#پاسخ_اعضا 🌸 در مورد خانمی که بارداره و دکتر گفته هماتوم دارن عزیزم خیلیا اینطور هستن که بعضیا درمدت بارداری هماتوم جذب بدن میشه وهیچ مشکلی پیش نمیاد ولی بعضیا دچار لکه بینی و خونریزی میشن اگر دکترتون امپول تزریق زیر پوستی نوشته برای اینه که دچار لکه بینی ومشکلات بعدی نشی داره پیشگیری میکنه برات این دارو رو نوشته که جنین در جای خودش محکم بشه وبهتره کارهای سنگین نکنی و کارهای سبک روزمره رو انجام دادی بعدش دراز بکش واستراحت کن در مورد گرانی آمپولات هم بگم که اکثر داروهای مربوط به زنان رو هیچ بیمه ای تقبل نمیکنه وحتی دفترچه بیمه هم داشته باشی باز آزاد براتون حساب میشه مگر اینکه بیمه تکمیلی داشته باشی که بعدا پولش رو بهت بدن من تو داروخانه کار میکنم خیلی از داروهایی که مربوط به زنان هست رو بیمه تقبل نمیکنه و روزانه افراد زیادی داریم که به خاطر اینکه بیمه هستن واز ما دارو آزاد (غیر بیمه)میگیرن شاکی هستن وحتی داروها رو پرت میکنن رو سرمون ومیرن بیرون .این مشکل رو بیمه باید حل کنه .شما هم اولا استرس نداشته باش دوما خودت رو تقویت کن واستراحت کن .ان شاء الله مشکلت حل بشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در جواب دوستمون که هماتوم دارن .منم تو اولیل بارداری هماتوم داشتم که دکتر برام بیست تا امپول تجویز کرد هر شب میزدم اصلا هم گرون نبود زیر صد تومن بود احتمالا .ب منم نگفت استراحت مطلق کنم .ولی یکی از اشناهامون رو گفتن باید استراحت مطلق کنه.هماتوم ی لخته خونه اگ بزرگ بشه جذب رحم میشه و باعث سقط .باید دارو استفاده کنی تا دفع بشه .حتما سریع برو ب دکتر دیگه هم نشون بده حتی ی روز هم وقت تلف نکن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 📣هشدار 📣📣 هشدار 📣 مادران شیرده عزیزم 👇🏼👇🏼 طبع روز صفرا یعنی حرارت و گرما 🔥 کودکان شیرده وقتی از ساعت ۱۴ به بعد شیر شما را می خورند یعنی اینکه حرارت و گرما به آنان تزریق می شود شما مدیون هستید☄ تب بی تابی 🤒 بی خوابی😷 استفراغ🤮 اسهال 🤢 زردی رنگ چهره🙁 بی اشتهایی 🤭 دل درد و بی قراری😫 ابریزش دهان و بینی😪 سرخی گونه ها 😨 ❌ همه از علائم خوردن شیرمادر روزه دار است❌ پس خودتون رو مدیون فرزندان خردسال شیرخوار خود نکنید🍁 تمام رژیم غذای صفراوی ها را رعایت کنید. اگر گرمایی هستید که شیر شما کاملا زهر است. شیر بعد از ظهر به او ندهید به هیچ وجه و بعد از افطار حتماً مقداری از شیر خود را بدوشید و بعد به کودک شیر بدهید. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام برای خانمی که کار خونگی راه انداختن و نمیدونن که ازدواج کنن یا نه؟ اول اینکه خداروشکر که موفق شدین بعد اینکه عزیزم اگر موقعیت خوب هست و میدونید که شخص با ایمان و خوبی هستن ازدواج کنید. خوشبخت بشین انشااءلله. 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام برای دختر خانم ۱۷ ساله که عاشق پسر ۲۱ ساله شدن عزیزم زود تصمیم نگیر و سریع نتیجه گیری نکن به مشورت و نصیحت دیگران توجه کن تمام شرایط رو بسنج و بعد تصمیم بگیر. 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام یکی از اعضا گفته بودن ازدواج برای پسر ۲۱ ساله زوده چه زودی داره چرا مانع جوون ها میشین، من نمیگم عجولانه و زود، من میگم وقتی موقعیتش پیش اومده و مورد مناسبی هست برای چی ازدواج نکنن،حالا یکی الان،یکی فردا چه تفاوتی داره؟مهم عاقبت بخیری و خوشبختی هست. یک نصیحتی هم به جوون های متاهل کنم سعی کنید زندگی رو به کام خودتون شیرین کنید، جا نزنید زندگی سختی داره برای تمام انسان ها، ولی شما سعی کنید زندگی رو به کام خودتون شیرین کنید، نگین نمیشه. 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام درمورد اون خانمی که دخترشون لاک مشکی زده .... لاک زدن عیب نیست کجای دین ومذهب گفته زیبایی عیب من نمیدونم چراخواهراتون این برخورد زشت باهات کردند اما ازمن بعنوان یه خواهر بهت میگم رفت وآمد نکن با خانوادت اونا به دختر شما تهمت زدند وشما به عنوان یه مادر باید پشتیبان خانواده خودت باشی اگر دخترهات هرجور لباس میپوشن باید به خانوادت بگی اختیارداراونها پدرشون نه خاله های مزخرفش متأسفانه همه ی آدمهای مذهبی نما فکر میکنن مسلمونی به چادر درصورتی اگر دقیقا فکر کنیم زبان پرنیش وکنایه ومتلک اونها کمتر از بی حجابی نیس گناهش بلکه بیشترهم هست خواهر عزیزم توزندگیت فقط هوای شوهرت وبچه هات داشته باش مجبور نیستی با خواهرات رفت آمد کنی که متلک بهت بندازن راه زندگیت جدا کن با دخترانت دوست باش واجازه بده هرجور راحتن زندگی کنن اگر سختگیری کنی عواقب بدی داره اینکارت خوشتیپی و به روز بودن دلیل بر خراب بودنمون نیست ....بازهم میگم با خواهرات که دارند آتیش به زندگیت می اندازند رفت وآمد نکن گاهی اوقات به نفع آدم ...‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#پرسش_اعضا 💚 سلام خدمت همگی نمازوروزه هاتون قبول حق زنداداشم دوماهه باردارهستن قبلا سابقه سقط داشتن الان چندتا مشکل دارن یک جفتش پایینه دوهیچ اشتهایی ندارن وبه شدت ضعیف شدن سه اینکه دچار قندخون بارداری شدن اگردکتر درکانال هست یا افرادباتجربه لطفا راهنماییم کنید اجرتون با امام علی براسلامتی امام عصرم بیزحمت یه صلوات بفرستید ممنون ازراهنمایهاتون ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خوبین یه راهنمایی میخوام کسی هست توی قم کلاس همسرداری خوب جایی رو بشناسه ؟ برا تازه عروس میخوام خیر ببینید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خدمت ادمین محترم وهمه اعضای کانال راستش من یه چند وقته مشکلی برام پیش اومده ک خواستم نظر اعضای گروه رو راجبش بدونم من حامله ام دوساله عروسی کردم وتا یه ماه دیگه هم زایمان میکنم خونه خودم تو تهرانه و خونه مامانم و مادرشوهرم تو شهرستان ک با اینجا هفت ساعت فاصله داره قرار شد برازایمانم مامانم بیاد پیشم وتاهروقت ک خواستم و بچه داری رو یاد گرفتم پیشم بمونه (تقریبا بیست روز یه ماه)شوهرم راضی بود و خیلی هم خوشحال بود برا اومدن مامانم ولی چند شبه رفتترش عوض شده میگه تو برو شهرستان پیششون زایمان کن خونه مامانت بمون غیر مستقیم انگار میحاد بگه اون نیاد خونمون بمونه معلومه برا خرج ومخارج میگه ک کمتر باشه منم سختمه بااین شکم تو ماشین هفت ساعت بمونم همه دکتر و آزمایشات و سونوگرافی و خانه بهداشت اینجا ثبت نام کردم از یه طرف اینجا همه امکانات هست ولی اونجا تو روستا اذیت میشم بعضی وقتا بی آبی اونجا واقعا اذیت کننده اس هرچی میگم یه بهونه ای میاره باز میگه تو برو اونجا چرا اونا بیان مامانته ازت نگه داری کنه خیلی بخدا مامانم آدم خوبیه باهاش راحته بعضی وقتا میگه مثل پسرم دامادمو دوس دارم نمیدونم چن روزه چرا اینجوری شده هرچی میگم میگه ن چیزی نشده فقط مخارجمون میره بالا ازیه طرف میگم نکنه مامانم بیاد پیشم بهش بی احترامی کنه بزار اگه سختمم هست من برم از یه طرفم واقعا با این شرایطم هرچی فک میکنم جور نمیشه برن واقعا سخته شما اعضای محترم راهنماییم کنید لطفا چکار کنم یا چی به شوهرم بگم؟ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ خانمی که گفتند لیپوماتیک انجام دادند راضی هستند؟منم دلم میخواد برای شکم انجام بدم.لطفا هزینشم بگید.ممنونم ایدی ادمین👇🏻🧡 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#یک_نکته_از_هزاران 🌸 ملاقات آیت الله بافقی با امام زمان مرحوم حجة الاسلام ملا اسد الله بافقی به نقل از برادرش مرحوم آیت الله محمد تقی بافقی می گوید: «قصد داشتم از نجف اشرف پیاده، به مشهد مقدس برای زیارت حضرت علی بن موسی الرضا (ع) بروم. فصل زمستانی بود که حرکت کردم و وارد ایران شدم. کوه ها و دره های عظیمی سر راهم بود و برف هم بسیار باریده بود. یک روز نزدیک غروب آفتاب که هوا هم سرد بود و سراسر دشت را برف پوشانده بود، به قهوه خانه ای رسیدم؛ که نزدیک گردنه ای بود، با خودم گفتم: «امشب در میان این قهوه خانه میمانم، صبح به راه ادامه می دهم». پس وارد قهوه خانه شدم دیدم جمعی از کرد های ایزدی در میان قهوه خانه نشسته و مشغول لهو ولعب وقمار هستند، با خودم گفتم: «خدایا چه بکنم؟! این ها را که نمیشود نهی از منکر کرد، من هم که نمی توانم با آن ها مجالست نمایم، هوای بیرون هم که فوق العاده سرد است». همینطور که بیرون قهوه خانه ایستاده بودم و فکر می کردم و کم کم هوا تاریک می شد. صدائی شنیدم که میگفت: «محمد تقی! بیا اینجا». بطرف آن صدا رفتم، دیدم شخصی باعظمت زیر درخت سبز و خرمی نشسته و مرا بطرف خود می طلبد. نزدیک او رفتم و او سلام کرد و فرمود: «محمد تقی آنجا جای تو نیست». من زیر آن درخت رفتم، دیدم، در حریم این درخت، هوا ملایم است و کاملا می توان با استراحت در آنجا ماند و حتی زمین زیر درخت، خشک و بدون رطوبت است، ولی بقیه صحرا پر از برف است و سرمای کشنده ای دارد. به هر حال شب را خدمت حضرت ولی عصر (عليه السلام) که با قرائنی متوجه شدم او حضرت بقية الله (ع) است بیتوته کردم و آنچه لیاقت داشتم استفاده کنم از آن وجود مقدس استفاده کردم. صبح که طالع شد و نماز صبح را با آن حضرت خواندم، آقا فرمودند: «هوا روشن شد، برویم». من گفتم: «اجازه بفرمائید من در خدمتتان همیشه باشم و با شما بیایم». حضرت فرمود: «تو نمی توانی با من «بیائی». گفتم: «پس بعد از این کجا خدمتتان برسم؟ حضرت فرمود: «در این سفر دوبار تو را خواهم دید و من نزد تو می آیم. بار اول قم خواهد بود و مرتبه دوم نزدیک سبزوار تو را ملاقات میکنم». ناگهان آن حضرت از نظرم غائب شد. من به شوق دیدار آن حضرت، تا قم سر از پا نشناختم و به راه ادامه دادم، تا آنکه پس از چند روز وارد قم شدم و سه روز برای زیارت حضرت معصومه (س) و وعده تشرف به محضر آن حضرت در قم ماندم، ولی خدمت آن حضرت نرسیدم. از قم حرکت کردم و فوق العاده از این بی توفیقی و كم سعادتی متأثر بودم، تا آنکه تا آنکه پس از یک ماه به نزدیک شهر سبزوار رسیدم. همین که شهر سبزوار از دور معلوم شد با خودم گفتم: «چرا خلف وعده شد؟! من که در قم آن حضرت را ندیدم، این هم شهر سبزوار باز هم خدمتش نرسیدم». در همین فکرها بودم، که صدای پای اسبی شنیدم، برگشتم دیدم حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) سوار بر اسبی هستند و بطرف من تشریف می آورند و به مجرد آنکه به ایشان چشمم افتاد ایستادند و به من سلام کردند و من به ایشان عرض ارادت وادب نمودم. گفتم: «آقا جان! وعده فرموده که در قم هم خدمتتان برسم، ولی موفق نشدم؟!» حضرت فرمود: «محمد تقی! ما در فلان ساعت و فلان شب نزد تو آمدیم، تو از حرم عمه ام حضرت معصومه (س) بیرون آمده بودی، زنی از اهل تهران از تو مسأله ای می پرسید، تو سرت را پائین انداخته بودی و جواب او را می دادی، من در کنارت ایستاده بودم و تو به من توجه نکردی، من رفتم». ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

🌞روزی یک صفحه #قران بخوانیم 🌞 سوره #غافر ❤️ صفحه ی ۴۶۸ @azsargozashteha💚

🌞روزی یک صفحه #قران بخوانیم 🌞 سوره #غافر ❤️ صفحه ی ۴۶۸ @azsargozashteha💚

#دل_نوشت ❤️ میخوام داستان زندگیمو که هم تلخه هم ممکنه به درد خیلی از زن و شوهرا بخوره تعریف کنم براتون. ما بعد از ۱۱سال صاحب یه پسر شدیم . من و شوهرم عاشق هم بودیم و پسرمونم خیلی دوست داشتیم . یه روز شیشه دارویی که استفاده کرده بودم و روی میز گذاشتم و فراموش کردم درشو ببندم . همسرم که داشت می‌رفت سرکار شیشه دارو رو دید به من تذکر داد که درشو ببندم و سرجاش بذارم. منم بخاطر مشغله هایی که داشتم به کل فراموش کردم . پسرم حدودا دو ساله بود ، رنگ شیشه توجهشو جلب کرده و متاسفانه همه دارویی که داخل شیشه بوده رو خورد و دچار مسمومیت شدید شد. همین که متوجه شدم فورا به بیمارستان رسوندمش ولی مسمومیت به حدی بود که پسرمو از دست دادم😭😭 واقعا بهت زده شده بودم و از اینکه با شوهرم روبه رو بشم وحشت داشتم . وقتی شوهرم با حال پریشون اومد بیمارستان و دید پسرمون از دنیا رفته رو کرد به من و فقط سه کلمه به زبون آورد. فقط بهم گفت : عزیزم دوستت دارم! عکس العمل کاملا غیر منتظره شوهرم منو بیشتر بهت زده کرد و من نمیدونستم چی بگم... وقتی بعد از مدتی که به خودمون اومدیم علت این عکس العملشو پرسیدم جواب جالبی داد که همیشه تو ذهنم موند ... گفت : هیچ دلیلی برای مقصر دونستن وجود نداره. اگر خودم وقتی بطری رو دیدم برای رفتن به سرکار عجله نمیکردم و وقت میذاشتم و در بطری رو میبستم این اتفاق نمی افتاد. تو هم مثل من فرزندتو از دست دادی و تنها چیزی که اون لحظه نیاز داشتی دلداری و همدردی از طرف شوهرت بود. نکته! گاهی اوقات ما وقتمان را برای یافتن مقصر و مسئول یک رخداد صرف می کنیم، چه در روابط، چه محل کار یا افرادی که میشناسیم و فراموش می کنیم کمی ملایمت و تعادل برای حمایت از روابط انسانی باید داشته باشیم. در نهایت، آیا نباید بخشیدن کسی که دوستش داریم آسان ترین کار ممکن در دنیا باشد؟ قدر داشته هایتان را بدانید. غم ها، دردها و رنجهایتان را با نبخشیدن دوچندان نکنید. اگر هرکسی می توانست با این نوع طرز فکر به زندگی نگاه کند مشکلات بسیار کمتری در دنیا وجود می داشت. حسادت ها، رشک ها و بی میلی ها برای بخشیدن دیگران، و همچنین خودخواهی و ترس را از خود دور کنید و خواهید دید که مشکلات آنچنان هم که شما می پندارید حاد نیستند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#پاسخ_اعضا 🌸🌱 سلام وقت بخیر دوست عزیزی که اسلامشهر هستی وبارداری منم اسلامشهر هستم پیش متخصص نرو برو پیش ماما من یه مامای خیلی خوب میشناسم خودم سر پسرم رفتم اونجا دکتر سونوگرافی از حرفای چرت و پرت به منم گفت اونقدر استرس گرفتم حالم بد شد بعد رفتم پیش همین خانم دکتر توی قائمیه اینقدر بهم آرامش داد آدرسش فلکه دوم قائمیه کوچه ۲۱مجتمع شفای سبز خانم دکتر شیدایی مقدم اینقدر با خداست و دستش سبک که حرف نداره 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام‌ خانم عزیز که هماتوم دارید منم داشتم توحاملگیم دکترم‌گفت اگه به جفت بچسب خطرناک وبچه سقط میشه برام امپول نوشت تا ماه اخر هفنه ای یکی میزدم استراحت مطاقم بودم یکم پیاده روی میکردم میفتادم خون ریزی دلی باامپولا بخیر گدشت آمپولشم دوزنافی نبود همون باسن بود.انقدر گرون نبود البته ده سال پیش بوددفترچه ام داشتم ولی بازم به زمون خودش گرون نبود.انشالا امام زمان کمکت کنه براط۶ ظهورشون صلوات عنایت کنید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیزم...درمورد خانمی که تو بارداری هماتوم داره...منم بعد۱۴سال ناباروری و دوتاسقط وقتی باردار بودم یهو خونریزی کردم که وقتی سونو دادم گفت هماتوم داری من خیلی استرس و بدبختی کشیدم چون هیچ اطلاعی نداشتم...ولی خواهرمن اصلا استرس نداسته باش هماتوم خون پشت جفت جمع میشه وقتی جفت پایین داره میره بالا اون خون تخلیه میشه..منم مثل شما آمپول زیر جلدی زدم ولی اصلا جای نگرانی نیست من بیخودی استرس کشیدم..فقط کارای سنگینم نکنید.ان شاالله نی تی تون به سلامت دنیا بیاد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 می خواستم جواب اون خانم بارداری که ۶ هفته و ۵ روزشون هست و پنجمین بارداریشونه رو بدم البته از طرف یه متخصص زنان برای هماتوم فعلا استراحت نسبی داشته باشه،کار سنگین نکنه،پله بالا و پایین نکنه،نزدیکی نکنه تا هماتوم جذب بشه شیاف رو هم استفاده کنه ب۶ هم چون تهوع داره بخوره اون آمپول هم پزشکش به خاطر سقط هاش داده و گرون هم هست اما چاره ای نیست 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برا خانمی که هماتوم داشته منم داشتم دکتر گف استراحت کن شیاف بذار من نه استراحت کردم نه شیاف گذاشتم یه دفعه افتادم سر خونریزی بستری شدم خدا رو شکر بچه سقط نشد دکتر گف تا ماه پنج برسونی بچه می مونه من تا ماه پنج همش خونریزی داشتم ولی خدا رو شکر بچه ام دنیا اومد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در مورد عزیزی که باردارن و میخوان روزه بگیرن اگه توانشو ندارن که نگیرن ولی اگه توان دارن حتما باید با پزشکشون مشورت کنن چون روزه باعث ایجاد لاکتیک اسید در خون میشه که برای بچه ضرر داره حالا اینکه میزانش برای ایشون چقدره و میتونه برای بچه ضرر داشته باشه پزشک تشخیص میده اگه روزه ضرر داشته باشه و بگیرن علاوه بر اینکه روزشون باطله و بعدا باید قضا کنن حق الناس بزرگی از بچه به گردنشون میوفته 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام در مورد خانمی که باردار است وروزه می گیرد ،من هم پارسال ۶ماهه بارداربودم وکل ماه رمضون رو روزه گرفتم خدا رو شکر هیچ مشکلی برا خودم وبچه پیش نیامد البته نوع تغذیه برای سحر وافطار هم مهم است باید از مواد غذایی مقوی استفاده کنید ومصرف مایعات هم زیاد باشد،قبول باشه ما رو هم دعا کن 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام برا خانمی ک موقع خندیدن لپ سمت چپش درد میگیره. عزیزم ب احتمال زیاد گونه ات جوش زیر پوستی داره ک ظاهرش نشون نمی ده ولی از داخل درد داره..خودم هر وقت جوش زیر پوستی میزنم ظاهرش خوبه ولی از داخل تا چندروز درد داره. موفق باشی 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام خسته نباشید باتشکرازکانال خوبتون در رابطه با خانمی که وقتی می‌خنده گونش در میکنه احتمالا عفونت دندان بالثه دارند بهتره به دندانپزشکی مراجعه کنند ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

با این حرفهایی که زدم ناصر رفت و چند وقتی پیداش نشد. منم رفتم دادگاه از رعنا شکایت کردم به جرم اینکه از منو پسرم بدون اجازه عکس گرفته. از اونجا که شوهرش وکیل بود نتونستم شکایتم و پیش ببرم ، طوری شد که گفتند حیاط حریم خصوصی من نبوده و من با منظور تو حياط با لباس باز رفتم. دیدم شکایتم به جایی نرسید و دستم به جایی وصل نیست مهریه امو اجرا گذاشتم. تا ناصر بترسه و بیاد دنبالم بریم سر زندگیمون. ولی ناصر نمی تونست کاری کنه که هر دو طرف و راضی نگه داره ، جوری که هم خانواده اش ناراحت نشن هم منو آرسام هم تو آرامش زندگی کنیم. وقتی پدر شوهرم این وضعیت و دید پیشنهاد داد کل خونه رو بفروشن. با فروش سه طبقه هر کدوممون جدا خونه خریدیم. با اینکه مستقل شده بودم و دور از رعنا و پدر شوهر مادر شوهرم خونه گرفته بودیم ولی رابطه ی خوبی باهاشون نداشتم و اصلا رفت و آمد نمی کردم . این رابطه ی سرد بین منو خانواده اش خیلی تو رابطه ی منو ناصر تاثیر گذاشته بود. یه جورایی ناصر هنوز به من شک داشت. گاهی سر زده می امد خونه که به آماری بگیره. همش اصرار داشت پشت پرده ها پارچه های ضخیم بزنیم که داخل خونه دید نداشته باشه. میفهمیدم از بعد از اون ماجراها و عکسهایی که رعنا از من گرفته بود ناصر به من و لباس پوشیدنم بد بین شده بود. اما من صبوری میکنم. همیشه وقتی خیلی بهم فشار میاد با خودم تکرار میکنم.. قاضی خداست. #پایان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#حرف_حساب ✅ بعضی از زخم ها باید باز باشند تا با سوزششان بشود خاطره بازی کرد و التهاب شان تا مغز استخوان را بسوزاند. انگار پشت دستت داغ بگذاری، که باید از آدم ها ترسید. از همین آدم های ساده ای که توی صف نانوایی برایت درددل می کنند و دلت بحالشان می سوزد. از همین آدم های خسته ای که گمان می کنی در حقشان ظلم شده و دلت می خواهد کاری کنی. از همان هایی که یکبار دلت برایشان لرزیده و هزار بار به پای همان یکبار جان داده ای و نمی دانی که اتفاقا از همین آدم های معمولی باید ترسید و فاصله گرفت. باید روی بعضی از زخم ها را باز بگذاری تا یادت بماند که بعضی از دردها ریشه می دهند به قدر عمر آدمیزاد. اسید می پاشند به مغز استخوان و مرگ می طلبند. باید یادت بماند که بعضی از دردها فقط مرگ می طلبند و بعضی از آدم ها خیلی ساده تمامت می کنند... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#چالش_پنجم 😍❤️ روز عقد کلی پول آرایشگاه دادم همه میگفتن خیلی خوب شدی شب که اومدم صورتمو شستم شوهرم گفت اینجوری بهتره😂 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 خاله من موهاشو از مشکی به بلوند اجری تغییر رنگ داد، شوهرش گفت رفتی حموم😐😂 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 من کرم پوستمو عوض کنم شوهرم میفهمه😂 میگه اون یکی بیشتر به پوستت میومد 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 من اهل ارایش نیستم عروسی دخترم دم در تالار مهمونام بهم میگفتن ببخشید مادر عروس کجاست تازه خواستگارم پیدا کردم . ۴۰سالمه 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 وقتی باردار بودم به شوهرم گفتم به نظرت تغییر نکردم؟ گف زیر ابرو ورداشتی؟🤣 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 من موهام مشکی بود رفتم بلوند کردم نفهمید بعد از یه مدت از روی اون بادمجونی کردم بازم نمی‌فهمید😐😑😶🤐 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 موهای سیاه سرمو که تا پشت باسن هست رفتم دکلره کردم شبش شوهرم متوجه نشد خخخخ . ولی میگفت یه جوری شدی🤣 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 شصت کیلو وزن کم کردم ، همون آدمی که هر روز میگفت چقدر چاقی رژیم بگیر و ... با دیدنم هیچ عکس العملی نشون نداد😂 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 من یه تار مو از ابروهامو بردارم شوهرم میفهمه😂😂😂 رژمو عوض کنم سریع میگه رژت چه خوشرنگه😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#نظر_اعضا 🌸 سلام ادمین جان خدا قوت نماز وروزههاتون قبول باشه عزیزی که باردار هستند و شوهرشون میگه برو خونه مادرت عزیزم اگه خونه مادرت روستا هست شما نرو با زبون شوهرت را راضی کن بهش بگو خدای نکرده برای خودم و بچه اتفاقی می افته به شوهرت بگو شما اگه دوست داری بچه مشکلی پیش بیاد برم یا من بمیرم برم روستا و مشکلات بعد از زایمان عفونت دردهای بخیه زیاد هست که شما میتونی توی خونه خودتون راحت باشید و مراقبت کنی اگه بخیه داشته باشی عفونت نکنه هرگز نرو شوهر من هم با من این کار رو کرد قبل از زایمان من را برد روستا پیش مادرم که مواظب باشه برای زایمانم تا به شهر برسیم کلی اذیت شدم ودرد کشیدم بعد از زایمان هم بخیه هام عفونت کرد تب کردم دکتر نبود خیلی بد بود تا خوب بشم خیلی اذیت شدم تا خوب بشم برای ما که در آپارتمان زندگی کرده ام هوای روستا سرد هست وبرای نوزاد هم خوب نیست زود از سر سرما میخوره وبینیش بسته میشه و نمیتونه شیر بخوره اگه گوش نداد بهش بگو تا ده روز مادرم بیاد خطر که رفع بشه و من جای عمل وبخیم خوب بشه و بچه واکسن هایش را بزنه بعد میرم آیت الکرسی بخون وبعد بهش بگو که موافقت میکنه اگه پول نداره از کسی قرض کنید یا یک تیکه طلا بهش بده بگو برو بفروش تو این مدت پول داشته باشه که خجالت نکشی پیش مادرم انشاء الله شوهرت سر عقل بیاد و زایمان راحت وبدون درد داشته باشی و خودت و فرزندت صحیح و سلامت باشید در پناه خدا باشید خدانگهدار برای خشنودی امام زمان صلوات بفرستید ممنون ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#پرسش_اعضا 🌸 سلام دوستان اگه کسی راجب درمان اگزماچیزی میدونه بگه من از دکتر رفتن ومصرف داروی گیاهای ورژیم غذایی واقعا دیگه خسته وکلافه شدم 😔وهیچ نتیجه نگرفتم بلکه بیشترهم شده اگه دوستان راهکاری دارن وکسانی که این مشکل رو دارن وبهترشدن لطفا بگن ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام عزیزم خوبین خواهش میکنم مشکل منو بذارین شاید یکی مشکل منو داشت راهنماییم کردمن 38سالمه سه تا زایمان پشت سرهم داشتم دختر کوچیکم الان دوسالشه سی نه هام خیلی شل و افتاده شدم دوسایز کوچکتر شده انگار داخلش خالی شده شوهرم میگه پروتز کن ولی من خیلی میترسم خواهش میکنم اگر کسی این کارو کرده یا تزریق چربی به سینه راهنماییم کنه واقعا اعتماد به نفسم اومده پایین خواهشاً راهنماییم کنین باتشکر از کانال خوبتون ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام. ممنون از اینکه سوالام رو توی گروه میزارید. همچنین تشکر میکنم از عزیزانی که با محبت پاسخ میدن. دوتا سوال داشتم. ۱. نحوه استفاده از گل‌پنیرک واسه درمان عفونت زنانه به چه صورته؟ ۲. شوهرم موقعی که خوابه مرتب دستش توی موهاشه.و موهای جلوی سرش رو دور انگشتش تاب میده. میخواستم بدونم دلیلش چیه؟ ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام خداقوت ممنون بابت کانال خوبتون طاعات و عبادات تون قبول باشه ادمین جان توروخدا پیام منو بزارید تو کانال تا دوستان راهنماییم کنن راستش من خیلی ب دیگران حسودی میکنم مخصوصا اطرفیان نزدیک مون توروخدا دوستان راهنمایم کنید ک چطور حسادت از خودم دور کنم فقط خودم ارامش ندارم چطوری بگید توروخدا .از تحصیلات و سفر شون و ازدواج اطرفیانم خیلی حسودی میکنم چطور باخودم برطرفش کنم فقط ب زندگی خودم فک‌کنم ن دیگران ایدی ادمین❣👇🏻 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••