eitaa logo
بینشکده علم دینی
110 دنبال‌کننده
170 عکس
29 ویدیو
1 فایل
💠 بینشکده علم دینی با هدف تبیین نظام اندیشه اسلامی و امتداد حکمت متعالیه، از توحید تا تمدن ولایی تاسیس شده است. ارتباط با ما🔻🔻 📲09332542929 ▶️ble.ir/b_elmedini ▶️eitaa.com/b_elmedini ▶️www.instagram.com/b_elmedini
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨✨ ✨ ✨ ⃣2⃣ 🔰از صحبتهای سابق یک مطلب دیگر هم استفاده می شود؛ و آن اینکه این بای  بای سببیت، آن طور که اهل ادب می گویند نیست. اصلًا ، به معنای سببیت و مسببیت نیست، به معنای علیت و معلولیت هم نیست. بهترین تعبیرش همان است که در قرآن واقع شده است که گاهی آن را به :‏‏ ((هُوَ الاوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الباطِنُ)) ‏‏؛‏‎ و گاهی ((تَجَلَّی رَبُّهُ لِلجَبَلِ)) تعبیر کرده است؛ و این غیر از قضیه سببیت و مسببیت است، که در سببیت و مسببیت، یک تمایلی که در ذات حق تعالی با موجودات، مفروض است که مقتضی ذات باریتعالی نیست. 🔰از این جهت یا باید سببیت را یک معنای توسعه داری حساب بکنیم که تجلی و ظهور را هم شامل بشود، یا در اینجا بگوییم که با، بای سببیت نیست. بگوییم: «بِاسمِ الله» کذا، یعنی بِظُهُورِهِ کذا، بِتَجلّیهِ کذا. یا بگوییم: الحَمدُ «بِاسمِ الله»، نه از باب اینکه حمد مسبب است اسم؛ و تعبیر به سببیت و تعبیر به علیت هم من یادم نیست که در کتاب و سنت واقع شده باشد. این یک تعبیر فلسفی است که در لسان فلاسفه واقع شده. من در کتاب و سنت یادم نیست که علیت و سببیت به این معنا آمده باشد؛ بلکه به معنای خلق و ظهور و تجلی است، این تعبیرات است. یک جهت دیگری هم که هست و یک روایتی هم در مورد آن هست؛ قضیه نقطه «تحت الباء» است؛ 🔰اما حالا این روایت چطور، آیا وارد شده باشد یا نه، شاید شواهد هم بر این باشد که چنین چیزی وارد نشده؛ لکن روایتی هست از حضرت امیر- سلام الله علیه- که:‏‏ انَا النُّقطَةُ الَّتی تَحتَ الباءِ . اگر این وارد شده باشد، تعبیرش این است که «باء» به معنای ظهور مطلق است ، تعین اول، عبارت از مقام ولایت است. ممکن است مقصود امیر- علیه السلام- این معنا باشد که مقام ولایت، به معنای واقعی ولایت، ولایت کلی، این تعین اول است. اسم، تجلی مطلق است؛ اولین تعین، ولایت احمدی علوی است؛ و اگر هم وارد نشده باشد، مسئله این طور هست که تجلی مطلق، تعین اولش عبارت از مرتبه اعلای وجود است، که مرتبه ولایت مطلقه باشد.‏ 🔻ما را در رسانه ها دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام | آپارات 🆔@b_elmedini
🌀خدای تبارک و تعالی که می فرماید که: (الله نور السموات و الارض) و (هوالاول و الاخر و الظاهر و الباطن) این را ما با قلبمان، با وجودمان ادراک کنیم، نه ادراک علمی، مشاهده، ادراک علمی آسان است، لکن رسیدن به آن جایی که انسان دریابد این مسائل را، این کار مشکلی است و محتاج به مجاهدت دارد؛ و انبیا و اولیا با مجاهدات خودشان به این مسائل رسیده اند. 🌀 ادعیه ای که از ائمه علیهم السلام وارد شده است (که به تعبیر بعضی است) این ادعیه به قدری معارف الهیه در آن هست که انسان متحیر می ماند، آن قدر معارف در ادعیه هست. مسائلی که ائمه علیهم السلام برای نوع مردم گفته اند به طور مساله گویی به طور تعیین وظایف، آنها یک باب است که روی همان عرف عام صحبت شده است، وقتی که رسیدند به مناجات ها و ادعیه، مسائل فرق کرده است. آن جا دیگر زبان عامه ء مردم نیست، البته در آن همه چیز هست، لکن آن معارفی که در ادعیه و مناجات ائمه علیهم السلام هست، آنها یک زبان دیگری است غیر زبان معمولی و غیر زبان ذکر احکام الهیه. و مطالعه این ادعیه راهگشایی است برای انسان و رسیدن به بعض مدارج الهیه. و من امیدوارم که همان طوری که این کشور ما و این ملت عزیز، در همه چیز متحول شده است، در این معانی هم متحول بشود. 🔹صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۱۷۲ 🔻ما را در رسانه ها دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام | آپارات 🆔@b_elmedini
بسم الله الرحمن الرحیم 🌀گزارش دریافتی ها و عملکرد مرکز نیکوکاری محبان مولی امیرالمومنین علیه السلام وابسته به بینشکده علم دینی در ماه مبارک رمضان. 🌀 ۵ ملیون و ۱۶۰ هزار تومان توسط خیرین عزیز جهت نذر افطاری واریز شد‌. از این مبلغ، ۷۶۰ هزار تومان بابت قربانی و مابقی جهت تهیه ارزاق و غذای گرم در محله های کم تر برخوردار شهر های، اهواز ، زابل و پیشوا؛ توسط خیریه هایی که مورد اطمینان مرکز بودند، هزینه شد. 🌀اجر همگی با مولی امیرالمومنین از اعتماد و همراهی همیشگی شما سپاسگزاریم 🔹منتظر خبرهای بعدی ما باشید (ع) 🆔@b_elmedini
رهبر انقلاب: در حقیقت از شب قدر، انسان مومن روزه دار، سال نویی را آغاز می کند. در شب قدر تقدیر او در دوران سال برای او از سوی کاتبان الهی نوشته می شود. انسان وارد یک سال نو، مرحله ی نو و در واقع و ولادت نو می شود. ۱۳۸۶/۰۶/۲۹ 🆔@b_elmedini
✨✨✨✨✨ ✨ ✨ ⃣2⃣ 🔰در اسم، مسائلی هست. یکی از مسائل این است که اسم، یک وقت مال مقام است، که اسم جامعش هست؛ و دیگر اسما، ظهور به رحیمیّت، رحمانیّت همه از تجلیات اسم اعظم است. الله اسم اعظم است، و تجلّی اول است. 🔰آن وقت یک اسمایی در مقام ذات است و یک ‏اسمایی در مقام تجلیات به اسمیّت است، یکی هم تجلی است، که یکی مقام گفته می شود، یکی مقام گفته می شود، یکی مقام گفته می شود. اصطلاحات این طوری هم دارد و شاید آیات شریفه آخر سوره حشر که سه تا آیه است:‏‏ ((هُوَ الله الَّذِی لا الهَ الَّا هُوَ عالِمُ الغَیبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحمنُ الرَّحِیمُ، هُوَ الله الَّذِی لا الهَ الَّا هُوَ المَلِکُ القُدُّوسُ السَّلامُ المُومِنُ المُهَیمِنُ ‏‏العَزِیزُ الجَبَّارُ المُتَکَبِّرُ سُبحانَ الله عَمَّا یُشرِکُونَ ‏، هُوَ الله الخالِقُ البارِئُ المُصَوِّرُ ...‏‏.‏‎اشاره به این باشد. 🔰این احتمال می رود که این در سه آیه وارد شدن و سه جور ذکر کردن، همین مقامات ثلاثه اسما باشد، که اسم در مقام ذات ، مناسب با همان اسمای اولی است که در آیه وارد شده؛ و اسم به تجلی صفاتی ، مناسب با آن اسمایی است که در آیه دوم واقع شده؛ و تجلی فعلی هم مناسب با‏‏ هُوَ الله الخالِقُ البارِئُ المُصَوِّرُ است، که سه جلوه است: جلوه ذات برای ذات و جلوه در مقام اسما و جلوه در مقام ظهور. شاید‏‏ هُوَ الاوَّلُ وَ الآخِرُ‏‏ (اول اوست، آخر هم اوست) اشاره به این باشد که دیگران اصلًا منفی اند. هُوَ الاوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الباطِنُ ‏‏؛ هر چه ظهور است، اوست، هوست، نه اینکه از اوست: «هُوَ الظاهِرُ وَ هُوَ الباطِنُ وَ هُوَ الاوَّلُ وَ هُوَ الآخِرُ».‏ 🔰مراتب برای جلوه ها هست، لکن آن طور نیست که جلوه ها از متجلی، یک جدایی داشته باشند، البته تصورش مشکل است، اما بعد از تصور، تصدیقش آسان است. شاید هم الله، اسم از برای همان تجلی در مقام صفات باشد.‏ آن وقت اگر این باشد، در بِسمِ الله، اسم، ظهور برای آن تجلی به طور جلوه جمعی است؛ و در عین حالی که ظهور برای جلوه جمعی است، منافات با دو احتمالی که سابق گفتیم، ندارد، هر دو با این می سازد؛ برای اینکه این ها یک مساله جدایی نیستند؛ البته ما باید از همه این مسائل به طور ناقص رد بشویم.‏ 🔻ما را در رسانه ها دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام | آپارات 🆔@b_elmedini
✨✨✨✨✨ ✨ ✨ ⃣2⃣ 🔰و یک مطلب دیگری هست در همه این مسائل و مباحث، و آن این است که یک وقت واقعیات را ما به حسب که داریم، حساب می کنیم وضعش چطور است؛ یک وقت ما از واقعیات به حسب چیزی برداشت می کنیم؛ و یک وقت از واقعیات به حسب مقام چیزی برداشت می کنند؛ و یک وقت مقام و این طور معانی [در کار] است. در نظر ما که ادراکاتمان ادراکات عقلی است، یا به قدم برهان یا شبیه به برهان، آنچه واقعیت است، همین است که ما به حسب ادراک عقلیمان، واقعیات را این طور ادراک می کنیم؛ و حتی در نظر آنکه ادراکش یک مرتبه بالاتر از این مسائل است، [این طور است ] که واقعیات همین است که ذات مقدس است و جلوه او. ما هر نحوه هم ادراک بکنیم، این است.‏ 🔰‏‏واقع مسئله این است که ذات مقدس است و جلوه او؛ حالا چه تجلی در مقام ذات یا تجلی در مقام صفات یا تجلی در مقام فعل، که همین آیاتی که گاهی [اشاره ] می کنم، همینها می تواند شاهد باشد برای این:‏‏ هُوَ الاوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الباطِنُ ‏‏. واقعیت مسئله این طوری است که مقابل ندارد حق تعالی، یک موجودی مقابل [او]، مقابلِ وجود مطلق اصلًا معنا ندارد. یک وقت هم به حسب ادراکات خودمان حساب می کنیم، که ما خودمان چه ادراک کردیم، ادراک عقلیمان چیست، و آیا آن ادراک عقلی را به قلب ‏هم رسانده ایم تا ایمان اسمش باشد، یا با قدم سیر و این ها هم حرکت کرده ایم تا عرفان و معرفت اسمش باشد، تا آخر آن جاهایی که بشر می تواند [برسد].‏ 🔰‏‏و این ها قضیه ادراک ما از واقعیات است، وگرنه واقعیات همان جور است که هست. اصلًا به حسب واقع، غیر حق تعالی چیزی نیست، هر چه هست، اوست. جلوه هم جلوه اوست. نمی توانیم یک مثال منطبق پیدا بکنیم، «ظلّ» و «ذی ظلّ» ناقص است. شاید نزدیکتر از همه مثالها، موج دریا باشد، موج نسبت به دریا. موج از دریا خارج نیست. موجِ دریاست؛ نه دریا، موج دریا. این موجهایی که حاصل می شود، دریاست که متموّج می شود؛ اما وقتی ما به حسب ادراکمان تصور بکنیم کانَّه به نظر ما می آید که دریا و موج [دو چیزند، در حالی که ] موج یک معنای عارضی است برای آن. واقع مطلب [این است که ] غیر دریا چیزی نیست، موج دریا همان دریاست، عالم یک موجی است. البته مثال باز هم همان طور است که قائل گفته است که: «خاک بر فرق من و تمثیل من»، مثال ندارد.‏ 🔻ما را در رسانه ها دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام | آپارات 🆔@b_elmedini
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌙سخن نگاشت | امتحان الهی 🔻 امتحان الهی برای این نیست که خدا ما را بشناسد 🌸 پيامک ويژه سحرهای ماه مبارک رمضان؛ هر روز در👇 @Khamenei_ir
✨✨✨✨✨ ✨ ✨ 3⃣2⃣ 🔰ما به حسب ادراکاتمان که می خواهیم در این مسائل وارد بشویم یک مرتبه تصورات کلی این مسائل است: اسم ذات، اسم صفات، اسم افعال، مقام کذا، که همان مفاهیم است، یک ادراک مفهومی است. 🔰مرتبه دیگر این است که ما این مفاهیمی را که ادراک می کنیم، با قدم ثابت بکنیم که واقعیت این طور است. همین معنایی که گفته شد که همه ذات است و جلوه او، چیز دیگر نیست، همین معنا را وقتی که بخواهند برهان بر آن اقامه کنند، می گویند که وجود اگر چنانچه یک حدی داشته باشد، یک نقصی داشته باشد، این وجود مطلق نیست. آن است که هیچ تعینی ندارد، هیچ نقصی در آن نیست؛ وقتی که بنا شد که نقصی، تعینی در آن نباشد، همان وجود مطلق، تمام وجود است، «تمام» هم باز ناقص است؛ یعنی نمی شود فاقد یک حیثیتی باشد؛ تمام اوصاف به طور مطلق، نه به طور متعین، در او هست، یعنی یک رحمانیّت متعین، یک رحیمیّت متعین، یا یک الوهیّت متعین، در او نیست. 🔰وقتی او شد، وجود بلا تعیّن شد، باید جامع همه کمالات باشد؛ برای اینکه با نبود هر کمالی، یک تعین پیش می آید. اگر چنانچه در مقام ذات ربوبیّت یک نقطه نقص باشد، یک نقطه وجود نباشد، ذات ربوبیت از اطلاق بیرون می آید، ناقص می شود؛ وقتی ناقص شد یعنی ممکن است و نمی شود واجب باشد؛ زیرا واجب، کمال مطلق است، جمال مطلق است. 🔰از این جهت، وقتی الله را به حساب بیاوریم با این قدم ناقص برهانی، الله، یک اسم از برای همان ذات مطلق است که همه جلوه ها را دارد. جامع همه اسما و صفات است، جامع همه کمالات است، کمال مطلق است، کمال بی تعین است. 🔰برهان می گوید: صِرفُ الوُجُودِ کُلُّ الاشیاءِ، وَ لَیسَ بِشی ء مِنها.‎‏ همه چیز است لکن نه به تعینات، همه وجود را واجد است نه به طور تعین، بلکه به طور کمال مطلق. وقتی که واقعیت را ما بخواهیم حساب بکنیم، چون اسما جدا نیستند، اسما هم همان اسمای ذات است که جدا نیستند و همان خصوصیاتی که در هست، در هم هست، رحمان هم وقتی کمال مطلق شد، هم واجد همه کمالات وجود است، و الّا او مطلق نمی شود:‏‏ ((قُلِ ادعُوا الله اوِ ادعُوا الرَّحمنَ ایًّا ما تَدعُوا فَلَهُ الاسماءُ الحُسنی)). چه را و چه را و چه را و چه سایر اسما را، هر کدام را بخوانید، هستند. تمام اسمای حسنا در تمام صفات حق تعالی هست و چون به طور مطلق است، این طور نیست که حدودی در کار باشد. 🔻ما را در رسانه ها دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام | آپارات 🆔@b_elmedini
✨✨✨✨✨ ✨ ✨ ⃣2⃣ 🔰بعد از اینکه مسائل ، را به طور برهانی ثابت کردیم؛ و ثابت کردیم که مبدا وجود، است، باز برهان است و محجوبیت پشت دیوار برهان. با کوشش اگر به قلب رسید، آن وقت قلب ما این معنا را می یابد که صِرفُ الوُجُودِ، کُلُّ الشَّی ءِ. این را قلب ادراک می کند . قلب، مثل یک طفلی می ماند که باید کلمه، کلمه چیزی را دهانش گذاشت؛ و باید آن کسی که به برهان، مسائل را ادراک عقلی کرده است، به قلبش به طور هجی کردن برساند، با تکرار، با مجاهده و امثال ذلک. این به قلب که رسید، وقتی قلب این معنا را یافت که صِرفُ الوُجُودِ کُلُّ الکَمالِ، این ایمان است. این ادراک عقلی بود، قبلش هم تصوراتی از مفاهیم بود، برهان که قائم شد،‏ ادراک عقلی بود؛ و همان معنای برهانی وقتی که به قلب رسید، همان که با برهان یافته است، عقل یافته است، آن را قرائت کرد به قلب و به قلب تعلیم کرد و تکرار کرد و با ریاضات رساند به قلب، قلب ایمان می آورد به اینکه: لَیسَ فِی الدّارِ غَیرَهُ دَیّارٌ؛ یعنی در خانه جز او کسی نیست. 