eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
62 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم من سائل دربارتوام حضرت باقر گم گشته ی بازار توام حضرت باقر گراشک بریزدهمه ازعنایت توست بی مایه خریدارحضرت باقر از دیدن گل های بهشتی نشوم شاد چون مست ز رخسار توام حضرت باقر با باره گنه روی به دربارتوآرم هرچند که سربارتوام حضرت باقر زنجیر گنه بسته اگرکل وجودم شادم که گرفتار حضرت باقر عمریست که مهمان به سرخوان بهشتم سرمست به گلزارتوام حضرت باقر شأن ونسب و نام ومقامم همه این است خاک ره زوار توام حضرت باقر مرغ دل من پر زده تا صحن وسرایت من تشنه ی دیدار توام حضرت باقر این فخرمرابس که کنم نازبه عالم چون سائل بازارتوام حضرت باقر (مجنونم)وعمری سره این سفره نشستم من سائل دربار توام حضرت باقر ✅
عرفه عرفه سینه زدن در حرمت راعشق است عاشقی کردنه زیر علمت راعشق است کاش امسال شوم راهی بین الحرمین عرفه گوشه ای ازآن حرمت راعشق است روضه ی حضرت مسلم به دره قصره زیاد بخدا می‌کُشدم زهر غمت راعشق است من آلوده فقط دست به دامان توام سره میزان عمل لطف کمت راعشق است به شب اول قبرم نبودترس مرا لحظه ای هست که شافع شدنت راعشق است منه مجنون همه جا سینه برایش میزنم عرفه سینه زدن در حرمت راعشق است
بسم الله الرحمن الرحیم 🔱 ✾✾═══════════✾✾🔱 یاصاحب الزمان.. عج.. من گدای هر شب این خانه ام سائل بی چیز این کاشانه ام مستمندی فارغ از الطاف غیر همچو مرغی در میان لانه ام من غریب آشنای هر شبم مستمندی بر در میخانه ام من گدای یوسف زهرا شدم باده نوش جرعه پیمانه ام من همانند پرستوئی غریب پر زنان دنبال دام دانه ام روح من ، در پیش تو جامانده است من همان از کاروان جا مانده ام عاشق گفتار یار مهدیم من فدای رهبر فرزانه ام ای وجودت باعث چرخ زمان من به گرد شمع تو ، پروانه ام کی تو آئی مهدی آل علی من ز عشق روی تو دیوانه ام بین که مجنون نالد از هجران تو مهدیا از غیر تو بیگانه ام (مجنون کرمانشاهی) 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠
حضرت هادی تویی ارباب عشق جلوه ای از روی تو مهتاب عشق ایکه خورشیدی به رنگ فاطمه نام نکویت به لبهازمزمه روی توآیینه ی حیدرنما ای علی چارم ای شمس ولا در رگ توخون حیدرجاری است حرف توچون تیغ حیدرکاری است انبیامحوتماشایت شده جمله عالم مست وشیدایت شده لاله ی باغ جوادی ای امام بوده حرفت برهمه حسن ختام قطره قطره آب شدشمع دلت زهرکینه شعله زدبرحاصلت لاله هاپژمرده شددرماتمت چشم عالم جمله گریان غمت شدگل عمرت خزان ازباده کین گشتی از زهرجفانقش زمین زهرکین عمره توراکرده تمام درغریبی جان سپردی ای امام شعله زدزهرستم برپیکرت سوخت از زهرجفابال وپرت میرودازاین جهان ارباب ما شدامام عسکری.صاحب عزا درمیان سامره غوغا شده گوییابرپاغمی عظما شده دست دشمن زدشرربرآن پری دیده گریانه پدر .شدعسکری ازدوچشمش اشک غم جوشیده است برتن بابا .کفن پوشیده است @babollharam
