eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
دچار نفسم و دیری‌ست که درگیر تغییرم چه می شدباخداادغام می شد کلّ تقدیرم تمام عمر در ذهنم تب ابلیس میجوشد خدایا تا به کی در فتنه ها درگیر زنجیرم؟ به لب قرآن و امادرعمل هرطور میخواهم چه کردم باخودم ای دل؟کجا رفته‌ست تأثیرم؟ تمام حُسن خلقم را سپردم به فراموشی پر اززخم زبانم!خسته ازاین کهنه شمشیرم تمام عمر دستم را گرفتی ای خدا اما چرا گرمای دستان تو را نادیده میگیرم بلندم کردی ازجا،هرکجایی که زمین خوردم پر پرواز دادی و چه بد شد که زمینگیرم شدم شرمندهٔ آقای غایب از نظر! دارم- خجالت میکشم از او! چرا گردن نمیگیرم- که برچشمان محزونش هوای گریه رادادم پشیمانم پشیمانم؛ چه بیتابم چه دلگیرم!
بسم‌الله الرحمن الرحیم می روی با فرق خونین پیش بازوی کبود شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود با وضو آمد به قصد لیلة الفرقت، علی! ابن ملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود مسجد کوفه کجا، پشت در کوچه کجا ضربت کاری که خوردی، یا علی! آن ضربه بود دور محرابت نمی‌بیند ملائک را مگر؟ با چه رویی دارد این شمشیر می‌آید فرود ساقیا در سجده هم جام شهادت می‌زنی اولین مستی که می‌خوانی تشهد در سجود کینه‌ای از ذوالفقارت داشت گویی در دلش تا چنین فرق تو را وا کرد شمشیرِ حسود رسم شد شق القمر کردن میان کوفیان از همین شمشیر درس آموخت عاشورا، عمود در وداعت با حسین اشک تو جاری می‌شود دیده‌ای گویا از اینجا خیمه‌ها را بین دود بین فرزندانی اما این حسینت را غریب می‌کشندش با لبان تشنه در بین دو رود با یتیمان آمدم پشت سرای زینبت شیر آوردم پدر جان! دیر آوردم، چه سود؟
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وا نشد جبریل اگر سمت نجف بال و پرش بهتر آنکه بر زمین جاری شود خاکسترش خوش به حال آن کبوتر بچه ای که تا سحر میپرد از صحن ایوانش به صحن دیگرش داستان سنگ و زر يعنى که ما و فضه اش قصه شاه و گدا يعنى که ما و قنبرش در مقام آخريت بود ، ديدند اولش در مقام اوليت بود ، ديدند آخرش خاک را گل ميکند گل را خلائق ميکند نيست هرکه خلق مولا خاک عالم برسرش اينهم از ظرفيت دنياى بى ظرفيت است هرکه او را ميپرستد مينويسد کافرش با على يکتاپرستم, ورنه ميخواهم چکار آن خدايى را که اين آقا نباشد مظهرش آرزوى مرگ کردن چاره ى کارش بود سائلی که دست خالى ميرود از محضرش چهارده قرن است دارد رزق ما را ميدهد با همان يک مرتبه بخشيدن انگشترش آه...ظلمت آه...ظلمت آه..ظلمت ميشود واى اگر خورشيد را روزى براند از درش مرتضى يعنى قسيم النار والجنة ، ولى هست معيارش در اين تقسيم حب همسرش تازه کعبه آبرویی یافت و قیمت گرفت همچنانی که صدف قیمت گرفت از گوهرش از در کعبه نرفت و بر در کعبه نرفت چونکه باید بعد ازین کعبه بیاید بر درش خاک یا خاکسترش کن مصحفی را که در آن آیه ی"الیوم اکملت"نباشد محورش *مبعث ختم رسل ترویج حب حیدر است تا دهد نشر ولایت حق کند پیغمبرش* به خودش كه جای خود ، حتي به خاك پاش هم هر کسی شک میکند شک میکنم به مادرش کور دلها احمقند ، احمق چه میفهمد علی جان احمد بود که خوابید بین بسترش ** جز علی و فاطمه دیگر ندیده روزگار اینقدر شرمنده باشد همسری از همسرش
☑️ ضربت خوردن حضرت امیر (ع) با گریه ایستاد، دوباره نگاش کرد تسبیح را بدست گرفت و دعاش کرد معلوم می شود که نمک گیر زینب است وقتى بجاى شیر نمک را غذاش کرد افتاد یاد کوچه و پاى برهنه اش وقتى مقابلش پدرش گیوه پاش کرد از بس به وصل فاطمه اش اشتیاق داشت در خواب بود قاتلش اما صداش کرد بین دو سجده بود که فرق سر على مانند ذوالفقار دودم شد...دوتاش کرد شمشیر تا میان دو ابروى صورتش طورى نشسته بود نمی شد جداش کرد می خواست دست و پا زدنش بیشتر شود شمشیر را میان سرش جابجاش کرد اى روزگار! آخر على را زمین زدند باید ازین به بعد جگر را فداش کرد وقت وصال بود، دوباره خضاب کرد وقت خضاب خون سرش را حناش کرد بین حصیر پاره پدر را حسین برد تا اینکه از قضا پسرش بوریاش کرد 🔸شاعر: ____________________________
☑️ شب 19 رمضان ضربت خوردن مولا «درد دل با حضرت زهرا (س)» سفره دار قديمي ام امشب شده ام ميهمان دخترمان شده سي سال كار من يادِ سفره ي روزهاي آخرمان سفره دار قديمي ام سي سال تكه نان و نمك مرا بس بود جاي نان جاي آب هر افطار غصه هاي فد مرا بس بود يادِ آن روزها كه تا دم صبح چادرت عطر و نور مي آورد گرچه دستت شكسته بود اما نان گرم از تنور مي آورد گندمي آرد ميشد و بعدش دسته ي آسياب خوني بود تا كه آبي به درد ميخوردي لبه ي ظرفِ آب خوني بود سفره اي پهن ميشد و طفلان غيره نانِ تو را نمي خوردند بعد روزي كه پشت در ماندي كودكانم غذا نميخوردند بعد روزي كه پشت در ماندي ميشنيدم صداي شيشه ي خُرد ميشد از لكه هاي پيرُهنت زخمهاي تو را نديده شمرد شعله روزي كه پشت در ماندي حلقه زد معجر تو را سوزاند زينبم خواست تا كه فضه شود آتشي دختر تو را سوزاند وقتِ افطار ِ من شده اما باز هم روضه خوان تو شده ام بعد سي سال نانِ تازه بپز سحري ميهمان تو شده ام 🔸شاعر: ؟؟؟ ___________________________
☑️ شب 19 رمضان ضربت خوردن مولا «درد دل با حضرت زهرا (س)» سفره دار قديمي ام امشب شده ام ميهمان دخترمان شده سي سال كار من يادِ سفره ي روزهاي آخرمان سفره دار قديمي ام سي سال تكه نان و نمك مرا بس بود جاي نان جاي آب هر افطار غصه هاي فد مرا بس بود يادِ آن روزها كه تا دم صبح چادرت عطر و نور مي آورد گرچه دستت شكسته بود اما نان گرم از تنور مي آورد گندمي آرد ميشد و بعدش دسته ي آسياب خوني بود تا كه آبي به درد ميخوردي لبه ي ظرفِ آب خوني بود سفره اي پهن ميشد و طفلان غيره نانِ تو را نمي خوردند بعد روزي كه پشت در ماندي كودكانم غذا نميخوردند بعد روزي كه پشت در ماندي ميشنيدم صداي شيشه ي خُرد ميشد از لكه هاي پيرُهنت زخمهاي تو را نديده شمرد شعله روزي كه پشت در ماندي حلقه زد معجر تو را سوزاند زينبم خواست تا كه فضه شود آتشي دختر تو را سوزاند وقتِ افطار ِ من شده اما باز هم روضه خوان تو شده ام بعد سي سال نانِ تازه بپز سحري ميهمان تو شده ام 🔸شاعر: ؟؟؟ ___________________________
بند اول: راه رفتنش چه آرومه چقد غریب و مظلومه روزس٬برای افطاری خونه ی ام کلثومه میندازه سفره واسه بابا/سفره ای ساده و بی ریا/نون و نمک ُ و یکم شیر دونوع طعام نخورده پدر/نمک نه٫ بابا شیر ُ ببر/ تا که ازت نشم دلگیر اگرچه شاهه و امیره به فکر مردم فقیره خدا تو رو ازم نگیره علی علی بابای خوبم ➖➖➖➖➖➖➖ بند دوم: غم تو چشاشه دلگیره یه ذکری میگه راه میره بابا چقد پریشونی شدی به آسمون خیره نگاش به سمت آسمونو/منتظره بگن اذونو/مسجد باید برم بابا انداخته روی دوش عباشو/یه دنیا حرفه تو چشاشو/میره به سمت در تنها در مانع تو میشه بابا امشب نری نمیشه بابا؟! توی دلم آتیشه بابا نرو نرو بابای خوبم ➖➖➖➖➖➖➖ بند سوم: بارونی توی چشماشه میره شاید دلش واشه باهر قدم توی کوچه فکر غمای زهراشه یه محشری به پا میشه و ُ / فرق علی دوتا میشه و ُ/ شق القمر توی محراب با ضربه ی یه پست ِ لعین/ شبیه زهرا خوردی زمین/ حسین برات شده بی تاب تو علقمه شبیه اینجا عمود آهنین و سقا به سر زنان دوباره زهرا علی علی... علی ِ مظلوم ✍ ۱۳۱۱۰ ----------------------------------- 🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇 ═══✼🍃🌹🍃✼═══
بند اول: نگاهه پر شرارش ٬ خیره به آسمونه خسته شده دلش از٬ نامردیه زمونه اروم اروم رولبهاش٬ یه اسمی و میخونه فاطمه تنگه دلم برای تو علی بشه فدای تو تو گوشمه صدای تو یازهرا سی سال گذشته_ رفتی عزیزم از غم دوریت _ بهم میریزم مظلوم ِ عالم / علی علی جان... ➖➖➖➖➖➖➖ بند دوم: میره به سمت مسجد٬وقت سحر رسیده تو کوچه یاد زهرا٬ میباره اشک دیده یه پیر مرد خستهش چه غصه ها کشیده دخترش می گفت بیا پدر نرو تو رو جون مادر نرو ببین که میگه در نرو یازهرا با زهرا امشب من وعده دارم ببخش عزیزم دل تنگه یارم مظلوم عالم... علی علی جان ➖➖➖➖➖➖➖ بندسوم: مسجدرسیده مولا ٬ میره به سوی محراب امشب شمیم زهرا ٬ گرفته بوی محراب خون سره تو مولا ٬ میریزه توی محراب بی حیا تیغشو میبره بالا چشماشو میبنده زهرا واشده فرق مرتضی یا مولا فزت و رب _ الکعبه میخونه راحت شدم از _ دسته زمونه ✍ س_مهدی_۱۳۱۱۰
🏴نوحه سنتی شب نوزدهم ضربت خوردن امیرالمومنین علی علیه السلام شد غرق خون روی علی،وای از این مصیبت بشکسته ابروی علی،وای از این مصیبت افتاده در محراب مسجد،شیر خدا،ساقی کوثر شد کشته مولای دو عالم،با ضربته،شقی کافر ای وای،شد دوتا فرق،حضرت حیدر،آه و واویلا ای وای،زینب از این غم،میزند بر سر،آه و واویلا (ای وای،آه و واویلا آه و واویلا،آه و واویلا) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 گوید منادی در جنان،وای از این مصیبت بشکسته فرق آسمان،وای از این مصیبت فزت و رب الکعبه خوانَد،میگرید عالم از برایش مظلوم عالم شد فدایی،شد مستجاب آخر دعایش ای وای،شد عزادارش،عالم بالا،آه و واویلا ای وای،دیده گریانش،حضرت زهرا،آه و واویلا (ای وای،آه و واویلا آه و واویلا،آه و واویلا) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 آمد ندا از ماسوا،وای از این مصیبت بشکسته ارکان الهدا،وای از این مصیبت یارب نبیند زینب امشب،آن روی گلگون پدر را یارب چه سازد بعد از این با،زردیه رنگ روی بابا ای وای،از غم مادر،چشم تر دارد،آه و واویلا ای وای،کربلا را او،پشت سر دارد،آه و واویلا (ای وای،آه و واویلا آه و واویلا،آه و واویلا) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ۱۳۹۶/۳/۱۹ رمضان المبارک ۱۴۳۸ ═══✼🍃🌹🍃✼═══