#مناجات_با_خدا در #شب_سوم #ماه_مبارک_رمضان
شمیم عفو خدا بر مشام می آید
برای زخم گناه التیام می آید
اگر چه بندگی ام ناقص است و ناچیز است
ز سوی حضرت حق فیض عام می آید
بخواه هر چه که خواهی از آستان کریم
دوباره مرغ اجابت به بام می آید
ملائکه همه چشم انتظار ما بودند
ز عرش و فرش طنین سلام می آید
اگرچه طعمه شیطان برای مومن هست
اگرچه نفس به همراه دام می آید...
بناست پاک شود نامه ی گناهانم
اگر که از منِ شرمنده نام می آید
شدم غریب در این قعرِ چاه تنهایی
برس به داد خدایا! صِدام می آید؟...
چه روشن است دل من در این شب تاریک
برات رفتن تا کربلام می آید
و تا دوباره بگرییم از غمی جانکاه
گریز مرثیه از سمت شام می آید
گرسنه است به ویرانه دختری اما
ز خانه ها همه بوی طعام می آید...
شاعر: #محمدحسین_مهدی_پناه
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#مجتبی_صمدی_شهاب
خوبست این شبها که مهمان خدائیم
پیوسته مشغول مناجات و دعائیم
مهمانسرا باز است و رزق ما فراوان
باحق غریبه نیستیم و آشنائیم
وقت مناجات سحر با ذکر حیدر
بین نجف در زیرِ ایوانِ طلائیم
گاهی نجف گاهی مدینه یا که گاهی
در کاظمین و مشهدیم و سامرائیم
این بهترین فیض است یاد یار هستیم
در موقع افطار یاد کربلائیم
امشب ولی معطوف جنّات النّعیمیم
دعوت شده بر سُفرهء شاه کریمیم
اذن از خدای عالی اعلی گرفتیم
بین گدایان حسن ما جا گرفتیم
کارِ حسن امداد بر ابن سبیل است
بودیم در ره مانده امّا پا گرفتیم
قبل از شب قدر و جلوتر از بقیه
از دست پُر خیر حسن امضا گرفتیم
این خانواده اشک ما را پُر بها کرد
قطره فرستادیم و یک دریا گرفتیم
بابا شده حیدر سرِ مولا شلوغ است
عیدیِ خود را از کفِ زهرا گرفتیم
بر جان ما زهرا شمیم یاسمن زد
بر قلب ما مُهر گدایی حسن زد
مثل حسن ما دلبر و یاری نداریم
با حاتم طائی دگر کاری نداریم
او در نکوبیده گدا را شاه سازد
با بودنش دیگر گرفتاری نداریم
بَرده رسیده ، قیمت یوسف گرفتیم
جُز این کَرَم سیرت خریداری نداریم
ایکاش درد ما شفا هرگز نگیرد
جُز عشق سوزانش که بیماری نداریم
در نیمه ء این ماه جُز ذکر حسن جان
شیرینی و خُرمای افطاری نداریم
ما روزهء خودرا بنامش باز کردیم
مابندگی را با حسن آغاز کردیم
نام حسن نامی بلند آوازه باشد
کهنه نمیگردد همیشه تازه باشد
او دشمنش را هم در آغوشش بگیرد
از بسکه لطف و مهر بی اندازه دارد
وقتی به حیدر میشود با او رسیدن
یعنی حسن هم تا خدا دروازه باشد
هرکس فقط صلح حسن را دیده حتما
در خواب غفلت یا که در خمیازه باشد
جنگ جمل را خوب در خاطر بیاور
نابودیِ این لشگر و شیرازه باشد
آگاه باشید اوست تیغ آبدیده
بابای قاسم شیر اَزرَق کُش رسیده
او طالع سبزی است بر دامان مادر
او سرّ لبخند است بر لبهای حیدر
او لؤلؤِ قرآن و مرجان هم حسینش
قرآن ندارد غیر او تفسیر دیگر
کعبه به دور او بگردد بُرد کرده
هر کس جُز این اندیشه دارد هست کافر
سایه ندارد قبرش امّا میرسد که
سایه بیاندازد به کُلّ اهل محشر
راه و مسیر کربلا را او نشان داد
صبرش کُند با روز عاشورا برابر
اینست تحلیل درست اصل مکتب
صبر حسن یک جلوه اش رفته به زینب
در کودکی محنت کشیدن وای سخت است
از غصّه و ماتم خمیدن وای سخت است
از بی کسی باشی غریبه بین شَهرَت
از عالم و آدم بریدن وای سخت است
بر منبر بابای خود در بین مسجد
از بی حیا تُهمت شنیدن وای سخت است
فرزند ارشد باشی و در بین کوچه
پیش تو بر چادُر دویدن وای سخت است
با مادری که صورتش خورده به دیوار
از کوچه تا خانه رسیدن وای سخت است
راز دلش را گفت:خیلی غُصّه خوردم
دیر آمدی ای زهر من در کوچه مردم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#غلامرضا_سازگار
خرم از بوی گلی دام کوه و چمن است
هر کجا می نگرم رشک بهشت عدن است
بر لب بلبل و گل از لب زهرا سخن است
نیمه ماه خدای احد ذوالمنن است
خبر از هلهله و شادی هر انجمن است
سخن از ماه رخ و جلوه حسن حسن است
دل شب ، طلعت خورشید هدا پیدا شد
نیمه ماه خدا ماه خدا پیدا شد
آمد آن ماه که خورشید کمین بنده اوست
نور حق جلوه گر از حسن فروزنده اوست
فیض صد باغ بهار از گل یک خنده اوست
عقل کل واله مهر رخ تابنده اوست
صبر و صلح و کرم و لطف و عطا زنده اوست
دوست مات کرم و دشمن ، شرمنده اوست
این گل سرسبد باغ پیمبر حسن است
پای تا فرق حسن بلکه حسن در حسن است
روزه داران به رهش جان و دل ایثار کنید
امشب از جام تولای وی افطار کنید
چشم ، گردیده تماشای رخ یار کنید
سجده بر آینه طلعت دلدار کنید
گل رخسار حسن را همه دیدار کنید
ناز با آن گل و رو بر گل و گلزار کنید
باغبان خنده بزن یاسمنت را بنگر
یا محمد (ص) گل روی حسنت را بنگر
این همان است که لب هاش پیمبر بوسید
نه پیمبر که علی ساقی کوثر بوسید
نه علی فاطمه صدیقه اطهر بوسید
روی او حضرت جبریل مکرر بوسید
دست او را لب سلمان و ابوذر بوسید
قاسم و اکبر و عباس دلاور بوسید
طوطی وحی خدا را سخن از این حسن است
کینه شیر خدا ابوالحسن ، از این حسن است
این حسن کیست که چون خصم دهد دشنامش
حلم پیش آرد و با خنده کند آرامش
برهاند ز کرامت ز غم و آلامش
بدهد برد یمانی و کند اطعامش
با دلی شاد فرستد سوی شهر شامش
ای فدای وی و آن مرحمت و اکرامش
به خدائی که غفور است و حکیم است و رحیم
این کریم است کریم است کریم است کیم
به رسول و به گل یاسمنش باد سلام
به علی و به مه انجمنش باد سلام
به بتول و به جمال حسنش باد سلام
به جمال حسن و جان و تنش باد سلام
به نسیمی که وزد از وطنش باد سلام
به چنین لاله باغ و چمنش باد سلام
مهر او از همه طاعات بود حاصل ما
حرم محترم اوست بقیع دل ما
خط او عزت دین است و بقای اسلام
صلح او رمز قیام است قیام است قیام
صبر او روح پیام است پیام است پیام
رد او نیز حرام است حرام است حرام
هر چه او گفت تمام است تمام است تمام
او امام است امام است امام است امام
حکم او حکم علی حکم نبی حکم خداست
هر که سرپیچی از او کرد از این هر سه جداست
جبرئیل آینه دادگرش می خواند
آسمان مشعل شمس و قمرش می خواند
عقل کل نور و ضیاء بصرش می خواند
صاحب نخل ولایت ثمرش می خواند
فاطمه دخت محمد (ص) پسرش می خواند
صبر، سرمایه فتح و ظفرش می خواند
اهل جنت همه ریحان بهشتش گویند
سید جمع جوانان بهشتش گویند
من کی ام سائلم و سائل کوی حسنم
تشنه ام تشنه ولی تشنه جوی حسنم
کشته ام کشته ولی کشته روی حسنم
زنده ام زنده ولی زنده بوی حسنم
عاشق و شیفته روی نکوی حسنم
جان و دلباخته خصلت و خوی حسنم
چه شود خادم ایوان رفیعش گردم
گردبادی شده و گرد بقیعش گردم
ای سراپا همه نور و همه نور و همه نور
چشم بد از تو . از طلعت زیبای تو دور
بیشتر بین کریمان شده نامت مشهور
ناصر دینی و اسلام به صلحت منصور
همه اسرار جهان در دل پاکت مستور
به خدائی که کریم است و رحیم است و غفور
صبر ، در موج بلا خونجگر صبر تو بود
نهضت کرببلا از اثر صبر تو بود
سائل کوی تو را ناز به حاتم باید
زائر قبر تو را فخر به عالم باید
مهر تو همچو خدا بر دل عالم باید
مدح تو برلب پیمغبر خاتم باید
جای خصم تو در اعماق جهنم باید
بی تو گلزار جنان خانه ماتم باید
به خدایی که گلم را بولای تو سرشت
دوستی تو بهشت است بهشت است بهشت
کاش مانند نسیمی به دیارت گردم
گذرم افتد و برگرد مزارت گردم
یا شوم شعله و شمع شب تارت گردم
یا شوم خاک و هم آغوش غبارت گردم
یا شوم اشک و زهر دیده نثارت گردم
حیف از تو که گلم باشی و خارت گردم
میثمم لیک به اکرام تو (میثم) گشتم
خار راه تو شدم تا گل عالم گشتم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#ماه_رمضان #امام_حسن_مجتبی #مدح_امام_حسن_مجتبی
ریسه بندان کن، علیِ مرتضی(ع) بابا شده
نیمۂ ماهِ خدا شیرخدا بابا شده
میرسد امشب رطب از دستهای جبرییل
روزه دارن! حیدرِ آل کسا، بابا شده
حُسنِ مطلق رونمایی شد؛ حسن(ع) لبخند زد
چون أمیرالمؤمنینِ شیعه ها بابا شده
گفت امشب قلعۂ خیبر به تیغِ ذوالفقار
باخبر هستی که شاهِ لافتی بابا شده؟!
سفرۂ افطار با ذکر«حسن(ع)جان» پهن شد
جانِ عالم؛ حضرت مشکل گشا بابا شده
در فضیلت نیست امشب کمتر از شبهای قدر
چون به یُمنِ مجتبی(ع) بابایِ ما بابا شده
هست ذکر «یاعلیُ و یاعظیم ِ» اهل بیت(ع)
سائلان خواندند او را «یاکریم اهل بیت(ع)»
کوثر امشب صاحب دردانۂ أطهر شده
حضرت أم أبیها حضرتِ مادر شده
عرشیان و خاکیان و سائلان و عاصیان
در کنار دست های کوچکش محشر شده
چشم و ابرویش به حیدر رفته و دل می برَد
قلبِ زهرا(س) بیقرارِ دومین حیدر شده
شد نبی(ص) غرق سرور و شادمانی پدر-
باعث آرامش ِ روز و شبِ دختر شده
قوم و خویشیِ پیمبر(ص) باعلی(ع) شد بیشتر
حالِ اصحابِ سقیفه بیشتر مضطر شده
جاهلی هم سنگ آورده برای امتحان
دید اما وقت رفتن صاحبِ گوهر شده
هست آقایم کریم إبن کریم و تا ابد
از تمام دست و دل بازانِ عالم سر شده
دید دستِ خالی ام را داد عیدیِ مرا
از میانِ جمعیت؛ زهرا(س) صدایم زد بیا...
آمدم! نوکر شدم از برکت نام ِ حسن(ع)
دام را انداخت؛ دل افتاد در دام حسن(ع)
ابر و باد و ماه و خورشیدش تماشایی تر است
فرق دارد آسمانِ آبیِ بام حسن(ع)
با جزامی هیچکس دمخور نشد جز مجتبی(ع)
همنشینی با ضعیفان هست پیغام حسن(ع)
مرد شامی را به جای ناسزا لبخند گفت
عاشقم! دیوانه ام کرده ست اسلام حسن(ع)
نام او کام مرا طعم عسل داده ست و کاش...
لحظه ای شیرین شود از نام من کام حسن(ع)
در خیالاتم صدایش را تصور میکنم
نسخۂ آرامشم شد لحن آرام حسن(ع)
میشود صحن و سرایش بازسازی با ظهور
میشوم در آستانش جزء خدام حسن(ع)
شک نکن یکروز میگیرم برات کربلا
از کنار پنجره فولادِ باب المجتبی(ع)!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#ماه_رمضان #امام_حسن_مجتبی #مدح_امام_حسن_مجتبی
کار ما نیست غزل بافتن از نامِ حسن
کامِ ما مستِ عسل یافتن از جامِ حسن
حسنی نیست لبی کز لب لعلَش نَمکَد
صد و ده بار نمک گیر شده کامِ حسن
حسن بن علی از بس بغلِ مادر بود
مادری شد همۀ عمر و سرانجامِ حسن
چند روزیست که زهرا به تبسم گوید
مثل پیغمبر اکرم شده اندامِ حسن
حسنی بودن ما لطفِ حسینی دارد
ای خوش آن صید که افتاد ته دامِ حسن
حمزه کُش هم که شود وحشی،اگر احمد خواست
آخر الامر حسینی شود و رامِ حسن
🔸شاعر:
#محمود_ژولیده
____________
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#سرود
ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
🔸🔸🔸🔅🔸🔸🔸🔅🔸🔸🔸
بند۱
خدا به خورشید ولایتش قمر داده
ای عاشقا نخل امید ما ثمر داده
خونه مرتضی پر از شادی شده امشب
خدا به زهرا و علی یه گل پسر داده
چقد جمالش ماهه
عزیز این درگاهه
از وجناتش پیداس
کریم آل اللهه
جانم
جانم
جانم جانم کریم اهلبیت
بند۲
آقای ما امام حسن خیلی کرم داره
بگید گدای این آقا دیگه چی کم داره
کی گفته که بی حرمه کریم اهل البیت
امام حسن تو دل شیعه هاش حرم داره
جا داره تو دلها و ...
آینه ی طاها و ...
نور دل زهرا و...
کریم آل اللهه
جانم
جانم
جانم جانم کریم اهلبیت
بند۳
تورو میبینه یاد طاها میکنه حیدر
براتو دیده هاشو دریا میکنه حیدر
نزدیک افطار که میشه میاد کنار تو
تو رو میبوسه روزه اشو وا میکنه حیدر
دلبره و دلداره
سروره و سالاره
فاطمه دوسش داره
کریم آل اللهه
جانم
جانم
جانم جانم کریم اهلبیت
بند۴
سینه خسته منو صفا بده امشب
به این دلای مبتلا جلا بده امشب
یا فاطمه شب تولد آقازاده ات
به نوکرات بیا یه کربلا بده امشب
شاده گل دلبندت
میخنده با لبخندت
یا فاطمه فرزندت
کریم آل اللهه
جانم
جانم
جانم جانم کریم اهلبیت
🔸🔸🔸🔸🔸🔹🔸🔸🔸🔸🔸
💠عبدالزهرا
#سرود_شور
میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام
🔅🔅🔅🔅🔹🔅🔅🔅🔅
منم خالی از هر
غم و محنی ام
تا وقتی تو دنیا
امام حسنی ام
گل زهرا حسن
خود طاها حسن
همین ذکرم شده
حسن مولا حسن
تویی تو شاه کرامت / من شدم گدای تو
کریم آل پیمبر / جون من فدای تو
بند۲
مدینه چراغون
چقدر شاده دلها
کریم دو دنیاست
تو آغوش زهرا
میبوسه مصطفی
عزیز حیدرو
باخنده میبره
دل پیغمبرو
توم بچه های من/نذر بچه های تو
کریمآل پیمبر/جون فدای تو
بند۳
غلامش شدیمو
به عالم مینازیم
ایشالا به زودی
بقیعو میسازیم
خدای جوده و
کرم داره حسن
تو قلب شیعه هاش
حرم داره حسن
یه روز میشه رونمایی/گنبد طلای تو
کریم آل پیمبر/جون من فدای تو
بند چهارم:
ولایت برائت / توی سینه دارم
من از دشمن تو / چقدر کینه دارم
به زهرا و علی
به ختم المرسلین
تو هستی تا ابد
معز المومنین
میریزه خون من آقا
آخرش به پای تو
کریم آل پیمبر جون من فدای تو
بند پنجم:
شهی بهتر از تو
مگه میشه پیدا
گدای تو هستیم
تصدق علینا
الهی که منم
بشم حاجت روا
باذکر یاحسن
برم تا کربلا
اگر که عبدحسینم / بوده از دعای تو
کریم آل پیمبر / جون من فدای تو
🔹🔹🔹🔸🔹🔹🔹🔹🔸🔹🔹🔹
💠عبدالزهرا
#مناجات_با_خدا_شور
مگه هست از تو بخشندهتر؟
مگه هست از ما شرمندهتر؟
مگه هست از علی بندهتر؟
اومده باز گدایی اسیر
خدایا دست ما رو بگیر
بذار تُو دست نعم الامیر
میتونه که خداشناس شه
هر کسی که شناخت ولی رو
رها نمیکنیم یه لحظه
عبای رحمت علی رو
يَا جَمِيلَ الثَّنَاء، يَا كَثِيرَ الوَفَاء
خدایا من که خیلی بدم
میدونی با امید اومدم
اومدم باز به تو رو زدم
اومدم تا پناهم بشی
اومدم تکیهگاهم بشی
اومدم نور راهم بشی
اگه که عدلت باشه حاکم
توی آتیش باید بسوزم
اما با امیدِ به لطف و
رحمت تو سر میشه روزم
اَحکَم الحاکِمین، اَرحَم الرّاحِمین
منم و کولهبار گناه
منم و غصه و اشک و آه
منم و حسرت یک نگاه
اومدم دل رو دریا کنم
اومدم با تو نجوا کنم
اومدم راهو پیدا کنم
منم یه عبد رو سیاه که
به غیر تو کسی نداره
تویی خدای ذوالجلالی
که عبدی مثل علی داره
یا سَریعَ الرِّضا، یا سَمیعَ الدُّعا
جز تو کی غصهمو میدونه
دردمو از چشام میخونه
رو سر من سایهش میمونه
جز تو کی محرم رازمه
مرهم غمهای تازهمه
یه نگاش بال پروازمه
اگه تو رو یه روز نداشتم
کجا باید پناه میبردم
کی میگرفت دستامو مولا
وقتایی که زمین میخوردم
یا علی یا علی
کرم و جود تو دائمه
نگاهت لطف بیخاتمه
برسون ما رو تا علقمه
میگیریم ذکر یا فاطمه
تا بشیم کربلایی همه
حرمت قبلۀ عالمه
کی میشه که یک شب جمعه
کنار ششگوشه بشینم
دلتنگ خاک کربلا و
دلتنگ صبح اربعینم
یا حبیبی حسین
شاعر: یوسف رحیمی
نغمهپرداز: محمدجواد قدرتی
مناجات با خدا
شور
#مناجات
#یونس_وصالی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
باز با شرمندگی مثل همیشه آمدم
با امید و آرزوی عفو، این در را زدم
گردنم را کج نمودم، کاسه ی چشمم پر آب
یا عظیم العفو! از این خانه ننمایی ردم
سفره دل را فقط پیش شما وا میکنم
آبرویم را مریزی! گرچه میدانی بدم
یا غیاث المستغیثین! دست من را هم بگیر
گوش کن بر این همه فریادهای ممتدم
مثل بدهایی که بخشیدی و خوبانی شدند
چشم پوشی کن تو از ظلم و گناه بی حدم
دست من خالی است، اما واسطه آورده ام
دست بر دامان پاک اهل بیتِ احمدم
.