eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب شهادتنامه.... امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می شود امشب کنار یکدگر، بنشسته آل مصطفی فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا می شود امشب بود بر پا اگر، این خیمه ی خون خدا فردا به دست دشمنان، بر کنده از جا میشود امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی فردا صدای الامان، زین دشت بر پا می شود امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته است فردا خدایا بسترش، آغوش صحرا می شود امشب که جمع کودکان، در خواب ناز آسوده اند فردا به زیر خار ها، گم گشته پیدا می شود امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود امشب به خیل تشنگان، عباس باشد پاسبان فردا کنار علقمه، بی دست، سقا می شود امشب که قاسم زینت گلزار آل مصطفی ست فردا ز مرکب سرنگون، این سرو رعنا می شود امشب بود جای علی، آغوش گرم مادرش فردا چو گل ها پیکرش، پا مال اعدا می شود امشب گرفته در میان، اصحاب، ثار الله را فردا عزیز فاطمه، بی یار و تنها می شود امشب به دست شاه دین، باشد سلیمانی نگین فردا به دست ساربان، این حلقه یغما می شود امشب سر سر خدا، بر دامن زینب بود فردا انیس خولی و دیر نصاری می شود ترسم زمین و آسمان، زیر و زبر گردد حسان فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود
بند اول حرم رو تو به كي ميسپاري داري ميري حسين چه باري رو دوشم ميذاري داري ميري حسين چه كردي تو با اين دل من سر پيري حسين داري ميري حسين ميري و سراغ از رقيه ات نمي گيري حسين داري ميري حسين حسين جان من يه خواهرم با اينكه سخته دلبرم گلوت و بوسه ميزنم ، جاي مادرم "خدا حافظ برادرم" بند دوم جلو چشماي زينب آروم داره ميره حسين ميبينم كه غريب و مظلوم داره ميره حسين الهي كه زينب براي تو بميره حسين داره ميره حسين كه بعد تو زينب دلش از همه سيره حسين داره ميره حسين حسين جان جان مادرت به اشك چشم دخترت حواست باشه به سرت جان مادرت "خداحافظ برادرم" بند سوم رسيدم سر شيب گودال ديگه ديره حسين ميبينم كه تو رفتي از حال ديگه ديره حسين رقيه ات رسيده دعا كن كه نميره حسين ديگه ديره حسين ميبينه كه روي تن تو پر تيره حسين ديگه ديره حسين رو سينه اش بي حيا نشين رسيده مادرش ببين سرش رو نيزه و تنش مونده رو زمين "خدا حافظ برادرم"
جان به قربانت مونده روی صحرا ، تن عریانت جلو چشمم کردن ، تیربارانت رفتی و زینب شد ، مو پریشانت جان به قربانت بازه روی نیزه ، چشم گریانت شده بود سرنیزه ، رحل قرآنت روی نی قرآن خوند ، لب عطشانت أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ تموم زندگیم بروی نیزه هاست ام حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ رقیه ی یتیم به زیر و دست و پاست خواهری سخته بری و زینب رو نبری سخته بشه روزم با شمر سپری سخته بی کسی تو شهر پدری سخته من پر از دردم مگه من واست بد خواهری کردم تو نخواه از من که بی تو برگردم میبینی بین یک عده نامردم أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ تموم زندگیم مونده روی حصیر أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ میون بی کسیم سراغمو بگیر بی تو آوارم خنده های خولی میده آزارم سر پیری بردن توی بازارم دس به دس می‌چرخه معجر پارم‌ میده دشنامم سه روزه پشت دروازه ی شامم یه زن تنها تو ملأ عامم تو بخون قرآن و بکن آرامم أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ انگش‌ نما شدیم میون ازدحام أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ میبینی اومدیم تو مجلس حرام
🔘🔘1⃣1⃣🔘🔘 ☑️بنداول دهه به پایان رسیدو /دیگه شبای آخرِ حسین حسین گفتنارو/ مادرسادات میخرِ هر چیزی که میخوای بگیر از اقایی که بی سرِ ....... تو خیمه ی برادرش/زینب باقلب مضطره که فردا از تل میبینه/خنجری روی حنجره می بینه که یه مرد پست /یه خنجری داره به دست باچکمه ی نحسش روی ،سینه ی داداشش نشست ......... چکمه گذاشت روبدنش واویلا واویلا خورد شده اعضای تنش واویلا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند دوم نمیتونم ،آروم باشم ،آخه تویی قراره من خیلی برام سخته داداش ،که نباشی کناره من از بچگیم تویی فقط ، ماه شبای تاره من ........... نمک روی رحمان نذار ،دلشوره داره خواهرت ترسم اینه که فردا عصر،بره رو نیزه ها سرت .... یادم میاد مادرمون ، دلش واسه تو سوخته بود کاشکی بجای پیروهن ،کفن برا تو دوخته بود ............ فردا میشی بی پیرُهن برادر برادر برادر میشی غریبِ بی کفن برادر برادر برادر •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ بند سوم اینو میدونی خواهرم تسکین غصه های من من میرم اما عزیزم ،گریه نکن برای من تو می مونی و گریه وناله ی بچه های من ............ اگه یه وقتی نبودم ،مراقب رقیه باش کمی واسش قصه بگو ،وقتی میاد اشک از چشاش انگار صدا رباب میاد ،میگه لالایی اصغرم فردا غروب باید بگه ،لالایی طفل بی سرم .......... می مونی و اهل حرم واویلا واویلا واویلا گریه نکن پشت سرم واویلا واویلا واویلا 💠💠1⃣1⃣💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
4_5989983165932901289.mp3
279.9K
۲۰ (شب عاشورا) امشب شب قتل حسین زهراست واویلا واویلا اندر جنان در غم وجود طاهاست واویلا واویلا اصحاب ثار الله به خیمه جمعند واویلا واویلا پروانه سان همه به دور شمعند واویلا واویلا امشب همه گرد شه غریبند واویلا واویلا از بهر فردا جمله بی شکیبند واویلا واویلا امشب همه در ذکر و در سجودند واویلا واویلا با گریه شور عاشقی سرودند واویلا واویلا امشب همه در شور و در نوایند واویلا واویلا فردا همه شهید و سرجدایند واویلا واویلا امشب بریزند اشک غم چو دریا واویلا واویلا فردا شوند کشته ز ظلم اعدا واویلا واویلا امشب همه در ذکر و در دعایند واویلا واویلا فردا به روی خاک کربلایند واویلا واویلا امشب همه با خالق مجیدند واویلا واویلا فردا همه در راه دین شهیدند واویلا واویلا اهل حرم امشب چه بی قرارند واویلا واویلا درون خیمه ها در انتظارند واویلا واویلا امشب بنی هاشم به شور و شینند واویلا واویلا فردا همه فدایی حسینند واویلا واویلا امشب همه ریزند سرشک دیده واویلا واویلا فردا به نی بینند سر بریده واویلا واویلا امشب همه دل ها بود پریشان واویلا واویلا فردا بدن ها زیر سم اسبان واویلا واویلا امشب بود در خیمه شور دیگر واویلا واویلا فردا بریزد خون پاک اکبر واویلا واویلا امشب علی به دامن رباب است واویلا واویلا فردا درون خیمه قحط آب است واویلا واویلا امشب زند لبخند علی اصغر واویلا واویلا فردا شود از کین بریده حنجر واویلا واویلا امشب گل زهرا در التهاب است واویلا واویلا فردا تنش در زیر آفتاب است واویلا واویلا امشب حسین جانش رسیده بر لب واویلا واویلا فردا زند بر سر و سینه زینب واویلا واویلا پیچیده در
