🔶🎤 سبک سرود مسجدی میلاد امام هادی (علیه السلام)...
ــــــــــــــــــــــــ🌷🌷🌷🌷🌷🌷
مدینه شده چراغون، دوباره با شور و شادی
مژده میرسه که دنیا ، اومده امامِ هادی
نعمت، فراوونه امشب
جنّت، چراغونه امشب
مولا، یا امامِ هادی(۴)
ــــــــــــــــــــــــ🌷🌷🌷🌷🌷🌷
نوه ی امامْ رضا و.. ، پسره امامْ جواده
لطف این آقا به نوکر، از همون قدیم زیاده
اسمش ، خدایی که زیباست
هم نامْ ، با علیِ اعلاست
مولا، یا امامِ هادی(۴)
ــــــــــــــــــــــــ🌷🌷🌷🌷🌷🌷
کور بشه دشمن رزلش، ما آقا رو دوست میداریم
نقی زیبا ترین اِسمِ ، که رو نوزاد ها میذاریم
رویِ، پرایِ فرشته
ذكرِ ، یانقی نوشته
مولا، يا امامِ هادی(۴)
ــــــــــــــــــــــــ🌷🌷🌷🌷🌷🌷
سامراش مرکزِ عشقه ، آرزوی نوکراشه
زیارتْ جامعه ی او ، راه و رَسمِ شيعه هاشه
جَدِّ ، امامِ زمانه
عشقه، همه شيعيانه
مولا، يا امامِ هادی(۴)
ــــــــــــــــــــــــ🌷🌷🌷🌷🌷🌷
با امامِ هادی امشب، شیعه ها می بندن عهدی
که روزِ ظهور ایشاالله، بمونند یاورِ مهدی
با او، دنیا میشه آباد
راهِ، مکّه میشه آزاد
مولا، بیا اباصالح(۴)
ــــــــــــــــــــــــ🌷🌷🌷🌷🌷🌷
روزیِ مُحرم ما، تو کَفِ این خانواده ست
بگه یاحسین کسی که، برا نوکری آماده ست
ارباب، ماهِ عزا عشقه
بویِ ، کرببلا عشقه
ارباب، ابی عبدالله(۴)
ــــــــــــــــــــــــ🌷🌷🌷🌷🌷🌷
بسمالله الرحمن الرحیم
اشهد ان علیا ولی الله
#عید_غدیر
هو میکشیم جامِ علی را بیاورید
امشب مِیِ مدامِ علی را بیاورید
تَرسم بنایِ میکده زیر و زِبَر شود
ای وای اگر که نامِ علی را بیاورید
بینِ مزار هم کفن خویش میدرم
یک بار اگر سلامِ علی را بیاورید
بازارِ شاعران و ادیبان بِهَم زنید
یک واژه از کلامِ علی را بیاورید
جبریل هم رسیده گرههاش وا شود
آقایِ من غلامِ علی را بیاورید
موسی نی ایم قصه اگر لن ترانی است
یک جلوه از تمامِ علی را بیاورید
ما را خمارِ باده نوشتند با علی
ما را حلال زاده نوشتند با علی
گیرم خدا دوباره دو دنیا بیاورد
اما محال باشد علی را بیاورد
او اول است از همه باید پیمبرش
این دست را بگیرد و بالا بیاورد
عزم جهاد میکند و وقت رفتنش
یک کاسه آب حضرتِ زهرا بیاورد
یک دَم بس است از دو دَمِ ذوالفقارِ او
تا حالِ صد سپاه کمی جا بیاورد
اُفتاده از نَفَس ملکالموت میرسد
تا ذوالفقار محضرِ مولا بیاورد
وقتِ نبردِ اوست و جبریل آمده
تا دستمالِ زردِ علی را بیاورد
یکدم سرِ سپاهِ عرب میزند علی
ای نازِ ضربِ شصست عجب میزند علی
مست است هرکه نعرهی او شورِ یا علیست
مَرد است هرکه قبلهی او مرتضی علیست
حجش قبول هرکه به ایوان طلا رسید
بختش بلند هرکه گره خورده با علیست
معراج رفته بود ببیند خدا کجاست
معراج دید و گفت ببین تا کجا علیست
گفت از علی مع الحق و از حق مع العلی
من ماندهام علیست خدا یا خدا علیست
ظهر غدیر نقشِ عقیقِ رسول شد
مولا علیست تاکه خدا هست تا علیست
ما شاهرگ به پای علی میزنیم شُکر
شرحِ تمام غیرت ما خونِ ما علیست
شُکرِ خدا که حُرمت میخانه داشتیم
عمریست با علی سر دیوانه داشتیم
بر طاق آسمانِ نجف نام فاطمه است
بالای آستانِ نجف نام فاطمه است
حتی اذانِ صحنِ علی چیزِ دیگری است
سر تا سرِ اذانِ نجف نامِ فاطمه است
این شهر مِلکِ حضرتِ زهراست مهر اوست
هرجا رَوی میانِ نجف نامِ فاطمه است
فهمیدهام که روزی این شهر دست کیست
دیدم به هر دُکانِ نجف نامِ فاطمه است
جانِ مدینه جانِ جهان نامِ مرتضی است
ای جانِ من که جانِ نجف نامِ فاطمه است
ما را علی به فاطمهاش هدیه داده است
بر برگهی امانِ نجف نام فاطمه است
سوگند بر علی که شرف دستِ فاطمه است
انگشتریِ دُرِّ نجف دستِ فاطمه است
(حسن لطفی
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
بسمالله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ....