🔰لکن باز، این مرتبه ایمان است؛ حتی مرتبه هم غیر آن مسائلی است که انبیا داشتند. این مرتبه ای است و قدم ، فوق اینهاست؛ که مشاهده جمال حق تعالی:‏‏ تَجَلَّی رَبُّهُ لِلجَبَلِ برای تجلّی کرده است. میقاتی که برای حضرت موسی بوده است، اول سی روز و بعد چهل روز و بعد هم آن مسائلی که واقع شده است. بعد از آنکه از منزل شعیب، پدر زنش، بیرون آمد و با بچه هایش راه افتاد، به عائله اش می گوید:‏‏ ((انِّی آنَستُ ناراً‏‏)). این نار را که او ادراک کرده بود، بچه هایش و زنش اصلًا نمی دیدند. گفت: بروم آنجا‏‏ ((لَعَلِّی آتِیکُم مِنها بِقَبَسٍ))؛ شاید از این نار یک جلوه ای بیاورم. وقتی که نزدیک شد، ندا آمد:‏‏ ((انَّنِی انَا الله)) ‏‏؛ همان ناری که در شجر بود، از او ندا آمد:‏‏ ((انَّنِی انَا الله)) ‏‏. قدم مشاهده، یعنی آنکه آن کور با عصا رفت و آن عارف به قلبش رساند، موسی مشاهده کرد.‏ 🔰‏‏این ها حرفهایی است که ما می گوییم و شما هم می شنوید؛ و لکن مسائل فوق اینهاست‌. ((انَّنی انَا الله))؛ نوری که در شجر بود، آن نور را کسی نمی توانست ببیند، بجز خود حضرت موسی کسی نمی توانست ببیند، چنانکه وحیی که وارد می شد به رسول الله، کسی نمی توانست بفهمد که ‏چیست. چیست؛ و اصل وحی چیست؛ و قرآن که نازل می شود به قلب رسول الله چطور همه اش یک دفعه نازل می شود به قلب رسول الله، قرآن اگر همین است که سی جزءِ این طوری است که نمی شود یک دفعه وارد بشود به قلب، آن هم این قلبهای معمولی؛ لکن قلب یک باب دیگر است و قرآن یک حقیقتی است، و این حقیقت هم به وارد می شود.‏ 🔻ما را در رسانه ها دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام | آپارات 🆔@b_elmedini
✨✨✨✨✨ ✨ ✨ ⃣2⃣ 🔰 سرّ است، سرِّ سرّ است، سرّ مستسر به سرّ است، سرّ مقنع به سرّ است؛‏‎ و باید تنزل کند، بیاید پایین، تا اینکه برسد به این مراتب نازله. حتی به قلب خود رسول الله که وارد می شد، باز تنزل بود، یک تنزلی کرده بود تا به قلب وارد می شد؛ بعد هم از آنجا باید نازل بشود تا برسد به آنجایی که دیگران هم بفهمند. 🔰 چنانچه هم این طوری است، انسان هم سرّ و سرِّ سرّ است. ما یک ظاهری از انسان می بینیم عبارت است از همین حیوانی که هست. همین حیوان است و هیچ چیزی غیر از حیوان نیست؛ حیوانی بدتر از سایر حیوانات؛ لکن حیوانی است که این خاصیت را دارد، می شود برسد به انسانیّت، و به مراتب کمال و کمال مطلق؛ تا آنچه که در وهم ما نیاید آن شود،‏‎ ... پس عدم گردد. آن مراتب همه اش سرّ است، ظاهر همین است. 🔰 در همین هم از سرّ یک مساله ای هست و آن این است که ما جواهر را نمی توانیم ادراک کنیم، از اجسام هر چه را ما ادراک می کنیم، اعراض است. چشممان این رنگ و این ‏ظواهر را می بیند، گوشمان صدا را می شنود، ذائقه مان مزه را ادراک می کند، دستمان لمس می کند یک ظاهری را؛ همه اعراض هستند، این جسم کجاست؟ وقتی هم کسی می خواهد تعریف کند مثلًا می گوید: «آن عرض و عمق و طول دارد»، عرض و عمق و طول هم از اعراض است، «آنکه ثقل دارد» آن هم از اعراض است؛ «آنکه جاذبه دارد» آن هم از اعراض است. هر چه را بخواهید تعریف بکنید، با اوصاف و اعراض تعریف می کنید، پس خود جسم کجاست؟ خود جسم هم سرّ است، ظلّ همان سرّ است، ظلّ همان احدیت است که اسما و صفات آن برای ما معلوم می شود؛ و الّا خود عالَم، غیب است، اسما و صفاتش پیداست. 🔰 هم شاید یک مرتبه اش همین معنا باشد که همین عالَم طبیعت، غیب و شهادت دارد، غیبش آن است که از ما غایب است، ما هیچ نمی توانیم ادراکش بکنیم؛ و شهادتش آن است که ما ادراک می کنیم. شما هر قدر بخواهید تعریف بکنید چیزی را، دائم به اوصاف و به اسما و به آثار و به امثال آن تعریف می کنید. ادراک بشر از آن چیزی که ظلّ سرّ مطلق است، ناقص است، مگر آن کسی که با قدم ولایت به آنجا رسیده باشد که تجلی حق تعالی به همه ابعادش، در قلبش واقع شده باشد؛ و این سرّ در همه چیز هست، یعنی غیب و شهادت در همه جا سرایت می کند.‏ 🔻ما را در رسانه ها دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام | آپارات 🆔@b_elmedini
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 پیام تصویری رهبر انقلاب به مناسبت روز جهانی قدس: 👈 پیروزی فلسطین تضمین شده است مبارزه برای آزادی فلسطین، جهاد فی سبیل اللّه و فریضه و مطلوب اسلامی است. پیروزی در چنین مبارزه‌ای تضمین شده است، زیرا فرد مبارز حتّی در صورت کشته شدن هم به اِحدی الحُسنیین دست یافته است. 💻 @Khamenei_ir
✨✨✨✨✨ ✨ ✨ ⃣2⃣ 🔰یک وقت هم گفته می شود: «عالم غیب»، «عالم ملائکة الله»، «عالم عقول»، از این تعبیرات. خود آنها هم سرّ و ظاهر دارند، ظهور و بطون است؛‏‏ وَ الظَّاهِرُ وَ الباطِنُ هم همین است. در همان چیزی که ظهور کرده، بطون هم هست؛ در همان بطون هم یک ظهوری هست؛ بنا بر این تمام اسمای حق تعالی، همه اسما، واجد همه مراتب وجودند؛ هر اسمی تمام اسماست. این طور نیست که «رحمان» یک صفتی یا یک اسمی باشد؛ «رحیم» یک اسمِ مقابل باشد، «منتقم» یک اسمی باشد. اگر آنها از اسما باشند، تمامشان دارای همه چیز هستند؛ ((ایًّا ما تَدعُوا فَلَهُ الاسماءُ الحُسنی)) ‏‏، تمام اسمای حسنا، برای «رحمن» هست، برای «رحیم» هم هست، برای «قیوم» هم هست. این طور نیست که این اسما، یکی حکایت از یک چیزی بکند، آن دیگری حکایت از یک چیز دیگر بکند. اگر بنا باشد دو باشد، باید رحمان حکایت بکند از حیثیتی، که آن حیثیت در ذات حق تعالی غیر از یک حیثیت دیگری باشد. آن وقت لازم می آید حق تعالی مجمع حیثیات باشد، این در وجود مطلق، محال است، حیثیت و حیثیت نیست.‏ 🔰 وجود مطلق ، به همان وجود مطلقش است، به همان وجود مطلقش است؛ یعنی تمام ذات، رحمن است، تمام ذات، رحیم است، به تمامِ ذات، نور است، به تمام ذات، الله است. این طور نیست که رحیمیتش یک چیزی باشد و رحمانیتش یک چیز دیگری باشد. اینهایی که با قدم معرفت می روند بالا، تا برسند به آنجایی که ذات به تمامه- البته نه اینکه ذات، بلکه جلوه ذات- در قلبشان جلوه می کند. نه در این قلب، آن قلبی که قرآن در آن وارد می شود، آن قلبی که مبدا وحی است، آن قلبی که جبرئیل را متنزل می کند، در آن قلب، آن جلوه ای که می شود، یک جلوه ای است که تمام جلوه ها را دارد، هم خودش اسم اعظم است، هم متجلی به جلوه اسم اعظم. اسم اعظم خود اوست:‏‏ ‏‏نَحنُ الاسماءُ الحُسنی؛‎ و اسم اعظم خود است ، اعظم اسماست در مقام تجلی.‏ 🔻ما را در رسانه ها دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام | آپارات 🆔@b_elmedini