eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 🍀 🌹 نوحه واحد امام رضا علیه السلام 🌹 سبک کریمی : گریه نکن ایشالا بارون میباره اومده دوباره زائر روسیاه تو با دستای خالی اومده در پناه تو تو امید دلای خسته ای رضا تو پناه دل شکسته ای رضا وقتی همه دَرا به روم بسته میشه تو کلید درای بسته ای رضا امام رضا امام رضا امام رضا بی تو من فقیرم پای غمت اسیرم تو هستی امیرم بی ذکر تو میمیرم ذکر رضا مونس چشم تَرَمه ذکر رضا لالایی ِ مادرمه دلم خوشه تو لحظه ی آخر عمر ذکر رضا زمزمه ی آخرمه امام رضا امام رضا امام رضا تو دیار غربت خدا برس به دادش مونده خیره به در تا که بیاد جوادش واویلتا چشم رضا تیره و تار واویلتا آقای ما بی کس و یار غریبونه به خاک این حجره ی غم واویلتا قلب رضا چه بی قرار امام رضا امام رضا امام رضا ♦️ مرتضی شاهمندی ♦️ ☘ 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
۸ مهر ۱۴۰۰
بسم ‌الله الرحمن الرحیم روزی دوبار دربِ بقیع باز می‌شود روزی دوبار گریه‌ات آغاز می‌شود روزی دوبار روضه‌ی تو: وا حسن....حسین ای وای  بی حرم حسن  و بی کفن حسین سهمِ دو چشمِ خیسِ شما خونِ تازه است روزی دوبار انیسِ شما خون تازه است این مهرِ مادرِ تو چه‌ها کرده بادلت یعنی که آب شعله به پا کرده با دلت دیدی که آب با جگر فاطمه چه کرد دیدی که آب با پسرِ فاطمه چه کرد تقصیرِ آب شد دل زهرا شراره شد تقصیر آب شد دو جگر پاره پاره شد از کوزه آب تا که حسن خورد آب شد وای از حسین  آب نخورد و کباب شد بعدِ حسین بعدِ حسن سربزیر آب می‌سوزد آنقدر که شود چون کویر آب از آن به بعد آب فرودست می‌رود روزی هزار مرتبه از دست می‌رود از آن به بعد زیرِ سرِ آب آتش است فهمیده‌ام که در جگر آب آتش است سیراب می‌کند همه را ،  تشنه است خود شرمنده است فاطمه را ، تشنه  است خود پیش حسین بغضِ قدیمِ حسن شکست در بینِ خانه قلبِ کریمِ حسن شکست الماس ریزه‌ها جگرش را دو نیم کرد یک ضربِ دست امام حسن را یتیم کرد از سینه داغِ روز و شبش ریخت روی طشت دیدی جگر زِ کنج لبش ریخت روی طشت خونش نه ، پاره پاره زِ لبها جگر چکید بر طشت نه به دامنِ زهرا جگر چکید زینب رسید و گفت که ای وای مادرم "آیا تویی برادر من  نیست باورم" در کربلا به خیمه نیامد عمویِ آب از مَشکِ پاره ریخت زمین آبرویِ آب مجبور شد به خاطرِ آب التماس کرد رو  زد برای طفلِ رُباب التماس کرد بودند دیو و دَد همه سیرابِ آب حیف مَشکی نبود تا که نسوزد رُباب حیف با التماس گفت عزیزم علی بمان از آب هم مضایقه کردند کوفیان اما چه زود آب دوباره شراره شد دیدی که وقتِ گریه‌ی زهرا دوباره شد شد بازهم بساط غمش جور وایِ من شد آب زهر و زهر شد انگور وایِ من انگور شعله شد جگرش را به هم که ریخت آه از دلش که بیشترش را به هم که ریخت   هِی بر زمین نشت نشد چاره ایستاد ای وای من که با جگرِ پاره ایستاد آه ای کبود بال و پَرَت را زمین نزن پیش جوادِ خویش سرت را زمین نزن ... گفتم که اشک از چه چنین رنگ و بو گرفت گفتی زِ چشم گریه کنان آبرو گرفت روزی دوبار درب بقیع  باز می‌شود روزی دوبار گریه‌ات آغاز می‌شود
۸ مهر ۱۴۰۰
