eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام عزیز زهرا جانش فدا شد شهر سامرا دارُالعزا شد سوزد زین مصیبت جانِ من گِریَد در گلستان یاسَمَن مولا تسلیت یابن الحسن مولا تسلیت یابن الحسن... پدرت جان داد،با غصّه هایش هشتِ ربیع شد،روز عزایش ای وای شد مسموم زهر کین گریند بر غمش زار و حزین زهرا با امیرُالمؤمنین مولا تسلیت یابن الحسن... لحظهٔ آخر دادی بر او آب روضه بخوانم با دلی بیتاب جدّت در مقتل شد جان بر لب سرش شد بریده تشنه لب میزد بر سر و صورت زینب ای وای غریبِ مادر حسین... ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ 🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
نوحه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام عزیز زهرا جانش فدا شد شهر سامرا دارُالعزا شد سوزد زین مصیبت جانِ من گِریَد در گلستان یاسَمَن مولا تسلیت یابن الحسن مولا تسلیت یابن الحسن... پدرت جان داد،با غصّه هایش هشتِ ربیع شد،روز عزایش ای وای شد مسموم زهر کین گریند بر غمش زار و حزین زهرا با امیرُالمؤمنین مولا تسلیت یابن الحسن... لحظهٔ آخر دادی بر او آب روضه بخوانم با دلی بیتاب جدّت در مقتل شد جان بر لب سرش شد بریده تشنه لب میزد بر سر و صورت زینب ای وای غریبِ مادر حسین... ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
🌷🌷🌷 ✅بنداول گل پیغمبری آمد خوش آمد خوش آمد امام عسکری. آمد خوش آمد خوش آمد 🌷 عجب مژده دهد امشب منادی امشب منادی خلایق آمده فرزنده هادی فرزنده هادی(ع) 🌷 گل پیغمبری آمد خوش آمد خوش آمد امام عسکری آمد خوش آمد 🌷 مدد مهدی مدد یاحجه الله _________ ✅بنددوم حسن ثانی آل عبایی آل عبایی حسن بن علی موسی الرضایی 🌷 توشمس سامرا آرام جانی پدربرمهدی صاحب زمانی 🌷 گل پیغمبری آمد خوش آمد آمد خوش آمد امام عسکری آمد خوش آمد 🌷 مدد مهدی مدد یاحجه الله __________ ✅بندسوم بده صاحب زمان. توعیدی ما برات سامرا و کربلا را 🌷 بیایابن الحسن دورت بگردم دورت بگردم بیاتادست خالی برنگردم برنگردم 🌷 گل پیغمبری آمد خوش آمد آمد خوش آمد امام عسکری آمد خوش آمد آمد خوش آمد 🌷 مدد مهدی مدد یاحجه الله _________ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
سرود ولادت امام حسن عسکری علیه السلام خوش آمدی ای یاسِ بهشت پیغمبری جانِ امامِ هادی یا حسن عسکری السّلام السّلام،ای سپهر دلبری ای که از عالَم سَری،مولا امام عسکری دلربای دلها،ای عزیر زهرا ای گلِ یاسمن جانم حسن... از قدمت یا مولا،دلم صفا گرفته عطر خوش عاشقی،زِ سامرا گرفته یا حسن یا حسن،نور چشمان پدر بر دو عالَم تاج سر،زیبا تر از قرص قمر نابی و بی همتا،ای عزیز زهرا ای گلِ یاسمن جانم حسن... عنایتی تا باشیم،همیشه در راه تو به شامِ دلها تابد،نور رُخِ ماه تو یا حسن یا حسن،مست لبخند تو ایم عبد در بند تو ایم،فدای فرزند تو ایم کن دعایی ما را،ای عزیز زهرا ای گلِ یاسمن جانم حسن... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
علیه السلام بند1⃣ ستاره بارونه تو كهكشونا چه ريسه بندونيه آسمونا بهم ديگه تبريك ميگن ملائك حسن حسن افتاده امشب رو زبونا عمر غم سر رسيد شادي از در رسيد فداي اون لبخندش لباي مثل قندش ميگه بابا اينو با فرزندش شبيه حيدري عزيز مادري رسيدي از بهشت براي دلبري امام عسكری یا امام عسکری بند2⃣ تا غصه ميگيره قلب گدا رو ميدن نشونش راه سامرا رو خدا دوباره رو كرده حسن رو تا پر كنه باز دستاي خاليِ مارو آفرين آفرين احسن الخالقين سوره ي حق نازل شد مي و مستي كامل شد و تصّدق ذكر هر سائل شد چه دُر و گوهري چه شور محشري رسيده از بهشت براي دلبري امام عسكری یا امام عسکری بند3⃣ شب قرارِ قلبِ نا اميداس چون از طلوعش نورِ مهدي پيداش امام ماه پيشوني هاي عالم كه دلخوشيِ امروز و اميّد فرداس شد مسيح مسلمش خادمِ قائمش هر كي واسش شد بنده دل به عشقش ميبنده يوسف از روي ماهش شرمنده رسيده رهبري براي سروري رسيده از بهشت براي دلبري امام عسكری یا امام عسکری شعر:محمد حسين مكارم سبک:احسان نوری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
در بسترش نشسته فقط آه می کشد با چشم خیس نالۀ جانکاه می کشد در بسترش نشسته سرش درد می کند می سوزد از درون جگرش درد می کند یک عمر می شود که غمی بین سینه داشت در سر هوای رفتن شهر مدینه داشت این عمر کم به غربت و تبعید سر شده با ظلم و جور و کینه و تهدید سر شده عمرش میان حلقۀ عدوان گذشته است یعنی میان غربت و زندان گذشته است هر چند بی توان شد و بی حال و خسته بود لبهای خشک و تشنۀ خود را ز هم گشود فرمود لحظه ای پسرم را بیاورید مهدی کجاست تاج سرم را بیاورید شب می رسد دوباره بیار آفتاب را در پای بسترم برسان عشق ناب را ناگاه مخفیانه و دور از نگاه ها سر زد در آسمان حسن ماه ماه ها آمد کنار بستر بابا نشست و بعد... بغضش به حال غربت بابا شکست و بعد دارد وصیت پدر آغاز می شود دارد زمان گفتن صد راز می شود با احتضار و حال و هوای غروبی اش دستی کشید بر روی صندوق چوبی اش می خواست تا عبای پیمبر در آورد عمامه و قبای پیمبر درآورد می دید در رخ پسرش اقتدار را می داد دست مهدی خود ذوالفقار را ناگاه علت غمِ دائم شد آشکار اسرار داغ و ماتمِ دائم شد آشکار اینجا غمی به وسعت تاریخ جلوه کرد در آن نگاه غمزده یک میخ جلوه کرد بر یادگار عصمت و پاکی نگاه کرد بر لاله های چادر خاکی نگاه کرد خون در جوار چادر زهرا چه می کند؟ هیزم کنار چادر زهرا چه می کند؟ فرمود از غم دل ما زار گریه کن از غصه های حیدر کرار گریه کن بر مادری که پشت در افتاد بر زمین بر جرأت و جسارت مسمار گریه کن هنگام روزه داری ات ای میوۀ دلم با یاد مجتبی دم افطار گریه کن بر آن کسی که در وطنش هم غریب بود بر آن امیر بی کس و بی یار گریه کن بر پیکر فتاده به دریای علقمه بر حسرت نگاه علمدار گریه کن آخر پدر به سمت لباسی اشاره کرد شرح مصیبت بدنی پاره پاره کرد برکشتۀ فتاده به گودال گریه کن بر آن تن شکسته و پامال گریه کن بر خواهری که آمده گودال قتلگاه رفته کنار پیکرش از حال گریه کن بر چشم خونفشان علمدار کربلا بر زخم دست ساقی اطفال گریه کن ناله بزن به پیکرِ زیر و زبر شده فرمود گریه کن به تن مختصر شده .
. علیه السلام وقت بیماری و غم ذکر حسن می گیرم وسط روضه و دم ذکر حسن می گیرم همه جا زیر علم ذکر حسن می گیرم به خدا بین حرم ذکر حسن می گیرم سامرا، ذکر حسن، بین حرم می چسبد جمعِ نامِ تو شدن، زیر علم می چسبد ما نشستیم سر سفره ی شاهانه ی تو به فدای تو و آن لطف کریمانه ی تو عرشیان صف زده پشت در کاشانه ی تو خیر دیدیم چقدر از در این خانه ی تو پاسبان حرمت خیل ملائک هستند جیره خوار کرمت خیل ملائک هستند خلق حیران تو و روی ملیحت آقا به فدای تو و آن لحن فصیحت آقا ماجرایی است عجب، دست مسیحت آقا دست ما را برسان تا به ضریحت آقا به فدای تو و آن گنبد و گلدسته ی تو کس نخورده است در عالم، به در بسته ی تو شور رویای شب ماست فقط خواب حرم دل ما هست همان گوشه ی سرداب حرم قسمت ما بشود کاش دم ناب حرم تا بنوشیم فقط جرعه ای از آب حرم هر چه می خواهد از این باب، گدا می گیرد لطف بی حد شما، دست مرا می گیرد می رود سمت جنان گریه کنت با زهرا می شود چشم ترم در غم تو چون دریا اثر زهر شده در رخت آقا پیدا اولین روضه ی تو عمر کمت بود اما لااقل خم نشدی، چشم شما تار نشد قسمت سینه ی تو تیزی مسمار نشد دست و پا می زنی و بال و پرت می آید مهدی فاطمه بالای سرت می آید اثر زهر جفا بر جگرت می آید روضه ی ظهر دهم در نظرت می آید همه سیراب ولی تشنه، عزیز زهراست زیر کندیِ سر دشنه، عزیز زهراست روی این خاک بگو، آه... تنت می ماند؟ زیر مرکب مگر آقا بدنت می ماند؟ غصه ای نیست... به تن پیرهنت می ماند بین انگشت، عقیق یمنت می ماند پسر فاطمه بالای سرش غوغا بود سر عمامه ی آقای همه دعوا بود ........__________________________
. مادرت نیست ولیکن پسرت هست هنوز جای شکر است که مهدی به سرت هست هنوز نفست تنگ شده کنج قفس افتادی باز خوب است که این بال و پرت هست هنوز پسرت آمده بالای سرت آقا جان مرهمی بر جگر پر شررت هست هنوز اثر وضعی سم خشکی لبهاست، ولی خوب شد کاسه ی آبی به برت هست هنوز لب تو خشک و دو چشمان تو تر آقا جان گوییا ظهر عطش در نظرت هست هنوز وحید محمدی ........___________________________
. از غریبی می‌کشم پیوسته آه می‌برم بر مادرم زهرا پناه هست عمری خانه ام تبعیدگاه بیتِ من زندان و زندان قتلگاه گر چه در عالم ندارم یاوری مادری اَم، مادری اَم، مادری هر چه بر عالم امامت کرده ام در رهِ دین استقامت ‌کرده ام شیعیان را کِی ملامت کرده ام در وفاداری قیامت کرده ام خود نبودم غافل از احوالشان با خبر بودم همه از حالشان سالها در خلوتِ راز و نیاز با خدای خویش کردم عقده باز دوستانم جملگی در خوابِ ناز پرچم اسلام شد در اهتزاز همچو اَجدادم، به اوجِ اِبتلا من خریدم بر خودم، درد و بلا در جوانی، راهِ پیری رفته ام چون حسن، مشکل مسیری رفته ام سَروَم و با سربزیری رفته ام همچنان عمه، اسیری رفته ام یادِ زهرا، یادِ زینب، یادِ درد گاه در تبعید، گه زندان، نبرد دردهایی که بجانم ریخته داغ بر روح و روانم ریخته تاقت و صبر و امانم ریخته ذکرِ یارب از زبانم