eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
🤲أَللَّهُمّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ🤲 چه بیقرار دلم میل سامرا کرده خدا به حضرت نرگس پسر عطا کرده ✍ 🌱اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌱
آدم به خاک پای تو افتاد بر زمین یعنی تو را به روی سرش آسمان کند می خوست پشت ابر بتابی بر این جهان تا مردمان شب زده را امتحان کند مستضعفان چشم تو بودند انبیاء قرآن نخواست بیشتر از این بیان کند یک عده را به یمن زیارت بیارد و ... ...یک عده را کبوتر نامه رسان کند عصر سه شنبه بوی وصال تو می دهد وقتی دلی هوای شب جمکران کند ما ندبه خوان جمعه ی موعود مانده ایم ناز تو را به شیوه ی خود، عشق خوانده ایم گاهی نسیم میشوی و زود میرسی گاهی به شکل رایحه ی عود میرسی گاهی به نیمه های شب است و نیاز ما با یک سبد ستاره ی موعود میرسی گاهی برای این که تو ؛ ویرانمان کنی از چشممان می آیی و چون رود میرسی گاهی به گوش پاک مناجاتیان شب با سوز و ساز نغمه ی داوود میرسی ما التماس روز ظهور توأیم لیک هر وقت، هر زمان که دلت بود میرسی روزی تو میرسی و علی شاد میشود بغض گلوی فاطمه آزاد میشود @babollharam
منم اهل آبادی آب ها منم خانه بر دوش گرداب ها . به چشمم ببین خانه ی خویش را بنا کرده ام روی سیلاب ها . من از اهل دریایم و می شوم بدون تو مانند مرداب ها . خیال تماشای آبادیت ربوده ز چشمان من خواب ها . نوای نی ام ، آتشین تر شدم که می سوزم از آه بیتاب ها . بیا تا که از طرح ابروی تو بسازیم تا کعبه محراب ها . کجایی که جام محبت زدیم همه روی دل طاق نصرت زدیم . قدم زن ، دلم جمکرانی شده قنوت زمین آسمانی شده . و در مسجد کوفه ی قلب من دوباره به پا ندبه خوانی شده . بدون تو در کوچه های بهشت تمامی گل ها خزانی شده . نصیب دلی که به دنبال توست فقط حسرتی جاودانی شده . نگاهت چرا در پس ابرهاست نشانت چرا بی نشانی شده . در این جام خالی شرابی بریز که هنگامه ی سر گرانی شده . به آئینه بندان چشمم بیا قدم زن به دامان چشمم بیا . قسم بر نگاهت ، دلم دست توست خداوندی این حرم دست توست . نوشتم روی کعبه ی سینه ام اگر اذن باشد علم دست توست . مرا می نویسی فدایت شوم که از روز اول قلم دست توست . در این ازدحام گدا آمدیم که آئینه های کرم دست توست . تب جزر و مدِّ زمین و زمان تمنای هر زیر و بم دست توست . طپش های قلب خدا هم تویی ظهور و وجود و عدم دست توست . تو را خوانده ام تا حسابم کنی مبادا که روزی جوابم کنی . علی چهره ای بس که حیدر شدی که آئینه دار پیمبر شدی . دو رکعت به پشت سرت خواندنی ست که با زلف خود سایه گستر شدی . حسینی و دل می بری از همه حسن هستی و مجتبی تر شدی . تو زیباترین عشق پروردگار تو گیراترین جام کوثر شدی . بده گیسوان را به دستان باد که عالم ببیند چه محشر شدی . در این فصل پاییزی بی کسی تو خورشید گل های پرپر شدی . شب ما زمستانی و سرد سرد بهشتم ! به گلخانه ات باز گرد . بزن آتشم شعله ات پا گرفت که کار من و عشق بالا گرفت . بزن آتشم ناز چشمت که چشم به دنبال تو راه دریا گرفت . چه گل های یاسی که مجنون عشق فقط محض لبخند لیلا گرفت . به نامت سلیمان دل سکه زد شفا را ز دستت مسیحا گرفت . برای تماشای اعجاز تو پر دامنت دست موسی گرفت . نداریم ظرفیتت را که حق تو را بین قاب معما گرفت . منم بغض سر در گمی شما مرا کشتی از قبل ، کجایی بیا @babollharam .
گرچه عمری‌ست که زانوی غمت در بغل است همچنان منتظرش باش که خیرالعمل است مردن از چشم‌‌ به‌ راهیش گوارا عسل است ای که ذکر شب و ورد سحرت "العجل" است! بیش‌ از این در پی آن باش که دلداده شوی باید آماده‌ی آماده‌ی آماده شوی شب بی‌تابی ما را سحری در راه است باز هم بت‌شکنی با تبری در راه است در قد و قامت حیدر پسری در راه است بر یتیمان محمد پدری در راه است عاقبت منجی بین‌المللی می‌آید باز از کعبه یکی مثل علی می‌آید آن که گل‌ها همه وا می‌شود از لبخندش ابر و باد و مه و خورشید و فلک در بندش "یاحسین" است مزیّن شده بر سربندش یعنی ای مردم مشتاق! منم فرزندش آمدم جامعه را غرق در اعجاز کنم به نگاهی گره از کار جهان باز کنم هیبت حیدر و سیمای پیمبر دارد خاک زر می‌شود آن‌جا که قدم بردارد عالمی منتظر اوست علم بردارد کو جلودار اگر تیغ دودم بردارد؟ لشکری ساخته از نسل جمارانی‌ها و امیران سپاهند سلیمانی‌ها بی‌خود از خود شده خورشید خلاف آمده است آسمان هیبت او را به طواف آمده است آفتاب است که شب را به مصاف آمده است ذوالفقار است که بیرون ز غلاف آمده است همه جا پر شده از عدلِ گریبانگیرش خون بیدادگران می‌چکد از شمشیرش آی شیطان‌صفتان! هیبت‌تان پوشالی‌ست ژست آقای جهان بودن‌تان توخالی‌ست گرچه امروز رجزخوانی‌تان جنجالی‌ست حالتان لحظه‌ی موعود چه بد احوالی‌ست می‌رسد لحظه‌ی پایانی عیاشی‌تان شده نزدیک‌تر از پیش فروپاشی‌تان دست شب می‌شود از غائله کوتاه آخر می‌شود نوبت جولان سحرگاه آخر می‌دمد طلعت آن چهره‌ی دلخواه آخر چشم برهم بزنی می‌رسد از راه آخر آفتاب آن‌سوی این کهنه‌شب تاریک است شاعری گفت کمی صبر سحر نزدیک است @babollharam
‏وقتی نفس گرفته، دلم در هوایتان ‏یعنی منم که زنده ام از اشک هایتان ‏داوود من! دوباره بخوان تاکه عالمی ‏ایمان بیاورد به طنین صدایتان ‏از این همه سحرکه گذشته است می شود ‏یک شب نصیب این دل من هم دعایتان ‏این اشتراک چشم من و چشم خیستان ‏من گریه ام به کشته کرببلایتان آقا اجازه می دهید هروقت آمدید ‏نقاشیم کنند مرا زیر پایتان؟ یک روز عاشقانه تو از راه می رسی ‏آن روز واجب است بمیرم برایتان @babollharam
اگر امروز باشد یا که فردا سراپا گوش باشم یا تماشا تو را خواهم بدست آورد آخر میان شهر باشی یا که صحرا به تو نسبت نخواهم داد غیبت تو هرجایی تو هر جایی تو هر جا تو عیسایی و ما لنگان و کوریم دگرها سامری اند و تو موسا گل گلدسته ها با بوی تو خوش بخواند از تو ناقوس کلیسا تو نور مطلقی ما ظلمت محض تو دریایی و ما کفهای دریا سواد دیدنت در چشم ما نیست ندارد فرق ابجد یا الفبا تو طاوس بهشتی ، زاغ ماییم تو یوسف ما ز اقوام زلیخا غمت مانند گیسوی شب قدر شب هجرت شب تاریک یلدا سرم را زیرپایت میگذارم اگر امروز باشد یا که فردا @babollharam
ای زمین سامره طور تجلّا خوانمت یا بهشت حضرت باری تعالا خوانمت سرزمین مکّه یا گلزار بطحا خوانمت جبهه هفت آسمان با عرش اعلا خوانمت کعبة پیغمبران یا طور سینا خوانمت قبلة امید فرزندان زهرا خوانمت هر چه هستی طور دل سینای جان می‌دانمت زادگاه مهدی صاحب زمان می‌دانمت * نو عروس فاطمه امشب محمّد زاده‌ای دختر شاهنشه رومی و احمد زاده‌ای اختر برج ولایی، ماه امجد زاده‌ای هیکل توحید یا روح مجرّد زاده‌ای عابدی معبود و یا عبدی مؤید زاده‌ای پای تا سر مظهر دادار سرمد زاده‌ای انبیا را اولیا را، جان جان است این پسر مصلح کل مهدی صاحب الزمان است این پسر * کودکی نورس مپندارش که پیر آدم است رهنمای آدم است و مقتدای عالم است انبیا را اوّل است و اولیا را خاتم است هم خطاب مبرم است و هم کتاب محکم است هم بدرد جان دوا هم زخم دل را مرحم است نوح دل، یوسف لقا، موسی بیان، عیسی دم است شیعه تنها مصلح کلّ بشر می‌داندش عالم خلقت امام منتظر می‌داندش * نرگس امشب تا سحر با مرغ شب بیدار باش صبحدم چشم انتظار وعدة دیدار باش دیده بگشا در تمشای رخ دلدار باش در رخ دلدار محو جلوة دادار باش شاهد لبخند گل در دامن گلزار باش در نشاط و شور و شادی باغبان را یار باش شب دعایت روح را غرق حلاوت می‌کند صبح مهدی در برت قرآن تلاوت می‌کند * ای عروس فاطمه ام العلوم الکامله ای جهان قربان حملت ای بمهدی حامله ای تو را سادات زنهای بهشتی قابله خیز از جا و بجا آور نماز نافله نور شد بین تو و چشم حکیمه فاصله کاروان دل به پا آمد امید قافله حبذّا یار آمده یار آمده یار آمده یوسف گم گشتة زهرا به بازار آمده * نرگس امشب موسِئی با نور طور آورده‌ای یا مگر داور دیگر باز بور آورده‌ای آدم است این یا ملک یا آنکه حور آورده‌ای یا بدامن مظهر الله نور آورده‌ای آفرینش را به شوق و وجد و شور آورده‌ای سید الاشهاد را بدر البدور آورده‌ای از زمین یک آسمان توحید داری در بغل ماه دورت گردد و خورشید داری در بغل * قلب امکان، رکن ایمان، جان جان ماست این ناخدای کشتی دین مصلح دنیاست این لنگر و طوفان و موج و ساحل و دریاست این آدم و نوح و خلیل و موسی و عیساست این نور و طور و فجر و قدر و کوثر و طاهاست این ای دو صد یوسف فدایش یوسف زهراست این نامش از اهل زمین و آسمان دل می‌برد چهره‌اش نادیده از خلق جهان دل می‌برد * والد خلق خدا در نقش مولود آمده در جمال عبد پیدا، حُسن معبود آمده آفتاب ظلّ جان یا ظلّ ممدود آمده بحرهای آرزو را دُرّ مقصود آمده با لوای حمد بشتابید محمود آمده آی مظلومان بپا مهدی موعود آمده روز عشق و وحدت و ایثار و هم عهدی رسید از کنار کعبه فریاد انا المهدی رسید * ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب نالة مظلومی قرآن بیا ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا زینب کبرا سر بازار می‌خواند تو را فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را * آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟ ماهتابا جلوه‌ای شبهای هجران تا بکی؟ باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟ یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟ احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟ مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟ از جگرها آه می‌جوشد که یا مهدی بیا خون ثارالله می‌جوشد که یا مهدی بیا * گاه دور کعبه با اشک روان می‌جویمت گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می‌جویمت گه کنار خانه برگرد جهان می‌جویمت در منی من در زمین و آسمان می‌جویمت که به بزم دوستان با دوستان می‌جویمت گه درون خویشتن مانند جان می‌جویمت هرچه می‌گردم در این گلشن نمی‌بینم تو را تو مرا می‌بینی امّا من نمی‌بینم تو را * دیده‌ها اختر شمار صبح دیدار تؤاند اختران آئینه‌دار ماه رخسار تؤاند گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند شهریاران خاکسار پای زوّار توأند سربداران پایدار دار ایثار توأند دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی از تو عالم می‌شود چون نظم «میثم» با صفا @babollharam
به فلك مي رود از خاك زمين بوي بهشت گشته عالم همه جا گلشن مينوي بهشت پيش يارم كه بود روشني روي مهشت عرق شرم چكد از رخ دلجوي بهشت خلق عالم همه با دوستي و هم عهدي گشته ورد لبشان زمزمه يا مهدي دردل اهل ولا خانه گرفتي نرگس خانه محفل جانانه گرفتي نرگس دل زهر عاقل و ديوانه گرفتي نرگس كز يَم فاطمه دردانه گرفتي نرگس ديده روشن برخ مهدي عثني عشرت جان به قربان تو و ماه جمال پسرت اين پسر آينه روي خدا مي باشد اين پسر مشعل انوار خدا مي باشد اين پسر سيد جمع سُعَدا مي باشد اين پسر طالب خون شهدا مي باشد اين همان است كه دلها همه ديوانه اوست اين همان است كه جانها همه پروانه اوست افق نسل علي را قمري پيدا شد خلق را رهبر صاحب نظري پيدا شد پدر پير خرد را پسري پيدا شد بلكه بر ملت قرآن پدري پيدا شد هر كه خواهد رخ تابنده احمد بيند چهره منتقم آل محمد(ص) بيند اي صفا بخش و شفا بخش دل و جان همه اي طبيب همه اي داروي درمان همه همه پروانه و تو شمع فروزان همه همه جان باخته عشق و تو جانان همه چه شود عقده ز دلها بگشائي اي دوست از پس پرده غيبت به درآئي اي دوست طعنه از دشمنت اي دوست شنيدن تا كي به بدن پيرهن صبر دريدن تا كي پيش رو بودن و روي تو نديدن تا كي بار هجران تو بر دوش كشيدن تا كي ما كه ناديده تو را طالب ديدار شديم به كمند سر زلف تو گرفتار شديم گوش ياران تو را طعنه اغيار بس است عاشق زار تو را اين همه آزار بس است قفس تنگ بر اين مرغ گرفتار بس است پيش رو بودن و ناديدن رخسار بس است گلي از گلشن روي تو نچينيم ، چرا؟ ما بميريم و جمال تو نبينيم ، چرا؟ ما كه پروانه صفت گِرد غمت سوخته ايم آتش عشق تو در سينه بر افروخته ايم قصه عشق تو را از ازل آموخته ايم كز ولادت به رخت ديده دل دوخته ايم پر تو حسن تو تا شام ابد در دل ماست هر طرف روي كني جي تو در محفل ماست * @babollharam
صبح الست بود و خدا بي حساب داد آرامشي به هستي در اضطراب داد عشق آفريد و عالم و آدم خطاب كرد بر هر كه بوده فرصت يك انتخاب داد با چارده ظهور ، خدا پرده را گشود من را به دست اين دلِ خانه خراب داد از من نبود حرفي و عشق از طُفيلشان مشتي گرفت و خاك مرا پيچ و تاب داد ميخواست تا تبار مرا هم نشان دهد آنجا به جاي آب به خاكم شراب داد انگور تاكهاي بهشتي رسيده بود من تشنه بودم و به لبم جام ناب داد من چون تو مست،مست تماشا شديم ما پيمانه نوش يوسف زهرا شديم ما باغ بهشت زمزمه ي او گرفته است امشب كه عطر نرگس شبّو گرفته است امشب كليم، خادم اين طاق نصرت است از دشتِ عرش نافه ي آهو گرفته است يونس به دست مجمر و اسپند بياورد يوسف خميده دسته ي جارو گرفته است رخصت نداده اند كه جبريل هم رسد يك گوشه در بغل سر زانو گرفته است گيسو گلاب و آينه را چرخ ميدهد مريم به عرش چادر بانو گرفته است حتي خليل قبله ي خود گم نموده و سر را به سوي آن خَم ابرو گرفته است از شوق،صبر حضرت زهرا سر آمده امشب اگر غلط نكنم حيدر آمده تكيه بزن به كعبه،امير سوارها پايان بده به سردي اين انتظارها چشم مرا به آب بصيرت زلال كن پيدا كنم مسير تو را در غبارها از چشمه ي معارف خود جرعه اي ببخش باران ببار بر تن اين شوره زارها پاي مرا به راه ولايت ثبات دِه دستم بگير تا گذرم از حصارها بين تنور عاشقيت شيعه ام نما مقداد وار مثل همه سر به دارها بر ندبه هاي ساده ي من برگ و بار دِه پُر كن تمام سال ما را از بهارها خط ميكشم به روي تمامي جمعه ها تا جمعه اي كه سر زند از روزگارها جز عطر عشق بر سر گيسو نميزني تو با حسين، عشق خدا مو نميزني همسايه ي قديمي دلهاي ما سلام اي عابر غريبه ي اين كوچه ها سلام وقتي عبور ميكني اين بار چندم است من ديده ام تو را و نگفتم تورا سلام شايد تويي همان كه سر كوچه زودتر گفتي براي بار هزارم به ما سلام ديدم به روي سنگ مزاري نوشته بود من را كه كشت؟داغ تو آقا بيا سلام بر حمد و بر قيام و ركوع و سجود تو بر قامت و قيامت بي انتها سلام بر جلوه ي قنوت و سلام تشهدّت وقت اذان به اشهد ان لا الا سلام اما گمان كنم كه جواب تو ميرسد تا ميكني به جانب كرب و بلا سلام جانم اسير اشهد انَّ امير توست آقا خوشا به حال دلي كه اسير توست @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ولادت صاحب الزمان (عج) با لطف خدا جلوه ی یزدان آمد بر عالمیان ماه درخشان آمد با آمدنش صاحب ما مهدی شد ای منتظران سید خوبان آمد 💐💐💐💐 دلها همگی شاد و غزلخوان شده اند سرمست گل نرگس و ریحان شده اند با مَقدم صاحب الزمان جن و مَلَک مسرور از این نیمه ی شعبان شده اند 💐💐💐💐 عطر گل نرگس همه جا را پُر کرد با جلوه ی خود جهان ما را دُر کرد از مقدم خود یوسف زهرا امشب دلهای به ره مانده ی ما را حُر کرد 💐💐💐💐 پائیزم و من با تو بهارم آقا از هجر تو اشک غم ببارم آقا جانا تو بیا تکیه بزن بر کعبه جان هدیه برای تو بیارم آقا 💐💐💐💐
حضرت رقیه خاتون (س) حالا که فصل بهاره ، آسمون شد پُر ستاره مژده که میلاد ناز ِ ، دختر حضرت یاره ای عاشقانِ حضرت رقیه سینه زنانِ حضرت رقیه شادی کنید همه توی محفلِ ِ دیوانگانِ حضرت رقیه یا حضرت رقیه خاتون مدد (۴) لطف او شبیه باباس ، کَرَمش مثال دریاس تا اومد بدنیا دیدن ، چقَدَر شبیه زهراس حسین میگه لالا برا رقیه ناز می کنه برا بابا رقیه زمین و آسمون صداش میزنن ما هم می گیم یکصدا یا رقیه یا حضرت رقیه خاتون مدد اومده فخر دو دنیا ، کلید حاجتای ما حاجت دِلا همینه ، کربلا با هم ایشالا پناه اهل عالمه رقیه شاید که اسم اَعظمه رقیه همیشه ما تو رو صدا میزنیم تو ذکرا بهترین دَمه رقیه یا حضرت رقیه خاتون مدد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_3761179886.m4a
