eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام و یادی از بزرگانی که پیکر پاکشان در حرم حضرت علیه السلام به خاک سپرده شده است بندهٔ ربّ رحیم آمد خوش آمد نور سید الکریم آمد خوش آمد حضرت عبدالعظیم آمد خوش آمد به فدای قدم او کم ما و کرم او کعبهٔ جان حرم او خادم قرآن تویی جان یا مولا یا مولا یا مولا قبلهٔ تهران تویی جان یا مولا یا مولا یا مولا بَرْکتِ ایران تویی جان یا مولا یا مولا یا مولا سیّدی یا حضرتِ عبدالعظیم... واجبُ التّعظیمی و معنای عشقی بر سرود حق چُنان آوای عشقی نسبتِ بر اولیا دریای عشقی لالهٔ باغ ولایی ای زیارتت خدایی بر همه کرببلایی نور چشم حَسَنین جان یا مولا یا مولا یا مولا ای عزیز عالمین جان یا مولا یا مولا یا مولا یاسِ جنّت الحسین جان یا مولا یا مولا یا مولا سیّدی یا حضرتِ عبدالعظیم... به شاه آبادی و تحریری و خوشوَقت به مقامِ مهدویِ کنی سوگند به آقا مجتبای تهرانی سوگند به مقام حق شناس و طِیّب و جمیع خوبان وَ تمامیِ شهیدان کاش مثه زهیر بشیم در مسیر هدایت هدایت وَ جدا زِ غیر بشیم از عطا و عنایت عنایت عاقبت به خیر بشیم توی راهِ ولایت ولایت سیّدی یا حضرتِ عبدالعظیم... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
کسی که راه به باغ توچون نسیم گرفته‌ست صراط را زهمین راه مستقیم گرفته‌ست تو از عشیرهٔ عشقی، تو از قبیلهٔ قبله که عطر، مرقدت از جنّت‌النعیم گرفته‌ست گدای کوی تو امروزه نیستم من و، دانی سرم به خاک درت،اُنس ازقدیم گرفته‌ست همیشه سفرهٔ دل باز کرده‌ام به حضورت که فیض بازشدن غنچه ازنسیم گرفته‌ست همیشه عبد، حقیرست در برابر معبود به جزتوکی؟سِمَت عبد،باعظیم گرفته‌ست بر این بهشت مجسّم قَسَم که زائر صحنت به کف براتِ نجاتِ خودازجحیم گرفته‌ست مَلَک غبار، ز قبر تو تا نَرُفته نرَفته دراین مقام،فلک خویش رامقیم گرفته‌ست چگونه چشم کرم زین حرم نداشته باشم؟ که هر کبوتر تو ذکر «یا کریم» گرفته‌ست کسی که زائر تو شد، حسین را شده زائر که رنگ وبوحرم تو ازآن حریم گرفته‌ست علی انسانی
ای اهل نظر کعبه ی اهل نظر این جاست زیرا حرم زاده ی خیرالبشر این جاست خورشید ولایت گهر بحر هدایت طوبای بهشت علوی را ثمر این جاست آیید به شهر ری و خوانید خدا را زیرا که به حاجات همه خلق در این جاست این جا حرم عبدالعظیم است عظیم است بحر عظمت را به حقیقت گهر این جاست این تربت فرزند کریم دو جهان است ارباب کرم را به سر خاک سر این جاست با چشم دل خویش در این بقعه ببینید کافواج ملک تابه فلک جلوه گراین جاست از ری همه بر دیده دل نور بگیرید زیرا که سپهر نبوی را قمر این جاست آید به مشام همه بوی حسن از خاک هان پا به ادب نه که حَسن را پسر این جاست زوّار حریمش همه زوّار حسینند بر اهل ولا کرب و بلای دگر این جاست اینجا حرم عبدالعظیم است عظیم است این قبر کریم ابن کریم ابن کریم است رحمان نوازنی ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
یا سیّدالکریم دلم آشنای تو ابن الکریم هستی و من هم گدای تو ای از حسن نسب ای جان اهل بیت عبدالعظیم هستی و عبد خدای تو این یاکریم ها به امیدی ز گنبدت پرواز می کنند همه در لوای تو وقتی به بارگاه تو سائل روانه شد چشمش به رحمت است وَ لطف و عطای تو همسان شده زیارت تو با حسین،لیک مدفن به ری شدی و ری کربلای تو با زمزم کمیل، شب جمعه در حرم انسی عمیق دارم وجانم فدای تو شب های جمعه که دل تنگ کربلاست شابدُالعظیم آیم وصحن وسرای تو در روز رحلت تو،کلّ اهل ری بر سینه می زنند همه در عزای تو در آخر غزل شده ام شرمسار تو دارم امید بر تو و یکدم لقای تو محمدمهدی عبدالهی ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
. حضرت عبدالعظیم، شاه سلام علیک سیدوالا،کریم،شاه سلام علیک موسم میلاد تو،در ربیع الثانی است ای تو بهاری نسیم شاه سلام علیک ماه شب چارده،روز چهار آمدی نوگل جنت شمیم، شاه سلام علیک ای مدنی زادگاه ای پسر فاطمه نسل علی را علیم،شاه سلام علیک ای حسنی خصلت وای پسر مجتبی ای تو به هادی ندیم ماه سلام علیک ری بکند افتخار گشته پذیرای تو لطف خدای حکیم،شاه سلام علیک کرببلا گونه است طوف ضریحت شها ای تو حسینی حریم ، شاه سلام علیک ای حرمت قبله ی حاجت درماندگان جمله زلطفت نعیم، شاه سلام علیک موسم میلاد تو ری همه غرق سرور زیر لوایت مقیم، شاه سلام علیک شعر:اسماعیل تقوایی ........ چارمین روز ربیع الاخر آمد باز مولودی زنسل حیدر آمد منتسب بر اولین فرزند زهراست(س) ازحسن دارد نشان ودلبر آمد شد مدینه روشن از نور وجودش آسمان شیعیان را اختر آمد عبد حق می باشد وعبدالعظیم است بر کرم داران عالم سرور آمد می کند هجرت، شود او ساکن ری رازیان را سیدی تاج سر آمد از امامان درک کرده چارتن را فلک فقه جعفری را لنگر آمد مرقدش کرببلا را شد قرینه شافعی ازبهر روز محشر آمد عرضه می دارد به هادی(ع) دین خود را مجمع یاران او را گوهر آمد درگه او مأمن اهل نیاز است شیعه را حاجت روایی دیگر آمد اهل ری را فخر می باشد وجودش ملک ری را اعتبار وزیور آمد ری چراغانی بود در زاد روزش شادمان از اینکه پور حیدر آمد شاعر:اسماعیل تقوایی .......________________________
. این جا دیار و مرقد مـَردی کـریم است این جا مزار حضرت عبدالعظیم است اين «آستان» از بس كه والا و رفیع است هم کربلای عاشقان و هم بقیع است لطف خدا بوده که ری بر ما وطن شد سهم دل این عاشقان عشق حسن شد روز ازل تقدیر ما شد عشق نامت تو شاه مُلک دل شدی ما هم غلامت دنیای ما لبریز از فیض دم توست در دست ما تا روز محشر پرچم توست نامت همیشه عزت این مردمان است این افتخار مردم ری در جهان است تنها نه رى را داده اى سوداى مستى پشت و پناه مردم تهران تو هستى هـر کس که زائر شد به تو از غم رها شد مهمان تو مهمان شاه کربلا شد کرب و بلا گفتم دلم لرزید یا رب گودال یادم آمد و غم‌های زینب آقا اجازه هست تا روضه بخوانم ای کاش با این روضه ها زنده نمانم آقا شنیدم تشنه لب از حال رفتی اما شبیه جدتان گودال رفتی؟ کی مثل اربـابـم تنت در خون کشیدند یا کِـی سـرت را بـا لـب عطشان بریدند روز عزای تو اگر دل پُر محن شد... کِی تیر باران پیکرت مثل حسن شد .
