eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
66 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
ازاین سفر شده‌، خسته زینب کجا داری میری، هست زینب گرفته باز عباتو با دله شکسته زینب اگه بری تو میکشه منو تحمل تمومه این دردا میکشه منو نگاه و طعنه های نامردا میکشه منو غمه شب و اسیری فردا تموم زندگیم فدات، نرو میریزمو عمرمو بپات، نرو فدای غربت نگات، نرو بمیره خواهرت برات، نرو بنددوم نرو که قلب من بی قراره صبوری ام آخه حدی داره از آسمون و از زمین داره بلا میباره اگه نمونی پیش چشم من سرت میریزه لشکر گرگا پیش چشم من تنت میشه مقطع الاعضا پیش چشم من میره سرت رو نیزه ها بالا بی تو چجوری سرکنم، آخه چه خاکی من به سر کنم، آخه چقد چشامو تر کنم، آخه بیتو چجور سفر کنم، آخه بند سوم امید آخرمن تو هستی ستون خیمه بودی شکستی سفینة النجات من چرا به خون نشستی میرم اما من، قول میدم بهت که باسرتو همسفر باشم قول میدم بهت به یادتو شام و سحر باشم قول میدم بهت برای بچه هات سپر باشم ای شاه مقطوع الوتین، حسین تنت میمونه رو زمین، حسین منم میشم ویران نشین، حسین تنهایی منو ببین، حسین ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
خدا کند برسم کاش بی اثر نشوم خدا کند که برای تو دردسر نشوم پسر شدم همه عمرم برایت اما حال چه سود اگر که برای تنت سپر نشوم چگونه زنده بمانم بدون آغوشت چگونه بی تو عمو جان یتیم تر نشوم چگونه پیش پدر سربلند باشم من شبیه اکبر و قاسم فدات اگر نشوم سرم اگر برود روی نیزه چیزی نیست که زنده با سرت ای کاش همسفر نشوم ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
رفتن تو برا من خیلی گرون تموم شد بهت با اهل حرم امیدمون تموم شد شبه پیمبر بودی شبیه مادر شدی علیِ اکبر بودی علیِ اصغر شدی لعنت حق به اون قوم که با حیا نبوده قاتل تو به والله یکی دوتا نبوده باید یه جور تنت رو توی عبا بذارم اما باید اولش نیزه هارو درآرم نیزه هارو شکوندن به روی جوشن تو با بقیه ش میرقصن برای کشتن تو پاشو که جاری کردی چشمای دریامونو کشوندی بین مردم پرده نشینامونو داغ تو بیرون کشید از خیمه ها حرم رو ندیده بود هیچ کسی سایه‌ی خواهرم رو ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
 پاشو جون باباببین نیمه جونم بیبن جون ندارم کمک کن بلند شم بلند شو جوونم علی ...علی الدنیا بعدک العفا وای خدا ... وای خدا ... وای خدا ........ چه دنیا سیاهه چه دنیا حسوده دلم خونه بابا بلند شو موذن واسه سجده زوده علی ...علی الدنیا بعدک العفا وای خدا ... وای خدا ... وای خدا ............... چش دیدنت رو اونا که نداشتن بمیرم عزیزم چقد چشمه روی تنت جا گذاشتن علی ...علی الدنیا بعدک العفا وای خدا ... وای خدا ... وای خدا ................. چقدر سخته بابا کنارم نباشی عبارو بگو من چطوری بگیرم که از هم نپاشی علی ...علی الدنیا بعدک العفا وای خدا ... وای خدا ... وای خدا ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
باران ِ پُر مهرِ حرم را دوسـت دارم الماس ِ چشمان ترم را دوست دارم وقتی که دفتر نوحه خوانِ ماتم توست خون گریه ی چشم ِ قلم را دوست دارم کنج رواق عاشقی... در زیر باران طوفانِ شعر محتشم را دوست دارم غرقم میانِ موج موجِ روضه هایت طوفانِ اشک و سیلِ غم را دوست دارم عمری نمک گیرم کنار سفره ی تو احسانِ این بیت الکرم را دوست دارم چون از ازل مثلِ تمام خاندانم این خاندانِ محترم را دوست دارم هم پایِ جابر....اربعین... پایِ برهنه تا کربلایت، هر قدم را دوست دارم جانا اگر مقصد تویی تا پای جانم این جاده یِ پر پیچ و خم را دوست دارم نامت دلیلِ آشکار معجزات است بر نام تو حتّیٰ قسم را دوست دارم آقا به گیسویت قسم ،از عمقِ جانم جان دادنِ زیرِ علم را دوست دارم در بیت آخر یک صِله می خواهم ارباب گرمایِ آغوشِ حــــــــرم را دوست دارم ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
از بس که بی تابی آروم نمیخوابی قلب من میلرزه وقتی که تو غرقِ اضطرابی اضطراب ...طنین قلب ربابه قلب رباب...واسه شیش ماهه بی تابه یه ماهی تشنه رو دستِ باباشه قدم قدم می ره تا وصل، به دریاشه با چشمایِ گریون با دستای لرزون گرفتم قنوت غم تا تو برگردی از تومیدون تومیدون... حرمله فکر شکاره شکاره... آهویی که توون نداره یه باغبون ،غنچه اش نَشْکفته پَرپر شد به جایِ آب و شیر از خون ...گلوش تَر شد لالا ...گل پونه حَلقِت پر از خونه چشمِ آسمون ،چه سرخه چش بِراهــه یه بارونه بارونه...که ازچشمام هی میباره می باره...روسرم بلا ها دوباره فدای چشمات که مثِ دوتا خورشید چراغِ راهم شد ... تا از رو نِی تابید ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
یامرسل‌الریاح در دشت، پا گرفته و پایسته می وزید در قتلگاه، آه چه آهسته می وزید می رفت بین گیسوی خوشبوی روی نی مبهوت از این تعلق وارسته می وزید تا پیکر تو را به دل خاک بسپرد پا پیچ خاک می شد و پیوسته می وزید از قطره‌های خون، وسط نیزه‌زارها انگار روی دست، حنا بسته می‌وزید با مرهمی به دست به پابوس تاولی بر پای استوار زنی خسته می وزید دم می گرفت پرچمی از این سماع و باد هو هو کنان میان دو گلدسته می وزید ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
مردای جنگی ام که میرن علی  رو دست که میان تنشون بی جونه  تویی که روی دست بابات میری  چجوری برگردی  خدا میدونه خدا به دلم رحم کنه  یه دنیا دلشوره دارم  تاوقتی برگردی گلم  خدا کنه طاقت بیارم سپردمت به دست بابات  داری میری خدا به همرات ......... چاره نداشت بابای تو غیر این  که پشت خیمه این پا اون پا کنه  کی دلش آخه راضی شد اینجوری  پنجره ی حنجره تو وا کنه نفس نداری ولی  تن تو داغه هنوز باچشمای نیمه باز  مادر بهم چشم ندوز باور نمیکنم که میری  میون خاک آروم بگیری ........ دلت نیومد بخوابی زیر خاک  وقتی کسی مادرتو میزنه  رو نیزه هم اگه باشی میبینی  مادر لالایی رو لبای منه خدا به دلم صبر بده سوخته تو آفتاب سرت از اینکه خشکه لبات  خونه دل مادرت آروم گرفتی پهلوونم  آروم بخواب آروم جونم ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم