eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
165.5هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام دوستان من یه تابلو فرش بافتم طرح شطرنجباز میخام بفروششم ۶۰۰رج در۴۳۰گره هست
❤️🍃 خانمی که محبت زیاد کردی والان پشیمانی که مادرشوهر قدر ندونسته دختری از دیار کریمان قشنگ حال دلتو درک میکنم چه حالی داری، حالا شمارو یه پا غریبه چزونده وقدر ندونسته، من چی بگم که از برادر وخواهر هم خونم خوردم، سوز جیگرم زیاده، فکرکن 13 سال سرمایه‌ی زندگیتو درحالی که خودت بیشتر نیازداری بدی دست برادرت که گرسنگی نکشه وخار نباشه اما همینکه پولش از پارو بالارفت، سرمایتو بخوره یه لیوان ابم روش، حتی نگه دستت درد نکنه، درحالی که خودم الان حیرون 400 تومنم که بدم رحم جایگزین بتونم سوز جگرمو خنک کنم، بخدا وقتی رفتار برادرام دیدم میخواستم خودکشی کنم بسکه سوختم اما دلم به حال بی‌کسی و سختی هایی که خودم کشیدم سوخت، گفتم باید باشم و ازنو بسازم زندگیمو وسرمایه ام بدست بیارم وبهشون ثابت کنم خدا هست ومالی که آه مظلوم پشتش باشه به جایی نمیرسه ودود میشه میره هوا، بچه ها خداوکیلی اعتماد نکنید ومحبت بی اندازه نکنید، اولویت اول زندگی خودتون باشید که مردم تاوقتی محتاجن شمارو میشناسن، اندازه دنیا حرف دارم اما کشش یادآوریش ندارم برام دعا کنید خدا به کسب و کارم رونق بده، یه روزی اینقدر سرمایه داشتم که مثل شکلات طلا میخریدم، از بس پول داشتم اما بخاطر دلسوزی بیجا ومحبت بیجام به جایی رسیدم که گاهی به پول نون موندم، 🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 عوارض دندان مصنوعی دختری از دیار کریمان اول اینکه تشکر میکنم ازخانمی که کامل درمورد عوارض دندان مصنوعی توضیح دادن، سپاسگزارم، اینکه یکی صورتش گود میشه یکی دهنش کوچیک میشه یکی فلانطور میشه عزیزان بخدا همش بستگی به دکتر و نوع کارش داره، خودم خیلیا دیدم ناجورن، اما خیلیام دیدم بخدا اصلآ پیدا نیست که طرف دندونش مصنوعی هست، انشالله که کارهیچ کس به دکتر و دوا مخصوصا دندانپزشکی نرسه،خلاصش اینه که همه چیز دست سازنده و اندازه زدن درسته آقای دکتر هستش، خواهر خودم گذاشته اصلا مشخص نیست مصنوعیه، برادرشوهرم گذاشته دهنش جمع شده کوچیک شده، پسرعموم گذاشته زیادی بلندن که مجبوره وقت حرف زدن دندوناشو روهم بزاره، مادربزرگ خودم 30سال دندون مصنوعی داشت خیلی عالی همه چیز می‌خورد و اصلأ اذیت نمیشد،واقعا هزینه دندانپزشکی سرسام اوره کاش دوام داشتن خودم ایمپلنت کردم بعد 5سال دراومد یااینکه عصب کشی یه طرف دندون انجام میدی بعد چندوقت طرف دیگش خراب میشه میریزه،دندون پزشکی برا آدمای مرفه هستش نه ماها که کارمندیم باحقوق ده تومن و بدون پشتوانه که پدرباشه و یکسرم مراکز ناباروری، هرکدوم تون قراره دندان مصنوعی بزارین لطفا قبلش کاردکتر ببینید بعد استفاده کنید، درسته مصنوعی مثل دندون خودمون نمیشه اما ماها که نداریم دستمون خالیه.وبچگیمونم کسی نبوده تفویتمون کنه مجبوریم بامصنوعی بسازیم. 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 پسر 23 ساله ی عاشق که عشقش پرید ودیگه عاشق نشده فعلآ دختری از دیار کریمان به نظر منه متأهل هیچ لذتی بالاتر از عشق نیست، آدمو سرزنده نگه میداره، امید میده، نفس میده، خودم بدون عشق ازدواج کردم اما الان بدون اون نمیتونم ادامه بدم دوسش دارم حتی اگر شبا نباشه خواب نمیرم بعد 13 سال زندگی اگر نبینمش عین دختربچه ها گریه میکنم، اما، اماااااا عاشقش نیستم، وابسته اش شدم، وابستگیه، همین، پس اونایی گفتن بعد ازدواج عشق میاد، نمیاد، آدما بنا به دلایل و روابطی که هست وابسته هم میشن وگاهی هم پابند مثل اونایی که بچه دارن، اما لطفا فکر دل وارزوهای طرف مقابلت هم باش که باهزار ویک آرزو میاد زیر سقف خونت، به نظر من شما هنوز دلت پیش قبلی گیره که عاشق کسایی میری خاستگاری نشدی، پس لطفا تا عاشق نشدی یا حداقل دوستش نداری ازدواج نکن، به نظر من هرجایی دیدی دختره ازهمه نظر عالیه یه مدت شمارش بگیر باهاش درارتباط باش برو بیرون بیا، ببین اون عشقه بوجود میاد یانه؟ پس رک و راست به دختره بگو که دلم میخواد همو بشناسیم واگر باب دل هم بودیم ازدواج کنیم انشالله پس اگر خداینکرده نتونستم شمارو به عنوان همسرم وتاج سرم وشریکم انتخاب کنم ناراحت نشین که شاید مشکلی داشتین، نه، مشکل منم و دل منه که نمیتونه درست انتخاب کنه وعاشق بشه، جوری باهاش رفتار کن که دلش نشکنه اگر نخواستی باهاش ازدواج کنی برادر ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ رُشَيْد هجرى گفت : من و ابوعبدالله سليمان و ابوعبدالرحمان قيس بن ورقا و ابوالقاسم مالك بن سهل بن حنيف در محضر اميرالمؤ منين (ع ) در مدينه بوديم كه ام النداء حبابه و البيه در حالى كه كوزه اى پهن و بزرگ بر سر داشت و لباس رنگى پوشيده و قرآنى را حمايل خويش ساخته و در دستش ‍ تسبيحى از سنگ ريزه و هسته (خرما) بود، بر على (ع ) وارد شد و سلام كرد و گريست و گفت : يا اميرالمؤ منين (ع )، آه و افسوس از فقدان شما و حسرت و اندوه بر غايب شدن شما به خاطر حظ و بهره اى كه (با نبود شما) از دست مى رود. اى اميرالمؤ منين (ع )، از شما روى بر نمى گرداند و غافل نمى شود، هر كس كه خدا برايش مشيت و اراده (خير) دارد. همانا امر من ، بدين گونه است كه بر يقين و روشنى و حقيقت هستم . با شما ملاقات مى كنم در حالى كه شما هر آن چه را قصد مى دارم مى دانيد. على (ع ) دست راستش را به سوى او دراز كرد و از دست او سنگ ريزه سفيدى را كه مى درخشيد و جلاء و شفافيتش مشهود بود، گرفت و انگشترش را از دستش درآورد و سنگ ريزه را مهر كرد و فرمود: اى حبابه ، اين خواسته تو از من است . حبابه گفت : آرى به خدا سوگند يا اميرالمؤ منين (ع )، اين همان چيزى است كه از شما مى خواستم ؛ زيرا شنيده ام شيعيان بعد از شما متفرق مى شوند و با يكديگر اختلاف مى كنند. پس دليلى خواستم تا اگر بعد از شما زندگى نمايم - كه خدا به من عمر ندهد و اى كاش من و اهل و خويشانم فدايت شوم - هر گاه آن مطلبى را كه اشاره نمودم (اختلاف شيعه ) واقع شود يا شيعه شك نمايد در كسى كه قائم مقام شماست ، اين سنگ ريزه را نزد او بياورم . پس اگر مانند كار شما را انجام داد، پقين پيدا مى كنم كه او جانشين شماست . البته اميد دارم تا آن زمان ، خدا مرا مهلت ندهد. حضرت فرمود: آرى ، به خدا سوگند اى حبابه . با اين سنگ ريزه دو فرزندم حسن (ع ) و حسين (ع ) و (بعد از آن ها) على بن الحسين و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى (ع ) را ملاقات مى كنى و همگى آن ها، وقتى به نزدشان بروى ، اين سنگ ريزه را از تو طلب مى كنند و با همين انگشتر آن را براى تو مهر مى كنند. اما در زمان على بن موسى ، در خودت دليل و برهان بزرگى از آن جناب مشاهده مى كنى و مرگ را بر مى گزينى و از دنيا رحلت مى كنى و آن حضرت ، متولى امور تو خواهد شد و بر كنار قبر تو مى ايستد و بر تو نماز مى گزارد. من به تو بشارت مى دهم كه از جمله زنان مؤ منى هستى كه با حضرت مهدى كه از فرزندان من است ، آن گاه كه ظهور فرمايد، به دنيا رجعت مى نمايى . حبابه گريست و گفت : اى اميرالمؤ منين (ع )، (اگر فضل خدا و رسولش و فضل شما نبود) از كجا به كنيز ضعيف اليقين و قليل العمل شما چنين منزلتى كرامت مى شد؟ منزلتى كه به خدا سوگند به آنچه كه به من فرموديد يقين دارم ؛ زيرا يقين دارم كه شما اميرالمؤ منين (ع ) به حق هستيد، نه شخص ‍ ديگرى . يا اميرالمؤ منين (ع )، برايم دعا كن تا ثابت باشم بر آن چه خداوند مرا به جانب شما هدايت فرموده و اين نعمت را از من سلب نفرمايد و مرا به فتنه نيندازد و مرا از اين طريق گمراه نفرمايد. اميرالمؤ منين (ع )، براى او دعا فرمود و عاقبت به خيرش گرداند. حبابه گفت : وقتى اميرالمؤ منين (ع ) با ضربت عبدالرحمن بن ملجم - لعنة الله عليم - در مسجد كوفه به شهادت رسيد، نزد مولايم امام حسن (ع ) آمدم . وقتى مرا ديد، به من خوش آمد گفت و فرمود: آن سنگ ريزه را بياور. پس دستش را دراز كرد، همان گونه كه اميرالمؤ منين (ع ) دستش را دراز نمود و سنگ ريزه را گرفت و آن را همان طور كه اميرالمؤ منين (ع ) مهر كرده بود، مهر كرد و همان انگشترى را از دستش بيرون آورد.(حبابه مى گويد:) وقتى كه امام حسن با سم از دنيا رفت ، خدمت امام حسين (ع ) رسيدم . هنگامى كه مرا ديد، خوش آمد گفت و فرمود: اى حبابه سنگ ريزه را بياور. آن را گرفت و با همان انگشترى مهر كرد. زمانى كه امام حسين (ع ) به شهادت رسيد، نزد على بن الحسين (ع ) رفتم و اين در حالى بود كه مردم در مورد آن حضرت در شك بودند و شيعيان حجاز به محمد بن حنيفه متمايل شده بودند و بزرگان آن ها، همگى نزد من آمدند و گفتند: اى حبابه ، درباره ما از خدا بترس ، از خدا بترس . برو نزد على بن الحسين (ع ) با آن سنگ ريزه تا حق را روشن فرمايد. خدمت آن حضرت رفتم ، هنگامى كه مرا ديد، خوش آمد گفت و دستش را دراز كرد و فرمود: سنگ ريزه را بياور. سپس آن را گرفت و با همان انگشترى مهر كرد. بعد با همان سنگ ريزه ، پيش محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى (ع ) رفتم . همگى همان كارى را كه اميرالمؤ منين (ع ) و امام حسن و امام حسين و على بن الحسين (ع ) انجام دادند به عمل آوردند. ...