2.41M
وقتی تو آغوشِ عمو می‌خوابه انگاری ماه تو بغلِ مهتابه من کی باشم واسِه سند رو کردن این سندِ دلخوشیِ اربابه علّتِ شوره نورٌ علیٰ نوره سه‌ساله مدد بده کرب‌وبلام جوره دخترِ سه‌ساله‌یِ ثاراللّه  عشقِ اباعبداللّه یا رقیّه اِشفعی عنداللّه عشقِ اباعبداللّه شفا تویِ روضه‌هاته وَاللّه  عشقِ اباعبداللّه دوایِ هر دردیه روضه‌هایِ این بانو آسمونی شد هر کی زد تو حرمش زانو علّتِ شوره   نورٌ علیٰ نوره سه‌ساله مدد بده کرب‌وبلام جوره نگاهِتون برده دلِ دلبرمو یاد می‌کنم تو روضه‌هات مادرمو از دستایِ کوچیکِ تو می‌گیرم امشب براتِ شبِ قدرِ حرمو ای قرارِ حسین ای بی‌قرارِ حسین کربلایی کُن بهارمو بهارِ حسین روضه‌خونِ کوچیکِ این خیمه سیّدتی یا رقیّه شادیِ دلت میگم با گریه سیّدتی یا رقیّه لعنَ اللّه علیٰ آلِ اُمیّه سیّدتی یا رقیّه ثوابِ مجلسِ دُردونه‌یِ حریمِ کرم نثارِ روحِ رفیعِ مدافعانِ حرم علّتِ شوره   نورٌ علیٰ نوره سه‌ساله مدد بده کرب‌وبلام جوره @babollharam
بازیاران ماه شعبان می رسد اهل عالم لطف یزدان می رسد رحمت حق همچو باران می رسد یا قرار بی قراران می‌رسد هر دلی گردیده امشب منجلی آمده دخت حسین‌ بن‌ علی نورباران گشته در ارض و سما جشن شور و شادمانی شد بپا آمده دنیا، گل زهرا نما دخت پنجم زینت آل عبا می رسد از ره امید عالمین هستی زینب گل ناز حسین عالم هستی شده گلریز حور شهر یثرب غرق در شادی و شور گشته در هر جا بپا جشن و سرور آمده هنگامه ی فیض حضور چون رقیه دختر شاه آمده در جهان با عزت و جاه آمده هر دلی امشب به پرواز آمده شادی و شور و شعف باز آمده ماه دین را اختری ناز آمده شیعیان را محرم راز آمده آمده از ره کلید مشکلات آنکه باشد چون حسین باب نجات غنچه ای از بوستان مصطفاست جد او مولا علی مرتضاست جده ی او فاطمه خیرالنساست باب مظلومش حسین خون خداست یک سه ساله دختر اما ماه ما در همه عالم چراغ راه ما گر که دین پاینده شد از خون توست دین پاک مصطفی مرهون توست هرشهید کربلا ممنون توست شیعه تا روز جزا مدیون توست جان فدای این همه ایثار تو شیعه تا روز جزا بیمار تو ای سه ساله دختر خون خدا یا رقیه ای صبور کربلا ای سفیر کوفه و شام بلا شرمسارت صبر و ایثار و وفا همچو زینب عمه ات زین آبی در وفاداری، صبوری ،زینبی عالم و آدم فدای روی تو مست هر شیعه ز عطر و بوی تو شد بهشت عاشقانت کوی تو در شب میلاد دستم سوی تو کن نگاهی از کرم بر این دلم با نگاه تو شود حل مشکلم ای که هستی شیعیان را تکیه گاه در شب میلاد ده بر ما پناه منتظر هستیم بر نیم نگاه کن نگاهی بر دل ما گاه گاه ما نمک پرورده خوان تو ایم شرمسار از جود و احسان توایم @babollharam
