eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
من غم و مهر 2.mp3
625.7K
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسین سبقت از عود و گلاب و نافه و عنبر گرفتم بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا ‏ علیه السلام ╔══ ೋღ✨ღೋ ══╗ بهترین مداحی های روز @qwehgm ⏪⬅️⏪ ╚══ ೋღ✨ღೋ ══╝
زمینه بانوای بنده ام بنده ی ولای توام عاشق صحن باصفای توام تو جوادی و من گدای توام یا جوادالائمه ادرکنی قامتم خم شده ز بار بلا حاجتم باشد از تو یا مولا نجف و کاظمین و کرب و بلا یا جوادالائمه ادرکنی ای که از زهر خون شده جگرت به تو و جدّ و مادر و پدرت من بیچاره را مران ز درت یا جوادالائمه ادرکنی سائلم سائلم جوابم ده تشنه ی جام وصلم آبم ده چشمِ گریان، دل کبابم ده یا جوادالائمه ادرکنی به امام و به حرمت شهدا به علّی و به مادرت زهرا دست خالی نمی روم ابدا یا جوادالائمه ادرکنی ای تو را یارِ بی وفا کشته به لب تشنه از جفا کشته با چنان پاکی و صفا کشته یا جوادالائمه ادرکنی بسته با دست فتنه راه تو شد همه جا پر ز سوز و آه تو شد حجره ی بسته قتلگاه تو شد یا جوادالائمه ادرکنی @majmaozakerine
حاح ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ دوباره دو عالم به یاد عاشورا می افته یه کرببلایی داره امشب از ..... امشب ارباب چشم انتظاره این یادگاره عاشوراست امشب زینب تو قتلگاهه چشماش به راهه این آقاست خداحافظ ای روضه هرشب خداحافظ ای عزیز زینب خدانگهدار چشای خونبار دل پر از تب آجرک الله صاحب الزمان از امشب مزارش کنار زهرا و سجاده مزاری پر از عشق پر از آقا و آقازاده بین سینه داغ مدینه، آن سرزمینه غربت ها گل می باره روی غباره قبرای خاکی از چشما بقیع داره گوهری تو سینه امون از این غربت مدینه عطر سحرهاش عطر مزار ام البنینه آجرک الله صاحب الزمان یه عمره که شبها نگاهش بوی بارون می ده دم آخری هم با ذکر یا زینب جون می ده بعد از عمری گریه هنوزم چشمای خستش گریونه این که داره جون می ده اما باز داره روضه می خونه اومد عمه با قد خمیده چهل منزل با سر بریده سر برادر به روی نیزه به خون تپیده آجرک الله صاحب الزمان ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ 🕋〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
4_507919920438639570.mp3
7.64M
  حاج ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ باز دل صاحب الزمان شکسته از مصیبت فدای شال ماتمت آقا سرت سلامت مادر سادات گریه کنه غمای حضرت باقره عمه ی سادات سینه زنه عزای حضرت باقره تموم عالم جن و ملک فدای حضرت باقره وای آقام آقام آقام کنار تربت چرا خالی و سوت و کوره مدینه تو شب عزات خلوت و بی عبوره اگه بمیرم برا غمت روزی هزار دفعه باز کمه غریبی اما شال عزات رو شونه ی همه عالمه شهادت تو حال و هواش مثل شبای محرمه وای آقام آقام آقام خاطره های کربلا یه ثانیه اش عذابه هنوز روی گردن تو آقا رد طنابه بمیرم آقا هنوز چرا روی تن تو جراحته حرف دل تو معجر و زخم دل تو اسارته داغ دل تو گوشواره ی عمه که رفته به غارته وای آقام آقام ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ 🕋〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ . @majmaozakerine
4_5829965891508373620.mp3
5.38M
حاح ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ بیابان بود و صحرا بود آنجایی که من بودم هزاران خیمه برپا بود آنجایی که من بودم شمیم یاس یاسین دشت را پر کرده بود اما گلاب اشک زهرا بود آنجایی که من بودم قیام عاشقان راست قامت بود عاشورا قیامت آشکارا بود آنجایی که من بودم پیام روشن "الموت أحلَی مِن عَسَل" یعنی شهادت هم گوارا بود آنجایی که من بودم چرا آتش بگیرند از عطش گل های داوودی اگر بین دو دریا بود آنجایی که من بودم کسی از اسب می افتاد پشت نخل ها آری عَلم در دست سقا بود آنجایی که من بودم صدای بت شکستن در فضا پیچیده بود اما خلیل الله تنها بود آنجایی که من بودم شعاع آفتاب از مشرقِ گودال سر می زد که ثارالله پیدا بود آنجایی که من بودم عدالت زیر سم اسب ها پامال شد آری ستم در حد اعلی بود آنجایی که من بودم شدم محو نگاه عمه ام زینب که در چشمش تمام دشت زیبا بود آنجایی که من بودم چرا آنروز تل زینبیه اوج عزت شد که چشم انداز فردا بود آنجایی که من بودم چه گل هایی که زیر بوته های خار پرپر شد مگر پائیز گل ها بود آنجایی که من بودم هلال ماه نو وقتی نمایان میشد از محمل فقط یک نیزه بالا بود آنجایی که من بودم ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ 🕋〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ..: @majmaozakerine
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ تو باقرالعلوم هستی و تموم عالم به فرمانت به زیر دین شما شیعه الهی جانم به قربانت از علم و حلم و صبر تو آقا نفس کشیده دین پیغمبر تو وارث صلابت حیدر آقای من آقای من به نور دانش تو روشن شد صراط شیعه به زیبایی تو وارث به حق زهرایی آقای من آقای من شفاعت محشر آقا فقط به یک نگاه شما تموم خواهش نوکرا زیارت کرب و بلا غریب ای آقای من تو از همون کودکی آقا کشیدی بار غم و تنها میون اشک و گریه میدیدی که روی نیزه ها میرفت سر ها آتیش گرفته بود حرم اما تو بین خیمه بودی سرگردون دویدی پا برهنه تو میدون آقای من آقای من الهی من بمیرم آقا که دیدی که قاتل رسید گودال حسین تشنه رفته بود از حال آقای من آقای من برا غمای کربلا تو روضه داره هر شبی تا لحظه های آخرم به یاد عمه زینبی غریب ای آقای من میون کوچه یهودی ها چقدر خجالت کشیدی تو به زیر تازیونه ها آقا فقط جسارت شنیدی تو تموم کربلا برات روضست ولی برات نمیشه شام هیچ جا خرابه و غصه و زن ها آقای من آقای من نداره این درد تو درمون جلوی چشم تو زدن سیلی که صورت رقیه شد نیلی آقای من آقای من کنار جسم مضطرت امام صادق آشناست شهادتین امشبت سلام به شاه کربلاست غریب ای آقای من تو بودی هر جا نبود هیچ کس گرفتی دست منو آقا نذاشتی تنها بمونم من میون سیل غم و دردا تویی تو تنها امید من تو این شبای پر گرفتاری برای من همیشه تو یاری حسین من حسین من دوباره آروم با یادت قرار قلب مضطرم هستی خوده تو این عهد و بام بستی حسین من حسین فقط رو لب هام این نواست به قلب من حسین نا خداست دوا و درمونم فقط زیارت کرب و بلاست دوستت دارم آقای من ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ 🕋〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
◽️‍ السّلام عَلیک یا اباصالح المهدی عج◽️ چه می شود که عزیزم ز پشتِ ابر در آیی کجایی یوسف زهرا(س)خدا کند که بیایی به سوزِ سینه ی عاشق که پَر زند به هوایت کی این فغان به سر آید امان ز دستِ جدایی چه دیدگانی که دائم به وعده ی تو نشستند رسد که وقتِ رهایی ز پرده رخ بنمایی بگو به کوی طریقت مرا وصالِ حقیقت به آهِ سینه گواهی به من بگو تو کجایی تو ای همای سعادت، نشانِ تاجِ کرامت تو عطرِ باغِ ولایی تو از نسیم خدایی قسم به نامِ بلندت به زلف ماه و قشنگت فدای چهره ی ماهت که باغِ مِهر و وفایی تو آیه های منیر و لطیفِ پاکِ خدایی شمیمِ عشق و صفایی تو سایه ی سرِ مایی به ناله های ترنّم ز سوزِ سینه بخوانم به حقَِّ ذاتِ الهی بده نویدِ رهایی به هیبت تو بنازم تویی دعا وُ نمازم به انتظارِ نهایی خدا کند که بیایی!
4_408276262558114055.mp3
3.05M
حاج هر دم به گوشم می رسد آوای زنگ قافله                                        ايــن قافله تــــا کربلا ديگــر نـــدارد فاصله   از کعبه گِـــل آمده، تـــا کعبه دل می رود اين کاروان غم فزا، منزل به منزل می رود يک زن ميان محملی، بر ناقه در تاب و تب است عبـاس و اکبــر دور او، ايـن زن خدا يا زينب است هر دم به گوشم می رسد آوای زنگ قافله ايــن قافله تــــا کربلا ديگــر نـــدارد فاصله لحظه به لحظه می شود درد و غمش در دل فزون گويـد حسينش زيــر لـب انّا اليه راجعون نجمه نمی گيـــرد نگــاه از روی ماه قاسمش با اشک حسرت ميزند شانه به موی قاسمش هر دم به گوشم می رسد آوای زنگ قافله ايــن قافله تــــا کربلا ديگــر نـــدارد فاصله در مهد آغوش رباب، رفته علی اصغر به خواب بوسد گلـــوی نــاز او، امّــا دلــش در اضطراب وقتی رقيه پــرده محمل بـه بالا می برد دل می برد از قافله چون نام بابا می برد 🕋〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @majmaozakerine
حرف حق را میزنم بهر همه تا بگیرد درد و غم ها خاتمه حال و احوال همه محزون شده روی لب خنده ولی،دل خون شده عقل ما انگار زائل گشته است پیرو هر کفر و باطل گشته است گرگ ها بین لباس میش ها دین شده سجاده ها و ریش ها اصل دینِ مومنان تنها شده در بیابان خیمه اش برپا شده اصل ایمان، بندگیِ مهدی است بین غربت مانده و،نامردی است روی لبها ذکر مولا کَم شده هرچه نامَحرم دگر مَحرم شده!! صحبت از مهدی ندیدم مطلقا یا اگر باشد پُر از دوز و ریا صحبت از مهدی فقط در جمعه ها این هم از تاثیر نان و لقمه ها فتنه ی سختی گریبان گیر ماست راه حق، از راهِ دجّالان جداست مَردم از فقر و نداری مانده اند حمد و سوره بهر رفتن خوانده اند نا امیدی تا به کی ، ای مردمان ؟ راه خوشبختی ما صاحب زمان ما ز قرآن و ولایت غافیلیم پیرو هر بی سواد و باطلیم راه ما راه کتابَ الله نیست بین ما قلب و دلی آگاه نیست یک نفر پرسیده آن مولا کجاست؟ آنکه رسمش رسم زیبای خداست ما اگر درمانده و آواره ایم چون هوادار بتی بیچاره ایم حق پرستی بین مردم مُرده است راوی حق فُحش و تهمت خورده است قال صادق ، قال باقر کو؟کجاست؟ راه ما از راه آن خوبان جداست تا نخواهیم از خدا روزِ فَرج راه ما باشد فنا و راهِ کَج ما بخواهیم از خدا او می رسد واکثرو* گفته به ما او می رسد بندگی یعنی اطاعت از امام حرف مولا بهر دل ختم کلام رهبر و مولا و یارم مهدی است در دو عالم اعتبارم مهدی است العجل تنها ترین شاه زمین عبد درگاهم نما ای مه جبین /عبدِ کریم/ *واکثرو الدعا بتعجیل الفرج فان ذالک فرجکم 💠کانال کربلایی فریدون بهره‌مند 🆔 @fereydunbahremand
Ah Menal Eshq - Master 003.mp3
10.74M
فایل صوتی آه من العشق... مرحوم حاج حسن_جمالی حسینیه آل یاسین (لطفا بنیت فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نشر دهید ) تکثیر عشق 💚 👈 @shoormahshar @yaraliagham
مرثیه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم شد و قلبم در اضطراب شده ز حجم مرثیه در سینه انقلاب شده هوای مرثیه امشب خراب و طوفانی ست بخوان که روضه از آن روضه های بارانی ست حسین گفتم و این بهترین عمل شده است دوباره روضه ی احلی من العسل شده است کشیده ام نفسِ اعتقادیه روضه زدم به نام حسن دل به وادیه روضه دوباره روضه ی مردی کریم میخوانم شب ششم ز بلایی عظیم میخوانم کسی که در دل میدان زره نپوشیده چو شیر شرزه ی در تاب و تب خروشیده دل حسین از این حُسن عارضش لرزید دل سپاه ز هل مِن مبارزش لرزید ز اهل کوفه به جنگش چه آبروها برد به غیرتی_که ندارند_ کوفیان برخورد همینکه شعله ی ان تنکرونی اش پیچید اجل به دور سر نحس کوفیان چرخید نشست تیغ نگاهش به پیکر ازرق پرید زود به یک ضربه اش سر ازرق حکایت ضرباتش به مرتضی رفته غرور سرخ نگاهش به مجتبی رفته ولی چه حیف زمان حماسه کوتاه است بخوان به روضه که باران سنگ در راه است ز سنگ ها خطِ سرخی روی جبین افتاد به نیزه ای بدنش بی هوا زمین افتاد چه زخم ها که نشسته به دست و بازویش رسیده پنجه ی یک بی حیا به گیسویش چقدر خم شده این جسم زخمیِ درهم نمای چهره اش از تیغ ها شده مبهم چه زخم های مهیبی زده بر این پیکر شکسته تر شده حتی ز قامت اکبر چقدر جای سُمِ مرکب است روی تنش چقدر کم شده از حجم کوچک بدنش غبار کوچه نشسته است روی گیسویش کشیده نیزه عمو از شکاف پهلویش
حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام می رود مثل حسن، حیدر دیگر باشد انتقام نفس خسته ی مادر باشد همه ی جنگ سرِ دشمنیِ با علی است بی نقاب آمده تا که خودِ حیدر باشد ذوالفقاری ست دوباره به سر مرهب ها قاسم ابن پسر فاتح خیبر باشد سیزده ساله ولی خوب به او می آید که به فرزند علی مالک اشتر باشد آرزو داشته تا چند صباحی دیگر ضرب تیغش به ابوالفضل برابر باشد نوجوانیِ ابالفضل به صفین شده کشته هایش ولی امروز فراتر باش ازرق شام نفهمید که در محضر او لحظاتی ست که می چرخد و بی سر باشد آنچنان میمنه و میسره را ریخت بهم همه گفتند که شاید علی اکبر باشد کسی از ضربه ی تیغش به سلامت نگذشت اجل کوفه و شام است و مقدر باشد
1_1132030322.mp3
5.25M
⚘گمنام⚘: ‍ 🏴🏴🏴 سالار زینب کو علمدارت.....😭 برادرم... حق نگهدارت .....😭 تو حسین منی...نور عین منی... برادر من زینبم زینب از غصه ی تو جان رسید بر لب بنگر مرا تو از فرازِ نی دشمن زند بر دخترانت هِی تو حسین منی ... نور عین منی یکسر بزن بر خواهرت یارم بی یار و بیکس بی علمدارم زینب کجا وُ سلسله زنجیر ای جان خواهر بی تو میشم پیر بزم شرابُ ناسزا بر ما وای از یزیدُ چشم و نامردا تو حسین منی نور عین منی چیکار کنم با ناکسان پست چشمای هیزُ مردمای مست خواندندُ ما را خارجی ای ولی گریه م گرفته ناله ام های های خاکستر از بام بر سرم ریزند آخه چقدر این مردما هیزند بلبل بگو گل بگو رمز گلزارت برادر حق نگهدارت.. برادر حق نگهدارت... زین ماجرا سود چو پروانه سوزد دل جانم حسین جانم...... تو یوسفی من خریدارت برادر حق نگهدارت.... دیگر نمانده گل به گلخانه بنشین زنم به موی تو شانه .... کر همسفر گردم به مراهت .... برادر حق نگهدارت..@eetazeinab در شام غم شوری به پا سازم ..... حاحات این جمع را روا سازم .. شفای بیمارن بده جان جانانم .... بردار حق نگهدارت ... سالار زینب کو علمدارت .. برادر حق نگهدارت بحق دستان قلم شده آقا باب الحوائج👇😭😭 التماس دعا از همگی عزاداران حسینی😭
کار من نیست تنت را ز زمین بردارم مثل این است که از خاک نگین بردارم عضو های تو در این بادیه تکثیر شدند همه ی گرگ صفت ها ز تنت سیر شدند تا کنار تو مرا محتضر و گریان دید پدری در صف دشمن پسرش را بوسید من کنار تو شکستم همه این را دیدند نیزه ها یک به یک اعضای تو را دزدیدند شده یک تیر ولی چند نشان کشتن تو مجلس ختم حسین است کنار تن تو خیز از جا و ببین سخت ترین مرحله ها از حرم آمده عمه وسط حرمله ها نیزه ها از کمر تا شده اش دور شوید هر چه از جسم علی برده به من پس بدهید ترسم این است که در دشت تنش گم بشود نکند زینتیِ نیزه ی مردم بشود
مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام شب هشتم شده و سینه فقط غم دارد روضه ی امشب ما پیر شدن هم دارد مثل ارباب کنار تن مجروح علی مستمع در شب هشتم کمری خم دارد روضه ی دفن حسین است و به تنهایی خود داغ، اندازه ی یک ماه محرم دارد روضه میخوانم از آن سرو رشید مجروح که تنش روی عبا چند قلم کم دارد آسمان، غم زده ی روضه و خون می بارد پای این روضه اگر مرد کسی حق دارد روضه خوان شب هشتم بدنش میلرزد مثل ارباب در این روضه تنش میلرزد پدر داغ جوان دیده اگر هست اینجا تازه شد داغ دلش باز، ببخشد ما را جگرم سوخته مرهم بگذارید مرا امشب ای سلسله سادات ببخشید مرا نیمه ی سیب رسول است و مسیحای حسین رفت با رفتنش امید ز سیمای حسین پسری غرق به خون نقش زمین در صحراست کمر روضه خم از واژه ی اربن ارباست از کمر تا شده این پیکر چون کوهی که... ریخته روی زمین قامت مجروحی که... می چکد خون ز گلو چشم و دهان دست و سرش جای یک بوسه نمانده است برای پدرش دشت را چشم پدر پر ز علی می بیند گل پرپر شده را روی عبا می چیند لشکری کرد اشاره پدر پیرش را خنده ها کشت دوباره پدر پیرش را گیسوان پسرش روی زمین پا خورده دید یک تیغ میان کمرش تا خورده نیزه ای از وسط سینه ی او رد شده است خون نشسته به گلو راه نفس سد شده است
مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام آینه دار شکوه است علی جانِ حسین همچنان سلسله کوه است علیِ جان حسین آمده مثل ابالفضل پناهش بشود یک تنه آمده تا اینکه سپاهش بشود زلف بر شانه به سیمای نبی می آید به اُحد می رود و جای نبی می آید صفت سرو بر این قد رسا کم باشد قامتش جلوه ای از عرش معظم باشد لشکرِ ابروی او تیغ زنان می آید دشمن از کثرت کشته به فغان می آید میرود تا که ولی زنده بماند بی شک اشهَدُ اَنَّ علی زنده بماند بی شک تیر از چله ی ابروی کجش می بارد برق چشمش اثر صاعقه ها را دارد میمنه میسره را ساده بهم می ریزد دسته دسته جلویش دست قلم می ریزد دست در قبضه شمشیر شبیه علی است پدرش گفت که این شیر شبیه علی است لشکری پیش قدمهاش زمین می افتد چقدر سر جلوی پاش زمین می افتد کوفه را کشت رجز خواندن بی مانندش همه گفتند علی آمده یا فرزندش جبرییل آمده فضل علی اکبر می خواند به جوانمردی او آیه مکرر می خواند می رود میمنه تا میسره را مثل علی زرهش پشت ندارد بخدا مثل علی چین می افتد به صف لشکر اگر تیغ کشد شامْ مرگی برسد اکبر اگر تیغ کشد از عطش حیف نمانده ست رمق در جانش دستش از خستگی افتاد چو مادر جانش اسب او خواست به خیمه برود،عکسش شد خواست از حادثه ها دور شود، عکسش شد برد با حوصله در کوچه دشمن او را می سپارد به دم تیزی آهن او را ذره ذره تنش از اسب زمین می ریزد اربأ اربا بدنش مثل نگین می ریزد زخم ها پشت سر هم به بدن باز شدند عضو های تنش انگار که مقراض شدند روی زانو پدر از راه خمیده آمد از همه زندگی اش دست کشیده آمد
مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام هیچ بابایی نبیند آنچه را من دیده ام من جوانم را غریق موج آهن دیده ام مثل باران می چکید از دست هایم پیکرش هستی ام را روی دستم اربن اربن دیده ام یک تنه میرفت بر جنگ علی نشناس ها وقت برگشتن تنش را چند صد تن دیده ام لشکری دستش به خون لاله ام رنگین شده قاتلش را یک نفر نه جمع دشمن دیده ام بی دفاع از کوچه های سنگ و آهن می گذشت مادرم را در وجودش خوب روشن دیده ام هر چه با غم ناز رویش را کشیدم برنگشت خون مانده در گلویش را کشیدم برنگشت
مرثیه عاشورا و شام غریبان می سوخت زیر نور تن زخم دیده اش تاراج گشته پیکر نیزه چشیده اش جاری ست رود سرخ هنوز از گلوی او رد گشته یک سپاه یکایک ز روی او بر پهلویش سیاهی یک چکمه مانده است بر جای جای پیکر او صدمه مانده است خالی ست جای سر، به روی این بدن چرا؟ مانده است روی خاک، تنش بی کفن چرا؟ یعنی کدام نیزه سرش را ربوده است قربانی ِ کدام گناهِ نبوده است؟ پس آن عقیق سرخ سلیمانی اش چه شد؟ با ساربان بگو که مسلمانی اش چه شد؟ بیش از هزار شعله ی زخم است بر تنش رد های بوسه مانده به رگ های گردنش این پیکر مقطع الاعضا عجیب نیست؟ از نعل های تازه تنش بی نصیب نیست تا که سرش به نیزه ی دشمن سوار شد دیگر حریم خیمه به غارت دچار شد نامحرمان دویده به دنبال خیمه ها نزدیک می شوند به خلخال خیمه ها غیرت نمانده است به مردان این دیار با بچه ها بگو که علیکُنَ بالفرار
_بنت الحسین_علیها_السلام_ 🌹 . 🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊. دگر از ناز و ادا نیست خبر.وای پدر دگر ازموی بلندنیست اثر .وای پدر بنگرسوخت همه. موی بهم بافته ام شده گیسوان من چه مختصر.وای پدر وسط کوچه ی شامی به سرم سنگ زدند شدم از سنگ جفاشکسته پر.وای پدر سره دیواره کمک کرد که راهی بروم دارم از ضربت لگد. درد کمر‌.وای پدر بوسه ات راطلبم.بر سرمن دست بکش مانده ام منتظرت.چشم به در.وای پدر. آه(مجنون) همه ازغربت این دختر بود. که به سر داشت فقط دیده ی تر .وای پدر 📝..شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴.. ..
