eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
674 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفاقت با شهدا
💐بسم رب الشهدا و الصدیقین💐 #هنوز_سالم_است #قسمت_دوازدهم حالِ دل شکسته 💔 یک مادر را فقط خدا می‌دان
💐بسم رب الشهدا و الصدیقین💐 محمد رضا دوباره سالم تر از قبل،💪 پر شور و امیدوار ، راهی جبهه شد . 😍 شب ک می ‌شد چند ساعتی استراحت می کرد و بعد خیلی آهسته بیدار می شد ، اِوِرکُتش را می پوشید ، کلاهش را بر سر می کشید و آهسته می رفت تا وضو بگیرد . تقریبا همه ی بچه‌های تخریب برای خودشان یک قبر اختصاصی داشتند 😳 که کسی حق تصرفش را نداشت ؛ مگر این که شهید می شد و قبرش می ماند برای نزدیکترین دوستش .😍 قانون ارث آنجا متفاوت بود. نماز محمد رضا بدون اشک سر نمی گرفت .😔 به سجده که می رفت سر از خاک بر نمی داشت تا وقتی که خاک را با باران چشماهایش گِل کرده باشد .😭 نیم ساعت مانده به اذان صبح می نشست رو به کربلا و می گفت :« السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین . حسین جان، ارباب من سلام ! »😭😢 و زمزمه های شیرین زیارت عاشورا بود که فضا را معطر می کرد. هر وقت فرصتی دست می داد کتاب دست می گرفت. با همرزم هایش فوتبال و والیبال بازی می کرد.دنبال کارهای زمین مانده بود،ظرف ها را می شست،چادر را تمیز می کرد،چای ذغالی درست می کردو... تو شناسایی هم مهارت،تدبیرو دقت خوبی داشت.با بچه های اطلاعات عملیات می رفت برای شناسایی. در پاک سازی بعد از عملیات هم از پرکاترین بچه های تخریب بود. همیشه چفیه اش را با حوصله تا می زد و می انداخت دور گردنش. آنقدر تمیز بود که انگار نه انگار آنجا از حمام خبری نیست و همه جا خاک است. مرتب و منظم و معطر بود. عینک کائوچویی بزرگی به چشم می گذاشت اِورکت جبهه اش را می پوشید و تسبیح دانه درشتی به دست می گرفت . زمان تلف شده زندگی اش را به حداقل رسانده بود. لبش از ذکر نمی ایستاد ؛ حتی در خلوت و تنهایی ؛ انگار خدا را حی و حاضر می دید😍😭 شده بود «رنگ خدا».همین هم بود که بچه‌ها از دیدنش سیر نمی شدند.نه از خودش،نه از صحبت سکوتش،نه از روضه خواندنش ونه از مزاح ها و خنده هایش. تا توی روضه ها اشکش سرازیر می شد همه از گریه ی او گریه شان می گرفت.😭😭 سوز خاصی داشت گریه کردنش.😔😔اشک هایش را با چفیه پاک نمی کرد،آن ها را به بدنش می مالید👌👌.آب خوردنِ جیره بندی اش را نگه می داشت تا غسل جمعه کند.👏👏 بعضی شب ها که گروهی از بچه‌ها مهمان چادرشان می شدند،بعد از چای☕️ و گز ومیوه🍎 و تخمه وصحبت و خنده،آرام بلند می شد وبا چفیه اش لامپ را شل می کرد.فانوس را هم اگر بود کم می کرد بعد آرام شروع می کرد و دم می گرفت _حسینم وا حسینم وا حسینا.غریبم وا شهیدم وا حسینا.😭😭😭 بعد هم « حسین قاسمی😍» دم می گرفت و پشت سر او « حسین کاجی 😍» اگر کشتند چرا خاکت نکردند😭😭😓😓 کفن بر جسم صد چاکت نکردند😓😓😭😭 و غروب هر روز که دوباره ساکت و بی صدا می رفت و رو به کربلا می نشست و زیارت عاشورا می خواند.🤲 دارد .... 🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_6001439767856682836.mp3
21.54M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌‌‌‌‌پور 📑 «سازمان سری شیعه» - جلسه ۴ 🗓 ۱۰ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران 🎧 کیفیت 48kbps 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون حاج حسین هست🥰✋ *ذبیح الله مدافع حرمــــ*🕊️ *شهید محمد حسین علیخانے*🌹 تاریخ تولد: ۱ / ۱ / ۱۳۵۰ تاریخ شهادت: ۱۵ / ۶ / ۱۳۹۵ محل تولد: کرمانشاه محل شهادت: سوریه *🌹مادرش← یک شب قبل از تولد حسین خواب دیدم یک هدیه برای من از سقف به پایین آمد🍃 در آن لحظه متوجه حضور یک آقایی روی پله شدم که هدیه را با دستان خود به من داد💫وقتی نام او را پرسیدم گفت: من امام زمان شما هستم🌙و آقایی هم که هدیه را از بالا تحویل داد امیرالمومنین علی(ع) است💫 این هدیه به شما امانت داده می‌شود،🎊 خیلی خوب از او مراقبت کن و سپس او را از تو پس می‌گیریم.»