ریخته هر سحر، با خویش دارم زمزمه روضه های سختِ آلِ فاطمه درد دارم، دردِ مسمار و غلاف دردِ محراب و سرِ دیده شکاف دردِ مقتل، چکمه ی اهل خلاف دردِ کوفه، آل عصمت را طواف! هر یکی میخواست فریادِ بلند روضه ی ناموسی و دادِ بلند وای از دشنام و ننگ و عارها اهلبیت و کوچه و بازارها کاروان و بدترین رفتارها عمه ها و تهمتِ خَمّارها آلِ زهرا و کنیزی، آه آه عترتِ طاها و هیزی، آه آه آلِ عصمت در نظاره وای وای چشم سرخان و اشاره، وای وای پوشیه ها پاره پاره، وای وای گوشِ پاره، گوشواره، وای وای دست هایی بسته بود، از پشتِ سر راس هایی در میانِ طشتِ زر اینهمه درد و بلا بر سینه ام من شهیدِ غربتی دیرینه ام کشته ی دشنام و بغض و کینه ام روز و شب در حسرتِ آدینه ام آمد از رَه، چون امیدِ رفتنم شد شبیهِ جدّ من، جان دادنم باید از این گوشه ی تبعید رفت با دلِ پر خون و پر امید رفت دمبدم با ظالمان جنگید رفت گر چه قاتل بر غمم خندید رفت ناله های مُنسجم دارم به لب اِنتقم یا منتقم دارم به لب آری آری، میرسد صبح قیام عَن قریب آید ز ره، فجرِ سلام مهدی اَم آید برای انتقام ای مرا اَحباب! با هم انسجام هست واجب، بر تمامِ شیعیان یاریِ مهدی به پنهان و عیان ....___________________________
4_6012521921646691803.mp3
5.14M
دوباره من رو صدا زدی که زائر روضه‌ها شدم با پیرهن مشکی حسین مسافر سامرا شدم مهر پدرت از دل نمیره سائل که میاد سامرا، سائل نمیره (۲) آجرک‌الله بقیة‌الله (۴) ****** گریه پیرهن سیاهمو حاصل اشک دو ماهمو یه کاسه کردم شاید آقا قابل بدونی نگاهمو گریه میکنم تا اشک چشام آبی بشه روی آتیش قلب آقام مهر پدرت از دل نمیره سائل که میاد سامرا، سائل نمیره (۲) آجرک‌الله بقیة‌الله (۴) "کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم" @babollharam
. ✍ عالم هستی چه رویایی شده در مدینه شور و غوغایی شده هر دلی امشب مسیحایی شده خانه ی هادی تماشایی شده سر زد ازیثرب مه هر انجمن آمده در این جهان دوم حسن درب رحمت بر روی ماواشده شور عشق و عاشقی معنا شده در گلستان ولا گل واشده هادی دین خدا بابا شده آمده منشور عشق و دلبری حجت بر حق امام عسکری نوری از انوار سرمد می رسد از خدا الطاف بی حد می رسد غنچه ای ازباغ احمد می‌رسد حامی دین محمد می رسد عاشقان هنگام شادی آمده در جهان فرزند هادی آمده از مدینه سرزده نوری دگر نخل دین بار دگر داده ثمر هادی دین در بغل دارد قمر روی ماه عسکری شد جلوه‌گر رهبر دنیا و دین آمدزراه میبرد دل از پدر با یک نگاه در سپهر دین حق ماه آمده باز ازره هادی راه آمده رهزن دلهای آگاه آمده عسکری با عزت و جاه آمده نوربخش کل هستی آمده مظهر یکتاپرستی آمده عاشقان عید آمده عید آمده از سوی حق نور امید آمده نوری از انوار توحید آمده در سپهر عشق، خورشید آمده عید میلادعیدهم عهدی شده زینت مجلس اباالمهدی شده این پسر نور خدای داور است از تبار حضرت پیغمبر است در شجاعت همچو جدش حیدر است او شفیع شیعیان در محشر است این