#امام_کاظم
امام هفتم ما پاره پاره شد جگرش
نشسته گرد یتیمی به چهره ی پسرش
بدن کبود، جگر پاره، ساقِ پا مجروح
مگر چه آمده زیر شکنجه ها به سرش
هزار حیف که از جمع نوزده دختر
یکی نبود کنار جنازه ی پدرش
انیس و مونس او بود در سیاهی شب
صدای حلقه ی زنجیر و ناله ی سحرش
سیاه چال کجا ، طایر بهشت کجا
هزار حیف که یکْ باره ریخت بال و پرش
نیاز نیست ببندند چشم هایش را
که نیست تاب نگاهی دگر به چشم ترش
به هرکجا که روی قبری از زُرارهٔ اوست
نشان غربت فرزندهای دربدرش
شراره ی دل او گشت اجر روزه ی او
درست موقع افطار پاره شد جگرش
سیاه چال و نماز شب و غل و زنجیر
فراق روی رضا بود غصّه ی دگرش
بسوز ای دل «میثم» در آتش دل او
که سوز شعر تو دارد حکایت از شررش
استاد غلامرضا سازگار
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_کاظم
ای جلوه ی لطف خدا باب الحوائج
یا حضرت مشکل گشا باب الحوائج
مشکل ندارد، کار و بارش رو به راه است
هرکس که شد همراه با باب الحوائج
از سینه اش غم بر طرف گردیده هرکس
از دل صدایت کرده یا باب الحوائج
هرکس که شد ناچار و در زد خانه ات را
فورا شده حاجت روا باب الحوائج
از هر طبیب حاذقی هستی در عالم
بر درد بی درمان دوا باب الحوائج
معنا ندارد دست خالی باز گردند
از خانه ات خیل گدا باب الحوائج
بالاتر از عیسی نه دم ها، بازدم هات
بیمار را داده شفا باب الحوائج
واکن گره از کار من با یک نگاهت
دستی برآور بر دعا باب الحوائج
می خواهم از لطف زیادت یک زیارت
هم کاظمین هم کربلا باب الحوائج
مشکل گشایی می کنی از کار عالم
یا حضرت مشکل گشا باب الحوائج
رسول رشیدی راد
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#_بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#بیست_وپنجم_رجب
#شهادت_حضرت_کاظم_علیه_السلام
پشت زندان چه ازدحام شده ست
كار مولای ما تمام شده ست
تازیانه بدست قاتل بود
رفته ازدست ماتمام وجود
بین زندان هوای غم برپاست
مردکی گرم پاي كوبى هاست
جسربغداد بى سكون شده است
جگرپاره،حوض خون شده است
خردوگشته دوساق پاهایش
ازسیه چاله آید آوایش
گشته ارباب ماجگر پاره
مى رود خون شبيه فـــوّاره
درسیه چاله ها چه سرگشته ست
درعزایت رضا برگشته ست
غسلِ خون كرده ساق پاهایت
لرزه دارد صدای آوایت
مادری موى مي كَند برتو
پسری ضجّه مى زنـدبرتو
کنج زندان رسیده ، مـــادر تو
تازیانه نشسته بر سر تو !
بین زندان صدا زدى ، مادر
چه قدر دست و پا زدى ، مادر
اگه این مصرعو گرفتی،حقشو ادا کن
مادرش داره با نور عینش،موسی ابن جعفر حرف میزنه
تاکه ، سيلي زدت دو عالم سوخت
داره به موسی ابن جعفر میگه...
تاکه ، سيلي زدت دو عالم سوخت
تاکه مویت كشيد قلبم سوخت
گیسوی مولا گرفت،انقده سیلی زد به صورت آقامون
😭😭
درعزا غش كنم ، ز حال رَوَم
واای، ناله ات را هنوز مي شنوَم
ناله ی غم زدل مِكش ، موسی
پنجه بر خاك كَم بِكش ، موسی
چی دارم میگم؟؟؟
خردگشته چرا دوپاهایت
درسیه چاله آمدآوایت
از تو دارد طلب ، دل پرخون
كه به تو تكـــيه داده این ملعون
ازتو عمّامه و ردا بُرده
تازیان برتو،بی هواخورده
تازیان بر سر تومیلرزد
قاتلت بی هوا تورا میزد
باسروصورت، شده نیلی
خورده ای تازیان، گهی سیلی
قتلگاه توگشته زندانت
آمده ازمدینه مهمانت
شیون وناله برتو کرده رضا
برلبانش نشسته آه ونوا
چه کند درعزای تو(مجنون)
شده درماتم شمادلخون
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#_بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#بیست_وپنجم_رجب
#شهادت_حضرت_کاظم_علیه_السلام
#امام_کاظم
#موسی_بن_جعفر
آنقدرضربه مزن چونکه سرم درد گرفت
سر شب تابه سحر چشم ترم دردگرفت
نشد آزاد دگر از قفس این جسم وتنم
دوصد افسوس که این بال وپرم درد گرفت
اهل خانه همگی چشم به راهم هستند
سوی آنان همه ی این نظرم دردگرفت
عجبی نیست که چیزی زتنم باقی نیست
بنگراین زانو و ساق و کمرم درد گرفت
وای برتخته ی در جسم مرا میبردند
رفتنم بودتماشا، بصرم دردگرفت
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#_بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#بیست_وپنجم_رجب
#شهادت_حضرت_کاظم_علیه_السلام
#امام_کاظم
#موسی_بن_جعفر
#روضه_حضرت_کاظم
سروبستان نبی از دهنت خون میریخت
درسیه چاله زاعضای تنت خون میریخت
زیر آن مشت ولگدها به زمین افتادی
زیریک تکه عبا ازبدنت خون میریخت
میکشدجسم تورا سندی ملعون به زمین
ازسروصورت وزنجیره تنت
خون میریخت
جگرت سوخت زخرمای به سم آلوده
زسره رنگ عقیق یمنت خون میریخت
ضرب شلاق ولگدپای توراخرد نمود
ازدوساق سره زانوی تنت خون میریخت
بخداپای ترک خرده دگر پانشود
پامشوچونکه ازاین پاشدنت خون میریخت
دم افطار غذایت شده شلاق ولگد
دولبت پاره شد واز دهنت خون میریخت
غل وزنجیرتنت راچقدرآزرده
دم آخربه یقین از دهنت خون میریخت
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#_بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#بیست_وپنجم_رجب
#شهادت_حضرت_کاظم_علیه_السلام
#امام_کاظم
#موسی_بن_جعفر
غروب بود وکه از پشت به ضرب پا افتاد
دمی که باسرو صورت جمال شاه افتاد
تمام ساق دوپاهای اوشکسته شده
و لشکری که به سمت تنش به راه افتاد
نگاش سمت کسی بود و بر زمین میخورد
پناه اهل جهان بود و بیپناه افتاد
مزن به صورت اوضرب سیلی ای ملعون
مسیرسیلی سندی به روی ماه افتاد
میان گودی زندان کسی دعا میکرد
که عقده های دلش را به سجده وا میکرد
نوشتهاند که ساق دوپای تو بشکست
که این خودش طلب اوج روضه را میکرد
مسیرسیلی وشلاق گرفت اطرافش
چه صحنهای، به دل زاره او چهها میکرد
ولی امید به این داشت تا رهابشود
چقدر بابت این امر یا خدا میکرد
ببین تمام امیدش گرفت رنگ خزان
برای کشتن اوزهردست و پا میکرد
چقدر روضهی زندان وتازیان سخت است
و کاش سندی ملعون تورا رها میکرد
هنوز میرسدازبین این سیه چاله
صدای ناله ی اوکه، خداخدامیکرد
#آرمین_غلامی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#سبک_شهادت_امام_کاظم_ع_
#امان_از_زندون
#سبک_امان_از_گودال
#شعر_اجرانشده
بند اول:
امان از زندون
امان از هارون
بمیرم واست
شدی تو دلخون
شکنجه میدادن تو رو آقا
یه عده رذل و پست و بی حیا
می بستن درها رو به روی تو
از روی ظلم و کینه و جفا
واااای
میزدن چه بی امون
تازیونه ، خیزرون
شد لب و تنت آقا
خونی و چه بی توون
وااااای ( موسی بن جعفر واویلا ۳)
بند دوم: (زبان حال)
خدایا پیرم
از دنیا سیرم
چه غریبونه
دارم میمیرم
با بی رحمی دائم میزدنم
کبوده و زخمیه بدنم
لحظه ی آخر گریه میکنم
واسه داغِ جد بی کفنم
واااای
شعله وره خیمه ها
مونده زیر مرکبا
پیر مردی اومد و
میزدش با یک عصا
وااااای ای وای ای وای ای وای ای وای
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#حسین_نیک_بین
#سبک_زمینه_شهادت_موسی_بن_جعفر_ع_
#غریبمو_توی_زندونم
#بسیار_زیبا👌😍
#شعر_اجرا_نشده
بند اول:
غریبمو توی زندونم
رسیده به لب هام جونم
از درد و غمام روز و شب
خَلِّصنی یا رب میخونم
این شده عمریه تقدیرم
اسیره غل و زنجیرم
اینقده شکنجم دادن
دیگه میدونم میمیرم
دیگه خدایا نا ندارم
جایی توی دنیا ندارم
دل تنگم برا خونوادم
ساحلمو دریا ندارم
وای دلم ، میسوزه تمومه بدنم
وای دلم ، کرده کارشو سم تو تنم
مظلوممو موسی بن جعفرم من
مظلوممو غریب مادرم من
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
بند دوم:
رسیده لحظه های آخر
افتادم به روی بستر
از شرره زهر میخونم
کجایی مادر وای مادر
خیلی خرابه حال و روزم
نگامو به در میدوزم
میگم رضا جانم بابا
کجایی دارم میسوزم
از بس که تو زندون زدنم
درد میکنه کلِّ بدنم
لِه شده همه استخونام
هِی خون میاد از تو دهنم
وای دلم ، خون میباره این چشمِ ترم
وای دلم ، آه ای خدایا وای جیگرم
مظلوممو موسی بن جعفرم من
مظلوممو غریب مادرم من
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
بند سوم:
این دمِ آخری میبارم
یه غمی تو سینه دارم
با گریه غمِ جدم رو
روضشو به یاد میارم
یه سری بالای نیزه ها
یه پیکری تو قتلگا
جلو چشای خواهرش
ذره ذره شد واویلا
ندادن امون به پیرَنِش
با هر چی که بود میزدنش
یکی با سنگ و یکی عصا
یکی با نیزه تو دهنش
وای دلم ، میده یاده جدم عذابم
وای دلم ، میسوزمو خیلی بی تابم
وای حسین
ای غریب هر دو عالمین
🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
غم دوریِّ حرم برده قرارم چه کنم؟
رویِ تو ماه من است با شب تارم چه کنم؟
تو کس و کارِ دلِ مضطر و غمدیدهی من
بی تو و عشق تو من بی کس و کارم چه کنم؟
شرف و عزت من نوکری کوی شماست
گر نخواهی تو مرا پستم و خوارم چه کنم؟
جای من با تو هماناست به جنات نعیم
حُبِّ تو گَر نَبُوَد آتش نارم چه کنم؟
بر خزان دل من مثل بهاری آقا
بی تو پاییزم و بی باغ و بهارم چه کنم؟
<<از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند>>
<<سخت دلبستهی این ایل و تبارم چه کنم؟>>
علی گلچینپور