eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
154.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال تعبیر خوابمون 👇🤍 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 ادمین عزیز سوالی داشتم که بیشتر حقوقی هست در سال ۹۵ ملکی خریدیم که پول دو دونگش از پدر شوهرم بود قرار شد دو دونگ رو به اسمش بزنیم ماهم قبول کردیم ولی بعد از خرید پدر شوهرم منصرف شد و گفت من پولم رو میخام ملک نمیخام و این شد آغاز دعوای ما با پدر شوهر و سه برادر شوهر مجرد که در خانه بودند چون ما خونه را خریده بودیم ودران ساکن شدیم و‌ دیگر پولی نداشتیم بهش بدیم از یک طرف ملکی سه طبقه نیمه کار در حاشیه شهر داشتیم که قیمتش خیلی بیشتر از این دو دونگ بود ولی بخاطر فشار برادر شوهرها و‌پدر شوهر مجبور شدیم این ملک را به اسم پدر شوهر پیر و بیمار مون بزنیم چون برادر شوهرها می‌گفتند اگر پول به پدر بدید تو بانک میذاره و ارزشش از بین میره حتی ۸ ماه از ما سود بانکی این پول راهم گرفتند و یک چک در مبلغ این پول به پدر شوهر م دادیم که برادر شوهر نامردم رفت به اجرا گذاشت و سه سال حساب همسرم رابست شوهرم باآنها قهر و قطع رابطه کرد بعد از مرگ پدر شوهرم متوجه شدیم که این برادران نامرد خونه ای رو که به اسم پدر شوهرم قولنامه کردیم به اسم خودشون زدند و گفتند پدر این ملک را به ماداده در صورتیکه از ما سود گرفتند چک اجرا گذاشتند و نگذاشتند ما قضیه رو با پدرشون حل کنیم برای اینکه از پول پدر و ملک ما به نفع خودشون استفاده کردند الان که پدرشون فوت شده و کار به انحصار وراثت کشیده شده این ملک قیمت خیلی بالایی پیدا کرده و برادر شوهرهای نامرد ادعای مالکیت این ملک را دارند در صورتیکه پدر شون تا زنده بود به هیچ عنوان از آنها راضی نبود و حتی یک ریال پول به اونها قرض نمی‌داد ولی من و شوهرم چون کارمند بودیم و خوش حساب بهمون قرض میداد نکته دیگر اینکه قیمت این ملک اون زمان که ما معامله کردیم نصف قیمت واقعی بود ما برای راضی کردن پدر شوهرم این معامله را کردیم الان برای انحصار وراثت ما گفتیم حاضریم در قبال آن دو دونگ پول پدرش ملک مارو برگردانند چون شوهرم به پدرش اعتماد کرد ولی برادران نامرد از پیری و بیماری پدر سو استفاده کردند و مجبورش کردند خونه رو به اسمش بزنند و به هیچ عنوان رضایت نداریم ملکی که هیچ زحمتی نکشیده با دوز و کلک بالا کشیدند چگونه باید این مسئله رو حل کنیم 👇🌻🌻 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۷ آذر ۱۴۰۳
17.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥حرف‌های دلی یکی از ایرانی‌هایی که سالهاست به آلمان مهاجرت کرده رو بشنوید. 💥صرفا از روی چند ویدئوی جذاب که بلاگرهای مهاجرتی توی شبکه‌های اجتماعی منتشر میکنن تصمیم به مهاجرت نگیرید. ‌👍🏻⁩ 💥امیدوارم توی زندگی‌تون همیشه بتونید بهترین تصمیم‌ها رو بگیرید ‌♥️⁩‌🇮🇷⁩ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۷ آذر ۱۴۰۳
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام محبوبه عزیز ۵۱سالم هست یک سال هست پریودنمیشم خیلی گر میگیرم ازتون میخوام سوآ
❤️🍃 سلام درجواب مادری که گفتن بچه ۴سالشون چند تا کلمه بیشتر نمیتونه حرف بزنه بیشتر باهاش صحبت کنید کلمه هایی ک میگن سعی کنید نزارید اشتباه تلفظ کنه مثلا است و بگه اس.یا بستنیو نگه بسنی جمله های دو کلمه ای باهاش کار کنید.مثل بابا بیا.آب بده بعد از یه مدت کلمه های سه حرفی را شروع کنید اگه کلمه ای اشتباه تلفظ کرد شما صحیش کنید. دختر من کلمه ها را اشتباه میگفت .کسی نبود منو راهنمایی کنه حالا شده ملکه ذهنش الان کلاس دومه باز هم اشتباه میگه بعد ک میگم چی برمیگرده صحیش میکنه.مثلا چیپسو میگه چیپ بعد میگم چی میگه چیپس 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام خدمت دلارام خانوم که دخترشون ۴ساله هستن ومیگین بی تربیته اولا که بچتون بی تربیت نیس کمی خجالتی شده دوما بی‌تربیت اونی هس ذهن شمارو نسبت به بچتون تخریب کرده یعنی چه که میاد میگه بچتون رو بیرون ببر آدم ببینه خانوم عزیز بچه ی شما ۴ سالشه نه ۱۴ سال . کسی که میاد درمورد بچت نظر میده مطمئن باش فقط تربیت خودشو قبول داره. به خودت داره توهین میکنه نه به بچت که مثلا بلد نیستی بچه تربیت کنی . خودش بزرگتر که شد میفهمه که باید سلام کنه به قول قدیمی‌ها عقل که جلوتر از سن نمیفته .خودت به جاش سلام کن بگو دختر گلم به شما سلام کردمتوجه نشدید . برای دل داغدیده ی من وفرج آقا دعا کنید حالم خیلی خرابه 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام خدمت آقا پسر ۲۳ساله که میخوان برن خواستگاری . من از تجربه ی خودم میگم به عشق بعد از ازدواج ودوست داشتن بعد از ازدواج اعتقاد دارم من ۳۵ سالمه ۱۸ ساله ازدواج کردم سه پسر دارم وقتی که شوهرم اومد خواستگاری کلاس اول دبیرستان بودم اصلا بهش علاقه ای نداشتم اصلا دوستش هم نداشتم فقط بخاطر اینکه پسر خیلی خوب و سربه زیری بود بابام بهم گفت قبول کن منم قبول کردم خیلی اخلاقامون هم باهم متفاوت بود تازه همسرم هم ازش نپرسیدم ولی اونم پیدابود علاقه ای به من نداره چون خودش نیومده بود مامانش اونو به زور آورده بود.البته از فامیلاشون شنیدم😂ولی کم کم بهش علاقه مند شدم تقریبا یه سال کشید که بهش علاقه مند شدم ولی الان اینقدر بهم وابسته شده که واقعا برام سخت شده این همه وابسته شده حتی تو موقعیت های کاری هم باید دنبالش برم البته منم بهش وابسته شدم. ببین اگه دختری که میگی خوب هس برو ازدواج کن درسته که پسر خوبی هستی ولی دختر خوب کم هست . انشاالله خوشبخت بشی 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 عروس خانمی که پدر شوهر براشون خونه رهن کرده؛ عزیزم،شما می‌تونستین همون پول رو بگیرید و یه جای دیگه خونه رهن کنید.نخریده بودن که مجبور باشین کنار خودشون زندگی کنین. الآنم سر سال ازونجا پاشید،برید یه جای بهتر.یه جایی که نزدیک هیچکدوم از خانواده‌ها نباشه. ولی به ذهنم نمی‌رسه ماجرای پدرشوهرتون رو چجوری به همسرتون بگید.میترسم چیزی بگم،اوضاع وخیم بشه🤷‍♀️ خانم محترم احترام پدرومادر شوهرتوننگه دارید واجازه ندهید که هیچکس چه از طرف خودتان یا همسرتان در زندگیتان دخالت کنند واز همسرتان بخواهید پول خانه ای که پدرشوهرتان مخواهد بخرد به همسرتان بدهد ومقداری هم خانواده خودتان به شما بدهند چند خیابان دورتر خانه بخرید که مشکلی هم پیش نیاید 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام خانمی ک دوسه ماهه عروسی کردی.خاهشازودتراین زندگیوتمومش کنیدمنم مثه شمابودم همسرم همین رفتارهاروداشت هی گفتم درست میشه ولی نشدهیچوقت.گفتم بچه بیارم درس میشه ولی بدترازقبل شدالان ۸سالهمیگذره ولیوهردفه بدترازقبل حتی دعوامون میشه جلوبچه۳سالمخودشومیزنه منومیزنه یاگاعی اوقات بچرم میزنه.تابچه دارنشدیدزودتراقدام کنید.بعدشم سطح فرهنگتون هم متفاوته.امیدوارم تصمیم درستی بگیرید.من خودم گاهی اوقات میگم کاش اون موقع ک بچه نداشتم تمومش میکردم الان کع بچه هس بخاطرش تحمل میکنم همچیو.واقعا خسته شدم کلوسایلامومیشکونه.میزنه.فوش میده.امیدوارم اشتباه منونکنی عزیزم 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام به اون خانومی‌که دو سه ماه ازدواج کرده و تک فرزنده ،منم دقیقا مشکل تو رو دارم وقتی شوهرم عصبی بشه هر چی از دهنش در میاد میگه کتک میزنه میگه برو دیگه نمیخوامت‌ ولی تا میام زنگ بزنم خانواده ام گوشیمو قایم‌ میکنه، من دیگه واقعا ازش خسته شدم حالم ازش بهم میخوره ولی واقعا واقعا مجبورم که باهاش بمونم چون دوتا بچه دارم که یکیشم‌ مریضه نمیتونم ولش کنم برم دلم نمیاد ،نمی گم طلاق بگیر برو چون زندگی سختی های زیادی داره ولی تا چند سال بچه نیار ببین درست میشه ،اگه درست شد که هیچی نشد اون موقع برو ،زیادم خونه پدر شوهرت نرو شوهرتم‌ هر چی گفت با ملایمت‌ جواب بده وقتی آروم بود از بپرس ببین که مشکلش چیه ولی اینو آویزه ی گوشت کن حالا حالا بچه نیار من الان اگه بچه نداشتم راحت رفته بودم
۷ آذر ۱۴۰۳
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
_منم چون تورو خیلی قبولت دارم و می‌دونم که راحت به بقیه اعتماد می‌کنی دارم اینجوری رفتار می‌کنم ثریا
❤️🍃 ستاره حتی منتظر خداحافظی من نموند و قطع کرد خیلی ناراحت شدم حمید رو مقصر دونستم اگر جوابشو میداد الان ثریا قهر نمیکرد که گوشیو روم قطع کنه بی حوصله به روبرو خیره شدم نمیدونستم باید چیکار کنم شماره حمید رو گرفتم بعد از چند بوق جواب داد  _جانم  ماجرا رو براش گفتم با دقت گوش داد و اروم گفت  _ی چند روز بذارش به حال خودش _اون مثل خواهرمه  _مثلشه خودش نیست ستاره جان چرا نمیخوای قبول کنی _باشه کاری نداری؟ _ناراحت نشو _میخوام قطع کنم    _هر کاریم بکنی حقیقتش عوض نمیشه بدون خداحافظی قطع کردم صدای دلربا از پشت سرم به گوشم خورد  _کارت درست نیستا بخاطر حال خراب دوستت داری حال همه رو خراب میکنی بعد اون حتی تحویلت نمیگیره  با صدای بلند اما کنترل شده گفتم  _دهنتو ببند تو نمیخواد ازم ایراد بگیری همینم مونده بچه م بهم بگه چیکار بکنم و نکنم  _مامان کارت اشتباهه چرا نمیخوای قبول کنی حاضری همه رو متهم کنی اما قبول نکنی که ثریا داره باهات بد رفتاری میکنه  _بس کن نمیخوام حرفی در لین مورد بزنی _چرا باید بس کنم؟ وقتی تو از دیروز اعصاب همه رو خورد کردی و روان مارو بهم ریختی توقع داری همه ساکت بشیم؟ حرفهای دلربا همگی درست بودن ولی من نمیخواستم باور کنم  صدای در خونه بلند شد وقتی که به سمت در رفتم با حمید روبرو شدم  _سلام  _سلام چرا الان اومدی ؟  _سرکار اعصابم بهم ریخت ول کردم اومدم  _چرا؟ چیشده؟ _مهم نیست اومدم دیگه شما دوتا ارومم میکنید لبخند دلنشینی بهش زدم  _توام منو اروم میکنی زندگیم، خوب کردی اومدی اصلا بیا امروزو با هم بریم بچرخیم  حمید حرفمو با سرش تایید کرد لب زد _ پس زودتر بپوشید بریم بیرون خوشم نمیاد امروز خونه بمونیم  همراه دلربا هر دو حاضر شدیم تمام مدت که ما حاضر می‌شدیم حمید به ی گوشه خیره شده بود و پاشو ریتمیک روی زمین می‌کوبید ازش نپرسیدم چی شده چون مطمئنم جوابمو نمیده و خوششم نمیاد که بگه.  بالاخره من و دلربا هر دو حاضر شدیم و مقابلش ایستادیم  _بریم  از جاش بلند شد  _ بیاید امروز بریم ی جایی که تا شب نیایم  رفتار عجیب حمید منو توی فکر فرو برد به محض خروجمون از خونه با ثریا چشم تو چشم شدیم ناخواسته نگاهم کشیده شد سمت حمید اخم‌هاش توی هم رفت و زاویه دیدش رو جوری تنظیم کرده بود که ثریا رو نبینه، ثریا ولی برعکس زل زده بود به حمید و خیلی صمیمی و گرم باهاش احوالپرسی می‌کرد حمید خیلی سرد و کوتاه جوابشو می‌داد چیزی که باعث شد بیشتر از همیشه تعجب کنم رفتار سرد و بی روح ثریا با من بود خیلی معمولی و سرد باهام سلام علیک کرد انگار که من مزاحم احوالپرسیش با حمید بودم.  رو به حمید گفت  _دارین میرین بیرون _ بله با اجازتون داریم ی بیرون خانوادگی میریم  _خب پس منم باهاتون بیام خیلی وقته حوصلم سر رفته _ بهتون گفتم که خانوادگیه به نظرم شمام برین سر کارتون ممکنه دیرتون بشه از برخورد حمید جا خوردم اصلا انتظار نداشتم که بهش اینجوری بگه یعنی سابقه نداشت که همچین برخوردی با هیچکس بکنه ثریا خودشو نباخت و دستشو برد سمت در ماشین باز کرد و سوار ماشین شد.  انتظار داشتم با برخوردی که الان از حمید دیدم خیلی بد باهاش حرف بزنه اما هیچی نگفت و لبخند خبیثی زد و ماشینو به حرکت درآورد توی خیابون چند تا چرخ زد و دست آخر وایساد جلوی خونه ثریا _ ثریا خانم رسوندمتون بفرمایید  _ولی من که گفتم باهاتون میام _ بله منم گفتم ی تفریح خانوادگیه و ترجیح میدیم خودمون سه تایی باشیم شما برید خونتون بشینید فکر کنید که ی خانواده برای خودتون تشکیل بدید که سر بقیه خراب نشید  انقدر رفتار حمید قاطع و محکم بود که جرات نکردم حرفی بزنم و فقط نگاه می‌کردم و منتظر بودم ببینم این توهین‌ها کی تموم میشه ثریا ناراحت از ماشین پیاده شد به محض رفتنش رو به حمید گفتم  _چرا اینجوری کردی ؟ _چون لازم بود اون دوست توئه قرار نیستش که هر کاری می‌کنیم و هر جایی میریم اونم باشه می‌خواد دوست تو باشه مشکلی نیست ولی رابطه‌اشو با تو حفظ کنه نه اینکه به کل خانوادمون نفوذ کنه حمید تلاش می‌کرد خیلی عادی رفتار کنه و ی جوری بروز می‌داد که انگار مسئله خاصی نشده اما ناخواسته به حدی ذهن منو درگیر کرده بود که اندازه نداشت.  اصلاً هیچ توجیهی برای رفتارشون توی ذهنم پیدا نمی‌کردم رفتار حمید و ثریا به حدی مشکوک بود که منم آروم آروم داشتم قانع می‌شدم ی خبرایی هست ولی نمی‌خواستم باور کنم، ثریا عین خواهرم بود و حمید هم مرد زندگیم که بهم قول داده دست از پا خطا نکنه . وقتی که حمید دستمو توی دستش گرفت باعث شد تمام افکار مزاحم و درهم من از بین برن خیره نگاهش کردم لبخند عمیقی زد و گفت
۷ آذر ۱۴۰۳
_ من هر کاری که می‌کنم به خاطر تو و زندگیمونه ازت خواهش می‌کنم حتی برای یک لحظه‌ام که شده به من شک نکن و فکر نکن که می‌خوام کاری کنم تا زندگیمون خراب بشه تو این زندگی هیچی ازت نمی‌خوام جز اعتماد _ من بهت اعتماد دارم عزیزم چرا همچین فکری می‌کنی؟  _در کل دارم بهت میگم تو و دلربا تنها چیزایی هستید که من دارم برای شما دو تا هر کاری می‌کنم من نمی‌خوام از دستتون بدم دست مردونه ش رو توی دست ظریف خودم فشار دادم و گفتم  _منم تو رو خیلی دوست دارم تو و دلربا تنها با ارزش‌های زندگی من هستید به خاطرتون هر کاری می‌کنم حتی اگه لازم بشه از کل دنیا بگذرم و بی‌خیال همه بشم این کارو انجام میدم مگه داریم با ارزش‌تر از تو ؟  حمید که مشخص بود حسابی از حرف من خوشحال شده لبخند عمیقی زد  _حالا دوست دارین کجا بریم؟  کمی فکر کردم  _ امامزاده داوود، خیلی وقته که نرفتیم هم ی زیارتی می‌کنیم هم باصفا و قشنگه ی چرخی می‌زنیم  دلربا نفسشو عمیق بیرون داد و گفت _ تو رو خدا مامان بیا بریم ی جایی تفریح کنیم  چرخیدم سمتش _ تو خیلی وقته که اونجا نرفتی آخرین بار خیلی کوچولو بودی رفتی بیای خوشت میاد اونجا هم تفریحی داره هم زیارتی آب و هواشم که عالیه  حمید حرفمو با سرش تاکید کرد و گفت _ آره میریم همین جا منم سال‌های زیادی میشه که نرفتم بریم شاید ی ذره آرامش اومد تو وجودم سه تایی به سمت امامزاده داوود رفتیم دلربا از ظاهرش مشخص بود که ناراضیه حمید هم با شوخی و اهنگ های مختلف میخواست حال و هواشو رو عوض کنه  _پس چرا نمیرسیم؟  _میرسیم بابا ی جوری عجله داری انگار خیلی مشتاقی  _نخیر اصلا خوشم نمیاد بریم اونجا حتی دلم‌نمیخواد بدونم چه شکلیه  _خیلی با صفاعه ... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۷ آذر ۱۴۰۳
❤️🍃 شهید محسن رجبی 💜🍃
۷ آذر ۱۴۰۳
وصیت‌نامه شهید محسن رجبی اگر من وصیتی ننویسم فردا که من را به جایگاه واقعی خویش یعنی نزد ربم برگردم منافقان شایع خواهند کرد که فلانی چشم بسته به مانند خود کوردلانشان کشته شده است. پس مرا این خوف گران آمد و بر آن داشت که انگیزه شهادتم را بازگو کنم. بسم رب الشهدا و الصدیقین السلام علیک یا اباعبداللهالحسین(ع) یا ثارالله ای خوشا با فرق خویش در لقاء یار رفتن/سرجدا پیکر جدا در محفل دلدار رفتن با سلام و درود بر حضرت بقیة الله(عج) و شهدای به خون غلتان، امام و امت امام وصیت نامه‌ای را که به صورت نوشته است آغاز می‌کنم: هنگامی که برای نوشتن وصیت نامه قلم بر کاغذ می‌گذاشتم به این فکر افتادم که خدایا من در مقابل بزرگی و جلال و مقامت که ذره‌ای هم به حساب نمی‌آیم و در مقابل این همه نعمت‌های بی حد و حسابت که به طور رایگان ولی بی دریغ در اختیار بندگانت گذاشتی چه بنویسم؟ اگر وصیتی ننویسم فردا منافقان شایع خواهند کرد که فلانی چشم بسته کشته شده است پس گفتم وصیت نامه را برای که بنویسم؟ به این فکر افتادم که به رهبرم بنویسم. باز در مقابل آن همه کرامت و صفای امام که من و امثال مرا از گرداب ضلالت نجات داد قلم عاجز شد و به خود گفتم که برای امت بنویسم. ولی ناگاه فریاد تکبیر مداوم ملت در راهپیمایی‌ها و تشییع جنازه‌های شهدا و مراسم مذهبی به گوشم رسید. چهره‌های به خون رنگین شده فرزندان شهیدان این امت مرا به وحشت انداخت و قلم در دستم بی حرکت ماند. در پیکر خود فکر کردم. ای خالق و ای پیامبر(ص) یا رسول الله(ص) چه کنم؟ به این نتیجه رسیدم که وصیتی ننویسم. زیرا این همه ایثار و مقاومت این ملت به رهبری آن امام برای نجات دین پاک و مبین اسلام و جهانیان در مقابل سختی‌ها و ناملایمات ناشی از دریوزگی ابرجنایتکاران شرق و غرب به کمک نوکران چشم و گوش بسته داخلی و خارجی من روسیاه برای اسلام عزیز و جهانیان و نجات گرسنگان سیاه و سفید و سرخ پوست امریکایی و غیره چه کردم. در حالی که بیست بهار از عمرم می‌گذرد واماندم که خدایا چگونه در چشمان پر از عشق و محبت حضرت رسول الله(ص) فردای قیامت نگاه کنم و بگویم یا محمد(ص) منم از امت گنهکارت؟ ناگاه چهره کریه استعمار شرق و غرب و مزدوران حلقه بگوششان (منافقین چپ و راست داخلی) و دول‌های مرتجع منطقه در پیش چشمم مجسم شد. که اگر من وصیتی ننویسم فردا که من را به جایگاه واقعی خویش یعنی نزد ربم برگردم این‌ها شایع خواهند کرد که فلانی چشم بسته به مانند خود کوردلانشان کشته شده است. پس مرا این خوف گران آمد و بر آن داشت که انگیزه شهادتم را بازگو کنم. عزیزان! بدون شک ضلالت و فساد و فحشا و کشته شدن اسلام در دوره رضاشاهی و پسر کثیفش را از یاد نبرده‌اید. حتما بی غیرتی‌ها، قلدری‌ها، خفه شدن بانک الله اکبر در گلوی مؤذن‌ها و مسخره کردن اسلام در رسانه‌های گروهی و به مسلخ کشیدن مسلمین به بهانه مسلمان بودن و بعد از پیروزی انقلاب حمله‌های ناجوانمردانه و شیطان‌های بزرگ و کوچک و به خصوص مزدوران داخلی منافقین و خان‌ها و سرمایه داران و تمامی جرثومه‌های کثیف را از یاد نبرده‌اید. باید از خویشتن سوال کنیم، که چرا و چه کسی و با کدامین پرچم ما را از این همه مصیبت‌ها نجات داد!؟ آیا غیر از امام عزیزمان بود؟ با پرچم لا اله الا الله که آغشته به خون میلیون‌ها نفر انسان زن و مرد از سلاله پاک ابراهیم خلیل الله و محمد رسول الله(ص) و علی(ع) ولی الله و زهرای مرضیه و فرزندان بر حق و پاک و اصحاب و یاران آن عزیزان می‌باشد. اگر هزاران بار زنده شوم، مصمم تر از اول به امام خواهم گفت: یا روح الله لبیک! بنگر و ببین ای انسان که در طول تاریخ پرچم نجات انسان‌ها در دست توانای کدامین مرد و از کدامین خانه بیرون آمد؟ آیا جز پرچم الله اکبر و در دست توانای مردانی از تبار ابراهیم و از خانه گلین فاطمه(س) بوده است؟ و آیا پیروزی و شکست طاغوت و راندن کفر از کشور اسلامی از کدام کلبه و با کدام پرچم بود. بله همان پرچم نجات بخش اسلام و همان کلبه کوچک فاطمه(س) و کعبه راستین مسلمین و پهلوی غرق به خون بانوی مسلمین حضرت فاطمه(س) بوده است که روح الله عزیز با خشم اولیاء الله از آن خانه خروش کرد و بت‌ها را شکست و می‌شکند و کدامین امت بود که او را با مال و جان یاری داده و یاری می‌دهند. همین مردم محروم و فقیر ایران عزیزمان بود که همیشه به خاندان با عصمت مولایمان علی(ع) وفادار بوده و هستند. پس این همه از خودگذشتگی و عظمت و شرافت که این شهدای میلیونی تاریخ بشریت به خرج دادند. من که بنده‌ای گنهکار هستم. چرا در راه پرافتخار شهادت برای اسلام عزیز قرار نگیرم.
۷ آذر ۱۴۰۳
هر کس در هر لباسی به خاطر شهادتم به مقامات دولتی توهین کند به خدا سوگند فردای قیامت یقه‌اش را خواهم گرفت خون من، جسم من، روح من که امانتی است در دنیا و سرانجام که باید به صاحب اصلی یعنی پروردگار عزیز برگردد. چرا از راه در ست که پاکان رفتند برنگردد و ای منافق کوردل! و ای بی غیرتی که ناموس خویش را در آغوش هر اجنبی قرار می‌دهید آیا خیال می‌کنید که ما هم مثل شما به امام راستین ملت خیانت می‌کنیم؟ نه! به خدا اگر هزاران بار زنده شوم به مانند اول و مصمم تر از اول به امام خواهم گفت: یا روح الله لبیک! ای امام زمان(عج) شاهد باش که ما به فرزند زهرا(س) به مانند مردم کوفه و منافقین خیانت نکرده‌ایم. یا بقیة الله شما گواه باشید که ما اگر گنهکار بودیم ولی به جانشینت که فریاد(هل من ناصر ینصرنی) جدت از حلقوم مبارکش برخاست لبیک گفتیم و تا پای جان در مقابل دشمنانش ایستادیم. من از شما می‌خواهم از خدا بخواهید که مرا ببخشد که نتوانستم درست وظیفه‌ام را انجام دهم ولی امیدوارم به اینکه مانند منافقین در شکل‌های مختلف نامردی نکردم... درباره شهید🌸🍃 «شهید محسن رجبی» فرزند رجبعلی متولد 1343 در امیریه تهران است. او اعزامی از لشکر 27 محمد رسول الله(ص) تهران بود که در سال 1363 در عملیات بدر و در منطقه جزیره مجنون به اسارت نیروهای عراقی درآمده و در اسارت به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید والامقام از قبرستان الکرخ عراق بعد از گذشت 30 سال از شهادتش طی عملیات تفحص توسط کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح کشف شد. هویت این شهید از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. این شهید 20 ساله سه برادر داشت که یکی از آن‌ها چند سال پیش بر اثر سانحه‌ای فوت شده بود. پدر شهید نیز 14 سال پیش پس از سال‌ها انتظار دار فانی را وداع گفته و به سوی فرزندش پرکشید. شهید محسن رجبی در آخرین اعزام خود به همراه پدرش به عملیات بدر می‌رود و در این عملیات مفقود الاثر می‌شود. او پیش از اعزام به جبهه در کنکور سراسری رشته عمران قبول شد و قصد داشت پس از بازگشت از این عملیات درس خود را ادامه دهد اما به فیض شهادت نائل شد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۷ آذر ۱۴۰۳
🍎 نزله و زکام چیست؟!❌ به فضولات مغزی که از طریق بینی خارج میشود زکام میگوییم. به فضولات مغزی که به حلق و گلو میریزد نزله میگوییم . نزله یا همان ترشحات پشت حلق باید درمان شود. مصرف آنتی بیوتیک باعث خشک شدن نزله ها شده و در آینده باعث سکته ،صرع ، فلج مغزی و..میشود. اگر ترشحات پشت حلق رفع نشود عوارضی مانند آب مروارید ، عفونت و تنبلی چشم عفونت و ضعف گوش بسیاری از مشکلات معده مثل دل درد ،  زخم معده ، کولیت ، برخی دندان دردها و کیست لثه آسم و سرفه ، سینوزیت. مشکلات پروستات در آقایان مشکلات رحم مانند کیست ، فیبروم و در برخی موارد کیست سینه. خشک کردن نزله و عفونتها با مصرف آنتی هیستامین و آنتی بیوتیک یعنی باقی ماندن بدترین زباله در مهمترین عضو یعنی مغز که این کار باعث افزایش ام اس ، پارکینسون ، آلزایمر و دیگر بیماریهای مغز و اعصاب میشود. تدابیر با بستن سر با روسری ویا کلاه مصرف دارویی با صمغ عربی، کتیرا، زعفران، نشاسته، سنبل الطیب، تخم کاهو، بذرالبنج سفید، تخم خشخاش، مغز به دانه، رب السوس، مغز بادام شیرین و ... مواد را پودر کرده و داخل کپسول روزی یک عدد 🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊 💊💊💊💊رحم و راهکارها برای رفع خونریزی رحم بر مبنای طب سنتی پاسخ به سوالات پیرامون استمرار خونریزی واژن بانوان بدون تشخیص علت خاص مواردزیر یک الی دو مورد بصورت نوبه ای اجرا کنید 🔻 -تمام گیاه گزنه را یک قاشق دم کنید -سیب زمینی در روغن زیتون بکربرشته و میل شود -دم کرده بومادران سفید(هم برگ و هم گل) -دم کرده گیاه سداب روزی یک قاشق -آب هویج+عسل+یک قاشق چایخوری نشاسته روزی دو لیوان -استفاده از سویق عدس(عدس را پخته و آب آن را گرفته و دور میریزیم ,عدس را خشک میکنیم و بعد از خشک شدن تفت میدهیم تا برشته شود ,عدس را پودر می کنیم) پودر حاصله را روزی یک یا دو بار یک قاشق مرباخوری تا غذاخوری دو ساعت بعد از غذا(میان وعده)مصرف کنید. -بادکش زیر سینه ها ( روی پستان منظور نیست ) روزی دودقیقه -استفاده از غذاهای غلیظ فقط در هنگام خونریزی رحم بعنوان سودا کنتده رحم :حلیم , عدسی,عدس پلو,آش کاچی,چای غلیظ سیاه ,کله و پاچه -پرهیز از تغدیه خیلی گرم و استمرارش مثل گوشت شتر و گوشت گوسفند مستمر -دم کرده برگ بارهنگ روزی یک قاشق -ضماد حابس ترکیبی شامل (پوست انار+ عدس + پودرگیاه مورد) با هم همه را بکوبید با سرکه انگور خمیر کنید و زیر شکم ببندید) -دم کرده زرشک پلویی که برعکس زرشک سیاه قابض رحم و خونریزی است شربت انار و رب ملس ان -شربت به و مربای به -صبحانه یک لیوان شیر جوشیده شده گاو با عسل همراه مربای به – دود دادن عنبر نسارا ( فقط پشگل الاغ ماده) روزی یک الی دو دانه آبزن (نشستن در جوشانده گیاه): آبزن پوست انار شسته شده +پوست میوه بلوط (جفت بلوط)+مازو همه را مساوی با هم بجوشانید صاف کنید و در آن بنشینید روزی یکبار پرهیزات:⛔️⛔️⛔️ فست فود-قند و شکر -اسانس های شیمیایی-گرمی جات زیاد –ادویه- اب یخ💊 //////////////////////////////////////// 🌸🍃خونریزی رحم زنان پس از زایمان 🌷حلوای نشاسته : مقداری نشاسته را با کمی آب حل کرده و در روغن زرد بریزید. با کمی گلاب و زعفران و چند دقیقه روی حرارت ملایم قرار دهند تا مثل مسقطی شود. چند نوبت میل کنید. 🌷۲- بادام+فندق+بارهنگ+نبات به نسبت مساوی کوبیده شود روزی چند قاشق میل کند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۷ آذر ۱۴۰۳
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انار بهترین فواید و بدترین مضرات انار که نمیدونستید، بعد از دیدن این ویدیو بازم انار میخوری؟حتما. حتماً ببینید 🙏 لطفا برای یک نفر ارسال کنید ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۷ آذر ۱۴۰۳
💜🍃 سلام خدمت همگی نیازدارم به راهنمایی شما من کلاس یازدهم رشته صنایع شیمیایی هستم ولی متاسفانه فقط پارسال یعنی دهم را تونستم بخونم و امسال به دلیل اینکه امکان رفتن به مدرسه را نداشتم نتونستم درسم را ادامه بدم سوالی که دارم اینه که اصلا نمیخوام سال دیگه در صورتی که قراره دوازدهم باشم بیام یازدهم را بخونم کسی می‌دونه چطور میتونم سال دیگه دوازدهم رشته خودم را بخونم و یکسال از درسام عقب نیفتم و اینکه اگر خدا بخواد ان شاء الله مشکلم تا یکی دو ماه دیگه حل میشه حتی امکان داره که از همون یکی دو ماه دیگه شروع کنم ادامه درسم را و اگه راه داره چطوری ممکنه و کجا برم و چیکار کنم اینم بگم درسم خیلی خوبه و گیرایی و هوشم هم بالاست پارسال هم با اینکه بیشتر روز ها را غایب بودم ولی معدلم بالای ۱۹ شد یچیز دیگه اینکه من نتونستم پارسال چند تا از امتحان های پایانیم را بدم و نمره اش در کارنامه ام صفره از مدیرمون پرسیدم گفتن باید با امتحان های امسال اوناام پاس کنم مشکلی با آزمون دادن دو تا پایه همزمان ندارم ولی با این شرایط بازم میتونم بدون اینکه یک سال عقب بیفتم برم دوازدهم ،و اینکه میتونم درس های افتاده ی کلاس دهم را تک ماده کنم ؟ بیشتر دغدغه ام برای دانشگاهمه میشه با این شرایط بازم اون دانشگاهی که می‌خوام را برم یا قبولم نمیکنن ، لطفاً اگه کسی تجربه داشته یا می‌دونه راهنمایی کنه می‌خوام از همین الان تلاشم را برای دو سال دیگه شروع کنم اینم بگم من الان هیچ مدرسه ای ثبت نام نیستم و خیلی ام رشته ام را دوست دارم ولی بخاطر خودم بود که نشد امسال برم و پارسال امتحان های نوبت دو را ندادم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان ،تورو خدا جواب بدین دیگه خسته شدم خیلی اذیتم ،شبها که میخوابم خیلی نفخ روده دارم ،دیگه آبروم رفته میترسم جایی برم ،رودهامم روانن ،نمیدونم چرا اینجوری شدم ،اگه راهکاری دارید ،هر روز دعا گویتان هستم 🙏🥺 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزان کسی لیزر حذف تتو ابرو درشهرری یا نزدیک شهرری میشناسه بیزحمت آدرس وشماره بفرسته لطف میکنید خدا خیرتون بده ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام حبیبه خانم عزیز اجرتون با شهدا این پیاممو بذارید دوستان و عزیزانی که در پایه پنجم تدریس داشتن یا دارن کتاب کمک درسی ریاضی وعلوم معرفی میفرمایید؟ نمیخوام زیاد سنگین و بدرد نخثور باشه یه کتاب که هم توضیح و هم تست داشته باشه🙏 ❌❌بعد کتاب در زمینه آزمونهای هوش معرفی میکنید در حد پایه پنجم ششم🌺🌺 الهی امام زمان عچ به همه مون نگاه کنه🍃🌺 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر. من یک دختر دارم وب لطف خدا بچه بعدی هم میخواهیم دوقولو پسر باشه راه کارصددرصدی میتونیدراهنمایی کنیدچیکارکنیم؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام میخوام دستگاه جوراب بافی بخرم به نظر شما ایا سودی دارد یانه؟؟ چون هزینه دستگاه جوراب بافی هم زیاده خواهش میکنم نظرتون رابگید اجرتون با امام زمان ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خوبید میشه تو گروه سؤالم بزاریدپلیپ داشتم کورتاژ کردم همش لکه بینی یاخونریزی دارم رفتم دکتر میگه رحیم بزرگ شده وگوشتی کسی هست بدونه باید چیکار کنم میتونم از دستور زاج با عسل وروغن سیاهدانه استفاده کنم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من یه دختر ۹ساله دارم ک خیلی ضعیفه بخدا کلافه م کرده ...تو مدرسه با کوچکترین اتفاق ساده ی ک براش بیفته با گریه میاد خونه مدام گریه میکنه ...اصلا طاقت و سازش با هیچی و هیچکس را نداره ...ب زور با یکی از همکلاسی هاش دوست شده اونم اگ دوروز غیبت کنه این دختر من روزگارما سیاه میکنه ک این غیبت کرده من تنهام من نمیرم ...با هر عکس العملی سریع میزنه زیر گریه .با هیچ کی سازگاری نداره ...تازگی ها شرطی هم شده ازش ک بخام کاری رو انجام بده مدام برا من شرط میزاره اگ این کارو میکنی برام فلان کارو بکنم ..... بخدا دیگ از گریه کردنای الکی ش متنفر شدم روزی هزاربار بار خودم لعن میکنم ک از اول تربیتش انقد سست بودم دیگ کم کم داره سیرم میکنه از زندگی آرزو ب دلم شد یبار از مدرسه بیاد بغض نکرده باشه لباش آویزون نباشه چشاش گریون نباشه ...وقتی میبینم دخترای همسنش مستقل تر عمل میکنن میریزم بهم چن بار مشاوره رفتم اصن انگار پول تو چاه ریختم باهاش از در بازی وارد شدم بی فایده س .....این ک مدام بغض داره و هی میخاد بزنه زیر گریه با کوچکترین اتفاقی دیگ داره منم عصبانی میکنه دستم ب دامنتون یه راهی راه حلی ترفندی بم بگید دعا گوتونم😭😭😭😭😭(مامان آوینا) 👇👇🌻🌻 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۷ آذر ۱۴۰۳
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خدمت همگی نیازدارم به راهنمایی شما من کلاس یازدهم رشته صنایع شیمیایی هستم ولی
❤️🍃 سلام خواهرزجرکشیده که داداشت معتاده به شیشه عزیزم من هم مانندشمابودم داداشم هرجامیرفت دزدی میکرد وچون بابام سرشناس بود کسی چیزی نمیگفت وما بعدا میفهمیدیم واز وسایل خونه بابام میفروخت وحتی گوشواره دخترمنو از گوشش باز کرد عزیزم ماچندبار ترکش دادیم تحویل ۱۱۰ زندان کنگره شصت وهزارکاردیگه درست نشد که نشد وفوت کرد خانمش هم معتاده به فامیل زنگ میزنه وپول قرض میگیره بااینکه بابام خرجشونو میده چون یک بچه داره اماشرف مارو برده شماهم راه سختی درپیش داری اگه جون پدرومادرت درخطره ببرید جایی آدرس نداشته باشه شماهم اگه میتونید آدرستون راعوض کنید اصلابرید یک شهردیگه وچندوقت بافامیل قطع رابطه کنید تا بفهمه کسیو نداره یا ترک کنه یا ببخشید بمیره راحت بشید درمورد عروستون خودتون مقصرید که از اول خرجشو میدادید وپول شوهرو خرج خوش گذرانی میکرده وپولی که بعدها حق بچه های شماوخودشما بوده دادید به اونا ورایگان درخونه پدری شما نشستن خودت توهمین گروه میبینی که عروس ها به هم حق میدن ارث خواهرشوهروبخورن همش میگن باید خرج کنن نامزدو شوهرو این چیزا تودوره زمونه ای که همین که یک نفرپیداشده شمارو بگیره خدارو شکر کنید نون نیست مردم بخورن توقع کادو وطلا وخرج اضافه دارن تازه بعضیا از پدرشوهر توقع دارن نمیگن اون حق همه بچه هاست اونم بعد مردن ارث حساب میشه موقع نگهداری از پدر ومادر میگن ما دختر مردم هستیم وموقع پول گرفتن میشن همه کاره وباهزار امیدوآرزو اومدن .نباید پدرتون یک ریال بهش بده اون با ولخرجیاش داداشتون رو معتاد کرده واگه طلاق میخواد بره مهریه اش رابزاره اجرا بابای شماچراباید خرجشو بده ؟؟از اول اشتباه کردن فکر میکنه وظیفه شماست الان داداشتون بدبخت شده فکر دختر مردم هستید؟؟؟ 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام خانمهایی که میگن به اون آقا که سرطان داشتید چرابه خانم نگفتید ؟؟خدایی کدوم دختر یا پسری بهش بگی سرطان دارم وحتی خوب شدم با آدم ازدواج میکنن پسرجاری من قلبش سوراخ بوده الان از بچگی عمل کرده ومشکلی نداره اما میره هرجا بهش زن نمیدن وتصمیم گرفته دیگه عنوان نکنه همه ما بیماری های ژنتیکی زیادی نهفته داریم بعضیا عود کرده ولی بعضیا بعدا توبچه ها عود میکنه واقعا کسایی که بیماری های سختی دارن تا میگن ازدواجشون بهم میخوره مگه اون طرف هم مشکل بزرگی داشته باشه وگرنه قبول نمیکنه 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام روم به کسایی که ندیده همیدیگه رو قضاوت میکنیم مثلاً خانم ۱۹ ساله که صیغه خوندن والان نمیتونه ادامه بده حالا یکی تو گروه اومده میگه صیغه شما باطلا والا بعضیا خدا را شکر مرجع تقلید نشدین اگه نه همه کارای حلال رو باطل میکردین خانم محترم زیر یه سقف رفتن با یه نامحرم اصلش صیغه است نه اینکه تالار وبزن وبرقص ورا بعضیا ندانسته دل طرف رو چرکین میکنین خیلی کار درستی کرده اول صیغه خونده الانم تفاهم نداره بهتره که جدا بشه 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام خانم گلی که عروسیت نزدیکه وهمسرتم دوروز دیگه ازماموریت میادمیخوای باهاش حرف بزنی اصلا اصلا اصلا توهین نکن به خانوادش. باهاش که حرف میزنی خیلی خودتوناراحت نشون بده وبگومن پدرمادرتومثل پدرومادرخودم میدونم اصلا ازشون همچین توقعی نداشتم که اون حرفاروبهم بزنن یه جوری باش بفهمه که تو جز احترام کاری نکردی تا خودش بره وبرای همیشه پاشونواززندگیت بکشه بیرون. من اوایل سرهرچیزی میومدم باشوهرم غر میزدم اخرشم همه چی گردن من میوفتادودعوامون میشد یکی از دوستام بهم گفت که یه سری خواهرشوهرش بهش بی احترامی کرده توی دوران عقد اینم پیش شوهرش گریه کرده که من خیلی ناراحت شدم من که جز احترام کاری نمیکنم چرا باهام اینجوری حرف زد شوهرشم رفته خونه به همشون گفته اگه یه بار دیگه به زنم بی احترامی کنین دیگه نمیایم اینجا. انشالله مشکلت حل بشه عزیزم🌹 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام خانمی ک گفتن خواهرشون ۲۴سالشه وصورتش جوش میزنه باید حجامت انجام بده ان شاءاله ک مشکلشون بطرف میشه ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۷ آذر ۱۴۰۳