🌙 از آن شب به بعد هر زمانی که پسرم به جبهه می‌رفت همه‌اش دلهره داشتم🥀و می‌گفتم این هدیه را به زودی از من می‌گیرند🥀تا اینکه بالاخره در راه دفاع از حرم شهید شد🕊️و خدا را بابت این پیروزی بزرگ شکر می‌کنم🌷همسرش← اولین اعزامش به سوریه مصادف با ایام شهادت حضرت زهرا (س) بود🏴 دفعه دوم مصادف با سالروز ولادت صاحب‌الزمان (عج) بود🌙دفعه سوم مصادف با ایام تولد امام رضا (ع) بود💫محمد حسین میگفت با این اعزام ها لابد خدا برایم برنامه ریزی دارد🕊️همسرم را ذبیح الله شهدای مدافع حرم یاد میکنند🌷در روز عید قربان به دنیا آمد🎊 در روز عید قربان ازدواج كرد🎊 و در آستانه این عید بزرگ نیز به شهادت رسید*🕊️🕋 *شهید محمد حسین علیخانی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 *zeynab_roos313*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🧖 🟢شهید مدافع‌حرم 🎙راوے: همسر شهید 💝آقاابوالفضل در مراسم خواستگاری بهم گفت: «اگر موافقی، عروسی نگیریم.» من هم قبول کردم. در دوران عقد که چندتا عروسی رفتیم، از حرفم پشیمان شدم. خلاصه مراسم عروسی را گرفتیم و خیلی هم خوب برگزار شد. اصلاً نگذاشتیم که شرایطِ گناه‌کردن ایجاد شود. 💚خبری از موسیقی نبود. یک تعداد محدودی هم اعتراض کردند ولی بیشتر فامیل از ما تشکر هم کردند. از صدای بلند و گوش‌خراشِ موسیقی در بقیه‌ی عروسی‌ها خیلی شاکی بود و خوشحال بود که عروسی ما این‌طور نبود. مدّاح آورده بودیم و مراسم‌مان به مولودی‌خوانی و جُک‌گفتن گذشت. 💝مراسمِ بسیار شادی بود. مدّاح هم مدام از اول تا آخرش به ابوالفضل می‌گفت: «شبیه شهدایی و شهید زنده‌ای». فیلمبردار هم داشتیم ولی ابوالفضل همان شب، فیلم را از او گرفت و نگذاشت که برای میکس ببرد؛ حتی اجازه نداد او با دوربین خودش عکس بگیرد؛ دوربین خودمان را به او داد و گفت: «با این عکس بگیرید. 🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ ..‌‌‌.🌷 فاصله‌شان یڪ وجب است، ولادت تا شهادت را مے‌گویم اگر این یک وجب را با ولایت پر کنی قطعا شـ‌هید خواهے شد. امروز داشتم به اسم شهیدگمنام فڪر میڪردم شهید گمنام ... یعنے یڪ قبر ساده ڪہ فقط رویش نوشته فرزند روح الله... یعنے یڪ قبر کوچک ڪه داخلش یڪ قهرمان پاڪ خوابیده اما بے نام... شهید گمنام یعنی قبر خاڪ گرفته و بے رنگ و لعاب... شهید گمنام یعنے مادر... مادرے ڪہ سر هر چهار هزار قبر گمنام گلزار را طے میڪند بہ امید اینڪه یڪے از آنها پسرش باشد... شهید گمنام یعنے بغض... یعنے یڪ پسر جوان ڪه ڪلے آرزو داشت... ولے نشد... نشد ڪه به هیچ ڪدامشان برسد... یڪروز رفت و دیگر برنگشت... وقتی هم ڪه برگشت شد گمنام... شد شبیه مادرش زهرا"سلام الله"... وقتےاز ڪنار قبر شهید گمنامے رد میشوے به این فڪر ڪن ڪه اون هم یڪ جوان بود عین تو فقط گمشده ست.. گمنامے یعنی درد... دردے شیرین... یعنے با عشق یڪے شدن... یعنے اثبات اینکه از همه چیزت براے معشوقت گذشتے... یعنی فقط خدا را دیدی و رضای او را خواستی نه تعریف و تمجید مردم را. گمنامی یعنی.... اےکاش همه ےماگمنام باشیم.... 🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🕊 🔸 فرمانده گروهان تکاوران لشکر ۲۳نیروهای ویژه هوابرد ارتش جمهوری اسلامی ایران 💐متولد : ملایر همدان 🔸 فارغ التحصیل دانشڪده افسرے حضرت امام علی (علیه السلام) 🔹 قهرمان رشته ڪشتی 🌷 شهادتـ : فروردین ۱۳۶۷ مریوان، عملیات بیت المقدس ۵ 🌴در تصرف ارتفاعات ڪله قندے درحالےکه پیشاپیش نیروهایش بود مورداصابت تیرمستقیم دشمن قرارگرفت ولی فریاد زد و نگذاشت بہ خاطرخودش نیروهایش عقب نشینے ڪنند و عملیات به دستور او ادامه پیدا ڪرد،متاسفانه پس از پایان عملیات، پیڪر مطهـرش پیدا نشد. وتا به امروز گمنام و بے نشان است ...🕊 🌹 🕊 📎 🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