بسم ‌الله الرحمن الرحیم میـان گریه ی حـسرت مـرا تماشا کن مرا که گـم شـده ام در گـناه ، پیدا کن تو با گـذشت تـرین ، فرد روزگارانی بــیا و بـا دل پـر غصـــه ام مدارا کن مرا که بنده ی خوبی نبوده ام ، یک بار به زور هم که شده جز ء نوکران جا کن چـقدر اشـک شمــا را درآورم ؛ اصلا وجود تار مـرا ، از ســر خودت وا کن کسی که گریه ندارد فقیر بالذات است کویر چــشم هـای مـرا مثـل دریا کن تو اشک چشم های مرا دوست داری پس هـمیشه دیده ی من را به اشک زیبا کن برای آنکه دل ِ سنگ هم شود بی تاب خودت صدای مرا بین روضه گیرا کن مـرا شبیـه شهیــد شکسته پهلویی شبــی مــسافـر قبـر کـبود زهرا کن خودت جواب و سئوال نکیر و منکر را درون قبـر ، به لب هـای خـسته القا کن حرم نرفته ام امسال عقده ای شده ام به حـق مـادرتان ، کــربلام امضـا کن بیـا درآوریم ، از تـنت لـباس عـزا تو در عوض به تن ما لباس تقوا کن رسـیده ، مـاه ربـیع و سـرور ِ آل الله بیا و غنچه ی لب های خسته ات وا کن مسـافر ِ حـرم کـربلا ؛ عـزیز بتول دو ماه روضه و اشک و عزایتان مقبول
۸ مهر ۱۴۰۰
﷽ ♦️پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مرثیه🍃 +واحد🍃 شهــر مدینـه صحنــۀ صحـرای محشراست بـــاور کنیـم عمـــر جهـــان رو بـه آخر است مـلـک خـــدای عــــزوجـل خیمـــۀ عـزاست کـی صـاحب عـزاست؟ خـداونـد اکبر است در بیــت وحــــی آمــده در مـی‌زنـــد اجـــل ایــن لحظــۀ یتیـمــی زهـــرای اطهــر است جــاری اسـت اشــک دیـدۀ شیــرخدا علی انگــار آب غســل نبـی اشـک حیــدر است عتـــرت غــــریـب گشتــه و قـرآن بـه زیــر پا دسـت امیـن وحــی خــداوند بـر سر است بـــاور کنیـد بــر جگـــر شیــــر حــــق علـی داغ نبـــی فقــط نــه کــه داغ بــــرادر است رکـن علـی شکسته و از بــس شده غریب از غصه گشته مثل همایی کـه بی‌پر است یـــارب بـــر او تـو فــاطمــه‌اش را نگـــــاه‌دار زهـــــرا بــــــرای شیــرخـدا رکن دیگر است مــــویی مبـــاد کـــم ز ســـر فـاطمه شــود کــو دست و تیغ و بازوی سردار خیبر است «میثــم» اگــــر رســول خــدا رفت از جهان نفس نبی به خلق امام است و رهبر است ✍حاج غلامرضاسازگار ♦️گوشواره: واویلا واویلا واویلا واویلا  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
۸ مهر ۱۴۰۰
﷽ رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) شور🎙 شور ماتم در جهان است یا که شور محشر است نــــالۀ جــنّ و بشـــر از غــم بـه عـرش اکبـر است                                             ماتم پیغمبر است (۲)  این چه غوغایی است کاین‌سان گشته پیدا در جهان هـــر طــــرف بینـــم بـــه گــردون رفتـه از مــردم فغان آه از دلهـــــا بـــــه گــــــردون مــی‌رود از هــر مکـــان  هر که را بینم ز خون دل دو چشم او تر است                                             ماتم پیغمبر است (۲) آنکـه بـودی مخـزن علـم خدا از دست رفت آنکه شد در رتبه ختم الانبیاء از دست رفت ای دریغا ای دریغـا مصطفـی از دست رفت عالمی ماتم‌ســرا از رحلت آن سرور است                                               ماتم پیغمبر است (۲) باب امّت رفـت از دار جهـان سوی نعیم  امت مــرحومـه شد بعد از وفات او یتیم از غـم جـانسوز او نالیـم بــا قلب دو نیم سرور ما رفت از دنیا و دلها مضطر است                                               ماتم پیغمبر است (۲) ✍رضاسراج شیرازی  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
۸ مهر ۱۴۰۰
از بس که از فراق تو دل نوحه گر شده روزم به شام غربت و غم تیره تر شده آزرده گشت خاطرت از کرده های من آقا ببخش نوکرتان دَردِسَر شده تنها خودت برای ظهورت دعا کنی وقتی دعای من ز گنه بی اثر شده از شام هجر یار بسی توشه می برد آنکس که اهل ذکر و دعای سحر شده بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی حالا بیا که آخرِ ماه صفر شده بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا حالا زمان ندبه به داغی دِگر شده یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است یَثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده باید که بعد از این به غم مادرت گریست فصل شروع ماتم خیرُالبشر شده از شعله های پشتِ در خانه ی علی است گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند لطمه دگر به چهره ی دختر نمی زدند شاعر : محمد جواد پرچمی
۹ مهر ۱۴۰۰
🖤 🏴بند اول: شب و روز یه غمیه توی یادم که چهل ساله پای اون جون دادم اونجا که مادرمو زد نامردی مادرم افتاد و منم افتادم افتادم، تا مادرمو زد سیلی رنگِ صورتش شد نیلی، ای وای دیدم که، گوشِ مادرم شد پاره افتاد رو زمین گوشواره، ای وای ثانیِ بی حیا، وسطِ کوچه ها راهه ما رو که بست، جون دادم زد برای فدک، مادرم رو کتک غرورم رو شکست، جون دادم چِل سالِ پیش، همونجا تو کوچه رو خاکا پیش مادرم مُردم کاشکی از اون کوچه نمیرفتیم که اینقده غصه نمیخوردم امون از این زمونه واویلا 🏴بند دوم: هنوزم، وقتی می بندم چشمامو می بینم، توی خواب همه دردامو اون روزی، که چِهِل نفر پشتِ در اومدن، که ببرنش بابامو واویلا، مادرم اومد پشتِ در خونه شده بود شعله ور، ای وای میسوخت و، افتاد رو زمین رفت از هوش همگی شدن رَد از روش، ای وای نانجیبِ پلید، بابامو می کِشید مادرم که پاشد، باز افتاد چون حرومی می زد، مادرم رو لگد از بابام جدا شد، باز افتاد مصیبتا بدجوری آبم کرد اومده رو لبم دیگه جونم زهری که همسرم بهم داده آتیش زده به این دلِ خونم امون از این زمونه واویلا 🏴بند سوم: کنارم، بیا داداشم، دلدارم دیگه من، رسیده به آخر کارم می بینم، از همین الان گودالو ای حسین، تو رو به خدا میسپارم می بینم، میری وسط یک لشکر نداری یه یار و یاور، ای وای ای بی کس، زینب می بینه روی تل تو رو بی پناه تو مقتل، ای وای یه حرومی میاد، با یه بغضِ زیاد رو سینت می شینه، تو گودال جلوی خواهرت، جدا میشه سرت مادرت می بینه، تو گودال میشه تنم اگر چه تیر بارون ولی رها نمیشه تو صحرا پیکر تو سه روز زیرِ آفتاب می مونه بی کفن روی خاکا شهید بی کفن حسین جانم 🎵: 📝: (طاها تحقیقی)
۹ مهر ۱۴۰۰
4_5782685044678070003.mp3
2.75M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
۹ مهر ۱۴۰۰
‍ هدیه به امام حسن صلوات غزل مرثیه امام حسن مجتبی شعر رضا نصابی به نفس حاج حسین امید علی دیدی بر روی زمین ام ابیها افتاد پیش چشمای ترت حضرت زهرا افتاد زبونم لال شنیدم که میو نه کوچه چشم نامحرما به ناموس طاها افتاد چقدر سخت گذشت به دل تو وقتی که دیدی مادرت تو کوچه روی خاکا افتاد یه جوری باسیلی زد به صورت یاس نبی که به روی مثل گلبرگ گلش جا افتاد دوقدم راه میرفت و می نشست روی زمین خواست تا پا بشه اما باز هم از پا افتاد رضا نصابی
۹ مهر ۱۴۰۰
4_5868443915102717229.MP3
3.12M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
۹ مهر ۱۴۰۰