امّ اسحاق ای وجودت بحر، گوهر زاده ای یک به یک هر حُسن ایزد را تو مظهر زاده ای آسمان عرش را خورشید انور زاده ای بر حسین بن علی گویی که مادر زاده ای خُلقاً و خَلقاً شبیه حضرت زهراست او هم علی هم مجتبی' هم زینب کبراست او باز بر روی زمین عرشی فراهم آمده در میان صدهزاران حور ،مریم آمده گوئیا در ماه شعبان دخت خاتم آمده حضرت زهرای ارباب ِدو عالم آمده باز در بیت علی دردانه ای دیگر رسید بر مجانین حسین بن علی سرور رسید بر روی بال ملائک او قدم بگذاشته از دل ارباب، صدها بار غم برداشته هرملک بر پای او یک دشت بوسه کاشته گوئیا او از ازل در قلب ها جا داشته در زمانی که خدا آب و گِل ما را سرشت بر دل ما نوکران نام رقیه را نوشت شد برای خاندان فاطمه نور دو عین جذبه ی زهرایی او برده دل از زینبین نیست بابایی تر از او در تمام عالمین شد شبیه اکبر وعبّاس او باب الحسین گر حسین بن علی باب الَّه دنیا شده او شده باب حسین و بر همه مأوا شده آمده آن که جهان بر درگهش سائل شده دست های کوچکش حلال هر مشکل شده در حقیقت هر که مجنونش شود عاقل شده با وجود او قیام کربلا کامل شده آمد و بر آل حیدر معدن احساس شد مأمن او شانه های حضرت عبّاس شد مادحش از وصف خُلق احسنش درمانده است عاجز از مدحش شده ،در سطر اول مانده است نام خود را نوکرش کلب الرقیه خوانده است غیر از او هر عشق دیگر را ز قلبش رانده است از شروط اصلی شیعه شدن شد حبّ او می دهد بر شیعیان، نام نکویش آبرو هر کسی از او مدد بگرفت او شد ناصرش حق دهیدش گر که شد قاصر ز وصفش شاعرش می شود مشمول رحمت هرکه گردد زائرش نطفه اش ناپاک بوده هر که باشد منکرش لعن بر هر کس که باشد منکرش جایز شده چون که کفر منکران او به حق بارز شده می شود او کوه صبری روبه روی هر جفا حاصل عزمش شود ویرانی شام بلا می دهد جان تا بماند نهضت کرب وبلا زیر دِین ِ لطف و ایثارش رود دین خدا اشک هایش می شود در شام و کوفه لشکرش می شود پیروز ِ هر میدان ،حیای معجرش در میان شادی ِمیلاد او غم آمده بر نگاه نوکرانش اشک ماتم آمده باز گویا سوّم ماه محرم آمده مقدم او مجلس روضه فراهم آمده وای از روزی که مهمانش سر بابا شود از جراحت های سر،چشمان او دریا شود چشم هایش خیره بر رگ های حنجر می شود دست های او انیس جای خنجر می شود زخم لب های پدر با اشک او تر می شود آخرش از داغ روی داغ پرپر می شود می زند او بوسه بر زخم عمیق خیزران می شود او هم شبیه باغبان ِخود خزان @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴بسم الله الرحمن الرحیم🌴 🤲 اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره🤲 🌼 نشانی های تو🌼 روز و شب می جویم از هرکس نشانی های تو              دوستان  عاشق  و  صاحب  زمانی های   تو مهربانی های  تو روحیه بخش و با صفاست                جان فدای آن  دل و  آن مهربانی های تو باغ دنیا چشم در راه است مهدی جان بیا                 چون گلستان می شود از  باغبانی های تو عاشقانی  در  فراقت  آسمانی  گشته اند                 عرش بر فرش آمد از آن  آسمانی های تو تا بیایی هر چه خوبی جاودانی می شود                  عالمی  شد  منـتظر  بر  جـاودانی های تو هر چه بد کردم اباصالح به من گشتی شفیع                 من  فدای عشق و آن پـادر میانی های تو رهبرم سید علی، چشم انتظاری می کند  او  امانت دارد این  هم  کـاروانی های  تو ای خوش آن وقتی که مشتاقان نگاهت می کنند            جملگی  محو  رخ و شیرین بیـانی های تو منتظر هستند دل های عزادار حسین  تا  بگریـند از  طنین روضه خوانی های تو یک هزار و‌ یکصد و هشتاد و چندی سال هست           روی پا هست این جهان ازجانفشانی های تو روزگار تـلخ ظـلم ظالمان هـم بگذرد  عالم  آید  در  شـعف ، از حـکمرانی های تو اضطرابی هست در سجاد از اخلاص خود                راحتی  می خـواهد  از خـاطرنشانی های تو 💐💐💐💐💐💐 @babollharam  
🌺 موعد مهدی موعود 🌺 تا به کی این همه غیبت به درازا بشود  رهبرم  سید  علی،  یکه و  تنها  بشود 🌴🌴🌴🌴 این جهان پر زستم،غرق بلایا بشود                         جملگی، توطئه و دزدی و بلوا بشود 🌴🌴🌴🌴 سردنیا طلبی، این همه دعوا بشود                           این دل غمزده در حسرت فردا بشود 🌴🌴🌴🌴 بارالها! تو چنان کن که مهیا بشود                             موعد مهدی موعود و قضایا بشود 🌴🌴🌴🌴 وقت تشریف و قدم رنجه ی آقا بشود                گویی عالم همگی محشر کبری بشود 🌴🌴🌴🌴 دل بشکسته ی ما پا قدمش، وا بشود                      برترین لطف خودت قسمت دنیا بشود 🌴🌴🌴🌴 درد و بیماری و امراض،  مداوا  بشود                  جنس هستی و حیات، عالی و اعلی بشود 🌴🌴🌴🌴 وقت  فرماندهی  یوسف زهرابشود                          همره و همقدمش حضرت عیسی بشود 🌴🌴🌴🌴 کل احکام خدا معنی و اجرا بشود کل دنیا پر از آزادی و تقوا بشود 🌴🌴🌴🌴 همه ی خیر و خوشی، ساری و معنا بشود              عدل و انصاف و عدالت، همه برپا بشود 🌴🌴🌴🌴 ظرف دانش، همه یکباره، شکوفا بشود          همه ی هستی هم آهنگ و هم آوا بشود 🌴🌴🌴🌴 چشمه ی کوثر حق جاری و دریا بشود                   وقت  بالندگی  و  روزی  والا  بشود 🌴🌴🌴🌴 جملگی دشمن میهن همه رسوا بشود                     مکرو تزویر منافق صفت افشا بشود 🌴🌴🌴🌴 وقت دیدن ز نکو چهره و سیما بشود بشود      هم تماشای قد و قامت رعنا بشود 🌴🌴🌴🌴 دیدن رقص قلم، خوش خط و خوانا بشود استماع   سخن  نافذ  و  شیوا  بشود 🌴🌴🌴🌴 نشئه ی مهر و وفا منشأ و انشا بشود           شعر سجاد به این لطف تو مانا بشود 🤲 🤲 🤲 🤲 🤲 سجاد محمدیاری @babollharam
خورشید فدای روی تابان تو باد جان همه ی جهان به قربان تو باد تو حضرت صاحب الزمان هستی پس هر ماه فدای ماه شعبان تو با گریه و اضطراب اگر خواهیمت آری بدهی جواب اگر خواهیمت گفتی که ظهور مینمایی ، حتی اندازه جرعه آب اگر خواهیمت ای گمشده ی اصلی انسان برگرد ای داد رس داد ضعیفان برگرد اطفال گرسنه ی یمن منتظرند فریاد رس فغان افغان برگرد @babollharam
اندر دل من بدین عیانی که تویی وز دیده من بدین نهانی که تویی وصاف ترا وصف نداند کردن تو خود به صفات خود چنانی که تویی @babollharam