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹   دخترت آواره شده  ای پدر مقنعه اش پاره شده  ای پدر غصه ی روبنده  دلش راشکست سیلی آن مرد به رویش نشست زلف گره خو رده ی او راببین عمه ی آزرده ی او راببین مقنعه ی پاره به سر کرده است به را ه شام وکوفه چون برده است پهلوی او تیرکشیده پدر به شانه اش نیزه رسیده پدر غربت گودال مرامیکشد گریه ی خلخال مرامیکشد گرده سرت شاپرکم ای پدر نقشه ی راه فدکم  ای پدر اشگ علمدار مرادیده بود کوچه وبازار مرا دیده بود بی هدفم پرت شده ای پدر نان طرفم پرت شده ای پدر حرمله باسنگ مرامیزند دختراوچنگ مرامیزند نیزه ی او چه بدبیاراست وای حرف ازآن بردغماراست وای _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)  @babollharam
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹 دختره کوچک بابا چقَدَر پیرشدی نیم روزی نشده ازچه دگرپیرشدی پروبالت زچه اینقدر شده آویزان به گمانم که شکسته بال وپر پیرشدی دره گوشم توچه گفتی که دگرصبرنماند ناله ات بود درآنجا بی اثر پیرشدی درخرابه خطبه ات کارمسیحامیکرد دختر خوب وقشنگ وبا هنر، پیرشدی سر من راکه جدا شد جلوی نهر فرات دیده ای وبه عزاداری سر پیرشدی قتلگه آمدی و دید کسی می گوید دخترم حوصله کن. جان پدر پیرشدی نیزه داری که سرم بر .سره سرنیزه زده به تومیگفت رقیه چقدر پیرشدی میزندبربدنت نیزه وسرنیزه چه بد خورده ای ضرب لگدبین گذر پیرشدی گفت (مجنون ) نفس دختره. ارباب گرفت ازچه ازضرب لگد درد کمر پیرشدی 🎆🎆روضه ی رقیه .س.🎑🎑 مردک شامی پدرمهمان نوازی میکند با ته چوبش پدرجان بالبت بازی کند گرده ایتامت پدر خندیدن شامی چرا دارمت باباسوال. رخصیدن شامی چرا ماعزادار وسنان .باشمر گردم کف زدند گرده ما اینان برخصند وببین دف میزنند. ای پدر ازشامیان دیدم بسی آزارها میبرد دشمن عیالت را سر بازارها باتمسخرشامیان مارا تسلامیدهند بهر خواری گوشه ی ویرانسرا جامیدهند دخترت را ای پدر گشتند باضرب لگد ابن قیس بی حیا میزدمرا باباچه بد اینکه میبینی شده(مجنون )برایم شعرگو ای پدر دیده که میسوزد تمام تاره مو 📝.شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی). @babollharam
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹 بی حیا دیگربس است روی سرش لگدمزن کشتیش با کعب نی.روی پرش لگدمزن   نیمه بازاست دوچشمان تری از روی نی کن حیا یی ازحسین‌. بر دخترش لگدمزن چشمت ای قاتل به سرها می خورد در بین راه تاسرافتاد بی ادب برحنجرش لگدمزن درد پاو درد پهلوهردو درمانی نداشت با کتک آرام گشته. برسرش لگدمزن حس تنهایی خواهردارد او در بین راه خوانده لالایی به یاده اصغرش لگدمزن کرد یادازساقی آب آور خیمه .بگفت بی حیا دیگربس است.دور و برش لگدمزن زخم تاول های پایش شاهداین مدعاست گفت(مجنون )ابن قیس .برپیکرش لگدمزن. 📕.شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @babollharam
ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن چشمم به راه ماند بیا و شبی از این پس‌کوچه‌های خاکی قلبم عبور کن آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن راه نفس نمانده بیا ای گل امید آقا بیا و رنج و بلا را تو دور کن دجال‌های دشمن دین جلوه کرده‌اند چشمان فتنه‌های زمان را تو کور کن 💐