❌ شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی بهترین مادر دنیا هم میشی بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf کانال مخصوص میباشد❌❌❌
⛔️دعای جلوگیری از کارهای غیرشرعی همسرتان⛔️ **اگر همسر یا برادر و پدرتان در دام شیطان افتاده و کارهای غیر شرعی انجام میدهد مثلا: روابط حرام ،بی نمازی یا نیامدن شب تا صبح به منزل و رفیق بازی و به ناراحتی شما از این موضوع اهمیت نمیدهد ،تنها یک دعا هست که باید هرشب هفتاد مرتبه بخوانید و به طرف فرد مورد نظر فوت کنید ،به اذن الهی مطیع شما میشود**....👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 **خیلیا ازش حاجت گرفتن**👆😍
❤️🍃 سلام من و همسرم دو سه ماهی هست که عروسی کردیم ، از خانواده خودم دورم توی شهر همسرم زندگی می کنم ، من تک فرزندم و همسرم خواهر و برادرهای زیادی داره ، وقتی وارد خانواده شون شدم سعی کردم عروس خوبی باشم با همه شون ارتباط بگیرم ، به ظاهر خوب بودن اما رفته رفته از هر کدومشون رفتارهایی دیدم که زده شدم ، کلا و ذاتا به دلیل تنها بزرگ شدنم اهل روابط زیاد نیستم .  پدر شوهرم که بدون هیچ علتی حتی جواب سلام من و همسرم رو نمیداد ، باور کنید بدون کوچک ترین علتی ! شام دعوت شون کردم براشون هدیه گرفتم اما هیچ تغییری ایجاد نشد ، منم خسته شدم و رها کردم ، مشکل من این ها نبود و نیست ، مشکل خود همسرمه ، از نظر اون درباره هر اتفاق کوچک و بزرگی من مقصرم ، اون منو متهم میکنه ، بارها دعواهای سختی داشتیم ، توی یکی از اون دعواها بهش گفتم مگه تو رفتار پدرت با من رو نمی بینی ، در جواب بهم گفت لیاقتت همین رفتار بوده و منو از خونه بیرون کرد .  وقتی خواستم برم جلوم رو گرفت و نذاشت ، اما من طوری خرد شدم و شکستم که از اون روز خود قبلیم نشدم ، من تحصیل کرده ام کار نویسندگی و تدریس می کنم , تنها و با مشکلات فراوان بزرگ شدم  ، اهل یه کلانشهرم ، مادرم خانم باسوادی هست ، اما متهم شدم به نداشتن لیاقت ! اونم از طرف کسی که عاشق من بود و سال ها برای ازدواج با من انتظار کشیده بود ، دیگه احساس می کنم عشق و شور و شوق سابق رو ندارم ، دلم میخواد این زندگی رو ترک کنم ، احساس می کنم دوستش دارم ، اما فایده ای نداره ، خانوادش با من خیلی متفاوتن ، اهل یه شهر کوچک و تقریبا بی سواد  ، اصلا محبت هام رو نمی بینن ، حتی همسرم! همسرم یه مهندسه ، اوایل خوش اخلاق بود ,هر روز کلی به من ابراز علاقه میکنه اما انتظار داره در برابر خانوادش تعظیم کنم ، همه جوره اون ها رو به من ترجیح میده ، هر اتفاقی بیفته منو مقصر میدونه ، وقتی عصبی میشه بهم میگه از زندگیم گمشو برو ! اصلا نمیشه باهاش آروم و منطقی حرف زد یهو پا میشه میزنه در و ... رو میشکونه , حتی گاها خود زنی میکنه ، آخرین بار خودش رو چنان زد که صورتش تا چند روز کبود شد ، من خیلی خسته شدم ، رفتارهاش باعث شده حالم از تک تک اعضای خانوادش به هم بخوره ، حتی حس می کنم از مردم شهرشون ، خیابون هاشون و حتی لهجه شون بدم میاد! من از این دلزدگی دارم مریض میشم ، لطفا کمی با من صحبت کنین ، من خیلی تنهام ، خواهر و برادر که ندارم ، توی شهر غربتم ، به مادرمم نمیتونم بگم که نگران میشه ، من خیلی بی کس و تنهام ، دلم رفتن و ترک کردن میخواد اما پدری هم ندارم که حمایتم کنه . میدونید مشکلم اصلا خانوادش و رفتارهاشون نیستن چون نمیتونم که تغییرشون بدم ، مشکل همسرمه که همش منو متهم میکنه ، یه بار بهش گفتم هر کاری تو بگی من می کنم اما این روش هم فایده نداشت ، لطفا اگه تجربه مشابهی دارین بگین ، یا به نظر شما من باید چیکار کنم ؟  مرسی 👇👇🌻🌻 @adminam1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اینکه میگن یکی رگ قلبشو فنر زده یعنی چی؟! بریم باهم ببینیم👌👌
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام دوستان من یه تابلو فرش بافتم طرح شطرنجباز میخام بفروششم ۶۰۰رج در۴۳۰گره هست
❤️🍃 سلام به دوستانه عزیزم جواب آقای که میخواند برند شهری دیگه به خاطره کارو زندگی با نظر سنجی دوستان که تو غربت زندگی کردند شما اگه براتون امکان دارد از همون شهری که قراره زندگی کنید همسر اختیار کنید که دیگه درد سری نداشت باشین با آرزوی موفقیت برای همه جوانان 🌻 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 عرض سلام و ادب دارم خدمتتون🌹 خدا قوت و تشکر بابت زحماتی که میکشید🙏 در مورد سرگذشت ستاره میخواستم بگم واقعا دیگه الکی داره کش داده میشه. خیلی به حاشیه ها پرداخته میشه، دیالوگهای بیخود و بی فایده، اتفاقات بی ربط... کلی صبر میکنیم تا قسمت جدید بارگذاری بشه،اما کل قسمت شده چهارتا دیالوگ طولانی و بی فایده بین ستاره با حمید یا ثریا😐 با اینکه سرگذشت جالب و عبرت آموزیه ولی دیگه داره حوصله سربر میشه. امیدوارم حداقل پایان شیرینی داشته باشه و خانواده های ما از اشتباهات حمید، ستاره و دلربا عبرت بگیرن و ان شاء الله شاهد از هم پاشیدگی هیچ خانواده ای نباشیم🤲 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام.درپاسخ اون دخترعزیزی که ۲۵ساله هست وشوهرش همسن ودوران عقدشون رو سپری میکنن. دخترعزیزم..به نظرم حتما قبل ازهراقدامی به مشاوره مراجعه کنید اگرواقعافکرمیکنی نمیتونی بااین اخلاق هاش کناربیای وفکرمیکنی توانتخابت اشتباه کردی اصلا ازجدایی نترس..دوران عقد ونامزدی مرحله شناخت بیشتره..پس جدایی تواین دوران عاقلانه تراز بعدازدواج وبچه دارشدنه..ولی این به این معنانیست که باهرمشکلی سریعا به جدایی فکرکنید.بلکه مهمه که قبلش همه ی تلاشتون روبکنید برای برطرف کردن چالشها.چون طبیعتا هرآشنایی یه اختلاف نظرهایی هم داره..مخصوصا اول راه که باشی وآشنایی بااخلاقیات هم نداشته باشیدوحتی نداشتن مهارت توارتباطات برای هردوطرف ایجادمشکل میکنه..بنابراین خیلی مهمه که بدونی آیا خودت مهارت کافی برای ارتباطت داری یانه...همچنین به نظرمیادهمسرت هم کمی ازلحاظ ارتباط مهارت کافی نداره واین متاسفانه مشکل اکثرجوانان ماهست که هیچوقت هم به صورت جدی بهش پرداخته نشده..حالا هم شماعزیز گلم عجله نکن به گفته خودت شماتازه عقدکردید ممکنه این آقا اول ازدواج به قول معروف کمی جوگیر شده ☺️وامرونهی میکنه.. ولی قطعا تامسئله حل نشده زیریک سقف نرو..اجازه بده ببین اگربعدازتلاش ومشاوره رفتن بازهم احساست هنوزاینه که انتخاب اشتباه کردی دیگه دودل نباش وازجدایی نترس..عاقبتتون بخیر ان شاالله ظهور مهدی (عج)صلوات🌹 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام برا برادر که میخواد زن بگیر بره شهر غریب زندگی کنه ،ببین برادرمن خواهشا اگه واقعا میدونی که میتونی همدم ومونس وهمراهش بشی بگیر ،وبی اگه میخوای ببری شهر غریب تنهاش بزاری بری با رفیقات ،یا سر گرمی دیگه خودت داشته باشه وزنت را خونه تنها بزاری اونم که هیچ کسی. را نداره مجبوره بمونه تو خونه حرص بخوره،من خودم،شوهرم پسر خالم فاصله تا خونه پدر مادرم و برادرام،کلا ۲ ساعت شایدم کمتر خیلی ببره سالی. دویاسه بار اونم با سروصدا ،اگه مراسمی یا عروسی یا مهمانی دعوت کنن هم نمیریم مگر با دعوا ،یا اصلا نمیریم ،ولی خودش هرجا بخواد میره ،با رفیقاش ،یا هرمراسمی که تو شهر خودشون هست میره ولی طرف خانواده ،فامیل من اصلا،من همیشه توخونه تنها هستم به خدا خسته شدم از رفتارش ،از کردارش ،الان ۲۰ ساله ،تورو خدا اگه شما خواستید کسی را برا ازدواج انتخاب کنید وبه شهر غریب ببرید ،باهم خوب باشید پشت وپناهش بشید اینا را به عنوان یه خواهر بهت میگم ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام حبیبه خانم عزیز خیلی ممنون ازکانال بی نظیرتون واقعا عالیه که مشگلات همدیگه رو راهنمایی میکنن ممنون ازشما ودوستان مجازی گلم .مهناز هستم اززنجان ❤️🌺🌺 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام برای خانمی ک سن پایین ازدواج رو پرسیدن ک خدایی نکرده ب طلاق برسه چی جواب بدن،نظر شخصی من، ی آقا یا خانمی ک ب سن بلوغ میرسه الزاما نباید ازدواج کنه،در کنار سن بلوغ جسمی بلوغ روانی و مسئولیت پذیری و قدرت چرخوندن زندگی مهمه،اینکه ی پسر بیست سالشه ولی والدش اونقدر قوی شکل گرفته ک میتونیم ی زندگی رو بهش بسپریم و ی مرد چهل ساله هست ک هیچ درکی از زندگی مشترک نداره،ی دختر خانمی ک سی ساله هستن و کوچکترین آمادگی برای ساپورت زندگی خودش نداره و فقط درس خونده تفریح کرده،و ی دختر خانمی ک در سن پونزده سالگی کاملا آماده برای زندگی ساختنه،و یا برعکس سن بلوغ فکری و مسئولیت پذیری برای هر کسی متفاوته،باید با در نظر گرفتن این مسائل و انتخاب مورد مناسب اقدام کرد و با مشاوره جلو رفت،این دوره مثل قدیم نیست دنیا داره بر پایه تراپیست میچرخه،تو هر سنی با هر شرایطی بی گدار ب آب بزنیم احتمال طلاق هست. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 ستاره  با آرامش زیادی گفت  _از هر جایی که دوست دارید برام تعریف کنید  منم
❤️🍃 ستاره _ بله که تقاضای مجازات داریم من درخواست اشد مجازات دارم این همه بلا سر خودمونو دخترمون آورد یادت نره نشسته بودی سر قبر زار می‌زدی و فکر می‌کردی دخترمون توش خوابیده حالا بریم رضایت بدیم؟  لبخند رضایت بخشی زد  _فقط می‌خواستم واکنشتو ببینم تو اگه بخوای رضایت بدی هم من نمی‌ذارم به قول خودت کم بلا سرمون نیومده هنوزم که هنوزه هیچ کدوممون حالمون خوب نیست فقط داریم نقش بازی می‌کنیم که که همدیگرو راضی نگه داریم دلربا کجاست؟ گذاشتمش آموزشگاه ی ساعت دیگه باید برم بیارمش چطور؟ _ نگرانشم سر موقع برو می‌ترسم بلایی سر بچه بیاد _چیزی نمیشه خودشم می‌ترسه هیچ کاری نمی‌کنه خیالت راحت  روی مبل نشست رو بهم لبخند دلنشینی زد  _هنوزم مثل اوایل ازدواجمون زیبایی  از حرفش خیلی خوشم اومد  _واقعاً راستشو میگی؟ _ آره عزیزم هنوزم همون جذابیت‌ها و لطافت‌هایی که داشتی رو داری تا حالا به این فکر کردی که بازم بچه‌دار بشیم؟  ابروهام بالا پرید  _نگو که الان هوس کردی بازم بابا بشی  به پشت مبل تکیه داد  _چرا که نه قرار نیست چون دلربا بزرگ شده ما خودمونو از پدر و مادر شدن محروم کنیم تازه ی دونه بچه‌ام خیلی کمه  تکخندی زدم  _ داری سر به سرم میزاری خودم می‌دونم _ نه دارم کاملاً جدی باهات حرف می‌زنم به پیشنهادم فکر کن داشتن چند تا بچه دیگه خیلی قشنگ‌تره تا اینکه تک فرزند باشیم اینجوری دلربام خوشحال‌تره _حمید جان من سنم رفته بالا ممکنه خطرناک باشه  _با دکتر حرف میزنیم  مشخص بود که توی تصمیمش جدیه و قصد کوتاه اومدن نداره فکرم رو بیان کردم و گفتم _ انگار خیلی جدی هستی؟ _ آره چرا نباشم مردم بچه‌دار نمی‌شن میگن پول نداریم از پس مخارجش بر نمیایم ما مشکل مالی نداریم به راحتی میتونیم چندتا بیاریم  _فقط پول نیستش که گلم  _اتفاقا فقط پوله سر ماجرای دلربا متوجه شدم که ما از اولم اشتباه کردیم بازم بچه‌دار نشدیم اگه بچه‌هامون دو سه تا بودن تا این حد احساس تنهایی و خلا نمی‌کردیم جلوی ضررم از هرجا بگیری منفعته درسته که خیلی وقت گذشته ما هم بچه‌دار می‌شیم تک فرزندی اصلاً چیز جذابی نیستش که بخوایم بهش افتخارم بکنیم  بحث کردن با حمید بی فایده‌ترین کار بود وقتی که تصمیم می‌گرفت کاریو انجام بده باید انجام می‌داد _ میشه فعلاً بیخیال این بحث بچه بشی من واقعاً الان آمادگیشو ندارم _ نه عزیزم نمیشه به قول خودت همین الانم دیر شده و سنت رفته بالا دیگه هرچی بیشتر از اینم بخواد دیرتر بشه فکر نمی‌کنم اتفاقات جالبی بیفته خیلی سریع باید اقدام کنیم >باشه اقدام می‌کنیم فعلاً برو دنبال دلربا اون خیلی ترسو شده دیر بری حالش بد میشه  _خب تو هم لباس بپوش با هم بریم تو راهم می‌تونیم بیشتر راجع به این موضوع صحبت کنیم _ وای حمید اصلاً کوتاه نمیایا اگه دلربا بفهمه چی؟ چه جوری به اون بگیم چیکار می‌خوایم بکنیم _ اولاً که ما زن و شوهریم و داریم برای زندگی خودمون تصمیم می‌گیریم مگه دلربا بزرگتر ماست که بخوایم راضیش کنیم بچه‌دار بشیم چرا ی چیزایی میگه آدم هنگ کنه آب سر بالا میره ؟ دنیا وارونه شده؟  از کنارش بلند شدم و به اتاق رفتم چند دقیقه‌ای کشید تا لباسامو عوض کنم کمی بعد مقابلش ایستادم و گفتم  _تو رو خدا انقدر اذیت نکن پاشو بریم درمورد بچه حالا بعداً ی صحبت‌هایی با همدیگه می‌کنیم ولی الان فقط می‌خوام دلربا رو برگردونیم _باشه ولی من کوتاه بیا نیستما .. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 🌹🌹🌹دستورالعمل‌های پر شدن صورت یا به‌اصطلاح تپلی صورت ۱-با روغن بادام شیرین یا زیتون ناب صورت را روغن‌مالی کنید. ۲-روغن زالو به‌صورت موضعی استفاده کنید؛ روزانه یک ساعت روغن زالو به گونه بمالید و سپس بشویید؛ در صورتی که با پوست شما سازگار بود می‌توانید مدت زمان بیشتری استفاده کنید و در صورتی که از جوش زدن بعد از روغن زالو شکایت دارید، می‌توانید پس از استفاده، از ماسک آب خیار استفاده کنید تا صورت شما خنک شود. ۳-جوانه گندم سرشار از ویتامین‌ها و املاح معدنی ضروری برای بدن مانند ویتامین A و ویتامین E است که علاوه بر تأمین نیازهای دیگر باعث شادابی پوست و تقویت آن می‌شود. هفته‌ای 3 تا 4 بار در وعده عصرانه یک کاسه ماست محلی و دوقاشق جوانه گندم به‌صورت پودرشده را مخلوط و میل کنید البته پودر جوانه‌های گندم به‌صورت آماده به هیچ عنوان مورد تأیید نیست.  ۴-خیار بسیار درشت و آبداری را تهیه کرده و روزانه به‌مدت 30 دقیقه آب خیار را روی پوست ماسک کنید همچنین می‌توانید کمی گلاب اصل هم در آن اضافه کنید؛ این دو سرشار از آنتی‌اکسیدان طبیعی هستند.  ۵-روزانه 5 عدد آلوبخارا میل کنید چرا که تحقیقات نشان داده میزان آنتی‌اکسیدان آلوبخارا بسیار بالا است و این برای پرحجم کردن صورت بسیار مناسب است. ۶- اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که خشکی بدنتان زیاد است، حتماً روزانه میوه‌های آبدار مناسب طبعتان میل کنید و از خوردن سبزیجات فیبر‌دار دریغ نکنید 🍐🍐🍐🍐🍐🍐🍐🍐🍐 📌شقاق  🍀درمان: 💠تعویض لباس بعد از هربار دستشویی 💠شستن محلّ با آب و سركه و نمک وجوشانده گل بابونه ، 💠درمان یبوست (به تعداد وعده‌های غذایی باید دفع راحت انجام شود)  💠ضماد داروهاي خشك كننده زخم مانند پودر زردچوبه و عسل شب تا صبح  💠ضماد حنا بعد از اجابت مزاج  💠استفاده از قابضات موضعی مانند ترکیب مازو و پوست انار و برگ مورد  💠در صورت خشکی شدید انتهای روده تزریق مقعدی روغن بادام شیرین هر شب  💠زالودرمانی هفته ای یک بار تا یک ماه 🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊 🔶 خشکی لب علت: یبوست غلظت خون سوء مزاج صفراوی و غلبه خلط صفرا و سودا استرس خشکی کبد و مجاری ادراری خشکی گوارش بالا رفتن اوره و... درمان: سکنگبین عصرها تا ۲۱ روز ناشتا خاکشیر با گلاب و آب گرم شب ها دمنوش مغز فلوس نخوردن آب یخ چرب کردن و روغن مالی ناف و ابروها با روغن بادام شیرین و کرچک پرهیز از غذاهای خشک مثل فست فودها و چای و قهوه مصرف بیشتر غذاهای آبکی مثل آش های ملین آلو دار مصرف سبزی خرفه، تخم شربتی. کاهو. عرق بیدمشک 🍋🍋🍋🍋🍋🍋🍋🍋🍋 🥣آموزش معجون برای تقویت_مو 💢 ترکیبات 🔹آمله ۱ واحد 🔹دانه مورد ۱ واحد 🔹برگ مورد ۱ واحد 🔹پودر سنگ اثمد ۱ واحد 🔹مرمکی ۱ واحد 🔹روغن زیتون ۱ واحد 🔹آب ۱۵ واحد مواد فوق باید با هم آسیاب و الک شود و همراه روغن زیتون در ظرفی ریخته شود . آنگاه سه برابر وزن مجموع به آن آب اضافه شود . سپس روی شعله ملایم آتش گذاشته شود تا خودش را بگیرد . بصورت ملایم بپزد تا آب آن از بین برود و روغنش بماند . ✅ کاربرد درمانی در: 🔸تقویت مو و پیاز آن 🔸ریزش مو و ابرو 🔸رفع کچلی و طاسی 🔸ریزش سکه ای مو و ابرو ⏰ زمان و روش مصرف: موها را مرطوب کرده و به صورت کامل بیست دقیقه به این خمیر آغشته کنید و سپس با آب خالی شستشو دهید . ⚠️ نکته : دارو باید در یخچال نگهداری شود ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 علت تشکیل و درمان آن ♻️ بعد از غذای گرم ممنوع❗️ ♻️ خوردن همزمان غذای دیرهضم و غذای زود هضم ممنوع❗️ ✅ غذا را خوب بجوید. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 جبران پول برداشته شده از صندوق صدقات🌸🍃 پرسش :من بچه بودم خونه کسی از صندوق صدقاتش پول برداشتم حال آیا این پول رو باید به صاحب خونه بر گردونم یا به فقیر بدم؟ پاسخ : باید پول را به صاحب صندوق (کمیته امداد و ...) بدهید. ترتیب پرداخت دیون میت🌸🍃 پرسش :فردی از دنیا رفته و اولا حج بر او واجب شده و نرفته ثانیا خمس و زکات بدهکار است ثالثا به همسرش و دیگران بدهکار است و آنچه از او مانده به همه اینها نمیرسد تکلیف چیست؟ پاسخ : حق الناس را مقدم بدارند، اگر اضافه آمد وجوهات شرعی را پرداخت کنند سپس حج را به جا آورند. نحوه جبران سیگار دزدیده شده🌸🍃 پرسش :یک نفر چندین سال پیش سه پاکت سیگار مال شخصی را بدون اجازه بر میدارد حالا چقدر باید پرداخت کند؟ پاسخ : معادل قیمت را به نرخ روز بپردازید. نحوه جبران شهادت دروغ منجر به تبرئه شدن قاتل🌸🍃 پرسش :چندین سال پیش یک شهادت دروغ داده و قاتلی که خانواده مقتول خواستار اعدام او بودند را از اعدام تبرئه کردم البته او در حکم مفسد فی الارض نبود و در دعوا طرف کشته شده بود، و خود قاتل دیه مقتول را هم پرداخت کرد، امروز میخواهم توبه کنم آیا لازم است بروم و واقعیت را بگویم و حلالیت بطلبم؟ از طرفی ممکن است با گفتن واقعیت مفسده ای درست شود و از طرفی حق قصاص از آنها سلب شده، برای توبه باید چه کنم؟ پاسخ : با توجه به این که دیه را گرفته اند و گفتن واقعیت ممکن است مفسده ایجاد کند وظیفه شما توبه کردن و جبران با اعمال نیک آینده، است. مصرف حیوانی که در اثر تصادف مجبور به ذبح شدنش بوده🌸🍃 پرسش :اگر در جاده باحیوانی تصادف کنم و در معرض مردن باشد، میتوانم ذبحش کنم تاحلال شود؟ در صورت ذبح میتوانم گوشتش را استفاده کنم یا باید از طرف صاحبش به فقیر بدهم؟ پاسخ : چنانچه حیوان حلال گوشتی باشد که در صورت عدم ذبح  تلف می شود لازم است ذبح شود و باید مبلغ آن را به صاحب حیوان بدهند و اگر به او دسترسی ندارند به نیازمندی دهند. وظیفه فردی که مجسمه سرقت کرده🌸🍃 پرسش :من زمانی که بچه بودم ازمغازه ای چند تیکه مجسمه کوچک بدون اطلاع فروشنده برداشتم والان اصلانمیدانم صاحب مغازکجاست چکارکنم ( با توجه به مالیت نداشتن شرعی مجسمه آیا باید جبران نماید؟ پاسخ : احتیاط آن است که قیمت آن را از طرف مالک به فرد نیازمندی بدهید. شک در ادای دین 🌸🍃 پرسش :فردی احتمال میدهند حدود از چندین سال قبل به طلا فروشی کلیمی که در قید حیات نیست بدهکار میباشند، باتوجه که اطمینان ندارند بدهی را داده اند یا نه چه باید کرد؟ پاسخ : اگر اطمینان به پرداخت ندارد باید به ورثه او بپردازد. پاک شدن ذمه با پس دادن اصل مال برداشته شده🌸🍃 پرسش :فردی انگشترم را بدون اجازه من برداشته، بعد چهارماه انگشتر را برگردانده، این انگشتر را دیگر به قیمت قبلا نمیخرند، ایا میتوانم بگویم باید پول انگشتر را بدهید؟ پاسخ :  با پس دادن اصل انگشتر بدهی دیگری به شما ندارد اما لازم است توبه نموده و از شما عذر خواهی کند. سیم کارت فروخته شده بدون سند و عدم دسترسی به خریدار🌸🍃 پرسش :چند سال پیش سیم کارت دائمی را به شخصی فروختیم و او تمام پولش را پرداخت کرد. به او چند بار اعلام کردیم برای انتقال مالکیت بیایید اما خوداری کرد. و الان این سیم کارت هنوز به نام من است و به علت بدهی قطع است، به جهت اینکه بار حقوقی برای ما دارد از مخابرات سوال کردم گفتند شما میتوانید با پرداخت بدهی سیم کارت را از ان خود کنید و هرچه سریعتر اقدام کنید چون فردا دیر است و اگر اتفاقی بیفتد مسئولیتش با شماست، با توجه به اینکه ما قبلا پول ان را گرفته ایم ایا اشکال شرعی دارد؟