eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
شب جمعه دل ما گفت علی گفت حسین رو به درگاه خدا گفت علی گفت حسین از همه رانده شده چشم بر این در دارد بنده ای غرق خطا گفت علی گفت حسین این شب جمعه؛ شب قدر؛ شب توبه ی ماست دل ما بین دعا گفت علی گفت حسین پر زد از صحن نجف محضر شش گوشه ی شاه هر دل غمزده تا گفت علی گفت حسین روزه ام نذر پدر روضه ی من خرج پسر غم جدا غصه جدا گفت علی گفت حسین دل قرآن به سرم با دم سلطان نجف کنج ایوانِ طلا گفت علی گفت حسین اربعین پای برهنه زائر از خاک نجف تا خود کرببلا گفت علی گفت حسین مهدی فاطمه از توبه ی او راضی شد هر که در نزد رضا گفت علی گفت حسین من و سرمایه ی عمرم که دل دربه دری ست تو و لبخند رضایت "چه مبارک سحری ست" 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/babollharam
بیا و بنده ی آلوده را ببخش امشب مرا به حقّ محمد خدا ببخش امشب محبتی کن و درهم خودت بخر ما را تو را قسم به علی یک نجف ببر ما را گرفته ام به لبم باز زمزمه یا ربّ مرا ببخش تو را جان فاطمه یا ربّ ببین که بی کسم و دست خالی آمده ام به احترام حسن محضر تو رو زده ام حسین گفتم و دیدم دل پریشان ریخت به رنگ خون خدا آیه آیه قرآن ریخت تو را به حقّ علی بن سید الشهدا به ما ببخش خدایا همیشه حال دعا دل شکسته ی ما را فقیر باقر کن مرا مدینه ببر عاشقانه زائر کن بجعفر بن محمد پر از نیازم کن مرا تو عاشق سجاده ی نمازم کن دل مرا تو کن امشب مقیم آل الله به حقّ حضرت موسی کلیم آل الله رضایتی به دل بی نوا بده امشب به حقّ نام رضا کربلا بده امشب ببین که یاد تو هستم بیا و یادم کن مرا گدای کرمخانه ی جوادم کن مسیر بندگی تو مسیر آزادی ست هدایتم به تو سوگند با خود هادی ست بیا بخر تو صدای پر از سکوتم را بخر تو یا حسن ع دوم قنوتم را دوباره در دل من با تو نیّت عهدی ست تمام حاجت من شوق دیدن مهدی عج ست خدای من پسر ثامن الحجج برسد عزیز فاطمه س در جمعه فرج برسد بیاید آنکه مرا برده آستان حرم به داد ما برسد با مدافعان حرم خدا مرا به خودت تا به ربّنا برسان مرا همین شب جمعه به کربلا برسان 🔸شاعر: 🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘__
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
4_5823161950346937466.m4a
1.6M
زمزمه امام زمان ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══ 🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
حضرت زینب(س)-مدح و ولادت در زمین و آسمان ها خیمه ی شادی به پاست مٱذنه تا مٱذنه لبریز عطر ربناست ذکر تعجیل قنوت استجابت آمده سائلان مژده که حاجات همه امشب رواست زینت گلخانه ی مولا شکوفا گشته و... بیت حیدر با شمیم بنت زهرا آشناست کهنه زخمی که میان سینه ها مانده هنوز با صدور نسخه ی تکمیلی زینب دواست معجزه در بین چشمانش تلاطم می کند خاک با فیض نگاه دختر زهرا طلاست نام زینب پنج نقطه نور ساطع می کند یعنی ابن بانو خودش تلفیقی از آل عباست در شب میلاد غرق رحمت اخت الحسین بانی عیدی ما قطعا خود خون خداست بانویی که سفره ی الطاف خود را پهن کرد خانه ی دل را برای عشق پاکش رهن کرد با وجود او غم و غصه به آخر می رسد لطف مادر بیشتر از سوی دختر می رسد ماهمه از سایلان فیض عام زینبیم رزق ما از سفره ی بانو مکرر می رسد دم به دم مشمول لطف دختر زهرا شود سایلی که خاضعانه پشت این در می رسد زودتر با دست پر از پیش زینب می رود محضر او هر کسی با دیده ای تر می رسد هیبت والای رفتارش به زهرا رفته است واژه واژه از کلامش عطر مادر می رسد ذوالفقار خطبه هایش باز قلع و قمع کرد تا به میدان می رسد انگار