eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
168.3هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 اقای شیخ حسین انصاریان تعریف میکردن یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه ،دوستان یه آبگوشت و چای روی هیزم درست کردن، سفره ناهار چیده شد ماست، سبزی، نوشابه، نون دوتا از دوستان رفتن دیگ آبگوشت رو بیارن که... یه کلاغی از راه رسید رو سر این دیگ و یه فضله‌ای انداخت تو دیگ آبگوشت!حالا کی دلش میشه بخوره؛ اون روز اردو برای ما شد زهر مارخیلی بهمون سخت گذشت تو کوه، گشنه ،همه ماست و سبزی خوردیم .خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا تف و لعن کلاغ کردن ،گاهی هم می‌خندیدن ولی اصلش ناراحت بودن .وقت رفتن دوتا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن ،یه دفعه‌ای گفتن رفقااا بدویییییین چی شده؟دیدیم دیگ رو که خالی کردن ،یه عقرب سیاهی ته دیگه ،و اگر خدا این کلاغ رو نرسانده بود،ما این آبگوشت رو میخوردیم و همه مون می‌مردیم کسی هم نبود خدا میدونه این بلاهایی که تو زندگی ما هست پشت پرده ش چیه! امام حسن عسکری علیه‌السلام فرمودند: 《مَا مِن بَلِيّةٍ إلاّ وَ للهِ فيها نِعمَةٌ تُحيطُ بِها》 هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آنکه نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است. خدا صلاح تورو بهتر از خودت میدونه ، پس به حکمتش ایمان داشته باش ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
😍✅ داستان زندگی صنم و یوسف✅ جذاب و هیجان انگیز و پر از استرس❤️ از ✅ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام.. من همیشه مشکلات شمارو می‌خوانم.. میخاسم مشکلمو بزارم راهنمایی ام کنید.. 😔من متولد70هستم با دو بچه دختر بزرگم 9سالشه.وپسرم4..من خیلی لاغرم با این سن هنوز42کیلو هستم 😭قدمم کوتاه.. همه به من متلک میندازن.. از خواهر مادرم گرفته تا خواهر شوهر.. وغیره.. ولی شوهرم بعضی وقتها به شوخی میگه قدت کوتاهه.. منم میخندم ک بفهمه ضعف نشون ندم.. منم به او متلک میپرانم بهش میگم تو چاقا لویی.. در ضمن صورت بسیار کوچک ولاغر دارم. من دوسال پیش رفتم گرفتم مواد چاقی خوردم چاق شدم.. ولی ماندگار نبودن😔😔😒دوباره لاغر شدم.. بعضی ها گفتن شیر خشک خوبه😕منم رفتم خوردم ولی بعد ازیکسال. گرفتم چربی 🤦‍♀وقند.. نمیدونم بخاطر شیرخشک بود یانه.. خلاسه دوماه پرهیز کردم.. وقرص چربی میخوردم.. دگ دوباره هر چی چاق شده بودم.. هم‌ه دو ماهه ریخت😭😭همه روز شبم گریه بود.. دگ تایک ماه پیش رفتم جوانه گندم.. وعرق یونجه گرفتم. یکم چاق شدم.. واز قرص شیمیایی میترسم بخورم.. بعدش دوباره لاغر میشم.. میخا ببینم این جواب میده یا نه. با جوانه گندم.. وپودر سنجد.. بخدا خیلی داغونم دلم میخاد بمیرم.. خیلی مشکل دارم.. این یکیشونه.. از نظر اقتصاد خیلی ضعیفم.. شوهرم خیلی کار میکنه ولی اصلا میگی پولا رو باد میبره.. همیشه میگه دوستم داره.. ولی من خودم از هیکلم بدم میاد.. کلی استخونم. گوشت ندارم . این روزها فقط چشام گریه آن.. 😭هرچی خدا صدا میکنم جوابمو نمیده.. شوهرم یک پدر پیر داره درگیر مریضی اونه.. فرزند دگ هم داره ولی اونا کاری برای پدرشان نمیکنن. من ازین قضیه راضی م چون پدرش خیلی آدم خوبیه.. ا ز پریشبم شوهرم ندیدم.. خونه باباشه. ولی همش زنگ میزنه حالمو میپرسه.. ولی من خیلی تنهام از غصه مشکلات دارم میمیرم.. دلم با بچام خوشه.. فکر خودکشی ام.. دگ بقران خسته م.. الان سه ماهی است.. شوهرم شب در میان میره مراقب پدرش. بازم میگم مشکل ندارم.. شوهرم م همچی برام فراهم میکنه اگر داشته باشه.. ولی مشکل اصلی م لاغری ه.. تو رو خدا نظری بهم بدین. چکار کنم چاق شم.. مخصوصا صورتم. من پول زیادی هم ندارم.. برای رفع مشکلاتم. یک صلوات بفرستن.. بخدا من برای همتون همیشه دعا میکنم... تو روخدابزارید تو کانال ایدی ادمین 👇🏻🌹 @habibam1399
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۱۴۳🌹 @azsargozashteha💚
4_452715601975052585.mp3
1.42M
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۱۴۳🌹 @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام.. من همیشه مشکلات شمارو می‌خوانم.. میخاسم مشکلمو بزارم راهنمایی ام کنید.. 😔من م
❤️ اون خانمی که گفتن مشکل لاغری دارن و هرکسی که مشکل چاقی و لاغری دارن بهترین کار تعدیل مزاج هست. شما باید طبیب خوب بشناسید برید پیشش، تا طبع و مزاج تونو تشخیص بده و برای معتدل شدن بهتون راهکار و برنامه بده. تا اینجوری به وزن و ظاهر ایده‌آل و پایدار برسید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ اون خانمی که گفتن خیلی لاغر هستن خواستم بگم تخصص ندارم ولی احتمالا از غلبه صفرا باشه این شدت لاغری و اینکه وقتی واقعا همسرشون دوسشون داره چرا انقدر غصه میخورن؟ حرف مردم چه مادر باشه چه همسایه چه غریبه ارزش ناراحتی نذاره مهم اینه که همسرتون دوستون داره و شما هم الکی اعتماد به نفس خودتونو خرد نکنید اینطوری همسرتون رو هم یه جورایی بعشمیفهم نبد که ارهاب من خوشت نیاد من لاغرم و... برای درمان هم از دکتر های طب اسلامی کمک بگیرید خیلی جوابه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام درمورداون خانمی ک لاغرن عزیزم لاغری خیلی هم خوبه براخودت سبک هستی راحت میتونی بشینی وبلندبشی مگه لاغربودن چشه اینقدادم چاق هستن ک ارزودارن جای شماباشن ی خانمی فامیل ماهست هم خیلی لاغرحتی از 45کیلوهم فک کنم کمتر 5تابچه داره خیلی هم زرنگ وفرض هستش شمازندگیتوبچسب خداروشکرکن ک سالمی ومشکلی نداری ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام می خواستم به اون خانمی که میگن خیلی لاغرن بگم باید یک مدتی پاچه بخورن ولی بهتره به یک دکتر متخصص تاکید می کنم متخصص طب سنتی مراجعه کنن(عطاری نه).انشالله با اصلاح مزاجشون چاق هم میشن ولی بدون عوارض.ما برای لاغر شدن جواب گرفتیم. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در رابطه با اون خانومی که میگن لاغرن و میخان چاق بشن ، عزیزم منم مشکل تورو دارم خیلی لاغرم یه مدت قرص اشتها اور خوردم اشتهام خیلی باز شده بود و غذا خیلی میخوردم ولی بعد یه مدت دیدم پشت بازوهام داره شل و گنده میشه دیگه مصرف نکردم ،اصلا مواد شیمیایی خوب نیس مصرف نکن بهتر که نیس هیچ عوارضم داره، ولی سیب زمینی ابپز و جوانه ماش و گندم باعث پر شدن صورت میشه خودمم امتحان کردم راضیم ولی نباید قطعش کنی روزی یه دونه سیب زمینی اپز هم بخوری خوبه و البته که ورزش هم فراموش نشه روزی یه ساعتم ک ورزش کنی خوبه موفق باشی❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام درجواب خانمی که گفته بودن خیلی لاغرندخواهرگلم خداراشکرکن الهی تن همتون سالم باشه هرکسی یک تیپ بدنی داره متاسفانه ما آدم هادنبال اینیم که نقطه ضعف مردم راپیداکنیم دیگه همون را دست بگیریم باورکنیدیک مدت خودتون راحداقل پیش بقیه به بی خیالی بزنیدمطمئن باشیدبرای بقیه هم موضوع بی ارزشی میشه چاق شدن به ازای خدای ناکرده بیماری اصلاارزش نداره ورزش کنیدچون آرامش روانی براتون ایحادمیکنه به بچه هاتون برسیدخب بعدازفعالیت ورزشی تان موادغذایی پرحجم اگه میتونید بخورید. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب اون خانمی که گفتن مشکلشون لاغری مفرطشون و سطح مالی شون ضعیفه . . . اول اینکه عزیزدل من این حرفا چیه میزنی! کفر میگی چرا؟بابت لاغری میخوای خودکشی کنی؟😐 یه واست متاسفم خاصی تو چشام موج میزنه 🔖 طبیعت:گرم و تر ۱- مبهی است، اشتها آور است، مقوی معده و هاضمه و برای معده سرد مفید است. ۳- برودت احشا را درمان میکند،اگر با شیر مصرف شود چاق کننده بدن است خصوصا اگر با دو برابر وزن شکر مخلوط شود و تا ده روز بخورند واقعا چاق میکند. اینو از کانال حکیم خیراندیش برات آوردم.سویق برنج هم خیلی زیاد تاثیر داره تو چاقی بدن و پر شدن صورت. رشته ی ایروبیک هم تحت شرایطی تاثیر گذاره،ولی اگه بودجه شو نداری ،تو خونه ورزش کن .قبل از ورزش یه لیوان شیر و شیره ی انگور یا خود شیره انگور یا سیب زمینی آبپز یا میوه یا مربا یا هر غذایی و بخور یه مقدار فعالیت کن مثلا برو پیاده روی پارک محلتون یا توخونه بپر بپر کن(😐😂 در کل فعالیت داشته باش) بعد از ورزش هم بلافاصله دوباره غذا بخور... صد درصد تاثیر میزاره👌🏼 به خدا توکل کن .انقدرم کم عقل نباش😐 واسه همچین مشکلی انقدر خودتو عذاب نده. یکم اعتماد به نفس داشته باش، تو رو خدا خلقت کرده اگه باهات حال نمیکرد هیچ وقت نمی آفریدت.به کنایه های مردمم اهمیت نده😐 کار همیشگی شونه.چاقم بشی میخوان چاقیتو مسخره کنن.ان شا‌ءالله که مشکلاتت حل میشه، اگه یوقت خدای نکرد اونی نشد که تو میخوای، بزن به طبل بی خیالی بگو گوربابای دنیا و مردم و هیکل و اینا😁❤️ دوست دارم مراقب خودت باش. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خوبید در مورد اون خانمی که گفتن خیلی لاغر هستن و متولد سال ۷۰ هستن میخواستم بگم که دقیقا منم مثل شما بودم طوری بود که وقتی نامزدی کردم اصلا لباس سایزم پیدا نمیشد ۳۰ کیلو کمبود وزن داشتم خیلی وحشتناک بود وعذاب میکشیدم تا اینکه رفتم پیش یه دکتر و قرص فست فت رو گرفتم خیلی خیلی عالیه بدون هیچ عوارضی استفاده کردم الانم دوتا بچه دارم البته از جای مطمئن بخرید که اصل باشه ان شالله که موفق باشید
❤️ ❤️ سلام خدمت شما لطفا پیام منو هم تو کانالتون بذارید من یه مادر25ساله ام یکی از شهرستانهای خوزستان زندگی میکنم یه پسر چهار ونیم ساله دارم خداروشکر زندگیم خوبه وخودمو وشوهرم باهم خوبیم وخیلی هم همو دوست داریم الان مشکل من اینه که بعد پسرم دوتا بچه از دست دادم واین خیلی حالمو بد کرده سقط اولی بهمن ماه 98بود که گفتن قلبش تشکیل نشده وبا درد شدید سقط شد باور کنین اونجا نه گله کردم نه ناراحت شدم گفتم حتما قسمتش نبوده بعد هفت یا هشت ماه دوباره باردار شدم آخ با چه استرسی سنو تشکیل قلب رفتم گفتن خوبه وروز بعدش خونریزی داشتم اما موند من وشوهرم عاشق دختر بودیم بخدا شب وروز دعا میکردیم دختر باشه ودختر هم بود اینم بگم که من خودم میگرن دارم وسردردای افتضاحی که سر بارداریا دارم همراه با ویار این همه زجر ودرد تا رسید به همین سه هفته پیش قندمم یکم بالا بود دوروز پشت سرهم دور آزمایش وسنو بودم همون روزی که سنو رو دادم واومدم خونه یه سبزی های کوهی که گفتن واسه قند خوبه خوردم یکم خوابیدم وقتی بیدار شدم شکم درد شدید داشتم😭 بخدا اصلا شبیه درد زایمان نبود فک میکردم مسمومم چون قبلا هم از این سبزیا خورده بودم ومسموم شده بودم سنوهم که گفتم همون روز انجام دادم هیچ مشکلی نبود فقط بچه بریچ(به پا)بود رفتم دکتر شخصی گفتم مسمومم اونم یه سرم وآمپولایی زد اومدم خونه ولی اصلا از دردم کم نشد تا روز بعد صبح مجازی کلاس داشتم شوهرم گفت ببرمت دکتر دوباره سنو بگیرن گفتن نه کلاس دارم تاشب ببینم چه میشه😭😭 دیگه تحمل کردم تاشب که رفتم نوار قلب گرفت خوب بود حتی همون موقع قشنگ توشکمم تکون میخورد معاینه هم کرده بود گفت برو سنو بده رفتم سنو دادم اومدم یهو دیدم گفت آماده شو برو اتاق عمل خدا به روز هیچکس نیاره بخدا شوکه شدم فقط می لرزیدم من بچه اولم طبیعی بود فقط گریه میکردم بهشون گفتم شما که دستگاه ندارین اگه بچم مشکلی داشته باشه چی من هنوز32هفتم خودمو بفرستین اهواز سزارینم کنن ولی قبول نکرد ساعت یک شب میلاد امام حسن سزارینم کرد گفت مشکلی نیست فقط چن روزی تو دستگاه بمونه آخ که هنوز صدای گریش تو گوشمه😭😭 اما بچمو دیر فرستادن تا پنج بعدظهر رسید بیمارستان سینا اهواز همونجا دکتر گفت هم دیر فرستادنش هم تو راه به خاطر اینکه زیاد تکون خورده هم ریه ش پاره شده وهم به مغزش آسیب رسیده بخدا دارم با بغض براتون مینویسم من داغونم سخته بچتو حتی نبینی ونتونی هم باهاش بری گفتم که فقط صدای گریشو شنیدم چون سزارینم بودم نتونستم برم بخش اطفال ببینمش😭😭 بیستم رمضان دیگه بچم تموم کرد آخ وقتی زنگ زدن چه حالی شدم فقط جیغ میزدم همه همسایه ها دورمو گرفته بودن وگریه میکردن من نمیتونم کنار بیام پسرم هر روز میگه مامان کو آجیم آتیشم میزنه همه ی دردم اینه که فقط یه روز قبل بدنیا اومدنش واسش لباس خریده بودم لباساشو که میبینم جیگرم آتیش میگیره یه بار خودمو دلداری میدم آروم میشم یه بار به هم میریزم فقط گریه میکنم خودمو سرزنش میکنم میگم نکنه اون سبزی کوهی باعث شده زایمان زود رس بگیرم یه بار دکترو نفرین میکنم میگم چرا خودمو نفرستاد چرا بچمو دیر فرستادن شاید با معاینه دهانه رحممو باز کرده باشن اصلاحالم داغونه کلافه شدم از بس فکر وخیال کردم بخدا سخته هفت ماه ونیم سختی بکشی بعد هیچ نتیجه ای نداشته باشه برام سخته هضم اینکه قسمتم بود من سر سقط اولیم چن ماه جلوگیری کردم وباز این شد زن پسرعموی شوهرم با منم سقط کرد یه روزم جلوگیری نکرد والان دخترش شش هفت ماهشه من واقعا نمیدونم چیکار کنم برم زیر نظر یه دکتر خوب ودوباره جلوگیری کنم یا نه وقتی فک میکنم دوباره باردار شم روانی میشم میترسم دوباره همین اتفاق بیفته التماستون میکنم دعام کنین وبگین چیکار کنم از یه طرف دوست دارم زود باردار شم از این حال وهوا دربیام از یه طرف به شدت میترسم اگه دکتر خوب تو اهواز می شناسین معرفی کنین واینکه آیا میتونم دوباره طبیعی زایمان کنم خیلی عذر میخام طولانی شده ایدی ادمین 👇🏻🌹 @habibam1399
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_جدید 😍✅ داستان زندگی صنم و یوسف✅ جذاب و هیجان انگیز و پر از استرس❤️ از #فردا ✅ ‌‌‌‌‌
داستان جذابمون😍 از دست ندید❤️ سال ۱۳۱۰✅ اسد در حجره رو باز کرد و مثل همیشه با خنده و خوش رویی با کارگرها حال و احوال کرد و وقتی از کنارشون میگذشت سر به سرشون گذاشت .. صدای خنده ی کارگرها بلند شد .. فهمیدم که باز از اون شوخیهای زشتش که من متنفر بودم کرده .. از همون بالا که دفتر حجره بود گفتم اسد زود بیا بالا کار داریم ... پله ها رو دو تا یکی اومد بالا و به شوخی کلاهش رو از سرش برداشت و خم شد و گفت سلام بر جناب یوسف الممالک .. روزتون عالی .. در خدمت هستم امر بفرمایید .. پشت میزم نشستم و گفتم فقط یک بار ، محض رضای خدا یک بار مثل آدمیزاد بیا و برو .. روی صندلی نشست و سیگاری روشن کرد و دودش رو به سمتم فرستاد و گفت تقصیر منه که میخوام حال همه رو خوب کنم ، خوبه مثل تو برج زهرمار بشم .. دفتر حساب و کتاب رو باز کردم و گفتم وقت کار برج زهرمار شو ... دستش رو گذاشت روی چشمش و حرفی نزد ... سرم رو بالا آوردم و گفتم هر وقت سیگارت تموم شد ایشالا شروع میکنی .. سیگار رو زیر پا انداخت و با کفشش له کرد و گفت ای خدا دقیقا مثل کنیز دده مطبخ ، هی غر بزن ... کنارم نشست و مشغول حسابرسی شدیم .. همونطور که سرش پایین بود گفت راستی ... اومدنی همایون رو دیدم .. گفت بهت خبر بدم قراره فردا برن شکار .. تو هم باهاشون بری .. سرم رو بالا آوردم و گفتم نگفت با کیا میاد؟ بی تفاوت شونه اش رو بالا انداخت و گفت چه فرقی به حال تو میکنه آخه ؟ تو برو خوش بگذرون .. صاف نشستم و گفتم چطور فرق نمیکنه .. یادت نیست اوندفعه منوچهر و دار و دسته اش اومده بودند هر کار میکردند به غیر از شکار... اسد به سمتم چرخید و گفت بابا دست بردار .. تو فرنگم رفتی و برگشتی عوض نشدی ؟ چیکار کردند انگار... ابروهام رو گره دادم و گفتم اولا دین و ایمون چه ربطی به فرنگ و ایران داره در ثانی اینو یادت باشه حرومی حرومیه .. من دوست ندارم دور و برم آدم حروم خور ببینم .. اسد صداش رو تغییر داد و گفت صلواااات ... از لحنش خنده ام گرفت .. ولی تصمیم داشتم با همایون به شکار برم .. احتیاج داشتم به تفریح .. از دو سال پیش که از روسیه برگشته بودم هیچ مسافرتی نرفته بودم و فقط سر گرم کار بودم ‌... وقتی بابا زنده بود رتق و فتق حجره به عهده ی خودش بود و من برای گسترش تجارتمون به روسیه یکی دوباری سفر کرده بودم اما از وقتی که بابا مرد .... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
مربیان❗️ مادران ❗️ 🔴 دوره های و 🔴 🔷 آیت الکرسی با اشاره 🔶 طنز کوچولوها 🔷 یوگای کودک 🔶 نهج البلاغه کودکانه 💟 مربیان و مادران خلاق 👇 https://eitaa.com/joinchat/3164012568Cd68195cb8b ‼️ فقط روزی 10دقیقه بیا اینجا 👆 ⁉️ اوج خلاقیت 👆
همه بهم میگن چکار کردی بچه ات اینقدر ازت داره 😳 نمیدونن من از جلسات 😍 استفاده میکنم 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3164012568Cd68195cb8b
❤️ سلام خواهش میکنم اگه میدونید کمکون کنید.راستش داداشم تو سن 25سالگی عاشق ی دختره میشه و تا قبل از رسمی شدن خاستگاری و تا حدود دوسال با هم صحبتاشونو کرده بودن ولی یهویی بینشون خراب شد و حتی ب کسی هم اجازه ندادن ک مشکلشون حل بشه و متاسفانه الان سه ساله که زندگی هم واسه داداشم تلخ شده و هم واسه ما سه ساله ک زندگی راحت نداریم و تو این مدتم دختره ازدواج کرد اوایلش بشدت مریض شد تا جایی که مجبور شدیم بستریش کنیم هر دکتری ک رفتیم هم میگفتن تا دارو مصرف نکنه خوب نمیشه پیش دکتر روانشناس و روانپزشک و دکتر طب سنتی هم رفتیم ولی هیچکدومشون جواب نداد چون هیچکدوم داروهاشونم نمیخوره ولی بشدت لجباز و حواسپرت و زودرنج شده الانم هرچی به داداشم دختر معرفی میکنیم میگه هر چی شما میگین فکر میکنیم هنوز تو تصمیم گیریش دچار تناقض شده و نمیشه الکی هم ی دختر دیگه رو وارد زندگیش کرد الانم میترسیم ک خدای ناکرده بلایی سرش بیاد و متاسفانه قدرت نه گفتنشم کم شده خلاصه ما همه راه ها رو هم رفتیم تو رو خدا اگه میدونید کمک کنید. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خسته نباشید❤️ ممنونم از کانال خوبتون خیلی مطالب و‌راهنمایی های آموزنده و مفیدی داره. همسر من به شدت ب مادرش وابسته است طوریکه یه جعبه شیرینی یا شکلات بخوایم بخریم زنگ میزنه به مادرش میگه.واسه هیچی سلیقه منو قبول نداره حتی یه لباسم واسه بچمون بخوایم بخریم باید مادرشم با ما بیاد جوری شده که مادرشم به خودش اجازه میده تو همه کارای من نظر بده تو لباس پوشیدن ارایش کردن و حتی تغییر دکوراسیون خونمون.واقعا این رفتاراش دیوونم کرده یچیز با سلیقه خودم نمیتونم انتخاب کنم جرأت هم ندارم چیزی بگم چون تهش دعواست و هیچوقت طرف خونوادشو ب من نمیده.نمیدونم چیکار کنم تا همسرم دست ازین بچه ننه بازیاش برداره ومستقل بشه. ایدی ادمین 👇🏻🌹 سلام خواهش میکنم اگه میدونید کمکون کنید.راستش داداشم تو سن 25سالگی عاشق ی دختره میشه و تا قبل از رسمی شدن خاستگاری و تا حدود دوسال با هم صحبتاشونو کرده بودن ولی یهویی بینشون خراب شد و حتی ب کسی هم اجازه ندادن ک مشکلشون حل بشه و متاسفانه الان سه ساله که زندگی هم واسه داداشم تلخ شده و هم واسه ما سه ساله ک زندگی راحت نداریم و تو این مدتم دختره ازدواج کرد اوایلش بشدت مریض شد تا جایی که مجبور شدیم بستریش کنیم هر دکتری ک رفتیم هم میگفتن تا دارو مصرف نکنه خوب نمیشه پیش دکتر روانشناس و روانپزشک و دکتر طب سنتی هم رفتیم ولی هیچکدومشون جواب نداد چون هیچکدوم داروهاشونم نمیخوره ولی بشدت لجباز و حواسپرت و زودرنج شده الانم هرچی به داداشم دختر معرفی میکنیم میگه هر چی شما میگین فکر میکنیم هنوز تو تصمیم گیریش دچار تناقض شده و نمیشه الکی هم ی دختر دیگه رو وارد زندگیش کرد الانم میترسیم ک خدای ناکرده بلایی سرش بیاد و متاسفانه قدرت نه گفتنشم کم شده خلاصه ما همه راه ها رو هم رفتیم تو رو خدا اگه میدونید کمک کنید. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خسته نباشید❤️ ممنونم از کانال خوبتون خیلی مطالب و‌راهنمایی های آموزنده و مفیدی داره. همسر من به شدت ب مادرش وابسته است طوریکه یه جعبه شیرینی یا شکلات بخوایم بخریم زنگ میزنه به مادرش میگه.واسه هیچی سلیقه منو قبول نداره حتی یه لباسم واسه بچمون بخوایم بخریم باید مادرشم با ما بیاد جوری شده که مادرشم به خودش اجازه میده تو همه کارای من نظر بده تو لباس پوشیدن ارایش کردن و حتی تغییر دکوراسیون خونمون.واقعا این رفتاراش دیوونم کرده یچیز با سلیقه خودم نمیتونم انتخاب کنم جرأت هم ندارم چیزی بگم چون تهش دعواست و هیچوقت طرف خونوادشو ب من نمیده.نمیدونم چیکار کنم تا همسرم دست ازین بچه ننه بازیاش برداره ومستقل بشه. ایدی ادمین 👇🏻🌹 @habibam1399 لطفا راهنمایی بفرمایید🌹👆🏻🙏🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••