✋ السلام علیک یا ابا صالح المهدی ❤ سلام ای همه اَم، تمام دلم سلام ای که به ،سرشته آب و گلم سلام حضرت دلبر، بیا و رحمی کن به پاسخی بنوازی تو قلب مشتعلم.. امام خوب زمانم هر کجا هستید با هزاران عشق و ارادت سلام السّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ 🌼 🌼 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ 🌹و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
4_5922575251950010447.mp3
5.67M
حاج عالم عزاداره دل ها غمینه صاحب عزا امیر المومنین جان بقیع امشب بزم عزامون کو حرمه ماه ام البنینه کنج حرم با فاطمه با گریه می خوانم ای جان جانانم ای ساقی لب تشنه ها سقای طفلانم ای جان جانانم حرم حرم حرم کبوترم مسافرم کبوترم مسافرم حرم حرم حرم عالم فدای فرزند تو بانو دلای عاشق دربند تو بانو رضای خدا در بند حسینه رضای حسین لبخن تو بانو      شور شهیدان حرم ای ماه تابانم ای جان جانانم      ای ساقی لب تشنگان       من تحت فرمانم ای جان جانانم فدا مدافع حرم    حرم حرم حرم حرم کنج حرم با فاطمه با گریه می خوانم ای جان جانانم درمون دلای خسته اباالفضل بار دل مارو بسته اباالفضل روز محشر کل عالم می بینن تو دستان زهراست دست اباالفضل   هم ناله با ام البنین دل پریشانم ای جان جانانم   ای ساقی لب تشنگان    من تحت فرمانم       ای جان جانانم نمیره فکرش از سرم حرم حرم حرم حرم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @majmaozakerine
4_198777687823615505.mp3
13.8M
بانوای حاج اومدم با کوله بار غم با یاد غم اهل حرم یاد مشک و پرچم و علم وای وای وای ام البنین بیا بشین کنار زینب تا بشنوی روضه قلب زار زینب خسته و بی رمق رسیدم و بذار که سرش و روی زانوهات بذاره زینب ام البنین مشک دریده ام البنین دست بریده شنیدنش سخته یا دیدن ام البنین گریه مادر سه شعبه و حنجر اصغر شنیدنش سخته یا دیدن نمیبرم قاسم و از یاد که زیر سم اسبا جون داد پیکر در هم اربا اربا گذاشتن رو عبای بابا شنیدنش سخته یا دیدن ام البنین همه گلام و چیدن شنیدن کی بود مانند دیدن به خدا تو کوفه مردم و بسکه تازیونه خوردم و سوغاتی برات اوردم و وای وای وای این تیکه پارچه یه روزی یه پیروهن بود این پیروهنی دست بافته مادر من بود با این که این پیروهن و داداش به تن کرد ولی سر اخر دیدمش عریان بدن بود ام البنین هق هق اطفال خودم تو خیمه دلم تو گودال از خیمه ها بیرون دویدم مرکب بی صاحب و دیدم ام البنین اروم نموندم خودم و تا مقتل کشوندم ام البنین بگم یا بسه دیدم یکی رو سینش نشسته ام البنین بردم دمادم دوازده ضربه پشت سر هم ام البنین همه گلام و چیدن شنیدن کی بود مانند دیدن خودم دیدم ز بالای بلندی که محبوب خدا را سر بریدن 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
. 🕌بسم رب الشهداء و الصدیقین 🚩 وطن قسم به خون شهیدان بی‌گناه وطن که هست دست خداوند جان‌پناه وطن مگر به خواب ببینند خائنان پلید که روز روشن، باشد شب سیاه وطن چه مضحک است که هر دشمن قسم‌خورده برای ما شده امروز خیرخواه! وطن آهای بی‌شرف خائن خدانشناس! به دامن تو می‌افتد شرار آه وطن ببین که سر به سر آورده‌ایم سر بر دست که برگ سبزی باشد به پیش‌گاه وطن به شوق بوسه‌ی برآن به خاک می‌افتیم که چون حرم ملکوتی است بارگاه وطن قسم به‌سرخی خون‌ها ادامه خواهد داشت به سمت قله‌ی سبز کمال، راه وطن به انتقام می‌آییم صبح روز ظهور که یار می‌رسد و می‌دمد پگاه وطن 🏴 🏴 ............................................................
