eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
91 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
یک اربعین گذشته بر این باده ها حسین آماده اند ناب ترین باده ها حسین ما باده های عشق تو هستیم، آمدیم دلداده های عشق تو هستیم، آمدیم این بلبلان عشق که از غم فسرده اند اجساد زنده ایم که در اصل مرده اند چل روز بی حضور تو با درد طی شده با مردهای ظالم و نامرد طی شده چل روز سایه ات به سر ما نبود، آه! ماه عشیره همسفر ما نبود، آه! چل روز چشم قافله دریای آب بود چل روز حال عمه خرابِ خراب بود چل روز دختران تو زیور نداشتند چل روز همسران تو همسر نداشتند در شام خواهران تو معجر نداشتند ای کاش، مثل پیکرتان سر نداشتند چل روز چشم مادرمان بی امان گریست حیدر گریست، خاتم پیغمبران گریست هفت آسمان گریست، زمین و زمان گریست در شهر کوفه جامه بر انداممان گریست چل روز ، روز ما همه چون شب سیاه بود سمت مخدّرات هجوم نگاه بود چل روز نیش زخم زبان بود و هلهله چشم رباب و قهقهه ی شمر و حرمله چل روز؛ وای، یک به یک ایّام درد بود الشّام، شام، شام، همان شام درد بود چل روز خارجی شدن خاندان تو زخم زبان و چوب و یزید و لبان تو چل روز عمه نقش زنی بی بدیل داشت امّ المصائبی شد و صبری جمیل داشت چل روز عمه روضه برای سر تو خواند در پای نیزه روضه ای از حنجر تو خواند می گفت ای حسین عزیز دل بتول ای حنجرت محل گل بوسه ی رسول چل روز پیش بود دل مادرم گرفت بوسه به حنجر تو زدم، حنجرم گرفت چل روز پیش بود به سمتت دوید شمر روی تنت نشست و سرت را برید شمر عظیمی برگرفته از وبلاگ حسینیه @babollharam
مرا به خانه ی غم آشیانه اما سخت به خاک سرخ نشانده زمانه اما سخت نشسته بودم و از تو جدا نمیگشتم گرفت دست مرا تازیانه اما سخت هزار قصه برایت بگویم از کوفه گرفت آتش کینه زبانه اما سخت ورود ما چه بگویم... به شام میدیدی ورود گر چه به ساز و ترانه اما سخت و نیزه دار در آن کوچه ها سرت را کج... ...نشانده بود به نی ناشیانه اما سخت چه گویم از سر بام و عجوزه ای با سنگ گرفته بود سرت را نشانه اما سخت بیا نگیر سراغ رقیه را از من در ازدحام نشست آن میانه اما سخت چقدر آن شب آخر هواییت شده بود گرفت زخم سرت را به شانه اما سخت سرت رسید و خرابه شکوفه باران شد نداشت خشکی لبها کرانه اما سخت گذاشت سر زن غساله بر روی دیوار اگر چه شست تنش را شبانه اما سخت مرا ببخش حسین جان سه ساله ات جا ماند و ما بدون رقیه روانه اما سخت رقیه کنج خرابه سفیر شامت شد همیشه قصه ما جاودانه اما سخت _حجت_ بحرالعلوم_ طباطبایی @babollharam