تا نهادی پای خود بر چشم ما، عبدالعظیم دیده ها بینا شد از نور خدا، عبدالعظیم هر زمانی که گره افتاد در کار کسی آمد و پیش تو شد حاجت روا، عبدالعظیم سفره داری ارث از جدت کریمت برده ای عطر نانت یادگار مجتبی، عبدالعظیم اُسوه های علم؛ خاکِ راهِ زوارت شدند خاک پای زائرانت توتیا، عبدالعظیم هر کجا رفتم نجف؛ مشهد؛ مدینه؛ کربلا روی لب دادم سلامی بر شما عبدالعظیم اهل تهران هر شب و هر روز مهمان تواند سفره دار روضه های هل اتی عبدالعظیم کربلا را با خودت تا شهر ری آورده ای وَه چه نزدیک است با تو کربلا، عبدالعظیم مجتبایی هستی اما مادرت در پیش تو ضربه ی سیلی نخورد از بی حیا، عبدالعظیم زائر تو، زائر شاه شهیدان شد ولی... مانده آیا پیکرت بر خاک ها؟! عبدالعظیم .
گدایی سرکویت به مارسید خوشیم کریم زاده به داد گدا رسید خوشیم تو شاه عبدالعظیمی ،کرامتی داری تو شاهی و من خسته گدای درباری میانِ صحن تو ذکر حسن حسن دارم وَ اشتیاق به عبد و گدا شدن دارم کریمِ شهر ،عزیزی و قبله ی تهران تو نائبِ سه امامی به مرکزِ ایران دلِ غریب من اینجا فقط تو را دارد حرم ، چقدر همیشه بروبیا دارد بنا به گفته ی معصوم شهرری باتو... به یُمنِ داشتنت عطرِ کربلا دارد!! کجا روم زِ در خانه ی تو ای مولا... گدا ،شبیه تو آقا بگو کجا دارد؟! مرا عقیده ی راسخ عطا کنی خوبست دلم هوای خطاب "وَلیُّنا "دارد!! به ناله های سحرهای جمعه ی حرمت... قنوتِ بالُ پرم ذکرِ ربنّا دارد!! فدای صحنِ تو آقا ،چه گنبدی داری برای عرض ارادت ،چه مرقدی داری!! دلم گرفته دوباره نواده ی زهرا برای غربتتان ،خانواده ی زهرا فدای جدّ غریبت،که مرقدش خاکی ست وَ قلبِ شیعه ی مولا زِ غُصّه اش شاکی ست حسین رحمانی
میل پرواز در پرم دارم شوق رفتن به یک حرم دارم کاش می شد که من پیاده کنم ایده هایی که در سرم دارم بی دلیل است نا امیدی من حضرت صاحب کرم دارم چه نیازی به این وآن تا که حضرت عشق در برم دارم مادرم گفته نوکرت باشم هرچه دارم ز مادرم دارم عمر من پیش پای تو طی شد قبله من حوالی ری شد شکر همسایه شما هستم زائر صحن با صفا هستم هر شب جمعه با طنین کمیل بنده درگاه خدا هستم من مدینه نرفته ام اما زائر پور مجتبی هستم تو به ما عزت و بها دادی با وجود تو پر بها هستم حرمت مثل صحن ارباب است جزو زوار کربلا هستم سفره داری کریم دارم من شاه عبدالعظیم دارم من صحن دل گشته باز طوفانی شهرری شد دوباره بارانی کاش می شد که خادمت باشم در حریمت شوم نگهبانی هر چه داریم از شما داریم یکه تاز مسیر عرفانی بعد توس و پس از قم وشیراز چارمین نور ناب ایرانی و چنین گفت حضرت آقا: قبله مردمان تهرانی سیدی پرچم شما بالاست جده ات شخص حضرت زهراست حاجتم را روا نما آقا رزق من را عطا نما آقا تو صدا کن فقط مرا سائل من صدا می کنم تو را آقا دست من نیست می رسم وقتی.. به حرم می شوم رها آقا سه شب مسلمیه ی هر سال حرمت وعده گاه ما آقا خواهش این گدا فقط این است یک شب جمعه کربلا آقا حق همسایگی ادا کردی تو مرا بنده خدا کردی نشده قسمت شما غربت تو ندیدی میان ما غربت به خودش تا ابد نخواهد دید کمی این صحن با صفا غربت همه جانها فدای جد شما که شده سهم مجتبی غربت نه ضریحی نه گنبد و حرمی قسمت او شده چرا غربت ؟ دست در دست مادرش بود و ... سهم او بین کوچه ها غربت ناگهان دید مادرش افتاد جلوی دیده ترش افتاد حبیب باقرزاده
