یک روز ماموریتی داشتیم که به لشکر
رفته بودیم؛ کارهایمان که تمام شد،
سوار ماشین شدیم!
صدای اذان را میشنیدیم که عبدالحسین گفت
پیاده شوید تا نمازهایمان را اول وقت
بخوانیم. یکی از دوستان گفت:
تا گردان راه زیادی نیست
در گردان نمازمان را میخوانیم!
در طول مسیر عبدالحسین دائما میگفت
اگر در زمانِ نماز اولِ وقت، تاخیر بیفتد
در تمام کارها تاخیر میفتد
ناگهان برای ماشین اتفاقی افتاد و بدلیل آن،
توقف کردیم! عبدالحسین خندهای کرد و گفت
این هم عاقبت تاخیر در نماز!
#شهید_عبدالحسینیوسفیان
🥀🕊 @baShoohada 🕊
#روایت_عشق💕
اهلِ قهر و دعوا نبودیم
یعنے از اول قرار گذاشت.
در جلسه ے خواستگارے
به من گفت توے زندگیمون چیزے
به اسم قهر نداریم
نهایتا نیم ساعت و تمام
وقتے قهر مےکردم مے افتاد به لودگے
و مسخره بازےخیلے وقت ها کارے مےکرد
نتونم جلوے خنده ام را بگیرم😐🍃
مےگفت آشتے، آشتے و
سر قضیه را به هم مےآورد.
میرفت جلوے ساعت مےنشست
دستش را مےگذاشت زیر چانه🥺
و میگفت: وقت گرفتم،
از همین الان شروع شد!
باید تا نیم ساعت آشتے میکردم.😅
مےگفت ' قول دادے باید پاشم وایستے!
.
#شهید_محمد_حسین_محمدخانی❤️🕊
#روایت_همسر_شهید
🥀🎋 @baShoohada 🕊
هدایت شده از گلچین برترین ها 😍
4_5931460791961129195.mp3
30.32M
🎙#سخنرانی استاد #رائفی_پور
📑 «اراده مردم، تحول ایران»
🗓 ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ - شهر قدس
🎧 کیفیت 48kbps
#سیاسی
🪴 https://eitaa.com/joinchat/3093234336C811d28df6b
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
8.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاد_دانلود
🔸کاری کنیم که مورد دعـــــــــــــای مولا #امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) قرار بگیریم.
#اعیاد شعبانیه مبارک
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
طنز_جبهه
شب🌙 عملیات بود....
تیربارچی یه چیزی زیر لبش می گفت و آتیشارو خالی می کرد رو سر دشمن..😇
حاج اسماعیل حق گو به علی مسگری گفت:
ببین تیربارچی چه ذکری میگه که اینطوری استوار جلوی تیر و ترکش وایساده و اصلا ترسی به دلش راه نمیده؟!!!..🧐🤨
نزدیک تیربارچی شد.🙂
دید باخودش زمزمه میکنه:
🎍دِرِن.....دِرِن.....(آهنگ پلنگ صورتی)....😅😂
معلوم بود این آدم قبلا ذکرشو گفته که در مقابل دشمن اینجوری مرگ رو به بازی گرفته......😄
📚راوی:
حاج حسین یکتا
#با_هم_بخندیم 😂