eitaa logo
کانال باب الحوائج رقیه(س)
249 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
14 فایل
 « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم 🌹❤️السلام و علیک یا رقیه ئ بنت الحسین...❤️🌹 ارتباط با مدیر @mirza_315
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
روزی که صدام توسط خلبانان ایرانی تحقیر شد! صدام حسین برای تحقیر خلبانان ارتش ایران در تلویزیون عراق اعلام کرد به هر جوجه کلاغ ایرانی که بتواند به 50 مایلی نیروگاه بصره نزدیک شود حقوق یک سال نیروی هوایی عراق را جایزه خواهم داد تنها 150 دقیقه پس از مصاحبه ی صدام شهید عباس دوران، شهید علیرضا یاسینی و سرهنگ کیومرث حیدریان نیروگاه بصره را بمباران کردند. ۲۶ آوریل روز جهانی خلبان بر تیزپروازان ایران‌زمین مبارک باد. 💪💪💪💪💪💪💪💪💪😝 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
❤️🌺 نکته مهم تربیت نوجوان 🌺❤️ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
1.49M
⭕نکته مهمی که تو کلاس نوجوونا داشتم خیلی میتونه بهت تو تربیت فرزند و رفتار با کودکت یا نوجوونت به دردت بخوره😊 💢حتما خوبِ خوب گوش بده💢 تربیت مقتدرانه 💪 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مخصوص دختر دار ها👌 🔻رفتارتون رو با بچه هاتون به ۲ بخش تقسیم کنید👏 🔻قبل بلوغ و بعد بلوغ🤔 🔻این ویدیو رو تا اخر نگاه کنید🙏 👋 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماشاء الله چه اساتید برجسته ای 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
گوشه‌ای از زندگینامه آیت‌الله عباسعلی سلیمانی 🖤🖤🖤🖤😭🖤🖤🖤🖤🖤😭🖤 🔹آیت‌الله عباسعلی سلیمانی در سال ۱۳۲۶ در خانواده‌ای مذهبی در سوادکوه مازندران متولد شده است. 🔹او در ۵ سالگی به مکتب رفت و در سن ۱۲ سالگی برای فراگیری علوم دینی راهی قم شد، او پس از مدتی به دلیل مشکلات معیشتی برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه بهشهر رفت. 🔹او مقدمات را در محضر آیت الله کوهستانی فرا گرفت و پس از آن برای تکمیل تحصیلات خود عازم مشهد شد. 🔹در مشهد از محضر درس اساتیدی همچون حضرات آیات ادیب نیشابوری، صالحی بربری، حجت هاشمی، مدرس و مهمامی بهره برد و دروس سطح را نیز نزد بزرگانی همچون آیات عظام مهدوی دامغانی، نصراللهی، شیخ عباس واعظ طبسی، فایقی و سیدمحمدهادی میلانی فرا گرفت، او درس تفسیر را نیز نزد آیت الله تهرانی آموخت. 🔹سلیمانی در سال ۱۳۴۷ به حوزه علمیه قم رفته و از محضر آیات عظام اعتمادی، مشکینی، محمدفاضل لنکرانی، جعفر سبحانی، وحید خراسانی، میرزا هاشم آملی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، ناصر مکارم شیرازی، حسین نوری همدانی، ابوالقاسم خزعلی، محمد یزدی، محمدی گیلانی و عبدالله جوادی آملی بهره برد. 🔹از جمله مسئولیت‌های او می‌توان به امامت جمعه بابلسر، نماینده ولی‌فقیه در سیستان و بلوچستان و امام جمعه زاهدان، نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان ، مسئول نهاد رهبری در آموزش عالی مازندران و گلستان، تدریس در حوزه و دانشگاه، عضویت در هیأت امنای دانشگاه سیستان و بلوچستان، عضویت در مجلس خبرگان رهبری، مسئولیت هیأت امنای دانشکده علوم قرآن زاهدان، نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه‌های آزاد اسلامی گیلان، مازندران و گلستان و عضویت در هیأت امنای دریانوردی چابهار اشاره کرد. چهارشنبه، ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲. 🔸 کانال‌اطلاع رسانی 🔸بزرگترین کانال خبری مازندران در ایتا 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺‏زیر گرفتن یک روحانی به قصد کشت امروز در محدوده بلوار مرزداران تهران؛ این روحانی هم‌اکنون در کما است. جویین بدید  ۶ ۱۴۰۲ 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
مداحی_آنلاین_دست_به_دامن_امام_رضا_حجت_الاسلام_احمد_نژاد.mp3
4.4M
دست به دامن امام رضا(ع) بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. اللهم عجل لولیک الفرج 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 | | کی میتونه جز تو اینجور منو مجنون کنه آقا🕊 کی میتونه عشقتو از قلب من بیرون کنه آقا🕊 💚 💚 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
📸تصویری مشترک از شهید آیت الله سلیمانی و سردار شهید حاج قاسم سلیمانی روحشان شاد🌷 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
🔴 قاب‌هایی که بحث سوء قصد بودن رو جدی ترش میکنه! 🔹تلاش بی وقفه‌ی این مرد شریف برای همدلی شیعه و سنی 🔹‌ «شهید آیت‌الله سلیمانی» 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام جمعه بابلسر : محل تدفین آیت الله سلیمانی در قم خواهد بود حجت الاسلام قلی پور: حضرت آیت الله سلیمانی پرچمدار وحدت بین همه گروه ها و جناح ها و مذاهب بودند 🔸محل دفن به خواست خانواده در قم ودر جوار حضرت معصومه (ص) و کنار آرامگاه فرزندشان خواهد بود 🔸مراسم وداع پنجشنبه از ساع ۲۰ الی ۲۲ در مصلی المهدی بابلسر برگزار خواهدشد. 🔸مراسم تشییع در روز جمعه ساعت ۱۰ صبح از روبروی سپاه و دانشگاه بابلسر تا مصلی المهدی بابلسر انجام خواهد شد. ┅┅┅🇮🇷☫🇮🇷┅┅┅ 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
در خانواده مذهبی مسیحی به دنیا آمد... به وطن و ناموس وطن دست درازی شد، جانش را فدا کرد... بعد از ۳۸ سال بازگشته در حالی که پدر و مادر و برادرش بعد از سال‌ها چشم انتظاری از دنیا رفته اند... بعد از نماز جمعه تهران تشییع می‌شود ، 👤هنگامه همافر 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
به گفته سردار دلها : (باید شهید شده باشی که شهید بشوی) 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🔹 ما رهبر را برای دیدن و مشاهده کردن نمی‌خواهیم ما رهبر را می خواهیم برای اطاعت کردن. من اگر نتوانستم رهبرم را ببینم مهم نیست؛ بلکه مهم این است که مطیع فرمانش باشم و او از من راضی باشد‌. 🌸 هدیه به روح این شهید بزرگوار صلوات 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَه که جدا نمی‌شود نقش تو از خیالِ من...♥️ 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
جهانی مست و مدهوش رقیه 😭 سر بابا در آغوش رقیه 😭😭😭 میرزا 😔 الهی برقیه ... حاجت دلتون روا 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
شور، تو بگو عشق من میگم (1).mp3
6M
تو بگو عشق من میگم رقیه میره قلبم با یک ذکر سه ساله 🎙 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
میشه لحظه جان دادن پای آبله رو صورتم بزاری 😭😭😭😭 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
💔السلام علیک یا رقیه بنت الحسین ■ماجرای نبش قبر حضرت رقيّه(ع) در سال 1242 👇 ◆ ملا محمدهاشم خراسانی (ره) حکایت نبش قبر سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (س) در سال ۱۲۸۰ هجری،را نقل میکند : ◆ جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علم‌الهدي منتهي مي‌شد بعد از نبش قبر حضرت رقیه (س)، مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد. چون به هوش می‌آمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف می‌کرد ◆می گفت بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی (چادر یا لباس سیاه) پیچیده و کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر می‌خواست. 🔲⏩ اما حکایت : قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علما شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند. والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباس‌هاي پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند. صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّي در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم. حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلام‌الله عليها، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است. سيّدابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالاي سر را برداشت ديدند سيّد افتاد. زير بغلش را گرفتند، هي مي‌گفت: «اي واي بر من.. واي بر من.. به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده ولي اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمي‌كنم، مي‌ترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانو خود نگه داشت و گريه مي‌كرد تا اينكه قبر را تعمير كردند. وقت نماز كه مي شد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه مي‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمي‌داشت و بر زانو مي‌نهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد. و از معجزه آن حضرت اين كه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد. دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفي" گذاشت. آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد. اين قضيه در سال 1242 هجري شمسي رخ داده و در کتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: «فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و كانَ متْنُها مجروحةً مِنْ كثرةِ الضَّرب» « آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكي بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادي ضربات مجروح بود.» پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد.فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند. 📚 منابع روایت؛ منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳ 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
جانم رقیه جانانم رقیه دینم رقیه ، ایمانم رقیه من نوکر تو می مانم رقیه تو روح و ریحانی یارقیه تو مثل قرآنی رقیه عشق حسین جانی ... یارقیه میرزا 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
📚حکایت فوق‌العاده زیبا صلی الله علیک یا اباعبدالله 🌺عرض حاجت به حضرت رقیه سلام الله علیها 🌺 مرحوم حاج میرزا علی متوفای محرم ۱۳۹۶ ه.ق فرزند حاج شیخ عباس قمی رضوان الله تعالی علیه، از وعاظ و خطبای مشهور تهران بودند ایشان می فرمودند: یک سال به بیماری و ناراحتی و گرفتگی صدا مبتلا شده بودم،تاجایی که منبر رفتن و سخنرانی کردن برای من ممکن نبود. مسلّم هر مریضی در چنین موقعی به فکر معالجه می افتدو من نیز به طبیبی متخصص و با تجربه مراجعه کردم. پس از معالجه معلوم شد بیماریم آنچنان شدید است که بعضی از تارهای صوتی از کار افتاده و فلج شده و اگر لا علاج نباشد است. طبیب معالج در ضمن نسخه ای که نوشت ، دستور استراحت داد و گفت که باید تا چند ماه از منبر رفتن خودداری کنم و با کسی حرف نزنم و اگر چیزی بخواهم یا مطلبی را از زن و بچّه ام انتظار داشته باشم آنها را بنویسم ، تا در نتیجه ی استراحت مداوم و استعمال دارو، شاید سلامتی از دست رفته مجدداً به من بازگردد. من هم با چنین پیش آمدی،چاره ای جز به ذیل عنایات امام علیه السلام نداشتم. روزی بعد از نماز ظهر و عصر حال توسل به دست آمد و خیلی اشک ریختم و سالار شهیدان حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام را که به وجود مقدس ایشان متوسل بودم مخاطب قرار دادم و گفتم:یا بن رسول الله صبر در مقابل چنین بیماری برای من طاقت فرساست.علاوه بر این من اهل منبرم و مردم ا ز من انتظار دارند برایشان منبر بروم.من از اول عمر تا بحال علی الدوام منبر رفته ام و از نوکران شما اهل بیتم،حالا چه شده که باید یکباره از این پست حساس بر اثر بیمارى کنار باشم.ضمناً ماه مبارک رمضان نزدیک است ،دعوتها را چه کنم؟ آقا عنایتى بفرما تا خدا شفایم دهد.به دنبال این توسل، طبق معمول کم کم خوابیدم. در عالم خواب، خودم را در اطاق بزرگى دیدم که نیمى از آن منور و روشن بود و قسمت دیگر آن کمى تاریک در آن قسمت که روشن بود حضرت مولى الکونین امام حسین علیه السلام را دیدم که نشسته است. خیلى خوشحال و خوشوقت شدم و همان توسلى را که در حال بیدارى داشتم در حال رویا نیز پیدا کردم. بنا کردم عرض ‍ حاجت نمودن، و مخصوصاً اصرار داشتم که ماه مبارک رمضان نزدیک است و من در مساجد متعدد دعوت شده ام، ولى با این حنجره از کار افتاده چطور مى توانم منبر رفته و سخنرانى نمایم و حال آنکه دکتر منع کرده که حتى با بچه هاى خود نیز حرفى نزنم. چون خیلى الحاح و تضرع و زارى داشتم، حضرت اشاره به من کرد و فرمود به آن آقا سید که دم درب نشسته بگو چند جمله از مصیبت ( سلام الله علیها)را بخواند و شما کمی اشک بریزید، ان شاء الله تعالى خوب مى شوید. من به درب اطاق نگاه کردم دیدم شوهر خواهرم آقاى حاج آقا مصطفى طباطبائى قمى که از علما و خطبا و از ائمه جماعت تهران مى باشد نشسته است. امر آقا را به شخص نامبرده رساندم. ایشان مى خواست از ذکر مصیبت خوددارى کند، حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام فرمودند دخترم را بخوان، ایشان مشغول به ذکر مصیبت حضرت رقیه سلام الله علیها شد و من هم گریه مى کردم و اشک مى ریختم، اما متاسفانه بچه هایم مرا از خواب بیدار کردند و من هم با ناراحتى از خواب بیدار شدم و متاسف و متاثر بودم که چرا از آن مجلس پر فیض محروم مانده ام، و دیدن دوباره ی آن منظره عالى امکان نداشت. همان روز، ویا روز بعد، به همان متخصص مراجعه نمودم. خوشبختانه پس ‍ از معاینه معلوم شد که اصلا اثرى از ناراحتى و بیمارى قبلى در کار نیست. او که سخت در تعجب بود از من پرسید شما چه خوردید که به این زودى و سریع نتیجه گرفتید؟من چگونگى توسل و خواب خودم را بیان کردم. دکتر قلم در دست داشت و سر پا ایستاده بود، ولى بعد از شنیدن داستان توسل من بى اختیار قلم از دستش بر زمین افتاد و با یک حالت معنوى که بر اثر نام مولى الکونین امام حسین علیه السلام به او دست داده بود پشت میز طبابت نشست و قطره قطره اشک بر رخسارش مى ریخت. لختى گریه کرد و سپس گفت: آقا، این ناراحتى شما جز توسل و عنایت و امداد غیبى چاره و راه علاج دیگرى نداشت. 📚منبع : ستاره درخشان شام : حضرت رقیه دختر امام حسین علیهماالسلام / تالیف علی ربانی خلخالی ، ص ۲۶۴ 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee
من نوکر توهستم/ بر دامن تودستم از باده ی تو مستم/ یاحضرت رقیه تو دخترحسینی/ تودلبرحسینی تاج سرحسینی / یاحضرت رقیه داغ توکرده پیرم/ دل ازتوبرنگیرم درروضه ات بمیرم/ یاحضرت رقیه میرزا 🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر @babalhavaej_roghayee