eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
89 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
. ‍ 🏴سبک روضه ای شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و توسل به امام زمان (عج) 🏴بند اول گرفته آتیش،همه وجودم زده شرر زهر،به تار و پودم روی لب من،رسیده جونم این دم آخر،روضه میخونم روضه ی تلخ کوچه و مادر و دست بی حیا من ندیدم ولی سوزوند قلب منو اون کوچه ها لبریز درد و،لبریز آهم غریبم و شد،سامرا قتلگاهم مسموم وا اماما 🏴بند دوم رفته قرارم،چشم انتظارم مهدی بیا که،تمومه کارم شبیه پاییز،زرد و خزونم با لب تشنه،روضه میخونم روضه ی شمرو خنجرو حنجر سید الغریب من نبودم اونجا ولی برده ازم صبر و شکیب لبریز درد و،لبریز آهم به یاد جد،غریب و قتلگاهم مظلوم واحسینا 🏴بند سوم الا امید،شیعه کجایی واویلتا از،غم جدایی ماه مدینه،یوسف زهرا به حق مادر،العجل آقا صاحب شمشیر علی منتقم خون خدا دل خوشیِ مستضعفین مهدی فاطمه بیا منتظر تو،دیده به راهیم اگر چه غرق،معصیت و گناهیم عجل بقیت الله 📙مناسبت:شام 🎤 کربلایی ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
بند ۱ دل پریشانت علی،سینه سوزانت علی دیده ی بی تاب من، شده گریانت علی زاروشیدا ی توام، اندرهوای توام درغم خون سرت ، غرق نوای توام حیدرحیدر یاعلی (ع)-2 بند ۲ التماس دخترت ، آیدبه همراه تو گریان باباشده ، زین داغ جانکاه تو مرتضی افتاده در، محراب ومسجدِ خون عالم درمانده شداز، آن فغان و آه تو حیدرحیدر یاعلی (ع)-2 بند 3 فرق تو خونین علی ، قلب تو غمگین علی شمشمیر ومحراب خون ، وجه تو رنگین علی اشک حسرت دیده ای ، رنج و محنت دیده ای درکوفه یامرتضی ، اوج غربت دیده ای حیدرحیدر یاعلی (ع)-2 بند 4 ای قرارم یاعلی ، بی قرارم یاعلی بفدای بچه هات، هر چه دارم یاعلی همه ی هستم علی ، با ولای توبود عمری سوی نجف ،ره سپارم یاعلی ، حیدرحیدر یاعلی (ع)-2 @babollharam
زمان: حجم: 439.6K
▪️نوحه شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام آسمان غرق عزا شد، واویلا خون دلِ اهل ولا شد، واویلا حضرت حیدر فدا شد، واویلا واویلا، شد کُشته مولای جهان واویلا، خون از سرش گشته روان واویلا، دیگر ندارد او توان فرقش شکسته در خون نشسته از این زمونه گردیده خسته مظلوم حیدر... خسته و پژمرده مولا، واویلا با سرِ بِشْکسته حالا، واویلا می رَوَد رو سوی زهرا، واویلا واویلا، سی ساله که بی فاطمه س واویلا، از داغِ او در زمزمه س واویلا، درد و غمَش بی خاتمه س رنگش پریده قدش خمیده با یادِ داغ یاسِ شهیده مظلوم حیدر با حسن گوید وَصایا، واویلا قاتلم را کن مدارا، واویلا زینبم را دِه تسلا، واویلا واویلا، درسینه دارد سوز و آه واویلا، یادِ شهیدِ قتلگاه واویلا، وای از حسینِ بی سپاه وای از حسین و.. از کربلایَش گِریَد به یادِ رأسِ جدايَش مظلوم حسین جان... ✍مجتبی دسترنج ملتمس
با چاه بگو محرم رازت منم ای ولی الله بگو خونِ دل رو خونِ دل رو خونِ دل قطره قطره با زبون گریه کوتاه بگو گریه کن مولا گریه کن شاید کمی موج غمت آروم بشه گریه کن مولا گریه کن که آخر این گریه ها آرامشه گریه کن مولا گریه کن تا من کنار گریه هات مهمون بشم گریه کن مولا گریه کن تو آسمونِ ناله هات بارون بشم گریه کن من هم برات گریه کنم گریه کن تا پا به پات گریه کنم گریه کن با روضه هات گریه کنم با چاه بگو از رفیق نیمه راه و سختی راه بگو از غریبی از غریبی از غریبی یا علی ذره ذره با زبون غصه و آه بگو گریه کن مولا گریه کن درد جهالت درد این امت شده گریه کن مولا گریه کن که سهم تو تنهایی و غربت شده گریه کن مولا گریه کن که جهل مردم بسته دستای تو رو گریه کن مولا گریه کن تا بشنوه تاریخ نجوای تو رو گریه کن من هم برات گریه کنم گریه کن تا پا به پات گریه کنم گریه کن با روضه هات گریه کنم با چاه بگو شب به شب مرثیه ای از داغ جانکاه بگو از فراق و از فراق و از فراق و از فراق از همون شب که به زیر خاک رفت ماه بگو گریه کن مولا گریه کن معلومه حرفای نگفته داریُ گریه کن مولا گریه کن معلومه که داغ نهفته داریُ گریه کن مولا گریه کن دنیای بی فاطمه دنیای غمه گریه کن مولا گریه کن حالا که هر روز شب تو ماتمه گریه کن من هم برات گریه کنم گریه کن تا پا به پات گریه کنم گریه کن با روضه هات گریه کنم *برگرفته از سایت مهجه * @babollharam
کتیبه و پرچم باب الحرم
‍ . آرام سر آسمانهای اعلا/به زیر قدمهای صادق دل غصه دار محبین/بسوزد ز غمهای صادق فدای امام غریبی/که شد کشته ی زهر کینه ز داغ عزیزی پیمبر/شده محشری در مدینه بُوَد ذکر لبها/چو حیدر چو زهرا در این سوگ عظمی/واویلا واویلا واویلا واغربتا... ز طاغوتیان زمانه/چه ظم و ستم ها که دیده شبانه پیاده خدایا/پی مرکبی می دویده قسم بر غم بی حد او/غمش بر دل ما نشسته بمیرم بمیرم بمیرم/که شد حُرمت او شکسته بمیرم که جانش/شد از غصه بر لب بگرید بگرید/به غمهای زینب واویلا واغربتا... سلامم بر آن بانویی/به اشک و به قلب شکسته شده وارد شام و کوفه/ولیکن به دستان بسته سر دلبرش روی نیزه/به لبهای او ذکر یا رب زنان کف زنان گرد محمل/وَ نامَحرمان دور زینب به نی قاری او/بخواند چو قرآن شود ذکر لبهاش/حسین جان حسین جان یا حسین یابن الزهرا... @babollharam
. حق‌پرستان را امامی هست، دینش دلبری نور رویش کوثری، شور کلامش حیدری هر دو شهد معرفت را ریخته در ساغری: آیه‌های احمدی را با حدیث جعفری حرف او عشق است، فهمش را به عاشق می‌دهند صادقان، دل‌هایشان را دست صادق می‌دهند مالکی‌ها، شافعی‌ها، خوشه‌چینانش همه سیدِ طاووس‌ها، طاووس بُستانش همه شیخ‌ها، علامه‌ها، طفل دبستانش همه گردن‌افرازانِ دانش، گَرد میدانش همه جامی از «اَلعِلمُ نورٌ» ریخت تا در جان ما از هَلِ الدّینش به اِلّا الحُب رسید ایمان ما لب گشود و در دلِ عالم به پا شد شورها علم‌ها را هر حدیثش، زد گره با نورها نور، مجرم بود اما، در نظام کورها ترس می‌انداخت حقش، در دل منصورها در هراس‌اند از وجودش، چون که می‌دانند کیست حجت‌اللهی که جوشان در رگش، خون علی‌ست باز از این کوچه، امام دیگری را می‌برند باز هم با دست بسته، حیدری را می‌برند باز هم تنها، غریب مادری را می‌برند پا برهنه، سیدی را، سروری را می‌برند نسبتی خورشید را، با نیمه‌شب بردن نبود حق پیر آسمانی‌ها، زمین خوردن نبود روضه جان‌فرساست، آخر از زبان کوچه است باز معصومی، پریشان در میان کوچه است پیر ما، یادِ گل یاس جوان کوچه است با طنابی بر دو دستش، روضه‌خوان کوچه است در مدینه تا که می‌نوشد چنین جام بلا بر مشامش می‌رسد هر لحظه بوی کربلا امشب اینجا جلوه‌ای از خیمه‌های کربلاست باز آتش، شعله‌ور در خانۀ آل عباست حضرت