🎥 #ببینید | تحلیل شعار اصلی معترضین، #زن_زندگی_آزادی 🔴 نسخه #جدید همراه با #سند در داخل فیلم 🔸 شنیدن این ۵دقیقه به اندازه مطالعه ۵۰۰ کتاب محتوا دارد! 💢 #ظلم_به_زن در جمهوری اسلامی ♨️ چه کسانی در کشور #آزادی ندارند؟ ⁉️ رتبه یک دنیا در برابری حق تحصیل دختر و پسر کدام کشور است؟ ⁉️ رشد ۱۲ برابری در زمینه پزشکی! ⁉️ چه کسی صنعت #هسته‌ای ایران را لو داد؟ ⁉️ کدام استاد دانشگاه هم از دانشگاه آزاد حقوق می‌گرفت و هم سراسری؟ ⁉️ یکبار برای همیشه؛ آیا در ایران #حجاب_اجباری وجود دارد؟ _____________ 🔹برشی از سخنرانی #حجت‌‌_الاسلام_راجی در #دانشگاه_فردوسی مشهد 💠 اندیشکده راهبردی #سعداء 🆔 @soada_ir

🎥 مستند " من میترا نیستم " 🔺 روایتی از زندگی دختری نوجوان به نام "زینب کمایی" که مورد خشم و کینه اعضای گروهک منافقین قرار می گیرد و ... #زن_زندگی_آزادی 🇮🇷 خبــــــــر فــــــــوری 🇮🇷 📡 @khbare_fori_ir http://eitaa.com/joinchat/3544645643C32d64b2b96

امروز ۲۴آبان۱۴۰۱ جشن تولد و شادی در یکی از پاساژهای تهران #لبیک_یا_خامنه_ای #زن_زندگی_آزادی #زن_عفت_افتخار

#زن_زندگی_آزادی ریشه ی این شعار کجاست...👇 عبدالله اوجالان؛ موسس حزب پان کردی (پ ک ک) در ترکیه بود و مبتکر و سازنده شعار (زن زندگی آزادی) یا به زبان کردی ( ژن ژیان ئازادی) است. شعاری که روی پرچم احزاب تجزیه طلب از جمله حزب جنایتکاری چون کومله هم نقش بسته است. عبد الله اوجالان به همسر سابقش "کثیره ییلدیریم" لقب مار زرد، خائن و.... داده بود. او معتقد بود که ازدواج، زن و مرد کُرد را فلج می کند و برای حل این مشکل باید مسئله ازدواج و خانواده برای زن حل شود که برای این هدف شعار/زن زندگی آزادی/ را مطرح کرد یعنی باید ازدواج و تشکیل خانواده را برانداخت تا هم راه دشوارِ دسترسی به زن،آسان شود و هم از این طریق راه مبارزه ی حزبی و رسیدن به اهداف حزب (پ ک ک) آسان شود از طریقِ پیوستن دختران کرد به احزاب کردی به صورت آزادانه و بدون مانعی به نام خانواده و ازدواج ، فلذا او معتقد بود که باید از زنِ کُرد یک موجودِ مبارز ساخت! به دستور اوجالان ازدواج در (پ ک ک) ممنوع شد و فرزندآوری فقط به صورت حزبی و در قالب جفتگیری های تشکیلاتی صورت می گرفت. خارج از این چهارچوب، هر بارداری باید با سقط جنین به پایان می