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ بی‌دل گنبـــدت تـا کـه به خـورشید کمی مایل شد کار تشـخـیــص بــرای شــــعرا مشکل شد زشـــــت و زیــبا و بد و خوب ندارد، وقتی "اُدخُلوهــا بِسَــلامٍ" هــــمـه را شــــامل شد با دل خالی و با دسـت پر از صحن تو رفت هرکه با دســــت تهـــــی و دل پر داخل شد چـــه منافات قشـنگی‌ست کـه صـاحبخــانه بیشــــتر شد کرمـش هــرچـه گدا کاهل شد از دم "حجـــره‌ی پروین" تو برخاسته است هـــرکســی محتــشم و مفتـقـر و مقبل شد رتـــــبه‌ها پیـــش تو تــعریف جدیدی دارند شــــاه تا زائـــر درگاه تو شــد، ســــائل شد غبطه‌ها خورده همه عرش خداوند وبهشت به زمینـی کــه در اطـراف حــرم مـنـزل شد با دل آمـد به حـــــرم شــاعـر دل‌داده، ولی در مضامیــــن تو جـا مـاند دلش، بی‌دل شد شعر:مجتبی خرسندی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
عباس طهماسب پور - یه خواهر مضطر و حزینم.mp3
8.89M
بند اول یه خواهر مضطر و حزینم یه آرزو مونده توی سینه‌م یه‌بارِ دیگه تورو ببینم ۳ - رضاجان جونمو به لب می‌رسونه ندیدنت رضا جان شوق تو منو می‌کشه از مدینه تا خراسان آتیش افتاده به جونم دوری از تو می‌سوزونم زیرلب به عشق دیدنت می‌خونم: برای دیدنت چشم انتظارم؛ برادر، برادر خدا میدونه که طاقت ندارم؛ برادر، برادر "واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴" بند دوم زمونه چه پست و نابکاره نذاشته برام یه راه چاره نمیشه ببینمت دوباره ۳ - رضاجان یاد تو می‌افتم، به دلم آتیش غم می‌شینه خیلی سخته خواهر نتونه داداششو ببینه بی‌تو از همه بریدم آخرش تورو ندیدم کاش‌میدیدی چه سختی‌هایی کشیدم غریب و خسته و دلخون و تنها؛ برادر، برادر ندارم طاقت موندن تو دنیا؛ برادر، برادر "واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴" بند سوم تو این دم آخریِ عمرم نشست رو دلم یه‌کوهی از غم دلم می‌گیره به‌یاد عمه‌م ۳ - رضاجان می‌میرم برات و می‌بینم به آرزوم رسیدم اما شکر حق که سر تو رو نیزه‌ها ندیدم آخ بشم فدای زینب رنج و غصه‌های زینب می‌خونم‌من این شعرو به‌جای زینب؛ گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را؛ حسین جان۲ به هرگل می‌رسم می‌بویم او را؛ حسین جان۲ گل من یک نشانی در بدن داشت؛ حسین جان۲ یکی پیراهن کهنه به تن داشت؛ حسین جان۲ "واویلا ، واویلا ، واویلا ، واویلا ۴"
یا اباصالح المهدی در عالَم ِ محبّت تو رام می‌شوم خارج ز آستانِ تو ناکام می‌شوم بدبخت می‌شوم اگر از تو جدا شوم با نوکریّ کوی تو خوش‌نام می‌شوم گر تو نشان‌دهنده‌ی دینی، تمامْ قَد... من، پارکابِ مذهب اسلام می‌شوم یک جرعه از نظر به تو گر پا دهد مرا... سر تا قدم به شُربِ نظر، جام می‌شوم آیا برای نوکری اَت منتخب شدم؟ صبحِ فرج به سوی تو اعزام می‌شوم؟ قُلّاب می‌شوم که کنم صید، خلق را؟ بهرِ شکار کردنِ تو دام می‌شوم؟ گر بر هوای خویش دهی بار بر سَرَم... فارغ ز بارِ غُصّه و آلام می‌شوم هر کس به یک مناسبت، آرام می شود من با دعای بر فرج، آرام می شوم