاعتی قابل ندارم بر سر خوان نعیمت جز دلی غافل ندارم من بجز لطف عظیمت خواهشی در دل ندارم شد به ذکرت سینه آذین ، یا غیاث المستغیثین تو منایی تو صفایی تو نمازی تو نیازی تو به هر دردی دوایی تو خدای چاره سازی تو به خوبان همنوایی از بدان در احترازی غافرالذّنب المحبّین ، یا غیاث المستغیثین از من آلوده دامن بنده ی بدتر نداری جز گذشت از کرده ی من چاره ای دیگر نداری از سر من وقت مردن سایه ات را بر نداری قاضی الحاجات شاکین ، یا غیاث المستغیثین از ازل از ابتدایی تا ابد تا انتهایی راحم هر بینوایی تو معزّ من تشایی راحم هر ببینوایی عاشق اشک گدایی روح عالی مضامین ، یا غیاث المستغیثین زمزم اشکم روانه شد ز مژگان بارالها کی شوم هم آشیانه با شهیدان بارالها کی ببینم با ترانه روی جانان بارالها انت با ربَّ المطیعین ، یا غیاث المستغیثین کی شود اندر هوای دلبرم پر وا نمایم کی شود در کربلای سرورم غوغا نمایم کی شود جانم به پای حضرتش اهدا نمایم ای فدایت جان شیرین ، یا غیاث المستغیثین عقده دار کربلایم من که شیدای حسینم جان نثار کربلایم عبد رسوای حسینم بیقرار کربلایم محو آوای حسینم ای گل طاها و یاسین ، یا غیاث المستغیثین سیدمحمد میرهاشمی @rozeh_1
فکری برای وضع بد این گدا کنید باشد قبول من بدم اما دعا کنید هر کار می کنم دلم احیا نمی‌شود قرآن به نیت من بیچاره وا کنید بی دردی‌است دردِ من در به در شده بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید برگشته‌ام به سوی شما ایها العزیز در خیمه‌گاه خویش مرا نیز جا کنید بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟ قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید در پشت خانه‌ی تو نشستن مرا بس است اصلا که گفته حاجت من را روا کنید؟! یابن الحسن به حرمت شاه نجف مرا آماده‌ی ورود به ماه خدا کنید لطفی کنید، با همه‌ی رو سیاهی‌ام در راه زینبیه سرم را جدا کنید عمری‌است بنده‌ی سر کوی رقیه‌ام اهل زمانه کفر مرا بر ملا کنید بابایم آمده ز سفر یاری‌ام کنید اهل خرابه نافله ها را رها کنید تا که نفهمد او سر گیسوی من چه شد یک مقنعه برای سرم دست و پا کنید این پهلوی شکسته مرا زجر می دهد قدری کمک کنید مرا جا به جا کنید محمدجواد شیرازی @rozeh_1
بی تو ای جان جهان، جان و جهان را چه کنم؟ خود جهان می گذرد، ماندن جان را چه کنم؟ ماه شعبان و رجب، نم نم اشکی شد و رفت خانه ابری ست خدایا! رمضان را چه کنم؟ شانه بر زلف دعا می زنم و می گریم موسی من! تو بگو روز و شبان را چه کنم؟ صاحب "حیّ علی ... "! لقمه ی نوری برسان سحر از راه رسیده ست، اذان را چه کنم؟ کاتبان تو مــــرا خطّ امانـــــی دادند ... کشته ی خال توام، خط امان را چه کنم؟ کاشکی جرم عیان بودم و تقوای نهان پیش تقوای عیان، جرم نهان را چه کنم؟ کاش می شد که سبک تر شوم از سایه ی خویش آفتابا تو بگو! خواب گران را چه کنم؟ زخم شمشیر اگر قوت سحرگاه من است وقت افطار ولی زخم زبان را چه کنم؟ رنجه از طعنه ی پیران پریشان نشدم با چهل چله جنون پند جوان را چه کنم؟ غرقه ی موج رجز، گم شده ی بحر رمل سینه خالی ز معانی ست، بیان را چه کنم؟ علیرضا قزوه @rozeh_1
دامنم آلوده شد گرچه ز دنيا دوستى جان به قربانت كه بخشيدى مرا با دوستى ناسپاسم، ناپسندم، نارفيقم، يا رفيق از تو امّا من نديدم چيزى اِلّا دوستى مى توانستى بسوزانى، نسوزاندى مرا اى فداى مهربانى ات كه حقّا دوستى در جوابت يا لجاجت كرده ام يا سركشى در جوابم يا محبّت مى كنى يا دوستى يا زمين گيرند مردم يا زمينم مى زنند تو بلندم ميكنى، يارب تو ما را دوستى واقعاً ناراحت از قهر و عِتابت نيستم ميشود محكمتر اصلاً بعدِ دعوا، دوستى رو به قبله سجده آوردم، نجف لبّيك گفت حق پرستى بس خلاصه شد به مولا دوستى وصف مجنون بودن من را بپرس از فاطمه در ميان قوم مشهورم به ليلا دوستى دوستانت گر شهيدان حريم زينب اند فاصله داريم ما بيچاره ها تا دوستى از گناهت كم نكردى، كربلايت دير شد اى دلى كه ادّعا دارى كه آقا دوستى ميشود فهميد از بابُ الحسينِ محشرت بيشتر از ديگران با سينه زنها دوستى از بُنَىَّ گفتن زهرا دلِ گودال ريخت تا قيامت تر شده هر چشمِ زهرا دوستى محمد جواد پرچمی @rozeh_1
وَاسْمَعْ دعایی با تو در دل حرفها مانده وَاسْمَعْ ندایی که صدایم بی صدا مانده اَقْبِل به من حالا که اقبالی برایم نیست در حنجرم وقتی که بغض ربنا مانده دارم فراری می شوم از خود به سوی تو در کشتی این ناخدا تنها خدا مانده ناجی تویی راجی منم در دست های من بی ربنا هایم فقط مشتی هوا مانده وقتی که محرومم کنی روزی نخواهم خورد باید بگیری دست من را که رها مانده پوشانده ای امروز در دنیا عیوبم را اما فَلا تَفْضَحْنیِ روز جزا مانده از تو اگر دورم ولی نزدیک شد مرگم در کوله ام تنها الهی قَدْ دَنا مانده شعبان به پایان آمد و روی لبان من وای من از فریاد لَمْ تَغْفِر لها مانده خوبی تو آمال من را بیشتر کرده است مِنْکَ رَجائی از وَلا تَقْطَع به جا مانده لَمْ تَهْدِنی؟ می خواستی رسوا اگر باشم لم تَهْدِنی؟ وقتی دلیل کربلا مانده یک عمر قَدْ اَفْنَیْتُ عُمری بی حضور تو پس فَاقْبَل عُذری که‌دلیل روضه ها مانده جرم زیادم پیش عفو تو چه ناچیزو تازه عنایات علی موسی الرضا مانده بین جهنم هم تورا فریاد خواهم زد تاثیر اشک شوق در قاموس ما مانده تنها محبت راه ترک معصیت گشته با دوستت دارم جهانی روی پا مانده مهدی رحیمی @rozeh_1
باز هم با رحمتی مشهود بخشیدی مرا تا که یک «العفو» گفتم زود بخشیدی مرا اشکهایم راهیِ دریای غفران تو شد غرق کردی بنده را در جود...بخشیدی مرا @hosenih بد شکستم توبه هایم را ولیکن باز هم تا که برگشتم! شدی خشنود بخشیدی مرا من گنهکارم ببین پرونده ام سنگین شده گفتم و با شیوه ای پُر سود بخشیدی مرا شد حسابم پاک و شد عشقِ تو سودِ این حساب پاک شد هر قدر عصیان بود! بخشیدی مرا... @hosenih تا ابد چشم امید من به تو محدود شد بسکه بی اندازه نامحدود بخشیدی مرا خواند در گوشم که برگرد و نرو، توبه نکن تا که نفْسم را کنی نابود بخشیدی مرا! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت حلول السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما ما به دنبال تو می‌گردیم و تو دنبال ما @hosenih ماهِ پیدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه محو رؤیت این ماه یعنی نامۀ اعمال ما خاصه این شب‌ها که ابر و باد و باران با من است خاصه این شب‌ها که تعریفی ندارد حال ما کاش در تقدیر ما باشد همه شب‌های قدر کاش حَوِّل حالَنایی‌تر شود احوال ما ما به استقبال ماه از خویش تا بیرون زدیم ماه با پای خودش آمد به استقبال ما @hosenih گوشۀ چشمی به ما بنمای ای ابروهلال تا همه خورشید گردد روزی امسال ما شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مجنون شدم اما غم لیلا ندارم تشنه شدم راهی سوی دریا ندارم دیروز من را حسرت یک عمر پُر کرد در کوله ام جز نالهء فردا ندارم @hosenih با آتش عصیان، همه سرمایه ام سوخت چیزی برای محشر کبرا ندارم من را بزن تا حال نفسم جا بیاید اما نگو دیگر برایت جا ندارم خشم تو هم هرچند از روی علاقه است من طاقت ناراحتی ات را ندارم این آخر عمری شتر دیدی ندیدی سنگین شده پرونده ام، امضا ندارم با اینهمه آلودگی اصلاً نگفتی کاری به کار نوکر زهرا ندارم بین نجف جان مرا باید بگیری چون حاجتی جز دیدن مولا ندارم دنیای بی کرببلا یعنی جهنم بی کربلا امیّد به دنیا ندارم مهمانی تو آمد و کاری نکردم دیگر سلاحی غیر گریه ها ندارم وا کن گره های مرا جان رقیه آن دختری که گفت من بابا ندارم با لکنت روی زبانش گفت عزیزم حالا که با سر آمدی، من پا ندارم @hosenih حالا که دیدم سوخته تر بودی از من دیگر گلایه از سر سقا ندارم این شهر را روی سر خود می گذارم هرچند از ضرب لگدها، نا ندارم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت حلول گشوده اند درِ رحمت الهی را فزوده اند بساط زیاده خواهی را تباه میکند این فیض هر تباهی را سفید میکند این لطف هر سیاهی را بیا که هر نفست را خدا خریدار است بیا که فرصت خوبی برای دیدار است @hosenih به هر زبان که دلت خواست دلربایی کن بیا به رهگذر بندگی، خدایی کن غریبه نیستی ای دوست آشنایی کن بخند و پنجره را باز کن، رهایی کن اگر اراده کنی راه آسمان باز است ببند بار سفر را که وقت پرواز است اگر چه خوبی اگر چه بدی خوش آمده ای قدم به خانه رحمت زدی خوش آمده ای مقیم خوب ترین مقصدی خوش آمده ای به میهمانی حق آمدی خوش آمده ای گذشت هر چه که بودی رسیده وقت اذان وضو بگیر و دو رکعت نماز توبه بخوان دو قطره اشک ندامت گره گشا گردد دلت به نور خدا غرق در صفا گردد همین که در دل تو پای عشق وا گردد محیط سینه ی تو خانه ی خدا گردد به هر طرف بروی کعبه پیش رو داری به هر غزل فقط از عشق گفتگو داری در این زیارت دلخواه تشنه باید بود به حال خوب سحرگاه تشنه باید بود در این مسیر الی الله تشنه باید بود چنان حسین در این راه تشنه باید بود نیایش از لبِ لب تشنه ها شنیدنی است به زیر بار بلا حال عشق دیدنی است @hosenih حسین دید به وقت نماز داور را که هدیه داد به الله اکبر، اکبر را چراغ راه خدا کرد خون اصغر را که دستگیر شود رهروان دیگر را قسم به خون علی اصغرش که تابنده است هنوز دین خدا از قیام او زنده است شاعر:حجت‌الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به این طریق خدایی کسی کجا بکند که ما خطا بنماییم او عطا بکند نه بندگی نه رفاقت نه عاشقی کردیم برای کار نکرده چه لطف ها بکند @hosenih همیشه بر همه باریده و ندیدم من برای رحمت خود خوب و بد سوا بکند در انتظار گدا نیست تا که در بزند به هر کجا که گدا هست سفره وا بکند برای آن که به معراج بنده را ببرد میان  کرببلا عرش را بنا بکند تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که قبل بندگی ات او به تو عطا بکند منی که همت توبه  ندیده ام در خویش مگر خدا زگناهان مرا جدا بکند مگر به حق علی و به حق آل علی به این امید نگاهی به سوی ما بکند @hosenih چه فرق میکند آن کس که معرفت دارد علی علی بکند یا خدا خدا بکند چه می شود که بمیرم کنارشش گوشه عجب خیال خوشی کرده ام خدا بکند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا ببینم رحمت پروردگار خویش را می‌شمارم باز جرم بی‌شمار خویش را روز و شب فرقی ندارد پیش من چون با گناه تیره کردم آسمان روزگار خویش را @hosenih هر زمستان رفت، آمد یک زمستان دگر چون به دست خود خزان کردم بهار خویش را هیچ‌کس مانند تو خیر و صلاحم را نخواست کاش دستت می‌سپردم اختیار خویش را از همان روز ازل باید خدایی می‌شدم در حریم یار می‌جُستم دیار خویش را کاش دست مهربانت سایه‌بان من شود تا بپوشانم خطای آشکار خویش را صحبت از عفو و بزرگی و کرامت می‌شود تا به سمت تو می‌اندازم گذار خویش را تو یقیناً می‌شناسی خوب‌تر از من مرا من نمی‌دانم صلاح کاروبار خویش را عهد می‌بندم نباشم غافل از اعمال خود باز یادم می‌رود قول و قرار خویش را کاش می‌فهمیدم این آلوده‌دل من نیستم حال که عمری کشیدم انتظار خویش را بس که سر زد از من رسوا خطا و اشتباه عاقبت از دست دادم اعتبار خویش را پیله کرده نفس امّاره به جسم و روح من کاش روزی بشکنم قفل حصار خویش را آبرو بخشیدی و من آبرو بردم فقط در میان خلق کم کردم عیار خویش را خواب غفلت آمد و خود را به چشمم عرضه کرد در عوض دادم دل شب‌زنده‌دار خویش را چندقطره اشک و دست خالی و چشمان تر... با خودم آورده‌ام داروندار خویش را بین زندان گناهان یاد تو افتاده‌ام؛ تا مگر پیدا کنم راه فرار خویش را @hosenih "یا الهَ العالَمین إِغفِر ذُنوبی بِالحُسِین" هرچه باشم روی لب دارم شعار خویش را ** ای که با لب‌های تشنه قتل صبرت کرده‌اند... زینب از کف داده بعد از تو قرار خویش را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت حلول ماهی به روشنایی رحمت دميده است مهمانی خدای تعالی رسيده است بربندگان سائل خود بانی وجود خوانی به وسعت كرم و جود چيده است @hosenih چون گُل شكفته اند تمامی مؤمنان زيرا نسيم رحمت يزدان وزيده است درحيرتم چگونه بيايم، كه ميزبان زين ميهمان غمزده خيری نديده است ازبس كه شعله ورشدم ازآتش گناه اشكم به روی چهره، زخجلت چكيده است رسوا نكرده است مرابين خاص و عام پرده به روی معصيت من كشيده است عمری اسير پنجه ی نفس و گنه شدم رنگي به رُخ ندارم و رنگم پريده است روكرده ام به رأفت پروردگار خويش آوای ربنای مرا او شنيده است باورنمی كنم! كه شدم تحبس الدعا زيراخدا مرا به سوی خودكشيده است @hosenih سیراب می شودزکوثر رحمت هرآن كسی ازجام عفو ورحمت يزدان چشيده است غافل مشو «وفایی»ازين مه ،كه كردگار اين ماه را برای عفوگنه برگزيده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت حلول بیشتر گریه تسلای دل سوزان است... چون بیابان که نیازش به نم باران است میکده باز شد و زود دویدم داخل گفته ساقی سه دهه نوبت سرمستان است.. @hosenih گفتم اول نروم! آخر خطم دیگر! مادرم گفت برو! خالق تو رحمان است رمضان است خدا بنده نوازی کرده سفره ها باز شده خانه پر از مهمان است خوب و بد ریزه خور حضرت حجت هستیم پای باباست همش! طفل اگر نادان است نوکر آن ست که از‌خویش دعایی نکند آنچه‌ را‌ خواسته ارباب دعایم آن است سی شب ماه خدا را به علی بخشیدند گریه هرشب ما هدیه ی آقا جان است ما دراین ماه مبارک به هوای نجفیم دلمان وقت مناجات دم ایوان است گره کور مرا دست رقیه بدهید هرچه سختی ست به یُمن نفسش آسان است روزه ام روضه اگر داشت خدا میخردش خُرم آن دیده که در روضه فقط گریان است دم افطار من از آب سوالی دارم آب!دیدی چقدر کام حسین عطشان است؟ @hosenih تشنه ای ماند و سپاهی که همه سیراب اند دشنه هم‌ سوخت  دلش!شمر ولی خندان است سمت گودال نرو حضرت زهرا اصلا! خاک‌ عالم به سرم، یوسف تو عریان‌ است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 عبدم ولـی عبـد گنه‌کار هم روسیاهم هم گرفتار معبود من ای حیّ دادار من بنـدۀ عاصی، تو غفار الغوث خلّصنا من النّار دستـم بگیــر از پا نشستم یک عمر عهدم را شکستم عفو تو باشد بـود و هستم یارب تو آبرویم را نگهدار الغوث خلّصنا من النّار من خستــه از بـار گنـاهم مویــم سفیـد و روسیـاهم این عفو تو این اشک و آهم بـاز آمـدم با جرم بسیار الغوث خلّصنا من النّار اگـرچـه مستحـق نـارم روزم شده چون شام تارم مولا علی را دوست دارم بـر حـرمت حیـدر کرّار الغوث خلّصنا من النّار یا سیـدی تـا زنـده هستم از عفو تـو شرمنـده هستم شرمنده زین پرونده هستم خواندم تو را با این دل زار الغوث خلّصنا من النّار از جرم بسیارم چه گویم؟! حتـی نیاوردی بـه رویم پیوستـه دادی آبــرویم در بین خلق ای حیّ دادار الغـوث خلّصنا من النّار یـارب یـارب یـا الهـی بر جرم سنگینم گواهی من بی‌پناهم تـو پناهی من معصیت‌کارم تو ستّار الغوث خلّصنا من النّار شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در بین زنها برتر خدیجه والا خدیجه پشت و پناه و سنگ صبور طاها خدیجه مریم خدیجه ساره خدیجه حوا خدیجه هاجرخدیجه بهتر بگویم زهرا خدیجه نازل شده بر دامان پاکش آیات کوثر تفسیر یاسین تفسیر قدر و طاها خدیجه اول زنی که آورده ایمان بر همسر خود هم کفو احمد بی شک ندارد همتا خدیجه مردی نمود و دارایی اش را در راه دین داد هرگز نبوده دلبسته بر این دنیا خدیجه شمشیر حیدر،مال خدیجه دین را نگه داشت والی والا عالی اعلا مولا،خدیجه کوری چشم مرکب سوار جنگ جمل گو ام الائمه است ام الائمه است تنها خدیجه در روز محشر در اوج سختی مارا غمی نیست آنجا بسنجند معیار هرکس را باخدیجه عشق محمد(ص) عشق به اسلام داریم اما در وادی عشق ما قطره ایم و دریا خدیجه از جانب حق آمد کفن بر جسم شریفت قطعا که بوده جایت در عرش اعلا خدیجه رفتی ندیدی کرببلا را وقتی کفن شد جسم حسینت با بوریای صحرا خدیجه بس کن (بهار) از این روضه بگذر در کربلا هم حتما رسیده بازینب و با زهرا خدیجه ابوذر رئیس میرزایی(بهار) حضرت خدیجه (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 رمضان آمد و مهمان تو خواب است، خدایا! پیش دریاست، ولی غرق سراب است، خدایا! جای دیدار تو و ماه‌ترین دلبر عالم، در دل بزم تو، دنبال ثواب است، خدایا! بی‌حساب است در این میکده، بخشایش ساقی‌ عقل بی‌ذوق، که سرگرم حساب است، خدایا! گم شدم در سحر و سجده و سجاده‌ی بی‌عشق که حجاب است، حجاب است، حجاب است، خدایا! نیست دلدار و زمین، یک دلِ آباد ندارد حال این عالَم بی‌یار، خراب است، خدایا! آبرو، با بر و رویی برود، گر تو نگیری نقش دینداری ما، نقش بر آب است، خدایا! این که این سوی نقاب است که دل می‌‌بَرَد از خلق بگذر از آنکه در آن سوی نقاب است، خدایا! کی شود سوی تو بی‌رنگ و سبک بار سفر کرد؟ تا که این سفره پر از رنگ و لعاب است، خدایا! یار در خانه و عمری است که ما گِرد جهانیم این بلا، سخت‌ترین شکل عذاب است خدایا! «عهد ما با لب شیرین دهنان» بستی و حالا کار ما، فهم تو از روی کتاب است، خدایا! زیر باران تو، با چتر غرور آمده بودم تشنه ماندم، گله کردم که: سراب است، خدایا! گذر عمر نشانده‌ست مرا بر لب جویی که پر از دسته گلِ داده به آب است خدایا! میهمان را تو بخوانی و در آغوش نگیری؟ دل بی‌تاب، به دنبال جواب است، خدایا! از توام، آمده‌ام تا که در آغوش تو باشم لیلة‌القدر من، این لحظه‌ی ناب است، خدایا! قاسم صرافان مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حاج رضا یعقوبیان هدیهء حضرت حق ماه صیام (خوش آمد)۲ نیمه ی ماه خدا ماه تمام (خوش آمد)۲ ماه دین جلوه گر شده مولا امشب علی پدر شده مولا حسن مهربونه یار بی کسونه دردم رو میدونه حسن حسن حسن(۲) دومین نور خدا آمده است(خوش آمد)۲ چارم آل عبا آمده است (خوش آمد)۲ شمس ولایت آمده مولا نور هدایت آمده مولا حسن مهربونه یار بی کسونه دردم رو میدونه حسن حسن حسن چشم عالم ز قدومش روشن (خوش آمد)۲ شهر یثرب شده از او گلشن( خوش آمد)۲ نور الا نور آمده مولا با دسته گل حور آمده مولا حسن مهربونه یار بی کسونه دردم رو میدونه حسن حسن حسن سر زده نور خدای ازلی( خوش آمد)۲ هستی فاطمه و جان علی(خوش آمد)۲ درهای رحمت واشده مولا شادان دل زهرا شده مولا حسن مهربونه یار بی کسونه دردم رو میدونه حسن حسن حسن شب میلاد توام مهمانت( یا مولا)۲ آقاجون دست من و دامانت(یا مولا)۲ تو گل بی حرمی مولا صاحب جود وکرمی مولا حسن مهربونه یار بی کسونه دردم رو میدونه حسن حسن حسن خاک درگاه تو جنت باشد( یا مولا)۲ به دلم مهر تو نعمت باشد (یا مولا)۲ کرده دلم هوای تو مولا بر لب من نوای تو مولا حسن مهربونه یار بی کسونه دردم رو میدونه حسن حسن حسن یابن زهرا به تو مهمان هستم (یا مولا)۲ آمدم تا که بگیری دستم (یا مولا)۲ آقا می شه از کرمت مولا یه شب بیام در حرمت مولا حسن مهربونه یار بی کسونه دردم رو میدونه حسن حسن حسن من کجا لطف و عطای تو کجا(یا مولا)۲ من کجا مهر و ولای تو کجا (یا مولا)۲ کم ما و کرمت مولا سر ماو قدمت مولا حسن مهربونه یار بی کسونه دردم رو میدونه حسن حسن حسن امام حسن (ع) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شورشعف راه وهدف شاه نجف یاعلی(ع) خوابه شبم ذکره لبم تاب وتبم یاعلی(ع) شکرخداریزه خورخوان توام یاعلی(ع) ازکرمت یه عمره مهمان توام یاعلی(ع) صحن وسراوحرمت طعنه زده به عالم مات دوگلدسته وایوان توام یاعلی(ع) ذکرونوای جبرییل علی(ع)مولامددی دیوونیگیم داره دلیل علی(ع)مولامددی یاعلی حیدرمددی،علی حیدرمدد صوم وصلات آب حیات راه نجات یاعلی(ع) عبدخدا. ذکرشفا سیدنا یاعلی(ع) رهبروفرمانده وشاه لافتی علیه عقده گشای دل دیوونه ماعلیه شکرخداگدای حیدرم همه بدونند ذکرجنونم صدوده باریاعلیه حتی اگه سرم بره نمیشم ازتوجدا سال دیگه شبای قدر-ببرم کربلا امیرالمومنین (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در ماه خدا بمیرم ای کاش در حال دعا بمیرم ای کاش هم تشنه لب و غریب و بی سر در کرب و بلا بمیرم ای کاش من نوکر خانه ی حسینم در رخت عزا بمیرم ای کاش یا حداقل توبه کنم من بی جرم و خطا بمیرم ای کاش در خیل فداییان مهدی مثل شهدا بمیرم ای کاش *** شاعر : حمید ضیاء یزدی مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 الهی بنده ای گم کرده راهم بده راهم که سر تا پا گناهم الهی بی پناهان را پناهی پناهم ده، پناهم ده، پناهی تو از سوز دل زارم گواهی که من از رحمت عامت گواهم الهی هر چه هستم هر که هستم توئی بخشنده و من عذر خواهم ز بار معصیت خم گشته پشتم ترحم کن تو بر حال تباهم به آب رحمتت کن رو سفیدم که من از فرط عصیان روسیاهم اگر عمری خطا کردم خدایا کنون پی برده ام بر اشتباهم مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شمیم اهل نظر را به هر کسی ندهند صفای وقت سحر را به هر کسی ندهند کجاست دیده ی روشندلان باطن بین نگاه نیک نظر را به هر کسی ندهند تو بی هنر ! که به فکر و خیال دل بستی معطلی ، که هنر را به هر کسی ندهند ادب ، نیاز اساسی سالکان ره است رموز طی سفر را به هر کسی ندهند چه داغها ، چه بلاها ، چه رنجها باید یقین که سوز جگر را به هر کسی ندهند شنیده ام ز بزرگان معرفت یاران خلوص و دیده ی تر را به هر کسی ندهند کسی که اهل شهادت نبود نا اهل است بدان که میل خطر را به هر کسی ندهند قسم به راهب نصرانی و سه ساله ی شام طواف کعبه ی سر را به هر کسی ندهند سوی حسین به فردای محشر ای یاران جواز و اذن گذر را به هر کسی ندهند دعای عهد بخوان رجعتی اگر خواهی که درک صبح ظفر را به هر کسی ندهند شاعر : سید محمد میر هاشمی مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شعر و غزل برای تو گفتن عنایت است از بس که لطف حضرتتان بی نهایت است اینجا سیاه کردن دفتر عبادت است اصلاً به افتخار تو ماه ضیافت است ابر کرم ببار که هنگام رحمت است از گوشه های لعل لبت می چکد عسل دیوانه تو بوده و هستیم از ازل آقا بگیر دست مرا نیز لااقل ای قهرمان عرصه پیکار در جمل وقتی قیام می کنی اصلاً قیامت است خاکی تر از تمامی شاهان عالمی زیباترین سروده دیوان عالمی در امتداد دست تو چشمان عالمی قربان خال هاشمیت جان عالمی آن نقطه ای که نقطه آغاز خلقت است ای سفره دار شهر نبی ای بزرگوار ای توده های ابر کرم! بر زمین ببار وا می کنم به نام تو لبهای روزه دار هرگز نمی روم به خداوند زیر بار باور نمی کنم که مزار تو خلوت است تا می وزید بوی شما در فضای شهر می آمدند مردمی از جای جای شهر در ازدحام، کوچه و پس کوچه های شهر تا بنگرند جلوه یوسف نمای شهر یعنی نگاه کردن رویت عبادت است بر سفره هاست روزی و ماهانه هایتان گرمی گرفت خانه پروانه هایتان دیوانه ایم و عاشق دردانه هایتان سنگین شده ز پستی ما شانه هایتان این عبد رو سیاه چه اسباب زحمت است با قاتلت چگونه به یک خانه زیستی زخم زبان شنیدی و هر شب گریستی باید که پای درد صبوری بایستی یا للعجب! کریم مدینه! تو کیستی؟ درد تو درد بی کسی و درد غربت است دشنام ها شنیده ولی خنده می کنی دشنام داده را تو چه شرمنده می کنی هر کیش را به دین خودت بنده می کنی تو خاطرات فاطمه را زنده می کنی یک گوشه نگاه تو ما را کفایت است در بین بچه ها ز همه مادری تری یعنی تو از تمامیشان کوثری تری با این عبای سبز، تو پیغمبری تری پایش بیفتد از همه شان حیدری تری شمشیر هم به دست تو تمثال غیرت است کم کم به روضه پای مرا می کشی خودت شمع مذاب در وسط آتشی خودت پس طعم درد فاطمه را می چشی خودت در این مسیر روضه مرا می کشی خودت در روضه ات هلاک شدن هم شهادت است شاعر : امیر حسین الفت امام حسن (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نام من را بگذارید گدای عرفات برسانید کمی حال و هوای عرفات بی لیاقت شدم از یار، جدا شد دستم یار من خیمه زد این بار، کجای عرفات رمضان رفت و من بی سر و پا جا ماندم چشم دارم به حسین و به دعای عرفات میل حج داشتم و در به روی من بستند دل من لک زده امسال برای عرفات چشم شیطان حرم کور! خدایا لبیک از همین فاصلهء دور! خدایا لبیک کمرم زیر مصیبات گناهم تاشد آخرِ این همه مستی، دل من تنها شد غیر تو دل به همه بسته ام و دلتنگم ضررم پیش علی بیشتر از اینها شد بنده ات بد شده خیلی، تو بیا خوبی کن آبرو ریزی من دردسر زهرا شد به گرفتاری زینب قسمت دادم و بعد گره هایم همه با دست رقیه وا شد نوکر و سینه زن فاطمه را می بخشند آخرش پای رقیه همه را می بخشند رانده ام از همه جا، زود نرانید مرا به سر سفرهء زهرا بنشانید مرا اینطرف آنطرف اینقدر نگوئید برو اینقدر جان حسین، سر ندوانید مرا کار از کار گذشته است و شده خیلی دیر جان من! تا به محرم برسانید مرا به پر چادر زینب که در آتش میسوخت... وسط شعلهء آتش نکشانید مرا غسل من اشک دوچشم است که پاکم کرده عطش روضهء ارباب، هلاکم کرده گرچه رفتند شهیدان منا زیر لگد وای از تشنه لب کرببلا زیر لگد به کسی آب ندادند و دل زهرا سوخت دید آنجا پسرش را همه جا زیر لگد از منا گفته شد اما نشنیدیم سری بشود از تن صدپاره جدا زیر لگد از منا گفته شد اما نشنیدیم کسی بکند غارت دشداش و عبا زیر لگد رقص آن مرد حرامی سر زینب را بُرد جلوی چشم همه معجر زینب را بُرد رضا دین پرور مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
توصیف ماه رمضان از زبان رمضان روزه‌داران، مه خدایم من با شما یار آشنایم من ماه تسبیح و صوم و صلات ماه توبه، مه دعایم من ماه وصل خدای مَنّانم ماه وحی و نزول قرآنم ماه پیدایش جمالم من ماه دیدار ذوالجلالم من ماه هر لحظه با خدا بودن ماه فضل و مه کمالم من من که فیض حضور آوردم نور در شهر نور آوردم روزه‌داران همه قیام کنید تا به ماه خدا سلام کنید ماه شب‌زنده ‌داری آمده است از مه روزه احترام کنید روحِ تقوا به تن، مبارک‌تان لیلةالقدر من مبارک‌تان من سراپا بهشت یارانم بر شما خوشتر از بهارانم نور چشم همه خداجویان مژدۀ وصل روزه‌دارانم همچو گل ریخته ز دامن من سحر و افتتاح و جوشن من دل شب دامن سحر گیرند همه قرآن به روی سر گیرند من که پیوسته در تب و تابم من که دریای گوهر نابم صبحگاهان به کوفه می‌جوشد خون پاک علی ز محرابم من که چون کوه نور مشتعلم تا صف حشر از علی خجلم روزه‌داران چو تشنه گردیدید در دل از تشنگی شرر دیدید طفل معصوم‌تان چو روزه گرفت در غروبش گرسنه گر، دیدید خون دل جاری از دو عین کنید گریه بر کودک حسین کنید اشک خونین روان ز دیده کنید یاد از آن دختر شهیده کنید در غم کودک خرابه‌نشین گریه بر آن سر بریده کنید 📚نخل میثم
علی صمدی: 🌴شور و زمینه زیبای ماه مبارک رمضان ✍🎼شعر و سبک : کربلایی علی صمـــدی بند اول : رسید ماه عاشقی رسید ماه بندگی کنار رفت موانع از سر راه بندگی رسید ماه توبه پس الهی العف بگو نیازهای قلبی تو به شاه نجف بگو علی بگو 2 دست تو میره به دعا علی بگو علی بگو 2 تو اوج امواج بلا علی بگو مولای درویشان مرز کفر و ایمان علی امید همه ی مسکینان 2 یا علی یا علی یا مولا .... بند دوم : فقیر اومدم علی پیالم رو پر کنی اسیر اومدم علی که من رو تو حر کنی یتیم اومدم علی بکش دستی رو سرم به جز پیش تو پدر کجا رو دارم برم کجا برم 2 بهتر از اون امارت و صحن و حیاط کجا برم 2 جایی برام نمیشه ایوون طلات ای قدر و تقدیرم ذکر تو تکبیرم بدون عشق تو علی میمیرم 2 یا علی یا علی یا مولا ..... بند سوم : تو این ماه روزه با تمام وجود بخون بخون از شه کرم بخون حا و سین و نون بخون کاف و ها و یا بخون عین و صاد حسین غمت رو فقط بگو به خیر العباد حسین حسین بگو 2 تو روزگی با تشنگی حسین بگو حسین بگو 2 تو سختی های زندگی حسین بگو مولا و فرمانده آقای آزاده دلبره و ارض و سما دلداده 2 یا حسین یا حسین یا مولا ....
4_5859376143924200562.mp3
1.75M
یا صاحب الزمان(عج) انتظار منو آواره کرده حجر یار تو دلم خونه کرده ‍‌😔😔😔آقا بیا 🙏😭 علی_فانی ‌
Hadi-garsouei-www.Ziaossalehin.ir-Azomalbala-yani.mp3
13.4M
🔉🔊نواهنگ فوق‌العاده محشر بسیار سوزناک و فوق‌العاده عالی عظم البلا یعنی با صدای سید هادی گرسویی 🎼عظم البلا یعنی عزیز فاطمه🌹 در بین ما نیست! برح الخفا یعنی که جایی برای او در دیده ها نیست! دردی دوا نیست عظم البلا یعنی عزیز فاطمه🌹 در بین ما نیست! برح الخفا یعنی که جایی برای او در دیده ها نیست! آره دردی دوا نیست
کم کم هلالِ ماهِ خدا می رسد ز راه اوقاتِ نابِ اهلِ بکاء می رسد ز راه مهمان کند خدا همگان را به سفره اش وقتی که ماهِ جود و سخا میرسد ز راه گُل میکند به لب همه دم ذکر یا علی زیرا بهارِ اهلِ دعا می رسد ز راه ماهِ مجیر و جوشن و شب های عاشقی ماهِ جنون و ماهِ صفا میرسد زِ راه دستت دراز کن چو گدا سمتِ سفره اش وقتی گدا به پشتِ گدا میرسد ز راه امضا کند خدا گذر از نار دم به دم چون ماهِ توبه، ماهِ عطا میرسد ز راه وقتی که ماهِ خوبِ خدا رو کند به ما فرصت برای ترکِ گناه میرسد ز راه معلوم میشود که عزیزی به نزدِ حق وقتی بلا به پشت بلا می رسد ز راه هر لحظه اش عبادت و هر ساعتش نکو اوقاتِ سر به سر چو طلا میرسد ز راه پُر میشود فضای دل از عطر عاشقی لَا تَقْنَطو بر اهلِ خطا میرسد ز راه بس کن دگر گناه که گناه سد عاشقی است الطافِ عاشقانه جدا میرسد ز راه میترسم از گناه و امیدم به رحمتش وقتی که ماهِ خوف و رجا میرسد ز راه ماهِ غمِ علی شهِ لولاک میرسد یعنی که ماهِ اشک و عزا می رسد ز راه افطار گر کنی همه دم یادِ لعلِ او الطافِ سیّدالشهدا می رسد ز راه گر خوب بندگی کنی ای دل به هر صباح توفیقِ طوفِ کرب و بلا میرسد ز راه وقتی به یادِ کرب و بلا بغض میکنی صدها ملک ز ارض و سما میرسد ز راه دنیا شود بهشتِ برین شک نکن دمی وقتی قدومِ شاهِ وفا می رسد ز راه «عَجِلْ عَلی ظُهُور وَلِیّک » خدای من پس کی ز کعبه صاحبِ ما میرسد ز راه؟ از آتشت هماره ” بداغی ” شود رها چون شاهِ دین به روز جزا می رسد ز راه سیروس بداغی
هر زمان افطار خود با آب که وا می کنم دیده هایم را فقط از اشک دریا می کنم   علت بیچاره گی ام را خودم فهمیده ام کم سحرها با خدای خویش نجوا می کنم   آن قدر بیچاره هستم می نشینم روز و شب در گناه افتادن خود را تماشا می کنم   جای این که مایۀ آرامش آقا شوم با معاصی خون به قلب زار آقا می کنم   هی گناه و توبه و هی پشت هم شرمندگی با خودم دارم چرا این قدر بد تا می کنم؟!   این چنین باشد برایم مرگ خیلی بهتر است من که می دانم خودم را خوار و رسوا می کنم   با تمام رو سیاهی تا که می گویم حسین در دل تو باز هم من خویش را جا می کنم   آب می بینم نمی نوشم، لبم می سوزد و بیشتر یاد لب عطشان سقا می کنم   یاد آن لحظه که هی می گفت مشکم واجب است! مشک را من می رسانم، کار خود را می کنم   تیرها را با دل و جانم به چشمم می خرم تا که خود را لایق دیدار زهرا می کنم   با لب تشنه به روی هستی خود پا گذاشت عاقبت سر را به روی دامن زهرا گذاشت
خبر آمد که بهار دل ما آمده است مژده ي کم شدن فاصله ها آمده است باز از عرش خداوند ندا آمده است بندگان ماه خدا، ماه خدا آمده است من که پابند هوس ها و گناهم چه کنم؟ نفس سوخته اي در ته چاهم چه کنم؟ خبر آمد که کریم آمد ودر واشده است سفره پرداز قدیم آمد ودر وا شده است اسم رحمان و رحیم آمد ودر وا شده است درد عصیان مرا خویش مداوا شده است آی مردم به خدا رب رحیمی داریم سجده آرید، خداوند کریمی داریم اي که بخشنده ي هر جرم و گناهی، العفو به پشیمان شدگان نیز پناهی، العفو من پشیمان شده ام نیم نگاهی العفو یا الهی و الهی و الهی العفو سائلی رابه سر سفره ي خود راه بده من گدای توأم اي حضرت الله- بده یارب این سوخته دل راکه محک لازم نیست بچه اي راکه کتک خورده، فلک لازم نیست گرد خوان تو فقیرم من و شک لازم نیست تا سر سفره حسین است نمک لازم نیست به لبم خورد کمی آب، مرا بخشیدند اي فدای لب ارباب، مرا بخشیدند 🖋امیر عظیمی