✅ زمینه وداع محرم و صفر
🔻 کاری از سجاد محمدی
1️⃣ بند اول
وقت خداحافظيه خدانگهدار
گريه كنا سينه زنا خدانگهدار
سياهيو شال عزا خدانگهدار
چايى داغ روضه ها خدانگهدار
الهى كه امسال حسين ، سال آخرم نباشه
نكنه بميرم آقا ، نوكرت ازت جداشه
سال آخرم نباشه
ببخش اگر جز گريه چيزى نداشتم
ببخش اگر براى تو كم گذاشتم
ببخش ...
2️⃣ بند دوم
مصيبتت عظيمه و تموم نميشه
غم تو هيچ موقع برام تموم نميشه
براي تو اشك چشام تموم نميشه
دلتنگياي كربلام تموم نميشه
سحراي بابِ قبله ، مگه ميره از خاطرم
سالي دو سه بارم شده ، حرم تو بايد برم
نه نميره از خاطرم
ببخش اگر هي بدي ديدي هميشه
ببخش اگر نوكرت ادم نميشه
ببخش...
3️⃣ بند سوم
دلم شكسته از خودم خيري نديدم
هر چي كشيدم از همين دنيا كشيدم
من عاشقت هستم و از همه بريدم
خدا ميخواس خير منو به تو رسيدم
كي منو حسيني كرده ، اگه تو دعام نكردي
توو شلوغياي دنيا ، تو منو رهام نكردي
تو منو رهام نكردي
ببخش اگر هميشه سرگرم دنيام
ببخش اگر خيلي زياده گناهام
ببخش...
#امام_حسین علیه السلام
#زمینه
#سجادمحمدی
شور امام حسن مجتبی علیه السلام
دو ماهه که دائما میگم
از ارباب بی کفن میگم
دو ماهه حسین حسین گفتم
امشب رو حسن حسن میگم
حسن ضربان دل مست من مجنونه
حسن شده ذکر لب هر عاشق دیوونه
حسن همون اسمه که خود فاطمه دوس داره
حسن شده اسمی که دو عالم داره می خونه
حسن می خونم باز
دلا شیدا میشه
چشا دریا میشه
گره ها وا میشه
گدا آقا میشه
کرم معنا میشه
لا کریم الا حسن
مدویون حسن حسن هستم
دل بر این حسن حسن بستم
با حُسنِ حَسَن دلم میره
با ذکر حسن حسن مستم
حس تب و تاب دل بی تاب و پریشونه
حسن حال و روز دل مارو آره می دونه
حسن توی عالم همه کاره اس همه می دونن
حسن مثه دریا مثه ابره مثه بارونه
با یه گوشه چشمش
به مرده جون داده
دلو سامون داده
دل مجنون داده
به ما بارون داده
هم آب و نون داده
لا کریم الا حسن
وحید محمدی
۲۹ شهریور ۱۴۰۱
#امام_حسن علیه السلام
#امام_حسن_مجتبی علیه السلام
#شور_امام_حسن علیه السلام
غزل ابتدای جلسه
شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
(وامی از شعر دکتر حسن لطفی)
هم گرفتار حسینم هم گرفتار حسن
هم هوادار حسینم هم هوادار حسن
با شفا بیگانه ام این درد من را خوش تر است
چونکه بیمار حسینم چونکه بیمار حسن
ای خدا را صد هزاران شکر که لبریز از
عشق سرشار حسینم عشق سرشار حسن
نیستم میثم ولی لب تر کند جان می دهم
در پی دار حسینم در پی دار حسن
شیر پاک مادرم تاثیر خود را داشته
تعزیه دار حسینم، تعزیه دار حسن
هر چه دارم از کرامات حسین است و حسن
هم بدهکار حسینم هم بدهکار حسن
جور ما را می کشد گاهی حسن گاهی حسین
دائما بار حسینم دائما بار حسن
هر زمان که غصه دارم می روم سر می نهم
روی دیوار حسین و روی دیوار حسن
کار ما را حضرت زهرا مشخص کرده است
در پی کار حسینم در پی کار حسن
بر تنم رخت عزای بچه های فاطمه است
هم عزادار حسینم هم عزادار حسن
اسمشان وقتی می آید پلکمان تر می شود
هم گهربار حسینم هم گهربار حسن
این یکی شد بی حرم آن دیگری شد بی کفن
روز و شب زار حسینم، روز و شب زار حسن
....
آتش و مسمار و سیلی و در و دیوار بود
روضه ی ناگفته ی قلب شرر بار حسن
وحید محمدی
۲۸ شهریور ۱۴٠۱
#امام_حسن علیه السلام
#امام_مجتبی علیه السلام
#شهادت_امام_حسن علیه السلام
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
✅ امام رضا علیه السلام
🔻محمد سهرابی
انگور می دهند که قربانی ات کنند
لازم نکرده دعوت مهمانی ات کنند
صدها رواق در جگرت زهر باز کرد
می خواستند آینه بندانی ات کنند
هر شب تو بر غریبی خود گریه می کنی
مردم اگر چه سجدهی سلطانی ات کنند
تو نو به نو برای خودت گریه می کنی
در صحن کهنه گرچه چراغانی ات کنند
وقتی خدا غریبی ما را نگاه کرد
فرمود تا حسین خراسانی ات کنند
زن های طوس مثل زنان بنی اسد
جمعند تا عزای پریشانی ات کنند
معصومه را به همرهی خود کشانده ای
تا قبله گاه زینب ایرانی ات کنند
#امام_رضا_علیه السلام
#محمد_سهرابی
#شعر
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
✅ امام رضا علیه السلام
🔻محمد جواد غفورزاده (شفق)
یا آنکه بخوانید به بالین پسرم را
یا بر سر زانو بگذارید سرم را
شب تا به سحرچشم به راهم که نسیمی
از من ببرد سوی مدینه خبرم را
کی باور من بود که از آن حرم پاک
یک روز جدا گردم و بندم نظرم را
مجبور به تودیع حرم بودم و ناچار
در سایه اندوه نشاندم پسرم را
هنگام خدا حافظی از شهر،عزیزان
شستند به خوناب جگر رهگذرم را
گفتم همه در بدرقه ام اشک ببارند
شاید که نبینند از آن پس اثرم را
دامانم از این منظره پر اشک شد اما
گفتم که نبیند پسرم چشم ترم را
باکس نتوان گفت ولیعهدی مأمون
خون کرده دلم را و شکسته کمرم را
من سر به ولیعهدی دونان نسپارم
بگذارم اگر بر سر این کار سرم را
تهمت زچه بندید به انگور، که خون کرد
هم صحبتی دشمن دیرین جگرم را
آفاق همه زیر پر رأفت من بود
افسوس بدین جرم شکستند پرم را
آن قوم که در سایه ام آرام گرفتند
دادند به تاراج خزان برگ وبرم را
بشتاب بدیدار من ای گل که به بویت
تسکین دهم آلام دل در به درم را
روزم سپری شد به غم،اما گذراندم
با یاد تو ای خوب،شبم را سحرم را
#امام_رضا_علیه السلام
#محمد_جواد_غفورزاده
#شعر
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5828910472014856607.mp3
246.1K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#امام_حسن__ع__زمینه
تابوتت تا که گلگون شد
جسم تو غرقه در خون شد
چشمان خواهرت در راه
مانند چشم مجنون شد(۲)
ای....
شاهد غصه و غم مادر
ای....
وارث گریهی شب حیدر(۲)
آقای غریب حسن حسن حسن(۲)
◾️بنددوم
در کوچه همره مادر
بودی ای لاله پرپر
دیدی رخسار گلگون را
دستان کوچکت برسر(۲)
بگو....
چه آمده بر سر مادر
بگو....
چه شد گل و غنچهی پرپر(۲)
آقای غریب حسن حسن حسن(۲)
◾️بندسوم
زهر کین زد شرر برجان
چشمان خواهرم گریان
پاره پاره دلم تا شد
گویی صد پاره قرآن شد
من....
ناله و آه میکشم هرشب
من....
