#شعر
#غزل
#غزل_مرثيه
#عاليه_رجبى
#راویدردستدردیکهنهوجانکاهزخم
#حلقه_ادبی_ریان
راوی دردست دردی کهنه و جانکاه،زخم
میکشاند واژه ها را سمت قربانگاه،زخم
زیر پای لشکری از تیرها و نیزه ها
بارها برداشته خورشید زخم و ماه، زخم
مانده در تاریخ ننگ آمیز کوفه،پیکرِ
میهمانی باهزارو نهصد وپنجاه ،زخم
بغضها راه نفس را سخت میگیرد اگر
سینه ای را کرده باشد شعله های آه،زخم
پای خسته، در میان بند،فکرش رابکن
حال با خار مغیلان هم شود همراه،زخم
این خمیده راه رفتنها دلیلش منطقی ست
گاه بادردش قدی را میکند کوتاه،زخم
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅کانال سبک وشعر باب الحرم
#شعر
#غزل
#امام_حسین.ع
#عاطفه_سادات_موسوی
#بغضدرجاماشکمیریزدجرعهایازسبویپیرهنت
#حلقه_ادبی_ریان
بغض در جام اشک می ریزد جرعه ای از سبوی پیرهنت
میرسد روی بالهای ملک غصه با رنگ و بوی پیرهنت
با گریبان چاک غم هرگز صحبت از نعل اسب ها نکنیم
وای اگر برملا شود روزی رازهای مگوی پیرهنت
تشنگی رود بی قراری بود ، می گذشت از سر مزارع زخم
زیر خونِ چکیده از لب تو ، خشک می شد گلوی پیرهنت
بدنت که به دست او نرسید رفت بین هزار و نهصد زخم
زنده مانده است خواهرت تنها ٬ به هوای رفوی پیرهنت
پیکر دشت رادرید از هم،غنچه ها را به روی خاک انداخت
گیسوی شهر را پریشان کرد باد در جست وجوی پیرهنت
سن و سالش کم است اما خوب می شناسد لباس هایت را
آه از ان لحظه ای که سیلی خورد دخترت رو به روی پیرهنت
غافل از دستهای غارتگر،دلخوش از اینکه بر تنت مانده
اصلا از ابتدا کفن بودن ،شده بود آرزوی پیرهنت
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅کانال سبک وشعر باب الحرم
#شعر
#غزل
#عالیه_رجبی
#اشکهاگفتندازسرمگویپیرهن
#حلقه_ادبی_ریان
اشکها گفتند از سرّمگوی پیرهن
ماجراهای ست درآثار روی پیرهن
بازهم یعقوب میگردد،میان نیزه ها
تابیابد یوسف خودرا به بوی پیرهن
خواست جای زخمهایت رابپوشاند که رفت
روی دست باد صحرا آرزوی پیرهن
تیغ باهرضربه روی حنجرت فریاد زد
ماندبغض خونچکانی بر گلوی پیرهن
ازشکاف زخمها و جای نیش تیرها
تازه شدهربار باخونی وضوی پیرهن
یک طرف آتش میان خیمه ها ویک طرف
بر زمین افتاد شاهی روبروی پیرهن
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅کانال سبک وشعر باب الحرم
#طلیعه_محرم
#شب_اول
#شعر
#ترانه
#میتراسادات_دهقانی
#حلقه_ادبی_ریان
پر شده جام آسمون از اشک
پر شده ساغر زمین از آه
همه عالم سیاه پوشیدن
می رسه ماه ماتمت از راه
سربه راه توان خیابونا
کوچه ها مست پرچمت هستن
خیمه های سیاه، دلها رو
به دخیل محرمت بستن
مادرت قدخمیده اومده تا
نوکرا رو جدا کنه امشب
منو هم کاش واسه نوکریِ
شیرخواره ت سوا کنه امشب
با غم ِ روضه ها بزرگ شدم
من گدای محبتت هستم
هر چقدرم که بد بشم اقا
از جوونای هییتت هستم
پیر غلام غمت بشم ای کاش
منو با عشق سر به راه کنی
همه ی عمرمو میدم اقا
تا یه لحظه منو نگاه کنی
از منِ روسیاه روتو نگیر
بی تو هر لحظه ظهر عاشوراست
بی تو آقا خودم دیدم آدم
حتی تو خونه ی خودش تنهاست
زیر این خیمه مطمنم که
هر کسی اومده غمی داره
دست خالی نمیره از اینجا
هر کی با گریه عالمی داره
اشک می ریزم و یقین دارم
که تو از حال من خبر داری
دوستان را کجا کنی محروم
تو که بر دشمنان نظر داری
#طلیعه_محرم
#شب_اول
#شعر
#غزل
#وحید_عظیم_پور
#حلقه_ادبی_ریان
الله اکبر الله اکبر
الله اکبر الله اکبر
بوی حسین است میآیداز عرش
پیراهنش را آورده مادر
نه این هلالِ ماه عزانیست
ام الحسین است زهرای اطهر
پهلو شکسته بازو شکسته
ابرو شکسته ای وای مادر
با آه وناله گفت ای بنی
آبت ندادند کردند پرپر
یا اهل العالم انّ الحسین
باب النجاتی فی یوم محشر
ارباب عالم دارد میآید
منزل به منزل معبر به معبر
هل من معینش لبیک میخواست
لبیک گفتیم از عالم زر
وقتی وضوی گریه گرفتیم
سجاده ما شد پای منبر
روضه غبارش درمان درداست
آیینه ای نیست اینجا مکدر
من گریه کردم پاسخ گرفتم
هر قطره را با دریا برابر
قطره به قطره باید ببارم
دریا شوم تا ده روز دیگر
الله اکبر ده روز دیگر
از داغ قاسم طفلان خواهر
الله اکبر از جسم اکبر
الله اکبر از حلق اصغر
الله اکبر از مشک سقا
الله اکبر از اشک دختر
نیزه به نیزه تکبیر گفتند
تسبیح دادند خنجر به خنجر
دوراز وطن شد صدپاره تن شد
آه از نگین دوش پیمبر
الله اکبر وقتی به نی رفت
خون گریه میکرد رگهای حنجر
عیسی میآید موسی میآید
یحیی میآید دنبال این سر
#شب_اول
#آغاز_محرم
#شعر
#مهدی_قربانی
#آمدمحرموهمهجاغرقماتماست
#حلقه_ادبی_ریان
آمد مُحرم و همه جا غرقِ ماتم است
هر چه بگویم از غمِ و دردِ دلم کم است
عالٙم تمام ریخت به هم از غمِ حسین
این قدْر که زمین و زمان جمله در هٙم است
تقسیم میکنم همه ابیاتِ شعر را
با شعرِ بر کتیبه که هر جا مجسم است
باید به سٙر درِ همهٔ خانه ها نوشت
(باز این چه شورش است که در خلق عالم است)
یا آنکه در رثایِ عزایت بیان نمود
( بی نفخ صور خاسته تاعرش اعظم است)
این شعر، وقفِ ماهِ عزایِ تو میشود
(این رستخیزِ عام که نامش محرم است)
از بس که رنگِ مشکیِ ماتم به چشم خورد
( گویا عزای اشرف اولاد آدم است)
نازم کلام و طبعِ "کلامی" که گفته است
(اربابِ ما معلمِ عیسی ابن مریم است)
#شب_اول
#مرثیه_حضرت_مسلم(ع)
#شعر
#مهدی_قربانی
#دلمظلومسرداربههممیریزد
#حلقه_ادبی_ریان
دلِ مظلوم، سرِ دار به هم میریزد
نالهٔ خسته شبِ تار به هم میریزد
کوفیان مایهٔ ننگند که دلهاشان را
اثرِ کینه و آزار به هم میریزد
غیرت الله، میا که به خدا مسلم را
حالتِ ویژهٔ بازار به هم میریزد
حرفِ بازار شد و سینهٔ دل تنگِ مرا
فکرِ ناموسِ تو این بار به هم میریزد
سرِ یک جرعهٔ آبی که به تو منع شود
دست و بازویِ علمدار به هم میریزد
#شب_اول
#مرثیه_حضرت_مسلم_(ع)
#شعر
#مهدی_قربانی
#چیزینماندهکوفهبهپامحشریکند
#حلقه_ادبی_ریان
چیزی نمانده کوفه به پا محشری کند
شیطان، به اهلِ کوفه خودش رهبری کند
آن کٙس که نان خورِ پدرت بود روز و شب
حالا برایِ نایبِ تو سٙروٙری کند
از من به خواهرت تو بگو که در این مٙجال
فکری برایِ دخترِ بی معجری کند
بارِ سفر اگر که نبستید بهتر است
یک بُقچه لا اٙقل پُرِ از روسری کند
اُشتر سوارِ کوفه که خوابش نمیبٙرٙد
از بس که فکرِ زیور و انگشتری کند
اوضاعِ اقتصادیِ کوفه عوض شده
خرما فروش، رفته که آهنگری کند
#مقتل_حضرت_رقیه
#مقتل
حضرت رقیه سلام الله علیها
#شعر
#لطمه_زنی
یهودیا خیلی بدن
عمه مونو خیلی زدن
عموم اباالفضل ع که نبود
معجرمو میکشیدن
تو کوچه یهودیا
بودم به زیر دستو پا
حرمله بم میخندیدو
رحمی نکرد به گریه هام
راستی خبر داری بابا
گوشام بی گوشواره شده
یه نگاهی بهم بکن
دخترت آواره شده
چقد زدن با چوب بابا
به لبای خشکو سرت
بابا ندیدی که چقدر
شراب میریختن رو سرت
بازارو که یادم میاد
میخوام بمیرم به خدا
آخ مارو بردن بابا جون
بازار برده فروشا
کربلایی رضا نبی نی
4_5954241289909176646.ogg
1.11M
#سبک شور - زمینه
#شهادت حضرت رقیه(س)
-------------------------
بابایی
از نبودت سوء استفاده کردن
بزار بگم اینا چقدر نامردن
از توگوشم گوشوارهامو کندن
لکنت گرفته زبونم ( بابا بابا )۳
درد میکنه استخونم ( بابا بابا )۳
شبا از ترس بابا خوابم نمیبره
توی خوابم همش میترسم یکسره
(بابا بابا حسین)۴
-------------------
بابایی
زَجرِ پلید تا که به من رسیدش
التماس و اشک من و ندیدش
از پشت سر موی من و کشیدش
زیره لگد پرم شکست ( بابا بابا )۳
مثل سرت سرم شکست ( بابا بابا )۳
دیدم عمو مو که از روی نیزه دید
وقتی دستی رسید روسری مو کشید
( بابا بابا حسین )۴
----------------------------
بابایی
دندون شیریمو زدن شکستن
باضرب ِ تازیانه رامو بستن
بزم شراب روبرومون نشستن
میبینی صورتم بابا ( شده کبود )۳
میشه بگی که جُرم من ( مگه چی بود)۳
کتکم می زدن منو با هر نگاه
اگه عمه نبود میمردم بین راه
( بابا بابا حسین )۴
--------------------------
#شعر آیینی
#کربلایی رضا نصابی
#حسین جبرئیل نژاد - دلجو
4_5994395587699542295.ogg
797.8K
هدیه به حضرت رقیه صلوات
شور یا زمینه حضرت رقیه
بگو بابایی بگو کجایی
دیگه بریدم بسته جدایی
تنم می لرزه میاد صدایی
یتیمه سخته سخته خدایی
دخترای شامی من و
مسخره کردن
خیلی بابا به چادره
پارم می خندن
با خنده شونه ی من و
تکون می دادن
سره تورو رو نیزه ها
نشون می دادن
بابای من بابای من
ای مهربون بابای من
بابای من بابای من
ای غرق خون بابای من
حاله من زاره شدم اواره
نگاه کن پام و که پره خاره
زخمیه بازوم شکسته پهلوم
شبیه زهرا کبوده شده روم
هر جای این تنم ببین
کبوده بابا
جرم و گناه من مگه
چی بوده بابا
خسته شدم بیا ببر
من و از اینجا
تاول پاهام و ببین
می سوزه بابا
بابای من بابای من
ای مهربون بابای من
بابای من بابای من
غرقه به خون بابای من
#شعر آیینی
#کربلایی رضا نصابی
#حسین جبرئیل نژاد - دلجو
#شعر حضرت علی علیه السلام
خوشم با حب حیدر قد کشیدم
دلم را از همه عالم بریدم
به غیر از مرتضی چیزی ندارم
به غیر از مرتضی چیزی ندیدم
چه شوری در دلم افکنده عشقش
پر از عشقم، پر از از خوف و امیدم
خوشم حلقه به گوش این سرایم
به هر محفل ثنایش را شنیدم
حیاتش ساده تر از بندگان بود
عجب شاه و امیری برگزیدم
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
صد و ده بار ذکر هو گرفتم
از این دنیا و اهلش رو گرفتم
مگر عقلم کم است از او نخوانم
مگر کم آبرو از او گرفتم
دل من زیر و رو شد از شبی که
به دستم در حرم جارو گرفتم
خراسان و نجف، این آبرو را
هم از این سو، هم از آن سو گرفتم
علی گفتم کمی زهرا بخندد
چه پاداشی از این بانو گرفتم
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
خدا رو کرد با او گوهرش را
تجلی صفات و مظهرش را
زمان وحی نور قل هو الله
میان کعبه خوانده مادرش را
نبی هم در شب تاریک فتنه
به حیدر می سپارد بسترش را
میان اوج پرواز نمازش
به سائل می دهد انگشترش را
همه بی تاب بر سجده می افتند
اگر افشا نماید قنبرش را
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
نجاتم داده استغفارهایش
دلم را برده با رفتارهایش
شده سرتاسر نهج البلاغه
نَمی از باطن پندارهایش
ملائک از شعف هو می کشیدند
همیشه لحظه ی پیکارهایش
نبی دلگرم بازوی علی بود
به جای تک تک سردارهایش
چنان از قلعه در را مرتضی کند
ترک برداشت تا تالارهایش
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
رها کردن مرامِ پیر من نیست
به دست دیگران زنجیر من نیست
مرا دیوانه می خوانند مردم
اگر مجنون شدم تقصیر من نیست
اگر از مرتضی کمتر بخوانم
اثر بر ناله ی شبگیر من نیست
بدون گوهر حب ولایت
به غیر از معصیت تکبیر من نیست
گره خورده دلم با حب حیدر
به جز این عشق در تقدیر من نیست
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
ازل از جام خود بر ما چشانده
همین باده دل ما را کشانده
زمان خلقت آب و گل ما
کمی خاک عبایش را تکانده
کسی که روی دوش مصطفی رفت
یتیمان را سر دوشش نشانده
خدا هم از زبان مرتضایش
پیمبر را شب معراج خوانده
به شوق وعده ی " یا حارَ هَمْدان..."
برایم طاقت و صبری نمانده ¹
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
برای مؤمنین یعسوب دین است
خداوند کرم روی زمین است
عبای وصله دار کهنه ی او
تجلی همان حِصن حصین است
نشستن زیر ایوان طلایش
برایم بهتر از خلد برین است
اگرچه منکرانش هم نفهمند
فقط حیدر امیرالمومنین است
به یمن شیر پاک مادر خود
تمام عمر، حرفم این چنین است
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
🔸شاعر : محمدجواد شیرازی
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#سبک_زمینه_حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم
#محرم_۱۴۰۰
🏴بند اول:
ای طفل بی گناهم
از نگاهت
آیه های غریبی می باره
روضه ی بی صدا و
این تلظی
هر نفس اشکمو در میاره
شرمندم ای عزیزم
واسه ی تو
مادرت دیگه شیری نداره
الهی، بمیرم، برای خشکیِ لبهات
الهی، بمیرم، برای چشمای دریات
الهی، بمیرم، نداره نایی دست و پات
تشنه ی یه قطره آبی
التماس بی جوابی
کاش یکم دیگه بخوابی، عزیزم عزیزم
🏴بند دوم:
دائم تر میکنم با
اشک چشمام
کام خشک و کویرِ لباتو
گریه نکن علی جان
که نبینم
اشکِ شرمندگیِ باباتو
یکّم طاقت بیار تا
از شریعه
آب بیاره عموجون برا تو
رو قولش، حساب کن، آخه این قول یک مرده
میدونم، عمو باز، با دست پُر بر میگرده
وفا کرده عباس، به هرچی که وعده کرده
یوسفم، عزیز ترینم
ماه گهواره نشینم
داغتو علی نبینم، عزیزم عزیزم
🏴بند سوم:
امّیدم نا امید شد
تا شنیدم
برنمیگرده هیچ وقت عموجون
جز رو زدن به دشمن
واسه ی آب
دیگه راهی نمونده برامون
میمونم چشم به راهت
توی خیمه
تا که سیراب بیای از تو میدون
تحمل ندارم، تمومِ دلشورم اینه
که یک وقت، سه شعبه، گل نازم رو نچینه
گلوتو بپوشون، داره حرمله می بینه
کاش نگا کنن به حالت
کاش بدن یِکم مَجالت
رحم کنن به سن و سالت، عزیزم عزیزم
#شعر: طاها تحقیقی(یاحسین)
#سبک: مهدی زهدی
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#شور_امام_حسین(ع)
#محرم_۱۴۰۰
#اجرا_نشده
🏴بند اول:
روی لبهام باز این آهنگه
نوکر واسه حرم دل تنگه
هر نفسم با سوز و گریه
هماهنگه، هماهنگه
ای اربابم
یک سال پیشت نیومدم مُردم آقا
تو رو به حق مادرت زهرا
قسمت کن امسال بیام کربلا
حرم حرم عمریه دارم میخونم
آقا، از فراغ تو دلخونم
بذار، بیام حرمت بمونم، یا ثارالله
(حسین آقا جان۳)
ای آقا جان
🏴بند دوم:
قلبم به عشق تو میکوبه
بی تو لحظه لحظم آشوبه
وقتایی که باشم پیش تو
حالم خوبه، حالم خوبه
ای اربابم
واسه عالم هستی کشتی هدایت
آقا تو رو به جون رقیّت
بذار، عمرم بگذره تو هیئت
نفس نفس همینه فقط آوازم
سمت کربلا بدی پروازم
میخوام، با تو دنیامو بسازم، یا ثارالله
(حسین آقا جان۳)
ای آقا جان
🏴بند سوم:
تو سختی ها بودی کنارم
تو دلواپسی ها دلدارم
بی مقدمه میگم آقا
دوسِت دارم، دوسِت دارم
ای اربابم
ممنونتم محرم رو بازم دیدم
بازم پیرهَنْ مشکیمو پوشیدم
امسال دیگه تو روضه جون میدم
محرمات بهونه ی بندگیمه
شور و شیرینیه زندگیمه
پر از خاطرات بچگیمه، یا ثارالله
(حسین آقا جان۳)
ای آقا جان
#شعر: طاها تحقیقی(یاحسین)
#سبک: مهدی زهدی
اشعار روز #چهارم_صفر ۱۳۹۹
حسینیه صنف لباس فروش ها
سه شنبه صبح اول مهرماه
#بسم_رب_الحسین
#شعر #آقاامام_زمان
#حاج_منصورارضی
میان حوض دو چشمم دو قطره اشک نمانده
مرا گناه به سوی عذاب هجر کشانده
منم کسی که دو دستش ز دامن تو رها شد
تویی کسی که گدا را جدا نکرده نرانده
دمی که مست گناهم خدا کند که نیایی
شرابِ نفس عطشم را هنوز هم ننشانده
همیشه حرف حساب تو را حساب نکردم
همیشه کاسبی من خراب بود و زیان ده
دلیل دور شدن از شما رفیق بدم شد
همینکه عشق شما را همیشه از سرم پرانده
تو در کنار منی و من از حضور تو محروم
خدا مرا به عبایت رسانده و نرسانده
چقدر عکس حرم را ببینم و بکشم آه
چنان کسی که وضو دارد و نماز نخوانده
حسین گفتن من از دعای فاطمه بوده
چه کوثری ست که زهرا به جان روضه چکانده
فدای دختر زهرا که در میان خرابه
ز گیسوان گره خورده اش غبار تکانده
در آن معاشقه سر را گرفت و گفت رقیه
پدر مرا کسی از روی خارها ندوانده
60828_1398105102026_473756.mp3
473.8K
#شعر و دوبند سرود و شور ولادت حضرت #زینب کبری سلام الله علیها
#(فخر زمین و زمان) * #امیرحسین سلطانی
بند اول
فخر زمین و زمان
عمهٔ صاحب زمان،یا زینب یا زینب
خواهر شاه جهان
بی بیِ زهرا نشان،یا زینب یا زینب
اومدی و با قدمت غوغا کردی
قلبت و به برادرت اهدا کردی
اومدی و دل از دل حیدر بردی
اومدی و غم از دل مادر بردی
شاده دل اهل ولا چون
اومده زینت ولایت
بانوی قهرمانِ زینب
مثل علیِ با شهامت
(سیدتی زینب کبری)
بند دوم
نائبة المرتضی
صبور دشت بلا،یا زینب یا زینب
سیده ی کربلا
اسوهٔ حجب و حیا،یا زینب یا زینب
اومدی و عاشقی رو معنا کردی
با خنده ای معشوقت و پیدا کردی
نقش تو شد خواهری و تو کربلا
نقشای خواهریتو خوب اجرا کردی
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
برای دسترسی آسان به مطالب فاطمیه ازهشتک استفاده کنید👇👇👇
#فاطمیه
#زمینه
#شور
#واحد
#واحدسنگین
#زمزمه
#مرثیه
#غزل
#مناجات
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات
#مناجات_اول_مجلس
#شعر
#شعر_روضه
#شهدا
#حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا_س
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#حضرت_زینب
#سرود
#مدح
#فاطمیه_۱۴۰۰
#سبک_شور_حضرت_زهرا_س
#و_امیرالمومنین_ع
#یا_ام_النجبا
بند اول:
یا اُمُّّ النجبا، سیدة النساء
دختره نبی و، حبیبه ی خدا
انسیة الحوراء، یا زهرا
شرَفُ الاَبْناء، یا زهرا *
میبوسه بابا، دستت رو
اُمِّ ابیها، یا زهرا
کوه فضائلی و محور اهل کساء
کعبه رحمتی و زینت ارض و سماء
مادرم حضرت زهرا
بند دوم:
رشیده ی بتول، نور العین رسول
رسالت نبی، شده با تو قبول
شفیعة الاُمّة، یا زهرا
علت خلقت، یا زهرا
الگوی زن ها هستی، توو
حیا و عفت، یا زهرا
ناجی محشری و، زیره پاهاته بهشت
در تعریف تو خدا، کوثر و قدر و نوشت
مادرم حضرت زهرا
بند سوم:
حضرت فاطمه، بانوی عالِمه
زوجة الوصی و تویی مُحتَشَمه *
منظومه ی آیات، یا زهرا
مادره سادات، یا زهرا
از چادره تو، میباره
خِیر و برَکات، یا زهرا
عمریه نوکرتم، سایه ی رو سرمی
غم ندارم قیامت، وقتی تو مادرمی
مادرم حضرت زهرا
بند چهارم:
امیرالمؤمنین، مولای متقین
اولین امام و، خلیفه ی زمین
خزائن الاسرار، یا حیدر
سید الابرار، یا حیدر
مقصوده اسماءُ الْحسنی
افضل الاذکار، یا حیدر
رکن عبادتی و، حبّ تو کُلّ هدف
عالمی بنده ی تو، یا علی شاه نجف
یا اسد الله علی
#بسیار_زیبا😍❤️
💠شرف الابناء: افتخار برای فرزندان
💠محتشمه: با حشمت و احترام
#شعر: طاها تحقیقی(یاحسین)
#ملودی: احسان نوری
4_5922568165253989356.mp3
1.79M
#فاطمیه_۱۴۰۰
#سبک_زمینه_شهادت_حضرت_زهرا_س
#بی_تابی
#بسیار_زیبا💔
⚜(زبان حال امیرالمؤمنین ع)⚜
🏴بند اول:
بی تابی
شبا تا صبح نمیخوابی
با گریه ی توی محرابی
بی تابی
بیماری
پرت شکسته درد داری
ولی به روت نمیاری
بیماری
دعا نکن دلم میگیره
آخه دعای تو می گیره
انقد نگو عجّل وفاتی
خدا تو رو ازم نگیره
یاره بی، تقصیرم
من بی تو، میمیرم
حلالم، کن زهرا
شرمندس، مرتضی
واویلا یا زهرا
🏴بند دوم:
پشت در
تا فهمیدن تویی، بدتر
یه جور زدن بشی پرپر
پشت در
بد سوختی
با ضربه ی لگد سوختی
آتیش زبونه زد سوختی
بد سوختی
دنیا روی سرم شد آوار
تا موندی بین در و دیوار
من و تو و محسن رو کشتن
تو سینه شد فرو تا مسمار
شکستن، پهلوتو
زخمی شد، بازوتو
چیشده، ابروتو؟!
میگیری، هی رو تو
واویلا یا زهرا
🏴بند سوم:
ای زهرا
نرو علی میشه تنها
بی تو غریبه تو دنیا
ای زهرا
خانومم
ای قد کمون مرحومم
بلند شو یاره مظلومم
خانومم
میخوام ازت دلی بلند شو
تو رو جون علی بلند شو😭
هر اندازه که میخوای از من
روتو بگیر ولی بلند شو🙏😭
زود رفتی، از پیشم
داغت زد، آتیشم
دل کندن، دشواره
حیدر شد، بیچاره😭
الوداع یا زهرا
#شعر: طاها تحقیقی(یاحسین)
#به_این_سبک☝️🖤
#ملودی: محمدرضا محمدی
#شعر سردار سلیمانی _گریز #روضه
مسیر رودِ خروشان به دامن دریاست
به خون خویش طپیدن سرورِ این دنیاست
بدون دست؛علمدار؛دیدنی تر شد
لباسِ سرخِ شهادت به قامتت زیباست
به روی دوش شهیدان تنت شب جمعه
کنارِ علقمه مهمانِ حضرت زهراست
ز فاو تا به حلب ؛زینبیه تا به عراق
حضور ِ سبز تو شانه به شانهٔ شهداست
سلام بر تنِ پاکِ تو و «ابومهدی»
که عاشقانه در آغوشِ سیدالشهداست
کسی که در پی الگو برای ایثار است
حیات تا به شهادت نتیجه اش اینجاست
زمان زندگی ات فاتحانه جنگیدی
شهادت تو سرآغاز مرگ آمریکاست
تقاص خون تو را صهیونیسم پس بدهد
به گور میبرد این آرزو «علی تنهاست»
نوشته روی عَلَم «قاسم سلیمانی»
به روی شانهٔ او پرچم علی بالاست
زکربلای چهار و شلمچه جا ماندی
ولی قرار تو بادوستان تو ؛دی ماست
کسی که فاطمیه جام وصل می نوشد
میانِ شعله اگر دست و پا زند ؛ گویاست_
_میانِ آن درودیوار مادرِ ماسوخت
میانِ آن در و دیوار محشری برپاست
به پیش چشم علی می زدند زهرا را
یگانه عصمت کبری به زیر دست وپاست
کسی که روی بگیرد زمرد نابینا
میان آنهمه نا مَحرمِ بدون ِ حیاست
مغیره قنفذ و خالد قلاف کوبیدند
کسی نگفت که زن را زدن به کوچه رواست؟
اگرکه چادر مادر به کوچه خاکی شد
ظهور فاطمیه در غروب عاشوراست
سپاه کوفه به زینب بلند خندیدند
تمام درد سر او نبودن سقاست
کنار پیکرِ بی سر زدند زینب را
برای غارت چادر میانشان دعواست
#قاسم_نعمتی
#سبک_زمینه_حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم
#محرم_۱۴۰۰
🏴بند اول:
ای طفل بی گناهم
از نگاهت
آیه های غریبی می باره
روضه ی بی صدا و
این تلظی
هر نفس اشکمو در میاره
شرمندم ای عزیزم
واسه ی تو
مادرت دیگه شیری نداره
الهی، بمیرم، برای خشکیِ لبهات
الهی، بمیرم، برای چشمای دریات
الهی، بمیرم، نداره نایی دست و پات
تشنه ی یه قطره آبی
التماس بی جوابی
کاش یکم دیگه بخوابی، عزیزم عزیزم
🏴بند دوم:
دائم تر میکنم با
اشک چشمام
کام خشک و کویرِ لباتو
گریه نکن علی جان
که نبینم
اشکِ شرمندگیِ باباتو
یکّم طاقت بیار تا
از شریعه
آب بیاره عموجون برا تو
رو قولش، حساب کن، آخه این قول یک مرده
میدونم، عمو باز، با دست پُر بر میگرده
وفا کرده عباس، به هرچی که وعده کرده
یوسفم، عزیز ترینم
ماه گهواره نشینم
داغتو علی نبینم، عزیزم عزیزم
🏴بند سوم:
امّیدم نا امید شد
تا شنیدم
برنمیگرده هیچ وقت عموجون
جز رو زدن به دشمن
واسه ی آب
دیگه راهی نمونده برامون
میمونم چشم به راهت
توی خیمه
تا که سیراب بیای از تو میدون
تحمل ندارم، تمومِ دلشورم اینه
که یک وقت، سه شعبه، گل نازم رو نچینه
گلوتو بپوشون، داره حرمله می بینه
کاش نگا کنن به حالت
کاش بدن یِکم مَجالت
رحم کنن به سن و سالت، عزیزم عزیزم
#شعر: طاها تحقیقی(یاحسین)
#سبک: مهدی زهدی
#سبک_شور_حضرت_عباس_ع
#شب_نهم
#محرم_۱۴۰۰
🏴بند اول:
عباس، ای علوی تبار
کوهِ، جنم و اقتدار
خشم و، برق نگاهِ تو
تیزه، شبیه ذوالفقار
طوفان اباالفضل، مرد مردان اباالفضل
ساقی لشکر، شیر میدان اباالفضل
کرّار اباالفضل، سر و سردار اباالفضل
خدای غیرت، ای علمدار حسین
تا لحظه ی شهادت، وفاداره حسین
تویی تنها سپاه و هواداره حسین
یا اباالفضل یا مولا
🏴بند دوم:
عباس، معنیِ مرحمت
هستی، لایق منقبت
ساقی، ای آخره مرام
ایول، داری تو معرفت
محشر اباالفضل، خوده حیدر اباالفضل
فخر میفروشه، به تو مادر اباالفضل
آقا اباالفضل، یل و سقا ابالفضل
تو مه سیمایی و ملقب به قمر
و حامیِ ظُعَیْنه ابوالقِربه قمر
رجزخونی و تاج سره کعبه قمر
یا اباالفضل یا مولا
🏴بند سوم:
عباس، شاه و ارباب من
شور و، مستیِ ناب من
هر وقت، که زدمت صدا
مولا، دادی جواب من
جانم اباالفضل، ضربانم اباالفضل
اسم تو میده، هیجانم اباالفضل
یارم اباالفضل، کس و کارم اباالفضل
به پای عشقت عمریه سینه زنم
شده وقف عزای تو این جون و تنم
تو آقامی و واست اویس قرنم
یا اباالفضل یا مولا
#پیشنهاد_دانلود😍
#شعر: یاحسین(طاها تحقیقی)
#سبک: سعید همرنگ
✅ امام رضا علیه السلام
🔻محمد سهرابی
انگور می دهند که قربانی ات کنند
لازم نکرده دعوت مهمانی ات کنند
صدها رواق در جگرت زهر باز کرد
می خواستند آینه بندانی ات کنند
هر شب تو بر غریبی خود گریه می کنی
مردم اگر چه سجدهی سلطانی ات کنند
تو نو به نو برای خودت گریه می کنی
در صحن کهنه گرچه چراغانی ات کنند
وقتی خدا غریبی ما را نگاه کرد
فرمود تا حسین خراسانی ات کنند
زن های طوس مثل زنان بنی اسد
جمعند تا عزای پریشانی ات کنند
معصومه را به همرهی خود کشانده ای
تا قبله گاه زینب ایرانی ات کنند
#امام_رضا_علیه السلام
#محمد_سهرابی
#شعر
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
✅ امام رضا علیه السلام
🔻محمد جواد غفورزاده (شفق)
یا آنکه بخوانید به بالین پسرم را
یا بر سر زانو بگذارید سرم را
شب تا به سحرچشم به راهم که نسیمی
از من ببرد سوی مدینه خبرم را
کی باور من بود که از آن حرم پاک
یک روز جدا گردم و بندم نظرم را
مجبور به تودیع حرم بودم و ناچار
در سایه اندوه نشاندم پسرم را
هنگام خدا حافظی از شهر،عزیزان
شستند به خوناب جگر رهگذرم را
گفتم همه در بدرقه ام اشک ببارند
شاید که نبینند از آن پس اثرم را
دامانم از این منظره پر اشک شد اما
گفتم که نبیند پسرم چشم ترم را
باکس نتوان گفت ولیعهدی مأمون
خون کرده دلم را و شکسته کمرم را
من سر به ولیعهدی دونان نسپارم
بگذارم اگر بر سر این کار سرم را
تهمت زچه بندید به انگور، که خون کرد
هم صحبتی دشمن دیرین جگرم را
آفاق همه زیر پر رأفت من بود
افسوس بدین جرم شکستند پرم را
آن قوم که در سایه ام آرام گرفتند
دادند به تاراج خزان برگ وبرم را
بشتاب بدیدار من ای گل که به بویت
تسکین دهم آلام دل در به درم را
روزم سپری شد به غم،اما گذراندم
با یاد تو ای خوب،شبم را سحرم را
#امام_رضا_علیه السلام
#محمد_جواد_غفورزاده
#شعر
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#طوفان_الاقصی #فلسطین
#رجز
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هدف این است که نابود شود اسرائیل
میشود شهر تل آویو به آتش تبدیل
خون قاسم سلیمانی تاوان دارد
انتقامش بگردد بزودی تکمیل
آمد این خبر که رسیده بهار
دشمن الفرار از یمین و یسار
گفته الله نترس ای مظلوم
صبح پیروزی ات نزدیک است
مردمان جهان میبینند
آخر این ظلم چقدر تاریک است
بهراسید نویسید به خط قرمز
بیست و پنج سال خود را نبینید هرگز
بهتر آن است که با پای خود برگردید
صهیونیستِ یهودی خدایت حافظ
💠 سبک: رجز آن است که آغاز کند ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شعر #کربلایی_محمد_رسولی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam