eitaa logo
از سبوی عشق
232 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
115 ویدیو
22 فایل
#از_سبوی_عشق #اشعار #قصیده #غزل #ترکیب_بند #ترجیع_بند #قطعه #دو_بیتی #رباعی #مثنوی #سه_گانی #شعر_ولایی #شعر_مقاومت #سپید #سپکو #سروده #شاعر #محمد_رضا_قاسمیان #شهرستان_بشرویه #خراسان_جنوبی #عضو_جمعیت_شاعران_آزاد_ایران #تصاویر #کلیپ #مطالب_ارزشمند
مشاهده در ایتا
دانلود
به زلفت بگو وقتی با نسیم می‌رقصد هوای دلم را داشته باشد عجب آشفته بازاری است ۱۴۰۲/۰۲/۱۷
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
به نرگس شهلایت بگو وقتی از صف مژگان سان می‌بیند دست تکان می‌دهد خاری در نسیم ۱۴۰۲/۰۲/۱۷
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
(۱) زندگی مثل گل اگر زیباست آب باید خورَد گل امیّد زندگی با امید پابرجاست ۱۴۰۲/۰۳/۱۸
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
(۲) شکر لله ز نسل سلمانیم روبه از خشم ما هراسان است شیرمردان مُلک ایرانیم ۱۴۰۲/۰۳/۱۸
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
(۳) به خدا رسم ما حیا باشد دلی از خود چرا برنجانیم؟ به خودی گل زدن خطا باشد ۱۴۰۲/۰۳/۱۸
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
(۴) بر کف ما به راه حق جان است وحدت ما مدار ایمان است دشمن از دست ما پریشان است ۱۴۰۲/۰۳/۱۸
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
(۵) شکر لله که ما مسلمانیم پیرو دین و اهل قرآنیم کوه صبریم و مرد میدانیم ۱۴۰۲/۰۳/۱۸
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
(۶) ما قمرهای نسل خورشیدیم راه ما روشن از شهیدان است اهل ایمان و اهل توحیدیم ۱۴۰۲/۰۳/۱۸
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
(۷) زندگی با امید شیرین است میوه‌اش معرفت بوَد دین است کار عالم جهاد تبیین است ۱۴۰۲/۰۳/۱۸
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
بی جلوه‌ی جمال تو عالم قشنگ نیست بی مهر تو به چهره‌ی عالم که رنگ نیست بگذار تا که سیر ببینم جمال تو تا بیش از این به دیده و دل، گَرد و زنگ نیست هرکس به پای عاشق تو سنگ می‌زند این پای لنگ را که نیازی به سنگ نیست بالای سر که دست خودم را گرفته‌ام تسلیم، را نیاز به توپ و تفنگ نیست ما عاشقان صلح و تو مصلح، سخن تمام گو با رقیب، جای جدل، جای جنگ نیست دریا دلان و شیرشکاران بیشه‌ایم از شیرمان هراس و هراس از نهنگ نیست گر امرمان کنی که سر از خصم، برکنیم آن‌جا مجال ماندن و جای درنگ نیست ۱۴۰۲/۰۳/۱۹
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
می‌وزی همچون نسیم عشق و توفان می‌شود ابر می‌گرید ز شوقت، فصل باران می‌شود می‌گشایی نرگس مستت، چو هنگام سحر مست بویت روز و شب، نسرین و ریحان می‌شود رقص گل‌ها با قیام تو قیامت می‌کند شاخ شمشاد قدت وقتی خرامان می‌شود در مسیر عاشقی، افتاده در کارم گره ای که هر مشکل به دستت باز و آسان می‌شود! با سرانگشتان پر مهرت اگر ننْوازی‌ام مثل تار زلف تو، قلبم پریشان می‌شود آه! ای آرام جان! کردی چه با جان و دلم؟ کز فراقت، پیکرم چون جسم بی‌جان می‌شود دردها در سینه دارم، از فراق روی تو نازنینا! با نگاهت درد، درمان می‌شود در سپهر قلب من، تابنده‌تر از ماه و مهر! کی جمال انورت ماها! نمایان می‌شود؟ ۱۴۰۲/۰۳/۱۸
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
چون شیشه دل از غمت ترَک خواهد خورد بر زخم دلم، بی تو نمک خواهد خورد گر حسرت دیدار تو آرَد به زبان آز دست عسس آب خنک¹ خواهد خورد ۱۴۰۲/۰۳/۱۹ ۱_ درزمان قديم که يخچال نبود، خنك‌ترين آب قنات در تهران، قناتى بود كه بعدها زندان قصر در آن ساخته و بنا شد. بعد از آن، هركس به زندان مي‌افتاد، مي‌گفتند رفته آب خنك بخوره. و اين اصطلاح بعدها شامل همه زنداني‌هايي شد كه به زندان مي‌افتادند.
۲۰ خرداد ۱۴۰۲