#ده_شب_نوحه _محرم
نود و هفت شاعر گرانقدر
مجید رجبی
در کانال بار گزاری شد
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
نوحه محرم ۱۳۹۷
هلال ماه
فصل ناله و غم هنگام عزا شد
دلهای حسینی به غم مبتلا شد
اشک غریبی روان از هر دوعین است
فاطمه امشب پریشان حسین است۳
وای واویلا
کرده رخت ماتم بر تن کل عالم
شد عزای اشرف اولاد آدم
عالم سراسر پر از نوای غم شد
ذکر لبامون نوای محتشم شد۳
وای واویلا
می ریزه سزشک از چشمان پیمبر
در عرش می زنه زهرا بر سینه و سر
میگه بنی قتلوک حسینم
بای ذنب ذبحوک حسینم
وای واویلا
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
حضرت مسلم ع
در این شهر غربت تنها و غریبم
از کوفه حذر کن برگرد ای حبیبم
عزیز زهرا تویی دارو ندارم
ببین به کوفه گره خورده به کارم۳
وای واویلا
سیدی به حال و روزم کن نظاره
می گویم سلامت از دارالعماره
با لب پرخون و با دلی پر از درد
گویم حسین جان میا به کوفه برگرد۳
وای واو یلا
گر ریزم سرشک و بر لب ناله دارم
آقا جان برای زینب بی قرارم
ترسم از این است که با دیده خونبار
قافله ات را برند بر سر بازار۳
وای واویلا
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
ورودیه
ای دیده بریز اشک ای سینه بکش آه
زینب با دلی خون آمده از این راه
زمین این دشت زند شرر به جانش
اعوذ بالله شده ورد زبانش۳
وای واویلا
می آید از این دشت بوی داغ و هجران
دلشوره فتاده بر جانم حسین جان
بیا برادر حذر نما از این خاک
ببین که قلب من از غم شده صد چاک۳
وای واویلا
چه خاکی غم افزاست عجب کربلایی
ترسم که بیفتد بین ما جدایی
اگرقراره تو رو از من بگیره
بیا دعا کن که خواهرت بمیره۳
واوی واویلا
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
حضرت رقیه س
شد کنج خرابه غرق اشک وناله
محشر گشته بر پا از آه سه ساله
زبون گرفته یه دختری می خونه
بابا کجایی امون از این زمونه۳
یا ابتا
جان بر لب شدم از این چشم انتظاری
بعضی ها میگن که تو بابا نداری
خودت میدونی دلم برا تو تنگه
چرا روی صورت تو جای سنگه۳
یا ابتا
با دیدن رویت بر زخمم نمک خورد
دخترت به دور از چشم تو کتک خورد
بابا ببین دارم از جفا نشانه
تنم کبود است ز جور تازیانه
یا ابتا
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
حضرت حر ع
چشمم می دهد از قلب من گواهی
می آید به سویت یک گم کرده راهی
ببین چگونه پریشانم پریشان
عزیز زهرا منم حر پشیمان
وای حسین وای
سردارم ولیکن اینجا سر به زیرم
جا دارد برای غربتت بمیرم
شرمنده هستم که ره روی تو بستم
شرمنده ام قلب زینب را شکستم
وای حسین وای
ممنونم حسین جان کردی سر فرازم
آمدی کنارم محراب نمازم
جان می سپارم ولی هستی کنارم
برای جان دادن تو بیقرارم
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
طفلان زینب س
ای سالار زینب خواهرت فدایت
این دو کودکم را آوردم برایت
برده زکف غربتت تاب و توانم
شرار آهت زند شرر به جانم۳
وای واویلا
هل من ناصر تو دارد این حکایت
تنها و غریبی ای شاه ولایت
بنما قبول این دو قربانی زخواهر
دارو ندارم فدای تو برادر
وای واویلا
می سوزم ز داغ و می سازم به هجران
هر دو نوجوانم فدایت حسین جان
تا اشک غم را به چهره ات نبینم
درون خیمه به ماتم می نشینم
وای واویلا
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
حضرت عبدالله بن حسن ع
افتاده به مقتل با جسمی پر از خون
از خون جبینش رویش گشته گلگون
عمه رها کن ببین که زیر دشنه
جان می دهد هستی ام با لب تشنه ۳
وای واویلا
محشر کشته برپا گرداگرد گودال
می زند عمویم چون مرغی پرو بال
پر میکشم سوی او با دل خسته
قاتل روی سینه عمو نشسته
وای واویلا
در راهت عمو جان بگذرم من از سر
دست من سپر شد پیش تیغ و خنجر
عبد الهت در ره تو جان فدا شد
دستش چنان دست سقایت جدا شد
وای واویلا
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
حضرت قاسم ع
سرباز حسین و پور مجتبایم
لرزد خاک این دشت از صوت رسایم
ان تنکرونی منم از نسل حیدر
باکی ندارم ز تیر و تیغ و خنجر ۴
وای واویلا
افتادم ز مرکب از زین بر روی خاک
پیکرم شده از تیغ و نیزه صد چاک
چشم انتظارم بیا عمو حسین جان
بنه سرم را جای پدر بدامان ۳
وای واویلا
گردیدم چو صیدی اینجا بی پر و بال
زیر سم مرکب جسمم گشته پامال
عمو ببین فاطمت گردیده پرپر
شد پاره پاره تنم شبیه اکبر
وای واویلا
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
حضرت علی اصغر ع
گرید چشم عالم بهر کودک من
لب تشنه دهد جان طفل کوچک من
ای وای من در حرم قحطی آبه
قلب همه از غم اصغر کبابه
وای اصغرم
ای شش ماهه طفل عطشانم علی جان
روی دست بابا رفتی سوی میدان
با ناله ات برده ای صبر و قرارم
چشم انتظارم که برگردی کنارم
وای اصغرم
معراج تو گردیده آغوش بابا
مانده خون تو بر روی دوش بابا
غنچه یاس نشکفته پرپر من
سیراب تیر سه شعبه اصغر من
وای اصغرم
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
حضرت علی اکبر ع
قامتم خمید از داغ ماتم تو
برخیز ای علی جان ای وای از غم تو
دیده گشا ای فروغ چشم بابا