📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹 امروز؛ صفحه صد و هفتاد و یک قرآن کریم
سوره مبارکه الأعراف
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
Quran-page-171.mp3
2.01M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹 صفحه صد و هفتاد و یک قرآن کریم، سوره مبارکه الأعراف
با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
#دعا_درمانی 🌱
#راندن_از_خود_یا_بیرون_کردن
♦️اگر شخصی مزاحم شماست د یا در جمعی و جایی کسی حضور دارد که باعث ایجاد مشکل ویا هر بدی میشود برای رفتن و راندن او از خود یا ان محل 3 مرتبه يا هفت مرتبه، اين دعا را به نيّت رفتن انشخص بخواند، موثر خواهد بود. ان شاء الله تعالي🔻
🌸 اِعْتَصَمْتُ بِكَ يا رَبِّ مَنْ شَرِّ ما اَجِدُ في نَفْسي فَاعْصِمْني مِنْ ذالِكَ.🌸
📚(گوهر شب چراغ، ج 2 ص 16)
🌿🌺🌿
#مهیا_شدن_ازدواج
🔶نیت کند و با ایمان خالصانه و در زمان سعد و مکان پاک 💠سوره لیل💠 را با گلاب و زعفران بنویسید و میان💠سوره بقره💠 بگذارید و در اطاق دختر قرار دهید🔸
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ #تقویم_روز ✺≽ ⊱━━━⊱
🗓 #شنبه ۵ آبان | عقرب ۱۴۰۳
🗓 ۲۲ ربیع الثانی ۱۴۴۶
🗓 26 اکتبر 2024
🌹 #امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
📚 وقایع مهم شیعه:
🖤 وفات سید موسی مبرقع، 296ه-ق
📆 روزشمار:
▪️12 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
▪️20 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)
▪️40 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)
▪️50 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله
▪️57 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله
❇️ #ذکر روز #شنبه ۱۰۰ مرتبه : یا رَبِّ الْعالَمِین "ای پروردگار جهانیان"
❇️ این #ذکر که مربوط به روز #شنبه است به نام رسول خدا صل الله و علیه و آله و سلم میباشد، روایت شده است که هر کس این ذکر را بخواند #بی_نیاز می شود و در این روز #زیارت حضرت رسول الله (صل الله و علیه و آله و سلم) خوانده شود.
📚 #تعبیر_خواب شب #یکشنبه : طبق آیه ی ۲۳ سوره #مومنون میباشد.
✅ برای #حجامت و #خون دادن روز مناسبی است.
⛔️ برای #اصلاح #سر و #صورت روز مناسبی نیست.
⛔️ برای گرفتن #ناخن روز مناسبی نیست.
✅ برای #زایمان روز مناسبی است.
✅ برای #ازدواج و #خواستگاری روز مناسبی است.
⛔️ برای #برش و #دوخت #لباس روز مناسبی نیست.
⛔️ امشب برای #مباشرت خوب نیست.
✅ برای #مسافرت رفتن روز مناسبی است.
🔰زمان #استخاره:از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
🔸امروز روز مبارکی است.
🔸امروز برای شروع کارها خوب است.
🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔸کسی که در این روز بیمار شود خیلی زود بهبود یابد.
🔹کسی که امروز گم شود، خیلی زود پیدا میشود.
🔹قرض دادن و قرض گرفتن خوب است.
🔹برگزاری مجالس عروسی و جاری ساختن صیغه ی عقد خوب است.
🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است.
🔹خرید و فروش و تجارت، موجب سود است
🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔸در این روز، سفر خوب و سلامتی در پی دارد.
🔸کسی که در این روز متولد شود سالم خواهد بود.
🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است.
🔸صدقه دادن خوب است.
🔹امروز ناخن گرفتن ، خوب نیست باعث بیماری در انگشتان میشود.
🔹حجامت وفصد(فصد=رگ زنی)، در این روز باعث قوت دل است.
🔹 امروز،سر تراشیدن، موجب بیپولی است.
🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در 《 شکم 》 است.👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
🔹مسیر رجال الغیب از سمت شمال میباشد.
❤بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت):💥بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
🌹 #پنج_آیه_کلیدی_قرآن
🌹 سِر این آیات از اسرار میباشد هر کس این پنج آیه را هر روزیازده مرتبه بخواند برای او هر حاجت و امر مهمی آسان گردد و به زودی به مراد خویش انشاء الله خواهد رسید.
۱- آیة الکرسی تا و هو العی العظیم
۲- آل عمران آیه ۲ : اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ
۳-نساء آیه ۸۷ :اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَ رَيْبَ فِيهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِيثًا
۴- طه آیه ۸ : اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى
۵-تغابن آیه ۱۳ : اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُون
☜ #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
☜ #اذان صبح 04:57 اذان ظهر 11:48
☜ #اذان مغرب 17:34 طلوع آفتاب 06:21
☜ #غروب آفتاب 17:15 نیمه شب 23:06
🗓 #ذات_الکرسی مخصوص روز #شنبه است.
⏰ ذات الکرسی #عمود ۱۲:۴۸
🤲 #دعا خواندن در زمان #ذات_الکرسی #مستجاب میشود.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرزند مظلوم فاطمه(س)، هرگز فراموش نمیکنم جمعههایی که ما خواب بودیم و برای خدمت به این مردم به کوه و دریا زدی...
✍ حسن صادقینژاد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#دردو_دل_اعضا ❤️🍃
امشب خونه مادر شوهرم بودم که موقع شستن ظرف های شام شد و رفتیم تو آشپزخونه که جمع و جور کنیم و بشوریم و اینها...
بعد من داشتم کمک میکردم و خواهر شوهرم هم داشت ظرفها رو میشست تند تند...
بعد مادر شوهرم بهش گفت بیا برو بشین ف.. می شوره..
بعد من از این حرف ناراحت شدم. چیزی نگفتم اون لحظه ولی خیلی زود جمع و جور کردم و خداحافظی کردم و رفتم خونه مون. اون ها تعجب کردن که چرا زود رفتم ولی علتش رو نگفتم.
حالا به هر حال... مادر شوهرم خیلی رفتار بدی داره هیچ وقت نشد من برم اون جا و مثل یه مهمون بهم احترام بذاره.
همیشه به بقیه حتی جاری هام تعارف می کنه برید ف.. ظرفها رو می شوره.. عین یه کلفت باهام رفتار می کنه. انگار وظیفه من کار کردنه.
اون ها هر وقت عذر شرعی دارن دست به سیاه و سفید نمیزنن و لوس بازی در میارن.
ولی من حتی اگه حالمم بد باشه انتظار دارن پاشم کار کنم...
به نظر شما من بعد از ۱۰ سال که عروسشونم و دو تا بچه دارم نباید یه ذره بیشتر بهم احترام بذارن؟ یا ناراحتی من بی مورده؟
حتی دخترِ خواهر شوهرم که از من ۷ سال کوچیکتره هم بیشتر احترام داره.... اون ها میشینن و منو صدا می کنه که برم کمکش...
البته گاهی خودم رو می زنم به نشنیدن و حواسم رو با بچه هام پرت میکنم که مثلاً مشغول نگهداری از اونام.
ولی باز...