رسید. زنانی که مخالفت می کردند تسویه می شدند. جمیله مرکیت با نام سازمانی سحر، اولین زن عضو تشکیلات حزب آزادی زنان کردستان! بود که به قول پ ک ک تسویه شد؛ در حالی که به شکل وحشیانه پس از تجاوز عمومی و دریده شدن شکم به قتل رسید. البته سال ها این جنایت به گردن ماموران امنیتی ترکیه انداخته می شد! اوجلان خود یک متجاوز به عنف بود. اغلب زنان کادر پ ک ک توسط او نواخته شده بودند.این سیره عملی در کل تشکیلات احزاب پانکردی، ساری و جاری بوده و هست و یکی از جذابیت های مهم برای فرماندهان ارشد و میانی و حتی سطح پائین احزاب پان کردی محسوب میشود که آنان را در تشکیلات حزبی پان کردی حفظ می کند این انحراف و خشونت جنسی با روکشِ آزادی زن در احزاب پان کردی را میتوان حاصل ایدئولوژی ناسیونالیسم افراطی کردی دانست به رهبری افرادی چون عبد الله اوجالان. البته تا حدودی وامدار بعضی سنت های سرکوبگرانه جوامع سنتی کرد در قبال زن نیز بود. اما در جوامع سنتی کرد به خاطر وجود سنتِ ازدواج ، بروز نمی یافت و در چهارچوب خانه و در پناه غیرت همسری مسکوت می ماند. با فرو ریختن بنیان خانواده و ازدواج توسط ایدئولوژی حزبی و ابزاری عبدالله اوجالان و پررنگ شدن نگاه ابزاری به زن در پوشش ناسیونالیسم افراطی، این شهوتِ خشن، فوران می کرد و از یک دختر و زنِ کُرد، صرفا یک موجودِ کلاشنیکف به دست و قاتل با یک کوله پُشتی پُر از قرص ها و لوازم پیشگیری از بارداری می ساخت که باید در کوهستان ها و پادکان ها هم آدم بُکُشد و هم سرویس جنسی بدهد به مردهایِ عضو حزب و شهوتِ مرد های تشکیلات را فرو بنشاند عبد الله اوجلان اسم این کثافت کاری دهشتناک و هولناک را (زن، زندگی، آزادی) گذاشته بود. کثیره ییلدیریم همسر عبدالله اوجلان در اعتراض به این فحشایِ خشونت بارِ تشکیلاتی، از حزب (پ ک ک) گریخت و در سوئد به شکل ناشناسی سکنی گزید. او جرئت حضور در ملا عام را ندارد اما روایت هایی که از او وجود دارد خاطراتیست از تجاوز جنسی، و خشونت فیزیکی از طرف مردان حزب (پ ک ک) علیه زنان. به گفته کثیره ییلدیریم او شخصا بارها توسط عبدالله اوجلان مورد آسیب جسمی قرار گرفته بود در حالی اوجالان به صورت تشکیلاتی و تبلیغاتی شعار( زن، زندگی ، آزادی) را مطرح می کرد. شعارهای بظاهر زیبا ولی نابود کننده ی اجتماع و انسانیت

نیکپور۳: Soode: بسوی نور: 🔴✳️🔴✳️🔴✳️🔴✳️🔴✳️🔴 #زن_زندگی_آزادی بخوانید تا آگاه شوید که ریشه ی این شعار کجاست...👇 عبدالله اوجالان؛ موسس حزب پان کردی (پ ک ک) در ترکیه بود و مبتکر و سازنده شعار (زن زندگی آزادی) یا به زبان کردی ( ژن ژیان ئازادی) است. شعاری که روی پرچم احزاب تجزیه طلب از جمله حزب جنایتکاری چون کومله هم نقش بسته است. عبد الله اوجالان به همسر سابقش "کثیره ییلدیریم" لقب مار زرد، خائن و.... داده بود. او معتقد بود که ازدواج، زن و مرد کُرد را فلج می کند و برای حل این مشکل باید مسئله ازدواج و خانواده برای زن حل شود که برای این هدف شعار/زن زندگی آزادی/ را مطرح کرد یعنی باید ازدواج و تشکیل خانواده را برانداخت تا هم راه دشوارِ دسترسی به زن،آسان شود و هم از این طریق راه مبارزه ی حزبی و رسیدن به اهداف حزب (پ ک ک) آسان شود از طریقِ پیوستن دختران کرد به احزاب کردی به صورت آزادانه و بدون مانعی به نام خانواده و ازدواج ، فلذا او معتقد بود که باید از زنِ کُرد یک موجودِ مبارز ساخت! به دستور اوجالان ازدواج در (پ ک ک) ممنوع شد و فرزندآوری فقط به صورت حزبی و در قالب جفتگیری های تشکیلاتی صورت می گرفت. خارج از این چهارچوب، هر بارداری باید با سقط جنین به پایان می رسید. زنانی که مخالفت می کردند تسویه می شدند. جمیله مرکیت با نام سازمانی سحر، اولین زن عضو تشکیلات حزب آزادی زنان کردستان! بود که به قول پ ک ک تسویه شد؛ در حالی که به شکل وحشیانه پس از تجاوز عمومی و دریده شدن شکم به قتل رسید. البته سال ها این جنایت به گردن ماموران امنیتی ترکیه انداخته می شد! اوجلان خود یک متجاوز به عنف بالفطره بود. اغلب زنان کادر پ ک ک توسط او نواخته شده بودند.این سیره عملی در کل تشکیلات احزاب پانکردی، ساری و جاری بوده و هست و یکی از جذابیت های مهم برای فرماندهان ارشد و میانی و حتی سطح پائین احزاب پان کردی محسوب میشود که آنان را در تشکیلات حزبی پان کردی حفظ می کند این انحراف و خشونت جنسی با روکشِ آزادی زن در احزاب پان کردی را میتوان حاصل ایدئولوژی ناسیونالیسم افراطی کردی دانست به رهبری افرادی چون عبد الله اوجالان. البته تا حدودی وامدار بعضی سنت های سرکوبگرانه جوامع سنتی کرد در قبال زن نیز بود. اما در جوامع سنتی کرد به خاطر وجود سنتِ ازدواج ، بروز نمی یافت و در چهارچوب خانه و در پناه غیرت همسری مسکوت می ماند. با فرو ریختن بنیان خانواده و ازدواج توسط ایدئولوژی حزبی و ابزاری عبدالله اوجالان و پررنگ شدن نگاه ابزاری به زن در پوشش ناسیونالیسم افراطی، این شهوتِ خشن، فوران می کرد و از یک دختر و زنِ کُرد، صرفا یک موجودِ کلاشنیکف به دست و قاتل با یک کوله پُشتی پُر از قرص ها و لوازم پیشگیری از بارداری می ساخت که باید در کوهستان ها و پادکان ها هم آدم بُکُشد و هم سرویس جنسی بدهد به مردهایِ عضو حزب و شهوتِ مرد های تشکیلات را فرو بنشاند عبد الله اوجلان اسم این کثافت کاری دهشتناک و هولناک را (زن، زندگی، آزادی) گذاشته بود. کثیره ییلدیریم همسر عبدالله اوجلان در اعتراض به این فحشایِ خشونت بارِ تشکیلاتی، از حزب (پ ک ک) گریخت و در سوئد به شکل ناشناسی سکنی گزید. او جرئت حضور در ملا عام را ندارد اما روایت هایی که از او وجود دارد خاطراتیست از تجاوز جنسی، و خشونت فیزیکی از طرف مردان حزب (پ ک ک) علیه زنان. به گفته کثیره ییلدیریم او شخصا بارها توسط عبدالله اوجلان مورد آسیب جسمی قرار گرفته بود در حالی اوجالان به صورت تشکیلاتی و تبلیغاتی شعار( زن، زندگی ، آزادی) را مطرح می کرد. آری شعار زن، زندگی، آزادی که ورد زبان اراذل و اوباش جاهل و بی هویت است ، سابقه و تاریخچه ای اینچنین دارد ! 🔴 زن_زندگی_آزادی 🔴 ژن_ژیان_ئازادی

. ارمغان #زن_زندگی_آزادی مورد حمایت آمریکا چه خواهد بود؟ این فیلم را تا انتها ببینید 🔺کانال حمید رسایی در ایتا را دنبال کنید🔻 eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1 eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1

+۱۸ آنقدر مرا با شلاق زدند که ناخن‌های پایم از جا پریدند و افتادند و ناخن‌های دستم نیز کنده شدند. در همان حال که خونین و مالین روی زمین افتاده بودم، به زور آب به دهانم ریختند؛ من هم تف کردم توی صورتشان. دست بردار که نبودند. جری‌تر شدند و به زور کمی دانه برنج به دهانم ریختند تا به خیال خودشان روزه مرا باطل کنند. برای اینکه خوشحال نشوند گفتم؛ باز من روزه‌ام، هرکاری کنید، حتی اگر در دهانم ادرار کنید، بازهم روزه‌ام باطل نمی‌شود، چون به زور است. ...مرا بردند و بعد از کتک مفصلی از مچ، پاهایم را بستند و وارونه آویزان کردند. بعد از دقایقی آمدند و مرا به روی زمین انداختند. بعد مجبورم کردند که روی چهارپایه‌ای بایستم و دستهایم را از طرفین به میخ طویله‌ای بر دیوار بستند و بعد چهارپایه را از زیر پاهایم کشیدند و مصلوبم کردند. تمام وزنم را کتف و مچ دست‌هایم تحمل می‌کرد. دستبند لحظه به لحظه بیشتر در مچ دستم فرو می‌رفت. خون به دستم نمی‌رسید. پنجه‌هایم بی‌حس شده بودند. به همین اکتفا نکردند و شروع کردند به شلاق زدن به کف پا و روی پایم... آن شب من لخت و عور بودم. شمعی روشن کردند. پارافین ذوب شده چکه چکه روی بدنم می‌ریخت و می‌سوزاند و پوست را سوراخ می‌کرد. گاهی هم شعله آن را بین بیضه‌ها می‌گرفتند و موها را آتش می‌زدند. با فندک روشن هم موهای بدنم و ریشم را می‌سوزاندند. از سوزش درد به خود می‌پیچیدم. با ناخن گیر یکی یکی موها را می‌کندند و هی تکرار می‌کردند: امشب، شب آخر است. یک کمدی تراژیک تمام به اجرا گذاشته بودند. پنبه آغشته به الکل را به دور انگشت شست پا می‌بستند و بعد آن را آتش می‌زدند. این پنبه شاید دو دقیقه دور انگشتم می‌سوخت. یا پنبه فتیله شده را درون نافم می‌گذاشتند و آتش می‌زدند. گاهی خاکستر سیگار را روی بدنم می‌ریختند. کاری از دستم برنمی‌آمد جز داد زدن. از اعماق وجود فریاد می‌زدم... مرا لخت آویزان می‌کردند و گاهی بر آلت تناسلی‌ام شلاق می‌زدند که بر اثر همین ضربات باد کرده بود... تا ساعت دو نیمه شب مرا به هرشکلی که می‌توانستند اذیت و شکنجه کردند. وقتی دیدند جواب نمی‌گیرند به زیر آپولو بردند. همه بازجویان از اتاق خارج شدند. آپولو صندلی دسته داری بود که کف آن بیش از حد پهن بود. وقتی روی آن نشستم، پاهایم از ساق بیرون از صندلی می‌ماند. دست‌ها را از مچ با مچ‌بند قالبی به روی دسته صندلی پیچ و مهره و سفت کردند. وقتی که پیچ‌ها را سفت می‌کردند قالب‌ها بر مچ و ساق پاهایم فرو می‌رفت و به اعصاب فشار می‌آورد. فشار بر دست چنان بود که هر لحظه فکر می‌کردم خون از محل ناخن‌های دستم بیرون خواهد جهید. درد این لحظات به واقع خیلی بدتر و شدیدتر از درد شلاق بود. دست بیشتر و بیشتر پرس می‌شد و تمام اعصابم از توک پا تا فرق سرم تیر می‌کشید. به دست راست کمتر فشار می‌آوردند، زیرا بعد از پرس دست باد می‌کرد و دیگر نمی‌شد با آن اعتراف نوشت. بعد از مهار شدن دست‌ها و پاها، کلاه کاسکت مخروطی شکل را که از بالا آویزان بود بر سرم گذاشتند که تا زیر گلو می‌آمد. آن گاه به کف پاهایم شلاق زدند. وقتی از شدت درد فریاد می‌کشیدم، صدا در کلاه کاسکت می‌پیچید و گوشم را کر می‌کرد، نه می‌شد فریاد کشید و نعره زد و نه می‌شد درد ناشی از شلاق را تحمل کرد. هیچ منفذ و راه در رویی برای خروج صدا از کلاه کاسکت نبود و صدا در همان کلاه دفن می‌شد. گاهی شلاق را به کلاه می‌زدند، دنگ و دنگ صدا می‌کرد و سرم دوران می‌یافت و دچار گیجی و سردرد می‌شدم. عذاب آپولو واقعی و خرد کننده بود. پیچ‌ها را دائم شل و سفت می‌کردند... کار آن شب بازجویان خیلی طولانی شد. بعد از شلاق و آپولو مرا از اتاق حسینی بیرون بردند و دور دایره گرداندند تا پاهایم تاول نزند و باد نکند. بعد آویزانم کردند… مرا به اتاق شماره ۲۲ بردند. این اتاق شیب کمی داشت و کف آن خیس بود. مرا که لخت مادرزاد بودم کف اتاق نشاندند و گفتند بنویس. من دو زانو نشستم و با یک دستم ستر عورت می‌کردم و با دست دیگرم خودکار را گرفته بودم. از زور سرما دندان‌هایم به هم می‌سایید. از دماغ و دهانم بخار بلند می‌شد. دست و بدنم می‌لرزید. نمی‌توانستم چیزی بنویسم. سرما در بدنم رسوخ کرده و به مغز استخوانم رسیده بود... بخشی از کتاب خاطرات عزت شاهی (فصل شبهای کمیته مشترک یا همان موزه عبرت) #پرویز_ثابتی #زن_زندگی_آزادی عضو کانال شوید 🔻 https://eitaa.com/joinchat/1844903939C0e8d01846b

. ♻️ زندگی خوکی 🔰 در اروپا پس از تجربه همجنسگرایی و تجربه ازدواج با حیواناتی مثل سگ، اسب، گربه، حتی ازدواج با اشیا و ازدواج انسان با خودش و بعد از اینکه عده‌ای سگ شدند و قلاده به گردن در خیابان‌های اروپایی پرسه زدند، حالا شاهد زندگی خوکی هستیم! هزینه می‌کنند تا دو هفته مثل خوک زندگی کنند و به آرامش برسند! بعثت انبیا الهی برای نجات انسان از پوچی و سقوط بود، دین از انسان مراقبت می‌کرد، همان چیزی که در جوامع غربی کم‌کم به فراموشی سپرده شد. برای ما هم همین خواب را دیده‌اند. #آزادی_غربی #زن_زندگی_آزادی 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 rubika.ir/rasaee eitaa.com/rasaee T.me/www_rasaee_ir twitter.com/hamidrasaee

♻️ پینوکیوی گریان 🔰 در رسانه‌ها نوشته‌اند، اسمش زهرا بوده ولی الان شده آنلا آندرسون. طبق گفته سوئدی‌ها، ۸ سال پیش آمده سوئد، هرکاری مثل ازدواج با پیرمردهای سوئدی تا تغییر مذهب و... هم کرده تا بتواند اقامت دائم سوئدی بگیرد ولی نشده. بارها هم توسط پلیس دستگیر شده... شاید داره فیلم بازی می‌کنه برخی به این بیمار بخندند اما من با دیدن این فیلم گریه‌ام گرفت و دلم به حالش سوخت، چه فلاکتی! یاد پینوکیو افتادم؛ وقتی گربه نره و روباه مکار، گولش زدند، اموالش را گرفتند و با وعده خوشگذرانی او را بردند در سیرک و کم کم تبدیل شد به یک خر، خری که گریه می‌کرد... #زن_زندگی_آزادی 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 rubika.ir/rasaee eitaa.com/rasaee T.me/www_rasaee_ir twitter.com/hamidrasaee

اینم رونمایی از ورژن جدید #زن_زندگی_آزادی حتما جماعت ساده‌لوح داخای میگن نه ما از آزادی اینو نمی‌خوایم، ما فقط حجاب سر نمی‌خوایم ولی نمی‌فهمن که وقتی از حکم واجب خدا عقب نشستی، به اینجا می‌رسی. خصوصا که پشت صحنه، کلی دم و دستگاه، داره مسیر رو به این سمت می‌بره. آقایون! خانوما ! هیزم این آتیش نشید، دعوا سر حجاب سر و روسری داشتن و نداشتن نیست. اینا تا فرهنگ و نگاه شما رو مثل خودشون نکنن ول نمی‌کنن: لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم ... حمیدرسایی✍ کانال هواداران #استاد_رائفی_پور👇 https://eitaa.com/joinchat/3834445946C035739b57d

دست و پازدن‌های #رحیمی_جهان‌آباد رو‌ جدی نگیرید، چون می‌دونه دیگه نمی‌تونه مثل دوره قبل، با وساطت عبدالحمید، رد صلاحیتش رو‌حل کنه و وارد مجلس بشه. برا همین خودش و برادرش که ادمین صفحه‌ش هست، شبیه گرگ زخمی شدند. رحیمی باید پاسخ بده برای چه‌کاری #عبدالحمید چندین میلیارد از وجوهات رو به حسابش می‌ریزه اینکه رحیمی ادعا می‌کنه جمهوری اسلامی تو تربیت مردود شده هم مال همون دست و پا زدن برای جلب توجه از مخاطب #زن_زندگی_آزادی است، البته بهتره بره وضعیت دخترش در فضای مجازی نگاه کنه و یه تذکر بده عکس‌های بوسیدن لب در فضای عمومی با نامزدش رو در فضای مجازی پخش نکنه! آقای دکتر رحیمی، خاطرتون هست سر کلاس، دخترای بدحجاب رو اجازه نمی‌دادید ردیف اول بشینن که جلو چشمت نباشن؟... @mr_nofoozi

مطهره گونه‌ای، کسی که به شهید سلیمانی گفته بوده تروریست و در فتنه مهسا با کشف حجاب و تجمع و توهین انواع اقدامات ساختار شکنانه را انجام داد، با هشتگ #زن_زندگی_آزادی مقابل دانشگاه تحصن کرده است که بی عدالتی رفع و بدون "هیچ قید وشرطی" به دانشگاه بازگردد!! خدا قوت به دولت که با مواضع ناسنجیده، جای جلاد و شهید رو اینجوری عوض کرد! @Badigard_iran