eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب چنان ایتام کوفه بی قرارم اندازه‌ی سی سال میخواهم ببارم چشمم به در مانده مگر زهرا بیاید من به وصال فاطمه امیدوارم @hosenih هستند دورم بچه ها! پس محسنم کو تا که بیاید لحظه ها را می‌شمارم نه سنگ قبری خواستم نه سایبانی مانند زهرا بی نشان باشد مزارم امشب برایم روضه‌ی زهرا بخوانید باید بمیرم از غم روی نگارم عباس تو بیرون نرو باید بمانی اصلا من امشب با تو خیلی حرف دارم جان تو و جان زنان این قبیله عباس زینب را بدستت می‌سپارم در پای او، هم سر بده، هم دست، هم چشم او چادرش سِرّ است سِرّ کردگارم امشب بفکر ناقه ی بی محملم من گریه کن آن رنگ و روی پُر غبارم تو روی نیزه چشمهایت غرق اشک است من در نجف از داغ زینب سوگوارم وقتی صدایت می‌کند ! ای محرم من... جای تو دارد شمر می آید کنارم.. جای تمام بچه ها شلاق خوردم.. دارم کبودی تنم را می‌شمارم .. @hosenih بانوی یثرب بودم و حالا اسیرم دستان خود را برروی سر می‌گذارم بی اختیار از هر طرف بردند من را گرچه همه عالم بُود در اختیارم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ سفره دار خدا امام زمان دگر امشب بيا امام زمان شب قدر است هر كجا هستي التماسِ دعا امام زمان @hosenih منكه امشب به يادِ تو هستم ياد كن پس مرا امام زمان دست بر دامنت اگر نرنم بروم پس كجا؟ امام زمان آمدم آشتي دهي من را باخودت، با خدا امام زمان كاش قرآن به سر بگيرم من يك شبِ قدر با امام زمان جاي دوري نمي رود كه كني گوشه چشمي به ما امام زمان @hosenih خوب شد در شبِ عزاي علي با تو هم هم صدا امام زمان شبِ تقديرِ من بيا بنويس يك سفر كربلا امام زمان ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد دست من نیز به آن چشمه‌ی کوثر برسد اگر از شانه‌ی من بار گنه بردارید پای این بنده هم از عرش فراتر برسد باز هم توبه شکستم! بگذارید فقط باز هم فرصت یک توبه‌ی دیگر برسد همه‌ی ترس من این است که هنگام گناه عُمر این بنده‌ی آلوده به آخر برسد ... 🔹 دلدادگانِ کوی دوست، از سایه قرآنِ شبِ قدر، به چشمه‌ی کوثر رسیده‌اند ... @aqr_ir فاطی
‍ حماسی_جدید_احسان حضرت علی(ع) -------------------------- حیدر حیدر _ای قاموس ولایت(۲) حیدر حیدر_ ای فانوس هدایت(۲) شیر خدادی حیدر شاه ولادی حیدر معنای انّما و هم هَل اَتادی حیدر حیدر حیدر_ ای قاموس ولایت حیدر حیدر_ ای فانوس هدایت(۲) ------------------ حیدر حیدر_نقش نگین خاتم حیدر حیدر_عیسایه ویرموسن دم حیدر حیدر_ویردون کلیمه عزّت حیدر حیدر_ای آبروی عالم آیات حق کلامین قنبر اولوب غلامین معراجیده پیمبر بیلدی سنون مقامین حیدر حیدر_ ای قاموس ولایت حیدر حیدر_ ای فانوس هدایت(۲) --------------------- مولا سنسن_کل جهانه سرور سنسن،جنگ_خندق کی،دلاور هیب+تیوه_ حیران قالوب ملکلر قدر+تیوه _احسن دئیوب پیمبر حیدر آدی عسلدی بخشش ده،بی بدلدی دنیاده هر گوزلدن مولا علی گوزلدی حیدر حیدر_ ای قاموس ولایت حیدر حیدر_ ای فانوس هدایت(۲) --------------------- سنسن مولا_ملک دلون امیری تار زلفون_عالم اولوب اسیری حیدر حیدر_آند اولسون اهلبیته گلمز بیرده_عباسیوین نظیری سالاریدور ابوالفضل دلداریدور ابوالفضل کربوبلاده بیرگون سرداریدور ابوالفضل حیدر حیدر_ ای قاموس ولایت حیدر حیدر_ ای فانوس هدایت(۲) --------------------- آهنگ شعر👇 @Hazrate_Abalfazll
‍ شاعر. حاج داود بیدق داری جان وئرور غربتده زینب گل ئوزون فریاده قارداش ال اورکده جان دوداقدا یوخ گلن امداده قارداش شامیده نالاندی قارداش گوزلری گریاندی قارداش تئز یتیش قارداش هرایه یاندی قلبیم آیریلیقدان یدّی قارداشین عزیزی ایندی قارداشسیز وئرور جان تماپمادیم گر چه کفن من قالدی جسمون چولده عریان سن ولی گل غربت ائلده زینبی سال یاده قارداش هر نفس غربتده چکدیم اود سالوبدور جانه قارداش آشنا یوخدور بو حاله آغلیوب بیگانه قارداش چوخ گوزلدور تئز یتیشسه خسته جان جانانه قارداش تنگه دوشدی خسته روحیم بو یالان دنیاده قارداش دوشمیشم درد فراقه بئش یاشیندان آغلادیم من عمریمه غملر باغیندان بیر قوجاق گل باغلادیم من سینه می عشق آتشینده کربلاده داغلادیم من اشک اولوبدور خون قلبیم دیده ی بیناده قارداش قهرمان زینبدی سسلور یدّی قارداشین هرایه گور نئجه غربت سالوبدی زینبی دام بلایه گلمه سون بو آخرین دم ائتمرم سندن گلایه چونکه روحون منله واردور عالم معناده قارداش آتش عشقی گورن یوخ چونکه قلبیمده نهاندور یاندیرور تاریله پودی حاصلی آه و فغاندور اللی ایلدور بو سیاقدا غملی زینب باغریقاندور گلمیوب من تک بلاکش عالم ایجاده قارداش بیر زمان گلزار عشقه باغبانیدیم حسینیم عشق و ایثارین یولوندا گل فشانیدیم حسینیم صاحب مَجد و جلال و آشیانیدیم حسینیم ایندی امّا آشیانسیز بیر قوشام دنیاده قارداش 🌷🌷🌷🌷🌷🌹🌹 استاد کربلایی احمد حقوقی کلوانق 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌷
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ صاحب اسرار «سُبْحان الَّذی اسری» علی است مقصد سیر رسول از مسجد الاقصی علی است طاق جفت ابروانش "قاب قوسین" رسول آیت حق در مقام قرب "اَو اَدْنی" علی است @hosenih شاهد ما بر علوّش آیه های بَیّنه بین آیات الهی آیت کبری علی است «قُلْ هُوَ الله احد» تفسیری از اخلاص اوست در کمال بندگی یکتای بی همتا علی است حافظ جان علی «فَالله خَیْرٌ حافظا» حافظ قرآن به «اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنا» علی است آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است ای مسلمانان به قرآن "عُروةُ الوُثقی" علی است شرح آن را از «اَلَمْ نَشْرَح لَکَ صَدْرَک» بپرس آنکه شرح صدر می افزود بر طاها علی است سیرْ در «ما فی السَّموات وَ ما فیِ الارض» کُن چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علی است با حدیث طِیر، تا اوج خدا پرواز کن آنکه با این بال ما را می برد بالا علی است @hosenih «اُدْخُلوُها بسلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلوُد» در مقام قاف قرآن جنت الاعلی علی است از «اَلَمْ اَعْهَد اِلَیْکم یا بنی آدم» بپرس تا بدانی در وفای عهدِ حق «اَوْفی» علی است آسمان «رَبَّنا اَنْزِل عَلَیْنا مائده» سفره دار «اَنْتَ خَیْرُ الرّازقین» مولا علی است نور علمش"علم الانسان ما لم یعلم" است "علم القرآن"علی و علم الاسما علی است لوح محفوظ خدا، "من عنده علم الکتاب" در دو عالم "یعلم الجهر و ما یخفی" علی است در طریقت، رایت «اِنّا هَدَیْناه السَّبیل» رهنمای «اَلَّذینَ جاهدوا فینا» علی است اختر تابندهء «ان علینا للهدی» ماه ظلمت سوز «واللیل اذا یغشی» علی است در مقام صدق، سلطان نصیر مصطفی مالک الملکی که دارد تاج"کرمنا" علی است نوح، ایمن ماند از طوفان به یمن نام او باء «بِسْمِ اللَّـهِ مَجْریهَا وَمُرْ‌سَیهَا» علی است روح رحمان، قلب قرآن، جان یاسین، نفس فجر صاحب قدر و معارج، شاهد اسری علی است عمره و حج و طواف و کعبه و رکن و مقام زمزم و سعی و صفا و مروه و مسعی علی است "یا علی و یا عظیم و یا غفور و یا رحیم" یا الهی مظهر اسمائک الحسنی علی است یاد او "تنهی عن الفحشاء و المنکر کند" در نماز قرب "ذکرالله اکبر" یاعلی است سجده، راز سر به مُهری بود و آخر فاش شد رازدار «سبح اسم ربک الاعلی» علی است بشنو از احمد حدیث حیثما دار علی تا ببینی هر طرف رو آورد حق با علی است ذوالفقار اثبات حق و نفی باطل می کند بی گمان فاروق اعظم در جهان تنها علی است @hosenih تیغش «انزلنا الحدید» و ضربتش «بأسٌ شدید» بهترین توصیف فتحش "لا فتی الا علی" است خشم او "صب علیهم ربک سوط عذاب" "و یقول الکافر یا لیتنی کنت تراب" ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ صدای "فزت و رب ال..." به گوش آمد و آه به حق رسیدی علی! لا اله الا الله چگونه بعد تو از هم نپاشد این دنیا؟ چگونه سر کند این خاک با غمی جانکاه؟ @hosenih تو را چنان که تویی در جهان کسی نشناخت نبود هیچ‌کس از جایگاه تو آگاه عزا گرفته برایت در آسمان خورشید عجیب نیست اگر تا ابد نتابد ماه سرت اگرچه به شمشیر کین شکافته شد قسم به وعده حق خون تو نگشت تباه تو دست عدل خدایی چه با فقیر و یتیم چه قاتلت که به دامان عدل برد پناه محبت تو فقط خاص شیعیانت نیست که داری از همه ادیان چقدر خاطرخواه! به خون نشسته در اندوه رفتنت دنیا به انتظار تو صدها فرشته چشم‌براه سلام زینب و اشک حسین را برسان به دست دختر دردانه رسول الله از او بپرس که آن‌روز بین کوچه چه شد که می‌کند ز بیانش حسن هنوز اکراه @hosenih همین که جان عزیزت به عرش اعلی رفت ز گوشه‌گوشه‌ی دنیا بلند شد ناگاه، صدای آه یتیمان عالم از یک‌سو ز سمت دیگر دنیا صدای هق‌هق چاه... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ در چشم تو شهود شگفتی هست، آن را به جز شهید نمیفهمد آیینه نیز قصد تماشا داشت وا کرد چشم و دید نمیفهمد @hosenih از کوهسار معرفتت آری این سیل حکمت است شده جاری* هرکس که دل نداد نمی نوشد، هرکس که دل برید نمیفهمد عمری اگرچه غرق شد آنگونه در واژه های معجزه آمیزت دریای اشکهای تو را حتی ابن ابی الحدید نمیفهمد گفتی که تن به سجده نمی دادم معبود را اگر که نمی دیدم** گفتی و قرنهاست که حرفت را عرفان بوسعید نمیفهمد @hosenih شیرینی شروع تو را آری غیر از خدای کعبه نمیداند شهد شهود "فزت و رب" ات را بی شک به جز شهید نمیفهمد * قال امیرالمومنین(ع): يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ . (نهج البلاغه، خطبه ی شقشقیه) **قال امیرالمومنین(ع): ما كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّا لَمْ أَرَهُ. (اصول کافی، کتاب التوحید) ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یاکریم الصفح رحمی کن به ما، ما را ببخش خسته ایم از این همه جرم و خطا، ما را ببخش کاری از ما بر نمی آید، خودت کاری بکن باز کن امشب گره از کار ما، ما را ببخش @hosenih اشکمان را در بیاور، آبرومان را بخر در مناجات سحر وقت بکا ما را ببخش با مدارا کردنت کلی خجالت می کشیم یا بزن تنبیه مان کن خوب، یا ما را ببخش هرچه تو دلسوزمان هستی ولی ما در عوض بی حیا هستیم، خیلی بی حیا، ما را ببخش قبل از آنکه روزه را با روزی تو وا کنیم یک شب از این ماه قبل ربّنا ما را ببخش یا غیاث المستغیثین یا امان الخائفین دست ما خالی ست بی چون و چرا ما را ببخش کم نبخشیدی گنهکاران عالم را خدا مثل طیّب ها، رسول ترک ها، ما را ببخش موقع جان کندن و هنگام میزان عمل چند جا یاری مان کن، چند جا ما را ببخش ای که زود از بندگان خویش راضی میشوی لطف کن این دفعه هم جان رضا ما را ببخش شاهدی با پای دل هر شب زیارت میرویم یک بیا در کربلا ما را ببخش نذر خوبان تو خیلی خوب گریه می‌کنیم در میان روضه شب های عزا ما را ببخش @hosenih واسطه کردیم امیرالمومنین را پیش تو به گل روی علی، امشب خدا ما را ببخش ما دل بابای مان را هم به درد آورده ایم یا ابانا! یا علی مرتضی! ما را ببخش ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همچو اشکی به زمین خوردم و تکثیر شدم سوی دریاچه‌ی عفو تو سرازیر شدم @hosenih آسمان جای دلم بود خودم میدانم معصیت کردم و اینگونه زمین گیر شدم نفْس بال و پر پرواز مرا زخمی کرد بی تو در خلوت پُر حادثه زنجیر شدم  رو زدم جز تو به هر بنده و بالا رفتم مثل فواره زمین خوردم و تحقیر شدم تشنه‌ی جرعه ای از سفره‌ی یکرنگ توام من از این سفره‌ی صد رنگِ گنه سیر شدم @hosenih دلم آلوده و بد بود ولی در شب قدر                      «بعلیٍ بعلی» گفتم و تطهیر شدم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باز کن آغوش خود را سائل‌ات سر می رسد آن گدا که بخشش‌ات را کرده باور، می رسد آنقَدَر فریاد خواهم زد که من را هم ببین ناله های هر شبم از پشت این در می رسد @hosenih چلّه چلّه خون دل خوردم که با قیمت شوم مِی که جاافتاده شد،در جام ساغر می رسد تا نَفَس باقی است..،نَفْس سرکشم را رام کن رفته رفته عمر من دارد به آخر می رسد در شب قَدرَت،به قَدرِ گریه ام رونق بده... هر که به جایی رسید،از دیده‌ی تر می رسد گرچه بد کردم..،بیا با این بدت تندی نکن ای که لطفِ بی حدت حتی به کافر می رسد از دل هر معصیت زهرا مرا بیرون کشید کار من هرگاه گیر افتاد..،مادر می رسد زیر قرآن زیر و رویم کن..،الهی بِالعَلی... دلشکسته گیر می افتد،به دلبر می رسد نخل حیدر خرج افطاری ما را می دهد از نجف ظرف رطب هر شب به نوکر می رسد دفن نوکر احتیاطاً گردن ارباب هاست بعد مُردن کفن و دفن ما به حیدر می رسد در سراشیبی قبرم،بعد تلقین خواندنم... حتم دارم مرتضی آنجاست که سر می رسد هرچه که غم بود،حیدر در وجودش جمع کرد... بعدها ارث پدر یکجا به دختر می رسد ▪️ ▪️ سر به چوب محمل خود زد..،در آن ساعت که دید نیزه‌داری مست با راس برادر می رسد @hosenih در کنار خانه ی باباش سنگش می زنند زخم مهلک بر پر و بال کبوتر می رسد کاش زینب خاطرش در کوچه ها آسوده بود... کاش بر هر دختری می دید معجر می رسد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•حیدر افتاد ... ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام به نَفسِ کربلایی نریمان پناهی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ حیدر افتاد .. رویِ سجاده امیرِ خیبر افتاد آقامون علی یه باره با سر افتاد دوباره حسن به یادِ مادر افتاد خون به پا شد .. فرق مرتضی علی شِکست دوتا شد زهرا تو عرشِ خدا صاحب عزا شد مسجد کوفه ؛ یه لَحظه کربلا شد تو شهر کوفه، شق القَمر شد .. مولای عالم، بی بال و پر شُد؛ مولا که افتاد غوغا به پا شُد!! تا سجده گاه حیدر دو تا شد بعد سی سال .. تویِ کوچه رَد خون ریخته دوباره دیگه بازویِ علی توون نداره واسه فاطمه‌ اش فَقط دل بیقراره توی کوچه .. آقامون مواظبه زینب نبینه که سرش شِکسته و دلش حزینه نکنه بیفته باز یاد مدینه فزت و رب کعبه نواش بود انگاری زهرا پیش چِشاش بود،علی جانم .. سی ساله داره میسوزه مولا با روضه های پَهلوی زهرا،علی جانم .. تویِ خونه .. زینب از غَم پدر هی میره از حال میبینه عبای بابا شُده پامال داره آماده میشه برای گودال .. داد بی داد .. با لب تشنه سَرش رو میبریدن تَنشُ رو خاکِ صَحرا می‌شیدن انقده با اسب رو پیکرش دویدن مادر رسیدُ بالایِ گودال داره میبینه غوغایِ گودال، حُسینم وای .. وقتی بریدن تا حَنجرش رو بردن به غارت انگشترش رو، حسینم وای .. مادرم نیست .. تکیه گاه محکمی دور و برم نیست سایه مو دیدن علی اکبرم نیست سایه عباس بالای سرم نیست علم افتاد .. دستی که بریدنش با پرچم افتاد دیدی راه حرمله به حرم افتاد تنت آخر روی خاکا در هم افتاد گودالِ تنگُ ، گرد و غبار و گرمای تند و هرم هوا رو نمیبخشم .. اون چکمه پوشو ، اون نیزه دارُ اون تیغ کندُ اون ده سوار و نمیبخشم .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
ای ولی نعمت من، دلبر و دلدار علی می زند هر نفسم نام تو را جار علی هیچ کس جز تو مرا نیست خریدار علی کمکم کن بشوم میثم تمار علی آمدم کار مرا باز تو راه اندازی وقت آن است به این بنده نگاه اندازی از تو یک عمر فقط لطف و محبت دیدم یا علی گفتم و یک عالمه رحمت دیدم دم به دم بر سر این سفره عنایت دیدم از غلامان تو آن قدر کرامت دیدم معجزه می کند آنکه به تو وابسته شود به محب تو محال است دری بسته شود وای از غصه جانسوز جدایی نجف نرود از دل من میل گدایی نجف منم آقا همه ایام هوایی نجف مردم از دوری ایوان ِطلایی نجف کاش من صحن تو را با مژه جارو بکشم سحری در حرمت از ته دل هو بکشم آمدم سوی تو ای شاه به قصد یاری اشک چشمم شده از بی کسی تو جاری ای که بوده روی دوش تو غم بسیاری کمرت تا شده بود از غم بی عمّاری چون تو مظلوم در این ارض و سما نیست علی حق تو این همه غربت به خدا نیست علی از چه بستند ید بت شکنت را ای وای دیده ای سوختن یاسمنت را ای وای پیر کردند تو را و حسنت را ای وای شرم از فاطمه لرزاند تنت را ای وای بین دیوار و دری زندگی ات ریخت بهم زخم شد بال و پری زندگی ات ریخت بهم آسمان ها همه از داغ تو گریان آقا کوفه آورد به روی لب تو جان آقا گفت کافر به شما بنده شیطان آقا وای من کشت تو را حافظ قرآن آقا عرش لرزید به خود تا که شکستند سرت شد همین ضربه ولی مرهم زخم جگرت رفتی و زینب و کلثوم تو دلگیر شدند حسنین تو علی زخمی تقدیر شدند «آن یتیمان که سر سفره تو سیر شدند لب گودال رسیدند، همه شیر شدند» کوفه این بار غلام طمع گندم شد زیر نیزه تن زخمی حسینت گم شد محمدحسین رحیمیان @deabel
تنها دلت نبود كه شوق شفا نداشت حتي طبيب هم به شفايت رضا نداشت حق ميدهم كه ديده بدوزي به راه مرگ دنياي بعد فاطمه ديگر صفا نداشت باباي مهربان تمام يتيم ها بعد از تو سفره هاي يتيمان غذا نداشت زخم سرت اگر كه دوا داشت باز هم زخم عميق قلب تو هرگز دوا نداشت طوري فراق فاطمه قد تو را شكست سي سال خونجگر شدنت هم صدا نداشت همراه تو فقط حسنينند اي غريب بي شك مدينه غربت دفن تو را نداشت كوفه پس از تو باز هم اهل وفا نشد هرچند اين ديار از اول وفا نداشت با بغض بر حسين تو شمشير مي زدند حتي براي بوسه اي آن جسم جا نداشت محمدعلی بیابانی @deabel
چند روز است دل کوفه عزا دار شده شهر غم گشته و بر غصه گرفتار شده تا علی دیده خود بسته به امیال جهان دهرِ ماتم زده ، حیرت زده بیدار شده چشم ایتام هنوز دوخته بر راه علیست کودکی باز دچار غم و تبدار شده چه کسی جای علی آید و پرسد حالی پسر ارشد مولاست که غمخوار شده مثل بابا به یتیمان که  محبت می کرد شده هم بازی و در خانه شان یار شده مِهرشان از طرف کوفه چنان جبران شد ! کاروانی علوی  شاهد آزار شده جای آن شرم و حیایی که ز حیدر دیدند گذر آل علی بر سر بازار شده دل مولا به دل دختر  بی بابا سوخت وای من دخترشان را که خریدار شده محسن غلامحسینی   @deabel
تا جسم بو تراب نهان در تراب شد گردون به فرق خاک نشینان خراب شد با یک مدینه غربت و یک کوفه درد و غم مانند شمع سوخت و لب بست و آب شد وقتی که بازگشت حسن از کنار قبر از سوز ناله اش دل زینب کباب شد چندین ستاره در دل شب خون گریستند تا نیمه شب به خاک نهان آفتاب شد پاداش آن مروّت و مردانگیّ و عدل روی علی ز خون سر او خضاب شد کاش این چنین نبود و نباشد شنیده ام بین همه سلام علی بی جواب شد فریاد می زنند شب و نخل و چاه ها والله بر علی ستم بی حساب شد در مجلس شهید همه آورند گل امشب سرشگ دیده ی زینب گلاب شد "میثم" سزد که نسل جوان گریه ها کنند بر رهبری که پیر به فصل شباب شد استاد حاج غلامرضا سازگار @deabel
لاله‌گون گشت ز خون روی دل‌آرای علی می‌چکد اشک حسن بر رخ زیبای علی مـرغ آمیـن بـه دعـای سحـرش پاسخ داد از خداونـد همیـن بــود تمنـای علی که گمان داشت که چون فاطمه تنها و غریب در دل خـاک رود قـامت رعنای علی جای یک ضربـۀ شمشیر به پیشانی داشت جای صد زخم، عیان بود به اعضای علی آسمـان شست مـه روی علـی را از خـون عوض آن که نهد رو به کف پای علی هرچه آب است اگر اشک شود باز کم است در غم فاطمـه و ماتـم عظمای علی صـورت شیرخـدا سرخ شد از خـون جبین نیلگون گشت ز سیلی رخ زیبای علی از جنـان فاطمه آیـد بـه بیابـان نجف تا کند خون جبین پاک ز سیمای علی نـخل‌هـا منتظـر بانـگ الهــی العفـو چاه‌ها منتظر نالـۀ شب‌هـای علی "میثم" از سوز درون گرید و خواهد ز خدا ناله‌اش را برسانند به امضای علی استاد حاج غلامرضا سازگار @deabel
ای نخل‌های کوفه! امام شما چه شد؟ آن اشک و شور و گریه و حال و دعا چه شد؟ محراب کوفه! سرخی دامان تو ز چیست؟ سجادۀ علی! علی مرتضی چه شد؟ هم صحبت غریب تو ای چاه کوفه کو؟ فریادهای آن دل درد آشنا چه شد؟ ای صحنه‌های بدر و احد کو امیرتان؟ ای ذوالفقار، بازوی شیرخدا چه شد؟ ای کوچه‌های شهر مدینه خبر دهید صاحب عزای حضرت خیرالنسا چه شد؟ ای کودک یتیم که خالی است سفره‌ات آورد آنکه بهر تو هر شب غذا چه شد؟ ای بام کوفه بانگ اذان علی کجاست؟ آن صوت دلنشین و صدای رسا چه شد؟ پیر مریض! یار غریبی که نیمه شب می‌ریخت در دهان تو هر شب دوا چه شد؟ ای کوفه آن امیر غریبی که سال‌ها دیده است از رعیتش آزارها چه شد؟ "میثم" بخوان ز سوز جگر روضۀ علی با ما بگو به آن شه ارض و سما چه شد؟ استاد حاج غلامرضا سازگار @deabel
لاله‌گون گشت ز خون روی دل‌آرای علی می‌چکد اشک حسن بر رخ زیبای علی مـرغ آمیـن بـه دعـای سحـرش پاسخ داد از خداونـد همیـن بــود تمنـای علی که گمان داشت که چون فاطمه تنها و غریب در دل خـاک رود قـامت رعنای علی جای یک ضربـۀ شمشیر به پیشانی داشت جای صد زخم، عیان بود به اعضای علی آسمـان شست مـه روی علـی را از خـون عوض آن که نهد رو به کف پای علی هرچه آب است اگر اشک شود باز کم است در غم فاطمـه و ماتـم عظمای علی صـورت شیرخـدا سرخ شد از خـون جبین نیلگون گشت ز سیلی رخ زیبای علی از جنـان فاطمه آیـد بـه بیابـان نجف تا کند خون جبین پاک ز سیمای علی نـخل‌هـا منتظـر بانـگ الهــی العفـو چاه‌ها منتظر نالـۀ شب‌هـای علی "میثم" از سوز درون گرید و خواهد ز خدا ناله‌اش را برسانند به امضای علی استاد حاج غلامرضا سازگار @deabel
که دیده بی کفنی کفن کند بدنی را که دیده دست حسینی مدد کند حسنی را حسین آب بریزد حسن به اشک بشوید که دیده غسل نهانی به نعش بت شکنی را شده خموش چه آسان زبان ناطق قرآن حسن حنوط ببندد عجب لب و دهنی را سرِ شکسته و خوناب زیر تابشِ مهتاب که دیده در همه عمرش بخود چنین محنی را فدای غربت مردی که خود ز غصه و دردی شبانه غسل و کفن کرد جسم خسته تنی را قسم به سینه شکسته قسم به فرقِ شکسته وصالِ حیدر و زهرا سرود، خوش سخنی را که نیست فاصله باقی میان کوثر و ساقی خدا نداده از اول به عشق، ما و منی را فدای دست شکسته که با تن و دل خسته برای بی کفنِ خود گذاشت پیرهنی را و آن امام اسیری که در میان حصیری گذاشت با تن بی سر غریبِ بی کفنی را به گریه از رگِ پاره گرفت بوسه دوباره شبیه عمه فنا کرد، کاخ خصمِ دنی را دعا ز جود و کرم کرد روی خود به حرم کرد که از قتیلِ قلیلت قبول کن بدنی را محمود ژولیده @deabel
عالم و آدم کند، گریه برای علی حیف که در خاک رفت، قد رسای علی نخل بوَد منتظر، چاه بوَد بی‌قرار حیف که خاموش شد، صوت دعای علی گریه کند صبح و شام، اشک فشانَد مدام تا که عدالت زند، بوسه به پای علی زندگیِ بی‌علی، سخت‌تر از مُردن است کاش که ما می‌شدیم، کشته به جای علی دامنِ محرابِ خون، گشته بر او قتلگاه مسجد کوفه شده، کرب و بلای علی تیغ به دشمن دهد، بذل به قاتل کند گر ببرد کودکی، شیر برای علی مسجدیان یک طرف، جمله گشایید صف تا که یتیمان نهند، سر به سرای علی پیرِ فقیری زند، بر سر و بر سینه‌اش طفل یتیمی شده، نوحه سرای علی بذل و عنایت ببین، لطف و کرامت ببین قسمت قاتل شده، سهم غذای علی می‌دمد از سنگ‌ها، نالۀ «یا سیدی» می‌چکد از نخل‌ها، اشک عزای علی ثروت هر کس همان، مال و منالش بوَد هستی «میثم» بـوَد، مهـر و ولای علی استاد حاج غلامرضا سازگار @deabel
میریخت اشکِ شام غریبان به نیمه شب تشییع شد، امامِ امامان به نیمه شب ارثِ شب مدینه، به کوفه رسیده است تکرار شد، شبِ غمِ هجران به نیمه شب بعد از نبی که در دلِ شب دفن شد، چرا گردید دفنِ فاطمه پنهان به نیمه شب؟ گویا که خوفِ فاجعه ی نبشِ قبر بود! شد دفنِ آلِ عترت و قرآن به نیمه شب تنها حسن مشایعتش روز شد، ولی آخر کشاند فتنه ی عدوان به نیمه شب هفتاد تیر بر بدنِ مجتبی زدند تا در بقیع، خاک شد اینسان به نیمه شب از پنج تن، یکی تنَش از زیرِ آفتاب شد تا سه شب، به فاطمه مهمان به نیمه شب طاقت ز دستِ خیلِ ملائک ربوده شد از گریه ی وحوشِ بیابان به نیمه شب اما تمامِ غربتِ زینب، به یک طرف وای از نمازِ شامِ غریبان به نیمه شب با چادری که پاره و خاکی و سوخته است دارد عجب، قنوتِ درخشان به نیمه شب از داغِ نعشِ بی سرِ گودالِ قتلگاه زهرا هنوز مانده پریشان به نیمه شب مهدی بیا که گمشده، گلهای کاروان کِی میرسی بدادِ یتیمان به نیمه شب آتش گرفته خیمه ی اهل حرم، بیا غارت شدند زینتِ طفلان به نیمه شب یک سر، نهان به کیسه ی خورجین و مابقی بر نیزه رفت، راسِ شهیدان به نیمه شب محمود ژوليده @deabel
تنها دلت نبود كه شوق شفا نداشت حتي طبيب هم به شفايت رضا نداشت حق ميدهم كه ديده بدوزي به راه مرگ دنياي بعد فاطمه ديگر صفا نداشت باباي مهربان تمام يتيم ها بعد از تو سفره هاي يتيمان غذا نداشت زخم سرت اگر كه دوا داشت باز هم زخم عميق قلب تو هرگز دوا نداشت طوري فراق فاطمه قد تو را شكست سي سال خونجگر شدنت هم صدا نداشت همراه تو فقط حسنينند اي غريب بي شك مدينه غربت دفن تو را نداشت كوفه پس از تو باز هم اهل وفا نشد هرچند اين ديار از اول وفا نداشت با بغض بر حسين تو شمشير مي زدند حتي براي بوسه اي آن جسم جا نداشت محمدعلی بیابانی @deabel
تو را می‌شوید امشب دستِ دریا تو را با اشکِ ما با اشکِ زهرا نمیدانم چرا می‌گویم امشب بریز آبِ روان آهسته اَسما حسن زخمِ سرت را بست اُفتاد لباسِ آخرت را بست اُفتاد حسن حالِ مرا می‌دید پیشَت دو چشمِ دخترت را بست اُفتاد چگونه سَر کنم شب را عزیزم چه سازم جانِ بر لب را عزیزم بجای تو حسن ای کاش امشب کفن می‌کرد زینب را عزیزم به مادر گفتم ای جان رو مپوشان شبیه فصلِ هجران رو مپوشان خجالت می‌کشد بابا کنارت تو پهلو را بپوشان رو مپوشان حسن بگذار رویش را ببوسم پریشانم که مویش را ببوسم سفارش کرده بابا جایِ او هم حسینش را گلویش را ببوسم دعایی کُن که بی بازو نگردد لبِ گودال از پهلو نگردد زدم بوسه بر این حنجر ولی تو دعایی کن که پشت و رو نگردد حسن لطفی @deabel
میریخت اشکِ شام غریبان به نیمه شب تشییع شد، امامِ امامان به نیمه شب ارثِ شب مدینه، به کوفه رسیده است تکرار شد، شبِ غمِ هجران به نیمه شب بعد از نبی که در دلِ شب دفن شد، چرا گردید دفنِ فاطمه پنهان به نیمه شب؟ گویا که خوفِ فاجعه ی نبشِ قبر بود! شد دفنِ آلِ عترت و قرآن به نیمه شب تنها حسن مشایعتش روز شد، ولی آخر کشاند فتنه ی عدوان به نیمه شب هفتاد تیر بر بدنِ مجتبی زدند تا در بقیع، خاک شد اینسان به نیمه شب از پنج تن، یکی تنَش از زیرِ آفتاب شد تا سه شب، به فاطمه مهمان به نیمه شب طاقت ز دستِ خیلِ ملائک ربوده شد از گریه ی وحوشِ بیابان به نیمه شب اما تمامِ غربتِ زینب، به یک طرف وای از نمازِ شامِ غریبان به نیمه شب با چادری که پاره و خاکی و سوخته است دارد عجب، قنوتِ درخشان به نیمه شب از داغِ نعشِ بی سرِ گودالِ قتلگاه زهرا هنوز مانده پریشان به نیمه شب مهدی بیا که گمشده، گلهای کاروان کِی میرسی بدادِ یتیمان به نیمه شب آتش گرفته خیمه ی اهل حرم، بیا غارت شدند زینتِ طفلان به نیمه شب یک سر، نهان به کیسه ی خورجین و مابقی بر نیزه رفت، راسِ شهیدان به نیمه شب محمود ژوليده @deabel
کوفه در اندوه و واویلاست واویلا علی در نجف صاحب عزا زهراست واویلا علی پیر نابینایی افتاده است در ویرانه ها دیده اش بر راه آن مولاست واویلا علی کاسه های شیر در دست یتیمان است و او فکر این طفلان بی باباست واویلا علی مخفیانه دور از چشم همه تشییع او مثل تشییع تن زهراست واویلا علی می کند هر دم نظر بر جای خالی پدر خون به قلب زینب کبراست واویلا علی مرتضی راحت شد و اما میان کوفیان بر سر نام علی دعواست واویلا علی رفت مولا و نرفت از قلبشان بغض علی شاهد من روز عاشوراست واویلا علی هر که شد نامش علی طوری دگر او را زدند این هم از مظلومی مولاست واویلا علی یک علی با تیغ و نیزه اربا اربا شد تنش پاره تر از آن دل باباست واویلا علی یک علی را تیر هم اندازه قدش زدند آخر این کودک مگر سقاست واویلا علی یک علی با دست بسته چون علی بر ناقه ها کو به کو آواره صحراست واویلا علی کوفه و شام بلا با عمه های بی کس‌اش میهمان مجلس اعداست واویلا علی در میان هیجده سر دید روی نیزه ها راس یک شش ماهه هم پیداست واویلا علی یک نفر کوی یهودی داد زد این قافله اهل بیت حیدر و زهراست واویلاعلی یا علی داری خبر یک بی حیا ....بزم یزید دخترت را به کنیزی خواست واویلا علی عبدالحسین میرزایی @deabel
برخیز که راه رفته را برگردیم با عشق به آغوش خدا برگردیم در عرش، صدای «اِرجعی» پیچیده‌ست یا اَیَّتُها النَّفس! بیا برگردیم ‌ شاعر: @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بر عفو بی‌حسابت، این نکته‌ام گواه است گفتی که یَأس از من، بالاترین گناه است @hosenih من غرق در گناهم، مسکین و رو سیاهم تنها تویی پناهم، «لا تَقنَطُوا» گواه است هرگز نمی‌پسندی، دَر بَر رویم ببندی آخر کجا گریزد، عبدی که بی‌پناه است در دیده اشک سُرخم، بر چهره رنگ زردم مویم شده سفید و، پرونده‌ام سیاه است بازآمدم به سویت، برگشته‌ام به کویت این بندۀ فراری، محتاج یک نگاه است من عهد خود شکستم، من راه خویش بستم ور نه به جانب تو، هر سو هزار راه است یک جمله با تو گفتن، ذکر هزار سال است یک لحظه بی‌تو بودن، یک‌عمر اشتباه است @hosenih یک یا اِلهی اَلْعَفو، جبرانِ جُرمِ یک عمر یک شام قَدر با تو، بِهْ از هزار ماه است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آنچنان زخم‌ گناهان به پرم افتاده که به صد شهر‌ دگر هم خبرم‌ افتاده هرچه را جمع نمودم سر یک غفلت سوخت زیر پای همه حالا ثمرم افتاده @hosenih من همان شاخه‌ی سرسبز تَه باغ توأم که دگر پیر شدم برگ‌و برم افتاده بشکند پای من ای وای چه کردم به خودم به چه جاهای بدی که گذرم افتاده دل من جای علی بود خرابش کردم از دلم نام شریف پدرم افتاده آشتی کن که دوباره به خودت برگردم آرزوهام همه دور و برم افتاده جوشن ای کاش پناهم بدهد از آتش من که خوردم به زمین و سپرم افتاده بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلی که هوای نجفِ او به سرم افتاده تا به ایوان طلایش نظر من خورده جنت و هشت بهشت از نظرم افتاده برسانید سلامِ منِ بد را به حسین فطرس امشب تو ببر..من که پرم افتاده شب قدری ببریدم طرف کرببلا خیر عالم همه در این سفرم افتاده @hosenih دم افطار فقط گریه به آن تشنه کنم... داع خشکی لبش بر جگرم افتاده نیزه ها عاقبت از اسب زمینش زده اند خبر ذبح سرش بین حرم افتاده ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همین که گفتم الهی... اجابتم کردی سریع آمدی و غرق رحمتم کردی کسی که دست منِ پر گناه را نگرفت خودت همیشه رسیدی، حمایتم کردی @hosenih بزرگواری و اصلا ندیده ای انگار زمانِ معصیتم گرچه رؤیتم کردی به پشتوانه ی فضلت گناه کردم من به پشتوانه ی حِلمت رعایتم کردی حیا نکردم و مهلت به بنده ات دادی حیا به جای من و این وقاحتم کردی به برکتِ نفس و رحمت امام زمان محب فاطمه و اهل هیئتم کردی همین که ناله زدم عائذٌ بِأسمائک گدای دائمیِ آل عصتم کردی ** صدا زدم مددی... زود آمدی حیدر به لطف باده ی کوثر طهارتم کردی پناه می برم امشب به زیر ایوانت که زیر سایه ی ایوان شفاعتم کردی اگرچه عبد بدم، باز مُنتسب به توام تویی همان که همیشه ضمانتم کردی تو قدر بودی و قدر تو را ندانستند خودت برای شب قدر، دعوتم کردی چقدر ناله زدی بین چاه، مظلومم چقدر گریه کنِ این مصیبتم کردی @hosenih فدای زخم عمیق سرت شوم آقا پرت به خاک مکش، غرق غربتم کردی صدا زدی به سوی قاتلت، ز دنیایی... که فاطمه به برم نیست، راحتم کردی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e