فقط می خوام بدونم حق با من هست ناراحت بشم یا نه؟
#ایدی_ادمین 👇🌻
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#چالش_هجدهم 😍❤️
این بخش از چالش قبلی جا مونده بود 🙏
سلام عزیزم چقدر چالش این دفعه تون قشنگه وقتی پیام های دوستان رو خوندم خیلی حس خوبی بهم دست داد 😍
منم تو نامزدی عینکی شدم یادمه خیلی ناراحت بودم ولی شوهرم بهم گف تو از بس چشمات قشنگه باید پشت ویترین باشه این حرفش یادم موند
یک ماه بعد عروسی هم شکمم بازودپز سوخت یه ذره ردشون مونده ولی اصلا به روم نیاورده 😍❤️
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
حلما
سلام شبتون بخیر درمورد چالش تون میخوام بگم که من وسط دندونای جلوم فاصله بود خیلی اذیت میشدم ولی همسرم عاشقش بود
رفتم با کامپوزیت درستش کردم
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام
منم بینیم بزرگ ولی همسرم میگه خییییلللی قشنگه هیچ وقت به روم نمیاره 😂
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام. من یکم گوش هام بزرگه و روی چونه ام جای سالکه همیشه پیش خودم میگفتم واااای نکنه شوهرم تو ذوقش بخوره یا ایراد بگیره ولی خدا را شکر اینطوری نشد همیشه میگه حالت صورتت دوست دارم مخصوصا جای سالک و گوشهام حتی از ذوقش گاز میگیره🤭 با اینکه چهره ی معمولی دارم ولی همیشه ازم تعریف میکنه و میگه چیکار کردی اینقدر عاشقت شدم😍
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام مجدد ب حبیبه جان عزیز و هم گروههای خوب
درمورد چالشتون ،،،من از بچگی ک از ی طبقه افتادم پایین دوساله بودم ک افتادم و دیر زبون باز کردم لکنت زبان گرفتم ۱۴سالگی با شوهرم آشنا شدم گفت مهم نیست من هر جوری ک باشی میخامت، بعد از ازدواج هر وقت بحثمون میشه این مشکل لکنت رو تو دعوا میگه خدا میدونه چقد دلم میشکنه
تو دعوا میگه گفتن تو لکنت داری الان چته زبون درازی میکنی و غیر هر شب تو خواب کارم شده گریه تو رو خدا آقایون همسرتون هر جوری ک قبول کردین تا آخرش قبولش داشته باشین اینقد عیباشونو بهشون نگین هر کی عیب خودشو میدونه کسی بدون عیب نیست برا منو بچه هامم دعا کنید
منم باشم سُوته دل
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام وقتتون بخیر خدا قوت کسی از اعضا محترم قرص ویاس مصرف کرده آیا نتیجه داشته برا
پاسخ اعضا 🌙🌺
سلام وادب خدمت دوست عزیزی که دائم ضعف وبی حالی دارید و بدنتون میلرزه خودم یه مدت همین طور بودم فکر میکردم قندم میوفته همین طور مرتب شیرینی میخوردم شاید از صبح تا ظهر دو سه مرتبه غذا میخوردم وقتی رفتم دکتر از مایش دادم گفت قندتون بالاست ازمایش ایوان سی دادم اونهم بالا بود با رعایت رژیم غذایی و استفاده از قرص قند قندم کنترل شد شما اگه تشریف بردید پش دکتر بگید علاوه بر قند خون ای وان سی تون رو چک کنند
به امید بهبودی شما دوست عزیز
گاها استفاده از کرتون باعث ایجاد دیابت در افرادی که زمینه ارثی دارند رو فراهم میکنه
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
خانم 32 ساله که خواستگار 42 ساله داری و این آقا چند ساله تنها زندگی میکنه و زنش با بچه هاش رفتن خارج ...و حالا شما میخای بدون اجازه ی پدر و مادرت بری با این آقا زندگی کنی...عزیزم نکن این کار رو اول اینکه فکر نکردی با این کارت آبروی پدر و مادرت رو میبری و ممکنه اونا از غصه خدای نکرده دق کنن؟؟؟بعدش از کجا مطمئنی که خوشبختت میکنه؟؟؟اون اگه میخواست خوشبختت کنه اول رضایت پدر و مادرت رو کسب میکرد چون قرار باشه شما بدون اجازه ی والدینت با این آقا بری و به خاطر غصه خوردن بلایی سر خانواده ت بیاد اونوقت دیگه هیچوقت نمیتونی روی آرامش رو ببینی...نکته ی مهم تر اینه که شما 10 سال از این اقا کوچکتری این خودش بزرگترین مسئله هست وقتی شما 42 ساله بشی این آقا 52 سالشه یعنی همسن پدرت...شما هنوز شانس داری که با کسی ازدواج کنی که سن کمتری داشته باشه ...32 سال که سنی نیست...حالا اگه این شخص با فرهنگ بود و هدفش ازدواج بود با رضایت خانواده با شما ارتباط برقرار میکرد...تا خانواده ت رضایت ندادن این کار رو نکن...پدر و مادر بهترین دوست انسان هستن....خیلی ها این راه شما رو رفتن و روزی هزاران بار پشیمان شدن...
