.
#پیش_زمینه
#فاطمیه
🔹آه از رسم زمونه🔹
تو این دوره زمونه، هر کی از تو میخونه
دلتنگ شب قدره، دلتنگ آسمونه
عشقت تو دلامونه، که دل زنده میمونه
هر کی عشقو میفهمه، داره از تو میخونه
«یا زهرا، یا زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آه از رسم زمونه، آه از دفن شبونه
آه ای دنیای غربت، زهرام خیلی جوونه
بیتو زندگی یعنی، دنیایی غریبونه
مرد تنهای عالم، بیتو تنها میمونه
«یا زهرا، یا زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چشمام کاسۀ خونه، اشکام روضه میخونه
حال و روز علی رو، بعد از تو کی میدونه
رفتی، دنیای حیدر، بیتو رنگ خزونه
خیلی خالیه حالا، جای بانوی خونه
«یا زهرا، یا زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این روزا خاطراتت، قلبم رو میسوزونه
این سجاده و تسبیح، اون اشکای شبونه
عطر دستاتو داره، دستاسِ توی خونه
بوی یاس تو زهرا، تو این خونه میمونه
«یا زهرا، یا زهرا»
شاعر و نغمهپرداز: #یوسف_رحیمی
.............____________________________
.
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
▪️زمزمه زبانحال زینب (س)_فاطمیه▪️
مادرم تو بستر افتاده خدایا
به خودش میپیچه از درد نیمه شبها
شبیه پیرزنها قدش خمیده
ولی باسختی می ایسته پیش بابا
امروز کنارش اومدم بکشه دستی به سرم
شونه یهو افتاد زمین از توی دست مادرم
سوخت جیگرم ۲
نگاش چقدر پُر شرره
انگار شبای آخره
که توی خونه مادره
وای مادرم ۶
ناله های مادرم چه دلخراشه
الهی روزهای آخرش نباشه
روی سجادش پُر از گُلای سُرخِ
وقتی سُرفه میکنه لاله باهاشه
از درد پهلو شب و روز مادر من خواب نداره
از غریبی تو خونمون طبیبی پا نمیگذاره
همش مصیبت میباره
دستش که بالا نمیاد
حالش دیگه جا نمیاد
خوشی به ماها نمیاد
وای مادرم۶
دورهء بی کَسی ما سر نمیشه
شبای غمزدگی سحر نمیشه
فهمیدم اون روزیکه سرش به در خورد
دیگه مادر واسه من مادر نمیشه
دستمال میبنده به سرش کاشکی بمیرم من براش
هم واسه درد هم واسهء اینه که سوخته گیسوهاش
الهی من بشم فداش
لاغر شده خیلی زیاد
چهرش به سنّش نمیاد
رفت عمر مادرم به باد
مجتبی صمدی شهاب
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
صدا ۰۰۲_sd-۶۵.m4a
1.91M
زبانحال حضرت فاطمه(س)وحضرت علی(ع) – علی اکبرلطیفیان
ای اذان اشهد انّ علی مولای من
میشود تکمیل با دنیای تو دنیای من
چند سالی میشود تاج سر زهرا شدی
نقطه ی پایین “با ” ای نقطه ی در “فا” ی من
یا علی جانم ، فدای عین و لام و یای تو
حرف حرفم : فا و آ و طا و میم و های من
من خودم فکری به حال دردهایم میکنم
جان زهرا تو فقط غصه نخور آقای من
صبح تا حالا نشسته ام چند تا گل چیده ام
ای بزرگ خانه ام ! تقدیم تو گلهای من
هر چه کردم سینه ام نگذاشت ، جان فاطمه
چند بار این بچه هایم را بغل کن جای من
من نمیدانم هر وقت خوابم میبرد
استخوان من میفتد روی هم ، ای وای من
دست تو وا شد خدا رو شکر پس من میروم
راستی تابوت را آماده کرد اسمای من ؟
بعد از این مسجد برو راحت برو راحت بیا
یک سر مویی کم شد ز مویت پای من
پیرهن را بافتم یعنی به دردش میخورد ؟
یا خجالت میکشد این زینب کبرای من
#شعر_روضه
زبانحال حضرت فاطمه(س)وحضرت علی(ع) – حسن لطفی
دخترت گریه می کند حالا
روی دستش سه تا کفن مانده
بین این بقچه ای که وا کرده
سه کفن دو پیرهن مانده
با نفسهای آخرت گفتیش
این کفنها برای خانه ی ماست
پدر و مادر و من اما
پیرهن ها برای کرببلاست
اولین پیرهن که میبینی
این که کوچکتر است دخترکم
قسمت محسنم نشد اما
به تنِ اصغر است دخترکم
هدیه کن بر رباب و در بغلش
نوه ام را ببوس اصغر را
دوّمین اش برای بی کفن است
به تنش تا که کرد،خنجر را
بوسه ای زن به گودی زیرش
قبل تیغ و سنان و سر نیزه
قبل از اینکه خنجرش با زور
می زند نانجیب بر نیزه
بعد غارت حرامیان را دید
تبر و دشنه تیز می کردند
با لباسی که از تنش کندند
تیغشان را تمیز می کردند
دید حتی لباس اصغر نیست
نخ قنداقه هم به غارت رفت
وای دست رباب را بستند
بین نا محرمان اسارت رفت
#شعر_روضه
زبانحال حضرت فاطمه(س)وحضرت علی(ع) – علی اکبرلطیفیان
یک نفر از شاخه هایم کار میگیرد علی
از درخت “باردارت” بار میگیرد علی
هر چند هم با احتیاط از پیش در رد میشوم
باز رخت من به این مسمار میگیرد علی
زودتر از کشتن گل باغبان را میکشد
به گلی در باغ وقتی خار میگیرد علی
کار من دیگر گذشته از مراقب بودنم
در نگیرد به سرم دیوار میگیرد علی
فضه زیر بازوی افتاده حالم را، نگیر
از رویم در را فقط بردار، میگیرد علی
کعبه من! با همین وضعی که دارد دست من
دامنت را باز چندین بار میگیرد علی
چهل نفر دارند در را سمت من هل میدهند
یک نفر از شاخه هایم کار میگیرد علی
***
#شعر_روضه
#بد_زد
السلام علیک یا خیرالنساء فی العالمین
یا فاطمة الزهرا علیهاالسلام
تا صدای نفس فاطمه آمد بد زد
با لگد، حوریه را ثانی ِمرتد بد زد
دلش از ناله ی ناموس علی نرم نشد
یاد بغض علی و کینه ی احمد بد زد
چون که می خواست به زور ِلگد و شلّاقش
سرو را پشت در از پا بنشاند بد زد
درب آتش زده را بر بدنش با این قصد
که به روی تن او زخم بکارد بد زد
هر که آمد طرف یار علی در کوچه
تا که دامان علی را برهاند بد زد
وای از لحظه ی امداد ِ غلاف قنفذ
تا گذارد به روی بازوی او رد بد زد
هرکه زد فاطمه را پیش نگاه حیدر
تا که در خاطر کرّار بماند بد زد
کاش می گفت کسی چل نفر ملحد را
به زن ِ داغ ِ پسر دیده نباید بد زد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#شعر_روضه
#نفس_بکش
السلام علیک ایتها المضطهدة المقهوره
يا زهرا علیهاالسلام
دسته گل شکسته ی طاها نفس بکش
مادر به خاطر دل بابا نفس بکش
تنها انیس و حامی و غمخوار حیدری
دار و ندار رهبر تنها نفس بکش
بر پای تو حسین ببین سر گذاشته
با بوسه ای گرفته تسلّا،نفس بکش
بر روی سینه ی تو حسن خون جگر شده
بنگر که دیده اش شده دریا ،نفس بکش
زود است خانه داری ِ این چارساله ات
تو رحم کن به بی کسی ما،نفس بکش
پژمرده گیست عاید گلها بدون تو
ای باغبان بخاطر گل ها نفس بکش
حالا که ما به دور تو هستیم محتضر
جانی ببخش این دل ما را نفس بکش
✍ععلی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#شعر_روضه
🕯سبک زمزمه یا واحد سنگین شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها و گریز به روضه ی کربلا
#زمزمه_ایام_فاطمیه
#واحد_ایام_فاطمیه
#سخته_برام
بند🕯
سخته برام غسلت ولی،چاره ندارم فاطمه
با اشک من میریزه اشک،اسما کنارم فاطمه
سخته برام کفن کنم،پیکر خسته ی تو رو
سخته برام باور کنم،باید وداع کنم با تو
تا صورتت رو،دیدم شکستم،چشامو بستم
تا که رسیدم،به زخم سینت،از پا نشستم
چجور بشوره حیدرت
آثار زخمه بسترت
چجور ببینه شوهرت
کبودی های پیکرت
زهرا خدانگهدار
بند🕯🕯
سخته برام تشییع تو،شبونه و بی سر صدا
آخه چجور دلت اومد،بری از پیش مرتضی
سخته برام نگاه کنم،به حال زار بچه ها
بگو چجور گریه کنم،آروم کنار بچه ها
بگو چطور من،وقت وداع با،تو اشک نریزم
بگو چجوری،زینب و آروم،کنم عزیزم
چادر خاکیتو رو سر
کرده و میزنه به سر
یه نگاهش به تابوته
یه نگاشم به میخ در
مادر خدانگهدار
بند🕯🕯🕯
زهرا شبونه رفتی و،تنها گذاشتی حیدرو
میگه حسن محاله که،تنها بزارم مادرو
بالا سر مزاره تو،قرآن میخونم فاطمه
خیلی بعیده بعد تو،زنده بمونم فاطمه
گفتی حسینم،تنها نمونه،مثل خزونه
یه روزی توی،دشته پرازغم،بی کس میمونه
روسینشه یه بی حیا
میره سرش رو نیزه ها
میره تنش به زیره پا
واسش علی کردم دعا
حسین من حسین من
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
✍کربلایی مجید آقاجانی
4_6048380629370800585.mp3
444.1K
#شام_غریبان
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
مى دونم از دنيا
و اهل اون سيرى
خودت بگو زهرا
كجا دارى مى رى
خودت مى دونى كه
بسته به تو جونم
كجا دارى مى رى
اى خانوم خونم
سه ماهه كه خونه
بى سر و سامونه
نخورده موهاى
زينب تو شونه
زينب و كلثوم و
حسين با چشم تر
عزا گرفتن از
الان برا مادر
حسن كه اين روزا
خيلى شده بى تاب
با چشم تر شبها
مى پره هى از خواب
نيمه شبا گاهى
بهونه مى گيره
مى گه چرا مادر
پير و زمين گيره
خونه رو اين روزا
كرببلا كردى
چجور دلت اومد
كفن سوا كردى
چرا به من گفتى
جون تو و اطفال
قرارمون باشه
كرببلا ، گودال
#زمزمه
سبک به سمت گودال