🔸 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ.. 🔸
دودمه های سینه زنی👇
🔸شب اول محرم
دست بسته میکنم تعظیم آقا محضرت
رحم کن بر خواهرت
التماست می کنم برگرد جان مادرت
رحم کن بر خواهرت
🔹شب دوم محرم
برسپاهی چرخش تیغ نگاهت غالب است
عصمت الله حرم
احترام محملت مانندکعبه واجب است
عصمت الله حرم
باادب زانو گرفته زاده ام البنین
عصمت الله حرم
ظهرامروزت کجا و ظهر روز اربعین
عصمت الله حرم
با تو شد کرببلا عرش معلا زینب
دخت زهرا زینب
کوچه واکرده علمدار بفرما زینب
دخت زهرا زینب
🔸شب سوم محرم
با توسل به علمدار نفس میگیرم
فاتح شام منم
من خودم راس تورا یک شبه پس میگیرم
فاتح شام منم
من اگر گریه کنم عرش خدا میلرزد
نوه فاطمه ام
پای این سر بخدا جان بدهم می ارزد
نوه فاطمه ام
بایداین دشمن بداند کیستم کیستم
ثانی زهرا منم
شام را ویران نسازم من رقیه نیستم
ثانی زهرا منم
🔹شب چهارم محرم
یک نفس جام بلایت را خودم سرمیکشم
زینب کبری منم
برهواخواهی تو از خیمه لشگر میکشم
زینب کبری منم
وای اگر امروز جنگیدن به من واجب شود
کربلا خیبر شود
زینب کبری علی بن ابیطالب شود
کربلا خیبر شود
نعره حیدری ام تیزتراز شمشیر است
من خودم یار توام
دختر شیر به میدان بزند چون شیر است
من خودم یار توام
🔸شب پنجم محرم
آمدم زنده کنم خاطره ء رزم پدر
مددی یاحیدر
حسن کوچک این دشت منم ای لشگر
مددی یاحیدر
پاسخ هل من معینت آمدم کاری کنم
شاه رایاری کنم
بی زره مانندقاسم آبروداری کنم
شاه رایاری کنم
آخرین حاجی ام و آمده ام قربانگاه
لک لبیک عمو
حسن کوچک این دشت منم عبدالله
لک لبیک عمو
من که عبدالله نامم در عمل عبدالحسین
زاده شیرجمل
می دوم از خیمه ها لبیک شاه عالمین
زاده شیرجمل
طفل ده ساله شود یک تنه سردار سپاه
غم مخور ثارالله
میکند کار علمدار جمل عبدالله
غم مخور ثارالله
🔹ششم محرم
ذکر یا حیدرِ عباس نموده مددم
تو نزن دست ردم
حسنی ام من و شمشیر کشیدن بلدم
تو نزن دست ردم
پسرشیر به تاراج سپاه آمده است
قرص ماه آمده است
بانیابت ز حسن یاری شاه آمده است
قرص ماه آمده است
می شود بر ماه پاره وقت جلوه ماه گفت
حسن کرببلا
گردن ازرق زد و عباس ایوالله گفت
حسن کرببلا
🔹دودمه های شب هفتم محرم
چشم همه بردست شما درصف محشر
مددیاعلی اصغر
آقای قیامت بشوی باتن بی سر
مددیاعلی اصغر
سفره این خانواده شیرمیدان پروراست
هرنفریک لشگراست
اکبر و اصغرندارد کودکش هم حیدراست
هرنفریک لشگراست
آمده جلوه کند حیدر در گهواره
ای بنازم به رباب
عرش را ریخت بهم خون گلوی پاره
ای بنازم به رباب
🔸دودمه شب هشتم محرم
نوهٔ ارشد حیدر یل خیبر شکنم
جلوهٔ پنج تنم
دست پرودهٔ یک مرد بنام حسنم
جلوهٔ پنج تنم
توخودت یک نفره جلوه هر پنج تنی
همه هست منی
گرچه از خون حسینی علی بن الحسنی
همه هست منی
با جلالی فاطمی پا میگزاری در رکاب
حضرت عالیجناب
چون جوانی های حیدر می نشینی بر عقاب
حضرت عالیجناب
🔹دودمه شب تاسوعا
آمده شیرنر ام البنین بهرشکار
مثل حیدر باوقار
لافتاالاعلی لاسیف الا ذوالفقار
مثل حیدر باوقار
از همان صفین تو مشهور در جنگیدنی
توعلمدار منی
مثل حیدر با تکان تیغ گردن میزنی
توعلمدار منی
قاسم نعمتی
دودمه محرم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
⚜زمینه ی شب اول محرم:
حضرت مسلم بن عقیل ع:
#ویژه_ی_محرم_۱۴۰۰
#شب_اول
بند اول:
نیا به کوفه
که نقشه دارن
نیا این مردم
پی آزارن
تنها شدم تو کوچه هاشون
می باره از رو بامشون سنگ
میان به قصد کشتن من
شمشیر و نیزه ها هماهنگ
تموم نامه ها دروغ و
قرارشون همه فریبه
به این دیار بی وفایی
نیا که مسلمت غریبه
نیا پسر عمو به کوفه
بند دوم:
تموم کوفه
نداره مردی
الهی فورا
حسین برگردی
میون مَردمای صد رنگ
سفیرتو بدون یاره
میگن بیا ولی بدون که
همش یه حقه و شعاره
به درهمی من و فروختن
برا رسیدن به دنیا
چه نقشه های شومی دارن
برای کشتن تو آقا
نیا پسر عمو به کوفه
بند سوم:
یه خواهش دارم
نیار اصغر رو
به خاکا نسپر
تن اکبر رو
به سمت کوفیا نیا و
نزار که دخترت اسیر شه
نزار که بعد تو رقیه
با شمر و خولی هم مسیر شه
اینطوری که دارم می بینم
داره آماده میشه گودال
الهی که جلوی زینب
نشه تنت حسین لگدمال
نیا پسر عمو به کوفه
شعروسبک:
#علی_علی_بیگی
⚜زمینه ی ورودی کربلا:
#ویژه_ی_محرم_۱۴۰۰
#شب_دوم
بند اول:
نفس تو سینه
ببین که حبسه
بلاخیزه این
زمین فی نفسه
بیا داداش بریم از اینجا
شدم از این زمین هراسون
میترسم از صدای طبل و
صدای سُم مرکباشون
نشه یه وقت داداش من از تو
جدا بشم تو این بیابون
من از تو چشمشون میخونم
نداره حرمت اینجا مهمون
حسین من حسین مظلوم
بند دوم:
بگو به زینب
چرا غم داری
چرا تو خلوت
همش میباری
چرا به زیر لب یه گوشه
میخونی روضه ی غریبی
دلم رو خون نکن عزیزم
تو که به درد من طبیبی
تا راه چاره مونده پاشو
با قافله بریم از اینجا
چجور دووم بیاره زینب
اگه یه روز نباشه سقا
حسین من حسین مظلوم
بند سوم:
چجوری میخوای
جدا شی از من
بزاری تنها
ما رو با دشمن
چیه جواب این سوالم
چی کار کنم با این جدایی
نمیتونم ببینم آخه
رو خاک کربلا رهایی
تو میری روی نیزه ها و
منم میرم داداش اسارت
با چشم خود می بینی میره
تموم خیمه ها به غارت
حسین من حسین مظلوم
شعروسبک:
#علی_علی_بیگی
⚜زمینه ی حضرت رقیه س:
#ویژه_ی_محرم_۱۴۰۰
#شب_سوم
بند اول:
به من خندیدن
یه عده هرزه
میدونم دیدی
تو از رو نیزه
نگفتی که چجور رقیه
با درد آبله بخوابه
نگفتی که چجوری باید
از ترس حرمله بخوابه
ببین که صورتم بابایی
شبیه مادرت کبوده
ماها رو خارجی میخونن
اینا که نسل شون یهوده
پیشم بمون بابای خوبم
بند دوم:
خرابه سرده
تنم تب داره
واسم بعد تو
بلا می باره
عمو کجاست ببینه که من
تو دست زجرم و اسیرم
چجور باید عروسکامو
از دست دخترا بگیرم
برای من سپر که می شد
لگد به خواهر تو میخورد
یه بی حیا که سیلی میزد
نبودی گوووشواره رو برد
پیشم بمون بابای خوبم
بند سوم:
بابا دشمن چی
سرت آورده
تو هم دندون هات
که ضربه خورده
نپرسی از موهام که سوختن
نپرسی از خراش اَبرو
منم که قول میدم نپرسم
حالا که اومدی تنت کو
اگه چشام بزاره بابا
میخوام فقط تو رو ببینم
اگه بزاره پای زخمیم
میام کنار تو می شینم
پیشم بمون بابای خوبم
شعروسبک:
#علی_علی_بیگی
⚜زمینه ی طفلان حضرت زینب س:
#ویژه_ی_محرم_۱۴۰۰
#شب_چهارم
بند اول:
مگه میزارم
بشی بی یاور
میده گل هاشو
تو راهت خواهر
نمیزارم بمونی تنها
آخه غمت غم منم هست
کنارتم همین که کارت
یه جایی میخوره به بن بست
تا وقتی زینبه کنارت
داداش نگو که غصه داری
میخوان دو نوجوون من هم
بشن فدات اگه بزاری
حسین من حسین مظلوم
بند دوم:
نزار دست رو دست
تا خواهر داری
حساب کن رو من
یه لشکر داری
میخوام که این دو نوجوونم
شبیه اکبرت شهید شن
بهونه ای نیار تو کار و
داداش بزار که رو سپید شن
خدا میدونه راضی ام که
بشم منم شبیه لیلا
دو تا پسر دارم برا تو
بشن تو میدون اربن اربا
حسین من حسین مظلوم
بند سوم:
منی که بنده
به جونت جونم
تو که غم داری
منم بارونم
حالا که یاوری نداری
اینا رو بچه هات حساب کن
قسم میدم تو رو به مادر
حالا اگه میخوای جواب کن
آخه چجور ببینه زینب
تنها شدی میون گودال
چجور ببینه داره میشه
بالا سر تو جار و جنجال
حسین من حسین مظلوم
شعروسبک:
#علی_علی_بیگی