🔻فرازی از وصیت شهید مدافع حرم
بر روی سنگ مزارش :
سربازی رهـبری . . .
سربازی امام زمان(عج) را در پی دارد
این راه عشـق من بـود
و عشـق جگـر می خواهد ...
#شهید_احمد_حاجیوند_الیاسی
🥀🕊 @baShoohada 🕊
وقتی بدنیا اومدی
توگریه کردی ؛ بقیه خندیدن
حالا یجوری زندگی کن
که موقع مرگت همه گریه کننتو بخندی!
_حاجحسینیکتا
🥀🕊 @baShoohada
یهوقتاییبایدازیهسریچیزایخوب
بهخاطریهسریچیزایخوبتر
دلبکنی.
مثلااگهگناهبرامونلذتداره
بایدازاونلذتبهخاطرداشتن
لبخندمهدیفاطمه 'عج'
دستبکشیم...!♥️
_'شهیدمحسنحججی'
🥀🕊 @baShoohada
شهید مهدی باکری
خواهرش بهش گفته بود «آخه دختر رو که تا حالا قیافه ش رو ندیده ای ، چه جوری می خوای بگیری؟ شاید کچل باشه.» گفته بود « اون کچله رو هم بالاخره یکی باید بگیره دیگه !»
🌹🍃 از قبل به پدر ومادرم گفته بودم دوست دارید مهرم چه باشد. یک جلد قرآن و یک اسلحه . این هم که چه جور اسلحه ای باشد، برایم فرقی نداشت. پرسید « نظرتون راجع به مهریه چیه ؟» گفتم « هرچی شما بگین.» گفت « یک جلد قرآن و یک کلت کمری. چه طوره؟» گفتم « قبول.» هیچ کس بهش نگفته بود. نظر خودش را گفته بود.
🌼 قبلا به دوست هایش گفت بود« دوست دارم زنم اسلحه به دوش باشد.»
🌷🍂 روز عقد کنان بود. زن های فامیل منتظر بودند داماد را بینند. وقتی آمد، گفتم « اینم آقا داماد. کت و شلوار پوشیده و کراواتش رو هم زده، داره می آد.» مرتب وتمیز بود. با همان لباس سپاه . فقط پوتین هایش کمی خاکی بود.
🌹🍃 هرچه به عنوان هدیه ی عروسی به مان دادند، جمع کردیم کنار هم بهم گفت « ما که اینا رو لازم نداریم. حاضری یه کار خیر باهاش بکنی؟» گفتم « مثلا چی ؟» گفت « کمک کنیم به جبهه .» گفتم « قبول ! » بردمشان در مغازه ی لوازم منزل فروشی . همه شان رادادم، ده – پانزده تا کلمن گرفتم.
🥀🕊 @baShoohada
میگفت: قبلازشوخی
نیتِتقربڪنوتودلتبگو:
دلیہمؤمنُشادمیڪنم،قربةالیالله
اینشوخیاتممیشہعبادت..(:
شهیدحسینمعزغلامے
🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطراتی از عبادت شهدا🌹
#تا راحت نماز صبحامون قضا نشه
🥀🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از گلچین برترین ها 😍
4_5967288511496196497.mp3
18.21M
🎙#سخنرانی استاد #رائفی_پور
📑 «سقوط در انتخاب»
🗓 ۳ اسفندماه ۱۴۰۲ - تهران
🎧 کیفیت 48kbps
🪴 https://eitaa.com/joinchat/3093234336C811d28df6b
#زندگی_به_سبک_شهدا
🔹جعبه شیرینی روجلوش گرفتم,یکی برداشت وگفت: " میتونم یکی دیگه بردارم؟" 😉☺️
گفتم:"البته سیدجون,این چه حرفیه؟"😎
برداشت ولی هیچ کدوم رونخورد.😳😮
کارهمیشگیش بود,هرجاکه غذای خوشمزه یاشیرینی یاشکلات تعارفش میکردندبرمیداشت امانمیخورد.🤔😕
میگفت:" میبرم باخانم وبچه هام میخورم". 😎😍
میگفت:"شماهم این کار روانجام بدید.🙂
اینکه آدم شیرینی های زندگیش رو با زن و بچه ش تقسیم کنه خیلی توی زندگی خانوادگی تاثیر میزاره".
🙃😌
#شهیدسیدمرتضی_آوینی
📚کتاب دانشجویی،شهید آوینی، صفحه ۲۱
🥀🕊 @baShoohada 🕊
شهیدے ڪه ماسک خود را وقتے شیمیایے زدن بہ بغل دستےاش داد
آنقدر دلیر و شجاع بود کہ آوازه اش را فرماندهان بعثے هم شنیده بودند.
#شهیـدحسیـن_املاکے
🥀🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5976342611793810632.mp3
13.55M
🎤 #سخنرانی استاد #رائفی_پور در گردهمایی جبهه صبح ایران با ارائه لیست تهران
🗓 ۸ اسفند ۱۴۰۲ - ورزشگاه شهید شیرودی
🍃
🦋🍃 @takhooda
هدایت شده از رفاقت با امام زمان(عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠سلام بر مهدی (علیهالسلام)
🌸روزِ من... با نام تو شروع میشود.
🌸مولای من …
🔹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُذِلَّ الْكافِرِينَ الْمُتَكَبِّرِينَ الظَّالِمِينَ؛
🔸سلام بر تو ای خوارکننده کافران گردنکش و ستمکار
🍃 http://eitaa.com/joinchat/344916308C4dfccbb6ff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همرزم شهید مدافع حرم #مصطفی_عارفی از قراری که با شهید گذاشتند میگوید...
همهی آرزوشون این بود لحظه آخر اربابشون رو ببیند!
🥀🕊 @baShoohada 🕊
وعده شهادت
پس از این که به بچهها خبر رسید دکتر «رحیمی» شهید شده است همه ی بچهها دعای توسل را به یاد او خواندند. دعا را «محمدعلی» میخواند. وقتی به نام مقدس امام حسین-علیه السلام- رسید، دعا را قطع کرد و خطاب به بچهها گفت: «برادرها: اگر مرا ندیدید حلالم کنید من از همه ی شما حلالیت میطلبم. پس از اتمام دعا نزد او رفتم گفتم: «چرا وقت دعا از همه حلالیت طلبیدی؟» گفت: «وقتی به جبهه آمدم، امام زمان- عجل الله فرجه- را در خواب دیدم، ایشان به من فرمودند: «به زودی عملیاتی شروع میشود و تو نیز در این عملیات شرکت میکنی، و شهید خواهی شد» همین گونه شد، او در همان عملیات(مسلم بن عقیل) به شهادت رسید. با این که قبل از عملیات به علت درد آپاندیسیت بشدت بیمار بود و حتی فرماندهان میخواستند از حضور او درعملیات جلوگیری کنند، ولی او میگفت: «چرا شما میخواهید از شهادت من جلوگیری کنید؟» «سایت تبیان به نقل از کتاب برگهایی از بهشت راوی : یکی از همرزمان نوجوان بسیجی شهید «محمدعلی نکونام آزاد»
🥀🕊 @baShoohada 🕊