حیدر می رسد مطمینم در شلوغی های روز واقعه چادر بانو به داد اهل محشر می رسد مایه ی آرامش جان و دل بی تاب ماست آسمان ها خاک پای خواهر ارباب ماست از ازل دستان این سایل دخیل زینب است تا ابد محتاج لطف بی بدیل زینب است هر کسی که شد حسینی مطمینا شاکرِ نغمه ی انا هدیناه السبیل زینب است اولین گلبانوی دامان زهرا و علی دومین زهرای این قوم و قبیله زینب است هرکسی با نام زیبای کسی مٱنوس شد بر لبان ما فقط ذکر اصیل زینب است انتظام شعر های دفتر اشعار من متشکل از همان فرم شکیل زینب است کوثر کوثر کویر عشق را سیراب کرد ساغر ما جرعه ای از سلسبیل زینب است در میان روضه های جانگداز کربلا گریه هایم نذر آقای قتیل زینب است هرشب جمعه به یاد روضه های خواهری گریه می بارم به یاد لحظه های آخری.... که برادر جان من افتاده ای از پا چرا؟؟ مانده ای تنها میان دشتی از غم ها چرا؟؟ تکیه بر نیزه مزن ای تکیه گاه زینبین روی خاک افتاده ای اینگونه بی سقا چرا؟؟ می روی و خیمه ها می ماند و لشکرکشی... بی تو من می مانم و این قوم بی پروا چرا؟! بعد از این پنجاه سالی که کنارم بوده ای می زنی حرف از جدایی با منِ تنها چرا؟؟ از سر تلّ با دوچشم خیسِ دریا دیده ام بین گودال عطش..از خون تو...دریاچه را آنقدر با چشم های نیمه باز خود مگو "آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟؟" زینت دوش نبی روی زمین جان می دهی پاره پاره پیکرت پاشیده در صحرا چرا؟؟ وای اگر در روزهای پر خطر زینب نبود "کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود"
اثر جدید شاعر اهل بیت ع میلاد حیدری تو یا حسینی یا که نه پیغمبری مرتضایی مصطفایی یا که نوری دیگری جلوه ی عباس داری از همه دل می بری بر قد و بالای تو الله اکبر ؛ اکبری نور زهرا در نگاه مهربانت منجلی ست جشن میلاد علی بن حسین بن علی ست مست گشتم با نوای دلنشین یا علی غصه و غم را زدودی تو ز سینه یاعلی با تو هستم فارغ از هرگونه کینه یاعلی اشبه النّاسی به آقای مدینه یاعلی خُلق و خویی که تو داری روشنای هر شبی ست خَلقاً و خُلقاً وَ حتی منطقاً مثل نبی ست این دل دیوانه ام مست کلامت می شود این سر شوریده ام مات مقامت می شود هر که بی تو سر کند قطعا ملامت می شود عاشق دلخسته مشتاق سلامت می شود تا سلامت می کنم پاسخ نشانم می دهی مطمئن هستم که روزی رخ نشانم می دهی زندگی سامان بگیرد در نهایت با شما التماسی بی جوابم پس کرامت با شما اشتیاقش با من و اذن زیارت با شما چون روا می گردد امشب هر چه حاجت با شما حضرت بخشنده ای مثل عموجانِ خودت زنده کردی مرده را با لطف چشمانِ خودت نام تو می آید و در هر نفس تب می کنم روز خود را در هوای عشق تو شب می کنم ذکر زیبای تو را ختم مجرّب می کنم اقتدا بر تو یل سالار زینب می کنم نور حق؛ ای مرز بین کفر و ایمانِ جهان یاعلی ای اسوه ی نیک جوانانِ جهان آینه در آینه تکثیر هر احساس؛ تو در نماز عاشقی تکبیر با اخلاص ؛ تو نوح تو یعقوب تو داوود تو الیاس تو دانش آموز کلاس غیرت عباس ؛ تو در شب ظلمتکده مهتاب ما هستی علی قوّت قلب حسین ؛ ارباب ما هستی علی علت سرمستی تبدار هر چه خوشه ای راز و رمز روشن امضای هر چه پوشه ای بینوایان را همیشه بانی رهتوشه ای صاحب پایین پای مرقد شش گوشه ای ما اسیر کربلاییم و هواخواه نجف کربلایی می شویم اینبار از راه نجف کشته مارا ماجرای تلخ تنها بودنت پیش چشمان حرم وقت مهیّا بودنت خسته و لب تشنه روی خاک صحرا بودنت می کشد مارا عزای ارباً اربا بودنت ای عصای پیری بابا زمین خوردی چرا رفتی و با رفتنت صبر مرا بردی چرا آه بابا را ببین با قامتی خم آمده در کنار پیکری پامال و درهم آمده چشم وا کن تا ببینی عمه ات هم آمده بسکه پاشیده شدی حتی عبا کم آمده جعفر و عبدالله و قاسم بیایید از حرم ای جوانان بنی هاشم بیایید از حرم قاتل تو پیش چشم خنجرش را تیز کرد با شکیبایی تنت را ریزِ ریزِ ریز کرد به دوچشمان تر من خنده هایی نیز کرد غارت جسم تو را به دیگری تفویض کرد هر کجا را دیده ام زخم تنت را دیده ام روی خاک کربلا پاشیدنت را دیده ام
آمدی و حق بده چشمان ما حیران شود مقدم زهرایی تو خوب گل باران شود یا خلیله آمدی در حیرت این دشت داغ تا کویر تشنه ی قم خانه ی رضوان شود تاهمیشه معجزه با چشم هایت ممکن است باید انسان با نگاه لطفتان انسان شود مطمئناً هرکسی چشمش به ایوان تو خورد دردهای بی دوایش یک به یک درمان شود خوشبحال شاعری که با شما همسایه است خط به خط اشعار او شیرین تر از سوهان شود باید از "قم" قلب خود را راهی "مشهد"کند عاشقی که قصد کرده زائر سلطان شود لطف کردی بانوی رحمت که از شب تا سحر خاکبوس مقدم تو خطّه ی ایران شود یا کریمه محضر تو عرض حاجت می کنم با همین عرض ادب دارم عبادت می کنم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
بیا و بنده ی آلوده را ببخش امشب مرا به حقّ محمد خدا ببخش امشب محبتی کن و درهم خودت بخر ما را تو را قسم به علی یک نجف ببر ما را گرفته ام به لبم باز زمزمه یا ربّ مرا ببخش تو را جان فاطمه یا ربّ ببین که بی کسم و دست خالی آمده ام به احترام حسن محضر تو رو زده ام حسین گفتم و دیدم دل پریشان ریخت به رنگ خون خدا آیه آیه قرآن ریخت تو را به حقّ علی بن سید الشهدا به ما ببخش خدایا همیشه حال دعا دل شکسته ی ما را فقیر باقر کن مرا مدینه ببر عاشقانه زائر کن بجعفر بن محمد پر از نیازم کن مرا تو عاشق سجاده ی نمازم کن دل مرا تو کن امشب مقیم آل الله به حقّ حضرت موسی کلیم آل الله رضایتی به دل بی نوا بده امشب به حقّ نام رضا کربلا بده امشب ببین که یاد تو هستم بیا و یادم کن مرا گدای کرمخانه ی جوادم کن مسیر بندگی تو مسیر آزادی ست هدایتم به تو سوگند با خود هادی ست بیا بخر تو صدای پر از سکوتم را بخر تو یا حسن ع دوم قنوتم را دوباره در دل من با تو نیّت عهدی ست تمام حاجت من شوق دیدن مهدی عج ست خدای من پسر ثامن الحجج برسد عزیز فاطمه س در جمعه فرج برسد بیاید آنکه مرا برده آستان حرم به داد ما برسد با مدافعان حرم خدا مرا به خودت تا به ربّنا برسان مرا همین شب جمعه به کربلا برسان @babollharam @babolharam_net
به مناسبت سوم خرداد سالروز می رسد روزی که می آید سواری از سفر این شب هجران به پایان می رسد وقت سحر جمعه ای با شور ذکر دلنشین فاطمه می رسد پشت و پناه سرزمین فاطمه عاقبت تنها امید ناامیدان می رسد آی مردم ، با سپاهی از شهیدان می رسد با سپاه کاظمی ها ، باقری ها می رسد لشکر صیّادها و باکری ها می رسد خاطرات عاشقی هرگز نرفت از یادها زنده شد این خاطره در سوم خردادها سوم خرداد یعنی جبهه ی حقّ شاد شد خاک خرمشهر با لطف خدا آزاد شد سوم خرداد شرح جاءَ نصرُالله بود فتح خونین شهر ، کار حضرت فتّاح بود یاعلی گفتیم ، سربازان حق پس می رسیم مطمئن باشید تا بیت المقدس می رسیم فاتحانه پای ما تا خانه ی دین می رسد جمعه ای هم نوبت فتح می رسد ما اگر از قافله از کربلا جامانده ایم ما اگر در هر نفس "ممّد نبودی..." خوانده ایم می رسد روزی که می بینیم دنیا جای ماست چشم دنیا محو چشمان جهان آرای ماست هر کسی که خیمه گاه دشمنان را ترک کرد با حسینی های عالم کربلا را درک کرد ما برائت جُسته ایم از حلقه ی سیّاس ها از نفوذی های دشمن از نمک نشناس ها توبه باید کرد بعد از ارتکاب اشتباه وای اگر تکرار گردد انتخاب اشتباه باید از هر چه گذشته تا به حال عبرت گرفت جای دشمن باید از دشمن شناسان خطّ گرفت با بصیرت ، مضمحل گردد فریب دیگری با ولایت می رسد فتح قریب دیگری کوری چشمان دشمن باز هم همّت کنیم ویژگی هایی که باید ما به آن دقت کنیم با کفایت ، اهل ایمان ، ضدّ هرگونه فساد مرد میدان ، انقلابی ، اهل ایثار و جهاد با جوانان یار باشد ، فارغ از حرف و شعار دل به میدان می زند او با دلی امیدوار این خصوصیّات ممتازی که خیلی مطرح است در کسی پیدا شود او انتخاب اصلح است یادتان باشد که دشمن کار نسپارد به ما عزّت فردای ایران بستگی دارد به ما بستگی دارد به اینکه زائر باران شویم با شهیدان مسیر عشق ، هم پیمان شویم کُشته ما را غربت آقا و جام زهرها پیش روی ماست حالا فتح خرمشهرها افتخار ماست ایران کشور آزاده هاست سرزمین علم یعنی جای فخری زاده هاست نهضت ما تا قیام شخص قائم زنده است مرگ اسرائیل یعنی حاج قاسم زنده است عاشقی یعنی حسین بن علی الگوی ماست قصه ی امروز ما چیزی شبیه کربلاست می رسد شمشیر سرخ انتقامِ کربلا می رویم و بازهم دارد ادامه کربلا... شاعر: ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم‌ الله الرحمن الرحیم از کرانِ بی کران ها جلوه ی مطلق رسید وارث شیر دلیر خیبر و خندق رسید فاتح دل های عاشق صاحب بیرق رسید شرح آیات خدا مصداق جاءالحق رسید شوره زار دیده ی ما لایق باران شده بیشتر یاد توام چون نیمه ی شعبان شده! گرمی خورشید دل ها ماه مجلس آمده تکیه گاه عاشق ناچیز مفلِس آمده هر دل غمدیده ای را یار و مونس آمده یاس زهرا س بر سر دستان نرجس آمده هر چه غم از عالم و آدم فراری می شود نام او را می برم دنیا بهاری می شود می برد دل های ما را شور شیدایی او می دهد حاجات ما را لطف زهرایی او بی نیازم از همه با رزق مولایی او زنده گشتم با نفس های مسیحایی او یابن زهرا س یابن طاها یابن یاسین آمده دردهای شیعیان را نور تسکین آمده تا تبسم می کند احساس پیدا می شود در هوایش حسّ و حالی خاص پیدا می شود از کلامش عطر ناب یاس پیدا می شود در نگاهش غیرت عبّاس ع پیدا می شود نور چشمان علی بن ابی طالب تویی ای امام منتظَر؛ حاضرترین غائب تویی خاکسارم با نگاهت آسمانی می شوم هر سحر سفره نشین مهربانی می شوم شب به شب مهمان بزم همزبانی می شوم تو مرا می خوانی و من جمکرانی می شوم مایه ی آزادی این ناله ی در حَصرِ من دم به دم می خوانَمَت ای سوره ی والعصر من بشنو از نی از غم دوری شکایت می کند در غروب عاشقی گریه برایت می کند می رسی و آه ؛آوینی حکایت می کند جمعه ای فتح نهایی را روایت می کند می رسی و می شود ذکر لبانت بیشمار لافتی الّا علی لا سیف الّا ذوالفقار علّت سرمستی دل های ما جام علی ست هر کسی چشم انتظار توست همگام علی ست پرچم تو پرچم تشخیص اسلام علی ست جشن میلاد تو روز بردن نام علی ست یادگار کربلا از راه می آیی عزیز با تمام شهدا از راه می آیی عزیز ذکر دنیا ذکر عقبا یالثارات الحسین ع ناله ی عشّاق زهرا س یالثارات الحسین ع کربلا می خوانَد این را یالثارات الحسین ع می رسی با یا علی با یا لثارات الحسین ع مرهم زخم فراق سینه ی ما می رسی ای امید آخر آدینه ی ما می رسی خسته ام از ندبه های غمگسار جمعه ها این دل غمدیده ی ما بی قرار جمعه ها هر که را دیدم شده لحظه شمار جمعه ها پیر کرده عاشقت را انتظار جمعه ها ناله ام ؛ حرفم ؛ سکوتم یا اباصالح عج بیا التماس هر قنوتم یا اباصالح عج بیا ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babolharam
سروی که خمیده اثرش را نزنید* با تیشه ی غم برگ و برش رانزنید مظلومه ای از شما اگر یاری خواست ای قوم جفا بال و پرش را نزنید طفلی که بهانه ی پدر را دارد با سیلی خود چشم ترش را نزنید زهرای سه ساله ی اباعبدالله ع زخمی شده با سنگ ، سرش را نزنید از دامن عمه اش جدایش نکنید انقدر سر همسفرش را نزنید زینب همه جا به جای او سیلی خورد در پیش رقیه سپرش را نزنید با کعب نی و سیلی زجر ملعون زخمی که گرفته جگرش را نزنید در پیش نگاه دختری غمدیده با چوب لبان پدرش را نزنید در کنج خرابه غم دنیا را دید دق کرد همین که سر بابا را دید *برداشتی از شعر استاد سازگار "نخلی که شکسته ثمرش را نزنید"
بسم ‌الله الرحمن الرحیم (مناسبت های ماه صفر) و آغاز ماه صفر ماه صفر رسیده و وقت سفر شده با کاروان گریه دلم خونجگر شده یک کاروان ستاره که خورشید شام بود با دختری که مرثیه خوان پدر شده از بس به یاد روضه ی بابا دلش شکست بغضی که داشت از غم دل ، پر ثمر شده از اربعین نگو که سراپا خجالتم از اربعین نگو که دلم در به در شده پای پیاده ، صحن نجف تا به کربلا در این مسیر فصل عزا تازه تر شده هر کس برای داغ نبی گریه می کند از التفات فاطمه س صاحب اثر شده هر جا دلم گرفت حسن را صدا زدم عمرم فقط به حرمت این عشق سر شده مشهد ، مدینه ونجف و شهر کربلا گریه برای اهل سفر بال و پر شده ماه محرّم آمد و با هرچه داشت رفت حسرت به روی سینه ی عالم گذاشت...رفت ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
زمینه_زمزمه_شور امام زمان عج دوباره جمعه دوباره چشم انتظاری دوباره حسرت شروع لحظه شماری ای دل خسته مگه تو صاحب نداری سخته جدایی آخه به من بگو کجایی فکری کن آقا به حال نوکر هوایی منتظرم تا بیای و دل بشه خدایی این الامتم المنتظَر ذکر لبامه جمعه شد و بازم به در خیره چشامه روی لبام بازم دم مهدی سلامه آقام همین روزا بیاد من از خدامه فراق بینی و بینک آقا العجل بسه این دوری عزیز زهرا العجل مهدی بیا ۲ برگرد گل نرگس دلم گرفته منو تماشا کن آقا حضرت بارون چشمامو دریا کن آقا بدم می دونم بامن مدارا کن آقا دل شکسته م به عشق تو داره می کوبه اگه تو باشی حال دل من خوبه خوبه وقتی که نیستی حال و هوام مثل غروبه باغ و بهار من بدون تو خزونه چشمم یکی اشک و یکی لبریز خونه اینجام ولی دل توی صحن جمکرونه بدجور دلم در حسرت دیدارمونه هنوزم بین من و تو آقا عهدیه تموم قلبم توی دستای مهدیه مهدی بیا ۲ برگرد گل نرگس یه کاری کردی که فارغ از دنیا باشم به جز تو آقا از این زمونه جداشم ایشالا باتو زائر کرببلاشم سرم فدای سر حسین بن زهرا همون سری که رونیزه ها رفته بالا شکایت من از خیزرونه خدایا داره میاد از قتلگاه آوای مادر یک حنجر خشکیده و لبهای خنجر افتاده بین خاک و خون سالار بی سر دق می کنم از غربت شام و یه خواهر امام دنیا به حق زینب زود بیا سه ساله داره می سوزه از تب زود بیا مهدی بیا ۲ برگرد گل نرگس
بسم‌الله الرحمن الرحیم در آسمان چشم تو رأفت گذاشتند آثاری از طلوع محبت گذاشتند با خلقت تو ای همه ی آبروی خلق منّت سر اهالی خلقت گذاشتند تو آمدی که ما همگی متحد شویم نام تو را منادی وحدت گذاشتند باران لطف تو همه جا را فراگرفت در ابر چشم های تو رحمت گذاشتند اشفع لنای هرشب بارانی مرا در نزد تو برای اجابت گذاشتند روز ازل به پیش همه ... ایها النبی روی سر تو تاج نبوت گذاشتند از بارش کرامت بی حد نوشته ام بر روی سینه نام محمد نوشته ام یاایها الرسول دلم را جلا بده ای با صفا صفا به دل بی صفا بده با دست خالی آمده ایم ایها الکریم چیزی به ما تو محض رضای خدا بده اینجا نشسته ام که بگویم طبیب عشق نسخه برای درد دل بی دوا بده چشم تو خاک را به نظر کیمیا کند رنگی به تیرگی دل سنگ ما بده از سائلان هرشب ایرانی توام رزق مرا توسط موسی الرضا بده حتی اگر مدینه بیایم شبانه روز می خواهم از تو تذکره ی کربلا بده وقتش رسیده نور ولی را نشان دهی راه علی و آل علی را نشان دهی ما شیعه ایم شیعه ی سرمست حیدریم لب تشنگان باده ی ساقی کوثریم محشر میان جمع محبان فاطمه سایه نشین چادر خاکی مادریم یک عمر ما فقط به علی رو زدیم و بس حاجت به پیش هرکس و ناکس نمی بریم نام علی که بر لبمان سبز می شود در بین مجلسیم ولی جای دیگریم در صحن با صفای نجف سیر می کنیم گوشه نشین مرقد سلطان محشریم شیخ الائمه چشمه ی جاری مرتضاست ما پیروان مکتب پربار جعفریم نام مرا خدا همه جا مبتلا نوشت از شیعیان صادق آل عبا نوشت
بسم ‌الله الرحمن الرحیم آمدی و حق بده چشمان ما حیران شود مقدم زهرایی تو خوب گل باران شود یا خلیله آمدی در حیرت این دشت داغ تا کویر تشنه ی قم خانه ی رضوان شود تاهمیشه معجزه با چشم هایت ممکن است باید انسان با نگاه لطفتان انسان شود مطمئناً هرکسی چشمش به ایوان تو خورد دردهای بی دوایش یک به یک درمان شود خوشبحال شاعری که با شما همسایه است خط به خط اشعار او شیرین تر از سوهان شود باید از "قم" قلب خود را راهی "مشهد"کند عاشقی که قصد کرده زائر سلطان شود لطف کردی بانوی رحمت که از شب تا سحر خاکبوس مقدم تو خطّه ی ایران شود یا کریمه محضر تو عرض حاجت می کنم با همین عرض ادب دارم عبادت می کنم
کریم هستی و حاجات دل روا کردی طبیب هستی و درد مرا دوا کردی میان چشم شما معجزه فراوان است مس وجود مرا سر به سر طلا کردی تویی که واسطه ی فیض چار معصومی رسیدی و دل مارا پراز خدا کردی روایت از کرم بی شمار تو کم نیست چه روزها که تفقّد به این گدا کردی چه خوب شد که شما قبله گاه تهرانی به ری رسیدی و یک کربلا بنا کردی سلام سیّدنا شاه واجب التعظیم درود حق به تو ای صاحب مقام عظیم امام زاده ی عشقی مقام تو والاست به روی گنبد دوّار؛ پرچمت بالاست حسن ترینی و حُسن حسین را داری درون سینه ی تو شوق حیدرو زهراست مدینه با قدمت غرف نور رحمت شد چقدر با تو زمین مثل جنّت الاعلاست دوباره زائر دلخسته آمده آقا حضور قطره در این موج عاشقی زیباست هر آنکه پیش شما ماند کربلایی شد مسیر صحن تو از صحن سیدالشهداست هزار شکر مسلمان نسل سلمانیم میان صحن شما یاحسین میخوانیم شکوه روح خدا در مدار تن آمد نسیم عشق به پابوسی چمن آمد برای دیدن سرسبزی هوای شما عقیق سرخ سفر کرد و از یمن آمد خوشی حرام ، که تو جدّ بی حرم داری دوباره کنج حرم حرفی از حسن آمد به سمت مرقدتان زائری که می بینی برای ناب شدن با خدا شدن آمد همینکه چشم ترم با ضریحتان خو کرد کلام حضرت هادی ع به یاد من آمد : "کسی که تا حرم قدسی شما رفته به شهرری که نه انگار کربلا رفته" کبوترانه رسیدم به آستان حرم همیشه روی سرم سایه ی امان حرم شکسته دل که بیایی همیشه جا داری میان صحن ه پر از خیر آستان حرم خدا کند که به حقّ دعای خیر رضا ع به دست ما برسد برکت عیان حرم دوباره از حرم شهرری به مشهد رفت کسی که رفت به دنبال کاروان حرم ثواب طوف حریم تو هدیه ای از ماست به آستان رفیع "مدافعان حرم" همیشه و همه جا نوکر ابالفضلیم فدایی حرم خواهر ابالفضلیم شاعر:
بسم الله الرحمن الرحيم حسرت اینبار مرا از نفس انداخته است شوق دیدار مرا از نفس انداخته است از فراقت چه بگویم؟که نگفتن بهتر زخم بسیار مرا از نفس انداخته است آمدم جمعه ی این هفته نفس تازه کنم دیدم انگار مرا از نفس انداخته است ندبه های سحری شاهد غم هایم شد دوری از یار مرا از نفس انداخته است روضه خوان روضه بخوان...مادرسادات چه شد؟؟ خون مسمار مرا از نفس انداخته است یاد زهرا که می افتم دل من می لرزد در و دیوار مرا از نفس انداخته است وسط روضه ی زهرا غم سنگین علی صد و ده بار مرا از نفس انداخته است با دل خسته ی خود مادر ما مهدی گفت درد خود را همه شب فاطمه با مهدی گفت
بسم الله الرحمن الرحيم ذکر سجاده..مادر سادات در دلم یاد مادر سادات یاد اولاد مادر سادات روز میلاد مادر سادات قطره ای هستم از پی دریا السلام علیکِ یا زهرا راه ما را نشان بده بانو روسیاهم امان بده بانو رحمت بیکران بده بانو چادرت را تکان بده بانو خسته حالم عنایتی فرما السلام علیکِ یا زهرا می نویسم سلام ای مادر عشق عالی مقام ای مادر شور و شوق مدام ای مادر سایه ات مستدام ای مادر نور تابان صبح اعطینا السلام علیکِ یا زهرا رحمت بیشمار یعنی تو بی قرارم قرار یعنی تو همّت ماندگار یعنی تو غرّش ذوالفقار یعنی تو بهترین یار و یاور مولا السلام علیکِ یا زهرا تو مرادی من از مریدانم فردی از جمع ناامیدانم من اگر خادم شهیدانم لطفتان بوده خوب می دانم از تو دارم هرآنچه دارم را السلام علیکِ یا زهرا از غم دوری تو می سوزم با تو طی می شود شب و روزم ماه من؛ جلوه ی شب افروزم بی تو مغلوب با تو پیروزم یا کریمه شفیعه ی فردا السلام علیکِ یا زهرا گوهری در دل صدف دارم حبّ آقای لوکشف دارم من رضای تو را هدف دارم سر به راهم سرِ نجف دارم می کنی قلب مرده را احیا السلام علیکِ یا زهرا هر نفس فکر دلبرم هستم فکر حالات محشرم هستم تشنه ی فیض مادرم هستم لطفتان هست محترم هستم مادری کرده ای برای ما السلام علیکِ یا زهرا فاطمه ؛ لحظه ی رهایی شد با تو حال دلم خدایی شد این دل ما اگر هوایی شد هر شب جمعه کربلایی شد مادر سر جدای عاشورا السلام علیکِ یا زهرا
بسم‌الله الرحمن الرحیم یادگاریّ حضرت کوثر ای فراتر ز وادی باور یاس خوشبوی خانه ی گل ها امّ کلثوم خانه ی حیدر بر سر گونه های تو جاری ست عطر گلبوسه های پیغمبر دختر قد کشیده ی زهرا همدم خانواده ی جعفر قلب تو مثل زینب کبری با غم و غصّه بوده هم سنگر از غم و غصّه ی در و دیوار یا که زخم سر یل خیبر یا که با یاد ناله های حسن گوشه ی حجره ... پاره پاره جگر جان سپردی ... ولی یقین دارم که تورا کُشت لحظه ی آخر مرثیه های ظهر عاشوراء روضه های برادر بی سر عشق شاه بریده حلقومی خواهر زینب امّ کلثومی شاهد داغ بی امان حسین همدم جان نیمه جان حسین پیشمرگ دختران حرم مرهم زخم کودکان حسین بادوچشمان خیس خود دیدی ارباً اربا ... تن جوان حسین وقتی از سمت علقمه برگشت دیده شد قامت کمان حسین خواندی از سیل اشک چشمانش به زمین خورده پهلوان حسین ساعتی بعد ... غرق در خون شد حنجر طفل بی زبان حسین بین گودال ... در هجوم تگرگ قطعه قطعه شد استخوان حسین برزمین مانده پیکرش امّا ... بر سر نیزه شد روانه ... حسین اوّلین مرثیه سُرای عطش روضه خوان غم گران حسین از تو می خواهم امشب ای بانو اذن دیدار آستان حسین تو دعا کن که عاقبت برسد ... جمعه ای ... صاحب الزّمان حسین کرده شمع وجودمان را آب روضه هایت شریکةُ الارباب @babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ابر بارانی ام و این شب ها پا به پای غم تو می بارم تشنه ی گریه ام و می خواهم سر به خاک قدمت بگذارم اشک یعنی که درون قلبم باز هم درد زیادی دارم من عزادار گل زهرایم ماتمِ حضرت هادی دارم سامرا گفتم و قلبم لرزید ناگهان پرده ی چشمم تر گشت داغ تصویر حریمی ویران تلخی خاطره هایم برگشت من از احوال حریمت آقا... شدت فاجعه را می خوانم... با دل خسته مفاتیح به دست... خط به خط جامعه را می خوانم... عادت دست شما احسان است... من به دنبال کرم آمده ام... از گدایان قدیمی توٱم... بازهم سمت حرم آمده ام... اینقدر آه نکش می سوزم... از دلم زمزمه بر می خیزد... تا که بر روی زمین می افتی... ناله ی فاطمه بر می خیزد... لحظه ی آخر خود می دیدی مادرت با دل شاکی آمد آه اینبار خدا رحم کند با همان چادر خاکی آمد سرّ مظلومیت نام علی ع غربت شهر چه کرده با تو؟؟ سخت می افتی و برمی خیزی اثر زهر چه کرده با تو؟؟ چشم خونین تو امّا اینبار ... راوی واقعه ی عاشوراست... یاد غم های حسین افتادی... سامراء شعبه ای از کرببلاست... تشنه بودی و پریشان احوال وسط بزم شراب افتادی در همان حین که گریان بودی یاد احوال رباب افتادی زیر لب نوحه کنان می گفتی جای هر تکه کلامی...ای وای زینب و مجلس رقص و شادی عمه و چشم حرامی ای وای همه را گفتم و دیدم قطعاً جمعه ای نور سحر می آید انتقام علوی در راه است عشق با تیغ دو سر می آید
بسم ‌الله الرحمن الرحیم آسمانی هست اما جلوه ی خورشید نیست روز نو می آید اما روز نو که عید نیست تا نباشی ناخوش احوالیم ، حوِّل حالَنا تو بیایی عید می آید ، در این تردید نیست چشم ها را شُسته ام تا جور دیگر بنگرم زندگی چیزی به غیر از آنچه باید دید نیست حسرت دیدار لیلی با دل مجنون چه کرد؟ آه مجنونی که دیگر زیر چتر بید نیست هر چه با تو انس پیدا کرد ارزشمند شد قطره ی اشکم برایت غیر مروارید نیست از خودت دورم نکن دورم کنی دق می کنم کاش می گفتی که حکم عاشقت تبعید نیست از من ِ عاشق نیاز و پیشه ی معشوقه ناز با دل هجران زده ما را به وصل امّید نیست کاش می آمد کسی که رفت و دیگر برنگشت کاش می آمد جواب طعنه ی " دیدید نیست " مُطمئنّم موسم خندیدن گُل می رسد بعد از این شب های فتنه مُصلح کُلّ می رسد
در محکومیت هتک حرمت حرم شاهچراغ و شهادت هموطنان عزیزمان اثر وضو گرفت و گذشت ، عازم زیارت شد خبر رسید حرم خانه ی شهادت شد حرم که شاهد پرواز لشکر روح است همان ضریح ترک خورده ای که مجروح است قنوت آخرشان شوق ربّنا را داشت نماز مغربشان عطر کربلا را داشت چه صحنه ای که غم روضه را تداعی کرد برای عاشق خسته چه ها تداعی کرد به یادم آورَد این داغ ، ماتم او را امام زخمی گودال و عصر عاشورا نماز سرخ شهادت نصیب یاران شد به وقت شرعی سجّاده تیرباران شد کبوتران حرم در کنار شاهچراغ شدند چشم و چراغ دیار شاهچراغ حضور خنجر تکفیر ، دست پُر باقی ست لجن پراکنی فتنه ی ترور باقی ست کسی که امنیت خانه را هدف دارد در این زمانه ی فتنه مگر شرف دارد ؟! کسی که دشمن خود را به خانه دعوت کرد به اهل خانه و ناموس خود خیانت کرد چه کرده با شب آرام اهل آبادی شعار باطل " زن ، زندگی و آزادی " به چشم تجربه دیده کسی که آگاه است میان کشور ما عمر فتنه کوتاه است به هوش باش که این مملکت خدا دارد به شانه اش علَم حضرت رضا (ع) دارد به گوش می رسد از خاک بیشه ی شیران پیام روشنی از حاج قاسم ایران بداند آنکه به سر نیّت حرم دارد هماره کشور ما حُرمت حرم دارد دفاع ِ از حرم ِ عاشقی هویّت ماست جهاد حیدری ما گواه عزّت ماست حماسه دیدم و گفتم زمان پرواز است شکوه شعر شهادت خروش شیراز است به هوش باش که جنگ رسانه پابرجاست به هوش باش که هر روز ، روز عاشوراست همان قبیله که هم مَسلَک یزید شدند میان واقعه شرمنده ی شهید شدند همیشه از شهدا این پیام می آید صبور باش دم انتقام می آید همان که می گذرد از میان این آتش جهان نشسته به دیدار یا لثاراتش بیا که آمدنت التماس یاران است بیا که آخر مجلس شهید باران است سرود روشن نسلی که باز جامانده ست سلام حضرت مهدی (عج) سلام فرمانده ست @babollharam
به‌مناسبت شعار دریای وطن که موج طوفان دیده‌ست در ذائقه‌اش حلاوت امّید است انجام مهار این تورّم، قطعاً در سایه‌ی رشدِ شاخص تولید است @babollharam