بسمالله الرحمن الرحیم
#پایان_ماه_محرم
#محمدجواد_پرچمی
یه فکری برای
وصالم کن ارباب
اگه کمگذاشتم
حلالم کن ارباب
ببخش آخرش هم
بدردت نخوردم
محرم تموم شد
براتو نمردم
بدی دیدی اما
جوابم نکردی
پیش سینه زنهات
خرابم نکردی
خدایی همون یک
دهه زندگیمه
ورودی صحنت
ته زندگیمه
خودت زنده کردیم
خودت میکشیمو
نگیر گریه هامو
نگیر دلخوشیمو
همه اومدیم تا
که دورت بگردیم
سیاهی زدیمو
چقد گریه کردیم
چقد گریه کردیم
کمم رو قبولکن
همین اشک ناقا
بلم رو قبول کن
عزاداریامو
نمیدم به دنیا
به رسم امانت
سپردم به زهرا
چه حال و هوایی
میون محل بود
سر کوچه پرچم
سیاه و کتل بود
به لطف نگاهه
شما حر عوض شد
دیدم تومحرم
عرق خور عوض شد
گره هام بدونه
قسم وا شد آقا
تا رفتم توروضه
دلم وا شد آقا
تو روضت دلم با
ادب باشه خوبه
جوون وقتی اسوه ش
وهب باشه خوبه
پرید اونکه بالش
یکم ظرفیت داشت
خوشا نوکری که
خلوص نیت داشت
بذار زیر پرچم
بشم پیر زینب
شدم این محرم
نمکگیرزینب
نذار عمرم آقا
هدرشه حرومشه
بذار آخرش با
شهادت تمومشه
نسیم شهادت
بوی زینبیه
بذار جون بدم من
توی زینبیه
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
بسمالله الرحمن الرحیم
#پایان_ماه_محرم
#مهدی_صفی_یاری
یک ماه می شود که ز جان گریه کرده ام
با روضه های مرثیه خوان گریه کرده ام
یک ماه می شود که مرا ریختی به هم
هر روز با شنیدنتان گریه کرده ام
یک ماه می شود که به لب های تشنه ات
نزدیک آبهای روان گریه کرده ام
یک ماه می شود که ز غم های خواهرت
همناله با امام زمان گریه کرده ام
گاهی در اول سلام زیارت ، دم غروب
در حسرت زیارتتان گریه کرده ام
گاهی بیاد خیمه آتش گرفته ات
گاهی برای دخترتان گریه کرده ام
گاهی میان واحد و سنگین و شور و دم
دست خودم نبوده، سینه زنان گریه کرده ام
اشکی نماند ، از غم بر نیزه رفتن ات
بر ماجرای تیر و کمان گریه کرده ام
آقا ببخش ، حرف مرا روضه ای نخوان...
خیلی برای خواهرتان گریه کرده ام
اصلا عجیب بود حال و هوای محرم ام
کلی برای غربتتان گریه کرده ام
آمد نشست ، دست به روی سرش گذاشت
هر تکه را که دید روی پیکرش گذاشت
از یک طرف کمی گل ریحانه جمع کرد
از یک طرف کمی پر پروانه جمع کرد
سر، که نبود ، بوسه زد آن جسم خسته را
با نعل تازه پیکر در هم شکسته را
یک ، نه ، دو ، نه ..چقدر شبش پر ستاره بود
یک جسم خسته بود ولی پاره پاره بود
خون می جهید و تاب و توانش نمانده بود
جان در تن امام زمانش نمانده بود
اصلا چقدر کم شده ای کو بقیه ات؟
با تیغ ها قلم شده ای کو بقیه ات؟
انگشترت کجاست بمیرم برای تو
آب آورت کجاست بمیرم برای تو
وقت اذان شده است بگو اکبرم کجاست؟
پیراهن سفارشی مادرم کجاست؟
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
#پایان_ماه_محرم
#احمد_ایرانی_نسب
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
در چَشم ها دو چِشمه ی زمزم گذاشتیم
قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ماست
وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم
ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم
پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم
این اشک ها برای تو باشد ، حسین جان
شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم
تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه
جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم
خیلی حسین زحمت مارا کشیده ای
خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم
یک عمر دم حسن شده و بازدم حسین
این عشق را به سینه دمادم گذاشتیم
یک اربعین زیارت مارا ردیف کن
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم
(مناسبت های ماه صفر)
#پایان_ماه_محرم و آغاز ماه صفر
#اسماعیل_شبرنگ
ماه صفر رسیده و وقت سفر شده
با کاروان گریه دلم خونجگر شده
یک کاروان ستاره که خورشید شام بود
با دختری که مرثیه خوان پدر شده
از بس به یاد روضه ی بابا دلش شکست
بغضی که داشت از غم دل ، پر ثمر شده
از اربعین نگو که سراپا خجالتم
از اربعین نگو که دلم در به در شده
پای پیاده ، صحن نجف تا به کربلا
در این مسیر فصل عزا تازه تر شده
هر کس برای داغ نبی گریه می کند
از التفات فاطمه س صاحب اثر شده
هر جا دلم گرفت حسن را صدا زدم
عمرم فقط به حرمت این عشق سر شده
مشهد ، مدینه ونجف و شهر کربلا
گریه برای اهل سفر بال و پر شده
ماه محرّم آمد و با هرچه داشت رفت
حسرت به روی سینه ی عالم گذاشت...رفت
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#ورود_اسرا_به_شام
#ایام_محرم
#زمینه
#حاج_محمد_فراهانی
متن کامل
ای برادر من کجا اینجا کجا
ای برادر من کجا و رهگذر
ای برادر تو کجا و طشت زر
من کجا و دست بسته
بین قومِ بی حیا
تو کجا و رأس پاک و گودی طشـتِ طلا
ای برادر من کجا اینجا کجا
ای برادر من کجا این قوم کور
ای برادر تو کجا کنج تنور
من کجا و گریه ها و
خنده نا محرمان
تو کجا و خواندنِ قُرآن و چوبِ خیزران
ای برادر من کجا اینجا کجا
ای برادر من کجا دست و طناب
ای برادر تو کجا بزم شراب
من کجا و طعنه ها و
رقص این رقاصه ها
تو کجا و روی نیزه زینتِ دروازه ها
ای برادر من کجا اینجا کجا
🏴
▪️
▫️▪️
◾️▫️▪️
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🔘 #اعمال_شب_و_روز_اول_ماه_صفر
🔻 معروف است که #صفر ماهی منحوس است. در چرایی منحوس بودن ماه صفر دلایلی از جمله رحلت #پیامبر اکرم (ص)، شهادت امام #حسن(ع) و #امام_رضا (ع) در این ماه را ذکر میکنند. همچنین ابتدای ماه صفر با #ورود_کاروان_اسرا به شهر شام مصادف است، و نیز آغاز #جنگ_صفین در نخستین روز صفر بوده است. و حضرت علی (ع) در این مورد فرموده است: با رحلت پیامبر (ص) چیزی #قطع شد که با فوت هیچ احدی قطع نشد( #وحی).
1️⃣ #صدقه
در برخی از روایات اسلامی آمده است که #مسلمانان از انجام کارهای مهم در ماه صفر، پرهیز و برای دفع آفات و بلایای این ماه بسیار صدقه دهند.
2️⃣ #دعـــــا
در زمان #دیدن_هلال خواندن دعای هلال وارد شده است. حداقل آن است که سه مرتبه بگوید: اللّهُ اَکْبَر و سه مرتبه لا إلهَ الَّا الْلّه و سپس بگوید: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ بِشَهْرِ کَذا.
👈بهترین دعای زمان رؤیت هلال، دعای چهل و سوم صحیفه سجادیه است.
3️⃣ #قرآن
خواندن هفت مرتبه سوره « #حمد ».
4️⃣ #روزه
مرحوم علامه مجلسی در زادالمعاد میگوید: مطابق مشهور، این #سه_روز ، #پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و #چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است.
5️⃣ #نـمـــاز
شب اول ماه: #دو_رکعت نماز بجا آورد، به این نحو که: در هر رکعت پس از سوره حمد سوره انعام را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر ترسی و هر دردی ایمن گرداند.
6️⃣ #دعای ویژه ماه صفر
از محدث بزرگ مرحوم «فیض کاشانی» نقل شده که #مستحب است هر روز ۱۰ مرتبه قرائت شود:
یا شَدیدَ الْقُوی وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ.
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
.
#اول_صفر_ورود_به_شام
#ترکیب_بند
پشتِ دروازه غرق ابهام است
ازدحامی عجیب در شام است
کاروان را مُعطّلش کردند
این چه جور احترام و اکرام است
به کدامین بیان کنم تشریح
فخرِ عالم به شام، گمنام است
سَبِّ حیدر ز بس شده مرسوم
همۀ شهر پُر ز دشنام است
جای گُل، بر سر و روی زینب
بارشِ سنگ و آتش از بام است
بهرِ تهمت زدن به آل علی
پیرِزن هم به عرضِ اندام است
اصلاً انگار این ولایتِ کفر
بی خبر از ظهور اسلام است
شامیان را حیا و عفت نیست
آل عصمت به شام بَد نام است!
بر یتیم و اسیر بَد اَخمند
از صغیر و کبیر بی رحمند
کاروان شد به پیشِ منظرها
همه دیدند پاره معجرها
آستین های پارۀ زنها
شد حجابی برای دخترها
دور از چشم حضرت عباس
ریختند آبروی خواهرها
میهمانان خارج حتی
همه دیدند بغضِ کوثرها
سرِ شب تا سحر حرامی ها
سنگ میریختند بر سرها
این مصیبات را همان بهتر
که ندیدند چشمِ مادرها
حرف بَد میزدند نامردان
پیش چشم و سر برادرها
گریۀ آسمان درآمده بود
داشت میریخت اشکِ اخترها
هر طرف غرق در فسادی بود
پایکوبی و رقص و شادی بود
وای بر شامیانِ لاکردار
بدتر از کوفیانِ بَدرفتار
اهل بیتِ حسین را بردند
از محلِ یهود تا بازار
رأسها با کجاوه ها نزدیک
تا ببینند مردمِ بَدکار
از غرورِ شکستۀ زینب
تارسیدن به کاخِ استکبار
نان و خرما تعارفش کردند
صدقه دادنِ حقارت بار
ناسزا گفتنِ حرامیِ پست
گریۀ طفل و خندۀ حضّار
ریسمان ها به دستِ اهل حرم
کعبِ نی ها به پنجۀ کفار
همه اینها به یک طرف اما
وای از چشم های پُر آزار
اُسرا را به شهر گرداندند
شهدا را چه سخت گرياندند
#محمود_ژولیده
#شام_بلا #دروازه_ساعات
.
#حضرت_زینب #امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
از تیرگی شام دل اسمان گرفت
وقت ورود شد نفس کاروان گرفت
ذریه ی بتول اسیران سلسله
باران سنگ بر سرشان ناگهان گرفت
راسی که بود بر سر نیزه نشان عشق
پیرزن یهودیه اورا نشان گرفت
راهی نبود از در دروازه تا به کاخ
از صبح تا غروب ولیکن زمان گرفت
اشک سر بریده درامد که خواهرش
جا در میان مجلس نامحرمان گرفت
ای دختر علی چقدر داغ دیده ای
این روزگار از تو چه سخت امتحان گرفت
بازجر نانجیب شبی روبرو شُدو
اینگونه شد رقیه که لکنت زبان گرفت
🔸شاعر:
#محمد_جواد_مطیع_ها
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#حضرت_زینب #امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
مردمِ سرمست در شامِ بلا آماده اند
پشتِ دروازه نشسته..بی ریا آماده اند
شهر آذین بسته شد، شادند اهلِ این دیار
سازها آماده و رقاصّه ها ..آماده اند
باز شد دروازه و سرها به روی نیزه ها
سنگ ها در مشت با قصدِ رجا آماده اند
در میانِ هر سری یک محملِ بی پرده است
بر تماشای نوامیسِ خدا ..آماده اند
چشم ها هیز و رُخِ نوباوگان است بی نقاب
دختران می لرزند و اهلِ جفا آماده اند
وای از اهلِ یهود و کوچه ی باریک شان
آتش و هم سنگها هم چوبها آماده اند
کینه های بدر و خیبر موج زد در قلب ها
باز هم این قوم..بهرِ ناسزا ..آماده اند
هتک حرمت می کنند بر حضرت شاهِ نجف
بهر لعنت گفتنِ شیرِ خدا ..آماده اند
روضه خوان!دیگر نخوان که صبرمان لبریز شد
بهرِ مردن مطمئنم شیعه ها آماده اند
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
🏴 اشعار #حضرت_زینب
____
#مصائب_شام #رباعی
ما نسل پیمبریم و بی همتاییم
مانند پیمبر خدا تنهاییم
ای پیر اگر اهل کتابی برگرد
ما معنی آشکار ذی القربی ایم
افسوس که رحمی به دل دشمن نیست
سوگند که این مسیر جای زن نیست
یک لحظه از این قافله دورم نکنید
ناموس من اند و محرمی جز من نیست
جا دارد اگر شهید الشام شوم
وقتی که بناست بی تو ناکام شوم
ای کاش که ساربان گذارد قدری
رخسار پدر ببینم آرام شوم
سی سال به چشم من عذاب آوردند
هر لحظه که پیش روم آب آوردند
اما همه ی عذاب من از آنجاست
وقتی که کنارمان شراب آوردند
🔸شاعر:
#امیر_فرخنده
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
آنـچـه از مـن خواسـتـی بـا کاروان آوردهام
یک گلستان گل به رسم ارمغان آوردهام
از در و دیـوار عـالـم فـتــنـه میبـاریـد و من
بـیپـنـاهـان را بـدیـن دارالامــان آوردهام
اندرین ره از جرس هم بانگ یاری برنخاست
کــاروان را تــا بـدیـنجـا بـا فـغـان آوردهام
تـا نگویـی زیـن سفـر بـا دست خالی آمدم
یک جهـان درد و غم و سوز نهـان آوردهام
قصه ویـرانه شام ار نـپرسی خوشتر است
چـون از آن گـلـزار، پـیـغـام خـزان آوردهام
دیـده بـودم تـشنـگی از دل قـرارت برده بود
از بــرایــت دامــنـی اشــک روان آوردهام
تـا بـه دشـت نـیـنـوا بـهـرت عزاداری کـنـم
یـک نـیـستـان نـالـه و آه و فـغـان آوردهام
تـا نـثـارت ســازم و گــردم بــلا گــردان تــو
در کـف خـود از بـرایـت نـقـد جـان آوردهام
تـا دل مــهــرآفـریـنــت را نـرنــجــانــم ز درد
گـوشـهای از درد دل را بــر زبــان آوردهام
محمدعلی مجاهدی (پروانه)