ببین میان آتشم زینب(۲)
آقای غریب حسن حسن حسن(۲)
مرتضی محمودپور
امام حسن (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
#امام_حسن_علیه_السلام
صبح ازل طلوعش باطلعت حسن بود
و الشمس و ضحها در صورت حسن بود
یک ذره خاک او ماند مارا درست کردند
گویا که خلفت ما از خلقت حسن بود
بابا همیشه میگفت دیدی خدا کریم است؟!
نانی که خوردی امشب از برکت حسن بود
هرجا حسین قدم زد دنبال مجتبی بود
شخصا حسین محو شخصیت حسن بود
با دوستان مروت با دشمنان مروت
این خُلق در یکی بود او حضرت حسن بود
یک گوشه چشم کرد و شش گوشه را بنا کرد
کرببلا محیطش تا تربت حسن بود
صد سال اشک ادم یک گریه ی شبش بود
صدسال صبر ایوب یک ساعت حسن بود
در خانه جعده بود و در کوچه هم مغیره
پس کی خدا دراین شهر هم صحبت حسن بود؟
در کوچه پیش رویش کشتند مادرش را
فریاد ازین زمانه این قسمت حسن بود
#سید_پوریا_هاشمی
🍇
⚜⚜⚫️واحدیازمزمه شهادت امام رضا⚫️⚜⚜
💔احساسی بسیارسوزناک💔
بند1⃣
عباکشیدی روسرت
گفتی که دیگه عمر من تمومه
خورشید زندگیم به روی بومه
فرشته ی مرگ دیگه روبرومه واویلا واویلا
در اثر زهر جفا آتش گرفته جیگرم
داره میسوزه همه ی اعضا و کل پیکرم
بیا عزیز جونم
جواد مهربونم
نایی برام نمونده
به سوی حق روونم
#واویلتا_واویلا_واویلتا_واویلا
بند2⃣
نبودی پیشم پسرم
خودمو تاحجره به زوررسوندم
روی زمین تنم رو میکشوندم
هی زیرلب اسم تورومیخوندم واویلا واویلا
میبینی تنها و غریب تو دل غربت اسیرم
سرم روبه زانوت بگیرتاروی پاهات بمیرم
یه دنیادرد وماتم
میون سینه دارم
یک جیگرپرازخون
از زهرکینه دارم
#واویلتا_واولیلا_واویلتا_واویلا
بند3⃣
چی سرت اومده بابا
کی توروکرده مثل لاله پرپر
چرا نداری تو امامه بر سر
روخاکا افتادی تو مثل مادر واویلا واویلا
اینقده دست وپانزن میون حجره روی خاک
که گشته قلب زار من برای غمای تو چاک
میریزه قطره قطره
خون از کنار لبهات
خودم فدایی میشم
بابا برای غمهات
#واویلتا_واویلا_واویلتا_واویلا
📝شعر:کربلایی سیدعلیرضامحمدی
#شور
#احساسی
#امام_رضاامام_حسن_ع
#به_نیت_تعجیل_درامرفرج
بند1⃣
یه گدا با چشای خیس
که گرفته با غمت خو
دل خستش پره درده
زده به محضر تو رو
میگه با بغضی گلوگیر
مددی ضامن آهو
بریده از همه دنیا
در خونت زده زانو
میگه آقا
الهی قربون زائرات شم
آرزومه
که یه بار خادم بارگات شم
کبوتر
جلد روی گنبد طلات شم
السلام ای سلطان طوس
بطلب منم بیام به پابوس
خیلی وقته دل تنگتنم
میخورم از غم دوریت افسوس
#یارضا_یاامام_الرئوف
بند2⃣
منمو عشق زیارت
تو و دستای کریمت
نوکرت رو هر چه زودتر
بطلب باز به حریمت
یادمه خوب آخرین بار
کنار پنجره فولاد
گریه میکردم و گفتم
نبری من رو تو از یاد
یادش بخیر
تا که گنبد طلاتو دیدم
بی اختیار
آقا سمت حرمت دویدم
ضریحتو
عاشقونه تو بغل کشیدم
حرم تو والله که
برای من کعبه و کربلاس
ضریح زیباتون آقا
قبله گه همه ی عاشقاس
#یارضا_یاامام_الرئوف
بند3⃣
دور تو خیلی شلوغه
آقا کی گفته غریبی؟
غریب اونه که نداره
توی خونش هم حبیبی😭
غریب اونه که مزارش
نداره شمع و چراغی
نداره حتی یه زائر
نداره صحن و رواقی
دوباره باز
مرغ دلها پر کشید مدینه
یاحسنه
ذکر لبها و دلا غمینه
روحی فداک
یاحسن شهید زهر کینه
میرسه روزی که آقا
بسازیم برات ضریح و حرم
سر در صحنت هک کنیم
السلام علی شاه کرم❤️
#یاحسن_یاامام_الکریم
✍کربلایی سیدعلیرضامحمدی
.
#نوحه
#شهادت_امام_حسن
وای وای ، من کشته زهـر جفایم
وای وای ، میسوزد از سر تا بپایم
جز غم نمیباشد حبیبم باشد اجل یار و طبیبم
در خانه خود هم غریبم
واویلتا آه و واویلا
**
وای وای ، زینب بیـا دردم دوا شد
وای وای ، ببین که حاجتم روا شد
زهر جفای همسر من سوزانده از پا تا سر من
شد لحظههای آخر من
واویلتا آه و واویلا
**
وای وای ، کاری دگر به کس ندارم
وای وای ، در سینـهام نفس ندارم
زخم زبانها من شنفتم شب تا سحر از غم نخفتم
از کوچهها با کس نگفتم
واویلتا آه و واویلا
**
وای وای ، با دیده از خون تر خود
وای وای ، بودم عصای مـادر خود
دیدم که مادر دل غمین شد دیدم که او زار و حزین شد
دیدم که او نقش زمین شد
واویلتا آه و واویلا
شاعر : سید محسن حسینی
👇
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#پیامبر_اکرم__ص__روضه
بعد از من ای زهرای من بیمار گردی
از دشمنان من دگر بیزار گردی
اینکه به فکر کوچه های تنگ هستم
در بین کوچه دخترم بی یار گردی
فکری به حال چهره ی نورانیت کن
از ضربه پی در پی اش غمبار گردی
آن که جهان دور سرت می گردد ای جان
بهر جهان چون نقطفه ی پر کار کردی
ای ساقه و ای ریشه ی اصل رسالت
از میوه های داغ و غم پر بار گردی
ای کاش می مردم نمی گفتی پس از من
در پیش چشم امتم هم خار گردی
روی در بیتت تو مسمار ندیدی؟
ای داد من زخمی زآن مسمار گردی
ای جان من بعد من مشغول دفع
ظلم و بلا از حیدر کرار گردی
گر که بخواهی پا شوی از جایت ای جان
با دست خود منت کش دیوار گردی
همچون تمام مردم مظلوم عالم
مظلوم ظلم درهم و دینار گردی
پیامبر اکرم (ص)
روضه
ذات نیکو (حجـــاب)
اهل سـیرت ، با حجـــاب نـــاب میآید برون
اهل صــورت ، عـــــاری از آداب میآید برون
تــا نمــایـد دلبـــری ، بــر دیــدههـای بلهــوس
گــاه حتـی بـا لبــــاس خــــواب میآید برون
فصـل گــرمــا چکمــه پوشد تا کند جلب نظر
در زمسـتان ، پـــای بیجـــوراب میآید برون
چون نـدارد مشـتری و هست بــازارش کساد
خود بــدون بــانــگِ دق البــــاب میآید برون
تـا کنـد جـــادو ، جـــوانــان عـــزَب را با نگاه
بـا طلسم و رَمْـــل و اُسطــرلاب میآید برون
حسن صـورت را یقیناً حاجت مشّاطه نیست
زشـترو ، با وسمــه و سرخــاب میآید برون
چون ندارد جــلوه ، سیمـای کـریـهِْ بدسرشت
بـا قـــر و اطـــوار و بـا میکـــاب میآید برون
غنچـه تا پیچیده باشد در امـان است از گزند
چیــده گردد ؛ تا ز پیـچ و تـــاب میآید برون
مــوج ویــرانگــر به روی آب جــولان میدهد
قعــر دریــا ، گـــوهـــر نـــایـــاب میآید برون
آسمــان عشــق را نـــازم کــه در شــام ســیاه
اختــری تـابنـــده چون مهتـــاب میآید برون
از بـرون گشتن سخـن، آمد اگر در این مقــال
هر کسی امــروزه از یک بـــاب ، میآید برون
گفتــم این را تـا بــدانــی هر که دارد کاسـتی
بـا هــرآنچــه میکنـد ایجـــاب ، میآید برون
ذات نیکــو عـاقبـت ، انسان بـه بـــار آرد ولی
از دل بــی مــــادران ، نـــابـــاب میآید برون
گر معلــم را نبــاشد خــوی صــدق و راسـتی
از کــــلاس درس او ، کــــــذّاب میآید برون
شاعری که هست محفوظـات او کــم، لاجرم
بـا کتــاب و دفتـــر و لب تـــاب میآید برون
عشق میهـن گر بـوَد در سر به "اقبــال" سخن
شاعــری ، از خطّــهی "پنجــاب" میآید برون
بخـت اگر باشد قـرین در روزگار از لطف حق
آنکه گشـته غـــرق در ســیلاب ، میآید برون
عمـــر اگر بــاقـی بوَد حتی میان بحـــر شوم
مــاهــی درمــانـده ، از قـــــلاب میآید برون
حرف (پـا) با (بـا) اگر شد جاگـزین در قافیه
در تـلفـــظ : آپ ، همچـــون آب میآید برون
(ساقیا) آنکس که نوشد بادهای از جام عشق
کـــوه غـــم باشد اگـر ، شــاداب میآید برون.
✍سید محمدرضاشمس(ساقی)
#برگشت_به_مدینه
#دوبیتی
دگر این کاروان یاسی ندارد
که با خود شور و احساسی ندارد
بیا ام البنین برگشته زینب
ولی افسوس عباسی ندارد
#یوسف_رحیمی
.
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_حسن
1️⃣ بند اول
گر چه امام صبر و روح صلاتم
ای زهر کین دادی از غربت نجاتم
یک کوه ماتم
دارم به سینه
خدا نگهدارت ای شهر مدینه
2️⃣ بند دوم
طشت پر از خون بر داغ من بگرید
در غربت من حتی دشمن بگرید
عمری بسوزم
زآه شرر بار
کی میرود از یاد من درو دیوار
بند سوم3️⃣
چون شمع سوزان میسوزد سینه ی من
مادر کجایی...گیری سرم به دامن
ارث از تو دارم
باشد گواهم
که خانه ی من گردیده قتلگاهم
#امام_حسن عليه السلام
#نوحه
#ميثم_مومنى_نژاد✍
#بیست_و_هشتم_صفر
.
#زمزمه
#شهادت_امام_حسن
1️⃣ بند اول
الا زینب ای مهربان خواهرم
بیا لحظهای از وفا در برم
روم من ز دنیا/ دگر نزد زهرا
غریبم غریب
غریبم غریبم/ غریبم غریبم/ غریبم غریب
2️⃣ بند دوم
شد از زهر کینه دلم چاکچاک
که جان میدهم این زمان روی خاک
به حالم نظر کن/ حسینم خبر کن
غریبم غریب
غریبم غریبم/ غریبم غریبم/ غریبم غریب
3️⃣ بند سوم
نشد در حرم دفن اگر پیکرم
شود تیرباران تن اطهرم
تو طاقت بیاور/ به امر پیمبر
غریبم غریب
غریبم غریبم/ غریبم غریبم/ غریبم غریب
#امام_حسن علیه السلام
#زمزمه #بیست_و_هشتم_صفر
#سعید_نسیمی ✍
#سبک_خدا_مادرم_راکجامیبرند
.
#نوحه
آقا #رسول_الله و #امام_حسن
1️⃣ بند اول
غرق ماتم شده/ آسمان و زمين
ديده بست از جهان/ خاتمالمرسلين
فاطمه صاحب عزا شد يا رسولالله
ديدهگريان مرتضى شد يا رسولالله
يا حبيبى يا حبيبى يا رسولالله
2️⃣ بند دوم
خواهرا کن نظر/ پارههای جگر
کن حلالم دگر/ گشته وقت سفر
گو حسین من بیاید در کنار من
تا به دستانش سپارم یادگار من
یابن زهرا یابن زهرا ای حسن جانم
3️⃣ بند سوم
زهر کینه زده/ شعله بر تار و پود
لحظهء آخرم/ یاد یاس کبود
قاتل من کوچهء تنگ بنیهاشم
مادری پهلو شکسته سیلی ظالم
یابن زهرا یابن زهرا ای حسن جانم
#پیامبراکرم صلی الله علیه و آله
#امام_حسن علیه السلام
#نوحه
#سعید_نسیمی
#بیست_و_هشتم_صفر
4_5983255915707499776.mp3
641.1K
#پیامبراکرم صلی الله علیه و آله
#امام_حسن علیه السلام
#سعید_نسیمی
#نوحه
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
.
#زمینه
شهادت آقا #رسول_الله
1⃣بند اول
لا اسئلکم علیه اجرا
تو خونه حیدر نشه بلوا
لا اسئلکم علیه اجرا
سیلی نخوره صورت زهرا
فاطمه واسه حیدرش سپاهه
دل یه عده بی حیا سیاهه
این درخونه مثه قتلگاهه
دلشوره دارم اخه پا به ماهه
2⃣بند دوم
لا اسئلکم علیه اجرا
طفلی نشه گم تو دل صحرا
لا اسئلکم علیه اجرا
جون میده ببینه سر بابا
می بینم اون روزی که تو خرابه
دل صبور زینبم کبابه
یه قطره آب برا همه سرابه
که بدتر از حال همه ؛ ربابه
#حضرت_محمد صلی الله علیه و آله و سلم
#حسین_فتحی✍
#زمینه
.
.
#مناجات
#زمزمه
#امام_رضا
#سبک_همه_جا_بروم
درد دل میکنم با امام الرئوف
السلام علیک یا امام الرئوف
من نمک گیر کرمت هستم
آستان بوس حرمت هستم
ای رضا جانم ای رضا جانم
.........
من چو ذره ام و تویی شمس الشموس
السلام علیک یا انیس النفوس
رو سیاه و پست و گنهکارم
به همه گفتم که تو را دارم
ای رضا جانم ای رضا جانم
.....
روسیاه و بدم ولی راهم بده
به جوادت قسم تو پناهم بده
ضامن آهو به تو رو کردم
دست خالی که برنمیگردم
ای رضا جانم ای رضا جانم
......
از ازل عشق تو در سرشت من است
به خدا حرم تو بهشت من است
من دخیل پنجره فولادم
برس آقا جان تو به فریادم
ای رضا جانم ای رضا جانم
.......
همه حاجتم از تو این است و بس
شب اول قبر تو به دادم برس
عرفه زوار حسینم کن
عتبه بوس کاظمینم کن
ای رضا جانم ای رضا جانم
........
ای فدای تو و آتش جگرت
چه شده که کشیدی عبا به سرت
چقدر در کوچه زمین خوردی
جان زهرا را بر لب آوردی
ای رضا جانم ای رضا جانم
.....
گوشه حجره ات دست و پا می زدی
مادر و پسرت را صدا می زدی
گر چه خاکی گشته سر و رویت
کس نزد با نیزه به پهلویت
ای رضا جانم ای رضا جانم
........
جدتان را زدند بین آن قتلگاه
فرقة بالسيوف فرقة باالرماح
مادرش ناله از جگر میزد
خواهرش بر سینه و سر میزد
......
#عبدالحسین ✍
#شهادت_امام_رضا
#امام_رضا
تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد
شبیه ِ مادر خود بین کوچه ها افتاد
چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود
کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد
شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی
به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد
عبایِ رویِ سرش دورِ زانویش پیچید
براش روضة کوچه چه خوب جا افتاد
میانِ حجرة در بسته دست و پا میزد
چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد
کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد
به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد
میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد
به ضربِ نیزة او شاه ،ازصدا افتاد
کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید
محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد
به اسبها همگی نعل تازه کوبیدند
به این دلیل بدن بین ِ بوریا افتاد
میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند
سرِ بریدة آقا ز نیزه ها افتاد
قاسم نعمتی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم