eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
125 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
من سفیر پسر فاطمه ناموس خدایم در دل شام چراغ دل مصباح هدایم گر چه بین اسرا از پدر و عمّه جدایم تا صف حشر پیام آور خون شهدایم غنچه کوچک و نورسته ای از گلبن عشقم زینب دیگری از کرب و بلا تا به دمشقم من زبان علی و معجزۀ فاطمه دارم کنج ویرانه ام و جای به قلب همه دارم با خدا گرم مناجات و به لب زمزمه دارم دخت شیرم نه ز رو به صفتان واهمه دارم شیر دخت پسر شیر خدا دختر شیرم مشمارید در این گوشۀ ویرانه حقیرم گاه گردیده پدر شیفتۀ گفت و شنودم گاه با گردش چشمم دل عبّاس ربودم گاه با مهر رخم ماه بنی فاطمه بودم گاه زینب زده گلبوسه به رخسار کبودم جامه ام پاره و خود دخت کریم ابن کریمم خوشتر از فرش سلیمان بود این کهنه گلیمم استاد حاج غلامرضا سازگار
وداع با ماه شعبان میرود ماه ضیافت میرسد هرچه بر ما میرسد از سوی غفلت میرسد غافل از عقبا شدیم و دل به دنیا داده‌ایم از سوی دنیاست بر ما هر خسارت میرسد من هنوز آماده‌ی مهمانیِ تو نیستم از همه اعمال من بوی خیانت میرسد من سحرهای رجب از دست دادم ای خدا ماه شعبان نیز دارد به نهایت میرسد من سحر را دوست دارم، وقت خلوت با تو است لیک ابلیس است که با خواب غفلت میرسد بنده‌ی نفسم شدم، شیطان مرا تزویر کرد تا ز او فرمان رسد از من اطاعت میرسد خسته‌ام از این‌همه بار گناهِ روی دوش "قَدْ هَرَبْتُ" سوی تو آغوش بازت میرسد من خودم "اَفْنَیْتُ عُمْری" را به چشمم دیده‌ام مطمئنم که به زودی روز حسرت میرسد ترسم از این است دریای گُنَه غرقم کند گرچه میدانم که کشتیِ نجاتت میرسد گرچه روی من سیاه است و تنم بو میدهد لطف اربابم همیشه به رعیّت میرسد من به اربابم حسین زحمت فراوان داده‌ام از حسین اما به من همواره رحمت میرسد رحمة‌الله هست او، باب نجات امت است چون به زیر قبه‌ی او استجابت میرسد یک شب جمعه اگر مهمان شوم در کربلا مطمئنم از سوی مادر عنایت میرسد من به دستان بریده میدهم او را قسم روز محشر با همین دستان شفاعت میرسد گفت زینب مشک را دست عمویت داده‌ام قول داده آب آرد پس برایت میرسد تو دعا کن که عمو برگردد از این راه چون گر عمویت رفت، خیمه‌ها به غارت میرسد برنگردد قدّ بابایت شکسته میشود در زمان کوتَهی وقت اسارت میرسد کوچه و بازار و دور ما پر از نامحرمان از سوی هر ناکسی بر ما اهانت میرسد
آخر جواب داد سحر ربنای ما دیدی گرفت این دم آخر دعای ما دختر چراغ خانه ی باباست، باز هم روشن شد از فروغ چراغی سرای ما نامش رقیه است، رقیه؛ ولی بدان آمد سه سال فاطمه باشد برای ما زینب بیا و صورت او را نگاه کن مثل گل است صورت خیرالنسای ما دستان کوچکش گره های بزرگ را وا می کنند از همه ی خلق، جای ما در پرده حرف می زنم ای همسفر بدان این دختر است همسفر کربلای ما همواره فکر می کنم این پای کوچکش دارد توان آمدن پا به پای ما دق می کند اگر که ببیند به راه شام پا می خورند روی زمین نیزه های ما شاعر: امیر_عظیمی
وداع با ماه شعبان: ____ خداحافظ ماه بخشش و غفران خداحافظ ماه پر نورِ شعبان خداحافظ نورِ چشم تر ما خداحافظ ماه پیغمبر ما زده غنچه در تو گلشنِ حیدر حسین و عباس و سجاد و اکبر خداحافظ ماه عشق و خوش عهدی خداحافظ ماه میلاد مهدی خداحافظ ماه گفتنِ حاجات خداحافظ ماه خوب مناجات به سوز دل و آه و اشکِ روانم وَ اِن لَم تَکُن قَد غَفَرتَ بخوانم دعا کن عبدِ راهِ خدا شم دعا کن تا زائرِ کربلا اَلا ای ماهِ عزیز و مُکرّم دعا کن تا که رِسَم به مُحرّم دعا کن تا که زِ نیکیِ اِقبال کنم گریه بر مصائبِ گودال ((خداحافظ ای برادر زینب به خون غلطان در برابرِ زینب)) 🔺استفاده از این اشعار با ذکر پنج صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در امر فرج امام زمان(عج)بلامانع است. __________________
وداع با ماه شعبان ای ماه پیمبر خدا،ای شعبان کي گفته که این و من نمیتونستم؟ من بندگی خدا نکردم ای وای ای کاش که قدرِ تورو می دونستم ای ماه پیمبر خدا،ای شعبان تو رفتی و قلب من چقدر غمگینه من با چه رویی بگم الهی اَلعَفو خیلی کوله بار گناهام سنگینه ای ماه پیمبر خدا،ای شعبان ای کاش به قلبم آبرو میدادم با ((وَاسْمَعْ نِدَائِي)) و ((إِذَا نَادَيْتُكَ‏)) ای کاش دلم رو شستشو میدادم ای ماه پیمبر خدا،ای شعبان اشک خجلتم شده رَوونه از دو عین کن دعا منم بشم با مادر پدرم زائرِ بهشت نورِ بین الحرمین ای ماه پیمبر خدا،ای شعبان میگن لبِ تشنه نور عین و کشتن بعضیا به لب خدا خدا میگفتن با ذکرِ خدا امام حسین و کشتن 🌙
امیر: بسم‌الله الرحمن الرحیم رمضان آمده از ره که من انشاءالله با خداوند شوم هم‌سخن انشاءالله رمضان آمده از راه که شب تا به سحر شویم از ذکر الهی دهن انشاءالله رمضان آمده تا روزه بگیریم همه پاک سازیم دل و جان و تن انشاءالله رمضان آمده تا شمع صفت آب شویم نور بخشیم به هر انجمن انشاءالله رمضان آمده تا بال و پری باز کنیم پا بـرآریـم ز دام دل و پرواز کنیم رمضان آمده تا سوی خدا پر بزنیم وقت آن است که با دست دعا در بزنیم رمضان آمده تا در پی آمرزش خویش دست بر دامن اولاد پیمبر بزنیم رمضان آمده تا بهر تقرب به خدا اشک ریزیم و در خانۀ حیدر بزنیم رمضان آمده کز خواندن قرآن مجید خود به آیینۀ دل صیقل دیگر بزنیم رمضان آمده تـا اشک فشانیم همه جمع گردیم و ابوحمزه بخوانیم همه رمضان ماه خدای احد ذوالمنن است رمضان ماه سراپای خدایی‌شدن است رمضان سفرۀ مهمانی مخصوص خداست سر این سفره ‌ببین جای‌ تو و جای‌ من است رمضان ماه مناجات و دعا و قرآن ماه زهرا و علی، ماه حسین و حسن است ماه اشک و مه شوق و مه سوز و مه شور ماه توبه مه آمرزش هر مرد و زن است رمضان آمده تا جمع کند یاران را می‌خرد لطف خدا ناز گنه‌کاران را به سر دوش اگر کوه خطا را داریم ناله و اشک و مناجات و دعا را داریم دست خالی به سوی دوست نیاریم نیاز فرق بشکافتۀ شیر خدا را داریم عوض اشک به رخ،خون دل ما جاری است به جگر زخم امام شهدا را داریم چادر خاکی زهراست شفیع همگان فاطمه شافعۀ روز جزا را داریم ذات معبود بر آن است که بخشد همه را تا کنـد شـاد از ایـن کـار دل فاطمه را روز آغاز که پروندۀ ما را دیدند شک نداریم که ما را به علی بخشیدند خوش به احوال کسانی که در این ماه عزیز با دعا بهر تقرب به خدا کوشیدند خوش به احوال کسانی که به هنگام عطش بادۀ معرفت از دست خدا نوشیدند چشم از غیر خداوند تعالی بستند هر چه دیدند، ندیدند خدا را دیدند «میثم» از غیر خدا دیده اگر بربندی هر کجا باشی بر روی خدا می‌خندی
اگرعبدگنه کارم تورادارم چه غم دارم اگرمرغ گرفتارم تورادارم چه غم دارم اگرآلوده وپستم وگرخالی بوددستم وگرسنگین بودبارم تورادارم چه غم دارم اگرآتش برافروزی تن وجان مراسوزی چه باک ازشعلۀ نارم تورادارم چه غم دارم هم ازلطفت بودهستم هم ازجام توسرمستم هم ازشوق توسرشارم تورادارم چه غم دارم چه درصحراچه دردریاچه درپایین چه دربالا به هرجانب که روآرم تورادارم چه غم دارم کیم من عبدشرمنده سیه روی وسرافکنده که بااین جرم بسیارم تورادارم چه غم دارم تهی ازبرگ وازبارم میان لاله هاخارم نباشدکس خریدارم تورادارم چه غم دارم قرارمن شکیب من طبیب من حبیب من دوایم ده که بیمارم تورادارم چه غم دارم توستّارالعیوب ستی توغفّارالذّنوب ستی الاستّاروغفّارم تورادارم چه غم دارم سیه رویم سیه بختم بدین پروندۀ سختم بدین اشکی که میبارم تورادارم چه غم دارم نه آبی درسبودارم نه نائی درگلودارم نه برروآبرودارم تورادارم چه غم دارم منم"میثم"که پیوسته به احسان تودل بسته به غیرازتوکه رادارم تورادارم چه غم دارم
4_435175178876485667.mp3
3.5M
🍂‍ تعجیل در فرج اقا امام زمان عج صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم 🍂 ✍شعر رضا نصابی 🎤به نفس کربلایی میلاد رسولی دل ای دل ای دل ای دل دل پریشونم دل پر احساس دل پر از خونم هر روز و هر لحظه می سوزیم از هجران تشنه ترین هستیم در حسرت باران ببار ببار بارون ببار و سیراب کن دلای خشک ما ای یوسف زهرا بسه دیگه دوری ای اخرین منجی منتظره دنیا بیا دیگه اقا ارباب بسه دیگه جدایی تا که بگم کجایی با سوز دل ارباب دنیا پر از ستم شد نصیب سینه غم شد می سوزه دل می سوزه دل یابن الحسن اقام یابن الحسن اقام یابن الحسن اقام یابن الحسن اقام ماه در پیشه رخ تو هویدا نشود بدبخت دلی که بر تو شیدا نشود از نوکر بد هم که بپرسی گوید ارباب به خوبیه تو پیدا نشود ✍رضا نصابی کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
kermanshahi-MiladHazratRoghaye.mp3
2.6M
🌹ولادت_حضرت_رقیه_س🌷 🌹سرود👏👏 🎤مداح:حاج امیر کرمانشاهی 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 تو مدینه نمکِ سفرۀ ارباب اومده شب مهتاب اومده، آره شب مهتاب اومده خودمونی که بگم اُم‌اَبیها اومده خودِ زهرا اومده، آره خود زهرا اومده از مستی داغِ سرم مِی خونه‌ ست یا که حرم ارباب زاده نوکرم .. امشب، شب نوکریه امشب، شب دلبریه بابا، میگن دختریه الهی که قربونت برم من .. یارقیه یارقیه یارقیه .. نوۀ فاطمه و حیدر کرار اومده دل و دلدار اومده نفس علمدار اومده برا ارباب رطب سفرۀ افطار اومد دل و دلدار اومده نفس علمدار اومده از عشقت در به درم من با مادر پدرم ارباب زاده نوکرم .. سایه‌ت، به روی سرمه اسمت، رو انگشترمه بی‌بی، دلم تو حرمه الهی که قربونت برم من .. یارقیه یارقیه یارقیه .. دم از عشق تو هر کوچه و بازار میزنم همه جا جار میزنم سَرَمُ به دیوار میزنم تو شرابم شدی و‌ من خود پیمونه شدم دیگه دیونه شدم، آره دیگه دیونه شدم ربنای سحرم اینه تنها هنرم ارباب زاده نوکرم اون که‌، گرفتاری داره وقتی، حرم پا میزاره نذرت، عروسک میاره الهی که قربونت برم من .. یارقیه یارقیه یارقیه .. کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy
فهرست اشعار اهل بیت (ع) و مناجات با خدا -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- @beharalashar فهرست کانال بحار الانوار
ارباب آمده ثمر باغ لاله اش كرده ظهور فاطمه اى در سلاله اش امد کسیکه مهجة قلب حسین را دست خدا سند زده پشت قباله اش نهج البلاغه هست و مقاتیح و کوثراست یکروز اکر که ترجمه گردد رساله اش یکراست میرود بغل شاه کربلا دست کسی اگر برسد یک حواله اش اندازه مسیح اولوالعزم زنده کرد دلهای مرده را دم عمر سه ساله اش عاشق شدیم و گفت رها کن بقیه را بنویس روی سنگ نگین یا رقیه را @hosenih دختر نگو که مادر باباست بعدازاین آیینه دار ام ابیهاست بعدازاین دختر نگو که وارث شمشیر حیدر است ارثیه دار حضرت زهراست بعدازاین دختر نگو که غیرت دستان بسته اش ویران کننده صف اعداست بعدازاین در اشتیاق زمزمه عمه گفتنش قلب صبور زینب کبراست بعدازاین اصلا به گاهواره برایش نیاز نیست جایش به روی شانه سقاست بعدازاین غوغاست در ملائکة الله عالمین دارد برای او صدقه می دهد حسین در نسل عشق ، شوق سرآمد رقیه است تفسیری از خدیجه و احمد رقیه است داود و آدمند فقیران گریه اش بنیانگذار گریه بی حد رقیه است پیداست جلوه حسنی در کرامتش مثل حسن ،کریم زبانزد رقیه است دیدیم در حساب عدد که مساویِ رزاق در رساله ابجد رقیه است آنکس كه با شهامت زینب مدار خود سیلی به روی حرمله ها زد ، رقیه است جان باخت پای عشق ولی برد کرده است چوب یزید را به سرش خرد کرده است در راه عشق هم قسم زينب است او كوچه به كوچه هم قدم زينب است او در هاي و هوي مردم شام و ستمگران تنها محافظ علم زينب است او گريه نكرد هرچه كتك خورد ، گريه اش بر ماجراي قدخم زينب است او از كربلا به شام پس از رفتن پدر دلواپسى دم به دم زينب است او بعد از هزار سال خرابه حرم شدو در زير سايه حرم زينب است او دل بى قرار غصه و اندوه زينب است كوچكترين مجاهد نستوه زينب است @hosenih چشمشش به پوشش طبق افتاد گریه کرد بر مصحفی ورق ورق افتاد گریه کرد لب‌های چوب خورده اورا همینکه دید یاد کبودی شفق افتاد گریه کرد دستش توان نداشت كه سر را بغل كند پس روى خاك بى رمق افتاد گريه كرد بر حنجر بريده كه دستش رسيد سوخت كنج خرابه مرغ حق افتاد گريه كرد بر حال و روز دختر ويران نشين خود سر از ميانه طبق افتاد گريه كرد پروانه قسمت سحرش سوختن شده او با همان لباس اسارت كفن شده شاعر: ‏. © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب قلم مسیر تولا گرفته است اذن سرودن از خود مولا گرفته است کار جنون هر شبه بالا گرفته است بعضی کنایه ها پر ما را گرفته است خواهم که باز حق سخن را ادا کنم دستم قلم اگر که قلم را رها کنم لبریز شد ز عشق و محبت سبوی چشم دادم به قطره قطره ی اشکم وضوی چشم وقف جمال آینه شد جستجوی چشم گفتی بخوان ز فاطمه، گفتم به روی چشم چشمی که روشن از جبل النور می شود سرمه ز تربتش نکشد کور می شود @hosenih گفتی بگو مقدمه، گفتم رقیه جان گفتی بخوان ز خاتمه گفتم رقیه جان گفتی بخوان ز فاطمه، گفتم رقیه جان گفتم، بدون واهمه گفتم رقیه جان نام رقیه فاطمه باشد به هوش باش او فاطمه است فاطمه، دیگر خموش باش در بُعد مادی، ثمر باغ عصمت است در بُعد معنوی که سراپا قیامت است این گفته را دلیل و روایت چه حاجت است دختر به مادرش نرود جای حیرت است این بی قرین، تجلی سیمای مادر است یک چشمه ی جدا شده از حوض کوثر است این گل برای خرمی روزگار، بس این لاله بر طراوت باغ و بهار، بس نامش جلالتی است که در ذوالفقار بس باشد به کارنامه اش این افتخار بس او را نسب به سوره ی والفجر می رسد با دست او به گریه کنان اجر می رسد هرچند هستی اش همه تاراج رفته است در موج خون به سینه ی امواج رفته است احرام اشک بسته، به حجاج رفته است او با سر حسین به معراج رفته است او تُعرِجُ الملائکه و ذی المعارج است باب المراد و دختر باب الحوائج است تا شد کنار شمع خرابه نشین مقیم فرمود با حسین که ای در غمم سهیم چون می وزید بر سر زلف شما نسیم می شد دل رقیه ات از غصه ها دونیم گفتم به خویش آنکه به نی ربنا کند آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کند؟ حالا که آمدی و نشستی مقابلم حالا که آمدی و شدی شمع محفلم حالا که شعله ور شده از وصل، حاصلم راضی نمی شود به جدایی دگر دلم بوسه گرفت و رفت که از تاب رفته بود انگار سال هاست که در خواب رفته بود @hosenih بر چهره ی سه ساله کمی ژاله مانده بود بر زخم های پیکر او ناله مانده بود رنگی کبود بر رخ چون هاله مانده بود او مانده بود و آن زن غساله مانده بود با یک سوال تلخ و جوابی که تلخ بود آخر چرا شده است همه پیکرش کبود؟ ای نور چشم و دختر غم پرور حسین یادآور غم و محن مادر حسین جان تو شد فدای حسین و سر حسین دست مرا بگیر تو ای دختر حسین لطفی نما که سختی هجران کشیده ام چندی شده است کرببلا را ندیده ام شاعر:حجت‌الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e