شیخ‌الائمه در میان کوچه‌هاست گرد، بر پیشانیِ آیینۀ روی خداست روضه‌ای جانسوز در این واژه‌های ساده است شیعیان! فرزند زهرا از نفس افتاده است خواستم دورت بگردم مثل زائرها، نشد یاورت باشم به دانش، مثل جابرها، نشد پر کشم با قالَ صادق‌ها و باقرها، نشد شاعر خوب تو باشم بین شاعرها، نشد بر خلاف زندگیِ از خطا آکنده‌ام صادقانه گفتم این یک بیت را، شرمنده‌ام دوست دارم مثل تو، زیبا به دنیا بنگرم صادقانه، عاشقانه این جهان را بنگرم مثل تو، با یاد فرزندت، به فردا بنگرم روی مهدی را ببینم، رو به هرجا بنگرم مثل آن یار تو، یارانش از آتش رد شدند در تنور غیبت، آن مردان که می‌باید شدند مثل یاران تو، یارانش طبیب و مرهم‌اند هم جوانمردند و هم همدرد درد عالم‌اند غم ندارند اولیاءالله، غمخوار هم‌اند با یتیمان مهربان، آنجا که باید محکم‌اند دولت فردا از آنِ صالحان عاشق است صبح نزدیک است آری! وعدۀ حق صادق است @babollharam
. حق‌پرستان را امامی هست، دینش دلبری نور رویش کوثری، شور کلامش حیدری هر دو شهد معرفت را ریخته در ساغری: آیه‌های احمدی را با حدیث جعفری حرف او عشق است، فهمش را به عاشق می‌دهند صادقان، دل‌هایشان را دست صادق می‌دهند مالکی‌ها، شافعی‌ها، خوشه‌چینانش همه سیدِ طاووس‌ها، طاووس بُستانش همه شیخ‌ها، علامه‌ها، طفل دبستانش همه گردن‌افرازانِ دانش، گَرد میدانش همه جامی از «اَلعِلمُ نورٌ» ریخت تا در جان ما از هَلِ الدّینش به اِلّا الحُب رسید ایمان ما لب گشود و در دلِ عالم به پا شد شورها علم‌ها را هر حدیثش، زد گره با نورها نور، مجرم بود اما، در نظام کورها ترس می‌انداخت حقش، در دل منصورها در هراس‌اند از وجودش، چون که می‌دانند کیست حجت‌اللهی که جوشان در رگش، خون علی‌ست باز از این کوچه، امام دیگری را می‌برند باز هم با دست بسته، حیدری را می‌برند باز هم تنها، غریب مادری را می‌برند پا برهنه، سیدی را، سروری را می‌برند نسبتی خورشید را، با نیمه‌شب بردن نبود حق پیر آسمانی‌ها، زمین خوردن نبود روضه جان‌فرساست، آخر از زبان کوچه است باز معصومی، پریشان در میان کوچه است پیر ما، یادِ گل یاس جوان کوچه است با طنابی بر دو دستش، روضه‌خوان کوچه است در مدینه تا که می‌نوشد چنین جام بلا بر مشامش می‌رسد هر لحظه بوی کربلا امشب اینجا جلوه‌ای از خیمه‌های کربلاست باز آتش، شعله‌ور در خانۀ آل عباست حضرت شیخ‌الائمه در میان کوچه‌هاست گرد، بر پیشانیِ آیینۀ روی خداست روضه‌ای جانسوز در این واژه‌های ساده است شیعیان! فرزند زهرا از نفس افتاده است خواستم دورت بگردم مثل زائرها، نشد یاورت باشم به دانش، مثل جابرها، نشد پر کشم با قالَ صادق‌ها و باقرها، نشد شاعر خوب تو باشم بین شاعرها، نشد بر خلاف زندگیِ از خطا آکنده‌ام صادقانه گفتم این یک بیت را، شرمنده‌ام دوست دارم مثل تو، زیبا به دنیا بنگرم صادقانه، عاشقانه این جهان را بنگرم مثل تو، با یاد فرزندت، به فردا بنگرم روی مهدی را ببینم، رو به هرجا بنگرم مثل آن یار تو، یارانش از آتش رد شدند در تنور غیبت، آن مردان که می‌باید شدند مثل یاران تو، یارانش طبیب و مرهم‌اند هم جوانمردند و هم همدرد درد عالم‌اند غم ندارند اولیاءالله، غمخوار هم‌اند با یتیمان مهربان، آنجا که باید محکم‌اند دولت فردا از آنِ صالحان عاشق است صبح نزدیک است آری! وعدۀ حق صادق است @babollharam