#شعر
#غزل
#غزل_مرثيه
#عاليه_رجبى
#راویدردستدردیکهنهوجانکاهزخم
#حلقه_ادبی_ریان
راوی دردست دردی کهنه و جانکاه،زخم
میکشاند واژه ها را سمت قربانگاه،زخم
زیر پای لشکری از تیرها و نیزه ها
بارها برداشته خورشید زخم و ماه، زخم
مانده در تاریخ ننگ آمیز کوفه،پیکرِ
میهمانی باهزارو نهصد وپنجاه ،زخم
بغضها راه نفس را سخت میگیرد اگر
سینه ای را کرده باشد شعله های آه،زخم
پای خسته، در میان بند،فکرش رابکن
حال با خار مغیلان هم شود همراه،زخم
این خمیده راه رفتنها دلیلش منطقی ست
گاه بادردش قدی را میکند کوتاه،زخم
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅کانال سبک وشعر باب الحرم