eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
658 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
متاهل بودم، سال ۱۳۸۰ ازدواج کردم و ۳ تا دسته گل به یادگاردارم ❤️ ۲ تا دختر و ۱ پسر 😊❤️ عشق بابا جهان هستند بچه های گلم ❤️😊✋💐💐
به دلیل دوری مسافت جهرم تا محل زندگی ام ، فقط روز های تعطیل می تونستم در کنار خانواده حضور داشته باشم✋💐💐💐
عاشق پدر و مادر وخانوادم بودم،و احترام خاصی براشون قائل بودم😊 هربار که خدمت پدرومادر می رسیدم، دستان شون رو می بوسیدم😍💐💐
مهربون ☺️خوش اخلاق😊 و خندان بودم😍✋نمازم همیشه اول وقت بود و به بچه هام هم توصیه می کردم 💐💐
در سال88 به اتفاق خانواده به جهرم عزیمت کردیم و در یکی از خانه های سازمانی تیپ المهدی ساکن شدیم💐
روزهای خوش خانوادمون واقعا در این ایام بود ، آخر هفته ها ودر تعطیلات به روستای محل تولد پیش پدر و مادر واقوام می رفتیم😊💐💐
با شروع جسارت تکفیری های داعشی به حرم بی بی زینب سلام الله ،با همسر خود صحبت کردم که با رضایت شما میخواهم به سوریه برم تا از حرم حضرت بی بی دفاع کنم.💐
به پدر و مادرم در کشاورزی کمک شون می کردم و به اقوام سرمی زدم😊💐💐
به روایت از دختر عزیزم 😊: هنگامی که می‌خواستم به کلاس قرآن برم، فراموش کرده بودم پدرم تا چند دقیقه دیگر می‌خواد بره سوریه ،فقط خداحافظی کردم.👇👇👇👇
در اون لحظه ‌اشک شوق پدرم را دیدم؛ شوق به شهادت، انگار می‌دونست که شهادتش نزدیکه و خودش رو برای شهادت در راه خدا آماده کرده بود 😭👇👇👇
کفشم را می‌پوشیدم که بابا گفت: زهرا جان، عزیز بابا، من که نبوسیدمت، دارم میرم ماموریت.گفتم: ببخشید یادم رفته بود که شما می‌خواین برید ماموریت... منو بغل کرد و و بوسید😭 آخرین بوسه پدرم😭😭👇👇👇
همسرم حرفی نداشتند و گفتند ان شا اله هر چه خدا بخواهد بالاخره تصمیم گرفتم که به سوریه برم،ازشون خواستم که فرزندان را طوری تربیت کند که در راه دین خدا باشند و اسلام وقرآن را به پا دارند و از راه حضرت زینب کبری را پیروی کنند.💐💐
وقتی در سوریه بود هفته‌ای یکبار با ما تماس می‌گرفت، هفته‌ها به سختی می‌گذشت و انتظار کشیدن، کلافه‌ام می‌کرد. در آن هفته، از روز تماس بابا دو سه روز گذشت.خیلی بی‌تابی می‌کردم. به مادر گفتم: چرا بابا تماس نمی‌گیره؟ مادر که خودش هم چند روز بود سخت درگیر این موضوع بود بیشتر ناراحت شد ولی ما را آرام کرد. همان روز دایی من به جهرم آمد👇👇👇👇👇
و ما را به هر بهانه‌ای بود به روستای پر زیتون بردند. آنجا که رفتیم کم کم خبر شهادت پدر را به ما دادند😭😭💐💐💐💐
خب دوستان بزرگوارم 😊 سرانجام من هم در تاریخ 25 شهریور ماه سال 1392 در سالروز تولدم به آرزوم رسیدم وبه شهادت رسیدم پیکرم درروز ۲۷ شهریور ماه در جهرم تشییع و خاکسپاری شد💐💐
دوستان بزرگوار،خوشحالیم دعوت مون کردید✋😊❤️ نماز اول وقت یادتون نره🌷 تامیتونین راه شهدا🌷 رو ادامه بدین وتاآخرین قطره خونتون پشتیبان ولایت فقیه باشین✋🌺
💞شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم💞 و علی الخصوص 💠شهید جهانپور شریفی 💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج و شهادت ✨ 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. چه خیالِ‌خامے است رسیدن به شهادت وقتے هنوز لذتِ‌گناه را ترجیح مےدهیم... و چه دردِشگرفے دارد ، جاماندن وقتے خوشےِدنیا را همچنان بر دل‌ڪندن مقدم مےداریم... چه انتظارِعجیبےست ، امید به لحظه وصال... وقتے هنوز منتظرِ امامِ‌غائبمان هم نیستیم... و چه غربتِ‌غریبے دارد ، قدم نهادن بر خاڪے ڪه متصل به معراج است اما دلِ‌آلوده ڪجا؟! معشوق ڪجا؟! یار ڪجا؟! همنشینِ با سیدالشهدا ڪجا؟! ••• تا از دنیا دل نَبُریم دل‌ها را نمےبَرَند... ••• تاریخ ولادت و تاریخ شهادت چه ڪسانے ثبت خواهد شد؟! 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش مهدی هست🥰✋ *شهیدی که پس از ۱۰ سال با توسل به امام زمان(عج) پیدا شد*🕊️ *شهید مهدی منتظر قائم*🌹 تاریخ تولد: ۳ / ۱۲ / ۱۳۲۷ تاریخ شهادت: ۵ / ۲ / ۱۳۵۹ محل تولد: فردوس محل شهادت: طبس مزار: یزد 🌹دوست←سال ۵۹ شهید منتظر قائم از پله های هلیکوپتر داشتند پایین می‌آمدند🚁 دشمنان آن را هدف قرار دادند 💥انفجار بزرگی شد و او به شهادت رسید.🕊️ *نیمه شعبان 1369 بود*💚 گروه تفحص پس از ۶ روز تلاش *در روز هفتم به امام زمان(عج) متوسل شدند*💚 گفتیم: *امروز به یاد امام زمان(عج) به دنبال پیکرهای شهدا می‌گردیم*🌷اما فایده نداشت خیلی جست‌وجو کردیم. با خود گفتم: یا امام زمان(عج) یعنی می‌شود بی‌نتیجه برنگردیم!🥀 *در همین حین چهار پنج شقایق را دیدم که برخلاف شقایق‌ها که تک تک می‌رویند، دسته‌ای در یک جا روئیده‌اند*🌹 گفتم حالا که دستمان خالیست شقایق‌ها را می‌چینم *شقایق‌ها را که کندم،دیدم روی پیشانی یک شهید روئیده‌اند*🌹فریادم بلند شد دلهره داشتیم که خدا کند پلاک هویت داشته باشد🥀 *نخستین شهید را در حالی که گل سرخی در بالای جمجمه‌اش روییده بود، پیدا کردیم*‼️نام این شهید «مهدی منتظرقائم» از شهدای لشکر 14 امام حسین(ع) بود🌷 *نام شهید و پیدا شدن پیکرش همزمان با سالروز ولادت امام مهدی(عج)💚 نشان از کرامات این شهید🌷و معجزات الهی داشت*🕊️🕋 *شهید مهدی منتظر قائم* *شادی روحش صلوات*💙🌹 Zeynab:Roos..🖤💔 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞 اولین غذایی که بعد اَز عروسیِمان درست ڪردم استانبولے بود. از مادرم تلفنے پرسیدم، شد سوپ.... آبش زیاد شدہ بود...😫 منوچهر میخورد و بَه بَه وچَه چَه میڪرد!. روز دوم گوشت قلقلی دُرست ڪردم... شدہ بود عین قلوہ سنگ...🙁 تا من سفرہ را آمادہ ڪنم، منوچهر چیدہ بودشان رویِ میز و با آنها تیلہ بازی میڪرد قاہ قاہ میخندید...میگفت: چشمَم ڪور دندَم نرم تا خانومم آشپزی یاد بگیره هر چی درست ڪنه میخورَم حتی قلوہ سنگ🤗 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا