◾واحد سنگین سینه زنی
◾شهادت حضرت زهرا(س)
◾بنداول
در بین خونمون اگه مادر به غم نصیبه
مادر میون نالههاش میگفت بابام غریبه
منو حسین و خواهرم
شب تا سحر بیداریم
تو سینه غصهی غم
جدائیهارو داریم
وای مادرم وای مادر
وای مادر جوانم(۲)
◾بنددوم
مادر زمین خورد و منم در بین کوچه مُردم
مانند مادر از عدو در کوچه سیلی خوردم
راه نفس تو سینهام
گم شد کنار مادر
دیدم که مادر دم به دم
چادر کشیده بر سر
وای مادرم وای مادرم
وای مادر جوانم(۲)
◾بندسوم
فضه بیا فضه بیا آتش گرفته مویم
کشته شده ششماههام با تو فقط بگویم
بر لب رسیده جان من
در پیش چشم زینب
شد ذکر زهرا پشت در
فضه خذینی امشب
وای مادرم وای مادرم
وای مادر جوانم(۲)
#مرتضی_محمودپور
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
یک بند زمزمه روضه
لطفاً در فضای مناسب اجرا شود که به روضه بی احترامی ای صورت نگیرد
خواهشاً اگر فضای مناسبی نبود
ازین نوحه ها مطلقاً استفاده نشود
میونِ شُعله ها،شدی اِی مادرم فدا
پهلوت شکسته و،زَده تو رو یه بی حیا
سیلی به صورتت زدن توو کوچه بی هَوا
فتنهٔ یَهود وای وای وای وای
صورتِ کبود وای وای وای وای
یارالي نَنَه وای وای وای وای...
#فاطمیه #فاطمیه_۹۷
#زمزمه_روضه #زمزمه
#شور_حضرت_زهرا
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
شور روضه ای
لطفاً در فضای مناسب اجرا شود که به روضه بی احترامی ای صورت نگیرد
خواهشاً اگر فضای مناسبی نبود
ازین نوحه ها مطلقاً استفاده نشود
ای وای ای وای ای وای ای وای...
تا در افتاد حیدر افتاد
در پشت در مادر افتاد
قنفذ میزد بر بازویش
مغیره هَم بر پهلویش
چه گویم از دود و شَرَر
از محسن و مِسمارِ در
این غم رسید تا کربلا
قتلِگاه و سَر نیزه ها
زینب گوید تا رسیدم
می بُرید و من می دیدم
#فاطمیه #فاطمیه_۹۷
#شور_حضرت_زهرا
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
✳️زمینه ، تک یا شور حضرت زهرا (س)✳️
#بسیار_زیبا
✍کاری از برادر علی صمدی
بند اول:
فاطمه مادر ساداتی
فاطمه مظهر آیاتی
فاطمه مددی مولاتی
شور عشق تو در سر
نور سوره ی کوثر
گفته بضعه منی
ای تو جان پیغمبر
پاره ی قلب رسول الله
لقبت انسیه الحورا
میگیره شکل واژه ی مادر
پیش اسمت حضرت زهرا
فاطمه جان مادرم زهرا .....
بند دوم:
بانوی آبی و آیینه
عشق تو میتپه تو سینه
میپره مرغ دل مدینه
تازه شده باز داغم
دارم میمیرم از غم
اشکم میچکه نم نم
از این ماتم اعظم
شده حیدر زار و افسرده
گل یاسش آخه پژمرده
تازه فهمید موقع غسلش
که نگارش ضربه ها خورده
فاطمه جان مادرم زهرا ....
بند سوم:
کوچه و خنده ای نشکفته
کوچه و نفسی آشفته
کوچه با یه راز ناگفته
اومد مردک نامرد
راه مادرو سد کرد
با یک سیلی اون شد
باغ سبز حیدر زرد
لرزه افتاد بر تنش ای وای
بی رمق شد بدنش ای وای
خیره بر روی زمین چشمش
شده مضطر حسنش ای وای
فاطمه جان مادرم زهرا .....