~نام اثر: چند وقته ... 💯 + ــــــــــــــــــــ 💢 کانال مشق حرم 💢 ــــــــــــــــــــ ✍ 📝 سرم به سنگ خورده ۲ بیا وُ منو از زمین _ "بلندم کن" دلم مرده آقا بیا _ "تو زندم کن" واسه خادمی حرم _ "پسندم کن" بدجور دلتنگتم_ای شاه عالمین کل عمرم میگم_لبیک یا حسین ناز تو رو میخرم : کربلا خواهش چشم ترم : کربلا ایشالله اربعین برات جون میدم آرزوی آخرم : کربلا 💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢 کرب‌بلا(کربلا*۲*)اللهم‌الرزقنا(کربلا*۱*) 💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢 ✍ 📝 میمیرم از دوری۲ من ایرانم و تو عراق _ "چقد سخته" کسی که نیاد کربلات _ "نگون بخته" نتونستم آقا بیام _ "یه چند وقته"* کرببلا فقط _ مال آدم خوباست امید این بَدِت _ به همین روضه‌هاست فدای این بزم عزات _ ثارالله قربون کل نوکرات _ ثارالله چشممو که میبندم ‌_ میبینم خودم رو توی کربلات _ ثارالله 💢ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢 کرب‌بلا(کربلا*۲*)اللهم‌الرزقنا(کربلا*۱*) 💢ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢 ✍ 📝 نگاه میکرد زینب(۲) شده گودیه قتلگاه _ "پر از دجال" غریب گیر آوردن تو رو _ "توی گودال" تنت زیر سم ستور _ "شده پامال" روی‌سینه‌ت‌نشست‌ _ اون شمر بی حیا استخونات شکست _ به‌ زیر مرکبا تو قتلگاه غوغا شد : واویلا سرت رو نیزه جا شد : واویلا بر سر غارت لباسای تو بین عدو دعوا شد : واویلا 💢ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢 واویلا‌ علی‌ الحسین‌ (واویلا۲) علی‌الحرم‌ 💢ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢 ✍شعروسبک : ظهر پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۰
➣‌﷽➣ ~ نام اثر : انا سائلکم 💯 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️علی حاجیان فر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✏️ 🎼 یکبارم نشده بدیامو بروم بیاری یکبارم نشده که رهام کنی تو بی قراری یکبارم نشده توی غصه تنهام بزاری تنهام نزاری بخدا از همه جا رونده میشم تنهام نزاری تو دو روز دنیا درمونده میشم تنهام نزاری وسط آتش سوزونده میشم بیا و دست منه بدو بگیر سوختم و گفتم اجرنا یامجیر اگه من نوکر ناسپاستم ولی تو بودی برام نعم الامیر ارباب منی دلم مبتلاته عیسایِ مسیح فقیرو گداته آرزوم اینه ببینم که آقا وقت مردنم سرم روی پاته ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️ارباب منی/ انا سائلکم♦️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✏️ 🎼 غصه رو دلمه طعم دوری از تو رو چشیدم غصه رو دلمه آقا میدونی چیا کشیدم غصه رو دلمه آخه یکساله حرم ندیدم کارم صبوریه فقط امسال به فکر اینم کارم صبوریه یعنی باز کربلا رو میبینم؟ کارم صبوریه کاش بگم زائر اربعینم!!! بخدا دوری به من نیومده تو که میدونی چقد دوری بده گم شدم تو منجلابِ معصیت تویی اونکه راه عشقو بلده ارباب منی/تویی سرپناهم جون مادرت/بِکن یک نگاهم یکساله حرم/نشد قسمت من آقا تو بگو/ چی بوده گناهم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️ارباب منی/ انا سائلکم♦️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای شاه کم سپاه چه خبر شده میون قتلگاه ای شاه کم سپاه افتاده اینجا چقد خورشید و ماه ای شاه کم سپاه دیگه زینب ببره به کی پناه گریَم در اومده بالای تنت یه مادر اومده گریم در اومده شمر نانجیب با خنجر اومده گریم در اومده قصه ی کربلا به سر اومده الهی بمیره نوکرت برات پره خون شدی میون قتلگات همونایی که تو گودال بودن خندیدن به اشکای مخدرات زینب اومده/روی اون بلندی میگفت نانجیب/لباسش رو کندی میگفت هی حسین /برو زینبِ من چی میشه فقط/ چشاتو ببندی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️ای وای / شهیدِ بی سرم♦️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍شعروسبک : شنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۰
شور شب عاشورا محرم ۱۴۴۴ ه.ق تو اوج غربت کشتن تورو به قصد قربت کشتن‌ تورو دم غروب زیر دست و پا رو خاک تربت کشتن تورو خواهرت دید/توی گودال/ موهاتو کشید قاتل خواهرت دید/که چطوری /سرتو برید قاتل ناله میزد /مادرتو /ناله شو شنید قاتل دل نگران خیمه ها بود ای وای ای وای چشاش به سمت خیمه وابود ای وای ای وای یکی عمامه ات رو میبره یکی نگاش به انگشتره یکی میره سمت خیمه گاه تو فکر خلخال و معجره دست پر از/قتلگاهت /شمر رو سیاه میره وقت غارت/شده لشگر /سمت خیمه گاه میره دست مردی/سمت گوش/ طفل بی پناه میره رسیده لحظه‌ی جسارت ای وای ای وای رسیده موعد اسارت ای وای ای وای حامد محمدی ۱۴ تیر ۱۴۰۱ سبک👇👇👇
قرار شدکه مجال سخن نداشته باشی قرارشدکه سری دربدن نداشته باشی تَقاصِ چوب و لَبَت را طَلب کن ازعُشّاق درست نیست "اویس قَرن" نداشته باشی تو پادشاهی و زیبنده نیست در گودال به دستِ خویش عقیقِ یَمن نداشته باشی هزار و نُهصد و پنجاه زخم داشته باشی عباو خاتم و خُود و کفن نداشته باشی هجوم نیزه و شمشیر ها تو را چرخاند که فکرِ سر به بَدن داشتن نداشته باشی رباب آمده، زینب رسیده، مادر هست که لحظه ای غمِ تنها شدن نداشته باشی همین که دید سَنان آفتاب سوزان ست تلاش کرد که تو پیرُهن نداشته باشی قتیل باشی و روی زمین رها شده باشی غریب باشی و جا در وطن نداشته باشی
مناجات با امام زمان عجل الله فرجه الشریف شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم از این خراب تر آقا نمی شود حالم هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم فدای تار عبایت، بگیر دستم را بگیر دست دلم را، مریض احوالم به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما که هیچ نور امیدی نمانده در عالم میان روضه ی گودال این دلم گیر است شبیه جد غریبت اسیر گودالم هنوز هم که هنوز است دل پریشان صدای نعل جدید و شروع جنجالم هنوز هم که هنوز است در تب و تابم هنوز گریه کن روضه های خلخالم وحید محمدی ۱۴۰۰/۸/۲۸ (عج) @babollharam
علامه امینی در شب و روز عاشورا ؛ برای امام زمان عج صدقه کنار می‌گذاشتند و میفرمودند: "امشب قلب امام عصر عج ، در فشار ست."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ . ‍ بساط عزا گشته بر پا ز داغ عزیزان طاها خزان شد گلستان حیدر ز جور و ستمهای اعدا تنِ کودکان ،، سوزد از تب شده روزشان تیره چون شب امان از دل ،، عمه زینب امان از دل ،، عمه زینب واویلا ، واغربتا ، یابن الزهرا یابن الزهرا ز آه و فغان یتیمان بود حال زینب پریشان شده روی نیزه نمایان سر بی تن جان نثاران رباب از غم ،، داغ اصغر کند شیون و ،، می زند سر رقیه ز هجران بابا توانی ندارد به پیکر واویلا ، واغربتا ، یابن الزهرا یابن الزهرا شده کاروان اسیران روان جانب شام ویران رود دخت حیدر رساند به عالم پیام شهیدان دلش پر ز خون ،، گشته از غم بود دیده تر،، قامتش خم ز بعد حسین و ،، ابوالفضل شده خسته و سیر از عالم واویلا ، واغربتا ، یابن الزهرا یابن الزهرا ز لبهای محبوب یزدان رسد صوت آیات قرآن غبار غریبی و ماتم نشسته به رخسار طفلان بود روی نی ،، ماه زینب چراغ شب ،، راه زینب شده «سیدش» دیده گریان ز درد و غم و آه زینب واویلا، واغربتا ، یابن الزهرا یابن الزهرا مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .
۹۹ 🔘🔘🔘73🔘🔘🔘 بند1⃣ یک سپاه و بدنی پر از خون امان از گودال ته گودالِ حسینم بی جون امان از گودال روی ماهش شده از خون گلگون امان از گودال نیزه زد تو دهنش یک ملعون امان از گودال شمر لعین؛ تا که رسید با خنده هاش؛ قلبم درید رو سینه ی؛ آقام نشست چَن ضربه زد؛ سر رو برید صلو علیک ملیک السماء ای کشته یِ فتاده به هامون صلو علیک ملیک السماء زخم از ستاره بر تنش افزون 😔ای وااای حسین😔 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ مبر آب به سمتِ گودال هِلال امان از گودال که شکسته اند از او پر و بال امان از گودال آخ حسینم داره میره از حال امان از گودال الفِ قامتِ زینب شد دال امان از گودال راس تو رفت؛ بر نیزه ها جسمت زیرِ ؛ آفتاب رها یه عده پست؛ با مرکبا بر پیکرت؛ کردن جفا صلو علیک ملیک السماء ای صیدِ دست و پا زده در خون صلو علیک ملیک السماء از خونِ تو زمین شده جیحون 😔ای واااای حسین😔 💠💠💠7⃣3⃣💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
هدیه به قلب حضرت زینب صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم روضه رسیده به گودیه قتگاه می خونه خواهری با سوز و اشک اه دیدم با نیزه اش بر سینه ات نشست انقدر تکیه داد تا نیزه اش شکست ای حسینم. ای حسینم. ای ضیا هر دو عینم هر کس یه قطعه ای از این تنت رو برد گرگی رسید حسین پیروهنت رو برد دیدم مقابلم بر سینه ات نشست موی تورا گرفت ای وای میون‌ دست ای. حسینم. ای حسینم. ای ضیا هر دوعینم دستامو بستنش بعد از تو با طناب بردن من و حسین در مجلس شراب دور و برم حسین یک مشت حرامی بود کی جای خواهرت بازار شامی بود رضا نصابی
چنین نوشته به مقتل .حسین راکشتند فغان وناله بر آن روزگارتان میرفت نوشته ظهر دهم شدشروع آه و نوا مصیبت توچنین بود بر زبان میرفت برای کشتن اصغر.سه تیر ه زهر آلود سه بار حرمله هربار با کمان میرفت ز صدر زین به گمانم که شاه افتاده اگر غلط نکنم عرش در فغان  میرفت لهوف گفته که درعصر روزه عاشورا بلند مرتبه ای خسته ، نیمه جان میرفت چنین نوشته مقاتل ! همین که افتادی برای کشتن تو گوییا سنان میرفت چنین نوشته مقاتل ! همین که افتادی به قصد حنجره ات شمر بی امان میرفت چنین نوشته مقاتل ! همین که افتادی میان هروله خواهر دوان دوان میرفت به جسم پاره ی تو تیغ ونیزه ها میخورد یکی به قصد تنت با عصازنان میرفت چنین نوشته مقاتل. تنت به خاک افتاد رسیدخولی و برکشتنت دوان میرفت برای غارت انگشتر غنیمتی ات چنان که غائله خوابید ساربان میرفت.. آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بنویسیدتنى زيرلگدپیدابود شمرملعون به روی سینه ی اوبا پا بود بنویسید نگاه حرمله خيره بر اوست که نگاه خسته اش به آسمان هاوا بود بنویسیدميان لشكری بلوا شد سره پیراهن كهنه بخدا دعوا بود بنویسیدبراى ذبح سر آمده اند شمر ملعون و سنان مقصدشان اینجا بود بنویسیدکه غارت شده پیراهن او مادری شاهداین واقعه در آنجا بود به سرنعش حسین بود که آمدمادر ناله زدفاطمه ،غش کردبه جسمی بی سر _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
-گودال قتلگاه در زیر پای مرکب اعدا بهم مریز خورشید خانواده‏ ی زهرا، بهم مریز چشم‏ انتظاری من ه خواهر کفایت است تنهاترین مسافر دنیا بهم مریز شمروسنان سرازتن نازت ربوده اند ای سربریده ی دل صحرابهم مریز گویاکه چشم ودست وسرت جابجاشده من که نمرده ام زبلایا بهم مریز خاکی به سر کنم که تنت راکشیده اند جسمی نمانده برتنت آقا بهم مریز شال تورا ز گو دی گودال برده اند غارت نموده پیکرت اعدا بهم مریز حال وهوای خواهرتو دیدنی شده ازمردنم میانه ی صحرا بهم مریز آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
حسین جان.. سرتوبرفرازنیزه هابود لبانت قاری طشت بود سرت زخمی زسنگ کوفیان شد سرت مجروح چوب خیزران بود سرت از بهرمن دریای نور استسرتو سرتوسوخته ی کنج تنوراست لبانت بوسه گاه بوتراب است سر توشاهدبزم شراب است چودیدم نیزه ی روزخیانت بدیدم جای چوبی برلبانت عدومیزدمراباصدجسارت ببین اموال مارا کرده غارت تنت راپیش مامسلوب کردند سرت آویزه بریک چوب کردند طلای دختران غارت نمودند ببین(مجنون)که معجر می ربودند 📝شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).
اشعار جانسوزمقتلی.. سروده ی جدید۳/۸/۹۴___۱۱محرم ________________________ دم گودال سری را مثله کردند پی غارت پری رامثله کردند برای کشتنش شرمی نکردند شه جان پروری رامثله کردند فرو اندر گلویش رفت نیزه که قلب خواهری رامثله کردند سر ساقی عالم رابریدند تن آب آوری رامثله کردند جنایت رابه حدخود رساندند گلوی اصغری رامثله کردند سکینه داد می زندبین خیمه که عمه چادری رامثله کردند کجایی ای تمام هست زینب لباس دختری رامثله کردند ز شرم ناله هل من معینت صدایی، حنجری رامثله کردند. اگر(مجنون )برایت اشگ دارد دلیلش! پیکری رامثله کردند 📝.شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).  
✍از کتاب سرور المومنین نقل شده است : حضرت رقیه سلام اللّه علیها هر بار هنگام نماز ، سجاده پدر را پهن می کرد ، و آن حضرت بر روی آن نماز می خواند . ظهر عاشورا نیز ، طبق عادت ، سجاده پدر را پهن کرد و به انتظار نشست . ولی پس از مدتی ، ناگهان دید شمر وارد خیمه شد . حضرت رقیه سلام اللّه علیها به او گفت : آیا پدرم را ندیدی ؟ شمر بعد از آنکه آن کودک را در کنار سجاده ، چشم به راه پدر دید ، به غلام خود گفت : این دختر را بزن . غلام به این دستور عمل نکرد . شمر خود پیش آمد و چنان سیلی به صورت آن نازدانه زد که عرش خداوند به لرزه در آمد . 📚منبع: حضرت رقیه سلام اللّه علیها( تالیف علی فلسفی) ص7
یک روح واحدند، ولی از بدن، جدا در اتحاد نیست “تو” از “او” و “من” جدا این دو، دو نیستند، تجلی وحدتند پس باطناً یک اند ولی ظاهراً جدا جسمش کنار خیمه و روحش کنار عرش این گونه هیچ کس نشد از خویشتن جدا می برد با خودش همه اهل بیت را پس داشت می شد از همه پنج تن، جدا حال غریب بهتر ازین که نمی شود این است آخر عاقبت از وطن جدا از نیزه ها بپرس چرا هر چه می کشید اصلاً نمی شد از بدنش پیرهن جدا در غارتش کسی به کسی پا نمی دهد یا می شود لباس جدا، یا بدن جدا افتاده است گوشه ی گودال سر جدا افتاده است گوشه ی گودال تن جدا این کشته هم حسین هم انگار زینب است این دو، دو نیستند، ولو ظاهراً جدا «علی اکبر لطیفیان»