💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#اربعین_حسینی__ع__روضه
آنگونه که حاجی ست در احرام پیاده
من هم شده ام سوی تو اعزام پیاده
طوفانم و می آیم و در حلقه ی عشاق
بر خویش سوارم ولی از نام پیاده
بر عرش سوارش بکنی روز قیامت
هرکس طرفت آمده یک گام پیاده
ای خاص ترین عام،می آیند دوباره
خاصان طرفت در ملاء عام پیاده
ای کاش بگویند که در راه حرم مرد
یک شاعر ایرانی ناکام، پیاده
زینب شده از ناقه پیاده که بیایند
بر تسلیتش لشکر خُدام پیاده
زینب شده از ناقه پیاده که به هر حال
باران شود از ابر سرانجام پیاده
امروز ز ناقه اگر افتاد به سرعت
یک روز ز ناقه شده آرام پیاده
زانوی قدح بوده و بازوی پیاله
هرجا که شرابی شده از جام پیاده
از کرب و بلا رفته پیاده طرف شام
تا کرب و بلا آمده از شام پیاده
شامی که در آن از پس هفده سر بر نی
خورشید شده بر سر هر بام پیاده
ناموس خدا زینب کبری به زمین خورد
تا بین خلایق شود اسلام پیاده
مهدی رحیمی( زمستان )
اربعین حسینی (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__زمزمه
چه آشفته گیسو شدی نازنینم
چشای قشنگت رو زخمی نبینم
چقدر این روزا کم شده گیسوانت
خبر دارم افتاده آتیش به جانت
خبر دارم اشک تو در آورده
یکی از ما که هر دفه سیلی خورده
تو رفتی و گوشواره ی دخترا رفت
تو رفتی و امنیت معجرا رفت
همون لحظه که بردن انگشترت رو
یکی داشت می زد خلخال دخترت رو
همونکه سرت رو جدا کرده از تن
رد پنجه ش افتاده رو صورت من
همونکه به باد کتک من رو بسته
می دونم تو گودال رو سینه ت نشسته
حسن کردی
حضرت رقیه (س)
زمزمه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__زمینه
باباجونم یه چند شبه کجایی
تنگه دلم برام بگی لالایی
عمه بهم میگه که رفتی سفر
خسته شدم دیگه از این جدایی
تا رفتی توی قتلگاه
آتیش زدن به خیمه گاه
جای سالم نیست به تنم
بدنم کبود و سیاه
دویدم پیِّ غافله ، کفه پام پُر از آبله
دخترای کوفه بابا،هی بهم میگفتن گدا
واویلا،وای از غریبی
بند دوم
یه بار جاموندم بابا از کاروان
نیمه ی شب تنها توی بیابان
میترسیدم بابایی از تاریکی
رفتم زیره یه بوته ی مغیلان
با ضربه ای سرم شکست
اعضای پیکرم شکست
زجر بی معطلی میزد
بابا بال و پرم شکست
منو میکشید رو خارا،صورتم شده چون زهرا
مشت و سیلیِ بی امان،دخترت و لکنت زبان
واویلا، وای از غریبی
بند سوم
منزل آخرم شده خرابه
قاتله من گریه های ربابه
این شده کابوس شبای تارم
سرت بابا تو مجلس شرابه
یکی من رو نشون میداد
یزید سر رو تکون میداد
اگه که عمه ام نبود
رقیت اونجا جون میداد
خون شده دله زینبت ، خیزران میزد رو لبت
پیش دیده ی بچه هات، افتاده تو طشت دندونات
واویلا،آه از یتیمی
الیاس محمدشاهی
حضرت رقیه (س)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__روضه
السلام و علیک یا زینب
آمدم تا حواله ام بکنی
کاش من را مدافع حرم
عمه جان سه ساله ام بکنی
پدر و مادرم به قربانت
جان عالم تصدق سرتان
سایه افکنده است بر گنبد
پرچم غیرت برادرتان
شاه بانو اگر اجازه دهی
مرثیه خوان گریه باشم من
دوست دارم مدافع حرم
ماه بانو رقیه باشم من
باید این بار بین مقتل ها
روضه در روضه اجتماع کنیم
حرمش جای خود ولی حالا
باید از بودنش دفاع کنیم
عده ای روی منبر این شهر
روضه ها را خیال می دانند
بودن این سه ساله بانو را
مثل فرضی محال می دانند
کربلا را شنیده اند فقط
کاروان را ندیده اند ولی
وسط مجلس شراب یزید
خیزران را ندیده اند ولی
دختری باز هم بهانه گرفت
آه عمه ... پدر نمی آید ؟
گفته بودی که رفته است سفر
پس چرا از سفر نمی آید ؟
ناگهان آفتاب نازل شد
سر خورشید بود و خاکستر
دفتر شعر دشت لاله شد و
غزلی با سه بیت شد پرپر
کربلا بی رقیه ممکن نیست
ما به این خانواده مدیونیم
ما به لیلای حضرت ارباب
سخت دلبسته ایم و مجنونیم
میروم تا که کشته درد و
غربت دختر حسین شوم
دوست دارم مدافع حرم
خواهر شاه عالمین شوم
نذر کردم اگر شهید شدم
دور سازند این هیاهو را
گفته ام مادرم بی اندازد
سفره این سه ساله بانو را
نان و خرما و گوشواره و شمع
کاش یک جفت کفش کوچک را...
بگذارند پیش تابوت اش
جای زنجیرها عروسک را
سفره ی اشک ، سفره ی روضه
چشمه ی پاکی است ای مردم
سفره اش مثل مادرش زهرا
چادری خاکی است ای مردم
مثل " دارالشفاست " این سفره
نان و خرما که نیست درمان است
به خدا خشت خام این سفره
حسرت حضرت سلیمان است
آبروی دعاست این سفره
آرزوی خداست این سفره
بنویسید حاجت دل هاست
سفر کربلاست این سفره
همه ی شهر خوب می دانند
شمع این سفره شمع محفل هاست
سفره ی حضرت رقیه ی ما
بهترین چاره ساز مشکل هاست
هر که این جا نیاز آورده
آبرومند بی نیازی هاست
سربه زیری کنار این سفره
تازه آغاز سرفرازی هاست
اشک هایم فدای این سفره
بغض دارد هوای این سفره
کاش میشد تمام عمرم را
بنشینم به پای این سفره
ابراهیم زمانی
حضرت رقیه (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
#مرثیه_حضرت_رقیه #مناجات_با_امام_حسین
تا هست کربلا دل ما بی پناه نیست
عمري که خرج سینه زنی شد تباه نیست
مستیِ ما اگر که گناه است، غم مخور
در شهر عشق، هیچ دلی بی گناه نیست
پایِ رفاقتِ منِ بیچاره مانده است
یعنی حسین چون دگران نیمه راه نیست
ميعاد گاهِ هر چه فرشته ست کربلا
افسوس جا برایِ منِ روسیاه نیست
امسال نیز کرب و بلا سهم ما نبود..
با این حساب روی لبم غير آه نیست
با سنگ می زنند تو را خیلِ کوفیان
این سرو ایستاده مگر پادشاه نیست؟
شمر و سنان و حرمله از راه آمدند
برخیز! جای خواهر تو قتلگاه نیست
🔸شاعر: #احسان_نرگسی
✅ حضرت رقیه سلام الله علیها
من کیستم سلالهی دامان کوثرم
من زینب سه ساله ی زهرای اطهرم
باب الحسین فاطمه، باب الحوائجم
بر سه امام، عمّه و فرزند و خواهرم
از جانب امام زمانم سفیر شام
تنها نه یک سفیر که پیغام آورم
از کودکی مجاهد راه خدا شدم
گویی برای کرب و بلا زاد مادرم
تا بنگرید فاتح پیروز شام کیست
یک لحظه رو کنید به قبر مطهّرم
هم سنگر سه ساله ی زینب پس از حسین
کرب و بلا و کوفه و شام است سنگرم
گر رو به سوی حشر نیارند اهل بیت
من یک تنه شفیعه ی فردای محشرم
جای کفن به پیکر رنجور، وقت دفن
پیراهن اسیری من بود در برم
سنّم کم است و کوچکم امّا به اقتدار
آیینه دار قاسم و عبّاس و اکبرم
رخسار زرد، سرخ ز خون سرم شده
لب های خشک، تر شده از دیدهء ترم
آن شب به یاد فاطمه تا صبح گریه کرد
زینب چو خاک ریخت بر اندام لاغرم...
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
4_6006065490584143905.opus
180.1K
.
#زمینه
#حضرت_رقیه
#شام_شهادت_حضرت_رقیه
جواب
واویلا واویلا واویلا واویلا
بند ۱
عمه بریز آب روان
آهسته روی پیکرش
آرام تر حرکت بده
اعضای جسم لاغرش
دست به بازویش نزن
خرد شده از سلسله
زخمی شده پایش ز بس
دویده پشت قافله
از کربلا تا شام و کوفه دویده
منزل به منزل درد و محنت کشیده
از درد یک شب هم راحت نخوابیده
بند ۲
عمه بریز آب روان
آهسته آهسته ولی
انگار که افتاده ای
یاد غریبیّ علی
شب بود و حیدر مانده بود
با گریه های کودکان
میزد به سر میگفت که:
اسما بریز آب روان
حیدر بمیرد ورم کرده بازویت
با چه شکسته در پشت در پهلویت
با من نگفته بودی نیلی شد رویت
محمدعلی انصاری✍
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
4_5792076656390704156.mp3
173.9K
❣﷽❣
▪️ #سینه_زنی_حضرت_رقیه_س
◽️ #زمزمه_حضرت_رقیه_س
▪️ #سبک میگذرد کاروان
کنج خرابه پدر چشم براه توام
با رخ نیلی شده محو نگاه توام
پای من از ره شده پدر پر از آبله
به گردنعمهام بسته شده سلسله
شور محشری برپا شده
صورتم مثل زهرا شده
▪️بابایی بابایی باباجون
لباس من پاره و دیدهی من در فشان
سه سالهام ای پدر قامت من شد کمان
طفل خیالی بغل گرفته اینجا رباب
ذکر لبش شد مدام زمزمهی آب آب
نجمه از داغ قاسم خمید
راس پرخونش به نیزه دید
▪️بابایی بابایی باباجون
میانطشت طلا چوب به لبها زدن
به پیش چشم همه لطمه به زنها زدن
پای سرت عمه را دیدم و گریان شدم
به مثل موی سرت سخت پریشان شدم
بابایی کنج ویرانهام
شمعی و مثل پروانهام
▪️بابایی بابایی باباجون
(#مرتضی_محمودپور)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#مجلس_یزید_ملعون
بنا نبود که هم نیزه از سنان بخورد
و هم به تشت طلا چوب خیزارن بخورد
@hosenih
بنا نبود که از کربلا به کوفه و شام
به هر زمین برسد سنگ از آسمان بخورد
مگر چه گفته که وضع لبش چنین شده است
چه کرده او که سرش ضربه آنچنان بخورد
مگر حلال خدا را حرام خواسته است
که باید این همه زخم از حرامیان بخورد
میان تشت طلایی ببند چشمت را
مباد چشم تو بر وضع کاروان بخورد
@hosenih
مخوان دو مرتبه قرآن یزید منتظر است
گرفته چوب مبادا لبت تکان بخورد
شاعر: #سیدمحمدحسین_حسینی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_شام
میبرندم بر سر بازار چشمت را ببند
نور چشم حیدر کرار چشمت را ببند
کربلا تا شام می گفتم که چشمت را نبند
یا اخا اما به شام تار چشمت را ببند
@hosenih
شد نقاب صورت من آستین پاره ام
بی تو شد کار حرم دشوار چشمت را ببند
پایکوبی و کف و دشنام و سوت و هلهله
من کجا و این همه آزار چشمت را ببند
تاب سیلی خوردن دختر نداری روی نی
دخترت را دست من بسپار چشمت را ببند
کاری از دست سر ببریده می آید مگر
تو فقط یک کار کن یک کار چشمت را ببند
من که میدانم تو از زینب خجالت میکشی
در میان این همه انظار چشمت را ببند
چشم عباس تو را بستند با تیر جفا
تا نخورده سنگ این کفار چشمت را ببند
کوچه ها را یک به یک گشتم به همراه سرت
میروم در مجلس اغیار چشمت را ببند
من کجا و این همه نامحرمان بی حیا
من کجا و این همه خمار چشمت را ببند
@hosenih
رفت انگشت اشاره سمت دخترهای تو
ای برادر میکنم اصرار چشمت را ببند
خیزران تا رفت بالا قلب من آتش گرفت
تو بگو با خواهرت اینبار چشمت را ببند
شاعر: #عبدالحسین_میرزایی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به امید بازگشایی #زیارت_اربعین
شد بسته راه وصل و گرفتم بهانه اش
آه از دَمِ فراق و غمِ شاعرانه اش
@hosenih
امشب به خانه آمده تا مرهمم شود
آن پرچمی که گنبد او بود خانه اش
(همچون انار، خون دل خویش میخورم)
اشکم گواه میدهد از دانه دانه اش
شب تا سحر ،خوشم که به یادش گریستم...
شب...آه! یاد مادر و غسلِ شبانه اش
یادِ خرابه...یادِ نمازِ شکسته و...
_شاعر ،شکست! در غزلِ عاشقانه اش_
امشب گواه میدهد این دل که میرسم
پای پیاده تا حرم ...این هم نشانه اش:
@hosenih
(ما را حسین،دور خودش جمع میکند)
قلبِ من و تو و همه-عالم، رسانه اش
شاعر: #عارفه_دهقانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e