شیرم من و از خطر نمی پرهیزم
هیهات! که از هجوم دَد بگریزم
چون کاوه ی آهنگر و رستم هستم
ضحّاک کُشم؛ صاعقه بر چنگیزم
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۱/۰۸/۱۹
شعری؟ غزلی؟ شمیم جان آمیزی!؟
شیری؟ شکری؟ شراب شور انگیزی!؟
با آمدنت، مسیح، جان می گیرد
ای صبح امید! مثل رستاخیزی
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۱/۰۸/۲۰
پاییز! بدان بهار بر می گردد
آن دلبر گلعذار بر می گردد
ای منتظران! فرج دگر نزدیک است
آن حجّت کردگار بر می گردد
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۱/۰۸/۲۰
پیش چشمان سیاه تو، سحر، بی معنی است
بی خبر از خودم و بی تو خبر، بی معنی است
به گلستان به چه امیّد قدم بگذارم!؟
بی گل روی تو هر غنچه ی تر، بی معنی است
زلف مشکین تو افشان شده بر شانه ی تو
چون صبا، هوش مرا برده ز سر، بی معنی است؟
آن همه آه کشیدم که نگاهم بکنی
آه ما را نبوَد هیچ اثر؟ بی معنی است؟
پیش مایی و در آفاق سفرها داری
بی تو ای همسفرم! شوق سفر، بی معنی است
کاش! می شد به سر آید شب هجران دیگر
مگر امّید وصال تو دگر بی معنی است؟
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۱/۰۸/۱۷
ارباب چشمانم
بیا فرمانده قلبم! بیا ارباب چشمانم!
بیا مهر درخشانم! بیا مهتاب چشمانم!
تو در چشمان من هستی، چه در خواب و چه بیداری
به یغما برده چشمانت، اگر چه خواب چشمانم
به هر جا بنگرم، تنها تو را بینم، نه غیر از تو
که گویی حک شده چشمان تو در قاب چشمانم
چنان چشمان تو برده دل از چشمان چشمانم
که می ترسم جهان ویران کند سیلاب چشمانم
ندارم طاقت دوری، فغان از درد مهجوری!
صبوری چُون کند این دل که بردی تاب چشمانم
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۱/۰۸/۱۸
چون کوه، قَوی مقابل غم باشیم
گر زخم رسد، به زخم، مرهم باشیم
ما را چه غم از فراق!؟ قطعاً برسد
روزی که من و نگار با هم باشیم
#محمد_رضا_قاسمیان
فرزند ایرانم
آبم، زلالم، چشمه سارم، لطف بارانم
سبزم، شکوفایم، گلم، باغم، بهارانم
در سایه ام جاری بُوَد خوبی، محبت ها
سروم، پُر از نیلوفرم، بنگر به دامانم
آری! نی ام بیدی که می لرزد ز هر بادی
بحری خروشانم، چه باک از خشم طوفانم!؟
آئینه ام، آئین من، سرشار پاکی ها
از جنس نورم، اخترم، خورشید تابانم
درّم، طلایم، پُر بها گنجم، گرانقدرم
قدرم بدان از کف مده اینگونه ارزانم
سرمشق من، باشد بصیرت، درس فهمیدن
بر هر چه کج فهمی، تباهی، خط بطلانم
ای دوستان! بر فرق دشمن، صاعقه هستم
بر گردن اهریمنان، شمشیر برّانم
در رنجم از تهدید، از تحریم، از آزار
با این همه بر دردهای خویش، درمانم
من صورتم با ضرب سیلی، سرخ خواهم کرد
بر گونه تا دشمن نبییند دُرّ غلتانم
چتر محبت بر سر همسایگان دارم
یاد عراقی، سوری و اطفال افغانم
آزرده از داغ یمن، از داغ بحرینم
غمدیده، از داغ فلسطین، داغ لبنانم
از قارقارت، زاغ فتنه! گر چه در رنجم
آن بلبلم، کز عشق گل هایم، غزلخوانم
همچون سلیمانی و طهرانی مقدم ها
از نسل هادی، کاوه، رستم های دستانم
دارد نگاه ویژه ای بر من رسول الله(ص)
زیرا مسلمانی اصیل از نسل سلمانم
بگذار تا دشمن بسوزد از حسادت ها
فخر منی ایران، که من فرزند ایرانم
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۱/۰۸/۲۴
هدایت شده از علمداران فرهنگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فراخوان ملی جشنواره شعرِ «آن مرد»
🔹در آستانه سومین سالگرد شهادت سردار دلها؛ فراخوان ملی جشنواره شعر کودک و نوجوان با عنوان «آن مرد» اعلام شد.
🔹موضوع این جشنواره زندگی، شخصیت، رشادت و فداکاریهای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی است.
🔹علاقمندان میتوانند جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت soleimani.ir مراجعه نمایند.
🇮🇷 علمداران فرهنگی 🔻
@alamdarane_f
مژده ی وصل
هوس روی تو دارد دلم امشب، چه کنم!؟
نام تو ورد لبم گشته مرتب، چه کنم!؟
تا تو هستی غزلم، قافیهها هست ردیف
می شود قافیه ها بی تو، معذّب، چه کنم!؟
چقدر سرد شده بی تو هوا! یخ کردم!
سوختم از تب عشقت، نکنم تب، چه کنم!؟
نبرم از تو شکایت به بر هیچ کسی
چون تو استاد، مرا کرده مؤدّب، چه کنم!؟
می شود باز کنی غنچه ی لب ها را باز؟
نگذارم به لبان تو اگر لب، چه کنم!؟
آه! ای عشق! فراق تو عجب جانسوز است!
مژده ی وصل تو خواهد دلم امشب، چه کنم!؟
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۱/۰۸/۲۸
عجب بخت زرنگی داری ای صبح!
رخ خوش آب و رنگی داری ای صبح!
شمیم عشق آوردی برایم
عجب مهر قشنگی داری ای صبح!
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۱/۰۸/۲۹
دل تنگ می شود گاهی
چنان برای تو دل، تنگ می شود گاهی
که پای دل به رهت، لنگ می شود گاهی
ز دیده دور ولی در دلم چه نزدیکی!
میان دیده و دل، جنگ می شود گاهی
ببین که جوجه ی گنجشک دل، قناری سان
به شوق دیدن تو رنگ می شود گاهی
برای عاشق دلخسته، چون منی، فخری
چو من برای تو گر ننگ می شود گاهی
همیشه نرم حریر تنت! بگو کز چیست؟
درون سینه دلت، سنگ می شود گاهی
همیشه گوش به زنگم، مگر تو باز آیی!
به گوش، هرچه صدا، زنگ می شود گاهی
تو در خیال منی، لحظه لحظه با من باش
به پیکرت، تمام تنم، چنگ می شود گاهی
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۱/۰۸/۳۰
✍موضوع《#مطلع_سرایی》مبنای چالش :👇
ببند پنجره را؛ باد، باد ویرانی است؛
گلِبهار،چهپویی که فصلعریانی است؟
#همایون_رحیمیان
⏪ مفاعلن/ فعلاتن/ مفاعلن/ فعلان
🍁🍂🍁🍂🍁
بهار آمده جانا! گَهِ گل افشانی ست
بیا که بلبل طبع از تو در غزلخوانی ست
شب فراق تو جانا! اگر چه طولانی ست
به شوق روز وصال تو، دیده بارانی ست
ز عشق ، غیر فراقت ، مرا چه ارزانی ست!؟
بجز وصال تو بر درد ما چه درمانی ست!؟
نه در حدیث شنیدم ، نه حُکم قرآنی ست
که رنج هجر تو بینم؛ کجا مسلمانی ست!؟
اگر چه کار من از گنج دل، نگهبانی ست
بیا که کاخ دلم، بی تو، رو به ویرانی ست
بیا که بحر دلم، بی تو سخت توفانی ست
شبیه زلف تو دل، غرق در پریشانی ست
#محمد_رضا_قاسمیان
🍁🍂🍁
بداهه سرایی درگروه وزین《مکتب خانه عشق》
کارشناس محترم برنامه :
جناب #دکتر_سیدمحمود_الهامبخش
۱۴۰۱ / ۹ / ۵
♥️⚜♥️⚜♥️⚜♥️
@bedmb