|⇦•به نام عشق به نام خدا..
#مدح_خوانی زیبا ویژۀ میلاد دُلدُل سوارِ عرب، حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام_ حاج مهدی سروری•✾•
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
ای اهلِ ولا باده لبالب بزنید
مِی از خُم پر فروغِ حیدر بزنید
ای امتِ عشق امامتان می آید
نذرِ قدمش کف مرتب بزنید
به نام عشق به نام خدا به نام علی
شروع میکنم این شعر را به نام علی
هزار مرتبه ممنونِ مادر و پدرم
که کرده اند مرا آشنا به نام علی
برو به طوس، برو کاظمین و سامرا
برو مدینه برو کربلا به نام علی
نهاده اند سرم تاجِ جاه و عزت را
قدم گذاشته ام هر کجا به نام علی
به زیر پرتو این نام، هرچه نام، گم است
همین که می تابد آفتابِ نام علی
تو را خدای تو از بس که دوست داشت علی
خودش علی شد و نام تو را گذاشت علی
زمان رو شدنِ گنج هایِ راز شده
که روشن از دلِ ویرانۀ حجاز شده
چه بوده است مگر رازِ سر به مهر خدا
که بر ظهورش لب های کعبه باز شده
ببین تواضع معبودهای سنگی را
حقیقت آمده، در سجده هر مجاز شده
و بی نیازی مخصوص آسمان ها بود
علی رسید و زمین نیز بی نیاز شده
«وَ اِن یَکاد» نخوانید که برایِ علی
زمین پر است از آیات در فراز شده
رسید حضرت قرآن و از درون میخواند
برای احمد از آیاتِ مومنون میخواند
بگو تو را که چه بنویسم ای نمود خدا
اگر قلم نزنم در حد و حدود خدا
کسی به چشم خدا را ندید و تو دیدی
تویی که غرق شدی غرق در وجود خدا
زمان خلقت نور تو را که می داند؟
تو نیز بوده ای از آن زمان که بوده خدا
روانه است به سمت علی و آل علی
همیشه تیر سلام خدا درود خدا
فضائل تو اگرچه زیاد، باز کم است
یقین فراتر از این ها تو را ستوده خدا
به حق عشق، به حق علی و آل علی
خدا نصیب کند باز هم وصال علی
خدا نصیب کند باز هم سفر به نجف
ببر دوباره مرا باز هم ببر به نجف
نجف؟! کدام نجف؟! آن دیار که انگار
گشوده است خدا از بهشت، در به نجف
به نیت همۀ مادران مدینه برو
بیا به نیتِ پابوسی پدر به نجف
هزار بار نظر سمت کعبه بردن را
معاوضه نکنم با یکی نظر به نجف
اگر بناست که در کربلا بمیرم، کاش
که قبل از آن برسد جسم محتضر به نجف
هزار مرتبه ما را به کربلا ببری
نرفته ایم به زیبایی نجف سفری
شاعر: محمدعلی بیابانی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_مهدی_سروری
#میلاد_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#عید_غدیر_خم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #وحید_محمدی
▶️
قصه ی این عشق را میثم روایت می کند
قصه ها را بیشتر عاشق حکایت می کند
گر چه زهرا بر امامان هم امامت داشته
شأن حیدر را ببین، بر او امامت می کند
رد پا لازم ندارد، هر دو عالم را فقط
نور یک تا عبای او هدایت می کند
نسل در نسلیم بیمار علی و فاطمه
عشق حیدر سینه بر سینه سرایت می کند
@hosenih
دشمنی یا مشرکی یا بی خدا، لیس المفر!
بردن نام علی هم مبتلایت می کند
لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
وصف حیدر را همین جمله کفایت می کند
بر در این خانه شاهی هست که بابای ماست
نوکر این خانه هم احساس عزت می کند
وصله ی نعلین هایش آبروی عالم است
گرد نعلین علی کار طبابت می کند
فرق دارد نوکر دربار این آقا شدن
یا علی می گویی و زهرا دعایت می کند
روز محشر قصه ی ما فرق دارد با همه
نوکرانش را خود بی بی شفاعت می کند
کیست این آقای بی همتا که در اوج خلوص
تا طلوع فجر هر شب را عبادت می کند
کیست این آقا که جبرائیل شاگرش بُوَد
در پناهش آسمان قصد اقامت می کند
کیست این آقا که حتی دست خالی هم شود
باز هم بر سائل و مسکین عنایت می کند
کیست این آقا که رزق و روزی هر سال را
با کرامت بین خلق الله قسمت می کند
کیست این آقا که حتی در میان کارزار
وقت قتل عبدود هم قصد قربت می کند
کیست این آقا که وقت رزم در میدان جنگ
مالک اشتر هم از نیروش وحشت می کند
@hosenih
کیست این آقا که آیات خدا را در برش
مصطفی می خواند و او هم کتابت می کند
کیست این آقا که حتی آدم و نوح و خلیل
روز و شب بر محضرش عرض ارادت می کند
شکر که دامان پاک مادرم تایید شد
هر که ناپاک است با حیدر عداوت می کند
شعر در وصفش سرودن، کار هر شاعر نبود
شهریاری هم اگر باشد جسارت می کند
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #محمدجواد_خراشادی_زاده
▶️
دلی که از ازل افتاده دست مرتضی کارش
قیامت غصه ای هرگز ندارد بین طومارش
همیشه جور عاشق را به پای عشق بگذارند
دلم گرم است تا وقتی که حیدر هست دلدارش
بهشتی را که میگویند زیرش نهرها جاریست
گرفته با نگاه مرتضی سرچشمه انهارش
@hosenih
خدا یکتاست، او بنده است، اما تا قیامت هم
نمیآید دوباره در جهان مانند و تکرارش
پس از هر وحی قبل از آنکه برگردد به سمت عرش
می آید جبرئیل و میگذارد سر به دیوارش
تمام انبیا را او کمک کرده است در سختی
رسیده در روایات مناقب ذکر اخبارش:
همان که بوده قبل از خلقت انسان در این دنیا
همان که دیده آدم جلوه ای از نور و آثارش
خلیل الله چون با آتش و هیزم مواجه شد
توسل بر علی کرد و نجاتش داد از نارش
کلیم الله وقتی که عصایش را به دریا زد
دلش خوش بود در آن لحظه که حیدر بود یارش
مسیحا گر شفا داده است بیماری، دلیل آن
فقط بوده است ذکر "یاعلی یاهو" ی بسیارش
علی خوابیده جای مصطفی آن شب که پیغمبر
فلانی را ز ترس جان خود برده است در غارش
همان کس که پیمبر خوب میدانست بی دین است
همان کس که از اول بوده روشن کل آمارش
زمانی که بنا گشته است عرش حضرت خالق
ملائک کارگر بودند و حیدر بوده معمارش
علی آن نقطه ی در زیر بسم الله قرآن که
مدار آسمان چرخیده عمری حول پرگارش
کسی که منکر مولا شد و حس کرد ایمان را
یکی باید بیاید تا کند از خواب بیدارش
علی تنهای تاریخ است جا دارد بمیرم من
برای استخوان در گلو و چشم پر خارش
علی تنهاست اما خوب میدانست در خانه
که روشن میشود با خنده ی زهرا شب تارش
@hosenih
دلا هرجا که هستی رو به وادی السلامش کن
به امیدی که باشی باز هم در بین زوارش
رسیدن تا نجف سخت است اما زنده ام عمری
به امیدی که وقت مرگ آسان است دیدارش
چشیدم؛ شوری خاک نجف انگار علت داشت
که سگ تطهیر میگردد چو افتد در نمکزارش
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #بردیا_محمدی
▶️
تشنهکامی که لبِ او رَبَّنا برداشته
آب را از چشمهسار مرتضی برداشته
از وضوی او حیات جاودانه می چکد
خضر از مَسحِ علی آب بقا برداشته
@hosenih
زحمت خَلقِ تشیُّع را خودش گردن گرفت
بار ما را حیدر از دوش خدا برداشته
کعبه را بی پرده ی مشکی تصور کرده اند
تا علی از شانه های خود عبا برداشته
از زمانی که علی حِین قنوتش اخم کرد
طاق محراب مساجد انحنا برداشته
کار دست قابض الارواح داده وقت جنگ
ذوالفقارش را به قصد حمله تا برداشته
وصلهپینه فوت و فنِّ کیمیای حیدر است
بارها فضّه ز نعلینش طلا برداشته
روز محشر دست حسرت بر سر خود می زند
هرکه دست از حُبِّ آل مرتضی برداشته
آمده که شیعه ی حیدر،شفیعش فاطمه است
این مُسَبب شد که من را هم هوا برداشته
می توان بر شکِّ قلبش با یقین خرده گرفت
زائری که در نجف قبلهنما برداشته؟!
در حریمش شاعران سرگرم مضمون یابی اند
جای جای صحن او را محتوا برداشته
گنبد و گلدسته را انسان تجسم می کنم...
گوئیا ایوانطلا دست دُعا برداشته
@hosenih
اذن دیدار پسر را هم پدر امضا کند
در "نجف" زائر براتِ "کربلا" برداشته
▪️
▪️
آن کفن های بهشتی سهم فرزندش نشد
پس برای خود حسینش بوریا برداشته
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #محمدجواد_خراشادی_زاده
▶️
برای مدح علی هر قلم قیام کند
اگر اراده کند مدح آن مقام کند
عجیب نیست اگر پیش پای قنبر او
فلک به سجده بیفتد ملک قیام کند
@hosenih
دوباره یک نفر اینجا به سجده افتاده
بگو بلند شود رفع اتهام کند
اشاره کردی و خورشید جای خود برگشت
که عرش و فرش تو را باید احترام کند
برای وحشت لشکر، فقط همین کافیست
علی اشاره به شمشیر در نیام کند
خودش که نه! به خدا حرف ذوالفقارش هم
به دشمنان خدا خواب را حرام کند
@hosenih
تمام دلخوشی عاشق علی این است
زمان مرگ به مولای خود سلام کند
برای وصف تو قافیه ها کر و لال اند
یکی بیاید و شعر مرا تمام کند
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #مرضیه_عاطفی
▶️
نور جلي می وزد از ساحت مرتضی علی(ع)
عقلِ حقیر مانده در حیرت مرتضی علی(ع)
آیه به آیه سوره ها وصل شده به سیره اش
وحیِ مجسّم است در صحبت مرتضی علی(ع)
@hosenih
شد وصیِ بعدِ نبی(ص)؛ هر که ندارد اعتقاد
در صف حشر نیست از امّت مرتضی علی(ع)
دار و ندار و هستی اش، یارِ خدا پرستی اش
در دو جهان فاطمه(س) شد ثروت مرتضی علی(ع)
رحمتِ واسعه ست از برکتِ نانِ او حسین(ع)
ارث رسیده بر حسن(ع)؛ رأفت مرتضی علی(ع)
آمده و نشسته روبروی او به روی خاک
پیش گدا روا شود حاجت مرتضی علی(ع)
نان و نوایِ بینوا، ناز و نوازش مدام
شد پدر یتیم ها حضرت مرتضی علی(ع)
@hosenih
سیزده ماه رجب مجلس شاه و رعیت است
شکرخدا شدیم از رعیت مرتضی علی(ع)
بوسه بر ایوان نجف کاش که قسمت بشود
از کرم فاطمه(س)؛ با دعوت مرتضی علی(ع)!
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
▶️
خاک در قنبرم، حیدری ام حیدری
ریزه خور این درم، حیدری ام حیدری
رزق به دستان اوست، ساقی و صاحبْ سبوست
مست میِ کوثرم، حیدری ام حیدری
@hosenih
از دم قالوا بلىٰ، با کرم مرتضی
فاطمه شد مادرم، حیدری ام حیدری
اصلِ اصول خداست ، نفسِ رسول خداست
شیعه ی پیغمبرم، حیدری ام حیدری
به چه مبارک شده، با خط خوش حک شده
بر روی انگشترم، حیدری ام حیدری
مِهر علی منجلی است، حجت سید علی است
پشتِ سر رهبرم، حیدری ام حیدری
هرکه بپرسد مرا، کیست تو را ناخدا؟
نام علی می برم، حیدری ام حیدری
راه و مسیرم علی است، نور ضمیرم علی است
نعره کشد باورم، حیدری ام حیدری
قهر کند یا عطا، درد دهد یا شفا
هر چه دهد می خرم، حیدری ام حیدری
@hosenih
حب علی آبروست، صحن نجف آرزوست
در به در حیدرم، حیدری ام حیدری
ذکر علی چون عسل، شد سخنم از ازل
تا نفس آخرم، حیدری ام حیدری
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #محمدجواد_خراشادی_زاده
▶️
چنان پر کرده نام پرشکوه تو دهانم را
که تسخیر خودش کرده ست مغز استخوانم را
نه اینکه من فقط از عشق تو مستانه میخوانم
که رسوا کرده عشق تو تمام دودمانم را
@hosenih
برای مردنم اصلا نیازی نیست شمشیرت
به یک برق نگاهت میکنم تقدیم جانم را
چنان خاک قدم های تو جانم را جلا داده
که باید در بیابان نجف جویی نشانم را
محال است از تو و از وصف رویت دست بردارم
اگر از پشت سر بیرون کشد دشمن زبانم را
چنان دور ضریحت خوشه ی انگور روییده
که از حال طبیعی می کند خارج روانم را
@hosenih
"علی حبه جنة، قسیم النار و الجنة"
ضمانت کرده عشق پاک تو هر دو جهانم را
من از شوق وصال تو به سمت مرگ می آیم
روایت می کند تاریخ روزی داستانم را...