#عید_غدیر
همی گویم و گفتهام بارها
بوَد کیشِ من مهر دلدارها
پرستش به مستی است در کیش مهر
بُرونند زین جرعه هشیارها
اگر عقل آید به میدان عشق
کشد کارش آخر به انکارها
خوشا مثل سلمان مسلمان شدن
خوشا جذبهی حالِ تمّارها
من و جبرئیل و تو دیوانهایم
علی کرده بسیار از این کارها
- -
من امشب خماریِ او میکشم
صدو ده نفس ذکرِ هو میکشم
اگر تیشهها بُت تراشیدهاند
اگه کعبه را هم پرستیدهاند
اگر آسمانها زمین خوردهاند
اگر مهر و خورشید تابیدهاند
اگر تاکِ انگورها پختهاند
اگر جامها مِی تراویدهاند
اگر بیتها دل به آتش زدند
اگر شعرها شعله پاشیدهاند
دليلش فقط اين بُود يك كلام
خدا را به رویِ علی ديدهاند
- -
غدیر است و جام از سبو میکشم
صد و ده نفس ذکر هو میکشم
خطاب آمد از عشق پیمان بگیر
و این دستها را به دامان بگیر
کویرِ ترک خورده را اَبر باش
از این خاکِ خُشکیده باران بگیر
بمان یک به یک حاجیان را بخوان
از این جمع کامل گریبان بگیر
تلاوت کن "الْیومَ اَکْمَلْت" را
وَ بیعت برای سُلیمان بگیر
به دستِ علی دستِ خود را بده
به منبر بگو یا علی جان بگیر
- -
از این بِرکه آبِ وضو میکشم
صد و ده نفس ذکر هو میکشم
اگر تیغِ تو سایه گستر شود
همان ابتدا کار یکسر شود
غلط گفتم آقا ندارد نیاز
که تیغ شما خرج لشکر شود
سرِ سركشان خاکِ راه شما
به یک ضربهی مالک اشتر شود
محال است جمع تمام سپاه
که با قنبر تو برابر شود
خدا دوست دارد تماشا کند
کمی ذوالفقارِ علی تَر شود
- -
به تیغ محبت گلو میکشم
صد و ده نفس ذکر هو میکشم
تو را از رسولان سر آورده است
تو را شورِ شورآور آوردهاند
تصدق بفرما به پیغمبران
برای تو انگشتر آوردهاند
به دنبال نامت همه شاعران
فقط واژهی محشر آوردهاند
نه که عَمرو عاصان پس اُفتادهاند
تمام دلیران سر آوردهاند
زمان فرار از دمِ تیغ توست
که شلوار خود را در آوردهاند
- -
دلم را پِی اَت کو به کو میکشم
صد و ده نفس ذکر هو میکشم
نگهدار ما را برایِ خودت
فقط بینِ مهمان سرای خودت
مرا آینه کُن به دردی خورم
در آغوشِ ایوان طلای خودت
برای پدر مادرم کافی است
نخی ، ریشهای از عبای خودت
اگر پا گذارم به جا پایِ تو
مرا میبَری تا خدای خودت
مرا میبرد گوشهای از بقیع
فقط ردِ پا ردِ پای خودت
- -
غبار نجف را به رو ميكشم
صد و ده نفس ذکر هو میکشم
علی ابتدا و علی انتهاست
علی مصطفی و علی مرتضاست
علی اول است و علی آخر است
علی در حضور و علی در خَفاست
علی در معارج علی بر بُراق
علی اِنَما...و علی وَالضُحی است
علی با حق است علی بر حق است
علی کعبه است و علی در حَراست
علی نیست آن و علی نیست این
علی نه جدا و علی نه خداست
- -
علی را بگو هرچه گویی کم است
که زهرا علی و علی فاطمه است
(حسن لطفی)
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
بسمالله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ....
#عید_غدیر
آتش گرفت هرکه مِی از این سَبو کشید
دیوانه شد هر آنکه ننوشید و بو کشید
مدحِ تو را نمیشود آسان سرود و گفت
باید که دست یکسره از آبرو کشید
آئینهای گرفته خدا در مقابلش
فرمود یاعلی و تو را مو به مو کشید
خود را که دید عینِ خودش را ظهور داد
یک یا علی و یکصدوده بار هو کشید
ما را رها نمیکند آن قوسِ اَبروان
باید که تیغِ اَبروی تو بر گلو کشید
- -
ای شاه بیتِ عشق وزیری مبارکت
بسم اله ای امیر امیری مبارکت
ما باختیم پیش تو دارو ندار باز
ما را نوشتهاند از اول قُمار باز
دستِ حسن حسین و اباالفضل تیغِ توست
این خانوادهاند همه ذوالفقار باز
وقتی که چرخ میزند این تیغ رحم کن
خورشید را که در نرود از مدار باز
پیداست از حرارتِ لا سیف گفتنش
جبریل دیده است کمی تار و مار باز
چشم شماست جامع الاضدادِ اهلبیت
وقت سلام رحمت و وقت شکار باز
- -
تا پیش چشم فاطمه حیدر بلند شد
روحی لک الفدایِ پیمبر بلند شد
نقش تو بود و تیشهی پیکر تراشها
یاد تو بود در سَرِ مرمر تراشها
با در تمامِ قلعه زِ جایش بلند شد
دستِ تو بود و حیرتِ خیبر تراشها
حجاج در طواف تو حلاج میشوند
قربانیان خانهی تو سر تراشها
مولا تویی به بیعتِ بیعت شکن چه کار
مولا تویی به رغم...سه سرور تراشها
بر چشم اَبرویت چقدر خوش نشسته است
انگار دادهاند به خنجر تراشها
- -
از هرچه دیدهام حرمت آشناتر است
ایوان طلایِ شاه نجف دلرباتر است
از ابرِ خشک لطفِ تو باران در آوَرَد
چشمت چقدر جان دهد و جان در آوَرَد
تو آمدی به جلوه که پروردگار هم
خود را چنین به قامتِ انسان در آوَرَد
دست تو کافی است به خرمای تازهای
از بت پرست حضرتِ سلمان در آوَرَد
ما با علی علی همهی عمر زندهایم
ما را به رقص ذکرِ علی جان در آوَرَد
عباس مثل کیست که اصلا نیاز نیست
تیغ از غلاف در دل میدان در آوَرَد
- -
رحمت به مادرم که به ما گفت یاعلی
یا مظهرالعجائب و یا مرتضا علی
ما را بهار ساختهای زَمهَریر نه
ما را بهشت کردهای اما کویر نه
ما کعبه را بدونِ علی سنگ دیدهایم
این کعبه است قبله ، ولی بی امیر نه
روزِ تولد و همهی عیدهایمان
شاید زِ یادمان رَوَد اما غدیر نه
وقتی گدا رسید و به این خانه حلقه زد
برگشت از سرایِ تو اما فقیر نه
از آب هم مضایقه کردند در منا
سیراب دیو و دَد همه...طفلِ صغیر نه
- -
این خانواده بیش و کمش فرق میکند
*اصلا حسین جنس غمش فرق می کند*
(حسن لطفی)
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
بسمالله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ....
#عید_غدیر
با نام بلند او نوشتیم
از زلفِ کمند او نوشتیم
تلخیم ولی شکر فروشیم
تا از لبِ قند او نوشتیم
از اَشهدُ اَنَّ عشق مولا
یعنی به پسند او نوشتیم
آزاد شدیم از دو دنیا
خود را که به بند او نوشتیم
- -
ما را به لب نجف نوشتند
ما را رطب نجف نوشتند
ای تاکترین سبویِ مستی
ای پاکترین وضوی مستی
ما مرد شراب عشق هستیم
ای جانم از آبروی مستی
ساقی چه کنیم آتشینیم
مُردیم در آرزوی مستی
برخیز که تر کنیم امشب
از نامِ علی گلوی مستی
- -
با ناد علی بزن نوایی
بسم اله اگر حریف مایی
از کوثر عشق آب خوردیم
از جام علی شراب خوردیم
انگور ضریحِ نقره کوبیم
عمریست که نابِ ناب خوردیم
از شَعشعهیِ حضور گرمیم
تا پرتو آفتاب خوردیم
سوگند نمیرویم جایی
ما نان ابوتراب خوردیم
- -
دلدادهی بی اراده هستیم
یعنی که حلالزاده هستیم
بر روی جهاز ، ناگهان گفت
در حلقهی جمع حاجیان گفت
فریاد علی علیش پیچید
بالاتر از اوج آسمان گفت
دیروز به دوش او علی بود
امروز علی علی بجان گفت
شد محضرِ فاطمه شرفیاب
جبریل...چنین نفس زنان گفت
- -
ای میر وزیری ات مبارک
امروز امیری ات مبارک
آورد اگر خدا علی را
تا گم نکنیم ما علی را
رو کرد برای آفرینش
یک جلوهی مرتضی علی را
حق داشت نبی کسی نبیند
او دیده که را؟ که را؟ علی را
حک کردپیمبر ازهمان روز
بر خاتمِ خویش یا علی را
- -
تا کعبهی مومنین نمیشد
این دین بزرگ دین نمیشد
ای وای اگر قدم بکوبد
با تیغِ دو دَم دو دَم بکوبد
او یک تنه صد سپاه را با
یک جذبهی خود بهم بکوبد
زینب خود مرتضی است وقتی
فریاد سرِ ستم بکوبد
از حضرت حیدر است ارثش
عباس اگر علم بکوبد
- -
تا تیغ خود از غلاف برداشت
صد بار زمین شکاف برداشت
گیرم که خیال خام دارد
این خصم همیشه دام دارد
گیرم که همیشه کینه توز است
یا نقشهی انتقام دارد
ما شیعهی مرتضی شدیم و
این سیره چنین پیام دارد:
ما را چه غم از هزار دشمن
ایرانِ علی امام دارد
- -
ما فاتح قلهی جهانیم
ما لشکر صاحب الزمانیم
آیین علی همیشه جاریست
آئینهای از شکوهِ باریست
آیین علیست رادمردی
دور از ستم و سیاه کاریست
آیین علیست دستگیری
آیین علی گذشت و یاریست
آیین علی علی بسازد
در راه حسین سربداریست
من را ببرید سرزمینش
باشد برسم به اربعینش
(حسن لطفی
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ...
#عید_غدیر
اینکه از دستِ پیمبر دستِ او بالاست کیست
اینکه جمعش با نبی یک شعرِ بی همتاست کیست
اینکه در پایِ تنورِ خانهاش زهراست کیست
اینکه در قابِ خدا تصویرِ او تنهاست کیست
کیست این و کیست این و کسیت این ، تنها علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
باز تکلیفِ مرا این جام روشن میکند
این شرابِ کهنه من را فارغ از من میکند
این جنون آوارهام در کوی و برزن میکند
مدحِ او من را نه ، حافظ را هم اَلکَن میکند
از ازل تا تا ابد...حقحق و هوهو... یاعلی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
آسمان اینقدر پُر باران مگر هم میشود
ای خدا مانندِ تو انسان مگر هم میشود
جمع خشم و عشق و تیغ اینسان مگر هم میشود
در دو تَن_زهرا و او_یک جان مگر هم میشود
مصطفی شد مرتضی یعنی که شد زهرا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
حضرت اردیبهشت سالها و ماهها
روزها با نخلها و شب انیسِ چاهها
پیشِ تو همسُفره میگردد گدا با شاهها
میشود پیدا پس از تو چاهها از راهها
از علی نازل شدیم و رفتنِ ما تا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
حق علی و او حق و این دو تسلسل میشود
حق بده جبریل هم در محضرش هُل میشود
او صراطُالله او راهِ تکامل میشود
شانی از وَالعادیاتش مدحِ دُلدُل میشود
درکِ ما گُم شد وَ ما اَدراکَ ما مولا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
تا به میدان آمدی لشکر نفهمیدم چه شد
تَن دوتا شد سرجدا شد سر نفهمیدم چه شد
تا گرفتی از درَش خیبر نفهمیدم چه شد
آنچنان کَندی در از جا در نفهمیدم چه شد
آنچنان لرزید خیبر گفت واویلا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
ذوالفقارت آمد و بسیارها جا ماندهاند
چشمها از ضربِ تندت بارها جا ماندهاند
زیرِ ضربِ تیغِ تو سردارها جا ماندهاند
عَمرو عاصان رفته و شلوارها جاماندهاند
گفت عزائیلِ حیران بینِ این غوغا: علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
تیر بر پایِ تو خورد و از نمازت فیض برد
در رکوع آمد گدا از دستِ بازت فیض برد
آفرینش از قنوتِ چاره سازت فیض برد
عَمرو وَد از نازشصتِ تن نوازت فیض برد
شد کُمیل و میثم و سلمان و بوذرها علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
پیرزن چشم انتظارت بارِ نانش را بِبَر
مرکبِ طفلان ، به پشتت کودکانش را بِبَر
با جُزامی نان بخور غم از گریبانش بِبَر
یک تبسم کن به زهرا باز جانش را بِبَر
با حسین و با حسن گفتیم ما : بابا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
هرکجا که میرسد انگار محشر میرسد
زودتر از هر گدا آقا دَمِ در میرسد
هرچه دارد سُفرهاش نصفش به نوکر میرسد
بیش از خود او به حال و روزِ قنبر میرسد
کارِ ما با قنبر است و کارِ قنبر باعلی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
باده از اللهاکبر تا علیکم میخورَد
حسرتِ نانِ جواَش را سخت گندم میخورد
زخمها و زخمها از جهلِ مردم میخورد
ناسزاها را بجای هر تبسم میخورد
این نماز عشق باشد شد سجودِ ماعلی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
اینکه بر دوشِ پیمبر از شرافت پا گذاشت
رویِ دوشِ خویش عمری کیسهی خرما گذاشت
اینکه دنیا را خدا آورد پیشش جا گذاشت
لقمه لقمه نان دهانِ مردِ نابینا گذاشت
میخورَد اما همیشه خونِ دلها را علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
کربلا او آمد و در پیشِ آبآور نشست
کربلا او بود و بالایِ سرِ اکبر نشست
کربلا او دید تیری را که بر اصغر نشست
کربلا او ناله زد تا تیر تا خنجر نشست
میدود دنبالِ زینب عصرِ عاشورا علی
اَشهدُاَن لا امیرالمومنین الا علی
(حسن لطفی ۹۸/۰۵/۲۸)
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ...
#عید_غدیر
آخرین حج است و در تابند دلها در تولا و تبرا
حاجیان در قلبِ صحرا آب اندک در عوض طوفانِ گرما
چهرهها خیس از عرقها مانده در سینه نفسها
میرسد بانگِ جرسها ناقهها بر رَملهایِ بی قراری مثل سِیلی با جهاز عشق ، جاری روی شنها
آخرین حج است و برمیگردد از حج یک بیابان از خلایق
لیک پیغمبر در آشوبِ دقائق
یک طرف یک خیل عاشق
یک طرف جمعی منافق
یک طرف آئینهی حق
یک طرف آئینهی دق
بازهم مثل همیشه پشت او قرآن ناطق
در میان اینهمه در سینه دارد رازهای بی شماری از حقایق
آخرین حج است و میبیند ثمر دادهست رنجی که کشیده
سالها در سالها از دستِ جهل مردمانِ سرزمینِ خود چشیده
محنتِ شعبِ ابی طالب به جانِ خود خریده
کوچه کوچه سنگ خورده شهرها و شهرها هِی زخم دیده
هرچه میشد او شنیده زخمِ پیشانی و دندانِ شکسته بیش از هشتاد غزوه بار بسته
لیک از اینها گرانتر سختتر از هرچه دیده سختتر حتی زِ فهم بت پرستان دیدن جهلی عمیق از مردمان جاهلستان و نفاقِ هم قطاران است اما در دل او نور فرقان است بر لبهاش قرآن است
آخرین حج است و بعد از اینهمه انبوه غم
ظلم و ستم درد و اِلَم ناگاه وحی آمد
دوباره وحی در یک آیهی کوتاه آمد
کِای رسولِ برگزیده نور دیده هرچه کردی هرچه کردی هرچه دیدی
سالها در سالها اما همه هیچ است هیچ است!
هرچه رفتی آنچه گفتی آنچه خواندی و نشاندی
گوئیا ناگفتهای ناخواندهای ناوردهای هیچاست هیچ است آن
مگر امروز اینک در همین منزل رسانی جاودانی این پیام آسمانی:
آی بَلِّغ یا نَبی ما اُنزِلَ مِن رَبکَ امروز امت را
که ما بَلَغتَ ما بَلَغتَ ما بَلَغتَ سرانجام رسالت را
آخرین حج است و در گرمای طاقت سوزِ عالم سوز
در قلب کویری سخت پای برکهای خوشبخت اینگونه او فرمود :
هرکس پیش رو رفته است برگردد و هرکس پشت سر مانده است میمانیم تا آید و در پیش نگاه دوستدارانش محمد(ص)
از شتر پایین که آمد تا سه روز اُطراق کرد
حرف رفتن گفت و بازی با دل عشاق کرد
آخرین حج است اما اولین عید من است
بعد از این شکرِ خدا تکلیفِ عالم روشن است....
*« این روایت از تمامی بزرگان آمده
مستند ، واژه به واژه ست و فراوان آمده
عالمانِ اهل سنت با تواتر گفتهاند
با تجاهل یاکه حتی با تفاخر گفتهاند
فخر رازی اسقلانی ابن ماجه بن کثیر
ابن عبدُالبِّر بخاری مسلم و ابن جریر
ابن جوزی ابن شاهین و زهبی شافعی
تَرمزی و ابن حنبل جَزَری و نافعی
آنقدر نام است آید میشود خود یک کتاب
گفتهاند از خطبهی پیغمبر ختمی مآب»
رفت بر روی جهاز و گفت با اهل حجاز
گفت با اهل حقیقت گفت با اهل مجاز
بعد حمد و بعد تسبیح خدایش دم گرفت
دست حق را بین مشتش دست حق محکم گرفت
گفت: حق فرمود بعد از من تمام دین علیست
این علی و این علی و این علی و این علیست
آی مردم با پیمبر با خدا بیعت کنید
یک به یک با دست من با مرتضی بیعت کنید
دست او را برد بالا دست را بالا کشید
پیش آن سیلِ تماشا دست را بالا کشید
آنقدر بالا که حضرت با خدایش دست داد
پیش از هرکس خدا با مرتضایش دست داد
اَشهدُ اَنَّ امیرالمومنین تنها علی
اَشهدُ اَن لا امیرالمومنین الّا علی
ای جهان در غالبِ او بی همانندی ببین
با علی در کسوتِ انسان خداوندی ببین
کربلا هم آخرین حج بود و تنها مانده بود
حاجیان در خاک و خون بودند اما مانده بود
یک نفر جا مانده بود
تشنگی بود و خجل از طفل بابا مانده بود
روی دست خود علی را برد بالا برد بالا
آه بابا آه بابا
آخرین بار است دستِ غم به زانو میزند
اولین بار است اما حرف مُنّوا میزند
اولین بار است مردی اینچنین رو میزند....
*تحقیق این موضوع در کتاب الغدیر علامه امینی و کتب علامه سید مرتضی عسکری به تفسیر آمده است.
(حسن لطفی ۹۹/۰۵/۱۷)
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
❣﷽❣
🌺 #دوبیتی_حضرت_علی_ع
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
مهر تو سرشته حق در آب و گل من
جا کرده چو جان در آب و گل من
از مهر علی و مهر اولاد علی
محصول دو عالم من و حاصل من
(ملامحسن فیض کاشانی)
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
امروز گلی شگفته در عالم شد
کز مقدم پاک او جنان خرم شد
در پیش علی دم از مسیحا کم زن
عیسی زدم علی مسیحا دم شد
(شاعر: قاسم رسا)
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
ای شاه نجف فدای لطف و کرمت
جانم به فدای چارگوش حرمت
کی می شود از لطف بگویی یک بار
بعد از نجفم کربوبلا می برمت
(سروده کمال مومنی)
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
تادرتن خسته ام بود تاب وتوان
جزنام على مرانيايد به زبان
از آتش دوزخم نباشدباكى
چون مهرعلى بود مرادر دلوجان
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
در سيزده رجب على اعلا
در خانه ى كعبه شد چو نورى پيدا
جز ذات خداوندومحمد»آيت«!
نشناخت كسى قدر على را به خدا
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
در بحر عشق گوهر رخشانم آرزوست
يعنى ولاى آن شه مردانم آرزوست
در اقتدا به حجت والاى حق على
همچون صفاى ميثم تمارم آرزوست
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
آنكه پيداهست و ناپيدا، على است
هم على و عالى و اعلى،على است
چون على در صلب عالم دم بزد
قصد حق از »علّم الاسما«على است
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
روزى كه خدا اراده ى خلقت كرد
توحيد نمودو جلوه در وحدت كرد
آيينه صفت به حكم رودر رويى
در خانه ى خويش باعلى خلوت كرد
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
در وادى عشق يكه تاز است على
روشنگر راه اهل راز است على
بى حب على عباتى نيست قبول
چون روح دعا و هم نماز است على
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
قربان دلی که مهر مولاست در آن
مهر علی عالی اعلاست در آن
بیچاره دلی که خالی از مهر علیست
بدبخت دلی که مهر اعداست درآن
[ مصطفی محمدزاده ]
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
ای شیعه مکن وحشت قبرو سکرات
تا حضرت مرتضی است کشتی نجات
در وقترسوالشان بگو با دو ملک
من شیعهٔ حیدرم، بعدخیدر صلوات
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
سادات که میوه های باغ فدکند
زیبا و قشنگ و خوشگل و با نمکند
هستند ستاره سماوات علی
هر جند زیادند و لی باز کم اند
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
از امر خدا و احمد نیک سرشت
بر سر در باغ خود جبریل نوشت
بر خصم علی ورود اکیداً ممنوع
چون ویژه شیعه علی هست بهشت
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
ذکر من تسبیح من، ورد زبان من علیست
جان من جانان من، روح و روان من علیست
تا علی دارم ندارم کار با غیر کسی
شکر للله حاصل عمر گران من علیست
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
نیستم بیگانه هستم آشنایت یا علی
از ازل دل داده بر مهر و ولایت یا علی
تا جمال خویش را در کعبه حق ظاهر کند
پرده گیرد از جمال دلربایت یا علی
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
مشهد الرضا عجب صفایی دارد
بهره عاشقان حال و هوای دارد
اما خود حضرت رضا می گوید
ایوان نجف عجب صفایی دارد
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
هر کس به سر کوی تو جای دارد
هر کس که تو را خواست خدایی دارد
از کعبه شنیدم که به عشاقش گفت
ایوان نجف عجب صفایی دارد
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
دیوانه آنم که وفایی دارد
آن یار که چشم دلربایی دارد
این ذکر مرا همیشه دیوانه کند
ایوان نجف عجب صفایی دارد
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
نیستم بیگانه هستم آشنایت یا علی
از ازل دل داده بر مهر ولایت یا علی
تا جمال خویش را در کعبه حق ظاهر کند
پرده گیرد از جمال دلربایت یا علی
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
ایوان نجف اوج تمنای من است
هر دم به طواف دل شیدای من است
از علت این عشق اگر میپرسید
شش دانگ دلم به نام مولای من است
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
هر که شیر پاک خورده خاک پای حیدر است
عاشقُ دلداده ایلُ تبار حیدر است
هر که مست از باده ساقی کوثر میشود
روز محشر هم یقیناً برکنار حیدر است
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
صحن ایواننجف عرش خداوند جلیلیست
سند کل جنان در ید زهرا و علیست
چه از این بِه که منم حاجی حیدر باشم
دورهگرد حرم ساقی کوثر باشم
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
گفتم که علی گفت بگو سرُّالله
گفتم که علی گفت بگو عین الله
گفتم که به وصفش چه بگویم گفتا
لا حول ولا قوة الا بالله
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
عشق به حیدر شده تزریق به رگهای تنم
می دهد عطر گلستان نجف پیرُهنم
تا سپردم به دستم قلم دنیا را
۱۱۰ بار نوشتم علی اعلا را
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
علی در عرش اعلا بینظیر است
علی بر عالم و آدم امیر است
به عشق نام مولایم نوشتم
که مولایم امیرالمومنین است
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
حاجی به حرم حال و هوایی دارد
در وقت طواف ربنایی دارد
بر گرد حرم مهدی زهرا گوید
ایوان نجف عجب صفایی دارد
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
دائم ز ولایت علی خواهم گفت
چون روحالقدس نادعلی خواهم گفت
تا دور شود غمی که بر جان من است
کل همٍّ و غمٍّ سینجلی باید گفت
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
علی گویان همه نیکوسرشتند
همه قبل از قیامت در بهشتند
به وقت خلقتم جمع ملائک
به قلبم یاعلی را مینوشتند
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
سرود #عید_غدیر
عید خداوند بزرگ و،جشن خُجَستهٔ اَمیره
مژده بدید به اهل عالَم،آی عاشقا عید غدیره
علی مولا یا علی...
به دست خاتمِ رسولان،دست علی جلوه نما شد
به امر حق پس از پیمبر،علی امیرُ الاُمَرا شد
علی مولا یا علی...
جانشینِ به حقّ احمد،علی علی حیدر کرّار
تویی علمدارِ محمد،علی علی حیدر کرّار
علی مولا یا علی...
ولایت تو یا علی جان،گوهر روح و جسم و جانم
قسم به رَأفت و عَطایت،بی تو دمی زنده نمانم
علی مولا یا علی...
به ذکر یا علی علی جان،همیشه آکندهٔ عشقم
شعارِ عزّتم همین است،غدیری ام بنده عشقم
علی مولا یا علی...
#غدیر
#حاج_امیر_عباسی
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
سروش رحمت به لب منادیست
مـژده کـه میـلاد امام هـادیست
ملک وجود گلشن چشم جواد روشن
صل علی محمّد، امام هادی آمد
این پسـر جواد اهلبیت است
این ثمـر جـواد اهلبیت است
علی، علی چارم ابــنالرضـــای دوم
صل علی محمّد، امام هادی آمد
امشب شب شادی اهلبیت است
ولادت هـــادی اهـــلبیـت اســت
چشم و چراغ احمد عزیــز سـه محمّـد
صل علی محمّد، امام هادی آمد
این شمـع جمع محفل اولیـاست
دهــم وصــی خاتــم الانبیـاست
هست همه ولایش جـان همـه فدایش
صل علی محمّد، امام هادی آمد
سـروش رحمت ز خـدا رسیده
نــور ولایـت همــه جــا دمیـده
ملک خدا بهارش کعبــه دل مــزارش
صل علی محمّد، امام هادی آمد
اگــر چـــه لیلـــۀ ولادت اوســت
لطف وکرم همیشه عادت اوست
امام رحمت است این تمام حجت است این
صل علی محمّد، امام هادی آمد
ای دُر نــاب نـُـه یــمِ ولایــت
ای یـم جـود و کـرم و عنـایت
رو به سوی تو آرم همین بود شعارم
صل علی محمّد، امام هادی آمد
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#سازگار
امشب بشیر از جـانب حـی تعالی آمده
گویدکه یاسینی دگر از صلب طاها آمده
یــا کوثـــری از دامــن ام ابیهــــا آمـــده
چــارم علـی در مجمع اولاد زهــرا آمـده
از نسل مصباح الهدی هادی به دنیا آمده
نور هدایت تافته هم در عرب هم در عجم
کهف التقی،بـدرالشرف، نورالهدا، ابنالرضا
رخ رحمـه للعالمیـن هیبت علـــی مرتضی
قرآن از پـا تـا بـه سـر توحیـد از سر تا به پا
هردیده بر او یک حرم هردل براو یک سامرا
هـم وجـه ذات کبریـــا هـم نجل ختمالانبیا
آیینۀ حسن قدم بگذاشت در عالم قد
از آیــۀ «اللهُ نور» افکنـده گل سیمــای او
نام دل آرایش علــی، قلب محمّد جای او
درچشم عرش کبریا پیداست جای پای او
دل،حج بجـا آرد ولـی در طوف سامرای او
جود و کرم،بذل وعطا،یک قطره ازدریای او
عالم اگر سائل شود در پیش بذل اوست کم
چشم عطا بردرگه وچشم کرم بردامنش
یعقوبهـا بینـا شونـد از نفخـۀ پیراهنش
نـور الهـی در دلش روح محمّــد در تنش
قـرآن، کتـاب منقبت مداح ذات ذوالمنش
شیرین دعای جامعه ازمنطق شورافکنش
بیـن زیارات دگر این جامعه گشته علم
باغ بهشت من بود صحن و سرای سامره
مـرغ دلم دائـم زنــد پــر در هــوای سامره
تا چهـره بگذارم شبی بر جایجای سامره
سعی وصفا و مروهام باشد صفای سامره
ای کاش یارب میشدم عمری گدای سامرا
هر چند دائم خویش را بینم کنار آن حرم
ای آفتـاب شهــر دل روی جهــان آرای تو
ای گشته زیبایی خجل ازطلعت زیبای تو
روی خدا را اهـل دل دیدند در سیمای تو
نـور خـدا میتابد از سـرداب سامـرای تو
دُر کـرامت ریختــه از لعـل گوهــر زای تو
در زیر بارِ منتت پشت فلک گردیده خم
تو وجـه حــی داوری یابنالجواد ابنالرضا
تو احمدی تـو حیدری یابنالجواد ابنالرضا
توجسم ایمان راسری یابنالجوادابنالرضا
تو روح را بـال و پــری یابنالجواد ابنالرضا
از هرچه گویم برتـری یابنالجواد ابنالرضا
چون مینگارم وصف تو در دست میلرزد قلم
من عبد بیپا و سرم اما سر و سرور تویی
ساحل تویـی دریا تویـی کشتی تویـی لنگــر تویی
گم گشتگان را تا ابد هادی تویی رهبر تویی
علم وکمال وفضل راگردون تویی محورتویی
لب تشنگان نور را ساقی تویی ساغر تویی
باشد که از لطف و عطا جامی کنی بر ما کرم
تو هادی و بـا نور خود ما را هدایت میکنی
تو دوستان خویش را مست ولایت میکنی
در گیرودار حشر، هم از ما حمایت میکنی
برخصم خود هم بس که آقایی عنایت میکند
برما عنایت نـه! که لطف بینهایت میکنی
ای وصف تو خیرالکلام ای لطف تو خیرالنعم
ای داده ذات حق تـو را بـر خلق عالم برتر
جــد امــام منتظــر! بـاب امــام عسکری!
جوشد ز تیغ مهدیات نور عدالتگستری
از ما سراسر تیرگی از تو همه روشنگری
«میثم» کند با مدح تو پیوسته گوهرپروری
باشد که جوشد مدح تو از خامۀ او دمبهدم
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#سازگار
یـا سیــدی یـا سیــدی ایها الهادی
خوش آمدی خوش آمدی ایهاالهادی
تو نجل پاک مرتضایی تو دومین ابن الرضایی
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
خیرالورا خیرالعباد ایهاالهادی
نور دو دیدۀ جواد ایهاالهادی
آینۀ حسن و جمال احمد چهارمین علی پس ازمحمّد
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
مرغ دل اهـل ولا پر زند سویت
بوسۀ حضرت جواد بر گل رویت
تو آفتاب«سرّ من رآیی» آینــۀ جمــال کبریــایی
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
به خلق وخویت صلوات یوسفزهرا
به مـاه رویت صلــوات یوسفزهرا
ای حرم تو کعبۀ دل ما نام خوشت چراغ محفل ما
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
حسن بنازد که تویی پدرش مولا
جواد بالد کـه تویی پسرش مولا
تو جدِّ پاک صاحبالزمانی تو در زمین امام آسمانی
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
بهشت حضرت جواد فیض دیدارت
بــال و پــر فرشتگان فـرش زوارت
ما همه دل بر حرم تو بستیم بندۀ جود و کرم تو هستیم
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#سازگار
بهشت اهل ولا را ثمر مبارک باد
طلوع عید بزرگ دگر مبارک باد
بر آسمـان ولایت قمر مبارک باد
محمدبنعلی را پسر مبارک باد
خدای عـزّوجـلّ را ولـی تمـاشایـی است
به روی دست محمّد، علی تماشایی است
سلام باد بـه ابنالرضـا و فـرزندش
شفای روح مسیحا ز فیض لبخندش
ندیده چشم بشر جز ائمه مانندش
سزد که مدح بگوید فقط خداوندش
جمــال او همــه آیینــۀ امــام جـواد
علی است این، پدر و مادرم فدایش باد
سخنوران جهان مست یک عبارت او
جحیم بـاغ چنــان گــردد از اشارت او
سر سـران همـه در حلقـۀ اسـارت او
دعــای «جامعـه» زیباتـرین زیـارت او
زیارتی که سزد وحی سرمدش خوانند
شنـاسنـامــۀ آل محمّــدش خواننـد
مهی که مهر هم از ماه عارضش خجل است
چـو آفتاب بـه دلهای پاک مشتعل است
گـل محبـت او زینــت بهشــت دل است
عدو هم از کرمش شرمگین و منفعل است
جهانیان همه مرهون لطف او من هم
نه من گای در او شـدم که دشمن هم
الا حـرم حرمِ سـامرات را زائر
بهشت، زائر صحن و سرات را زائر
فرشتگان حرم باصفات را زائر
جــواد مـاه رخ دلـربـات را زائـر
عجب نه گر به قفس شیر وحشیات شد رام
مطیــع سلسلـۀ تـو اســـت گــردن ایــام
تو چارمین علی از عتـرت پیامبری
تو خـود امـام و امام جواد را پسری
تو بـر امــام رضا نیــز پارۀ جگری
تو چون حسین چراغ هدایت بشری
ائمه هادی و تو خود به کنیه هادیشان
بـه شـاه راه هـدایت شـدی منادیشان
اگر چه بــر حرم حضـرتت جسارت شد
حـریم محترمت در جهان زیارت شد
نصیب شیعه در این امتحان بشارت شد
نصیب دشمن تو ذلت و حقارت شد
شکست شیعه محال است چون به حصنِ ولاست
همیشه پــرچـم فتـح شمـا بـه دسـت خـداست
تمام خلقت هستی بوَد برای شما
نهاده سربه زمین آسمان به پای شما
سعـادت همه عالم بود ولای شما
بـوَد «بـکُـم فَتَـحالله» در ثنـای شما
خدا بــرای شما خلق کرد عالم را
ز خاک پـای شمـا آفریــد آدم را
به غیر بـاب شما حق نیـافریده دری
خدا پرست نـیام گر زنـم در دگری
نبود و نیست به جز بر درِ شما خبری
اگـر کنید بـه کـل جهانیـان نظـری
قسم به هر که گذارد قدم به راه شما
شونـد خلق، ابـوذر به یک نگاه شما
مصیبت است اگر یک نظر به ما نکنید
مـرا ز دامـن پر مهرتان جدا نکنید
رهم دهیـد در ایـن خانه و رهـا نکنید
مرا به دوری خود دور از خدا نکنید
من و جدا شدن از دامن شما هرگز
طریـق دوستـی دشمـن شما هرگز
حیاتِ بود و نبود از برای یک دمتان
خـدای داده شرافت به کل عالمتان
خد گواست که اوصاف ما بود کمتان
عطا کنیـد مضامین نـو به میثمتان
که همچو «میثم» تمار مدحتان گوید
همیشـه در همه احوال راهتان پوید
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#سازگار
قاسم صرافان
باران شدم از شوق پریدن به هوایت
شد کفتر بیگنبدِ تو، باز رهایت
ای صاحب آن «جامعه» پر شده از عشق!
خالی است چرا این همه در جامعه جایت؟
گفتی:« فَتَحَ اللهُ بِکُم» پنجره وا شد
گفتی: «و بِکُم یَختِم» و دل کرد هوایت
کی میرسد آن «اَشرَقَتِ الارض» بنورت
کی مست شود جامعه از جام دعایت
هر نیمه شب از ذکر تو روشن شده عالم
مَستَند ملائک همه از عطر عبایت
در بزم شراب آه! بگو مستِ خدایی
شاید متوکل کند اینگونه رهایت
رخصت بده یک لحظه که این پرده بیفتد
تا کاخ و ستون هاش بیفتند به پایت
وقتی که امامی و علی هم شده نامت
پیداست که در سامره شاهست، گدایت
یاد نجف افتادم و اشکم شده جاری
کو گنبد و گلدسته و ایوان طلایت؟
«اَنتم شُفَعائی» خبری بود که ما را
بُرد از دل شب تا سحری پشت صدایت
آه از تو چه پنهان، ... چه بگویم... فقط اکنون
دست من و دامان تو و لطف خدایت
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
سیدرضا مؤید
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بسته ایم دل
امشب که جلوه گر شده خورشید طلعتش
منت خداى را که به ما کرده مرحمت
توفیق برگزارى جشن ولادتش
تبریک باد بانوى کبرى سمانه را
کین غنچه بر دمید ز گلزار عصمتش
ماه تمام و نیمۀ ذى حجه مطلعش
خیر کثیر وکوثر قرآن بشارتش
این است آن امام که تقدیر ایزدى
بعد از جواد داده مقام امامتش
این است آن امام که ذرات کائنات
اقرار کرده اند به جود و کرامتش
این است آن امام که در برکة السّباع
شیران شوند رام و گذارند حرمتش
این است آن امام که از نقش پرده هم
ایجاد شیر زنده کند حکم قدرتش
این است آن امام که دشمن به چند بار
رخسار عجز سوده به درگاه عزتش
سر تا به پاى عاطفه و مرحمت ولى
دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش
آن سومین ابوالحسن از خاندان وحى
چون سه على دیگر باشد عبادتش
افزون ز ریگ هاى بیابان عطاى او
بیش از ستاره هاى درخشان فضیلتش
مائیم و دست و دامن آن حجت خدا
چون نا امید کس نشود از عنایتش
گردیده ایم جمع به ذیل لواى او
افکنده ایم دست به دامان رحمتش
از آستان قدس رضا هدیه مى کنیم
آه دلى به غربت و اشکى به تربتش
یارب بحق فاطمه با فتح کربلا
بگشا بروى ما همه راه زیارتش
از لطف آن امام (مؤید) مؤید است
کو را نشان خدمت آل محمد است
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
سرود امام هادی علیه السلام
ببین جلوه ی ذات بی همتارو
ببین روشنیه همه دنیارو
ببین تو بغل جوادالائمه
حالا چهارمین علی اعلارو
یه نفر داره میخونه با شادی
اومده فصل خنده و آزادی
شده ذکر لب ملائک امشب
یا هادی
میزنه سر
سپیده دوباره
رسیده دوباره
نوه چقد مثه پدربزرگشه آره
شده آباد
دلم شب میلاد
که عیدیمونو داد
امام رضا با دست خودش از تو گوهرشاد
یا هادی مدد یاهادی
ببین توی چشاش رد خورشیدو
ببین جلوه ی منبع امید و
نقی جان جواد و هرکی میدید
ینی که حیدر بازم میدیدو
دل من سامرائیه مجنونه
جامعه ی کبیره رو میخونه
من ارادالله بدا بکم
قانونه
شب مستی
براهمه هستی
زجام الستی
باید خدای اهل بییتو بپرستی
شب شوره
سراسره نوره
به یمن حضوره
دهم امام من چشم خلیفه ها کوره
یاهادی مدد یا هادی
محمدرضا
#اجرا_نشده
#شاعرین_با_اخلاص
4_6046197059407583880.mp3
631.6K
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
سبک سرود مسجدی میلاد امام هادی (علیه السلام)...
مدینه شده چراغون، دوباره با شور و شادی
مژده میرسه که دنیا ، اومده امامِ هادی
نعمت، فراوونه امشب
جنّت، چراغونه امشب
مولا، یا امامِ هادی(۴)
نوه ی امامْ رضا و.. ، پسره امامْ جواده
لطف این آقا به نوکر، از همون قدیم زیاده
اسمش ، خدایی که زیباست
هم نامْ ، با علیِ اعلاست
مولا، یا امامِ هادی(۴)
کور بشه دشمن رزلش، ما آقا رو دوست میداریم
نقی زیبا ترین اِسمِ ، که رو نوزاد ها میذاریم
رویِ، پرایِ فرشته
ذكرِ ، یانقی نوشته
مولا، يا امامِ هادی(۴)
سامراش مرکزِ عشقه ، آرزوی نوکراشه
زیارتْ جامعه ی او ، راه و رَسمِ شيعه هاشه
جَدِّ ، امامِ زمانه
عشقه، همه شيعيانه
مولا، يا امامِ هادی(۴)
با امامِ هادی امشب، شیعه ها می بندن عهدی
که روزِ ظهور ایشاالله، بمونند یاورِ مهدی
با او، دنیا میشه آباد
راهِ، مکّه میشه آزاد
مولا، بیا اباصالح(۴)
روزیِ مُحرم ما، تو کَفِ این خانواده ست
بگه یاحسین کسی که، برا نوکری آماده ست
ارباب، ماهِ عزا عشقه
بویِ ، کرببلا عشقه
ارباب، ابی عبدالله(۴)
4_505735173652873555.mp3
442.1K
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#امیرالمومنین_سرود
#سرود #شور
#غدیریام
علی مولا یا حیدر علی مولا
علی مولا علی مولا
علی مولا یا حیدر
یا علی گو که مرده به کفن جان بگیرد
یا علی گو که جانت نور ایمان بگیرد
یا علی گو که دشمن درد وجدان بگیرد
یا علی گو که افلاک شور باران بگیرد
علی صدق و علی صادق
ضربان دل عاشق
علی مولا...
یا علی گو که باب شهر علم رسول است
یا علی گو که کفو نور پاک بتول است
یا علی گو که والله این عبادت قبول است
یا علی گو که شیطان از ندایت ملول است
علی تورات علی قرآن
علی ای معنی ایمان
علی مولا....
مرده را گر مسیحا کرده احیا علی گفت
غرق طوفان که شد نوح بین دریا علی گفت
تا عصا اژدها شد لب موسی علی گفت
آیه آیه به قرآن رب اعلا علی گفت
علی نور و علی انوار
مددی حیدر کرار
علی مولا......
عرش و کرسی علی گفت لوح و دفتر علی گفت
خلق اول علی گفت خلق آخر علی گفت
قدر و یاسین علی گفت نورو کوثر علی گفت
همه ی آفرینش با پیمبر علی گفت
علی یارو علی یاور
علی ای جان پیمبر
علی مولا.....
#میثم_مومنی_نژاد
4_6046197059407584187.mp3
781.5K
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
💠 سرود عید غدیر 💠
از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ
⭐️محمدرضا طالبی
➖➖➖
اشعار داخل پرانتز از استاد صغیر اصفهانی ره میباشد
بند اول
نور علی نوره
ای جونم به اون ضریحی که پرانگوره
عید غدیر اومده ومستیمونم جوره
چشم همه، حسودای، مولامونم کوره
(دهید مژده به رندان می پرست امروز
که پیر میکده امد قدح به دست امروز
به هرکه بنگری از شیخ و شاب و خرد و کلان
بود ز باده ی خم غدیر مست امروز)
ضربان علی و شور وهیجان علی وای اصل اذان علی علی علی علی
برکت علی وعاشقی فقط علی وعشق خط به خط علی علی علی علی
بند دوم
عید غدیر اومد
مستم چون بر دل مست من امیر اومد
حکم ولایت علی روز غدیر اومد
رو دستای،وجه خدا، شاه و امیر اومد
(به امتحان بلی گفتگان روز الست
گرفت پرده ز رخ شاهد الست امروز
رسید امر نبوت به منتهی برخاست
نبی ز جای و به جایش علی نشست امروز)
دل و دین علی و نقش رو نگین علی و یار بی قرین علی علی علی علی
اصل دین علی و قران مبین علی و شاه مومنین علی علی علی علی
بند سوم
مظهر حق مولا
ای جونم به مدح تو از لب پیغمبر
ذکر نبی روز غدیر فقط شده حیدر
ذکر خدا، شده علی، به عالمه سرور
(صبا به ساحت گیتی به هر کجا گذری
بگو به حق طلبان علی پرست امروز
به عشق حضرت مولا خوشند اهل ولا
چه باک از اینکه روان حسود خست امروز)
جاودان علی و سلطان جهان علی و جان جان جان علی علی علی علی
بی قرین علی و هم پرده نشین علی و هستی افرین علی علی علی علی
اشعار داخل پرانتز استاد صغیر اصفهانی ره
#سرود_99_عید_غدیر
#مقداد_اصفهانی
#محمدرضا_طالبی
➖➖➖
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
💠 سبک عید غدیر 💠
از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ
⭐️ عباس میرخلف زاده ⭐️
شور اميرالمومنين سلام الله عليه
صلاتم حيدر
مبتلاتم حيدر ٢
حياتم حيدر
خاك پاتم حيدر
مماتم حيدر
من فداتم حيدر
تا كه دنيا دنياس ، مديونتم آقا
وقتي تو بابامي ، مادرمه زهرا
فاتح خيبر ، روح و نفس پيغمبر
ثروتِ منه نوكر ، يا ابو تراب
پدر فضلي ، شاه بخشش و بذلي
باباي اباالفضلي ، يا ابو تراب
شدحلال زاده ، اونكه دل به تو داده
تو قيامت آباده ، يا ابو تراب
علي يا مولا ، يا علي ولي الله
بس انت والي
يا رفيع و عالي ٢
بس انت والي
خالفك مبنالي
بس انت والي
اغله من كل غالي
الله العُرُف تقديرك ، وِبْعرشه حط تصويرك
مَحِد عُرُف تفسيرك ، ماعندنه واحد غيرك
علي مولانه ، تجري علي بدمانه
مولاي لاتنسانه ، حيدر يا علي
طارت اجروحي ، يا علي علي نوحي
فدوه احسینک روحي ، حیدر یا علی
صاير ناسي ، یا نسیمَ انفاسي
رايتك علىَ الراسي ، حيدر يا علي
علي يا مولا ، يا علي ولي الله
قرارت زهراس
تا نگارت زهراس ٢
بهارت زهراس
چون كنارت زهراس
شعارت زهراس
ذوالفقارت زهراس
يك لحظه نميشه ، تو محشر آواره
اوني كه تو دنيا ، زهراتو دوست داره
مادر هستي ، رو سرم بكش دستي
تو بار منو بستي ، جونم به فدات
توي اون عالم ، قابلم بدون بازم
دوستْ دارم با تو باشم ، جونم به فدات
تو بزن امضا ، وعده ي ما نوكرها
اربعين پايينِ پا ، جونم به فدات
علي يا مولا ، يا علي ولي الله
#سرود_99_عید_غدیر
#عباس_میرخلف_زاده
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam