نوحه ایام تخریب بقیع
یادِ اولاد نبی اون،لاله های بی قرینه
دلامون پر می زنه تا،بقیع و شهر مدینه
خاک پاکِ بقیعه،سُرمه ی چشم همه
اونجا میاد صدای،فاطمه یا فاطمه
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا...
غُربتِ بقیع دلارو،میزنه آتیش همیشه
کي میگه که حاجت ما،هیچ موقع روا نمیشه
حاجت ما همینه،که ببینیم خیلی زود
نابودیِ کاملِ رژیمِ آل سعود
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا...
تو بقیع آدم میفته،یادِ روضه های مادر
آتیش و دود و غلاف و،گل یاسِ گشته پرپر
شهیده ی راه دین،قبله ی اهل یقین
به پیش چشم علی،شده ای نقشِ زمین
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا...
#بقیع #هشت_شوال
#تخریب_بقیع
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
شور تخریب بقیع
ای خاکِ شرف،ای خاک وفا،ای خاک کرم،ای خاک عطا
در تو شد نهان،جسم اطهرِ اولاد نبی حُجَجِ خدا
همه به آل عبا دل بازیم
بقیع دوباره تو را می سازیم
بقیع دوباره تو را می سازیم...
با نابودیِ وهّابیت و،سرنگونیِ بدخواهِ علی
مهدی عزّتش فخر و هِیبَتَش،بر جهانیان گردد منجلی
همه به یا فاطمه می نازیم
بقیع دوباره تو را می سازیم
بقیع دوباره تو را می سازیم...
#بقیع #هشت_شوال
#تخریب_بقیع
✼═══┅🔶🍁🔶┅═
نوحه تخریب بقیع
شده به خاکِ بقیع،ز کینه ی نامردان
به هشت ماه شوّال،قبر ائمّه ویران
به یاد این غم گوییم،با اشک و سوز و آوا
همنفسِ عرشی ها،واویلتا واویلا
واویلتا واویلا...
قُبورِ آل طاها،چه بی نشان و خاکی
غمِ غریبی هاشان،شده به دل ها حاکی
ولی برای آنها،به زودی ان شاءالله
حرم بسازیم ما با،لطفِ بَقیةَ الله
واویلتا واویلا...
خاک بقیع حکایت،دارد زِ روی نیلی
از آتش و هجوم و،کوچه و ضرب سیلی
خاک بقیع حکایت،دارد زِ اشکِ مولا
رفته به سوی بابا،قامت خمیده زهرا
یا فاطمه یا زهرا...
#بقیع #هشت_شوال
#تخریب_بقیع
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
#تخریب_بقیع
#مرثیه
#چهار_پاره
دلم امشب به مجلس روضه
خسته و بي قرار مي آيد
يك كبوتر شده و از سمتِ
حرمي پر غبار مي آيد
*
گرد غربت نشسته بر روي
پر و بال كبوترانه ي دل
مي چكد لاله لاله اشكِ درد
امشب از خلوت شبانه ي دل
*
با من اي دل بگو كجا رفتي
كه پر از ماتم و شراره شدي
تو چه ديدي در آن ديار غريب
كه شكستي و پاره پاره شدي
*
گفت رفتم به سرزميني كه
عطر اندوه و بغض و ماتم داشت
خاك آنجا هميشه دلگير و
آسمانش هميشه شبنم داشت
*
به خدا رنگ خاك مي گيرد
پر و بال كبوتران بقيع
روز ها هم هميشه در آن جا
آفتاب است سايه بان بقيع
*
نه حرم، نه رواق، نه گنبد
نه ضريح و نه صحن و گلدسته
هست آنجا مزار خاكيّ
چار مرد غريب و دل خسته
*
در نواحي نوحه و ناله
شعله ي بي كرانه اي دارد
نه فقط قبر چار مرد غريب
بانوي بي نشانه اي دارد
*
اين زمين دل شكسته از آهِ
غربت و ناله هاي مادر بود
هم دم اشك هاي مادرمان
يك بغل لاله هاي پرپر بود
*
و در اين باغ آتش سرخي
در دل سبز ياسمن گل كرد
شعله ي زهرِ كينه ها بين
جگر پاره ي حسن گل كرد
*
چند روزي گذشت و خاك بقيع
عطر غم ناك اشك و ناله گرفت
و به دست همان كمان داران
بدن ياس رنگ لاله گرفت
*
اين زمين يك زمين ساده كه نيست
اين زمين خاك غربت آباد است
اين زمين دلشكسته داغِ
گريه هاي امام سجاد است
*
اين زمين از تبار اشك و آه
به خدا هر سپيده زائر داشت
آسماني پر از ستاره از
روضه هاي امام باقر داشت
*
خاك هاي غريب اين صحرا
روزگاري تب شقايق داشت
تا سحر در كبود چشمانش
اشك سرخ امام صادق داشت
*
اين زمين يك زمين ساده كه نيست
باغي از داغ لاله و ياس است
در تبِ ناله هاي محزونِ
مادر بي قرار عباس است
*
در حوالي اين ديار غريب
از غم يار آشنا مي خواند
در مدينه كنار خاكِ بقيع
روضه ي سرخ كربلا مي خواند
*
#یوسف_رحیمی
#تخریب_بقیع
#مدح_مرثیه
#غزل
سلام ما به مدينه به قبله ي جانش
سلام ما به رسول اله و گلستانش
سلام ما به حريمي که مهبط وحي است
که جبـرئيل امين خادم است و دربانش
سلام ما به گلستان سبز اهل البيت
سلام ما به بقيع و قبور ويرانش
سلام ما به جگر گوشه ي رسول الله
به فاطمه به شکوه و به قبر پنهانش
سلام ما به علي و به غُربت و قَدرش
به جان و قلب صبور و به اشک چشمانش
سلام ما به امامي که تير باران شد
سلام ما به مزار به خاک يکسانش
سلام ما به دل داغديده ي سجّاد
به سجده هاي طويل و به چشم گريانش
سلام ما به امامي که باقرالعلم است
درود ما به گهرهاي ناب و غلطـانش
سلام ما به گل صادقي که گلشن دين
هماره سبز شد از چشمه هاي عرفانش
سلام ما به مزار غريب اُمّ بنين
به مادري که شرر داشت جان سوزانش
اگر ضريح ندارد قبور اين پاکان
قلوب شيعه بود بقعه ي فروزانش
براي خانه ي خورشيد شمع لازم نيست
که روشن است هميشه ز نور يزدانش
مدينه همره عشاق خويش جا دارد
تمام عمر بگريند بر غريبانش
چه ميزبني گرمي کند رسول الله
از آن کسي که شود در مدينه مهمانش
به ياد فاطمه و غربت علي همه عمر
گلاب اشک «وفائي» چکد به دامانش
#سید_هاشم_وفایی
سبک شور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مثه مجنون که جنونی شدهام
نه زبونی، دل وجونی شدهام
دیگه همشهری سلمانو ببخش
اگه باتو خودمونی شدهام
خودمونیم، عجب کرببلایی
عجب صحنوسرایی داری
خودمونیم، چه آب و چه هوایی
چه خاک و چه شفایی داری
خودمونیم، غریبی ولی هرجا
که دیدیم آشنایی داری
چه صفایی داری ، سینهزنایی داری
چه قتیلالعبرات ، اهل بکایی داری
چه بهایی داری ، خیلی فدایی داری
به چه اسمی چه من اسمه دوایی داری
ای که هفتادودوتا اهل وفایی داری
سید اهل کساء عجب کسایی داری
چه خدایی داری ، چه خون بهایی داری
یه نفر هستی و دنیایی گدایی داری
«یا اباعبدالله، یا اباعبدالله»
دلی که بوی فراقش میرسه
عشق داره به حسابش میرسه
این چه ذکریه که تا میگم حسین
هفتپشتم به ثوابش میرسه
خودمونیم، چه نامی تو اسامی
چه شأنی چه مقامی داری
خودمونیم، به کام همه هستی
چه تربتِ به کامی داری
خودمونیم، همش حرفه توئه چه-
-نفوذِ در کلامی داری
چه مرامی داری ، عبد گرامی داری
نشده یادت بره یهجا غلامی داری
همه میگن غلام، عجب امامی داری!
دیگه پیش هرچه عزت احترامی داری
مست ذکر توأم حسین چه جامی داری
حس آرامش من چه التیامی داری
شاهمرد قیام ، مرد قیامی داری
کاشکی باشیم ببینیم چه انتقامی داری
"آقام آقام، آقام