eitaa logo
رفاقت باشهدا
3.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
729 ویدیو
16 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_313 یار امام زمان چه کسانی هستند؟ _آیا ما هم میتوانیم یار امام زمان باشیم!؟ _استادعالی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 محاسبه‌ی‌نفس‌شهید علی بلورچی .. رتبه ۵ کنکور🌿 ✅ الگویی برای محاسبه نفس .. 🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🤚🏻 بـی تــو تمـــام قافیــــه هـا لنـگ میزند دنیا بــه شیشــه ‌ی دل مـن سنگ میزند ساعتـ بوقتـ غربتتانـ گشته استـ ڪوڪ حـــالا مـــدام در دل مـــن زنگ میــزنــد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی بچه ها گیر دادند که از خاطرات فرزندش محمد رضا بگوید،اول طفره رفت؛,ولی دست آخر یکی از خاطرات رو تعریف کرد: محمدرضا 11 سال بیشتر سن نداشت ؛کلاس پنجم بود.توی خونه دراز کشیده بود و داشت مشق هاشو مینوشت. خودم بلند شدم و رفتم دوتا بربری داغ و برشته گرفتم و برگشتم خونه. بوی خوش بربری داغ که توی خونه پیچید،محمد رضا از روی کتاب و دفتر پرید و اومد طرف من تا تکه ای نون بگیره. هنوز دستش به نون نرسیده بود که ... مکثی کرد و گفت:بابا.....مگه نونوایی خلوت بود؟! گفتم نه بابا اتفاقا خیلی هم شلوغ بود . بادی به غبغب انداختم و .. : ولی چون شاطر منو میشناخت بدون نوبت دوتا نون داد و منم زود اومدم خونه اخمهاش در هم رفت و گفت: بابا.....شما حق مردم رو رعایت نکردید....این نون حرومه خوردنش؛ شما باید میرفتید تو صف می ایستادید و مثل بقیه مردم نون میگرفتید اصلا به اون نون دست نزد و رفت نشست سر درسش. 🌷شهید محمدرضا تفعلی🌷 شهادت:27/12/64....عملیات والفجر 8 (بهشت زهرا ق26 ر 98 ش4) 🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بارها و بارها این خاطرات را بخوانیم 🌹 خاطره ای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان حسین لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی و آخرین اسیری که آزاد شد. وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ و او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را‌ مرور می کردم. سالها در سلول های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت، را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود. 🌹حسین می گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم! 🌹بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم، این را بگویم که من مدت ۱۲ سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم... ✍️خاطرات دردناک. رزمنده آزاده ناصر کاوه. 🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تمام پنجره ها رو به آسمان باز است ببار حضرت باران که فصل اعجاز است کجا قدم زده ای تا ببوسم آنجا را که بوسه بر اثر پایت عین پرواز است