▪▪▪✒✒✒▪▪▪
علی صمدی-قم
🔸روضه های شب جمعه
🔹شماره ۱
در این هنگام کنیزکی از خیام حرم بیرون آمده مردی از لشکریان او را گفت: سید و مولای تو کشته شد. کنیزک بازگشت و به اهل بیت عصمت و طهارت خبر داد و اسب امام نیز با یالی به خون رنگین به جانب خیمه ها بازگشت زنان و دختران را تاب نمانده ناله و زاری آغاز کردند.
ام کلثوم دست بر سر نهاده فریاده "وامحمدا وا جداه وا نبیاه وا ابوالقاسماه وا علیاه وا جعفراه وا حزناه واحسیناه هذا حسین باالعرا مسلوب العمامه و الردا" برداشت. چندان بگریست تا بیهوش شده بر زمین افتاد. لشکریان از هر طرف به قصد نهب و تاراج جانب خیام عصمت و طهارت برفتند و آنچه از فرش و حلی و زعفران و شتران بود ببردند و دیگر اموال حضرت آنچه یافتند منهوب کردند چنانکه چادر از سر دختران رسول(ص) برداشتند و هیچ از بی رحمی و نامردی فرو نگذاشتند و گوش ام کلثوم برای گوشواره بدریدند از فاطمه صغری(س) مرویست که اوباش لشکر به خیام حرم رو نهادند و مرا خلخالی زر اندر پای بود مردی بدر آوردی و بگریستی. گفتمش این گریه چیست؟ گفت از آنکه دختر زاده پیغمبر خویش غارت همی کنم. گفتم چون میدانی دست باز دار و بگذر گفت اگر من بگذرم دیگری ببرد.
زنی از بکر بن وائل با شوهر خویش در معسکر عمر بن سعد بود چون این بی مروتی بدید شمشیری بر کف بر در سرادق عصمت ایستاده گفت: "لا حکم الی لله" ای مردمان بکر بن وائل، مگر دختر رسول(ص) را نیز غارت همی کنند شوهر آمده زن را به خیمه خود بازگردانید. شمر با گروهی بیامدند و طاهرات را به صحرا براندند و به خیام حرم اندر آتش زدند، حضرت سجاد(ع) در آن روز سخت مریض و برنج ذرب گرفتار و بر بستر افتاده بود شمر خواست تا او را نیز شهید کند. حمید بن مسلم و دیگران ولامت و نکوهش کرده گفتند تو را کشتن کودکان نگفته اند و نیز او خود از این بیماری نرهد چندان الحاح کردند تا از این قصد در گذشت. عمر بن سعد خود آمده و بر در خیمه طاهرات بایستاد و گفت هیچ کس آهنگ آزار ایشان نکند، اهل بیت رسول چادرهای خود از او بخواستند تا بدان خویشتن مستور دارند. عمر گفت: هر چه به غارت برده اند باز دهند، البته هیچکس باز پس نداد و گروهی بحراست بگذاشت تا کسی نیازاردشان و نیز حضرت سجاد و زنان نیمه شبی از آنجا نتوانند رفت.
📚 مقتل قمقام زخار و صمصام بتار؛
اثر شاهزاده حاج فرهاد میرزا معتمد الدوله؛ صفحه ۵۴۳
#روضه
#شب_ج
🔸مطالب مناجاتی شب جمعه
🔹شماره ۱
در زمان حضرت موسی - علی نبینا و آله و علیه السّلام - در بنی اسرائیل از نیامدن باران قحطی شد.
مردم خدمت حضرت موسی (ع) جمع شدند که یا موسی باران نیامده و قحطی زیاد شده بیا و برای ما دعا کن تا مردم از این مشکلات درآیند.
حضرت موسی (ع) به همه مردم دستور داد که در صحرایی جمع شوند و نماز استسقاء خوانند و دعا کنند که خداوند متعال باران را برآنها نازل کند.
جمعیت زیادی که زیادتر از هفتاد هزار نفر بودند در صحرا جمع شدند و هر چه دعا کردند خبری از باران نشد.
حضرت موسی (ع) سر به آسمان کرد و فرمود خدایا من با هفتاد هزار نفر هر چه دعا می کنیم چرا باران نمی آید؟! مگر قدرت و منزلت من پیش تو کهنه شده؟!
خطاب رسید ای موسی! نه، در میان شما یک نفر است که چهل سال مرا معصیت می کرد. به او بگو از میان این جمعیت بیرون رود تا باران را بر شما نازل کنم.
فرمود خدایا صدای من ضعیف است چگونه به هفتاد هزار نفر جمعیت می رسد.
خطاب شد ای موسی تو بگو من صدای تو را به مردم می رسانم. حضرت موسی به صدای بلند صدا زد ای کسی که چهل سال است معصیت خدا را میکنی برخیز از میان ما بیرون رو، زیرا خدا بخاطر شومی تو باران رحمتش را از ما قطع کرده.
آن مرد عاصی برخواست نگاهی به اطراف کرد دید کسی بیرون نرفت، فهمید خودش است که باید بیرون رود. با خود گفت چه کنم اگر برخیزم از میان مردم بروم، مردم مرا می بینند و می شناسند و رسوا می شوم اگر نروم خدا باران را نازل نمی کند. همانجا نشست و از روی حقیقت و صمیم قلب از کارهای زشت خود پشیمان شد و توبه کرد.
ابرها آمدند بهم متصل شدند و چنان بارانی آمد که تمام سیراب شدند. حضرت موسی (ع) فرمود: الهی! کسیکه از میان ما بیرون نرفت چطور شد که باران آمد. خطاب شد: «سقیتکم بالّذی منعتکم به» به شما باران دادم به سبب آن کسیکه شما را منع کردم و گفتم از میان شما بیرون برود.
حضرت موسی (ع) فرمود: خدایا می شود این بنده معصیتکار را به من نشان دهی؟!
خطاب شد ای موسی! آن وقتی که مرا معصیت می کرد رسوایش نکردم حالا که توبه کرده او را رسوا کنم؟ حاشا من نمامین را دشمن می دارم خودم نمامی کنم من ستار العیوب هستم برکارهای زشت مردم پوشش می گذارم حال خود بیایم آبرویش را بریزم؟!
📚قصص التوابین یا داستان توبه کنندگان؛ علی میرخلف زاده
#مطالب_مناجاتی
#شب_جمعه
زمزمه روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
موضوع : بستر
لطفاً در فضای مناسب خوانده شود
شکسته پهلوی علی پاشو
ببین غریبیِ من و زهرا
تو که حقیقتاً یَدُاللهی
پس چرا دستات نمیاد بالا
رو صورتِت کبودیِ سیلی
ای گل یاسِ من شده حاکی
چی بگم از میخِ در و سینه
چی بگم از اون چادرِ خاکی
ای غم کشیده از اعدا مرو مرو
مظلومهٔ علی زهرا مرو مرو
زهرا مرو مرو...
#فاطمیه #فاطمیه_۹۷
#زمزمه_حضرت_زهرا
#زمینه_حضرت_زهرا
#شور_حضرت_زهرا
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
یا زهرا یا زهرا
سلام انبیا به محضر تو
یا زهرا یا زهرا
زمین و آسمان خاکِ درِ تو
به قدر و مَنزِلت تو بی قرینی
تو جلوه خوشِ صبر و یقینی
تمامِ هستی و جانِ امیرِ مؤمنینی
سلام ای یگانه گلِ حیدر
سُرورِ دل و عشقِ پیغمبر
حسین و حسن را تویی مادر
سخن در مَدیحَت بُوَد ابتر
یا زهرا یا زهرا گل حیدر...
یا زهرا یا زهرا
تویی سورهٔ قَدر و سِرِّ مَستور
یا زهرا یا زهرا
تویی حقیقتِ نورٌ عَلیٰ نور
چرا قلبِ تو شد حزین و خسته
چرا نافله ات شده نشسته
بسوزد دل به پای داغَت ای پهلو شکسته
همه هستی ات یکسره قربان
به پای دفاع از ولایت شد
مغیره رسید و زبانم لال
وَ بر تو ستم بی نهایت شد
یا زهرا یا زهرا گل حیدر...
یا زهرا یا زهرا
بگو پشت در خانه چه ها شد
یا زهرا یا زهرا
بگو چه شد که محسنت فدا شد
زِ دود و شعله ها آه و واویلا
زِ خصمِ بی حیا آه و واویلا
به ضربِ در شده جانت فدا آه و واویلا
چو نیلوفر از کینه شد رویت
تَوانی نمانده به بازویت
دَرِ خانه ات با لگد وا شد
امان از غمِ دردِ پهلویت
واویلا واویلا گل حیدر...
#فاطمیه #فاطمیه_۹۷
#زمینه_حضرت_زهرا
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
#حضرت_زهرا
خاک عالم به سرم روز و شبم تار شده
نور چشمان ترم فاطمه بیمار شده
ای عزیز دل من چشم خودت باز نما
با پسر عم خودت جمله ای آغاز نما
شرح یک واقعه برگو که چه آمد به سرت
که چنین زار و پریشان شده حال پسرت
نیمه شب می پرد از خواب حسن یکباره
گوید ای وای چه شد مادر من گوشواره
بعد آن شب شده قرص قمرت پنهانی
هیچ از حال خراب دل من می دانی
ساقه ات یاس نبی از چه شکسته زهرا
که نماز شب تو گشته نشسته زهرا
به خدا از غمت ای یار چنین پیر شدم
فرق نشکافته محتاج کمی شیر شدم
#وحید_زحمت_کش_شهری
#سينه_زني
#حضرت_زهرا_س
ميروي همسرم ازبَر من
بوده اي يكتنه ياورمن
بي سِپَه ميشوم فاطمه گر
كم شودسايه ات ازسرمن
واي بايتيمان همه، واي دارم اين زمزمه
،واي ازغم فاطمه، واي ياعلي يازهرا3
تاكه شددستم ازكينه بسته
پشت درپهلويت شدشكسته
نيمه شب وقت غسل توديدم
تازيانه به بازونشسته
واي فاطمه داده جان،واي گشته حيدرنالان، واي ديده اش شدگريان
واي ياعلي يازهرا3
شدكفن جسم پاكت شبانه
ناله دارم زدست زمانه
آمدي درجهان توبه شوكت
پس چراميروي مخفيانه
واي گشته حيدرتنها،واي وقت دفن زهرا
،واي آه وصدواويلا
واي ياعلي يازهرا3
#داودتيموري عاصي
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
ای بانوی آسمانی
ای خورشید مهربانی
تو نوری و جاودانی
بی حدّی و بی کران و بی نشانی
ای آرامشِ قلبِ زینَبِین
ای روحِ حسن،ای جان حسین
بر ختمِ رُسُل،نورِ هر دو عین
ای روحِ حسن،ای جان حسین
یا زهرا مدد یا زهرا مدد...
باید جان شود فدایت
باید ناله زد برایت
نامَت مُصحَفِ هدایت
ای جانت فدای مکتب ولایت
تو در پشتِ در یارِ رهبری
قد خمیدهٔ عشق حیدری
قدر و کوثری،یاسِ پرپری
قد خمیدهٔ عشق حیدری
یا زهرا مدد یا زهرا مدد...
تو محبوبِ کِردِگاری
آری جانفَدایِ یاری
داری دردِ بی شماری
بر خورشیدِ لافتیٰ تو ذولفَقاری
بِینِ روضه ها،غم گردد فُزون
تازیانه زد بر تو خَصمِ دون
با یادِ غمت،دلها گشته خون
تازیانه زد بر تو خَصمِ دون
یا زهرا مدد یا زهرا مدد...
#فاطمیه #فاطمیه_۹۷
#زمینه_حضرت_زهرا
#پندیات
پند مرگ و زندگی
⚫️⚫️⚫️🔵🔵🔵🔵🔴🔴🔴🔴🔴🔷🔷🔷🔷🔷❤️❤️❤️❤️⬛️☑️
هر یک از ِ آدمیزاد یه جور حکایتی داره
یکی راضیه ازش ، یکی شکایتی داره
یکی رو مقدّره توی جوونیش بمیره
یکی هم غربت بره اجل جونش را بگیره
قضا و قدر واسه هریکی داستانی داره
هریک از ما زندگیش یه جوری پایانی داره
یکی تشنه میمیره نمیتونه آب بنوشه
یکی دریا میمیره با اینکه ناجی جلوشه
یکی بندهً زرِ جون میده و زر نمیده
یکی اونقدر خسیسه آب دست مادر نمیده
یکی اونقدر بدِ مردم ازش دلگیر میشن
یکی اونقدر خوب از دیدنش سیر نمیشن
یکی مثل عقرب نیش میزنه به آدما
یکی مثل حاتم میگیره دست بینوا
یکی خونخواره ز هچ کسی حیا نمیکنه
یکی مردم داره و به کس جفا نمیکنه
هرکسی تو زندگی نقشش و اجرا میکنه
یکی رهزنِ ، یکی راهش و پیدا میکنه
یکی مثل شمر دون خون میریزه به ظلم و جور
یکی بر میگرده از گمراهی اش میشه چو حر
مرد عاقل اون کسِ دین رو به دنیا نبازه
گر چه. با سختی دنیا با مشقت بسازه
دستشو پیش خلایق به گدائی نبره
یاد او نره تو دنیا مثل یک مسافره
دیر و زود داره ولی نباشه سوخت و سوز در ان
موقعش تا برسه میبره از پیر و جوان
به شاه و گدا یه جور نظر داره گرگ اجل
یه روزی سینه قبر و میزنی تو هم بغل
نه (صفا ) میمونه و نه آن فقیر دوره گرد
همگی مهمون میشن تو خونهٔ تاریک و سرد
مبادا دو رو دنیا به کسی جفا کنی
یا خدا نکرده کاری تو واسه ریا کنی
بشنو از من خونهٔ قبرتُ نورانی بکن
کار خیری میکنی بیا و پنهانی بکن
برگ عیشی را بیا و تو بگورت بفرست
کس نیارد پشت سر خود در حظورت بفرست
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه #زمینه #شور
#فاطمیه
بند اول
تا نیمه شبا هستی بیدار
چرا میگیری دست به دیوار
میری میمونم بی علمدار(۲)
از اول تاحالا یه خواهش از علی نکردی
الهی بمیرم میری دیگه بر نگردی(۲)
فاطمه فاطمه فاطمه خدانگهدار(۲)
بند دوم
دوماهیه که سر به زیری
قنوتو یه دستی میگیری
الهی بمیرم نمیری(۲)
صدای شکستت میپیچه هردم تو گوشم
نرو تا براتو پیراهن سیاه نپوشم(۲)
فاطمه فاطمه فاطمه خدا نگهدار(۲)
بند سوم
سرمو میزارم رو زانو
برا شفای درد پهلو
به خدا فقط میزنم رو(۲)
چراتو نمازت همش به حالت رکوعی
منو تا میبینی میخندی اما به زوری(۲)
فاطمه فاطمه فاطمه خدا نگهدار(۲)
#محمد_حبیب_زاده
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
4_5836830743895998560.mp3
11.36M
🎤🎤 سید رضا نریمانی
💠 بمون ماه خونه
نوحه واحد
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
نمودم رو بر تو اِی،گل یاسِ هل اَتیٰ
گرفتارِ عِصیانم،اَغیثیني یا زهرا
اَغیثیني یا زهرا...
به درگاهِ لطف تو،گدای بی نوایم
گره خورده به کارم،دعایم کن دعایم
اَغیثیني یا زهرا...
تو بالاتر از آنی،که مَدحت را بگویم
خوش آن دم که جانانه،رَهِ وصلَت را پویم
اَغیثیني یا زهرا...
شدی بعد از بابا اِی،مَهِ لطف و عنایت
فداییِ رهبر و،شهیدهٔ ولایت
اَغیثیني یا زهرا...
بسوزد دل برایت،اَلا اِی یاسِ پرپر
که گشته قتلِگاهت،میانِ دیوار و در
اَغیثیني یا زهرا...
غَمَت تا به کربلا،رسید و شد عاشورا
وَ رفته بر نیزه ها،سرِ شاهِ سرجدا
حسین اباعبدالله...
لبِ تشنه ثارُالله،فدای راهِ دین شد
وَ از مرکب غرقِ خون،فتاده بر زمین شد
حسین اباعبدالله...
#فاطمیه #فاطمیه_۹۷
#زمینه_حضرت_زهرا
#شور_حضرت_زهرا
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
تو مِهری و مهتاب یا فاطمه
ای مادرِ ارباب یا فاطمه
دلم شده بیتاب یا فاطمه
ای مادر ارباب یا فاطمه
شدی بعدِ پیغمبر قربانِ عشق علی
ای سورهٔ کوثرِ قرآنِ عشق علی
ای دلبرِ حیدر یا فاطمه
همسنگرِ حیدر یا فاطمه
ای یاورِ حیدر یا فاطمه
همسنگرِ حیدر یا فاطمه
مقابله نمودی با دشمنانِ وَلی
ای سورهٔ کوثرِ قرآنِ عشق علی
تو مظهرِ لطف و عنایتی
خمیده قامتِ ولایتی
تو بهترین راهِ هدایتی
خمیده قامتِ ولایتی
نِفرَت از مُستَکبِران در وجودَت منجلی
ای سورهٔ کوثرِ قرآنِ عشق علی
#فاطمیه #فاطمیه_۹۷
#زمینه_حضرت_زهرا
#شور_حضرت_زهرا
*واحد سنگین فاطمیه*
*بند اول*
خانوم من سه ماهه؛افتادی توی بستر
پاشو یه کم برو راه؛پیش چشای حیدر...
زینب داره شبیه؛ابر بهار میباره
دیدن حال و روزت؛این روزا گریه داره...
خنده ی تلخ به روی لب داری
شبا نمی؛خوابی و تب داری
درد کمر از سرِ شب داری...برات بمیرم
حیدر بمیره و تورو؛نبینه توو بستر
اینقدر نگو میخوای بری؛تنها میشه حیدر...
///یا فاطمه یا فاطمه؛ای یاور حیدر...///
*بند دوم*
چشم و چراغ خونه؛سوسو نزن حبیبه
پاشو ببین که حیدر؛غریب تر از غریبه...
میزنی حرف رفتن؛دلم رو میسوزونی
میبینی التماسم؛زهرا میشه بمونی...
توو بستر غم اسیری بانو
چرا ازم روو میگیری بانو
اینقدر نگو که میمیری بانو...بمون کنارم
بی تابی واسه محسن و؛میگی گلم لالا
بسه دیگه گریه نکن؛تبت میره بالا...
///یا فاطمه یا فاطمه؛ای یاور حیدر...///
*بند سوم*
علی خودت میدونی؛ناخوشه حال و روزم
گهواره ای که ساختی؛تا میبینم میسوزم...
میون کوچه کاری؛از دستم بر نیومد
دیدی با چشم غمبار؛نامرد منو چقدر زد...
هر کی تونست لگد به پهلوم زد
غلاف تیغ یکی به بازوم زد
یه نانجیب با سیلی به رووم زد...دلم گرفته
چند ماهه که تو بسترم؛یه دنیا غم دارم
منو ببخش مدتیه؛واسه تو سربارم...
///
*مهدی ندرخانی-کرج*
*زمینه فاطمیه و امام زمان(عج)*
*بند اول*
دنیا به کام ما تلخه/بی تو دل ما غم داره
وقتی که بینمون نیستی/شیعه یه چیزی کم داره...
آقا هزار و چند ساله/پنهونی از نگاه ما
بسه دیگه جدائیمون/برگرد تو رو جون زهرا...
برگرد که زندگی بی تو مثل جهنمه
ذکر فرج به روی لبامون دمادمه
یا فارس الحجاز چشم به راه توایم همه...
/// بیا بیا یابن الزهرا(س)...///
*بند دوم*
وقت عزای مادر شد/خیمه کجا بپا کردی
گریون غصه ی کوچه/قلبت گرفته پر دردی...
صاحب عزا بیا یک دم/توو بزم روضه ی مادر
روضه بخون برامون از/اشک غریبیه حیدر...
از محسن شهید و زنی پشت در بگو
از ناله های مادر و اشک بصر بگو
از غربت علی و دل خونجگر بگو...
/// آه آه یابن الزهرا(س)...///
*بند سوم*
از ماتم و غم ایام/اشک از دو دیده میباری
واسه مصیبت مادر/هر روز و شب عزاداری...
غم داری توو دلت آقا/صحن چشاته بارونی
ما گریه میکنیم چون تو/واسه ما روضه میخونی...
روضه بخون که یک زن باردار و حد زدن
اهل مدینه مادر ما رو چه بد زدن
در بین کوچه بر کمرش با لگد زدن...
/// آه آه یابن الزهرا(س)...///
*مهدی ندرخانی-کرج*