بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
#حسن_صنوبری
▶️
نشسته بر لب ساحل، شکسته زورقِ عاشق:
کهراست زهرۀ دریا؟ کجاست باد موافق؟
به موجِ اشک، کِی آخر توان به اوج رسیدن؟
کجا حریفِ تو باشد دلِ شکستۀ قایق؟
*
نه فهمِ رنج تو آسان، نه درکِ اوج تو ممکن
زبان ناطقه الکن؛ سکوت، یکسره ناطق
مگر که اذنِ جنونم دهی چو «جابر جعفی»
وگرنه عقل ندارد رهی به کوی حقایق
تویی که علم یقینی، به دین اول و آخر
تویی که معنی دینی، به علم سابق و لاحق
چو طفل مکتب تو «بوحنیفه» است چه گویم
ز حلقۀ تو بجویم اگر مشایخ واثق
به حکم توست اگر زد «هشام» تیغ تکلّم
ز کیمیای تو «جابر»، حکیم گشته و حاذق
چه داشت خرقۀ «سفیان» به جز ریا -و چه عریان-؟
تو خرقهپوشِ خدایی نهان ز چشم خلائق
زبان گشودی و آنک شکست حقّۀ کافر
نگاه کردی و آنگه پرید رنگ منافق
عیار عقل تو بودی به گفتگوی مکاتب
مراد علم تو بودی ز جستجوی دقائق
تویی تو چشمۀ جوشان، تویی تو بحر خروشان
شکستهزورقِ ساحل، منم، به سوی تو شائق
**
ز خویش میروم امشب به سوی غربت دریا
سیاهپوش عزای امام جعفر صادق
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
#مهدی_جهاندار
▶️
بر گرده ی خود مثل علی نان و رطب داشت
صادق همه صبح است چه در خلوت شب داشت
شب تیره و تار و ظلمات است، پر از ظلم
صد سال پر از ظلمت جهلی که عرب داشت
می رفت که خاموش شود مشعل توحید
اسلامِ وَ أکملتُ لکُم رو به عقب داشت
برخاست کسی مکّی و کوفی به فدایش
آوازه چنان داشت که تا شام و حلب داشت
در محضر او این همه شاگرد عجب نیست
بر تیغ علی این همه زنگار عجب داشت!
چون جابر حیّان کسی اسرار ندانست
جز آن که به درگاه تو زانوی ادب داشت
هفتاد و دو تا یارت اگر بود چه می شد
تیغ تو و پستوی نهان خانه سبب داشت
از صبح بپرسید که صادق به چه معناست
با عشق بگویید که یارم چه لقب داشت
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
#بصیرت_انقلابی
#محمود_ژوليده
▶️
رئیس مذهب شیعه! جهان از آنِ شماست
ندای حق طلبی ،تشنهٔ جهانِ شماست
به گوشه گوشهٔ عالم به هر کجا نگیریم
به هر دیارِ غریبه، پُر از نشان شماست
نَه یار، بهر تو هِفده نفر، که بی إغراق
هزار لشگرِ آماده در میان شماست
که گفته سیصد و چندین نفر ندارد یار
بگو امام زمان را، زمان زمان شماست
بگو به عیسیِ مریم که شیخ عیسی را
دعا کند، که یکی از فدائیان شماست
ز شیخِ نیجریه تا به شیخِ بَحرِینَت
مطیعِ محضِ تو با لشگری، عیان شماست
اگر قطیف،نِمر را به ظلم از کف داد
مدینه تا به مدائن پُر از جوان شماست
و از عراق و یمن تا به سوریه، لبنان
سپاهِ حزب خدا، از مدافعان شماست
ز روستای صَراری گرفته تا به ٱحد
هنوز مُثلِه شدن، سهم شیعیان شماست
به رغم دشمنِ تکفیری اَت، به کوری خصم
هنوز نام علی شاهد أذان شماست
و ایستاده میان غبار احمد ها
هزار مَرد، چو احمد که در نهان شماست
قسم به روح خدا و قسم به سید علی
بیا به کشور ایران که آشیان شماست
به مُلک ری،به خراسان، به قم، بیا آقا
هزار دیده چو بَهجت به راه، جان شماست
به کعبه و به بقیع و چهار مظلومش
که کربلای حسینِ تو در أمان شماست
ضریحِ مرقدِ شش گوشه شاهدَت به یقین
که اربعین، حرمِ یار، میزبان شماست
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از منبع سبک
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
#حسن_صنوبری
نشسته بر لب ساحل، شکسته زورقِ عاشق:
کهراست زهرۀ دریا؟ کجاست باد موافق؟
به موجِ اشک، کِی آخر توان به اوج رسیدن؟
کجا حریفِ تو باشد دلِ شکستۀ قایق؟
نه فهمِ رنج تو آسان، نه درکِ اوج تو ممکن
زبان ناطقه الکن؛ سکوت، یکسره ناطق
مگر که اذنِ جنونم دهی چو «جابر جعفی»
وگرنه عقل ندارد رهی به کوی حقایق
تویی که علم یقینی، به دین اول و آخر
تویی که معنی دینی، به علم سابق و لاحق
چو طفل مکتب تو «بوحنیفه» است چه گویم
ز حلقۀ تو بجویم اگر مشایخ واثق
به حکم توست اگر زد «هشام» تیغ تکلّم
ز کیمیای تو «جابر»، حکیم گشته و حاذق
چه داشت خرقۀ «سفیان» به جز ریا -و چه عریان-؟
تو خرقهپوشِ خدایی نهان ز چشم خلائق
زبان گشودی و آنک شکست حقّۀ کافر
نگاه کردی و آنگه پرید رنگ منافق
عیار عقل تو بودی به گفتگوی مکاتب
مراد علم تو بودی ز جستجوی دقائق
تویی تو چشمۀ جوشان، تویی تو بحر خروشان
شکستهزورقِ ساحل، منم، به سوی تو شائق
**
ز خویش میروم امشب به سوی غربت دریا
سیاهپوش عزای امام جعفر صادق
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
از حدیث لوح می آید مقامات اینچنین
که ندارد هیچ کس جزتو کرامات اینچنین
مانده در توصیف یک شأن تو ابیات اینچنین
سالها محکوم عشق توست، نیات اینچنین
تا ابد مرئوس ماییم و ریاست با شما
نازشصت هرکسی ما را رسانده تا شما
انقلاب علم، با کرسی درست پا گرفت
بحث و استدلال از عصر شما بالا گرفت
فقه ما از نور فقه جعفری معنا گرفت
میشود جزء مفاخر هرکس اینجا جاگرفت
راه گم کرده کنارت راه پیدا میکند
از دمت پیرزنی کار مسیحا میکند
آبروی پرچم در اهتزاز ما تویی
از بقیه بی نیازیم و نیاز ما تویی
ما همه اهل نمازیمو نماز ما تویی
پس شفاعت کن که تنها چاره ساز ماتویی
بانی ترویج عاشورا تویی پس بی گمان
خانه ات یعنی حسینیه شما هم روضه خوان
مجلس درست شلوغ و خانه ات خلوت شده
سهم تو در این دیار آشنا غربت شده
بازهم پشت دری لبریز جمعیت شده
خانۀ امن الهی سلب امنیت شده
آتشی از خانه ی زهرا به این در هم رسید
ارث دست بسته حیدر به جعفر هم رسید
پیرمرد شهر از دارالعباده رفتنی ست
نور حق با عده ای ابلیس زاده رفتنی ست
دستهایش بسته شد پس بی اراده رفتنی ست
بی عمامه بی عبا پای پیاده رفتنی ست
کوچه در کوچه به پشت اسب حالا میدوی
پیش چشم مردمی بی عار تنها میدوی
گرچه کوچه گردی و دست تو بند سلسله ست
راستی آقا بگو دور شما هم هلهله ست؟
راستی بر پای تو از خار صحرا آبله ست؟
راستی آقا دلت دلواپس یک قافله ست؟
راستی اهل و عیالت را اسارت میبرند
چادر و روبنده از آنها به غارت میبرند؟
نه کسی اینجا ز سرها معجری را میکشد
نه کسی با تازیانه خواهری را میکشد
نه کسی از پشت موی دختری را میکشد
نه کسی بر گردن تو خنجری را میکشد
نیزه داری هم اگرباشد سری بر نیزه نیست
قلب هجده پاره ی پیغمبری بر نیزه نیست
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم