#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
بیرون ببر ای آسمان از محفل من ماه را
کز آتش دل کردهام روشن چراغ آه را
از بسکه دود آه من گردید سدّ راه من
در کوچههای شهر خود گم کردم امشب راه را
گفتم به شب زاری کنم خون جگر جاری کنم
صبح آمد و دادم ز کف این رشته کوتاه را
باید که اسرار درون از سینهام ناید برون
ورنه به آتش میکشم با ناله مهر و ماه، را
از شدت اندوه و غم ریزد نیستان را بهم
در بند بیند شیر اگر بر جای خود روباه را
تا محرم اسرار من با بذل جان شد یار من
بر راز گوئی، کردهام پیدا درون چاه، را
رزم آوری آزادهام اما ز پا افتادهام
زیرا که از کف دادهام دخت رسول الله را
هر گه که با سوز درون از خانه میآیم برون
چشمم شود دریای خون بینم چو آن درگاه را
«میثم» اگر روشن دلی خشدار کز راه علی
دشمن به آگاهی برد یاران نا آگاه را
استاد حاج غلامرضا سازگار
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
بعد تو گشته در پریشانی
آسمانم همیشه بارانی
ای ستون دل علی بی تو
رفته این خانه رو به ویرانی
باغ هجده بهار زندگی ات
چقدر زود شد زمستانی
تو رسیدی به ساحلی آرام
من به این لحظه های طوفانی
سوره کوثرم، سرقبرت
کار من گشته فاتحه خوانی
ای رهایی دهنده از آتش
دل من را چرا بسوزانی؟
این همه می زنم صدات اما
تو مرا لحظه ای نمی خوانی
سخت سردرگمم بگو چه کنم
بین این کوچه های حیرانی
منم و صدهزار درد نهان
توئی و یک مزار پنهاني
محسن عرب خالقی
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
ای باخبر ز درد و غم بیشمار من!
برخیز و باش، فاطمه جان، غمگسار من
رفتی ز دیدۀ من و، از دل نمیروی
حس میکنم همیشه تویی در کنار من
شیرینی حیات من، ای بَضعَةُ الرّسول!
تلخست با غمت همه لیل و نهار من
خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و، من
گریَم از اینکه طول کشد روزگار من
مردم ز گریه، غصّۀ خود حل کنند، لیک
افتد ز گریه، غصّۀ دیگر به کار من
خواهم ز کودکان تو پنهان گریستن
اما غمت ربوده ز کف اختیار من
این روزها ز خانه کم آیم برون، مگر
کمتر به قتلگاه تو افتد گذار من
سیدرضا مؤید
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
میرسد هرشب صدای گریه از...
زیر سقف وسر پناهی سوخته
ماه را میبینم و حالم وخیم...
میشود با یاد ماهی سوخته
بعد تو هرشب نسیمی خسته ام
میچکم در عمق چاهی سوخته
بعد تو هر روز زانو در بغل
خیره می مانم به راهی سوخته
رفتی و از تو برایم یادگار
مانده یک چادر سیاهی سوخته
می وزد در خانه ام عطر پر
مرغ عشق بی گناهی سوخته
میخ دارد خودنمایی میکند
در میان قتلگاهی سوخته
ای ملیکه پادشاهت آمده
در دل شب با سپاهی سوخته
رفتی و باور کن از عمر علی
مانده یک چندین صباحی سوخته
احسان کرباسی
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
آهسته اسباب سفر را جمع کردی
آثار آن بی بال و پر را جمع کردی
آن دستمالی که به سر می بست بی بی
تصویرِ زردِ دردِ سر را جمع کردی
تا که یتیمان یاد مادر کم بیفتند
جز چادرِ او، بیشتر را جمع کردی
بردی به ایوان و تکاندی چادرش را
جا پایِ آن چندین نفر را جمع کردی
دیوار را شستی به تنهایی علی جان
خاکستر مانده زِ در را جمع کردی
با تکه های چوبِ مانده از همان در
نان پختی و اسبابِ شر را جمع کردی
کج کرده ای یک یک سرِ مسمارها را
از خانه اسباب خطر را جمع کردی
وحید محمدی
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
زهرا گذشت و خاطرههایش هنوز هست
در مسجد مدینه، صدایش هنوز هست
شهری که بود شاهد اندوه فاطمه
سرشارِ موجِ گریه، فضایش هنوز هست
در کوچههای غمزده و بیفروغ شهر
هرجا نظر کنی، ردِ پایش هنوز هست
از بوستان عترت یاسین و باغ وحی،
گل رفته و باز، عطر وفایش هنوز هست
سوز مصیبتش نشد از سینهها برون
آن داغ بر دل همه، جایش هنوز هست
در خانهای که فاطمه چون چلچراغ بود
نور و صفا به صحن و سرایش هنوز هست
در آستانۀ درِ آن روضۀ بهشت
بانگ و نوای وا اَبتایش هنوز هست
راز و نیاز فاطمه را تا شود گواه
محراب هست و موج دعایش هنوز هست
گر سر زند به کلبۀ احزان او کسی
پی میبرَد که شور و نوایش هنوز هست
دست ستم اگرچه فدک را از او گرفت،
آن خطبۀ بلیغ و رسایش هنوز هست
رسم شهیدپروری از اوست یادگار؛
شور حسین و کربوبلایش هنوز هست
تا انتقام مادر خود را کِشد ز خصم
مهدی- که باد جان به فدایش- هنوز هست
در دست او صحیفۀ زهرا امانت است؛
آیینۀ تمامنمایش هنوز هست
گر نیستیم قابل دیدار او «شفق»
ما را به سینه، شوق لقایش هنوز هست
محمدجواد غفورزاده شفق
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
تمام شمع وجود تو آب شد مادر
دعای نیمه شبت مستجاب شد مادر
گل وجود تو پرپر شد و به خاک افتاد
بهشت آرزوی ما خراب شد مادر
به یاد نالهء مظلومیت دلم سوزد
که چون سلام پدر بیجواب شد مادر
حمایت از پدرم را گناه دانستند
که کشتن تو در امّت ثواب شد مادر
میان آن همه دشمن که میزدند تو را
دلم به غربت بابا کباب شد مادر
نشان غصب فدک ماند تا به ماه رخت
گرفته نیمهای از آفتاب شد مادر
به محفلی که پدر بر تو مخفیانه گرفت
سرشک دیدهء زینب گلاب شد مادر
به جای شمع که سوزد به قبر پنهانت
پدر کنار مزار تو آب شد مادر
استاد حاج غلامرضا سازگار
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
دیدی عبا به پایِ علی گیر کرده است
دیدی چقدر رویِ زمین خورد مرتضی
دیدی چگونه جسمِ تو را بُرد مرتضی
دیدی چگونه جان خودش را به خاک کرد
دیشب علی توان خودش را به خاک کرد
خانه خراب خانه تکانی نمیکند
کاری به غیرِ فاتحه خوانی نمیکند
قبرت مرا دوباره زمینگیر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
نامحرمان که باز کنارِ تو آمدند
دیدم برای نبشِ مزارِ تو آمدند
با ذوالفقار همدم دردم علی رسید
با دستمال زرد نبردم علی رسید
گفتند او دوباره که برگشت دررَوید
شیرخدا به معرکه برگشت دررَوید
تا آمدم مقابلِ من هیچکس نبود
اینبار هم مقابلِ من هیچکس نبود
اما به جانِ فاطمه دیگر چه فایده
حیدر شدهاست حیدرِ خیبر چه فایده
رویم چقدر بعد تو تغییر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
جایِ طناب مانده بر این دست وایِ من
دستم چگونه چشم تورا بست وایِ من
دَرهَم شکسته آه عزیزم حلال کن
پشتم شکسته آه عزیزم حلال کن
دیدی که خانوادهی من را نظر زدند
این زندگیِ سادهی من را نظر زدند
توآمدی به خانه من حیف شد خراب
گرمیِ آشیانهی من حیف شد خراب
یک خانه داشتم که همان قتلگاه شد
شرمندهام که گوشهی چشمت سیاه شد
بینِ یتیمهات علی گیر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
من ماندم و سکوتِ حسن آهِ زینبت
بغض حسین اشکِ شبانگاهِ زینبت
چادر نماز و معجر آتش گرفتهای
دیوارِ خونی و در آتش گرفتهای
گفتی حسین و حرف گلو را به زینبت
من آمدم سپردهام او را به زینبت
راحت بخواب آب کنار حسین هست
زینب نرفته خواب کنار حسین هست
پیش حسین دخترت از حال میرود
با نیزه دار تا ته گودال میرود
صبح آمدهاست و علی دیر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
حسن لطفی
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
خموشم و نَفَسَم در شماره افتاده
که روی خاک مرا ماهپاره افتاده
سپهر در دم و قلبم ز غصه پاره شده
که ماه پاره من با ستاره، افتاده
کنار قبر تو خاموشم و چنان سوزم
که آتش از جگرم در شراره افتاده
اگر چه کرد غم مصطفی زمین گیرش
علی به مرگ تو از پا دوباره، افتاده
وصیت تو مرا کرده آنچنان خاموش
که کار حرف زدن با اشاره افتاده
بوصف غربتم این قصه بس که با سیلی
ز گوش همسر من گوشواره افتاده
به جز تو در دل شب با چه کس توانم گفت
که چاره ساز دو عالم ز چاره افتاده
قسم به فاطمه «میثم» لب از سخن بربند
که شعله بر جگر سنگ خاره افتاده
استاد حاج غلامرضا سازگار
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد
زهراي من رفته سفر راحت بخوابيد
آن دختري كه باعث آزارتان بود
مهمان شده نزد پدر راحت بخوابيد
با دست خود هستي خود را دفن كردم
شد پير خيبر بي سپر راحت بخوابيد
ديگر نمي آيد صداي آه آهش
از درد پهلو تا سحر راحت بخوابيد
فكر خبر بوديد از بيمار بدحال
جان داد زهرا بي خبر راحت بخوابيد
بانوي من با سينة مجروح رفت و ...
من ماندم و اين ميخِ در راحت بخوابيد
حورية انسيه كه سيلي نمي خواست
كشتند او را در گذر راحت بخوابيد
باخنده هستيِ مرا آتش كشيدند
دامان زهرا شعله ور راحت بخوابيد
دل تنگم و ديدار يارم مي روم من
هر نيمه شب با چشم تر راحت بخوابيد
قاسم نعمتی
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
حس میکنم هرشب حضورت را کنارم
وقتی به روی خاک تو سر میگذارم
بگذار دستت را به روی شانهام باز
از دست رفته بعد تو صبرم، قرارم!
قرآن که میخوانم تو هم میخوانی انگار
کوثر بخوان تا رود رود اینجا ببارم
وقتی نگاهت از رهایی حرف میزد
احساس میکردم تو را دیگر ندارم
يادت میآيد موقع رفتن چه گفتی؟
جان عزيزت روز و شب چشمانتظارم
سر میگذارم روی خاکت باز امشب
ای کاش سر از خاک دیگر برندارم
یوسف رحیمی
@deabel
#شعر_آئینی
#غزل
#حضرت_زهراس)
#ایام_فاطمیه
#حضرت_امیر_المومنین
دیگر از امشب محرم من میشوی ای چاه
در بی کسی ها همدم من میشوی ای چاه
فریادهای بی صدایم را کسی نشنید
آغوش جان بر هر دم من میشوی ای چاه
تا عقده ی دل وا کنم در این تب اندوه
دامان اشک نم نم من میشوی ای چاه
تیغ سقیفه مرتضی را از نفس انداخت
زخمی ترینم ، مرهم من میشوی ای چاه ?
زهرای من نه که تمام آرزویم رفت
یک شب شریک ماتم من میشوی ای چاه ؟
این قسمت هرکس نمی گردد که تو آگاه
از رازهای مبهم من میشوی ای چاه
سنگ صبور حیدری اما تو هم یک روز
بی طاقت از حجم غم من میشوی ای چاه
کمیل کاشانی
🆔 @deabel
غریب علی
آرزوها داشتم باید ولی باور کنم
روزگار وصل و این هجران ناهنگام را
ساحل آرامشم بعد از تو دیگر چاه ِ آه
غرق کرده در خود اقیانوس ناآرام را
#اسماعیل_شبرنگ
@deabel
#حضرت_زهرا
#شام_غریبان
چه کنم ؟ آتشی افتاده به جانم ، چه کنم ؟
آتش از آب دو چشمم ننشانم چه کنم ؟
با حضور تو ، به من خانه نشینی سهل است
گر نمانی تو و من بی تو بمانم ، چه کنم ؟
تو در این شهر ، فقط در به رخم باز کنی
” ای همیشه نگرانم ، نگرانم چه کنم ؟ “
زرِهم پشت ندارد ، به تو پشتم گرم است
بی سپر بعد تو با خصم گرانم چه کنم ؟
گوشه ی خانه ، من و چار جگر گوشه ی تو
غم ز شش سمت گرفته به میانم چه کنم ؟
در ره مسجد و خانه به زمین می خوردم
از همان موقع شده ورد زبانم ” چه کنم ؟ “
من که هر کس گرهی داشت کمک از من خواست
گرهی خورده به کارم که ندانم چه کنم ؟
زود ای عمر علی می روی از دست علی
بی تو بر ماندن خود نیست گمانم ، چه کنم
حاج علی انسانی
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
سوختم ز آتش داغ تو ندانم چه کنم
شرر افتاده به غمخانهی جانم چه کنم
بعد تو بیکس و بییاور و تنها شدهام
رفته از دست برون تاب و توانم چه کنم
روز بر روز تو مینالم و شب بر شب تو
برده طاقت ز کفم اشک روانم چه کنم
ماندهام با که بگویم که چه آمد بسرم
عقدهی دل شده این راز نهانم چه کنم
آن نشانی که تو بر سینه زدی از امت
بردی ای دوست ندادی تو نشانم چه کنم
زندگی مشکل و در سینه نفس تنگ شده
عاجز از گفتن آن مانده زبانم چه کنم
آب از دیدهی خونبار به بارم شب و روز
که شدی کشته تو ای تازه جوانم چه کنم
رفتی آخر ز برم یار ستمدیدهی من
همهشب تا به سحر اشک فشانم چه کنم
"کربلایی" به عزای تو بگفتا به فغان
مانده است از غم تو نطق و بیانم چه کنم
مرحوم نادعلی کربلایی
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
رفتی و بعد تو هیچکی نیومد
بگیره از حالمون یه خبری
خونه سوت و کوره! تنهاتر شدیم
خیلی سنگینه غم ِ بی مادری
بعد تو، بابا شبا توو نور ماه
میشینه مظلوم؛ گریه میکنه
ذوالفقار و درمیاره از غلاف
بیصدا، آروم؛ گریه میکنه
بعد تو افتاده از خواب و خوراک
از غمت میسوزه توی تب حسن(ع)
بابا میگه پسرم بهم بگو...
با خودت چی میگی زیر لب حسن(ع)؟!
مبهمه حال و هوای زینبت(س)
رنگ بغض و غم به خونه میزنه
می شینه روزا کنار چادرت
موهاش و با گریه شونه میزنه
من به لبخند تو وابسته ام و
سر گذاشتن رویِ پاهای خودت
دست-پخت فضه عالیه ولی-
نون نخوردم جز با دستای خودت
مهربونیات مگه یادم میره
جای خالیته برام عین عذاب
می پَرم از خواب! گریه میکنم...
نیستی و کنارمه یه ظرف آب
راستی مادر، نمیدونم که چرا
بابا هی دس میکشه رویِ گلوم؟!
سینه م و می بوسه و زل میزنه-
به «سرم»...وقتی می شینه روبروم!
مرضیه عاطفی
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
شب است و ماه و نخلستان و چاه و نالهای محزون
سکوت و صبر و خاموشی، علی و یک دل پر خون
شب است و بانگ مرغ حق، به گوشش قصه میخواند
به یادش آمده یاسی که پرپر می شود در خون
در و دیوار و شاخ گل، خدایا! یاس و میخ در
شکسته پهلویش خونین، ز سیلی چهرهاش گلگون
علی بود و غم و محنت، سکوت و صبر و خاموشی
نشسته خار در چشمان، گذشته آهش از گردون
نمیدانم چرا آن دم، فلک ویران نشد از غم
پس از تو وای بر فردا، پس از تو وای بر اکنون
چه سرد است این جهان بیتو، چه بی نور است این خانه
صدای نالهی زینب، غمم را میکند افزون
حسین از غم نمیخوابد، حسن خاموش و اشک افشان
به یادش آمده یاسی، که پرپر میشود در خون
سیده زینب حسینی
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
سوختم ز آتش داغ تو ندانم چه کنم
شرر افتاده به غمخانهی جانم چه کنم
بعد تو بیکس و بییاور و تنها شدهام
رفته از دست برون تاب و توانم چه کنم
روز بر روز تو مینالم و شب بر شب تو
برده طاقت ز کفم اشک روانم چه کنم
ماندهام با که بگویم که چه آمد بسرم
عقدهی دل شده این راز نهانم چه کنم
آن نشانی که تو بر سینه زدی از امت
بردی ای دوست ندادی تو نشانم چه کنم
زندگی مشکل و در سینه نفس تنگ شده
عاجز از گفتن آن مانده زبانم چه کنم
آب از دیدهی خونبار به بارم شب و روز
که شدی کشته تو ای تازه جوانم چه کنم
رفتی آخر ز برم یار ستمدیدهی من
همهشب تا به سحر اشک فشانم چه کنم
"کربلایی" به عزای تو بگفتا به فغان
مانده است از غم تو نطق و بیانم چه کنم
مرحوم نادعلی کربلایی
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
جز کنار تو نوا این دل شیدا نکند
چه کند گر برِ تو عقدۀ دل وا نکند
نیمهشبها به سر تربت تو میآیم
که کسی قبر تو را فاطمه پیدا نکند
دلبرم جز علی و ماه، کنار قبرت
هیچکس نالهی جانکاه و غمافزا نکند
نشود بسته درِ سوخته و بشکسته
تا به غیر تو کسی در به رویم وا نکند
دخترت فکر نمیکرد که آید روزی
که برت چادر و سجاده مهیا نکند
هر کجا پای نهم قاتل تو میبینم
درد من را به جز از مرگ مداوا نکند
فاطمه امر به صبر است که باعث شده بود
دشمن من ز جسارت به تو پروا نکند
پشت در کاش علی بود به جایت که عدو
سند سقط جنین با لگد امضا نکند
کاش میمرد علی تا که مغیره پیشش
نیلی از ضربت سیلی، رخ زهرا نکند
سر فرو میبرم از غصه و غربت در چاه
که نظر اشک مرا زینب کبری نکند
شب به سر آمد و باید سوی خانه بروم
روز را هم بنگر یاریِ مولا نکند
مهدی مقیمی
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
آتشی داغ تو در سینۀ من روشن کرد
باید از شعلۀ آن تا به ابد شیون کرد
قامت صبر مرا داغ تو در کوچه شکست
ماجرای در و دیوار چهها با من کرد
ماندهام بر دل تو میخ در آتش زده است
یا دل سوختهات خون به دل آهن کرد؟
شمع چشمان کبودت ز غمم سوخت چنان
که غریبی مرا بر همه کس روشن کرد
جامۀ رزم به تن داشت علی، پیش از این
بعد تو پیرهن صبر دگر بر تن کرد
یوسف رحیمی
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
شب دراز است ، تو گویی که فقط شب مانده
فاطمه رفته از این خانه و زینب مانده
گفته بودی که خدا جام بلا می دهدش
هر کسی را که در این بزم مقرب مانده
در مدینه همه از مرگ خدا می گویند
فقط از کعبه ی این شهر مکعب مانده
کینه ی بیعت خم بوده و سرریز شده
جام خشمی که از آن روز لبالب مانده
سوز داغ تو چنان است که تا این لحظه
شعله ی داغ تو در حافظه ی تب مانده
جوهر خون تو با ظرف تنت خورد زمین
روی دیوار کمی رد مرکب مانده
شدت ضربه ی شلاق از آنجا پیداست
که روی در اثر «خط مورب» مانده
شاهکاراست که تا لحظه ی آخر حتی
گیسوی دخترکان تو مرتب مانده
روز و شب آنقدر از صبر به دختر گفتی
که خود «صبر» از این صبر معذب مانده
صبر ارثیه ی زهراست ، به دخترهایش
فاطمه رفته از این خانه و زینب مانده
مظاهر کثیری نژاد
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
گاهی بیاد زخم تنت گریه میکند
یا با حسین و با حسنت گریه میکند
یا گوشه ای نشسته و همراه تک تک
گل های سرخ پیرُهنت گریه میکند
با شب سیاه پوش غمت می شود هنوز
با روضه های دل شکنت گریه می کند
دستی به دستگیره ی در دارد و هنوز
یاد نفس نفس زدنت گریه میکند
با اینکه سوخت از تب بی مادری ولی
دارد به یاد سوختنت گریه میکند
از بس که روضه دار غم سینه ات شده
دختر نگو که سینه زنت گریه میکند
"من نیستم، ببوس، بجایم گلوی او..."
همواره یاد این سخنت گریه می کند
سجاد شرفخانی
@deabel
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
منم شمعی که از جان دادن پروانه میلرزد
به روی گونههایم اشک، دانه دانه میلرزد
از آن روزی که دشمن پشت پا بر هستی من زد
دل ویرانهام از دیدن بیگانه میلرزد
چرا از من حسن حرف دلش را میکند پنهان
چه بغضی در گلو دارد که بی تابانه میلرزد
حسینم روضهی دیوار و در هر لحظه میخواند
زمین و آسمان همراه این دردانه میلرزد
پریشان است موی کودکانم، فاطمه برگرد
ببین با آه طفلان تو دارد شانه میلرزد
چه آمد بر سر این خانه بعد از رفتنت بانو
صدای در که میآید تمام خانه میلرزد
محسن درویش
@deabel
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
بر فاطمه ریحانه ی عصمت صلوات
بر شاخه گلِ یاسِ نبوّت صلوات
حالا که ندارد حرم و صحن و سرایی
کن هدیه به او جای زیارت، صلوات!
#هستی_محرابی
@deabel
اللهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ .
خدايا درود فرست بر على بن موسى الرّضا،
امام پسنديده با تقواى بى عيب، و حجّتت بر هر كه بر زمين، و هر كه زير زمين است،
آن راستگوى شهيد،
درودى بسيار و كامل، و پاك و به هم پيوسته و پياپى و در پى هم، مانند برترين درودى كه بر هر یک از اوليائت فرستادى.
#روز_امام_رضا (ع)
#سلام_آقا
📸 هدی برزگر
@aqr_ir
|⇦•دستِ مادرمو می بوسم..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید شفایِ همۀ مریضان و دفع بلا از همۀ بلاد به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
مادرم اسمتُ خوند تو گوشم
شالِ مشکیتُ گذاشت رو دوشم
گفت برایِ روضۀ امام حسین
فرشِ زیرِ پامو هم میفروشم
من پَرِ علمُ می بوسم
تربتِ حرمُ می بوسم
دستِ مادرمو می بوسم ، حسین ..
از آخرین زیارتم چقدر گذشته
دست رو دلم بزار حسین دلم شکسته
تمومِ دلخوشیِ من فقط همین بود
قرارِمون حرم غروبِ اربعین بود
«حسین، حسین، حسین، حسین جان»
شبِ جمعه حرمُ دوست دارم
اشکِ چشمِ ترمُ دوست دارم
چون میای تو نفسایِ آخرم
نفسِ آخرمُ دوست دارم
نون و نمکِ تو شیرینِ
سفرۀ تو همش رنگینِ
داغِ تو چقدر سنگینِ ، حسین ..
نونِ حلالِ پدرم تو رو به من داد
دعایِ خیرِ مادرم تو رو به من داد
از صدقه سرِ تو من بها گرفتم
کربلامُ تو مشهد الرضا گرفتم
«حسین، حسین، حسین، حسین جان»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_شب_جمعه
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
4_5787573387475814647.mp3
8.73M
|⇦•دستِ مادرمو می بوسم..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید شفایِ همۀ مریضان و دفع بلا از همۀ بلاد به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
مِصباحالهُدی و سَفینهُ النجاه
تنها تویی که میتوانی مرا
به راه راست هـدایت کنی
#کشتی_نجات...
#حسین_جان❤️
🆔@babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•اسمِ تو بُردم زیرِ بارون..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدسِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژۀ شبِ جمعه به نفس کربلایی نریمان پناهی •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
اسمِ تو بُردم زیرِ بارون،بارون گریه کرد
تربت گذاشتم لایِ قرآن،قرآن گریه کرد
ذوالجناح از میدان آمد،سر می کوبید زمین
مصیبتت از بس سنگینِ،حیوان گریه کرد
صدایِ هَلْ مِن مُعینَت اومد اصغر گریه کرد
از رویِ تَلِّ زینبیه خواهر گریه کرد
عده ای بی نصیب از گودال رفتن خیمه ها
پنجه ها اومد سویِ زن ها، مَعجَر گریه کرد
به یادِ لبهایِ خشکِ تو دجله گریه کرد
کتیبه ها و پرچم ها و حجله گریه کرد
ظهر عاشورا زیرِ تیرها خوندی تو نماز
آخرین سَجده ات گودال بود،قبله گریه کرد
اُفتادی لب تشنه رو خاکا ، دعوا شد سَرِت
هجوم آوُردن با نیزه ها دورِ پیکرت
با حال و روزِ مظلومِ تو، بینِ قتلگاه
کِل می کشیدن پیشِ چشمِ زینب خواهرت
تو رو حرومی هایِ کوفه تشنه کُشتنت
بی کَس و تنها بینِ گودال گیر آوُردنت
برایِ غارت ریختن رویِ جسمِ اَطهرت
رحمی نکردن حتی به اون کُهنه پیرهنت
زینب اومد بینِ گودال و شد حالش خراب
نیزه شکسته ها رو جمع کرد با قلبی کباب
هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی بی هوا
غرقِ به خون اُفتاده بودی زیرِ آفِتاب
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_نریمان_پناهی
#روضه_شب_جمعه
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
4_5787573387475814672.mp3
5.5M
|⇦•اسمِ تو بُردم زیرِ بارون..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدسِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژۀ شبِ جمعه به نفس کربلایی نریمان پناهی •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
کُلُّ اَرضٍ کَربَلا...
هرکجا که بمیرم،
اگر #عشق_حسین با من باشد،
در زمین #کرب_و_بلا جان سپردهام...
#دلتنگی💔
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
48.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #ببینید
شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی..
جان میدهم به شوقِ وصالِ تو یاحسین
تا بر سرم قدم ننهی جان نمی دهم ..
چند جرعه روضه و ذکر توسل به آستانِ حضرتِ عشق، اباعبدالله علیه السلام از لسانِ پیرغلام آل الله استاد #حاج_اکبر_بازوبند در مراسم روضه خانگی ..
#پیرغلامان
#روضه_خانگی
#روضه_شب_جمعه
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net