چه دیده، ام کلثوم پریشان ز،داغ شش برادرگشت گریان به طفلی دید داغ مادرش را بیابنگردوچشمان ترش را غم بابا ،وداغ یک برادر نرفته ازدل غمدار ه،خواهر امیدش برحسین وزینبش بود همیشه نام او روی لبش بود خودم دیدم که، اکبر دست‌وپا زد خودم دیدم حسینش راصدازد خودم دیدم که خولی ظالمانه که می‌زد بر سکینه تازیانه خودم دیدم که طفلی شیرخواره گلوی نازکش شد، پاره‌پاره خودم دیدم تنی خونین و عریان شده پامال زیر سم اسبان چو دیدم آمدند از خیمه بیرون عزیزان حسین با قلب محزون بدیدم شد جدا دستان عباس که شد همرنگ خون آن لاله‌ی یاس بدیدم خیمه‌ها گردیده غارت‌ برادرمیروم سوی،اسارت بدیدم زینب محزون و مضطر کمان شد قدش از داغ برادر برادربر رخت خنجر کشیدند سر ت رابین گودالی بریدند یکی تیری زده بر مشک عباس که می خندد عدو بر اشک عباس بدیدم محشر کبری به پا بود عزیز فاطمه جانش فدا بود زمین توزیارتگاه عشاق زیارت خانه ی دلهای مشتاق شنیدم‌ می‌وزد از تربت او شمیم جانفزای عترت او نرفته داغ اوازخاطرمن شکسته ازغم او،این پر من منه ،کلثوم ،بیمارحسینم شب مرگم،هودارحسینم @babollharam
امشب شب میلاد حسین، شاه حجاز است ساقی چوحسین است به لب، جام نياز است باده به لبم ریز،شبم دور و دراز است ميلاد دل آرای مسيحاي نماز است دل ازقدمش مست خداي ازلي شد در بند کسی، همچوحسين بن علي شد گویی که ملک را، شب طاعات رسيده خورشيد زمین بهر عبادات رسيده مژده که حسین آن شه سادات رسيده آن فخر زمین بهر مباهات رسيده بزم طرب ومی ،دل بی تاب ببيند خنده به لب حضرت ارباب ببيند دیوانه ی این كوچه ي حيران شده ام من آویخته بر موي غزل خوان شده ام من از شوق به رقص آمده طوفان شده ام من خاك گل شه بانوی سلطان شده ام من عمریست که از آب و گل ايل حسينيم صدشکرخدارا، همه فاميل حسينيم اي باغ محبت؟ گل محراب حسین است عيسي نفسان را نفس ناب حسین است آن چشمه ي جوشنده ي سيراب حسین است چون قبله ي تابنده ي ارباب حسین است آن آينه ي حي جلي، کیست حسین است دوم پسر ماه، علي کیست حسین است گویی به لبم، قبله ي خورشيد رسیده آسوده ترين ساحل اميد رسیده گویید به عشاق شب عيد رسیده زیراکه سراپرده ي توحيد رسیده یاحضرت معشوق به چشمان تو مستيم تا جام به دست تو بُود باده پرستيم یاحضرت معشوق، همه در سر راهت آواره گمگشته برآن، زلف سياهت تنها دل گمگشته به دنبال پناهت جبريل كبوتر شده در چتر نگاهت با نام تو سرمست شداین دیده ودستم در عرش به عشق تو سر و دست شكستم دربيت ولا نورحسین جلوه گر آمد چون حضرت حق بود كه در هر نظر آمد گهواره عشقی،به كنارت پدر آمد بر طوف نگاه تو دو چشمان تر آمد این است حسین،اين ثمر كوثر عشق است این پورعلی بوده،و پيغمبر عشق است اسمت شده، فوّاره ي زيبايي دنيا اي آينه ي روی پدر وقت تماشا اي خون خدا ،مثل علی، عالي اعلي سوگند به تو ای پسر دومِ زهرا سبقت ز همه برده ای ، هنگام دليري مانند علی اگر حسین،تيغ بگيري صدمژده که امشب شب میلادحسین است در بغض شب غم زده فريادحسین است غم خانه ي زخمي و غم آباد حسین است عمریست دلم درهوس یاد حسین است غوغا شده اين بزم از اين نور فشاني هستی نمك سفره ي هر مرثيه خواني بر چهره اش آثار غم كرب و بلا بود (مجنون)نفسش ياد شه،ملک بقابود @babollharam
عمری شدم غلام غلامان ساجدین هستم چو دشت تشنه‌ی باران ساجدین حیرت زده بپای غم تونشسته ایم یعقوب شد مفسر ایمان ساجدین عمری برای نام توگریان ومضطرم افلاکیان اسیر نمکدان ساجدین مارا اسیر ناز نگاهت نموده ای چندین امام گشته نگهبان ساجدین مضمون عشق عالم هستی فقط تویی شدعرشیان محقق دیوان ساجدین (مجنون)هوای مستی پیمانه کرده است شد معتکف به آیه‌ی قرآن ساجدین @babollharam
در ارض وسماوات دگر جشن وسرور است دربیت امام عسگری شمیم نور است نرگس به شعف دست پدر داد پسر را از چهره ی عسگری دگرغصه بدور است او مایه فخربشر وامید زهراست برخلقت او خالق دادار فخور است اومهدی موعود امام بشراست او اومنتظر اذن خدا وقت ظهور است اومنتقم خون حسین جدغریب است از حیث عمل در ره جدش به عبور است مهدیست امام بشر وحجت آخر لایق به خلافت علی ماه فکور است مامنتظران درصف موعودنشستیم نوکر به درصحن وسرایش به وفور است روزی که به دنیا زده پا مادر او گفت تبریک همه در طبق شادی وشور است مهدیست امام بشر و حجت عالم عیدی زسوی سرور ما اذن حضور است @babollharam
بند ۱ دل پریشانت علی،سینه سوزانت علی دیده ی بی تاب من، شده گریانت علی زاروشیدا ی توام، اندرهوای توام درغم خون سرت ، غرق نوای توام حیدرحیدر یاعلی (ع)-2 بند ۲ التماس دخترت ، آیدبه همراه تو گریان باباشده ، زین داغ جانکاه تو مرتضی افتاده در، محراب ومسجدِ خون عالم درمانده شداز، آن فغان و آه تو حیدرحیدر یاعلی (ع)-2 بند 3 فرق تو خونین علی ، قلب تو غمگین علی شمشمیر ومحراب خون ، وجه تو رنگین علی اشک حسرت دیده ای ، رنج و محنت دیده ای درکوفه یامرتضی ، اوج غربت دیده ای حیدرحیدر یاعلی (ع)-2 بند 4 ای قرارم یاعلی ، بی قرارم یاعلی بفدای بچه هات، هر چه دارم یاعلی همه ی هستم علی ، با ولای توبود عمری سوی نجف ،ره سپارم یاعلی ، حیدرحیدر یاعلی (ع)-2 @babollharam
نغمه ی اولیا . یا علی یاهو ذکر اهل سما . یا علی یا هو تویی حیدرتوفرمانده ی مردان تویی حیدرتوسرلشگر وسلطان یاعلی یاعلی یاعلی مولا (2) یاعلی درکفت تیغ دولب بود لقبهای توقتال العرب بود صفدری و وصی مصطفایی حیدری وعلی مرتضایی یاعلی یاعلی یاعلی مولا (2) فاطمه در جنان .شد میزبانت شد شاهد به غمهای بی امانت بین محراب خون فرقت شکسته یاده کوچه وآن دو دست بسته یاعلی یاعلی یاعلی مولا (2) @babollharam
بین محراب علی شیرجهان افتاده که از این واقعه عالم به فغان افتاده بین محرب دعابود علی خورد زمین فاطمه موی پریشان به جنان افتاده شده منشق سر ه مولا،چه کندبا زینب پیشواز سر بشکسته چسان افتاده نفسی نیست دگر در دل این باغ خزان پی او باد صبا اشک فشان افتاده شده پاشیده زهم عرش برایت حیدر جبرییل مویه کنُان، مویه کنان افتاده باز گودال مرایاد توانداخت حسین غارت خیمه ی سلطان، به سنان افتاده شمرآمدپی گودال و دل زینب دید سوی این باغ دگر باد خزان افتاده دو سه باری به زمین خورد ودلش گفت حسین گوشه ی خیمه چنین او نگران افتاده @babollharam
دردود وشعله ها چِقَدَرتار دیده ام اهل وعیال خود همه را زار دیده ام پای برهنه دروسط کوچه میروم خودرامیان لشکراغیاردیده ام حتی نشد عبابه سره دوش خودکشم بس ناسزا ز دشمن غدار دیده ام قامت خمیده دروسط کوچه میروم خودراچنین به حالت انظار دیده ام بشکسته شدتمام غرورم به کوچه ها بادست ِبسته خود وسط نار دیده ام زدآبله تمامي پایم دراین مسیر چون عمه پای خود وسط خار ديده ام دیگرنرفت میخ دره خانه درتنم ... دیگرنگشت شاهده مسمار دید ه ام دیدم که آتش از درو دیوارشدبلند آن سو تمام دخترکان زار دیده ام جاریست جلوه های خدایی به خانه ام درخانه ام همیشه رخ یاردیده ام @babollharam