پسر ابن الرضای سوم است همچو اجدادش پناه مردم است حیدری خصلت بود زهرا صفات روح ایمان، معنی صبر و ثبات بر همه باشد حسن باب نجات نام او حلال جمع مشکلات مهروحب او بودنور امید شیعه ی او تا به محشر روسپید این پسر باشد چون زهرا با وقار پای تا سر لطف وجود و اقتدار داده بر شیعه ولایش اعتبار بیقراران را بود مهرش قرار همچوهادی اوبود خورشید دین شیعیان را اوبود حبل المتین عالم هستی بودحیران او من مسلمان گشته از ایمان او گشته ام از لطف و از احسان او در شب میلاد او مهمان او کار این مولاست ذره پروری هستم از طفلی گدای عسکری غرق در دریا منم، تو ساحلم بردر کویت زطفلی سائلم با ولای تو در عالم کاملم لطف تو مولا شدامشب شاملم ایکه هستی همچوحیدر دلنواز سائل تو آمده غرق نیاز بی پناهم پناهم بی پناه برمن مسکین توهستی تکیه گاه آمدم سوی تو از لطف الاه سائلت را از کرامت کن نگاه ایکه هستی در کرامت بی نظیر در شب میلاد خود دستم بگیر ایکه برعالم حسن هستی بصیر در کرم در جود هستی بی نظیر همچوزهرا مادرت خیر کثیر هستی از خیل گدایان دستگیر بر غلامی تو هستم مفتخر بر(رضا)از مرحمت بنما نظر .....________________________
. ▪️ (عامیانه) برای شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️ عاشقا بیائید با هم پر بزنیم حرم سامرا رو در بزنیم کاش بریم ساکن اونجا بمونیم تو حرم یه گوشه روضه بخونیم چند روزی تو حرم اعتکاف کنیم همه دور اون ضریح طواف کنیم مثل شمع از غم مهدی بسوزیم چشم به اون گنبد زیبا بدوزیم سامرا بگو چقد بلا دیدی سامرا بگو چقد غم کشیدی بگو از کینه و بد عهدی بگو بگو از یتیمی مهدی بگو بگو از لحظه ای که مهدی میدید که باباش نالهء محزون میکشید سقف عمر زندگیش ویرونه شد از لبش خون دلش روونه شد روی خاک حجره دست و پا میزد دم آخر مهدی شو صدا میزد از عطش میگفت خدایا جیگرم گاهی هم صدا میزد ای پسرم سامرا بگو میون اون بلا گاهی هم صدا میزد مادر بیا میسوزه از نوک پا تا به سرش طلب آب میکنه از پسرش شاید آب بنوشه و آروم بشه تا دیگه نالهء جانسوز نکشه گریه کن آهای زمین سامرا بیاد شهید خاک کربلا کربلا قحطی آب رسیده بود کربلا حسین لباش خشکیده بود کربلا پیش چشای خواهرش با همون تشنگی شد جدا سرش مجتبی صمدی شهاب
. جرعه اي از يك زبانحال امام عسکری عليه السلام اثر حاج مجتبي صمدي شهاب قسمت این بود که من هم به جوانی بروم با دلی سوخته زین وادی فانی بروم آنچنان زهر بهم ریخته ارکان مرا نفسی نیست که با آه و فغانی بروم پسرم کاش بیاید به سرم یک لحظه تا برم توشه از آن گنج نهانی بروم مادرم سوخت در این ماه از آن شعله در سوخته از غم آن یاس خزانی بروم یا حسین اشهد موتم شده و از داغش با دو چشمی شده خون زاشک فشانی بروم دست وپا می زنم اما بخدا با یاد آن تن له شده از اسب دوانی بروم زیر لب گفت به عباس پریشان زینب بی تو تا شام بلا با چه امانی بروم زینب آن عمه مظلومه من گفت به شام کاش از این معرکه چشم چرانی بروم مجتبي صمدي شهاب✍ .
. ‍ 🏴سبک روضه ای شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و توسل به امام زمان (عج) 🏴بند اول گرفته آتیش،همه وجودم زده شرر زهر،به تار و پودم روی لب من،رسیده جونم این دم آخر،روضه میخونم روضه ی تلخ کوچه و مادر و دست بی حیا من ندیدم ولی سوزوند قلب منو اون کوچه ها لبریز درد و،لبریز آهم غریبم و شد،سامرا قتلگاهم مسموم وا اماما 🏴بند دوم رفته قرارم،چشم انتظارم مهدی بیا که،تمومه کارم شبیه پاییز،زرد و خزونم با لب تشنه،روضه میخونم روضه ی شمرو خنجرو حنجر سید الغریب من نبودم اونجا ولی برده ازم صبر و شکیب لبریز درد و،لبریز آهم به یاد جد،غریب و قتلگاهم مظلوم واحسینا 🏴بند سوم الا امید،شیعه کجایی واویلتا از،غم جدایی ماه مدینه،یوسف زهرا به حق مادر،العجل آقا صاحب شمشیر علی منتقم خون خدا دل خوشیِ مستضعفین مهدی فاطمه بیا منتظر تو،دیده به راهیم اگر چه غرق،معصیت و گناهیم عجل بقیت الله 📙مناسبت:شام 🎤 کربلایی ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
شعر روضه امام حسن عسکری علیه السلام مادرت نیست ولیکن پسرت هست هنوز جای شکر است که مهدی به سرت هست هنوز نفست تنگ شده کنج قفس افتادی باز خوب است که این بال و پرت هست هنوز پسرت آمده بالای سرت آقاجان مرهمی بر جگر پر شررت هست هنوز اثر وضعی سم خشکی لبهاست، ولی خوب شد کاسه ی آبی به برت هست هنوز لب تو خشک و دو چشمان تو تر آقا جان گوییا ظهر عطش در نظرت هست هنوز وحید محمدی @babollharam
شعر روضه امام حسن عسکری علیه السلام وقت بیماری و غم ذکر حسن می گیرم وسط روضه و دم ذکر حسن می گیرم همه جا زیر علم ذکر حسن می گیرم به خدا بین حرم ذکر حسن می گیرم سامرا، ذکر حسن، بین حرم می چسبد جمعِ نامِ تو شدن، زیر علم می چسبد ما نشستیم سر سفره ی شاهانه ی تو به فدای تو و آن لطف کریمانه ی تو عرشیان صف زده پشت در کاشانه ی تو خیر دیدیم چقدر از در این خانه ی تو پاسبان حرمت خیل ملائک هستند جیره خوار کرمت خیل ملائک هستند خلق حیران تو و روی ملیحت آقا به فدای تو و آن لحن فصیحت آقا ماجرایی است عجب، دست مسیحت آقا دست ما را برسان تا به ضریحت آقا به فدای تو و آن گنبد و گلدسته ی تو کس نخورده است در عالم، به در بسته ی تو شور رویای شب ماست فقط خواب حرم دل ما هست همان گوشه ی سرداب حرم قسمت ما بشود کاش دم ناب حرم تا بنوشیم فقط جرعه ای از آب حرم هر چه می خواهد از این باب، گدا می گیرد لطف بی حد شما، دست مرا می گیرد می رود سمت جنان گریه کنت با زهرا می شود چشم ترم در غم تو چون دریا اثر زهر شده در رخت آقا پیدا اولین روضه ی تو عمر کمت بود اما لااقل خم نشدی، چشم شما تار نشد قسمت سینه ی تو تیزی مسمار نشد دست و پا می زنی و بال و پرت می آید مهدی فاطمه بالای سرت می آید اثر زهر جفا بر جگرت می آید روضه ی ظهر دهم در نظرت می آید همه سیراب ولی تشنه، عزیز زهراست زیر کندیِ سر دشنه، عزیز زهراست روی این خاک بگو، آه... تنت می ماند؟ زیر مرکب مگر آقا بدنت می ماند؟ غصه ای نیست... به تن پیرهنت می ماند بین انگشت، عقیق یمنت می ماند پسر فاطمه بالای سرش غوغا بود سر عمامه ی آقای همه دعوا بود وحید محمدی علیه السلام @babollharam