( در اخر بیان این نکته ضروری است که ما به هیچ وجه به ان فرد دسترسی نداریم) پاسخ : در فرض سوال می توانید آن را به ملک خود برگردانید و در صورتی که به هیچ وجه دسترسی به آن فرد ندارید وجهی را که از ایشان گرفته اید را به نیازمندان بدهید. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام دوستان من یه مشکلی پیدا کردم که خیلیییی رو اعصابمه ،‌بعضی وقتا اینقدر بابتش حرص می خورم که سر درد می گیرم .  خانواده شوهرم خوب هستند و من رابطه خوبی باهاشون دارم خدا رو شکر ،‌اما اونا یه اخلاقی دارن که نمی دونم علتش چیه . "اونا دوست ندارن من برم خونشون" چند ماه اول بعد از عقدمون شوهرم هفته ای یک روز می گفت مادرم گفته بریم اونجا. منم با کمال میل قبول می کردم. اما بعد از یه مدت دیگه نگفت. من خودم وظیفه خودم می دونستم که برم دیدنشون. گفتم شاید اونا توقع دارن من بدون دعوت و برای ادای احترام ، خودم برم که البته حق داشتن. این شد که هفته ای یک بار به شوهرم می گفتم مثلا من امشب میام دیدن خانوادت . اوایل می گفت باشه ولی بی میل بود. کم کم هم گفت امشب خانوادم نیستن. امشب خانوادم آمادگی ندارن. امشب کار دارن. امشب وقتش نیس. باشه برای یه فرصت مناسب و بهانه های مختلف دیگه.... جالب اینجاس بعد از یه مدت خانواده شوهرمو یه جا دیدم بهم کم محلی کردن . من وقتی دیدم اینجوریه خیلی سوختم آتیش گرفتم . خو پسر خودشون غیر مستقیم می گفت نه نیا ! بالاخره یکبار با شوهرم سر این قضیه و ناراحتی بیش از حدم صحبت کردم. بعد از کلی حرف زدن شوهرم اقرار کرد که من خیلی دوست دارم تو بیای ولی خانوادم نمیگن، من دوست دارم مادرم خودش بگه ما دلمون برای عروسمون تنگ شده یا سراغتو بگیرن و از این حرفا. ظاهرا یه جوری هستن که از اول اینطوری راه انداختن که برای رفتن باید دعوت بشیم!!! یعنی منو بدون دعوت خونشون راه نمیدن. چند بار هم به شوهرم گفتم که خیلی ناراحتم. آخه از خانواده خودم خجالت می کشم اونا اگه هر شب هم شوهرم بیاد با روی باز ازش استقبال می کنن ولی خانواده اون چی؟ منم تصمیم گرفتم دیگه بدون دعوت و خواهش اونا خونشون نرم. ولی توی دلم خیلی می سوزم که چرا با من این رفتارو دارن. آخه من یه عروس خیلی خوبم براشون و هیچی کم ندارم و خودشون ادعا می کنن منو دوست دارن. پس معنی رفتارشون چی می تونه باشه؟ لطفا کمکم کنید حداقل اینقدر نسوزم!!! ❤️❓❤️❓❤️❓❤️❓❤️ سلام وقت بخیر خیلی جاها شنیدم و توی این کانالم هم خوندم که بدی خانواده شوهرتون رو به خودش نگید. اما برای من سوال پیش میاد که اولا چرا؟ دوما فرض بفرمائید واقعا زن داره از طرف فرضا مادر همسرش اذیت میشه ، یا مثلا یه رفتار بدی که بعضا وجود داره و اون اینه که مادر مرد پشت سر عروسش به پسرش میگه زنت فلانه بهمانه. که به اصطلاح گفته میشه طرفو پر کردن ! مثلا خانوم دوست داره یه نوع خاصی لباس توی مراسم زنونه بپوشه ولی مادرشوهر میگه زنت آبرومونو برد با این تیپ و لباسش ! و مسائلی از این قبیل که بهش اساسا خاله زنک بازی گفته میشه! خب در چنین شرایطی غالبا آقایون تحت تاثیر حرف مادرشون قرار میگرن، حداقل یه تعداد زیادیشون اینطوری هستن. خب اگر مثلا خانوم به شوهرش نگه مادر شما منو بخاطر سلیقم شماتت میکنه اون آقا با حرفاهای مادرش دچار قضاوت راحب زنش میشه! پس چرا نباید گفت که مادرت اینجور گفته؟ (حتی با رعایت احترام و خوش رویی) دوستان متاهل ممنون میشم تجربتون رو منتقل کنین. 👇🌻🌻 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