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #بردیا_محمدی
▶️
"اشک" از "دیده" سر درآورده
چشم من شعر تر درآورده
از مضامین پدر درآورده
یا کریمی که پر درآورده
می پرد تا حریم پاک نجف
خُم ما و شراب تاک نجف
چشم افتاد تا به قامت تو
سجده کردیم ما به هیبت تو*
به خلایق برای طاعت تو
تا که ابلاغ شد ولایت تو
همه روز ازل بلی گفتند
صد و ده مرتبه علی گفتند
@hosenih
آفریده است زلف تو شب را
ماه رویَت هزار کوکب را
چشم مستت خُم لبالب را
می گزیدند حوریان لب را_
_از رُخت تا خدا نقاب گرفت
کهکشان رنگ آفتاب گرفت
عکس تو در میان قاب افتاد
با طلوعِ تو آفتاب افتاد
تا که از چشم تو شراب افتاد
دهن جنِّ و انس آب افتاد
ای خداوند باده..،خلق شدی
چِقَدَر فوقالعاده خلق شدی
ما همه سائل تو خلق شدیم
ما برای دل تو خلق شدیم
ضربدر حاصل تو خلق شدیم
از اضافه گلِ تو خلق شدیم
قطره ایم و شکوه دریایی
بانی خلقت گدایاهایی
نذر شمع تو پر تراشیدیم
سوختیم و جگر تراشیدیم
این چُنین ما اگر تراشیدیم
بَهر طوف تو "سر" تراشیدیم
کعبه را در طوافِ خوددیدی
تا عبایی سیاه پوشیدی
نَفَسَت روح داده ایمان را
نور بخشیده نصِّ قرآن را
کعبه تا دید فَخرِ انسان را
پای تو چاک زد گریبان را
ای مُقرب ترین نشانه ی حق
سینه چاکِ شماست خانه ی حق
تا در آفاق بحث هست تو شد
جبرئیلی نخورده مست تو شد
بال او منبر اَلَستِ تو شد
دست پرودگار دست تو شد
شب معراج مصطفی می دید
دست هایی که سیب می بخشید
تو درخشانشهاب نیمه شبی
آینه دار جلوه های ربی
به خداوند،تک یل عربی
زرهِ لیله المبیت نبی_
_مرگ در پیش پات می لرزَد
اَجَل از هیبت تو می ترسد
یالِ دُلدُل در اختیار علی ست
جنگ ها عرصه ی شکار علی ست
معرکه ها در انحصار علی ست
سِیفُ الاسلام ذوالفقار علی ست
سِیل خشمش شکست سدها را
بر زمین کوفت عَبدَوَدها را
@hosenih
دست تو بذر عشق می کارد
از نگاه تو فضل می بارد
تن این منکرین که می خارد...
چه کسی خطبه،بی الف دارد
شرزه شیرِ کلام رامِ علی
آیه های خدا..،کلام علی
دام بگذار،ما کبوترتان
یک به یک می شویم پرپرتان
درک آدم کجا و محضرتان
"ردِّ شَمس" است کار قنبرتان
این کرامات کسر شان شماست
بس که حدِّ مقامتان بالاست
خنده ی سبز تو صنوبرساز
بامِ پلک ترت کبوترساز
نمک سفره ی تو قنبرساز
خاک نعلِین تو ابوذر ساز
بوسه زد عرش بر قدم هایت
روی دوش نبی ست جاپایت
کاش پائیز را بهار کند
دل ما را به غم دچار کند
تا از این دردها فرار کند
صید آزُرده را شکار کند
ماهی برکه رستگار شود
تا به قلّاب تو سوار شود
ابرِ شبگریه ام که می بارم
بَرده ی پاپتیِ بازارم
میثمی از تبار تمّارم
سالیانیست تشنه ی دارَم
عطش وصلِ عشق را کم کن
نخلِ دار مرا فراهم کن
ای که از دیگران سری مولا
با خداوند می پری مولا
تو که اینقَدر دلبری مولا
بار بنجل نمی خری مولا؟!
کاش من هم مقیم تان بودم
کُنج حُجره گلیم تان بودم
ذرّه ای با گدا تَساهُل کن
چند سالی مرا تَحَمل کن
خرج من را خودت تَقَبُّل کن
در رکوع ات به من تَفضُّل کن
من به جز نوکری نمی خواهم
از تو انگشتری نمی خواهم
سر که دادیم سر سپرده شدیم
سربازار کشته مرده شدیم
زیر پای نگار بُرده شدیم
پا که خوردیم و سالخورده شدیم
پیر عشقت شهید می گردد
نوکری رو سفید می گردد
دور آخر به ما جواب بده
دست ما هم کمی شراب بده
دلِ ما را نکن کباب..،بده
مُهر ما را،ابوتراب،بده
دائماً مَست،مِی به کف باشد
مُهر اگر تربتش نجف باشد
کاش ما را به حق شاه نجف
بنویسند در پناه نجف
شاهراهِ خداست راهِ نجف
کعبه ی ماست بارِگاه نجف
زائرانی که مسخِ ایوانند
سمت حیدر نماز می خوانند
ذکر تسبیحِ اولیا حیدر
ساحل امن انبیا حیدر
به "خدا" می رسیم با "حیدر"
یک "علی" راه مانده تا "حیدر"
امتحان جز ولیشناسی نیست
غیر "زهرا" علی شناسی نیست
علّت خلق ماسوا زهرا
بانی خنده ی خدا زهرا
بَضْعَةٌ مِنِّ مصطفی زهرا
روح ایمان مرتضی زهرا
گوهر عاشقی تبلور کرد
حیدر از فاطمه تشکر کرد
جسد عشق جان گرفت امروز
لال بود و زبان گرفت امروز
زانوانش توان گرفت امروز
خانه تا بوی نان گرفت امروز
یا علی خانه ی تو شکل گرفت
تاج شاهانه ی تو شکل گرفت
یاس تا روی آینه "ها" کرد
عشق تصویر تازه پیدا کرد
حیدر از فاطمه تقاضا کرد
تا کمی بندگی تماشا کرد
غرق در ذات اقدس رب بود
او ز نور خدا لباب بود
@hosenih
سنگ تا فرصت محک برداشت
تنِ آئینه ای ترک برداشت
زخم ناسور دل نمک برداشت
غاصبی لقمه ی فدک برداشت
کوچه ی تنگ تنگ تر شده بود
و دلی سنگ سنگ تر شده بود
دست سنگین که از سری رد شد
درد سیلیِ سخت بی حد شد
آهِ پروردگار مُمتَد شد
پسرش دید صحنه را..،بد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #محمد_قانع
▶️
انگونه ای که عطر زشیشه فرار کرد
عاشق فرار از همه عالم به یار کرد
دل را نفوذ چشم خمارت شکار کرد
در بهت و حیرتم که نگاهت چه کار کرد..!
ما را به روی بال ملا ئک سوار کرد
سنگ دلم به یک نگهت کیمیا شود
از بند جرم خبط و معاصی رها شود
هرکس به درد عشق شما مبتلا شود
بی شک شبهه شامل لطف خدا شود
بی چاره آن که از سرکویت فرار کرد
@hosenih
صیدی که خود نشسته به دام شما منم
مست و خراب باده ی جام شما منم
در آرزوی بوسه ز کام شما منم
از کودکی همیشه غلام شما منم
خالق مرا فقیر و تو را سفره دار کرد
چون مرتضی علی به دو عالم نگار کیست؟
آیینه دار حضرت پروردگار کیست؟
جبریل را معلم و آموزگار کیست؟
حصن حصین و ناجی و منجی ز نار کیست؟
صفر مرا خدا به ولایت هزار کرد...!
آن ذره ای که از نظرت افتاب شد
در بین خم نشسته و آخر شراب شد
هر کس چشید از می ات عالیجناب شد
باده ز فیض دست تو خوردن ثواب شد
چشم مرا پیاله چشمت خمار کرد
ذکرت مرا به رقص جنون در بیاورد
فطرس به یمن کودک تو پر بیاورد
خالق اگر دوباره پیمبر بیاورد
کی شرزه ای شبیه به حیدر بیاورد؟
حتی خدا به خلقت تو افتخار کرد...
تو درب شهر علم رسول مؤیدی
واضح ترین تلالوء انوار سرمدی
از پای تا به سر تو تماما محمدی
از بسکه مست بوی گل یاس احمدی...
...زهرا تو را برای خودش اختیارکرد
در بین سفره نان حلالم تویی علی
درسرنوشت و طالع و فالم تویی علی
دارم یقین که اوج کمالم تویی علی
بی شک همای رحمت عالم تویی علی
الحق که خوب وصف تو را شهریار کرد!!
@hosenih
بر من مسیر عشق و غمت را نشان بده
بر میتم ز لطف و عنایت تو جان بده
بر این اسیر بی کس و کارت امان بده
بی پرده گویمت،به... استخوان بده
مهرت حواس و هوش مرا تارومار کرد
یک رشته از عبای تو سکان آسمان
خال لب تو نقطه پرگار این جهان
خاک ره تو سرمه چشمان عاشقان
جاروی صحن فاطمه ات با فرشتگان
عالم به دور فاطمه ی تو مدار کرد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_ولادت
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
▶️
ماه رجب در پای سفره ازدحام است
چون سفره دارش اسوه ی اهل کرام است
تبریک ما را بر ابوطالب رسانید
آن عاشقی که احترامش مستدام است
بنت اسد فهماند بر اهل دو عالم
مولودِ کعبه، برکتِ بیت الحرام است
در هر فراز و هر فرود و هر بلایی
با مرتضی، احمد ازین پس هم کلام است
در عرش، مسجودِ ملائک شد همان که
روی زمین بر زخمِ ایتام، التیام است
آمد علی و قبله ی اهل یقین شد
بابای ما، حیدر امیرالمؤمنین شد
@hosenih
ماییم و بحر رحمتِ مواج حیدر
اهل کرم هستند هاج و واج حیدر
پیغمبران در سیر قربِ خود به الله
بودند در هر مرحله محتاج حیدر
دائم به طوف کعبه ی عشق و ولایش
مَستند با ذکر علی، حجاج حیدر
نعلینِ پُر وصله به پایش در کنارِ...
تکه حصیری بود تخت و تاج حیدر
معراج احمد گرچه در هفت آسمان بود
بوده کنار فاطمه، معراج حیدر
حبش برای هر عمل، شرط قبول است
بالاترین وصف علی، زوج البتول است
@hosenih
سوگند بر بیت الحرام و بر شکافش
کفر است هر راهی که باشد بر خلافش
سینه برایش چاک داده حق تعالی
تا که بگوید هست کعبه در طوافش
این حرف آغازینِ شأنِ قنبر اوست
آن قله که عمری است نامیدند " قافش"
زهدِ علی را هیچ مخلوقی نفهمید
حتی عبای وصله دار و پشم بافش
شیران خون ریز عرب در بین میدان
انکار می کردند خود را در مصافش
رو کرد در هر معرکه، دستِ دغل را
انداخت از رونق علی، لات و هبل را
@hosenih
هر عاشقی، یک بار مهمان نجف شد
در کل عمرش مست سلطان نجف شد
آدم کنار نوح، در بین ملائک
عمری است با عزت نگهبان نجف شد
حِصن حصین نوکران آل عصمت
در سایه سار صحن ایوان نجف شد
باده برای شیعیان شد حوض کوثر
ساقی علی و صحن میخانه نجف شد
از مادریِ فاطمه، از رحمت او
یک عمر رزق نان ما، نان نجف شد
در نیمه ی ماه رجب مست لقاییم
یا ذالکرم، دلتنگ صحن کربلاییم
@hosenih
بنت اسد آمد، به دستش قرص ماهش
شوق ابوطالب عیان شد با نگاهش
طفل میان گاهواره آیه می خواند
" قَد أفلَحَ..." می خواند با صوت إلهش
پیغمبر آمد سوی حیدر، کل عالم...
تعظیم کردند آن زمان بر پیشگاهش
بوسه به لب های علی می زد پیمبر
قاری قرآن هست و آخر جایگاهش
اما حسین آن لحظه که قرآن به لب داشت
چوب و سنان می خورد بین قتلگاهش
تا تکه دندانش شکست و بر زمین خورد
بالای مقتل خواهرش با سر زمین خورد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_ولادت
شاعر: #مجتبی_قاسمی
▶️
سر که از عشق علی دیوانه شد ، سر می شود
دل که از غیر علی بیگانه شد ، زر می شود
هوش از سر می رود با دیدن ایوان او
در شب میلاد ایوانش چه محشر می شود
@hosenih
من مرید قنبرم خاک کف پای علی
نوکر درگاه او بر خلق رهبر می شود
خالق من اذن داده خلق دست او شوم
هر کسی خلق علی شد عبد داور می شود
از اضافات گل او خلق گشته شیعه اش
پس میان هر دو عالم شیعه سرور می شود
تا که چشمم خورد بر طور نجف آدم شدم
کیمیا این است با او پست ، برتر می شود
در شب معراج سهم او معین بوده است
گر چه سیبش روزی و سهم پیمبر می شود
@hosenih
او طهور است و طهارت بی علی ناممکن است
بی ولای او تمام دهر کافر می شود
کاش می شد در شب میلاد بودم در نجف
سائلش باشم میان صحن بهتر می شود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #علی_بیرقدار
▶️
من همیشه عشق را در زندگی سرمایه پندارم
خدا داند به جز این نیست اصلاً فکر و انگارم
و این سرمایه را وقف همه عالم نباید کرد
که والا گوهری را خرج اهریمن نشاید کرد
نمودم خرج عشقم را فقط از بهر یک دلبر
وآن دلبر، بود حیدر، بود حیدر، بود حیدر
کسی که می گذارد پای در دنیا به بیت الله
همانکه بوده قبل از این جهان شهره به عین الله
@hosenih
کسی که مادرش او را همیشه "حیدره" خواند*
همانکه نام او بر دشمنانش لرزه اندازد
کسی که عالِم سرّ است و بر هفت آسمان اعلم
همانکه مقتدائی می کند بر عالم و آدم
کسی که گفت بر منبر لب پاکش "سلونی" را
همانکه داشت در قلبش همه علم لدنّی را
کسی که اول است و آخر است و ظاهر و باطن
همانکه عصمت محض است و بوده اولین مومن
کسی که بوده! حتی قبل از آنکه عالمی باشد
همانکه یار بوده قبل از آنکه همدمی باشد
کسی که هست استادِ تمامِ حضرت جبریل
همانکه محو زیبائی صوتش گشته اسرافیل
کسی که در کَفَش بوده است اصلاً جان عزرائیل
همانکه افتخار خدمتش را داشت میکائیل
کسی که حرمت حِلّ و حرم از حرمتش باشد
همانکه عزت دین خدا از عزتش باشد
کسی که خوانده در قرآن خدایش نفس پیغمبر
همانکه هست بعد از مصطفی مولا، بود رهبر
کسی که وقف کرده بهر دینش خنجر خود را
همانکه در رکوعش هدیه کرد انگشتر خود را
کسی که هست صدّیق و بود فاروق و وجه الله
همانکه هست امیرالمؤمنین و هست سیف الله
کسی که سوره ی "نور" است تفسیر جمال او
همانکه سوره ی "توبه" است تفسیر جلال او
کسی که کل قرآن است یک جلوه ز سیمایش
همانکه علت پیدایش دنیاست زهرایش
@hosenih
کسی که انبیا هستند محتاج نگاه او
همانکه شیعیان هستند در ذیل پناه او
کسی که هیچ کس نشناخت او را در همه عالم
به جز باریتعالی، فاطمه، پیغمبر خاتم
نمی فهمیم ما اصلاً مقام و رتبه ی او را
کجا یک قطره را باشد توان صحبت از دریا؟!
تمام افتخارم هست اینکه عاشق اویم
ز لطفش "ذاکر" اویم، برایش شعر می گویم
*بحارالانوار، ج۴۱، ص ۷۵
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #سعید_تاج_محمدی
▶️
کسی که رشته ی گیسوی او حبل المتین باشد
پس از خلقش سراسر عرش، غرق آفرین باشد
که حیدر آفرین حقا که خیرالخالقین باشد
چه در هیبت چه در غیرت چه در عشق اولین باشد
که بر انگشتر فضل و شرف همچون نگین باشد
بروی خاتمش "للّه مُلکٌ" گشته حک اما
بچرخد روی انگشت علی چرخ فلک اما
علی غیر از خدا هرگز نمی خواهد کمک اما
جهان عمریست درمانده ست در تردید و شک اما
علی علم الیقین عین الیقین حق الیقین باشد
@hosenih
تمام اولیا را در دبستان علی دیدم
که هشیاران عالم جمله مستان علی دیدم
و جنت را گیاهی در گلستان علی دیدم
من از فتح در خیبر به دستان علی دیدم
که او دست توانمند خدا در آستین باشد
همان شاهی که می زد وصله کفش وصله دارش را
ز میدان برنگشتند عبدودها کارزارش را
ببین اشک یتیمی می برد این سان قرارش را
سر در چاه را باور کنم یا ذوالفقارش را
که گاهی آنچنان بوده ست و گاهی این چنین باشد
چه باشد جلوه ی دنیا؟ به جز مردار در چشمش
شبیه استخوان خوک بی مقدار در چشمش
ملائک مشق بنویسند از اسرار در چشمش
بگو از استخوان در گلو از خار در چشمش
که داغ از خطبه های ناتمام آتشین باشد
@hosenih
نبیند فضل او را هرکسی باشد به قرآن کور
که بر خورشید می گردد نگاه شب پرستان کور
به آنها که از اول کور بودند و کماکان کور،
بگو چشم نبی روشن بگو چشم حسودان کور
برای فاطمه تنها علی باید قرین باشد
بدا بر حال آنان که خلایق را از او راندند
خوشا اجداد ما آنها که پای عشق او ماندند
که ما را مادران با نام حیدر شیر نوشاندند
از آن روزی که چشمم باز شد در گوش من خواندند
علی تا لحظه ی آخر امیرالمؤمنین باشد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا صورت پيوند جهـــــــــــــــان بود علي بود
تا نقش زمين بود و زمــــــــان بود علي بود
آن قلعه گشايي که در قلعـــــــــه ي خيبر
برکند به يک حملــــــــه و بگشود علي بود
آن گُرد سرافراز که انـــــــــــــــدر ره اسلام
تا کـــــــــار نشد راست نياسود، علي بود
آن شيــــر دلاور که براي طمـــــــــــع نفس
بر خوان جهـــــــــــــان پنجه نيالود علي بود
شاهي که ولي بود و وصــــي بود علي بود
سلطان سخــــــــــــــا و کرم و جود علي بود
هم آدم وهم شيث و هم ادريس و هم الياس
هم صالــــــــــح پيغمبــــــــر و داوود علي بود
هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم ايوب
هم يوسف و هم يونس و هم هــود علي بود
مسجـــــود ملايک که شد آدم، ز علي شد
آدم چو يکي قبلـــــــــــه و مسجود علي بود
آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قــــــــدر
بر کنگــــــره عرش بيفـــــــــــــــزود علي بود
هم اول و هم آخـــــر و هم ظاهـــــر و باطن
هم عابـــــــد و هم معبد و معبود ، علي بود
آن لحمک لحمـــــي ، بشنو تــــــا که بداني
آن يـــــــــــــار که او نفس نبي بود علي بود
موسي و عصــــا و يــــــــد بيضــــــــا و نبوت
در مصــــــــــر به فرعون که بنمود ، علي بود
عيسي به وجود آمدو في الحال سخن گفت
آن نطق و فصـــــــاحت که در او بود علي بود
خاتم که در انگشت سليمان نبي بود علي بود
آن نور خدايــــي که بر او بــــــــــــود علي بود
آن شاه سرافـــــــراز که اندر شب معــــــراج
با احمــــــــــد مختــــــــــار يکي بود علي بود
آن کاشف قرآن که خــــــــــــدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستــــــــود علي بود
آن شيـــــــــر دلاور که ز بهر طمــــــــع نفس
بر خوان جهـــان پنجه نيالـــــــــــود علي بود
چندان که در آفـــــــــــــاق نظر کردم و ديدم
از روي يقين در همه موجــــــــــود ، علي بود
اين کفر نباشد، سخـــــــن کفر نه اين است
تا هست علي باشد و تابــــــــــود علي بود
سرّ دو جهــــــــــــــان جمله ز پيدا و ز پنهان
شمس الحق تبريز که بنمـــــــود، علي بود
منسوب به #مولوی
♦️ کانال فلسفه و عرفان👇
https://eitaa.com/AGLOESHG
4_278146355581420803.mp3
5.17M
تا صورت پيوند جهـــــــــــــــان بود علي بود
تا نقش زمين بود و زمــــــــان بود علي بود
╭─┅═ঊঈ❤️👇ঊঈ═┅─╮
💎 @AGLOESHG 💎
╰─┅═ঊঈ❤️👆ঊঈ═┅─╯
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #حسن_لطفی
▶️
عشق و شور و شوق اگر در آستین داریم شُکر
حال اگر با های و هویی آتشین داریم شُکر
قبلهای عینُالیقین حقُالیقین داریم شُکر
در نجف هفت آسمان را در زمین داریم شُکر
از دو عالم ما همین تنها همین داریم شُکر
از دو عالم یک امیرالمؤمنین داریم شُکر
ماهِ نو با یادِ تیغِ آبدارش کج شده
آسمان اصلا به عشقِ ذوالفقارش کج شده
ذوالفقارش کج شده عالم مدارش کج شده
و زمین در زیر پای شهریارش کج شده
از کجیِ ابرویش محرابِ دین داریم شُکر
هرچه داریم از امیرالمؤمنین داریم شُکر
@hosenih
قبل از اینها که فقط تنها خدا بود و خدا
قبلتر - از قبل از اینها - مرتضا بود و خدا
گفت در معراج دیدم هرکجا بود و خدا
هرکجا رفتم علی در انتها بود و خدا
نَفسِ احمد نَفسِ زهرا را یقین داریم شُکر
یک نَفَس گوییم امیرالمؤمنین داریم شُکر
عقل حیران است مدحش را شجاعت خوانده است
عشق در بُهت است و وصفش را قیامت خوانده است
پیشِ او جبریل عمری درسِ حیرت خوانده است
با علی گویا خدا عقدِ اُخوت خوانده است
نقشِ ایوانِ طلا را بر نگین داریم شُکر
ذکر مولانا امیرالمؤمنین داریم شُکر
در دل آتش زده شوقش نهان داریم ما
در دل دوزخ بهشت جاودان داریم ما*
بر سر این سفره تنها ، آب و نان داریم ما
ما علی داریم و دیگر هیچ ، آن داریم ما
از پدر نان حلالی دلنشین داریم شُکر
آی مردم ما امیرالمؤمنین داریم شُکر
رمزِ اَنزَلنا علی و سِرِّ اَرسلنا علی
کعبهی احمد علی و قبلهی زهرا علی
باعلی رفته است تا حق هرکه رفته تا علی
لا هوَ الا هوَ یا لاعلی الاعلی
از میان خوبرویان دست چین داریم شُکر
یازده نور از امیرالمؤمنین داریم شُکر
ذوالفقارِ خم ببین ، سر پشت سر انداخته
صد سپاه اینجا سر و تیغ و سپر انداخته
آنقدر از جنگویان آنقدر انداخته
باز عزرائیل را در دردسر انداخته
مدح او را بِینِ میدان بیش از این داریم شُکر
مرد مردان و امیرالمؤمنین داریم شُکر
هرکه صید چشم او شد تیر میخواهد چکار
کشتهی عشق علی شمشیر میخواهد چکار
حق بده دیوانهاش زنجیر میخواهد چکار
با مریض او بگو تدبیر میخواهد چکار
نسخهای از دست جبریل امین داریم شُکر
بینِ غمها یاامیرالمؤمنین داریم شُکر
حال ما وقتی گرفته یک زیارت کافی است
مستِ ایوان نجف را یک اشارت کافی است
برگ کاهیم و فقط یک لحظه غارت کافی است
از خوشیها گوشهی دنج اسارت کافی است
حسرت خاک حرم را بر جبین داریم شُکر
چشم بر لطفِ امیرالمؤمنین داریم شُکر
با جزامیها نشست و پیششان خرما گذاشت
لقمهها را دردهانِ مردِ نابینا گذاشت
ظرف شیری را به دست کودکی تنها گذاشت
مرکب طفلان شد و بر روی دنیا پا گذاشت
دست اگر خالی ولی حبلُالمَتین داریم شُکر
ما کرم را از امیرالمؤمنین داریم شُکر
@hosenih
اینکه شبها میبرد بر دوش ، خرما را علیست
اینکه دارد میکشد غمهای زهرا را علیست
آنکه با خود میبرد اندوهِ دنیا را علیست
آنکه روشن میکند تکلیفِ فردا را علیست
مردمی دلداده در این سرزمین داریم شُکر
کهنه عهدی با امیرالمؤمنین داریم شُکر
شیعه یعنی ذوالفقار و راه حیدر مانده است
شیعه یعنی که علی آنسوی معبر مانده است
شیعه یعنی فتح ما یعنی که خیبر مانده است
شیعه یعنی جای پای مالک اشتر مانده است
پیش رو مردی از آفاق یقین داریم شکر
شُکر فرزند امیرالمؤمنین داریم شُکر
*صائبتبریزی
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #علی_بیرقدار
▶️
چه روی داده که عالم چنین طرب دارد؟
چه گشته، کعبه ی حق، خنده روی لب دارد؟
که آمده که چنین فخر بر عرب دارد؟
نگه به ماه رخش مزّه ی رطب دارد
میان خانه ی کعبه که آمده دنیا؟!
علیست آنکه شده خانه زاد بیت خدا
خدا به گلشن توحید، گل پسر داده
نخیل حضرت بنت الاسد ثمر داده
ز لطف، هاشمیون را خدا گهر داده
به روی دست محمد(ص) یک قمر داده
علی به دست نبی "مومنون" تلاوت کرد
شکوه نور رخش مکه را قیامت کرد
@hosenih
قسم به خالق کعبه قسم به ذات خدا
قسم به سعی و صفا و به مروه و به منا
قسم به کون و مکان و قسم به ارض و سما
قسم به سوره ی توحید و قدر و شمس و ضحی
که حرمت حرم از حرمت علی جاریست
و عزت حرم از عزت علی ساریست
از آن زمان که زمانی نبود، علی بوده
از آن زمان که مکانی نبود، علی بوده
از آن زمان که بیانی نبود، علی بوده
از آن زمان که نشانی نبود، علی بوده
نبود "بود" که مولا، امیر و سرور بود
نبود "هست" که هستی خلق حیدر بود
ز نام عالی اعلی است نام پاک علی
خدا گواست که کعبه است سینه چاک علی
ابوتراب علی، شیعه است خاک علی
ز عمرو و مرحب و هر پهلوان چه باک علی
علیست آنکه ز بدو ولادتش یل بود
به رزم، مرگ عدوی علی مسجّل بود
خدا چو تیغ خودش را به دست دلبر داد
هرآنکه رفت مصافش به پیش او سر داد
خدا ز عرش دم "لافتی" چرا سر داد؟!
گمان که فتح احد را به دست حیدر داد
علیست شیر احد، شیر خندق و خیبر
الا که فاتح هر معرکه بود حیدر
علیست اول و آخر علیست عین الله
علیست ظاهر و باطن علیست وجه الله
ز روی ماذنه گو رو به.... گمراه
محمد(ص) است رسول و علی ولی الله
علیست نفس نفیس رسول و حبل متین
به نصّ آیه ی قرآن بود امام مبین
به شهر علم قسم که درش علی باشد؛
که احمد است صدف، گوهرش علی باشد
خدا گواست که دین رهبرش علی باشد
قسم که روز جزا کوثرش علی باشد
هر آنکه تا دم مردن بماند حیدر دوست
کنار چشمه ی کوثر سقایتش با اوست
اگر علیست شه ذوالکرم، جهان سائل
اگر علیست چو مشکل گشا، منم مشکل
اگر علیست به دل ها امیر، ما بیدل
اگر علیست بحر علوم نبی، همه جاهل
فدای علم لدنّی آیت عظمی
فدای حرف "سلونی" آیت عظمی
کلید جنت و رضوان ولایت علی اَست
الا که بخشش خاتم، فضلیت علی اَست
اساس زهد و عدالت، حکومت علی اَست
تمام خَلق، اسیر عبادت علی اَست
علی امیر همه مومنان و جن و مَلَک
"علی" است ذکر نوشته به روی طاق فَلَک
@hosenih
امیر جود و کرم سائل عطای تو ام
ببخش باز تو "انگشتری" گدای تو ام
همیشه فخر من این است، خاک پای تو ام
به یاد گنبد و ایوان با صفای تو ام
به عشق توست که دُرّ نجف به کف دارم
نمی، شکایتِ از دوری نجف دارم
ز شور عشق علی سینه ام پر از غوغاست
یقین که این ز دعاهای حضرت زهراست
محبت علی از شیر پاک مادرهاست
"حلال زاده رهش از حرام زاده جداست"*
خوشم از آن که شدم "ذاکر" و غلام علی
"هزار جان گرامی فدای نام علی"*
* دو تضمین از سروده های استاد سازگار
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
حیدر و ما حیدر و ما ادراک ما حیدر
کعبه شود پا می گذارد هر کجا حیدر
@hosenih
جبریل در آتش به ابراهیم می فرمود:
آتش گلستان می شود با ذکر یا حیدر
هیزم برای آتش دوزخ شوند آری!
آنها که در دنیا در افتادند با حیدر
من پهن کردم سفره ی بی آب و نانم را
آخر شنیدم می نشیند با گدا حیدر
زهرا که جای خود، ملائک جای خود،گویی
با خنده اش دل برده حتی از خدا حیدر
در زندگی هر چند پایم بارها لغزید
برداشت اما بار من را بارها حیدر
@hosenih
ای کاش عزرائیل از من بگذرد،شاید
بیرون کشاند از تنم جان مرا حیدر
شاعر: #احسان_نرگسی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
دلبسته ی مرام کسی جز علی نباش
در زندگی غلام کسی جز علی نباش
@hosenih
گفتم به دل:اگر پیِ مستیِ دائمی
ِمنْ بعد مست جام کسی جز علی نباش
حتی به وقتِ نامگذاریِ طفل خود
اصلا به فکر نام کسی جز علی نباش
دنیا پدید آمد و پروردگار گفت:
دنیا!مطیع و رام کسی جز علی نباش
@hosenih
تنها نصیحت پدرم این کلام بود:
در زندگی غلام کسی جز علی نباش
شاعر: #احسان_نرگسی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج
طوبی
کسی که به زتو در نزد من در این عالم
نبود و نیست و نباشد بر این دل مرحم
🍀
بحق آن که ترا آفرید و منفک کرد
در این دیار نباشد به جز تویی منظم
🍀
صفا ومهر تو را کمترین کسی دارا است
بدون روی توام کی توام شدن منعم
🍀
صفا و مهر و عطوفت تورا که بی همتا است
اساس زندگیم با تو می شود محکم
🍀
هر آن که خیر تو خواهد خدا دهد خیرش
هر آن که دشمنیت کرد نباشدش خرم
🍀
همای بخت بیاید تو را به استقبال
سعادتی که به دست آیدت نباشد کم
🍀
به غیر وصل و مراد تو ای مسیحایم
به زخم این دل بیمار عشق نیست مرحم
🍀
برای سوژهٔ شعرم تو را پسندیدم
که بی هدف نتوانم سرودنش یکدم
🍀
بیا تو ای گل نرگس دمی عطوفت کن
به یک نظر دل دیوانه کن تو مستحکم
🍀
شفای درد دل«خوشنوا» به دست تو است
که بی خبر نتوان گشت از تو ای همدم
🍀
محمدحسین محمدی(خوشنوا)
@deabel
🌷 امام باقر (علیه السلام) :
☀️ من اَصبَحَ یَجِدُ بَردَ حُبِّنا عَلی قَلبِهِ فَلیَحمَدِ اللهَ عَلی بادِئِ النِّعَمِ قیلَ وَ ما بادِئُ النِّعَمِ ؟ قالَ: طیبُ المَولِدِ؛
💐 هر کس صبح کند و خنکی محبت ما را در قلب خود بیابد، باید خدا را برای نخستین نعمت سپاس گوید ، گفته شد نخستین نعمت چیست ؟ فرمودند : حلال زادگی.
📖 امالی صدوق ج۱ ص۷۵۵
@deabel
#حضرت_زینب
با سنگ های تیز بهم خورده روی تو
جا خوش نموده نیزه چرا در گلوی تو
تا باز شد لبان تو ،قاریِّ محترم
پرتاب شد زهر طرفی سنگ سوی تو
من تار ، تار، موی تو را شانه می زدم
حالا ز چوبِ نیزه کنم جمع موی تو
یک بخش ِصورت تو میان تنور سوخت
از آن به بعد گشته عوض رنگ و بوی تو
خیلی عوض شدی زصدا می شِناسَمَت
هربار محملم برِسَد روبروی تو
هرروز خونِ تازه می آید ز حنجرت
از بس ترک ترک شده شکلِ سبویِ تو
قرآن بخوان زحرمتِ زینب دفاع کن
بازی نموده شایعه با آبروی تو
رجاله ها به صورت تو سنگ می زدند
برپرده های محمل ما چنگ می زدند
قاسم نعمتی
@deabel
#امیرالمومنین_علی
ستاره خاک نشینِ درِ سرای علی ست
ستاره هیچ، که عالم به زیر پای علی ست
ملائکه همه انگشت بر دهان دارند
در آن زمان که صدای خدا صدای علی ست
قنوت نافله هایش ستون عرش خداست
که عرش محو تمنای ربنای علی ست
عدالتی که پس از او به زیر خاک افتاد
به دست صاحب الامر ست، او به جای علی ست
تمام آن چه که آورده حضرت احمد
فقط به نام علی و فقط برای علی ست
خدا به وقت شهادت حرم برایش ساخت
تمام خاک نجف، خاک کربلای علی ست
علیِّ عالی اعلاست حضرت حیدر
بهشت گوشه ای از صحن با صفای علی ست
قسم به حق که خدا خون بهای کرب و بلاست
امام کرب و بلا، خون و خون بهای علی ست
اَلا محب علی پیرو ولایت باش
که پای رهبرمان روی جای پای علی ست
تمام قافیه هایم فدای نامش باد
که بیت آخر این شعر، ابتدای علی ست
(اسیر) هر چه که گفتی اگر چه تکراری ست
تمام، ذره ای از قوس حرف یای علی ست
حمید رمی
@deabel
#حضرت_زینب
گوشه ی خانه ی خود جای به بستر دارد
مثل زهرا شده و دست روی سر دارد
دختر فاطمه و حیدر کرار است این
عفت فاطمه و هیبت حیدر دارد
زینت حیدر و پیغامبر کرببلاست
این که در جان خود اوصاف پیمبر دارد
گریه گریه همه ی بستر او تر شده است
مثل یک لاله ی مجنون، دل پرپر دارد
لحظه لحظه همه ی خاطره ها در ذهنش
یادی از پر زدن سوره ی کوثر دارد
گُر گرفته بدنش، در تب و تاب است تنش
یاد دیوار و دری روضه ی مادر دارد
همه ی عمر به دل عشق حسینی پرورد
به لبش ذکر حسین تا دم آخر دارد
ظرف یک سال غم کرببلا پیرش کرد
قامتش تا شده، درد کمر و سر دارد
بدنش را طرف سایه نیارید فقط
سینه ای داغ تر از داغ برادر دارد
به روی سینه ی او پیرهن خونین اش
زیر لب زمزمه ی روضه ی حنجر دارد
زیر لب زمزمه می کرد: خدایا... نزنید
«این هلال سر نی آمده دختر دارد»
دختران علی و فاطمه در بازارند
صورتش سوخته زینب... غم معجر دارد
وحید محمدی
@deabel
#حضرت_زینب
اَلا ای سر، فدای خون خشک گردنت گردم
توصحراگَرد، من قربان صحرا گَردنت گردم
تنت در کربلا تنها، سرت بر نیزهها با ما
به دنبال سرت آیم، به قربان تنت گردم
تو را عریان به خاک کربلا بنهاده و رفتم
نشد از تار و پود هستیام پیراهنت گردم
هلال من، هلالی شد قدم از غم، بیا تا من
شبی پروانهی شمع جمال روشنت گردم
ز هر بام و درت سنگی به استقبال میآید
بیا بنشین به دامانم که با جان، جوشنت گردم
تو خورشید بلند عشقی و از دست ما بیرون
بیا یک نیزه پایینتر که دست و دامنت گردم
چو افکندی مرا از خطبهخواندن لب فروبستی
بخوان قرآن که من قربان قرآنخواندنت گردم
به شوق با تو بودن، از مدینه من سفر کردم
ندانستم که باید همسفر با دشمنت گردم
سیدرضا موید
@deabel
#حضرت_زینب
در سینه ام جز مِهر زینب جا نخواهد شد
با او کسی در عاشقی همتا نخواهد شد
عاشق شوی حرف دلم را خوب می فهمی
ذکری شبیه "زینب کبری" نخواهد شد
نوکر که جای خود،غلام نوکرانش هم
درمانده و محتاج در عقبی نخواهد شد
هر کس که گریان شد برای عمه ی سادات
شرمنده پیش حضرت زهرا نخواهد شد
داغ برادرها...اسارت...سیلی و غارت
در چشم بانویی جز او زیبا نخواهد شد
از غیرت و از عفت زهرایی اش پیداست
حتی اگر معجر بسوزد وا نخواهد شد
مِیلش شهادت بود در کرب و بلا،اما
زینب نماند که عدو رسوا نخواهد شد
بعد از ابوفاضل علمدار است و دین حق
جز با اسارت رفتنش برپا نخواهد شد
عمری بلا دیده ولی داغی برای او
مانند داغ عصر عاشورا نخواهد شد
.
همراه مادر هر چه بر سر می زنیم انگار
قاتل ز روی سینه ی تو پا نخواهد شد
کل تن تو جای زخم نیزه و تیر است
جایی برای بوسه ام پیدا نخواهد شد؟
مرضیه نعیم امینی
@deabel
#امیرالمومنین_علی
عشق و شور و شوق اگر در آستین داریم شُکر
حال اگر با های و هویی آتشین داریم شُکر
قبلهای عینُالیقین حقُالیقین داریم شُکر
در نجف هفت آسمان را در زمین داریم شُکر
از دو عالم ما همین تنها همین داریم شُکر
از دو عالم یک امیرالمؤمنین داریم شُکر
ماهِ نو با یادِ تیغِ آبدارش کج شده
آسمان اصلا به عشقِ ذوالفقارش کج شده
و زمین در زیر پایِ شهریارش کج شده
آنقدر سنگین شده که در مدارش کج شده
از کجیِ ابرویش محرابِ دین داریم شُکر
هرچه داریم از امیرالمؤمنین داریم شُکر
قبل از اینها که فقط تنها خدا بود و خدا
قبلتر - از قبل از اینها - مرتضا بود و خدا
گفت در معراج دیدم هرکجا بود و خدا
هرکجا رفتم علی در انتها بود و خدا
نَفسِ احمد نَفسِ زهرا را یقین داریم شُکر
یک نَفَس گوییم امیرالمؤمنین داریم شُکر
عقل حیران است مدحش را شجاعت خوانده است
عشق در بُهت است و وصفش را قیامت خوانده است
پیشِ او جبریل عمری درسِ حیرت خوانده است
با علی گویا خدا عقدِ اُخوت خوانده است
نقشِ ایوانِ طلا را بر نگین داریم شُکر
ذکر مولانا امیرالمؤمنین داریم شُکر
در دل آتش زده شوقش نهان داریم ما
در دل دوزخ بهشت جاودان داریم ما*
بر سر این سفره تنها ، آب و نان داریم ما
ما علی داریم و دیگر هیچ ، آن داریم ما
از پدر نان حلالی دلنشین داریم شُکر
آی مردم ما امیرالمؤمنین داریم شُکر
رمزِ اَنزَلنا علی و سِرِّ اَرسلنا علی
کعبهی احمد علی و قبلهی زهرا علی
باعلی رفته است تا حق هرکه رفته تا علی
لا هوَ الا هوَ یا لاعلی الاعلی
از میان خوبرویان دست چین داریم شُکر
یازده نور از امیرالمؤمنین داریم شُکر
ذوالفقارِ خم ببین ، سر پشت سر انداخته
صد سپاه اینجا سر و تیغ و سپر انداخته
آنقدر از جنگویان آنقدر انداخته
باز عزرائیل را در دردسر انداخته
مدح او را بِینِ میدان بیش از این داریم شُکر
مرد مردان و امیرالمؤمنین داریم شُکر
هرکه صید چشم او شد تیر میخواهد چکار
کشتهی عشق علی شمشیر میخواهد چکار
حق بده دیوانهاش زنجیر میخواهد چکار
با مریض او بگو تدبیر میخواهد چکار
نسخهای از دست جبریل امین داریم شُکر
بینِ غمها یاامیرالمؤمنین داریم شُکر
حال ما وقتی گرفته یک زیارت کافی است
مستِ ایوان نجف را یک اشارت کافی است
برگ کاهیم و فقط یک لحظه غارت کافی است
از خوشیها گوشهی دنج اسارت کافی است
حسرت خاک حرم را بر جبین داریم شُکر
چشم بر لطفِ امیرالمؤمنین داریم شُکر
با جزامیها نشست و پیششان خرما گذاشت
لقمهها را دردهانِ مردِ نابینا گذاشت
ظرف شیری را به دست کودکی تنها گذاشت
مرکب طفلان شد و بر روی دنیا پا گذاشت
دست اگر خالی ولی حبلُالمَتین داریم شُکر
ما کرم را از امیرالمؤمنین داریم شُکر
اینکه شبها میبرد بر دوش ، خرما را علیست
اینکه دارد میکشد غمهای زهرا را علیست
آنکه با خود میبرد اندوهِ دنیا را علیست
آنکه روشن میکند تکلیفِ فردا را علیست
مردمی دلداده در این سرزمین داریم شُکر
کهنه عهدی با امیرالمؤمنین داریم شُکر
شیعه یعنی ذوالفقار و راه حیدر مانده است
شیعه یعنی که علی آنسوی معبر مانده است
شیعه یعنی فتح ما یعنی که خیبر مانده است
شیعه یعنی جای پای مالک اشتر مانده است
پیش رو مردی از آفاق یقین داریم شکر
شُکر فرزند امیرالمؤمنین داریم شُکر
*صائبتبریزی
حسن لطفی
@deabel
#حضرت_زینب
به مدینه خبرِ سوختنش را نبَرید
آه در سایه بیایید تنش را نبرید
پیشِ او نامِ حسین و حسنش را نبرید
از روی سینهیِ او پیرهنش را نبرید
بگذارید که راحت بدهد جان زینب
هرچه کردند نسوزد دَمِ آخر که نشد
یا کمی کم بشود گریهیِ خواهر که نشد
یا به عباس نگوید غمِ معجر که نشد
یا نخواند نَفَسی روضهیِ حنجر که نشد
چه پریشان شده امروز ، پریشان زینب
بی نَفس مانده و بالایِ سرش نیست کسی
رو به قبله شده و دور و برش نیست کسی
تا بگیرند زیرِ بال و پَرش نیست کسی
یا بگیرند خبر از جگرش نیست کسی
زیرِ لب داشت حسینیم سَنَ قوربان زینب
یادش اُفتاد خودش دید پرش را بُردند
دیر آمد سرِ گودال سرش را بُردند
با سرِ نیزهیِ سرخی پسرش را بُردند
زودتر از زن و بچه خبرش را بُردند
میدَودَ در وسطِ خیمهی سوزان زینب
یک طرف داشت سنان باز سنان را میزد
یک طرف حرمله هم پیر و جوان را میزد
همهی قافله را دخترکان را میزد
جای شلاق به تن چوبِ کمان را میزد
تک و تنها شده با جمعِ یتیمان زینب
چه کند ، مادری از طفل نشان میخواد
کودکِ بی رَمَقی تکهیِ نان میخواهد
دختری آمده از عمه توان میخواهد
راه رفتن به رویِ آبله جان میخواهد
میرود تا برسد گوشهی ویران زینب...
حسن لطفی
@deabel
#حضرت_زینب
بارِ غمت را دوشِ ما، طاقت ندارد
هفتآسمان و ماورا، طاقت ندارد
گوشِ فلک را یکنفر، محکم بگیرد،
یک جمله، از مرثیه را طاقت ندارد
رنجِ تو را بر کوه هم، گر عرضه دارند،
دیگر نمیماند به پا، طاقت ندارد
ای اشرفِ اولادِ آدم! ماتمت را،
حتی کسی از انبیا، طاقت ندارد
این حنجرِ نازک، نمیخواهد سه شعبه
کودک بر این تیرِ خطا، طاقت ندارد
زینب، چهل منزل، کنون باید ببیند
رأسِ تو را از تن جدا،... طاقت ندارد
دیده پر از اشکِ فراق و سینه ی ما،
در حسرتِ کرب و بلا، طاقت ندارد
عادل حسین قربان
@deabel