مشهد نشد، قم هم نشد، قسمت شد اینجا امشب هر آنکس آمده، دعوت شد اینجا سید شدی، آقا شدی، من هم گدایت بر ما ز پا افتادگان نعمت شد اینجا از بس حریمت بوی شهر کربلا داشت قائم مقام دوم جنت شد اینجا جسم تو را پای "درخت سیب" بردند یعنی که با کرب و بلا قسمت شد اینجا من زار قبرک کمن زار حسینا بر اهل تهران مایه ی رحمت شد اینجا شب های جمعه با نوای عرشی یار منزلگه سینه زن هیئت شد اینجا وقتی تو از نسل کریم اهل بیتی گلدسته هایت مایه ی حیرت شد اینجا محمدجواد شیرازی
ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی باخاکِ زیرِ پای خود هستی صمیمی مثل حسن تفسیر ذکر ِ «یاکریمی» مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی بوی حسن می آید از صحن وسرایت تعظیم دارد سبزیِ گلدسته هایت با چشم هایِ خود گره وامی کنی تو می آیی و در عشق ، غوغا می کنی تو با مقدمت این چشمه ، دریا می کنی تو «ری» را حسینیة زهرا می کنی تو ما تاقیامت خاک بوسِ این حریمیم مدیونِ احسان ِ تو آقایِ کریمیم عبدالعظیمی عاشقِ پروردگاری بر آستانِ قربِ حق سر میگزاری این جمله بس باشد ز اوصافِ تو آری «تو مُهرِ تأیید از امامِ خویش داری» از بسکه زیبا عهد با دلدار بستی الحق زیارانِ امامِ هادی هستی مارا تو از دستان غم آزاد کردی از خاک نفرین گشتة ما یاد کردی در خاک ِ ری کرببلا ایجاد کردی این سرزمین را تو حسین آباد کردی بی شک تورا زهرا فرستاده به ایران مدیون تو هستیم وآقای خراسان خیلی در این وادی کنارت گریه کردیم با نوکران بی قرارت گریه کردیم هر مسلمیه در جوارت گریه کردیم سینه زنان دورِ مزارت گریه کردیم شاید تسلایِ دل مادر نماییم شاید که از شرمندگی ها در بیاییم صحن وسرای تو دیارِ گریه کن هاست هرگوشه از صحنت مزارِ گریه کن هاست صحنت شبِ جمعه قرارِ گریه کن هاست چون مادری در انتظارِ گریه کن هاست داده و سرگشته ایم الحمدلله مایارِ مادر گشته ایم الحمدلله با یک سلام از کویِ تو پرباز کردیم تاگوشة صحنِ حسین پرواز کردیم سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم راه رسیدن تا خدا تنها حسین است زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد پیراهنی که جا صدها چنگ دارد مادر شکایت ها زروز جنگ دارد گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد گوید مرا با روضه هایت پیر کردی مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی مانند من ترکیب ِ ابرویت بهم ریخت باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت خوردی زمین ووضع پهلویت بهم ریخت آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت بر خیزران وتشت و قومی مست لعنت بر آنکه دندان تورا بشکست لعنت با هر تکان خیزران زینب زمین خورد از تشت و افتاد وسرت بالب زمین خورد قاسم نعمتی
✅ زمینه حضرت حمزه و حضرت عبدالعظیم حسنی علیهما السلام 🔻 کار مشترک سید محمد رضا حسینی و سجاد محمدی 1️⃣ بند اول حرف يكي دو روز نيست گداييم از قديمه روزي شب جمعه ي من با سيدالكريم من كه يادم نميره /با تو پا سفره ي مناجات كميل نشستم كفتر جلدتم من /كه يه عمره غلام خونواده ي تو هستم الهي كه سايت كم نشه سلطان ري هميشه هواي مارو داشتي با وفا خودمو يه جوري ميرسونم تا حرم شبايي كه دلم ميره تا كرببلا 2️⃣ بند دوم ضريحتو كه ديدم دلم گرف دوباره الهي بميرم كه بقيع يه زائرم نداره صحن تو غرق نوره / اما اونجا يه شمع كنار اون حرم نداره پس كجا سر بذاره /زائري كه ميخواد چشاش يكم براش بباره شبايي كه مياد توو حرم با اشك و آه زائر تو ميگه توي ري جانم حسن نه يه ضريح و نه سايبونو روضه خون غريبي چقده سخته اي جانم حسن 3️⃣ بند سوم دلاور سپاهو فرمانده ي لشگره اونكه به دل ميدون زده عموي پيغمبره نيزه دارم ميدونه / كه حريفت نميشه تن به تن شبيهه حيدر زور بازوتو عشقه / اي علمدار بي بديل پرچم پيمبر خدا نياره بي يار و ياور شه كسي يا كه نشه علمداري از لشگر( جدا ) خدا ميدونه داغي كه مونده رو دلت منو ميبره تو روضه هاي كربلا 4️⃣ بند چهارم شنيدم اخر كار ترو زدن تو ميدون الهي بميرم كه حالا شدي تو غرق در خون اما باز خوبه اقا /خواهري نيس كنار تو ببينه جون نداري بي هوا نيزه خوردي /من بميرم كه سر رو خاكا غرق خون ميذاري ميرسه يه روزي توي دشتي غرق خون يه خواهري مياد روي تل با دلهره الهي بميرم كه ميبينه نانجيب جلوي چشه مادر سرت رو ميبره علیه السلام علیه السلام
میل پرواز در پرم دارم شوق رفتن به یک حرم دارم کاش می شد که من پیاده کنم ایده هایی که در سرم دارم بی دلیل است نا امیدی من حضرت صاحب کرم دارم چه نیازی به این وآن تا که حضرت عشق در برم دارم مادرم گفته نوکرت باشم هرچه دارم ز مادرم دارم عمر من پیش پای تو طی شد قبله من حوالی ری شد شکر همسایه شما هستم زائر صحن با صفا هستم هر شب جمعه با طنین کمیل بنده درگاه خدا هستم من مدینه نرفته ام اما زائر پور مجتبی هستم تو به ما عزت و بها دادی با وجود تو پر بها هستم حرمت مثل صحن ارباب است جزو زوار کربلا هستم سفره داری کریم دارم من شاه عبدالعظیم دارم من صحن دل گشته باز طوفانی شهرری شد دوباره بارانی کاش می شد که خادمت باشم در حریمت شوم نگهبانی هر چه داریم از شما داریم یکه تاز مسیر عرفانی بعد توس و پس از قم وشیراز چارمین نور ناب ایرانی و چنین گفت حضرت آقا: قبله مردمان تهرانی سیدی پرچم شما بالاست جده ات شخص حضرت زهراست حاجتم را روا نما آقا رزق من را عطا نما آقا تو صدا کن فقط مرا سائل من صدا می کنم تو را آقا دست من نیست می رسم وقتی.. به حرم می شوم رها آقا سه شب مسلمیه ی هر سال حرمت وعده گاه ما آقا خواهش این گدا فقط این است یک شب جمعه کربلا آقا حق همسایگی ادا کردی تو مرا بنده خدا کردی نشده قسمت شما غربت تو ندیدی میان ما غربت به خودش تا ابد نخواهد دید کمی این صحن با صفا غربت همه جانها فدای جد شما که شده سهم مجتبی غربت نه ضریحی نه گنبد و حرمی قسمت او شده چرا غربت ؟ دست در دست مادرش بود و ... سهم او بین کوچه ها غربت ناگهان دید مادرش افتاد جلوی دیده ترش افتاد حبیب باقرزاده