رفاقت باشهدا
تاریخ تولد : ۱۳۶۵/۹/۲۰
محل تولد: تهران
وضعیت تاهل: مجرد
فرزند دوم خانوادهی آقای رمضانعلی خلیلی
دانش آموختهی: دانشگاه امام حسین علیه السلام
دانشجوی: رشته ی مدیریت
اعزام به سوریه: بر حسب وظیفه
تخصص: تخریب - تاکتیک - جنگ های نامنظم
شهادت در تاریخ : ۲۷ آبان ماه سال ۱۳۹۲
محل شهادت:سوریه _حلب
محل دفن: تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها ، قطعه 53 ، ردیف 87/الف
شهید مورد علاقه : شهید حاج محسن دین شعاری
صفات بارز اخلاقی : بسیار خوش رو و شوخ طبع ، اهل تفریح و گردش خصوصا با دوستانش ، ورزشکار ، عاطفی ، دل رحم ، دلسوز دیگران و پیگیر برای حل مشکلاتشان ، بخشنده ، سر به زیر و با حیا ، با غیرت ، هیاتی ، مطیع رهبر ، نظامی متخصص و..
علایق: کارهای هیجانی و پر استرس ، ورزش (جودو ، کاراته ، کوهنوردی و راپل) ، خوشنویسی ، نقاشی ، طراحی ، سفر ، زیارت اهل بیت علیهم السلام و شهدا ، خدمت به شهدا حتی با رنگ آمیزی قبورشان ، شرکت در مجالس اهل بیت (ع) و...
رفاقت باشهدا
اتاق شهید از روز رفتنش تا به امروز دستنخورده باقی مانده است، فقط گاهی مادر گرد و غبار را از آن میزداید. کادوهای جشن تولدش هنوز بازنشده و دستنخورده گوشه اتاق است؛ او درست چند روز قبل از تولدش نزدیک حرم حضرت رقیه(س) شهید شد.
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
رفاقت باشهدا
#کرامات شهید 👇
شب هفت شهید خلیلی خانواده ارمنی وارد مجلس میشوند و از اطرافیان سراغ مادر شهید را میگیرند. وقتی همسرم را میبینند به او میگویند: ما با پسر شما از طریق عکس و پوسترهای سطح شهر آشنا شدیم. نمیدانیم با ما چه کار کرد که با اینکه اعتقادی به چادر نداشتیم، اما چادر سر کرده ایم. گفته بودند من و دخترم با شهید شما پیمان بستیم.
چند وقت پیش ۱۳ اتوبوس برای راهیان نور به بروجرد دعوت کردم. قرار بود من هم برایشان روایتگری کنم. وقتی به تهران برگشتم دیدم یکی از خانمهای جمع آن سفر به من پیام داد که شهید خیلی مَرد مَردِ مَرد.
مادرش به من زنگ زد و تعریف کرد دخترش در راهیان نور از پسر شهید شما کمک خواسته. ما چندین سال است از این دادگاه به آن دادگاه میرویم حالا نتنها مشکلش برطرف شده، بلکه متحول نیز گشته است. تا قبل از این اگر نماز میخواندیم ما را مسخره میکرد، اما حالا او ما را برای نماز صبح بیدار میکند.
رفاقت باشهدا
در دانشگاه امیرکبیر هم خبردار شدیم دو دانشجو به واسطه شهید خلیلی به یکدیگر رسیده اند. آنها برایمان تعریف کردند که هر کدام قراری سر مزار شهید گذاشته اند و از رسول برای امر ازدواج کمک خواسته اند. دختر خانم میگوید سر مزار شهید گفتم من به مدافعین حرم اعتقاد دارم و همسری، چون آنها میخواهم. چند وقت بعد پسری که به عنوان خواستگار وارد اتاق دختر برای حرف زدن با او میشود؛ عکس شهید خلیلی را روی دیوار اتاق میبیند و تعجب میکند.
به دختر میگوید شما هم شهید خلیلی را میشناسید؟ من در امر ازدواج از او کمک خواسته ام. خلاصه برای جاری شدن خطبه عقد ما را دعوت کردند و از من خواستند خطبه را جاری کنم. عکس رسول ما وسط خنچه عقد بود و عروس هنگام بله گفتن گفت: با اجازه آقا امام زمان و با اجازه پدر و مادر معنویم که پدر و مادر شهید خلیلی هستند و پدر و مادر خود بله. اصلا این صحنه روضه شد و همه گریه کردند.
میرسم به اینجا که با توجه به در پیش رو بودن روز ۱۶ آذر بفهمم شهید خلیلی در بین صحبتهای خود چه نظری در خصوص دانشگاهها و محیط آن داشته است. میگفت: سخنرانی شخصیتهای برجسته همچون آیت الله حق شناس در دانشگاهها اثر گذار است.
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