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام و ارادت به آدمین عزیز و دوستان جان
خانمی که گفتین ی دفعه بیحال ودچار ضعف میشین بنظرم شما دچار پانیک یا پنیک شدین لطفا به دکترتون یادآوری کنید با ی قرص ان شاالله خوب میشین
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
بازم سلام مجدد
خانم ۳۲ ساله ایی که مرد ۴۲ ساله ارتباط دارین و پدرتون راضی نیست و مرد۴۲ ساله پیشنهاد فرار یا عقد بدون پدر پیشنهاد داد
اگر مردم ساله عاقل و آبرومند بود همچین پیشنهادی بهت نمیداد شما را در عمل انجام شده قرار میده آنوقت نه راه پس دارید و نه راه پیش
لطفا صبوری بخرج دهید وتوکل بخدا کنید
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
در جواب دوستان که پرسیده بودن در مورد اون کوزه پایه بگم که بخدا یادم نیست الان هجده سال از اون ماجرا میگذره فقط میدونم داخل گنج های معنوی بود بگردید پیدا میکنید ودره کوزه هم نبستم فقط یه پارچه گذاشتم که کاغذه نیوفته برای اومدن خواستگار اگر نگاه کنید داخل کتاب گنج های معنوی پیدا میکنید
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام وقت بخیر
در مورد سوال اون دختر خانمهای که میخوان ازدواج کنن اما یا خواستگار ندارن یا به هر دلیلی موقعیتش پیش نمیاد
اپلیشکن آدم و حوا را نصب کنند،فرم پر کنند از اون طریق میتونن ازدواج کنند،سایت آدم و حوا مثل بقیه یایتها نیست،ازدواج آسان امام رضایی،بارها تو اخبار ۲۰،۳۰ هم دست تندر کارش آمدن صحبت کردن.
شما خودتون میتونید تحقیق کنید بعد سایت معرفی کنید.
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام خسته نباشی امیدوارم به همه خواستهات برسی عزیزم با این کانال قشنگت چن بار پیام دادم نذاشتی امید وارم این بار بزاری برا اون آقا پسری مینویسم تو دوران عقد از خانمش جدا شده الان ناراحته خواستم بگم پسرم تو ک تلاشتو کردی شاید قسمت هم نبودین واین ک گفتی با زور خانوادها ازدواج کردی منم دخترم ۱۸ سالش بود بزور خانوادم ازدواج کرد ک بعد دوماه متوجه شدم پسره اعتیاد داره بازم دخترم خیلی تلاش کرد امانشد محبور شد همه چیشو ببخشه طلاق گرفت ک بعد طلاق خیلی گوشه گیرو افسرده شد خداروشکر الان بهتره ازین اتفاقا خیلی میوفته توهم تلاشتو بکن انشااا ک بهترینا قسمتت بشه ولی ما خانوادها نباید با احساسات بچهامون آیندشونو خراب کنیم انشااا همه جونا خوشبحت عاقبت بخیر بشن برا دختر بی پدر منم دعا کنین
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
32.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ــ🌺🍃┅═ঊঈ 🌺﷽🌺ঊঈ═┅╮
ـ🍂
ـ🍃
ـ🍂
ـ🍃
ـ🍂
✍ ممنوعات خوراکی در دوران بارداری ‼️
🎥 دڪتر عسکر فراشاه
📲لطفا انتشار دهید😊👌
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 گلناز فردای اون روز افتاب نزده خورشید از اتاق اومد بیرون... گفتم کجا به سلا
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃
گلناز
11سال بعد.. رجب از وقتی شنیده بود نجمه میخواد طلاق بگیره حالش خوب شده بود، همیشه برای غصه های که تو نگاه نجمه میدید خودشو لعنت میکرد اما منو سرزنش نمیکرد
این چند سال انقدر کار کرده بود که خیلی پیر تر از چیزی که بود نشون میداد
دیگه هیچی برای خودمون نداشتیم، تموم باغاهاشو تقسیم کرده بود بین بچه ها، میگفت نمیخوام وقتی مردم بچه هام به جون هم بیفتن
خونه مون خالی شده بود، نسرین دانشجو بود و رضا هم بیشتر وقتا خونه نرگس یا نجمه بود
اون روزا تازه می فهمیدم وقتی بیبی میگفت بچه ها میرن و فقط زن و شوهر برای هم میمونن یعنی چی
خونمون سرد بود و دلیل تموم سردیش خودم بودم
خسته بودم اما چارهای جز تحمل نداشتم... پایان
1_حسین، قاتل صفر هیچوقت برنگشت.
2_گلبهار سال ۹۲ فوت کرد بدون اینکه حرفی بزنه که قبر مادرم کجاست
3_هیچکس نفهمید بیبی کجا دفن شده
4_گلناز ( خانم جون) ذاتاً بد نبود، دردهایی که کشید روحش رو بیمار کرده بود و دیر به اشتباهاش پی برد
5_نجمه عاشق مادرشه
6_نرگس ساکن تهرانه، تقریبا با هیچکس رفت و آمد نداره و شدیدا هم مذهبی شده، کسی هم نمیدونه چرا
7_از زبون رجب نمیتونم بنویسم چون پدر بزرگم خیلی آرومه و زیاد حرف نمیزنه و منم روم نمیشه ازش بخوام تعریف کنه
8_نسرین ازدواج کرده و یه پسر سه ساله داره و تو شیروان زندگی میکنه
9_رضا یه دختر داره، محمود دوبار ازدواج کرد و بچه ای نداره، هادی دوتا پسر داره، محمد یه دختر و دوتا پسر داره که دخترش ناشنواست و پسر اولش فلج مغزی هست متاسفانه، علی دوتا پسر داره، صفر یه پسر و یه دختر و یه دو قلو دختر داره، نرگس هم فقط یه دختر داره
10_گلناز شاید از کارش پشیمون باشه اما غرورش اجازه نمیده اعتراف کنه به اشتباهاش
11_طاهر رفت تهران و همونجا ازدواج کرد
پایان ✅✅✅
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃
ستاره
چند ماه بود ازدواج کرده بودم. شغل شوهرم آموزش خصوصی بود و دختر های جوان هم زیاد شاگردش بودن... بهش پیام می دادن. و من خیلی پیام هاشو چک می کردم)(بزرگترین اشتباه زندگیم). و گاهی واقعا از صمیمی حرف زد نشون ناراحت میشد ولی چاره ای نداشتم و شغلش رو پذیرفته بودم.
تا اینکه یبار توی پیام هاش دیدم قربون صدقه چشمای شاگردش رفته بود. به روش آوردم و باهاش برخورد کردم و اونم شاکی شد. محکم سیلی زد و عینکم پرت شد اونور. بعد گفت بیا بریم بالا گفتم نمیام به زور کشید منو و با لگد محکم کوبید پشت روونم. رفتیم طبقه بالا خونه پدرش و بعد هم زنگ زد به بابا مامانم که بیاین دخترونو ببرین. اومدن و گفت اینجا بمونه تا بیان ببرنت.
پدر مادرم اومدم و هر چی پرسیدن من نگفتم قضیه چیه.... گفتم مسیله خاصی نبوده و علی خیلی حساسه. بابا گفت به نظر من با ما نیا و همینجا خونه پدرشوهرت بمون. چکار می کنی؟؟؟گفتم اره اینطور بهتره. موندم. دو سه روز گذشت.
خواهرش شروع کرد غر غر کردن که آره به ما چه اعصاب مامان بابای من و خورد کردین. که پدرش رفت صداش کرد و باهم آشتی مون داد. منم رفتم خونه خودمون... بعد باهم خوب بودیم و عصر همون روز رفت یه انگشتر خیلی شیک و سنگین
برام خرید. و گفت منو ببخش بخاطر سیلی که زدم. (دیه شو مثلا بهم داد ) منم بخشیدم ولی همیشه حس بدی به اون انگشتر داشتم.
یه روز داشتیم باهم بیرون قدم می زدیم که بهم گفت فلانی(دوست دختر دوران دانشجوی که ازدواج کرده بود) و بهم جریانش رو گفته بود. گفت بهم زنگ زده و گفته یک میلیون پول لازم دارم . علی هم می گفت اون فک کرده من الان کاره ای شدم و زن گرفتم پول دارم ولی خیلی سخته بهش بگم یک میلیون ندارم..(سال 87 ) بود.. خیلی دوسش داشتم و دلم نمی خواست غرورش بشکنه. بهش گفتم سرویس طلایی عروسیمان بفروش بهش قرض بده. خیلی خوشحال شد. و فردا اون کار و کردیم حدود یک و دویست شد. و این یه اشتباه دیگه زندگیم بود.... (یک ایرادی که من داشتم این بود که بسیار تو دار بودم و با کسی حرف نمی زدم و مشکلاتم رو نمی گفتم که عادت کنم و بتونم مشورت بگیرم)
حیف. چقدر سرویسم ناز بود... اون موقع که سرویس های معمولی حدود ششصد هفتصد بود..... سرویس من خیلی ناز بود. تازه شوهرم هشتصد واسه سرویس گزاشته بود و چون خوشش اومد از این یه سکه هایی که بهم کادو داده بودن رو گزاشتم رو پولش که بتونم اینو بگیرم. خلاصه بدون اطلاع هیچ کس و پدر و مادرم
بدون اینکه به خانوادمون بگم. مثلا حلقه ای که خریدم 80 هزار تومن شد. و اون 120 ولی چون می خواست پلاتین باشه.(طلایی که برا مردها اشکال نداره نمی دونم الان یادم نمیاد اسمش چی بود) حدود 400 شد. که یه مبلغش رو خودش و خانواده اش دادن.و یکمم من باز یه سکه دادم گمونم. درست یادم نیست.نمی خواستم به خانوادمون فشار بیاد.
خلاصه سرویس و فروخت داد به فلانی قرض.
یه ماه بود عروسی داییش بود که رفتیم شهرستان.من همش پای چپم درد می کرد. یادمه شب قبل عروسی تو اتاق بودیم موقع خواب داشتم لباس عوض می کردم که یهو گفت واااا ای چرا پشت رونت سیاهه. انقد بزرگ.... خم شدم نگاه کردم یاد اون لگدی که اون شب زد افتادم. گفتم دسته گل خودته. باور نمی کرد. آنقدر عصبی شده بود که نفهمیده بود زده تو پام. تازه فهمیدم کل پشت رونم سیاه و کبود که آنقدر درد می کنه. (تنها بار کتک زدنش)
خلاصه عروسی داییش انجام شد و عروس ناز و خوشگل بود من خیلی تو همه چیش کمک می کردم. عروسیش از عروسی ما که چند ماه قبل بود خیلی مفصل تر و مجلل بود. ولی خب همه می گفتن من از اون خوشگلترم. ولی خب اونم ناز بود. باهم دوست شدیم. دوستان صمیمی. که باهم درد دل هم بعدها می کردیم.
#ادامه_دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